 |
Washington Crossing Historic Park |
1- بدترین خبر روی میز سیاست برای ایرانیان عبارت است از چشم انداز جدید پروندۀ هسته ای جمهوری اسلامی. با این مجموعه خبرهای آخرین موضع گیری های غرب و رژیم خامنه ای از دوطرف: الف- نامۀ جلیلی به کاترین اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیۀ اروپا و مذاکرات 1+5 با ایران. ب- استقبال محتاط خانم ها اشتون و کلینتون از این پاسخ و احتمال قوی از سر گیری مذاکرات در آینده ای نزدیک. پ- علی اکبر صالحی گفته است در حال یافتن راه حلی برای برون رفت از پروندۀ هسته ای هستیم با رویکرد "برد - برد". ت- و بالاخره این حرف حدادعادل که موضوع هسته ای قبل از اینکه بحثی در مورد انرژی باشد نماد استقلال کشور است. لذا می خواهم شما را به پروندۀ هسته ای ببرم و نشان بدهم که غرب در حال تدارک چه خدمتی به رژیم خامنه ای و خیانت به ایرانیان زندگی خواه است:
2- اصول قطعی و درست و ثابت شده بدون کمترین تردید در مورد دانش و تکنولوژی انرژی هسته ای:
الف- هرکشور و حکومت و مجموعۀ انسانی بتواند بهر سطحی از توانایی غنی سازی اورانیوم از یک درصد تا صد در صد دست بیابد؛ بالقوه دارای دانش هسته ای است و می تواند دیر یا زود سلاح هسته ای بسازد. بعبارت دیگر ساخت و نصب موفق اولین سانتریفیوژ غنی سازی اورانیوم 3/5 در صد مساوی با ساخت و نصب آخرین سانتریفیوژ غنی سازی اورانیوم بالای 90 در صد است. این پروسه ای قطعی و علمی است و فقط می تواند دیر و زود داشته باشد و نه سوخت و سوز.
ب- فقط در سه حالت زیر است که کشور مورد اتهام فعالیت های مشکوک هسته ای (در اینجا جمهور اسلامی خامنه ای) می تواند طرف اتهام زننده (در اینجا غرب و امریکا) را متقاعد به حسن نیت خود و رفع اتهام "بدنبال سلاح هسته ای بودن" بکند:
ب1- خامنه ای کلیۀ تجهیزات غنی سازی اورانیوم و ملحقات آنرا بار کشتی کند و زیر نظر غرب منهدم کند. مدل معمر قذافی سابق.
ب2- خامنه ای ثابت کند که اراده ای برای تولید سلاح هسته ای ندارد. و چون ثابت کردن "اراده داشتن و نداشتن" بعنوان امری انتزاعی ممکن نیست لذا غرب باید با اماره های دیگری مثل "مسئولیت پذیری خامنه ای و یاغی نبودن حکومت انقلابی او در سایر موضع گیری های همسو با کشورهای جهان و ثبات رفتار سیاسی" این ارادۀ "دنبال سلاح هسته ای نبودن خامنه ای" را به قطعیت برسد. مثل مدل ژاپن که سال هاست ارانیوم غنی و سوخت هسته ای تولید می کند ولی کمترین شکی به سوء استفادۀ او نیست.
ب3- مسئولیت پذیری و ثبات رفتار سیاسی خامنه ای - یاغی نبودن حکومت انقلابی خامنه ای - به درجه ای از اطمینان جهانی ارتقاء بیابد که غرب با اعتماد به او از اتمی شدن ایران نگران نباشد و با آن کنار بیاید مثل مدل هند و پاکستان.
3- پرواضح است که خامنه ای قصدی برای تن دادن به هیچکدام از فرمول های سه گانۀ فوق ندارد. یعنی نه مثل قذافی تسلیم خواهد شد. نه مثل ژاپن حکومت مسئول خواهد شد که لازمه اش هم پیمانی با غرب است. و نه مثل هند حسن نیت ثبات سیاسی و مسئولیت پذیری جهانی را کسب خواهد کرد. بنابراین مذاکرات احتمالی پیش رو به هیچ نتیجۀ راهگشایی برای ملت ایران نخواهد انجامید که هیچ؛ بلکه با ساخت و پاخت منفعت مقطعی غرب از یکسو و اجازه به ادامۀ حاکمیت خامنه ای در ایران از سوی دیگر و با باخت کلان و قطعی ملت ایران تمام خواهد شد. چگونه:
4- به احتمال قریب بیقین درخواست جدید جلیلی از اشتون که گفتم با استقبال محتاط غرب روبرو شده است یک نکتۀ کلیدی دارد و آن نکته این است که: "خامنه ای حاضر است تأسیسات غنی سازی اورانیوم کمی و کیفی فعلی اش را برای سالهایی فریز کند. یعنی نه اضافه کند و نه کم کند و عملاً هم به تولید و انباشت ارانیوم غنی سازی شده ادامه ندهد. به دوشرط: اول اینکه این توافق بکلی سری و فوق محرمانه بماند و به افکار عمومی اعلام نشود - گفتۀ حداد عادل را بیاد بیاورید که موضوع هسته ای حیثیتی و استقلالی است - و دوم اینکه غرب تحریم های وضع شده بر علیه ایران و همینطور موضوع حقوق بشر و تروریسم را از روی میز سیاست خود جمع کند. جلیلی اضافه کرده است که برای راستی آزمایی فریز شدن تأسیسات هسته ایران هم آژانس بین المللی می تواند در هر سطحی و با هر تعداد کمّی و کیفی هیئت هایی را به ایران و در هر زمان اعزام و از هر جایی که خواستند بازدید کنند.
5- بدیهی است که این عقب نشینی اجباری و تاکتیکی خامنه ای غرب را راضی و مطمئن نکند و نخواهد کرد به دلایل پیش گفته. اما غرب هم برای خودش گرفتاری های حاد مقطعی دارد بویژه در حوزۀ اقتصاد و افکار عمومی ضد جنگ. لذا غرب هم حاضر خواهد شد با اطمینان از قریب الوقوع نبودن خطر هسته ای شدن ایران وارد بازی منافع مقطعی خودش بشود. و بدون اینکه مهر و آشتی در کار باشد جنگ سرد خودش با خامنه ای را برای وضعیت حاد فعلی فریز کند. البته که در مذاکرات آینده غرب به خواسته های موسع ایران تن نخواهد داد. به این معنا که فوق محرمانه ماندن سازش را خواهد پذیرفت ولی لغو تحریم ها را در مقیاس درخواست ایران نخواهد پذیرفت. اما در مورد تحریم ها هم غرب حاضر خواهد شد سازش های محرمانه ای را بپذیرد و برخی اقدامات فلج کنندۀ اخیر را نادیده گرفته و از وضع تحریم های مشابه بویژه در حوزۀ تحریم نفتی خودداری کند.
6- معنای ساده و دم دستی آن نامه و آن موضع گیری های طرفین مخاصمه که در ابتدای متن آوردم چیزی نخواهد بود غیر از اینکه غرب در هماهنگی با خامنه ای راه های تنفس اصلی اورا باز خواهد کرد و تهدید جنگ را هم کنار خواهد گذاشت و منافع ایرانیان اعم از اثر تحریم ها بر زندگی روزمرۀ توده های مردم از سویی و موضوع حقوق بشر و وضع زندانیان سیاسی و ... را به پستوی سیاست کثیف فراخواهد خواند. البته اگر غرب چنین خطای استراتژیکی را مرتکب شود فقط خودش را نزد ایرانیان بی اعتبار خواهد کرد چون موضوع خامنه ای با انفعال احتمالی غرب در مواجهه با او هم راه حل و عاقبت بخیری داخلی ندارد و او با از دست دادن مشروعیت هم مذهبی و هم سیاسی خود در آخرین ایستگاه قدرتش است و تداوم نخواهد یافت. انشاءالله. یا...هو
۸ نظر:
سلام دلقک عزیز
به نظرم اگر تحلیل شما درست باشد ، نظام باید تاوان سنگینی برای پنهان ماندن آن و صد البته ملت ایران نیز همچنین برای این تبانی بایستی بپردازند .
از یک طرف باعث خوشحالی است که فعلاٌ خطرهای بالقوه نظیر جنگ بالفعل نمی شوند و خوشحالی دیگر بنده این است که تکلیف این نظام به دست مردم ایران می افتد.
ولی شوربختانه ممکن است این پروسه کمی زمان ببرد ولی راه مطمئنی برای کندن این نظام از ریش و ریشه می باشد.
به امید آن روز
تحلیل جالبی بود. ولی ضرری که برای غرب می تونه داشته باشه اینه که فریز کردن وضعیت ایران به چین و روسیه زمان میده (با فرض رشد سریع تر روسیه و خصوصا چین نسبت به آمریکا-اروپا) چند سال دیگه سخت تر میشه این رویارویی غرب و به قول شما خرس روسی و اژدهای چینی.
از طرف دیگه اگه فشار از روی ایران برداشته بشه، حفظ سوریه هم احتمالا راحت تر بشه برای بشار اسد.
همه ی این ها با فرض اینه که غرب خیلی منطقی بخواد عمل کنه، ولی ممکنه عواملی مثل رقابت حذبی آمریکا و لابی های اسرائیل تاثیر مهم تری داشته باشه.
دلقک نازنین:
با این تحلیل گذشته از این که هراس 33 سال دیگر ادامه این حکومت را به دل ما انداختید(با توجه به عدم وجود یک جریان جدی ومتشکل معترض یا احزاب مخالف یا حتی اپوزیسون متشکل ) برای من بیخبر از دنیای سیاست آخوندها یک سئوال کلی از جنبه تکنیکی پیش آمد و سئوال :
اگر نابسامانی و بهم ریختگی جناحهای درون حکومت به حدی است که حتی خامنه ایی برای حاکمیت و تثبیت وبر جا ماندن خودش هنوز نتوانسته به یک جناح مطمئن تکیه بزند و جای پای خودش را محکم کند آنوقت غرب با تکیه به کدام جناح که ظاهرا میتواند غالب باشد یا بشود میخواهد به توافقات "برد برد " برسد؟ کدام جناح حکومتی میتواند ثبات اجرایی نکات بالفرض به "توافق" رسیده را گارانتی کند؟ و آیا اصلا برای غرب مذاکره با چنین حکومت متلاشی و بهمریخته از درون چقدر جدی است؟
دلقک جان هراسی به دلمم با این تحلیلت انداختی که به این راحتی ارامش نمی گیرم نگو که برای ما سوژه کره شمالی اسلامی را تدارک دیده اند که با همه منفعت طلبی غربیها و ابن الوقتی اپوزسیون برای من قابل هضم نیست اما میخوام از نقطه نظر خودت به رد این نظریه به زودی برسی کاش این ارزو نباشد و جنبه واقعیت پیدا کند
امروز خبر خیلی مهمّی شنیدم که باید حتماً مورد بررسی قرار بگیرد .
شنیدم که خامنه ای در جمع اساتید بصیرت سپاه توصیه کرده که در کلاس های آموزشی خود کتاب " صلح امام حسن با معاویه " ترجمۀ خودش را تدریس کنند .
احتمال نوشیدن جام زهر خیلی بالا هست مخصوصاً با این پروپاگاندایی که در مورد میله های سوخت هسته ای و قطع نفت انگلیس و فرانسه راه انداخته اند
سلام به جمع دوستان.
1- از اینکه نمی رسم بهمۀ کامنت ها و در همۀ پست ها تک تک پاسخ بدهم پوزش می خواهم و بویژه از خودی ها تقاضا دارم که دلخور نشوند و کماکان از نظرات خود مرا آگاه کنند. که برای دیگر خوانندگان هم بسیار مفید است. سعی می کنم امشب و فردا برگردم به پست های قبلی و نکات مهم و سؤال از من را پاسخ بدهم.
2- می دانستم و متأسفم که این تحلیل باعث نگرانی شده و هراس روانی ایجاد کرده. هرچند که هم در اول تحلیل و هم درپایان زهرش را گرفتم اما خوب کار نکرده است بدلیل پررنگی واقعیت اولاً و منفی اندیشی و بدبینی آموخته و تجربی حاصل از این سی سال ثانیاً ولی جای نگرانی نیست و نه این تحلیل من بدون سوراخ سنبه است و نه در صورت احتمال وقوع همه چیز به ضرر ما اتفاق خواهد افتاد و پیش خواهد رفت.
3- نکته ای که سردار وطن گفته امر مهمی است البته من خیلی روی "سقوط با قیام توده ها"ی این نکبت سی و سه ساله متمرکز و امید وار نیستم بدلایل بسیار زیاد که بارها پراکنده گفته ام. اما اینکه نگرانی های نزدیک جنگ و کشتار و حمله را تخفیف می دهد موافقم. ضمن اینکه من بازهم استخوان لای زخم سیاست چپ ها را دوست ندارم و سیاست را خشن و سریع دوست دارم تا مرگ سفید و بلاتکلیف. همان مرگ و شیون یکبار فرهنگ عامه.
4- آریا به نکتۀ عمیق تری اشاره کرده و کاملاً درست است اما منظور من از مقطعی بودن این تمایل غرب ناظر بر مقطع تقویمی مثل یکی دو سال بود و نه مقطعی تاریخی مثل یک دهه و بیشتر. و این مدت یکسال و دوسال خیلی فرصت استراتژی "خاورمیانۀ جدید" غرب را دچار صدمه نمی کند.
5- سحر هم نکتۀ خوبی را تذکر داده ولی غرب برایش مهم نیست که در داخل ایران چه کسی تصمیم می گیرد و افسار روز دست کی است برای غرب آن "فریزبودن فعالیت های هسته ای" مهم است که تداوم یابد. ویادمان باشد که این "فریز شدن" بسهولت و از طریق بازرسی های نو به نو مأموران اعزامی آژانس که می تواند شامل چند عامل سرویس های اطلاعاتی غرب هم باشد قابل کنترل و راستی آزمایی است فارغ از اینکه در صحنۀ داخلی هرج و مرج باشد یا نه.
6- در مورد آن خبر ناشناس راجع به صلح امام حسن نفیاً و اثباتاً نظری ندارم غیر از اینکه خدا کند درست نباشد. چون زهر نوشیدن خامنه ای با زهر نوشیدن خمینی خیلی تفاوت ماهوی دارد. زیرا امام بمحض اینکه زهر را نوشید فوت کرد که خیلی هم بنفع ما نشد ولی خامنه ای بعد از نوشیدن احتمالی زهر همۀ زهرمارهای دنیا را بکام ما خواهد ریخت. البته من شخصاً خامنه ای امروز را بیشتر در قالب عاشورا می بینم تا در قالب بیعت داوطلبانۀ امام حسن.
6- و ناشناس آخر که از من خواسته بگویم از من خواسته که اعتراف کنم کرۀ شمالی اسلامی ممکن نیست و من تصدیق می کنم که از نظر من هم خامنه ای قادر به پیش برد چنین پروژه ای نخواهد بود و بازی او به آخر رسیده است. ولی هشیاری هم می خواهد از جانب اپوزیسیون داخلی. که هرچه می کشیم از دست این مانع اصلاح طلبان است که نه کنار می روند و نه کاری می کنند. یا...هو
دلقک جان،اصل کاری یادت رفت.اینکه ویلیام هگ گفته که "ایران وارد ۱ جنگ سرد خواهد شد"،احتمالا به خاطر همین سازش کثیف هست.بر پدر مادر این غربیها لعنت.
رفتار خامنه‌ای از بعد احمدی‌نژاد نشان داده که کله خری و کامیکازی را ترجیح میده. من سال ۸۸ مطمئن بودم که با تقلب و دوپینگ هم شده موسوی را رئیس جمهور میکنند که کثافت کاری احمدی‌نژاد را پاک کنه و برای رژیم زمان بخره، ولی خامنه‌ای احمقانه‌ترین تصمیم را گرفت. اما ظاهراً برای حاکم ایرانی تسلیم به خارجی آسان تر از ساختن و کنار آمدن با خودی است. پس بنشینیم ببینیم چی میشه
ارسال یک نظر