۱۳۹۰ اسفند ۱۰, چهارشنبه

علی مطهری در قامت یک سیاستمدار طراز جهانی! نگاهی به نامه اش به شریعتمداری.

Cromwell, Protector of the Vaudois


1- علی مطهری در پاسخ به رطب و یابس کیهان برای تخریب او در نزد چماقداران با نتیجۀ قطعی تبلیغ برای او در نزد ایرانیان مطلبی "حرف آخر" و بسیار موجز نوشته است و خواستار چاپ آن طبق قانون مطبوعات جمهوری بالفعل اسلامی شده است. شریعتمداری اما مثل همیشه به بهانۀ طولانی بودن متن کوتاه او و با استفاده از رانت نماینده و سخنگوی حضرت آقا بودن نه تنها پاسخ مطهری را منعکس نکرده است بلکه در همان یک جملۀ اشاره اش به نامۀ جوابیۀ مطهری هم چند جمله در شرح مجدد خزعبلات خود نوشته است. و خدارا شکر که من دلقک هم وبلاگ می نویسم تا شریعتمداری سوژه های "تیتر یک خبرهای ویژه اش کم نیاید و بتواند چیزکی سرهم کند برای سرگرمی مردم خداجو"! (اینجا)

2- علی مطهری در نامۀ جوابیۀ چاپ نشده اش در کیهان تقسیم بندی دقیقی کرده است از آنچه که شریعتمداری ضد انقلاب و ضد دین معرفی کرده است که بنظرم رسید تقسیم بندی بسیار منصفانه و دقیقی است و چون از قلم علی مطهری جاری شده است اعتباری ایدئولوژیک دارد و باید بسیار ارج نهاد و از او تشکر کرد.  مطهری می گوید:

«ضد انقلاب» به اصطلاح کیهان به سه گروه اطلاق می شود:
الف) کسانی که به خاطر منافع شخصی، عقاید ضد دینی و یا کینه توزی، ضد نظام و انقلاب هستند. از این عده، پاره کردن عکس امام و البته به ندرت توهین به سید الشهدا(ع) برمی آید گرچه معلوم نشد پاره کردن عکس امام کار چه کسانی بود.
ب) کسانی که «ضد انقلاب کیهانی» هستند، یعنی اگر امروز موضعی بر ضد نظام داشته، سکولار شده و یا دشمن رهبر بزرگوار انقلاب شده اند، به سبب برخوردهای خشن و تهمت آلود رسانه ای و عملی کیهان و کیهانیان است. این گروه ابتدا منتقد بوده اند اما کیهان به خاطر چند انتقاد، آنان را پیاده نظام یا عامل ناآگاه یا آگاه دشمن، توطئه گر و یا وابسته به اجانب خوانده است و مثلا با استناد به سایتهایی مثل دیده بان حقوق بشر– که کیهان مواضع دیگرش را شدیدا رد می کند – اثبات کرده که از این و آن پول گرفته اند. آنان نیز در مقابل، تندتر شده و نهایتا کارشان به اموری مانند دستگیری در نیمه شب و زندان انفرادی و غیر انفرادی کشیده و نهایتا ضد نظام شده اند و گاهی به نظریات باطلی در باب دین نیز اعتقاد پیدا کرده اند. این گروه بهتر است به جای ضد انقلاب، «ضد انقلاب کرده شده توسط کیهان و کیهانیان» نامیده شوند.
ج) کسانی که برخی ایده های اصلاح طلبانه داشته و انتقاداتی دارند ولی هرگز بر ضد نظام و رهبری نیستند. به دلایلی که فرصت توضیح آن نیست، کیهان علاقه عجیبی دارد که گروه دوم و سوم را هم با گروه اول یک کاسه کرده و همه را با واژگانی مانند «هتاکان به امام حسین (ع) و پاره کنندگان عکس امام» خطاب کند. با همین منطق، معترضان می توانستند با بی انصافی، «حادثه کهریزک » را به همه راهپیمایان ۹ دی نسبت دهند ، ولی این کار را نکردند.
 هیچ ایرادی ندارد – اگر مایه افتخار نباشد – که گروه دوم و سوم علیرغم آنکه برخی اختلافات بسیار اساسی فکری با بنده دارند و بعضی از آنان مواضع من درباره اموری مانند حجاب و یا مشروعیت داشتن ولی فقیه از طرف خدا را کاملا مردود پنداشته و ندرتا به تمسخر هم می گیرند، انصافی در کلام یا قلمم دیده و به من نامه بنویسند.
3- بدیهی است که این تقسیم بندی دقیق و منصفانه است. حتی می خواهم به خدمت دکتر مطهری عرض کنم که آن گروه اول هم یا در حال حاضر نیستند و یا بسیار بسیار نادرند. زیرا هنگامی که آنان ضد انقلاب و دین ستیز بودند اولاً دنیا دنیای دولت های سکولار و لائیک بود و ثانیاً همه گمان داشتند که بعد از وقایع قرون وسطای دنیای مسیحی و رنسانس و روشنگری و جدا شدن دین از حکومت؛ بازگشت دین به حکومت پایدار نخواهد بود و بیشتر یک زنگ تفریح "نعل وارونه" است. اما آن تفکر که بیشتر حامیان و باورمندان نسل اول خودش را بدلیل کهولت و مرگ از دست داده است؛ دیگر امروز در میان نسل دوم آن هاهم خریدار چندانی ندارد؛ و انسان جهانی امروز با دیدن انواع حکومت های حداقل تا حداکثر دینی و جوامع متسامح غرب سکولار در مورد همۀ ادیان و احترام به انسان بماهو انسان فارغ از مذهب و نژاد و رنگ پوست و غیره از دین ستیزی و دین گریزی دور شده اند. تا جائیکه شخصی مثل رضا پهلوی فرزند شاهی که با انقلاب ایران سرنگون شده است هم می گوید اگر مردم ایران در یک شرایط دموکراتیک بازهم جمهوری اسلامی را انتخاب کنند من تسلیم نظر ورأی شان خواهم شد.

4- غرض از این تطویل کلام که می دانم ممکن است بضرر مطهری از سوی شریعتمداری مورد بهره برداری تحریفی قرار بگیرد این است که می خواهم اطمینان بدهم که 99 در صد مخالفان و منتقدان امروز جمهوری اسلامی کمترین مشکلی نه با دین نه با روحانیت و نه با نوع حکومت خاص ندارند. نه اینکه ترجیح سیاسی نداشته باشند بلکه ترجیح سیاسی شان جنبۀ ایجابی دارد و نه سلبی. یعنی بخاطر دین ستیزی نیست که با جمهوری اسلامی موافق نیستند بلکه بخاطر اولاً ناکارآمدی های بروز کرده است و ثانیاً بخاطر همان رفتار هایی است که مطهری بدرست در ضد انقلاب نوع دوم و سوم از نگاه شریعتمداری گفته و معرفی کرده است. بعبارت دیگر اکثریت قریب به اتفاق ضدانقلاب مخالف جمهوری اسلامی جزو همان "ضدانقلاب کرده شده توسط کیهان و کیهانیان" هستند که بزور و دگنگ و زندان و تبعید و تهمت و دروغ و محرومیت از حقوق حقۀ انسانی - حتی دینی - خودشان است که تکه پاره شده و اگر جان سالم بدر برده باشند شهروندی درجه دو غربی را به شهروندی درجه 3 بودن در میهن خودشان ترجیح داده اند. چون اینجا شهروند درجه دو یک کشور بیگانه اند در حالیکه درجه 3 بودن در داخل خانۀ خودی خیلی زجر آور است. با درود به مطهری و این نکتۀ کلیدی که من پیرمرد از سوی قاطبۀ جوانان مدرن امروزی اعلام می کنم که خواستۀ آنان فقط دو چیز بیشتر نیست: 1- در ایران و توسط حاکمان داخل آدم حساب شوند. 2- حاکمان با آنان دیالوگ برقرار کنند. نه برای قبول همۀ حرف ها و خواسته هایشان بلکه برای شنیده شدن و مباحثه بر روی نظرات شان. مثل دو انسان. یا...هو

۳ نظر:

Ali گفت...

عالی عالی عالی

nik گفت...

یه وبلاگ نویسی سال هاست حلوا حلوا میکنه که "جمهور مردمان ستمدیده!" بیان زیر بلیط احمدی‌نژاد و آخوند هارو سرنگون کنند، حالیش هم نیست که آدمیزاد نمی‌تونه با این بردیای دروغین رابطه ارگانیک بر قرار کنه. از طرفی‌ شاهد هستیم که از بعد از افتضاح ۸۸ مراتب از اردوگاه طرفداران رژیم به منتقدین اضافه شده، یعنی‌ هر کی‌ یه خرده عقل تو کله اش باشه و بی‌ ناموس نباشه نمی‌تونه چشم ببنده و با اینا باشه. پیوستن علی‌ مطهری انسان دگم ضد زن به اکثریت ایرانی‌‌ها را به فال نیک‌ می‌‌گیرم به خصوص در این زمان که پاچه خاری خامنه‌ای و بی‌ شرفی برای هپل و هپوی تتمه ثروت ملی‌ کار این جماعت است

Dalghak.Irani گفت...

سلامAli و nik
یا...هو