Dance |
1- دیدن تعدادی دختران و بانوان بی حجاب و متجدد در راهپیمایی امسال 22 بهمن آولاً؛ پخش تصاویر و فیلم های اینان - حتی - از سوی رسانه های وابسته بحکومت در سطح وسیع ثانیاً و بالاخره عدم تعرض - حتی - معروف به خودجوش به آنان ثالثاً همه را شوکه کرد و شدیداً سر و صدا کرد و مورد بازکاوی های متفاوت قرار گرفت. اما چیزی که مورد اتفاق همۀ شوکه شدگان هوادار و مخالف حکومت بود این گزاره بود که: "این حضور هر دلیل و تحلیل و تفسیری بردارد و داشته باشد؛ اتلاق هواداران رژیم به این خانم های آلامد قطعاً دروغ و ادعایی گزاف است". دلیل هم کاملاً ساده است و آن اینکه این ریخت و قیافه نه از نظر مذهبی و نه حتی از جنبۀ سیاسی کمترین سنخیتی را نه با بستۀ فکری اسلام و خامنه ای دارد و نه با ظاهر و بی ریختی دولت احمدی نژاد. بنابراین همه با قبول "ضد انقلاب بودن" این بانوان رفتند سراغ پیدا کردن دلایل این چرخش صوری بخشی اززنان شهری جامعه.
2- البته که در سال های پیش از این هم از ابتدای انقلاب تا کنون زنان خانواده های چپ با محوریت توده ایها و هوادارن کمونیسم روسی علی رغم زاویه داشتن با رژیم مذهبی و فقط بدلیل "ضد امپریالیستی" و ضد امریکایی بودن خمینی و خامنه ای در نمایش های خیابانی حکومت شرکت می کردند اما اینان خودشان را به پوشش عرف ایدئولوژی رژیم مقید می دانستند و تابو شکنی نمی کردند. تا اینکه اولین نمونۀ قابل نشان دادن حضور بی حجابان در تظاهرات رژیم در مراسم معروف 9 دی به صحنه آمد و تعدادی عکس پراکنده از خانم های بی حجاب در آن مراسم جلو دار شدند. بنظرم می رسد که آن تست 9 دی در پروژه ای که این خانم ها دنبال آن بودند و هستند خوب جواب داده است که شرکت کنندگان در راهپیمایی 22 بهمن را تا این تعداد زیاد نسبی افزایش داده است. اما آن پروژه چه بوده است:
4- در مورد حضور نامتعارف این دختران و زنان در مراسم مخالف عقیده و تفکرشان؛ دلایل بسیاری برشمرده شده است که لزوماً همه هم اگر نه حداقل کثیری از آن ها مقرون بدرستی و صحت است. مثل: اینان متنفعان از رانت های رژیم بودند؛ اینان خانواده های پولداران نوکیسه و چپاولگر بودند؛ اینان کارمندان ادارات بودند؛ اینان دوست داران احمدی نژاد بودند؛ اینان وابستگان مأموران رژیم بودند که تعمداً بنمایش گذاشته شده بودند که مرزهای مخالفان را مخدوش کنند؛ و بسیاری دلایل دیگر از این قبیل. اما ما هنوز در دلایل جانبی هستیم و اگر همۀ آن دلایل جانبی اقامه شده هم صد در صد درست باشد؛ باز این پرسش پاسخ نمی گیرد که آن "علت تامه"ای که این دختران و زنان بسیار جوان را راضی و راغب کرده که حرف پدرانشان؛ یا کارفرمایشان، یا شوهرانشان، یا قوم و قبیله و فامیل و ... را بپذیرند و با این "جلوداری از بغل کردن عکس آقا" در مراسم مخالف زندگی دلخواه و سلیقۀ شخصی شان شرکت کنند چیست و کدام است. این سؤال و پاسخ به آن از این جهت مهم است که بچه های امروزی و بویژه این تیپ دختران تنها حرفی که گوش نمی کنند توصیه های بزرگان سنی شان است.
5- با مقدمۀ بند 4 وارد معرفی پروژه گفته یا ناگفته و خودآگاه یا ناخودآگاه؛ چه تصمیم جمعی و چه تصمیم فردی و ... این بچه ها بشوم. و ابتدا یک اصل مهم علمی را بیاد بیاورم: طبق نظریۀ متفق اندیشه ورزان علوم انسانی تقسیم بندی "آبراهام مزلو" از نیاز های بشر دقیق و درست است، و طبق آن نظریه؛ "امنیت" جزو نیازهای اولیۀ بشر است مثل خوردن و آشامیدن. این را بضرس قاطع می گویم که این پروژه یک عمل هوشمند و دقیق صیانت نفس بوده است از سوی دختران. چطور:
6- این دختران و زنان می دانند که باید زندگی بکنند. و برای زندگی کردن باید بتوانند حداقلی از آرزوها و اهداف انسانی شان مثل طرز لباس پوشیدن بسلیقه، مهمانی گرفتن و مهمانی رفتن در جمع دوستان، تردد در کنار دوستان پسرشان، مسافرت های تفریحی به شمال و دیگر مراکز استراحت و تفرجگاه و... الاماشاءالله جامۀ عمل بپوشانند. اما حکومت مانع دسترسی بدون هزینه های زیاد برای خود و خانواده هایشان به اینجور زندگی مورد دلخواه شان است. همین فرداست که بهار بیاید و پاسبان رادان و گشت ارشاد و فاطمه اره ها ایلغار بیاورند بسمت زندگی هایشان. اینان درست تشخیص داده اند که نزدیک ترین راه باقیمانده برای دفع این شر عبوس؛ داشتن یکی دو قطعه عکس یا چند ثانیه فیلم در موبایل شان از مراسم گل درشت و بصیرت افزای حاکم خامنه ایست.
7- اینان به احتمال زیاد یا خودشان و یا نزدیکان و دوستان شان از این قبیل عکس ها و فیلم ها چه مربوط به هوادریشان در خیابان های تهران در شب های بیاد ماندنی قبل از انتخابات 88 در اردوی احمدی نژاد و همینطور از عکس و فیلم های حضورشان در مراسم 9 دی بهره های خوبی برده اند در خلاصی از دست اوباشان و مأموران خامنه ای، که این پروژه را این بار به این گستردگی انجام داده اند. اینان نه تنها با این فیلم ها و عکس های ضبط شده و ثبت شده در راهپیمایی و تلاش شان برای جلوتر از همه قرار گرفتن و پشت عکس خامنه ای ژست گرفتن و ... بخودشان و اهداف زندگی خواه شان خدمت کرده اند بلکه مهمتر ازآن خدمتی است که بدوستان و همسالان و همنسلان شان کرده اند. چون معجزۀ هر قطعه از این عکس ها و فیلم ها می تواند چندین مهمانی جوانانه را نجات بدهد از چشم و دخالت مأموران هیز خامنه ای. کافی است یکی از اینان در جمعی باشد و عکسش را رو کند برای مأمور مزاحم. قابل باور نیست که مأموری بتواند مقاومت کند. در برابر فدایی حاکم دیکتاتور.
8- این پدیده تبعات مبارک بلند مدتی می تواند داشته باشد. اما به این دلیل که این آخرین 22 بهمن خامنه ای از این نوع بود وارد آن تبعات خوب نمی شوم. و فقط بسنده می کنم به اینکه حضور این نوزنان و نو دختران بشدت دوست داشتنی در مراسم امسال چند پیامد مثبت و فوری دارد و یک علامت خطر.
الف- اولین دست آوردش این است که مشروعیت مذهبی حکومت را بشدت کاهش می دهد. چه در بین مؤمنان و عوام. و چه در بین روحانیان ومراجع دینی و مذهبی. و مهمتر از همه در بین حزب اللهی ها و بیسیجی های عقیدتی و غیرحرفه ای.
ب- دومین منفعتش این است که با مخدوش شدن مشروعیت مذهبی رژیم؛ حکومت را بناچار بسمت مشروعیت سیاسی متحول می کند. و کیست که نداند مشکل اصلی ما مشروعیت مذهبی حکومت مذهبی و تئوکراسی خامنه ایست. و اگر او مشروعیت مذهبی نداشته باشد خیلی سریع مشروعیت سیاسی اش را از دست می دهد.
پ- و خطر هم همینجاست که خامنه ای با از دست دادن مشروعیت مذهبی چون قادر بکسب مشروعیت سیاسی نیست برود بسمت استالینیسم مطلق. که نشانه هایش کاملاً آشکار است. البته که عرضه اش را ندارد به دلایل زمانی و مکانی. و مهمتر از آن فرصتش را هم نخواهد یافت. او تا سال 92 رفتنی است. یا...هو
۱۳ نظر:
تا کسی مجبور نباشه از این کارها نمیکنه. فرزند شهید بودن هم برای رهایی از ماموران انتظامی کافی نیست چه برسه به داشتن عکس در راهپیمایی. احتمالا اینها از کسانی هستند که برای جرائم غیرسیاسی دستگیر شدهاند و مجبور به همکاری هستند.
تحلیل متفاوتی بود دلقک. اما بعید می دونم عکس از مراسم 22 بهمن برای گشت ارشاد یا بسیجی که به مهمونی ها حمله می کنه تاثیری داشته باشه. هر چند منم راه حل جایگزینی ندارم که چه انگیزه ای به جز اجبار اداری باعث چنین کاری میشه.
عدم پذیرش فرزند شهید دلایل سیاسی دارد در حالیکه اینان می خواهند بهانه های اجتماعی را از دست مأموران بگیرند. قطعاً اگر فرزند شهید وفاداری در مهمانی باشد یا دستگیر شود براحتی از رانت پدر شهیدش بهره مند می شود. تازه آنجا ارزش فرزندی اعتباری است از طرف پدری که نیست ولی در اینجا خود دختره سوژه است و توی فیلم و عکس فدایی رهبر. من هم که مدعی نشدم اگر بمب هم بگذارند و مرگ برخامنه ای تظاهرات بکنند هم این عکس ها کار می کنند. من فقط گفتم و درست هم گفتم که این اسناد در گرفتاری های اجتماعی و شخصی غیرسیاسی بشدت کمک کننده هستند. بویژه که خامنه ای دارد خودش را در حد استالین مسلط نشان می دهد. یا...هو
آریا.
رسیدگی ها مراحل مختلف دارد اولاً و در یکی از این موارد و مراحل قطعاً جواب می گیرد. بویژه در رده های مسئول بالا. دوم اینکه تصویر دقیقی از رژیم دیکتاتوری ندارید. زیرا که رژیم ایران تا کنون رژیم نبوده که دیکتاتوری هم باشد. اما در دوسال گذشته خامنه ای پیشرفت خوبی کرده در اولاً رفتن بسوی یک رژیم و ثانیاً معرفی کردن خودش در قالب یک دیکتاتور. در رژیم دیکتاتوری هیچکس کمترین عقیده و اراده ای از خودش ندارد خواه بسیجی باشد یا پاسدار و یا وزیر و فقط ارادۀ دیکتاتور است که جاری است و مأموران ریز و درشت خودشان اینقدر از سایۀ دیکتاتورشان هم می ترسند که کمتری نشانه ای در تأیید او از سوی دیگران مقاومت قانونی یا فکری آنان را بی اثر می کند. خدا نصیب مان نکند و لی دیکتاتوری اگر همۀ حوزه های اجتماعی و فرهنگی را هم بگیرد و بشود توتالیتر وحشتناک ترین مصیبت تاریخ است. یا...هو
تحلیل ضعیفی است. برای حکومت و مدهبیون طرفدار آن این عکسها یعنی آنها آنقدر خوب و مهربانند که غیرمذهبی ها هم به سمتشان گرایش دارند. و نیز اینکه عطوفت و رحمانیت اسلام آنها دلهای غیره را هم جذب می کند. و برای خود این افراد هم همینقدر تحویل گرفته شدن در جامعه ای که همه وجود آنها را نفی و منکوب می کند نعمتی است.
تحلیل بسیار بالیستیکی بود!
شناخت شما از تابوهای مذهبیون ضعیف است. حجاب و آزادی زن که از نظر اجماع فقهای شیعه برابر با فاحشگی و بی ناموسی و هرزگی است به آنان اجازه نمی دهد که از بزرگترین نقطه قوت خودشان در بین مقلدان و توده های مردسالار ناموس پرست استقبال به ضعف کنند. زیرا که هر کدام از این زنان 1000 نفر مؤمن حزب اللهی طرفدار روحانیان را مسأله دار می کند. چون آنان قطعی می دانند که این اباحه گران کمترین اعتقادی به آنان ندارند و روز مبادا جز به آویختن بدامن مردان خشن و مذهبی بسیجی چاره ای ندارند. پذیرش حتی سیاسی اینان در جمع خودشان خودکشی دسته جمعی است. لذا شک نکن که هیچ کدام از اصولیین معتقد به حکومت دینی توصیه به چنین ریسکی نمی کند مگر اینکه گفته شود اینان را گروه مشایی برای مخدوش کردن جایگاه دین آخوند ها به این بازی وارد کرده چون می دانست که روز راهپیمایی نمی توانند جلوشان را بگیرند. این مورد هم با توجه به تمام شدن مشایی نامه از نظر من منتفی است. یا...هو
سلام
منم فکر می کنم که تحلیل ضعیفیه
حضور این افراد بیشتر به خاطر مردمی نشان دادن نظام و طرفدارانشونه نه چیز دیگه چون خودشون هم به طور ضمنی قبول دارند که مردم بیشتر به این شکلی شبیه هستن تا به دماغهای پیدا در قاب مثلثی چادر و در مراسمهایی که تأکید دارند که آحاد مردم شرکت داشتند چندتایی از اینها میارن و عکس می گیرن. بدیهیه که آن دسته از مذهبیها هم که شما فکر می کنید مسأله دار هستن به همین دلیل که اینها هم آحاد مردم هستند و نظام نباید دوستداران خودش رو برونه و باید اینها رو ارشاد کرد، ساکت می کنن
و توجه داشته باشید که این مذهبیها و تیفوسیهای مورد نظر شما هر روز با صدهااز همچین خانمهایی در این حد حجاب تو خیابون برخورد می کنن و مسأله دار هم نمی شن و آب روغن قاطی نمی کنن
سلام خدمت ناشناس آخر.
اول اینکه کامنت دوبل شما رفته بود توی اسپم و من دیر متوجه شدم. پوزش می خواهم.
دوم اینکه حرف شما بار خوبی از منطق و واقعیت را دارد هرچند که تیفوسی ها مراسم های رسمی و انقلابی را غیر از خیابان فرشته و جردن می دانند و می بینند و می خواهند. اما دعوی من اصلاً به "چرا آورده شده اند" نبود. مدعای من بر "چرا آمده اند" متمرکز است. می خواستم انگیزۀ شخصی و درونی این دختران و زنان را نشان بدهم و اینکه چرا بدعوت و دستور و هرچی حکومت یا بزرگترهایشان گردن نهاده اند و با آن وضع تابلو آمده اند. یا...هو
مشکل شما اینه که فکر می کنید هرکس مثل شما فکر نکند هیچ چیز نمیفهمد یا به گروه و قشر خاصی تعلق دارد و می خواهید آنگونه که خودتان می پسندید توجیه شان کنید. من خودم به این نظام که هم اسلامیت و هم جمهوریت را زیر پا گذاشته کاملا منتقدم و حجابی را هم که به صورت تحریف شده بر مردم تحمیل کرده اند قبول ندارم اما در هر عرصه ای و تا هر جا که باشد از احمدی نژاد حمایت می کنم چون بر عکس شما فقط شعار نمی دهد و با تمام وجود در حال مبارزه است.
سارا خانم علیک السلام.
"مشکل شما اینه که" شروع نارسایی است. بهتر بود می فرمودید "تلاش هر انسانی در جهت اعلام نظر خودش است و اقناع دیگران به درستی فهم خودش و البته تبلیغ و تبیین نظرش برای دیگران". در چنین حالتی نظر شما نه تنها نسبت به من که نسبت بخودتان هم صادق بود. و اگر این شروع منصفانه را داشتید من هم طبیعتاً با شما مشکلی نداشتم و به هواداری "حس می کنم احمدی نژاد حق است و بدون اقامۀ هیچ دلیل خاصی و گفتن "او دارد مبارزه می کند" از احمدی نژاد حمایت می کنم" ِ شما ایرادی نداشتم. زیرا این حق من و شماست که از یکی حمایت کنیم یا نکنیم. درست است که من تلاشم این است که بگویم من درست می گویم ولی آیا خود شما کوششی غیر از این منظور دارید. منتها من خودم را توضیح می دهم تا شمارا توجیه کنم و بمن بپیوندید ولی شما می خواهید بدون توضیح خودتان و از راه نفی کلی من و نقد شخص من بجای نقد ایده و نظر من خودتان را بمن تحمیل کنید. خب این هم روشی است که در جامعۀ ما کم طرفدار ندارد و اغلب منتقدان ما هم که باید الگوی شما باشند گفتن از "من قال" را به نقد "ماقال" ترجیح می دهند چون اولی عرصۀ راحت تری است و با یک کلی گویی و دشنام مؤدبانه یا رکیک سر می گیرد ولی دومی احتیاج به زحمت و سواد و مطالعه و تجربه و مرد میدان بودن دارد. بهر حال همینقدر که وبلاگ مرا می خوانید و تحت تأثیر استدلال ها و منطق نوشته هایم در حال تغییر تدریجی هستید متشکرم. قرار نیست که همه یکباره متوجه فاجعۀ "خامنه ای - احمدی نژاد" بشوند. بلکه فهمیدن عمق مسائل به فاکتورهای زیاد وابسته است که برخی را گفتم در بالا؛ و هرکس در حد توان خودش کند و تند است در رسیدن بواقعیت. البته اگر دنبال واقعیت باشد و دنیای واقعاً موجود و نه مالیخولیاهای "آی اگر دنیا بصف می شد و پیامبری مرا قبول می کرد و دنبال من راه می افتاد و هیچ سؤال و جوابی و آمار و ارقامی و راه وبیراهی و دانش و بینشی و ... نمی کرد و پول نفت هم به اندازۀ کافی بود من نشان می دادم که بهشت را چگونه باید ساخت" ببیند و بتواند درک کند و بالاتر اینکه صداقت داشته باشد و قد و وزن خودش را اندازه گرفته باشد. یا...هو
سلام دلقک ، من هم فکر می کنم که این خانوم ها را یا خودشان راه انداخته اند توی خیابان ، یا اینکه اینها تفننی خودشان آمده اند در مسیر راه پیمایی و کسی جلو آنها راه نگرفته و اتفاقا عکس هم از آنها گرفته اند برای بهره برداری که همه اقشار بودند در راه پیمایی و همه حامی حکومت هستند . فکر میکنم این تحلیل را بعد از یکی دو پیک ویسکی نوشته باشی اگر اهلش باشی والا کار ، کار آبگوشت باید باشد . البته این از ارادت من به تو چیزی کم نمی کند . مرسی
سلام بهروز.
من اهل هرفرقه ای هستم قبل از اعتیاد بغیر از سیگار و قهوه و وبلاگ. اما در بارۀ متن و تحیلیل.
1- تجربه دارم که کامنت اول خوانندگان خیلی مهم است در شکل گیری سمت و سوی کامنت دانی!
2- من بارها گفته ام که شاگرد روزنامه نگاری شریعتمداری هستم و هر متنی را با چند هدف متنوع می نویسم که یکی هم - بیا در گوشت بگویم - ایجاد موج و دادن ایده های جدید به بچه هایی که ممکن است کارشان در ابتدای امر قابل بهره برداری نباشد برای خودشان و ... اذیت می کنی! اینو تز فخیم زاده دارم در نقش نمکی. یا...هو
ارسال یک نظر