۱۳۹۰ اسفند ۳, چهارشنبه

هاشمی و خاتمی و... ای همۀ سیرخورده ها و عافیت نشسته ها: صالح نیکبخت را هم دیوانه کردید!

The Siren

The Siren


1- می دانید که بسیار محتاط و حساسم در وارد کردن خدمتگزاران ملت در سیرک؛ و خدای را سپاسگزارم که هر کسی را تا کنون وارد صدقا و صلحا و امنای ملت کرده ام در اینجا؛ چه هنرمند مبارزی باشد مثل نوریزاد و چه اقتصاددان مدیری باشد چون صفایی فراهانی یا فعال بی منتی باشد مثل باقی و یا اصولگرای روراستی باشد مثل مطهری و ... اشتباه نکرده ام و خوشبختانه همه ثابت قدم و اصل جنس در آمده اند در خدمتگزاری بشیوه و توان و محدودۀ اعتقاد و باورهای خویش. و یک نفر که او را هم پارسال در یکی از نوشته هایم ستوده ام و وارد تالار افتخارات سیرک دلقک ایرانی کرده ام؛ حقوقدان و و کیل مبرزی بوده است و است بنام نامی "صالح نیکبخت". می خواهم تا اینجا مطمئن تان کنم در این حساسیت صادق که بگویم حتی غول وکالت و حقوقی مثل بهمن کشاورز را هم هنوز به تالار افتخارات نیاورده ام تا متوجه بشوید که چه وسواسی داشته ام در ناب گزینی حرفه ای. زیرا که صالح نیکبخت بعنوان حقوقدانی که حتی یک سرسوزن شائبۀ سیاست ندارد کار حقوقی اش؛ و حتی دادگستری نادادگستر این حمهوری اسلامی بی عدلیه هم در مقابل صراط مستقیم او سر تعظیم داشته همیشه، و پرونده های وکالت او بیش از همۀ وکلای همسنخ و همطراز و نامی به نتیجه و بنفع مطلومان رأی و حکم گرفته است؛ یک انسان متعادل برجسته و حرفه ایست.

2- امروز اما با امر غریبی روبرو شدم در روزنامۀ شرق - چهارشنبه 3 اسفند- و نوشته ای در اوج درد و فریاد خواندم از قلم این مرد حقوقی خلّص! اما نه یک نوشتۀ صرف حقوقی و با زوایای بی برو برگرد دقیق قانونی. مقالۀ صالح نیکبخت دردانه با تیتر "معلول بی علت" یک طنز بسیار بسیار بسیار تلخ است و سیاه راجع به اینترنت ملی. و اینکه فاجعۀ مضاعف ِ این فاجعه در آنجایی است که هیچکس و هیچکس و هیچکس پاسخگو نیست که این قطع ارتباط دانشمند و کارمند و تاجر و دانشجو و کارگر و بانکدار و پژوهشگر و ... در دسترسی به حداقل ابزار کارشان در و با اینترنت ملی کدام آدم و سازمان و اداره و وزارت و ... است. و اینجا دیگر جای درنگ نیست که گویا یک لوطی و عنترش بنام های خامنه ای و احمدی نژاد جز به دیوانه کردن رسمی همۀ آدم های طراز "فرشته در جای انسان" بسنده نخواهند کرد در این وطن خراب شده. اما هنوز هم تنها صدای خرخر مانندی که از حلقوم سیرخورده هایی مثل هاشمی و دیگر بزرگانی که روزی گمان داشتیم که گوشتمان را هم بخورند استخوان مان را دور نخواهند انداخت شنیده نمی شود؛ که در جمع محدود و تنگ و بی اثری حرف های بی اثر می زنند و چونان پیران به آلزایمر رسیده تکرار خودشان را قرقره می کنند.

3- ای تف به هیکل و صورت و آبروی همۀ شماهایی که با دست و با همراهی و با تأیید و با تمکین و با کرنش و با ترس و با سازش و با نرمش و با انشاءالله گربه است همۀ پتانسیل های سرمایۀ اجتماعی مان را در پشت نام های بیهوده تان اعم از خاتمی و هاشمی و اصلاح طلب و اصولگرا و مرجع و مقلد و روحانی و دانشگاهی و روشنفکر و معتدل و میانه رو و فراجناحی و هزار دوز و کلک مهوع نابود و بی اثر کردید. و حالا هم یا خفه خون گرفته اید مثل دومی (خاتمی) یا فصل بفصل مرثیه می خوانید بر جنازه های جوانان مان مثل دومی (هاشمی رفسنجانی). اگر وجودش را نداشتید بلانسبت گُه خوردید خودتان را انداختید جلو ملت؛ و اگر صلاحیتش را داشتید و دروغ نگفته اید این چه بساطی است راه انداخته اید در نظارۀ ایران بنابودی. همه دارند دیوانه می شوند حتی حقوقدانی به صافی و پاکی و بی سیاسی کاری مُثُل: "صالح نیکبخت". تا کی می خواهید کماکان خفه باشید و هر از گاهی خرخر بکنید از سر ناچاری. بابا چرا نمی فهمید این خامنه ای رسماً دیوانه است با آن عنترش و جز به نابودی ملک و ملت رضایت نخواهند داد. آخر یک کاری بکنید با آن سدی که بستید جلو رود خروشان ملت برای روفتن هرچه پلشتی است! و ملت اخته را کردید توی حلقوم کرکسان لاشخور خامنه ای! این درد را نوشتم تا فردایی که حتماً خواهد آمد مستند باشد فریادم که دلقکی پیر از وطن رانده اتمام حجت کرده بود با همۀ خائنان چه به سکوت و چه به بی عملی! یا...هو

پی نوشت:
 امروز هاشمی رفسنجانی در ملاقات با شورای هماهنگی اصلاحات حرف های خوبی زده در مورد دشمن نتراشیدن و تعامل با دنیا و احترام بخواست مردم و... که حرکت خوبی بوده و جای قدردانی دارد بویژه اینکه یک کنتراست دلپذیری هم داشت این حرف ها با حرف های همزمان خامنه ای در جمع کارکنان نطنز و دشمن دشمنی که می کرد و به همۀ دنیا نیش خون آلود نشان می داد. البته جیغ ما بخاطر حرکت های خیلی بطئی منتقدان است و هجوم های ویرانگر خامنه ای و بیم از دست رفتن فرصت داریم. یا...هو

۱۳ نظر:

تابان گفت...

اینقدر عصبانی نشو. نه اینترنت ملی آن چیزی است که شما فکر می کنی و نه با فحش و عصبانیت کاری از پیش می رود...

بهروز گفت...

با سلام به دلقک و تابان عزیز ، اینترنت ملی در واقع یک فضای پراکسی خواهد بود با انبوهی از سایت های انتخابی به عبارت دیگر دیگر فیلتری در کار نخواهد بود برای عدم دسترسی بلکه بر عکس ، سایتهای منتخبی خواهد بود که آدم های فهمیده ان را برایت دستچین می کنند طوری که اثرمخربی برایت نداشته باشد . ضمن اینکه در این فضای مجازی از نظر تو و عینی از نظر آدم های فهمیده میتوان هر چیزی را Tracing کرد به نحو احسن . اصل قضیه شاید ظاهر خیلی غیر منطقی نداشته باشد ،فقط ایراد اینجاست که به یوزر حالتی دست میدهد مثل یک جور احساس نا امنی ، صغیر بودن ، ابله فرض شدن ، حریص بودن و غیره . البته که حق داری با فحش و ناسزا کاری پیش نمی رود ولی بلاخره آدم باید یک جوری سوز دلش را کمپرس کند عزیزم . مرسی

Dalghak.Irani گفت...

سلام به تابان و بهروز.
خیلی ممنون از نگرانی تابان برای جوش زدنم و آموزش بهروز برای یاد گرفتنم. اما واقع قضیه این بود و است که نه صالح نیکبخت مشکلش مستقیم به "چرا اینترنت ملی" مربوط بود و نه من جرأت می کنم وارد حوزۀ علوم غریبه بشوم و خودم را لو بدهم. اعتراض صالح و هکذا سوزش از این بود که هیچ مرکز و سازمان و اداره و مغازه و شخص و شخصیت و حقیقی و مجازی و ... حاضر نبود و نیست بپذیرد و مشکلات بوجود آمده در سرویس های ارائه شده را رفع یا توضیح دهد. بهمین خاطر هم تیتر مقاله اش را معلول بی علت گذاشته بود بمعنای مشکلی که وجود دارد و لی علت بروز مشکل قابل شناسایی و توضیح و صاحب اختیار نیست. یا...هو

nik گفت...

نه اینکه امیدی داشته باشم اینا دلشون به حال ملت سوخته باشه، اما شاید خامنه‌ای مردنیه اینا هم میگن ولش بی‌خود انتقاد و جیغ و دادمونو حروم نکنیم! در مورد خاتمی که رهبر تصادفی بود که به زور با صد تا حبه قند این شربت هلاهل قدرت را به حلقش ریختند، انگار هی‌ می‌خواست تف کنه بیرون، بر عکس کروبی که حیوونی همش دلش می‌خواست رئیس جمهور شه نگذاشتند. هاشمی‌ هم که میگه به پولهام و بچه هام دست نزنید، گور بابای ملت

بی‌ ربطه ولی‌ نمیدونم چرا یاد اون مونولوگ سوته دلان افتادم که مجید میگفت قربونت برم خدا که همه باهات دشمنند، دوستات هم که ما باشیم یه مشت دل و دیوونه و کور و کچل که در حقشون دشمنی کردی

nik گفت...

ضمنا لینک مطلب آقای نیکبخت کار نمیکنه

Dalghak.Irani گفت...

سلام خانم nik
مرسی بخاطر کامنت و لینک را هم درست کردم. یا...هو

nik گفت...

تشکر ولی‌ جسارتاً همچنان ارور میده! درد و بلای نیکبخت نازنین هم بخوره تو سر شیرین عبادی

Dalghak.Irani گفت...

مجدداً لینک از کار افتاد و کار نکرد. لینک را برداشتم و تاریخ روزنامه را گذاشتم. یا...هو

سردار وطن گفت...

اي تف بر سر و صورت و هيكل اين اصلاح طلبان با ريش و بي ريش بي ريشه اين نامرداني كه با دفع نيروي مردم ، آب به آسياب لعنتيان ريختند . تاريخ ديگر جايي براي انگاشت خيانت و كثافتكاري اينها ندارد .
به اميد آزادي

پیام امروز گفت...

حالا چرا تو سر شیرین عبادی نازنین؟
این همه آدم دیگه هستن که درد و بلای نیکبخت بخوره تو سرشون!

سحر گفت...

والا من حوصله زیاد ندارم که اطلاعات و تجربیات خودم رو اونهم تو کامنتدونی " دلقک نازنین " بنویسم. اما پیام امروز نازنین خانم نیک حق داره. اگه شما تاریخچه این شیرین خانم عبادی رو بدونید و بدونید که چطوری اون جایزه نوبل رو به جیب زد اونوقت شما هم به خانم نیک حق میدادید.
پ. ن . فقط یک راهنمایی میکنم:
بروید مصاحبه با " الهه هک " که در بخش حقوق بشر سازمان ملل کار میکند و در مورد سفرش به ایران در زمان خاتمی به خاطر جریانات دانشگاه و دستگیری دانشجویان مصاحبه کرده بخوانید. بسیار بسیار مصاحبه جالبی است چون خانم الهه هک بدون اینکه قصد افشاگری داشته باشه جریان زد و بند ها و پارتی بازی این جایزه را تعریف میکند. امیدوارم بتوانید متن مصاحبه که بسیار طولانی است را پیدا کنید!

nik گفت...

پیام امروز گرامی‌

به همون دلیل که جناب دلقک گفت، که بدون دادار دودور بی‌خود کار وکالتشو می‌کنه و حقیقتاً آدم هارو میا‌ره از زندون بیرون یا حکمشونو کم میکنه. عبادی فقط اسمشو رو پرونده‌ها می‌گذاره و شروع میکنه شلوغ بازی برای پیشبرد اجندای شخصی‌ خودش، یک نفر هم محض رضای خدا کارش به جایی‌ نرسیده با رفتن سراغ ایشون. البته من حساب همکارانش در کانون مدافعان از جمله آقای دادخواه نازنین را از ایشان جدا میدانم. الان هم که سالهاست فقط این ور اون ور سخنرانی‌‌های ژنریک با اون لحن بیسوادانه و محتوای عامیانه اش می‌کنه.

ناشناس گفت...

جناب دلقک با درود بشما در حوزه سیاست هم گلاف سر در گم کم نیست بدون شک دکتر و تیمی که گرد اورده از انجا که هم پول بسیار دارند هم اینکه برای خود رسالت مدیریت جهان و چوپانی بشریت قائل هستند و با توجه به انعطاف پذیری و جان سختی که از خود نشان داده هرگز کوتاه نخواهد امد به ویژه اینکه دستان وی هم پر هست از پرونده های زیر بغل گرفته تا بنیه مالی تا جسارت تحرک و ده ها فاکتور دیگر میتواند جبهه ها ی سیاسی بسیار باز کند هنوز تکلیف مجلس اسلامی در حال جریان هست که دکتر کارت قانون اساسی در حوزه سیاست و مرحله 2 یارانه های ویگرانگر در سمت و سوی اقتصاد دارد پیش میبرد که این یکی کمتر از بمب اتم نخواهد بود البته گروه مقابل هم تحرک دارد مانند همین دادگاه انحرافی و تایید صلاحیت ها اما بدون شک در جنگ تحرک با دکتر تنها با زور میتوانند پیروز شوند و این تازه گوشه ایی از حضور صاحبان حضور هست و بدون شک بسیار بسیار بعید هست که تقسیم قدرتی بشود یا حتی تحملی
با این شرح دورنما را چگونه ارزیابی میفرمایید آیا جای خوش بینی هست؟ آیا در گروه صاحب قدرت با ملاحظه به پراکندکی بدون جبهه انحرافی ایا توان جمع کردن وضعیت اقتصادی هست ؟ با سپاس بسیار