1- گویا ماجرای برگزاری اجلاس کشورهای جنبش عدم تعهد در تهران جدی شده است و عنقریب است که در چند روز آینده ام القرای اسلام خامنه ای شاهد برگزاری این اجلاس خواهد بود. گفتم گویا منظورم این بود که با توجه به اخبار حول و حوش این اجلاس مثل تعطیلی یک هفته ای پایتخت ابرقدرت جمهوری اسلامی خامنه ای ضد غرب و امریکا و حرف های فاجعه بار نداشتن و نساختن یک هتل مناسب در طول سی و سه سال عمر نکبت حکومت اسلامی برای اسکان مهمانان و درنتیجه اجاره و تملک و تجهیز صدها و هزارها ویلا و هتل آپارتمان و پنت هاوس و دور ریزی همۀ این تجهیزات تهیه شده پس از پایان پیک نیک 9000 نفر آدم هایی که همه کشورهای شان سرجمع ده درصد تولید ناخالص جهان را شامل نمی شوند و از آن گریه دار تر خرید 1000 دستگاه خودرو - ببخشید سعیدلو گفته است کمتر از 1000 دستگاه - آخرین مدل خارجی برای جابجایی این مهمانان مفت خور و فرصت طلب - مفت چنگ شان - و ... بنظر می رسید که برگزاری این اجلاس فقط شایعه و دروغ سیزدهی چیزی باشد. زیرا که سفیه ترین سیاستمداران هم حاضر به چنین سرافکندگی های ملی نمی شوند و اجلاسی را که جز ضرر و زیان مادی و معنوی برای ایران دست آوردی نخواهد داشت برگزار نمی کنند.
2- باری اما این اتفاق افتاده و اینک وقت شمردن دندان های طمع و تیز مهمانانی است که هر کدام فقط برای کندن از خامنه ای که می دانند در چه تله ای گرفتار است می آیند است. لذا آمدن چند چهرۀ متفاوت و بحث برانگیز مثل محمد مرسی مصری و بان کی مون سازمان ملل و پوتین ناظر را به آینده واگذار می کنم زیرا که هنوز هم آمدن هیچکدام آن ها نهایی نشده است و حرف و حدیث تا رسیدن پای هر کدام به ایران و با چه رویکردی؛ مهم خواهد بود و ادامه خواهد داشت. و من هم فرصت پرداختن به آن ها را و خود اجلاس در ابعاد مختلف ضرر و زیان را خواهم داشت. لذا در اینجا فقط می خواهم از تازه ترین مهمان اجلاس که ساعاتی قبل رونمایی شده است استقبال کنم. و این جدیدترین مهمان کسی نیست جز جناب اجل جنت مکان حضرت کیم جونگ اون معروف به وارث کبیر رهبر کشور پیشرفته در دانش هسته ای و هوا فضا و نانو تکنولوژی کرۀ شمالی که در رأس هیئتی بلند پایه و در بالاترین سطح در تهران حاضر خواهد شد.
3- بگذریم از این طنز تاریخ که اصولاً فلسفۀ تأسیس جنبش غیرمتعهدها در 50 سال پیش یکی هم عدم وابستگی به بلوک کمونیسم بوده است که خود کرۀ شمالی اینک تنها وارث ایدئولوژی آن بلوک در جهان هم است. اما من بدون اینکه احساس غبنی بکنم که "چه می خواستیم و چه شد" حضور جناب وارث کبیر را در تهران مغتنم می شمارم و از آنجائیکه ایشان در حال حاضر و پس از مرگ قذافی و خانه نشینی کاسترو تنها شخصیت جهانی از مجموع دو نفری است که با عنوان رهبر مطلق العنان کشورش شناخته می شوند و این جایگاه فقط با جایگاه آیت الله خامنه ای در ایران برابر است؛ از ایشان بخواهم که به ما ملت گیرانداخته شده در بیابان های حجاز 1400 سال پیش کمک کند.
4- زیرا که او تنها رهبری است که بطور قطع با همتای خود آیت الله خامنه ای ملاقات یا ملاقات های پیدا و پنهان دوجانبه ای خواهد داشت تا در مورد دست آوردهای هسته ای و هوافضا و نانو تکنولوژی تبادل نظر و همکاری همه جانبه کنند. و بسیار محتمل است که در این ملاقات ها آیت الله خامنه ای از برادر دینی جوان خود بخواهد که تجربیاتش را به آقا مجتبی هم انتقال دهد. این موارد را که گفتم و باید جدی تر می گفتم که تأسف و تأثر عمیق تر سیاسی شما را برانگیزم. اما کمی بسخره آلودم که از جاری شدن اشک های ماتم تان کمی تخفیف بگیرم کاری ندارم و خواه ناخواه اتفاق خواهد افتاد. چیزی که من از جناب وارث کبیر انتظار دارم و ملتمسانه از او می خواهم که به ملت ایران کمک کند؛ تشویق و ترغیب همتای خود آیت الله خامنه ای است به آن چیزی که او این روزها در کرۀ شمالی مجاز کرده است. و آن چیزی نیست جز مجوز دوچرخه سواری بانوان که همین چند روز پیش بود که وارث کبیر فرمان آزادی آن را امضاء کرده است.
5- من بنمایندگی از خودم و اگر اجازه داشته باشم از طرف طبقۀ متوسط و مدرن ایران هم با واسطۀ کیم جونگ اون عزیز به آیت الله خامنه ای تعهد می دهیم که در مقابل همین "آزادی دوچرخه سواری خانم ها" کلیۀ ریخت و پاش ها و ضرر و زیان ها و ندانم کاری ها و تعطیلی ها و غیرۀ حاصل این اجلاس را حلال و طیب اعلام کنیم تا خدای ناکرده آه مان - آه مظلوم و یتیم خیلی مؤثر است - دامن این رؤسا و رفقای مفت خور را نگیرد و آنان را بجرم خوردن مال یتیم به آتش دوزخ دچار نکند. چون آزادی زندگی در ایران حتی یک گام کوچک بجلو (مثل دوچرخه سواری خانم ها) از هر ثروت و قیمتی توی جهان با ارزش تر است. زنده باد عالی جناب کیم جونگ اون (وارث کبیر)! یا...هو
۴ نظر:
زمانی که اسلحه دست تو بود و باید میزدی تمام وحوش انقلابی را از دم درو میکردی اعلام بیطرفی کردی. بعدش هم روی پشت بام مدرسه رفاه خایت رو کشیدند و سی سال پاسدارها حتی توی پادگان ارتش و جلوی پشم سربازها زدند توی سرت. حالا سر پیری و خرفتی با زوار در رفته و زرت قمصور شده به مالیدن تخم کمونیستا افتادی برای دوچرخهسواری تیمسار!!!
فاعتبروا یا اولی الابصار. لول
خب که چی؟ خب یکی از آن وحوش هم خودم بودم درست بغل دست تو و پدرت. یادت نیست. چجوری می زدم زرت خودم و خودت را قمصور می کردم و حالا نبودیم که بپریم بهم با دهان باز و چشمان بسته! یا...هو
چطور است ناشناس بالا را بفرستیم به جلسه سران چون که ادبیاتش خیلی به اطرافیان رهبر وخامنه ای میخورد و البته هم به سلطنت طلبان ومیتواند همزمان نمایندگی حزب الهی های خامنه ای و سلطنت طلبان را به عهده گیردوعقده خودنمایی وخود همه چیز دانی و رهبرییشان را آبیاری کند.
آقا بهنام شما ناراحت نباش. اونی که صاحبش بود حرف رو برداشت ناراحت هم نشد اتفاقاٌ با جوابی که به من داد اعلام کرد که صد در صد با من موافق است و خوب تشخیص داد که من هم یکی مثل خودش و بسیاری دیگر هستم با گذشتهای مشابه در دوران انقلاب.
امضا: ناشناس اولی
ارسال یک نظر