The Chess Players |
این گزارش نمادین را در هنگام ترور شادروان مصطفی احمدی روشن نوشته و منتشر کردم. اینک که معلوم شده است مجاهدین خلق عامل میدانی این ترور بوده اند مجدداً آنرا منتشر می کنم. بدیهی است که "یعقوب" اسرائیلی نمی توانست بدون شناسنامه و تابعیت ایرانی وارد تهران شود و احمدی روشن را بکشد. و خودم هم حدس می زدم که احتمال زیاد دارد یعقوب با شناسنامۀ مسعود رجوی وارد تهران شده و اقدام به ترور کرده باشد؛ اما از آنجائیکه نمی خواستم مجاهدین خلق گرفتار در دست رهبری سازمان و ماجراهای اشرف را آزرده بکنم؛ از نسبت دادن عامل میدانی ترور به آنان خودداری کردم. حالا که تأیید شده که تکنولوژی و نقشه از اسرائیل بوده و ترور از سوی مجاهدین؛ مطلب را دوباره منتشر می کنم تا شما این بار یعقوب را با نام مسعود رجوی بخوانید و ناراحت بشوید که ما فقط گرفتار خامنه ای جلاد نیستیم؛ بلکه ما در اپوزیسیون هم با کیش شخصیت های خرابکار روبرو هستیم و از هر دو طرف محاصره شده ایم با بدترین مردان تاریخ مان! یا...هو
1- مصطفی و یعقوب هر دو ایرانی هستند. خانواده هایی دارند که در یک روستای دور افتاده در وطن زندگی می کنند. خانوادۀ مصطفی مسلمان و خانوادۀ یعقوب کلیمی هستند. آنان چندین صد سال است که با خوبی و خوشی و رنج در کنار هم با دلخوشی ها و دردهای مشترک زیسته اند و یار و همراه همدیگر بوده اند. تاریخ به 1358 خورشیدی می رسد. در ایران انقلاب مذهبی شده است. خانوادۀ یعقوب از ترس تهدید عربده های برادر کشی هموطن های هزاران ساله شان آواره می شوند. مادر یعقوب و مصطفی هر دو آبستن یعقوب و مصطفی هستند. در یک روز زمستانی سرد یا چلۀ تابستان گرم یعقوب و مصطفی متولد می شوند. مصطفی در روستای اجدادیش در ایران و یعقوب در یک کمپ اسکان موقت یهودیان تازه مهاجر در اسرائیل. آن دو از هیچ چیز خبر ندارند و در همان بی خبری کودکی بزرگ می شوند. و به مدرسه می روند و راهنمایی و دبیرستان می بینند. و هنوز هم چیز زیادی از سیاست و چرایی ها نمی دانند. این دو هموطن که در دو سرزمین جدا از هم رشد کرده اند وارد دانشگاه می شوند. اگر یعقوب هم امکان انتخاب رشتۀ تحصیلی مورد علاقه اش را دارد اما مصطفی حتی همین آزادی محدود را هم ندارد. او در یک ماراتن بنام کنکور شرکت می کند و نیمی تصادف و نیمی شانس او را به پشت میز دانشگاه می رساند.
2- هر دو نفر این دو جوان مستعد و نخبه از کار در آمده اند و رشتۀ تحصیلی هر دو نیز مهندسی "پلیمر..." رقم خورده است. هر دو بسرعت رشد می کنند و با بهترین کیفیت تحصیلی در رشتۀ خود سرآمد می شوند. بعد از فارغ التحصیل شدن هر دو نفر وارد بازار کار می شوند. مصطفی در تهران و یعقوب در تل آویو. شرکت ها و سازمان هایی که ایندو را استخدام کرده اند هردو بنگاه های صنعتی - بازرگانی - اقتصادی هستند. آنان نه از سیاست گذاران شرکت خبر دارند و نه از کاربرد محصولات نهایی شرکت. چون آن دو جوان فقط بخشی از دانش یکی از فرآیند های تولید محصولات نهایی را شغل و وظیفۀ خود می دانند. هم مصطفی و هم یعقوب سرخوش از استعداد و تلاش و موفقیت هایی که کسب می کنند باعث افتخار خود و خانواده هایشان هستند و حالا دیگر خودشان هم خانواده ای جدا تشکیل داده اند.
3- زمان کمی جلوتر آمده است و یعقوب و مصطفی کمی هم سیاست یاد گرفته اند. ولی باکی نیست چون آندو فقط تکنوکرات هستند و نه سیاستمدار. یعقوب و مصطفی متوجه می شوند که بخشی از تولیدات اندیشه ای و فنی آن ها در صنایع دفاعی کشورشان هم محصول نهایی می شوند و از این بابت هم بخودشان می بالند. تا اینکه در نهایت متوجه می شوند که جزیی از چرخۀ تولید سلاح های کشنده و انفجاری شده اند. هم یعقوب در تل آویو و هم مصطفی در تهران یک لحظه بخودشان می لرزند. زیرا که حالا بخشی از یک پروژۀ "با محصول نهایی جنایت" شده اند. یعقوب را اما دولت اسرائیل و قبیله و خانواده اش از تردید خارج می کنند با نشان دادن فیلم های کوره های آدم سوزی هیتلر و رفتارهای اروپائیان با یهودیان در گتوها. و بدتر آن خاطرات پدر و مادر یعقوب از آوارگی های بعد از انقلاب ایران و خاطرات سختی که خود یعقوب از زندگی در کمپ پناهندگان بعد از تولد و دوران کودکیش دارد. اما مصطفی نمی خواهد جزیی از پروژۀ خامنه ای باشد چون هیچکس نه در حکومت و نه در خانواده نمی توانند اورا متقاعد کنند که بودن در پروژه های مرگبار خدمت به وطنش است.
4- اما دیگر بسیار دیر شده است و مصطفی ناخواسته بخشی از پروژۀ اتمی کردن "جنون عظمت خواهی" خامنه ای شده است. او دو راه بیشتر ندارد. یا اینکه با قبول کشته شدن توسط عوامل امنیتی خامنه ای اقدام به ترک شغل و فرار بکند و یا بخشی از پروژۀ مرگ بماند و حقوق و مزایای فوق العاده نصیب ببرد. و مصطفی ناچار و برای به تأخیر انداختن مرگش براه دوم تن می دهد و می شود دانشمند هسته ای ایران.
5- امروز صبح در یک هوای سرد و زمهریر زمستانی و آلودۀ تهران یعقوب با یکی از بمب های هوشمند محصول نهایی دانشش به وطن آبا و اجدادی اش ایران برمی گردد و در حالیکه در ترک یک موتوسیکلت نشسته بمب را به بدنۀ خود رو مصطفی می چسباند و مصطفی را می کشد. بهمین سادگی. دو جوان ایرانی نخبه در سی سالگی یکی قاتل و دیگری مقتول روی دست فرهنگ مدارا محور ایران کهن گذاشته می شوند. این چرخه سی سال است که شروع شده و ادامه خواهد داشت تا خامنه ای سیاست ایران را مشق می کند. یعقوب قاتل زنده و تحسین شده و بر صدر در تل آویو و مصطفی کشته و نفرین شده و مزدور در تهران. آقای سید علی خامنه ای جلاد ببین با ما چه کرده ای. مارا بجان همدیگر انداخته ای بدون اینکه حتی بتوانیم بجنازه های همدیگر شادمانی نکنیم. الله اکبر از این همه پلشتی و نافهمی و بی رحمی.
6- دنبالۀ داستان هم که دیگر تکراری است: حیدر مصلحی جلو دوربین خواهد رفت و از سرنخ و ته نخ حرف خواهد زد. تا چند روز بعد با ادعای "دستگیری گروهی جاسوسان سیا و موساد و ام آی سیکس" اشراف قطعی اش را بر بالای سر همۀ سازمان های جاسوسی جهان پز بدهد. تا ملت بدبخت یادشان برود که امروز سالگرد ترور یک استاد دیگر ایرانی هم بود". و حیدر هنوز دارد جنازه های نخبه های ایرانی را شماره می کند. و "امام!" خامنه ای از ده ها هزار نامۀ اعتراضی بسویش تنها پاسخ نامۀ جان فدای همکاران مصطفی در پارچین را می دهد. نامه ای که دفتر خودش نوشته و دفترش هم پاسخ داده. بدون اینکه یاد آوری کند دشنام مادر و پدر مصطفی را در همین دیروز که التماس می کردند: رها کن جان عزیزان مان را از این پرندۀ شوم مرگ خودساخته ای که برسرمان پرواز داده ای.
7- آقای خامنه ای ترا بناموس زهرا رها کن این چرخۀ باطل را. بسردار علایی گوش کن اگر به محمد نوری زاد اعتماد نمی کنی. به مطهری لبیک بگو اگر از میرحسین کینه داری. به مراجع قم مراجعه کن اگر با صانعی حرف و حدیث قدرت داری. به خیل شاعران و ادیبان و سیاستمداران و نوکران درباری توجه کن اگر به کروبی و خوئینی ها مشکوکی. آقای خامنه ای. تو تنها مانده ای تنها. بگذار حداقل بتوانیم بکشتۀ جوانان مان سوگواری کنیم بجای فحش و فضیحت و مزدور به جنازه هایشان از غیض نفرت از سیاستمداری تو. گیریم که همین فردا به آرزویت رسیدی و یک بمب اتمی چسکی هم ساختی. چه می توانی بکنی با آن. کجا هستید آزاد مردان و زنان ایرانی که این دور باطل رودررویی های پایان ناپذیر "بی تدبیری خامنه ای" را نقطه پایانی بگذارید. ای همرزمان سردار علایی؛ با شما هستم قبل از همه. یا...هو
۸ نظر:
این هم واکنش بالاترین:
kamangir2000 گفت:
این خزعبلات ساخته و پروده شده وزارت بد نام اطلا عات که با همدستی لابی های رژیم ناشیانه سر هم بندی شده اصلا قابل پاسخ دهی و تکذیب نیست ، همه میدانند اشرف بیش از ۸ ساله که خلع سلاح شده و محاصره است ، در داخل کشور هم نیروهای حامی مقاومت اگر مسلح بودند و توان کار عملیاتی را داشتند که تعارف نداشتند به جای اینکه به اصطلاح دانشمندان اتمی را بزنند ، خود نیروگاههای اتمی رو میزدند ، و البته در حمایت از قیام مردم ایران سران رژیم از قبیل ، خامنه ای ، و جنتی و سردار پاسدارها،و تروریستهای سپاهو عوامل سرکوب و شکنجه رو میزدند و به ان افتخار هم میکردند ، حالا ببینی چه کاسه ای زیر نیم کاسه است .
kamangir2000 گفت:
تاریخ محاکمه شهروند ایرانی-آمریکایی متهم به تلاش برای قتل سفیر عربستان اعلام شد، میخواهند با جعل خبر ترورهای رژیم رو لاپو شانی کنند ،رژیم در عراق و سوریه و لبنان و افغانستان ، و... ترور میکند ، بمبگذاری و ارعاب میکند و در فرار به جلو و بوسیله لابیهای خود مجاهدین را متهم میکند
binam گفت:
تلاش بیهوده ای می کنید. ایرانیان با فرزندان خود در بدنۀ سازمان جنگ و عناد ندارند و جان آنان را شیرین و عزیز می دارند. بجای اینکه 500 نفری ارتش سایبری درست کنید برای دفن جریان آزاد اطلاعات. به کادر رهبری و بویژه به مسعود رجوی ابلاغ کنید که در یک کنفرانس مطبوعاتی با شرکت خبرنگاران شرکت کرده و دخالت مجاهدین را تکذیب کند. خامنه ای که نمایندۀ امام زمان است گاهی خودش جنایت هایش را تکذیب می کند. مسعود رجوی که نمایندۀ خلق است چرا این همه اسم مستعار فرستاده برای خفه کردن خلق. شما همین جا مرا ترور می کنید من چطور باور کنم که حرف همه غلط است و حرف شما از پشت هزارتوی یک سازمان بسته و بدون کمترین شفافیت درست است. دهان مرا بیشتر از این باز نکنید. منفی هایتان را بدهید بروید دنبال مأموریت بعدی دیگر استدلال نیاورید که منطق هم آلوده می شود. یا...هو
kamangir2000 گفت:
سازمان مجاهدین خلق این خبر را تکذیب کرده و آنرا "کاملا دروغ" خوانده است.
به گزارس ان بی سی، علی صفوی، نماینده سازمان مجاهدین نیز بر غیر واقعی بودن این خبر تاکید کرده.
او گفت: "هیچ عضوی از سازمان مجاهدین در اسرائیل نبوده و نیست. سازمان مجاهدین قطعا هرگونه دخالت در این کار را رد می کند. اینکه اسرائیل اعضای سازمان مجاهدین را در خاک این کشور آموزش می دهد یک ادعای کاملا بیمارگونه است. این اصلا حقیقت ندارد."
binam گفت:
علی صفوی نه مسعود رجوی آن هم در یک کنفرانس زنده جلو چشم بیننده. شما دچار تأخیر در دریافت ذهنی هستید. پس مطالب را چند بار بخوانید و زود هم پاسخ ندهید. یا...هو
felor گفت:
دیکتاتوری فاشیستی ایران هر جا که کم میاره از کیسه مقاومت خونبار مردم ایران خرج میکنه.آره انفجار حرم امام رضا و کشتار کیشیشان مسیحی را هم به مجاهدین نسبت دادند اما در سگ دعواهای باندهای رژیم ایران معلوم شد که اینکار وزارت آخوندی بود که سعید جان امامیشان را هم آخر خودکشی دادند!!!!بیچاره آن کسانی که با این رژیم همکاری میکنند و قربان صدقه آن میروند دیگه شما که از سعید امامی عزیزتر نخواهید شد و یا از نخست وزیر محبوبِ امام دجالتون.
binam گفت:
من اگر مزد هم بگیرم از کشور و وطن خودم می گیرم مثل شیر مادر حلال. من اما مثل شما پول خون مردم عراق و دزدیده شده توسط صدام و آن میلیارد ها دلار گمشده در فرودگاه بغداد و بانک مرکزی عراق در ابتدای حملۀ امریکا منشاء تغذیه ام نیست. هنوز هم آدرس می خواهی فلور! یا...هو
بهتر بود نام بالاترین را اشرفیترین میگذاشتند یاد آن بالاترین بخیر.دلار را 7تومان میفروخت نه1900-
ای دلقک بدان و آگاه باش که پول گرفتن از خامنه ای خوناشام اگر بدتر از پول گرفتن از صدام نباشد بهتر نیست ، برای رژیم اسلامی کشتن آدم ها ی بیگناه و مظلوم نمایی بعد از ان کاری ندارد .این رژیم پلید کارش آدم کشی است ، این "ناسیونالیسم" وقت و بی وقتت بد جوری روی روح و روان آدم میرود .حالا نگی این یکی هم مجاهد است من حاضرم هر مسلمانی را با یک خر تاق بزنم !
سینما رکس آبادان وآن فاجعه آدم سوزان ۴۰۰ نفره را فراموش کرده ای امروز بر همگان معلوم و آشکار شده که همین جنایتکاران معمم بودند که آن را رقم زدند برای هم دل کردن ملت با خود ، انفجار حرم کذایی امام رضا در مشهد که بدست عوامل این رژیم تبهکار رخ داد، این ها حتی به مقدسات خودشان هم رحم نکردند !حال چرا فکر می کنی که کشتن این "دانشمندان" ادعایی کار خامنه ای نباشد ؟ کم استفاده تبلیغاتی کرده ،کم مظلوم نمایی کرده ،کم آدم های ساده لوح را فریب داده و با خود همراه کرده ؟! چرا تمام سعی و کوششت این است که این جور کار ها به خامنه ای و دستگاهش نمی چسبد ؟! باز برای این که وصله ای به من نچسبد ،بنده از هر چه فدایی و مجاهد تا مغز استخوان متنفرم !
با سلام و عرض ادب
ابتدا باید عرض کنم که ولی فقیه و مسعودخان رجوی دو روی یک سکه اند. هردو تمامیت خواه و آدم کش و متحجر و...
اما بنظرم در مورد قتل آقای احمدی روشن چندان قضیه روشن نیست. ایشان لیسانسیه و مدیر یا معاون مالی بودند و در نخبه هسته ای بودنشان تردید وجود دارد. دیگر اینکه پس از ترورهای هسته ای قاعدتا باید دانشمندان هسته ای با محافظ و ماشین ضدگلوله رفت و آمد کنند که در مورد ایشان اینگونه عمل نشد. مجاهدین هم مدتهاست (بهردلیل) در عملیات ترور داخلی چندان مشارکت نداشتند وگرنه در بلبشو بازار مملکت ترور چند شخصیت مهم کار چندان دشواری نیست
بنظرم به قتل آقای احمدی روشن باید نگاهی دیگر داشت
سلام به دو ناشناس و یک پیام آشنا!
1- یکی از اتهامات من در دادگاه ری شهری در سال 62 سمپات مجاهدین خلق بودن بود.
2- بارها در اینجا توضیح داده ام که من با سازمان و خود بچه های مجاهدین مشکلی ندارم و مشکل من با رهبری و نحوۀ سازماندهی فاشیستی - توتالیتریستی کادر رهبری به ولایت فقیهی مسعود رجوی و ریاست جمهوری مریم رجوی است. و تا سازمانی تا این حد بسته و ایزوله باشد هیچ اتهامی از دامن شان پاک نخواهد شد در افکار عمومی. دولت ها بر مبنای منافع خودشان لیست سیاه و سفید درست می کنند ولی افکار مردم برمبنای حس و وجدان و اگاهی شخصی و نحوۀ عملکرد قضاوت می کنند.
1- هیچ حاکمی حتی خامنه ای در حالی که در قدرت بالفعل است و همه گونه امکانات "دیگر کشی" دارد نمی آید "خودکشی" کند . مظلوم نمایی و ایجاد فضای نا امن و رعب و وحشت جزو اولین دروس چریکی است که می گوید: تو بکش حتی بی گناه را زیرا که این رژیم است که مسئول امنیت است لذا مردم قبل از اینکه بپرسند کی کشت می پرسند چرا رژیم حفاظت نکرد از جان مردم و کشته شدند. در نتیجه با احساس عدم امنیت مداوم در اثر استمرار کشتار چریک ، مردم از دست گرگ رژیم به کفتار چریک پناهنده می شوند. و به این ترتیب عده ها زیاد و انقلاب رخ و کشور گلستان می شود.
3- هرچند اطلاق دانشمند طبق معیار های اکادمیک به احمدی روشن صحیح نیست ولی او عضوی از پروژه بوده در بخش دانش و فناوری و نه لزوماً تدارکاتچی مدیر خرید با لیسانس مدرسۀ عالی بازرگانی. او مهندس شیمی با گرایش در پلیمرها بوده است و طبق اعلان رسمی در روی یک نوه غشای پلیمری پیشرفته کار می کرده است.
4- اگر ارتباط دانشی و فنی با پروژه نداشت برای رژیم بسیار گوارا بود که او را یک مأمور خرید معرفی کند و دادار دودور راه بیاندازد که دشمن کارش بجایی رسیده که یک جوان لیسانس مسئول خرید روزانه و غیر تخصصی و... را ترور کرده. به بار منفی اعتراف به ترور دانشمند هسته ای هم کمی بها بدهید. همانطور که سر ترور علیمحمدی تا ماه ها تلاش می کردند که او را غیر مرتبط با پروزه معرفی کنند.
5- این تکنولوژی بمب های بکار رفته و ترورتمیز - فقط هدف اصلی - نه در اختیار جمهوری اسلامی است و نه در توانش. فقط یک شناسنامه دارد این نوع ترور که آن هم اسرائیلی است. خودشان هم قبول دارند حتی حاضرند بیایند در دادگاه قسم بخورند که ما منشاء ترور بودیم بازهم ما می گوییم نه بابا شوخی می کنی. این خامنه ای بوده که خودی کشی راه انداخته.
6- ممکن است مجاهدین نه از نظر امکانات تشکیلاتی و فنی تحرک در ایران را نداشته باشند که تا حدود زیادی هم درست است و ندارند. اما در این قبیل پروژه های مشترک کار مهم و مأموریت پذیرفتۀ آنان یافتن فرد مورد اعتماد و کمک به شناسایی های داخلی است. چون پیدا کردن کسی که با سرویس موساد تا این عمق همکاری کند و مورد اعتماد هم باشد یکی از دشوارترین مرحلۀ کار است. و الا بقیه اش بیشتر تکنیکی و آموزشی و تجهیزاتی است که اسرائیل سرآمد است. لذا همین که مجاهدین بتوانند فرد عامل میدانی را پیدا و در اختیار موساد قرار بدهند کافی است و موساد بعد از آن را خودش هم براحتی انجام می دهد. یا...هو
و یک نکتۀ مهم:
هرگونه بستن دروغ به ریش این خامنه ای که همه جایش ایراد واقعی است؛ ما را در نقطۀ ضعف قرار می دهد و او مارا به تمسخر گرفته و بی اعتبارمان می کند. لذا احساسات ضد خامنه ای مان را کنترل کنیم که نشویم سرکنگبینی که صفرا فزوده باشیم.
می بینم که کجاهدین به اینجا هم حمله کردن.. خیلی جالبه که این بیچاره ها خبر از نفرت یکچارچه مردم ایران نسبت ب خودشون انگار بی خبرن .. ملت ایران چه با ج.ه و چه بی ج .ا هرگز اجازه عرض اندام به شما تروریستهای وطن فروش نخواهد دد.. ضمنا شما بارها ثابت کردین که براحتی می تونین خون مردم ایران بریزین .. نمونه اش هم جنگ ایران عراق هست و من واقعا نمیذونم چیو می خوان انکار کنن اینا؟ واقعا خیال می کنید تو ایران جایگاهی دارین؟ وااله ما که تو ایرانیم می بینم که حتی تو دورترین روستاهای ایران هم از شما نفرت دارن.. و ترور کاری هست که قطعا اط مجاهدین بر میاد ولاغیر
تیمسار، رجوی و کیش شخصیتش و اشتباهات مهلکش به کنار. این خبری که منتشر شده نمونه کارهای دستگاه اطلاعاتی است. اگر اسم اشخاص را می آوردند، میشد از آنها تقاضای مدرک و سند کرد. احتمال همکاری رجوی در این پروژه منتفی نیست، ولی حتما نیاز به بررسی منبع خبر وجود دارد. دروغ آشکاری در مورد انفجار حرم امام رضا در خبراست که توسط اکبرگنجی سالها پیش، حقیقت آشکار شده است. با این خبر باید با احتیاط برخورد کرد.
ارسال یک نظر