1- باشروع جام جهانی فوتبال وحتی با غیبت تیم ملی فوتبال ایران دراین رقابت های جشن وشادی ورقص وشوروهیجان وزندگی، من بازهم یاد محموداحمدی نژاد رییس جمهوری اسلامی می ا فتم ازدوبابت: اول اینکه اگراصلاح طلبان معروف نرفته بودند سراغ بسیج مراجع تقلیدشان درقم برعلیه فتوای رئیس جمهوربرای مباح بودن حضورزنان درورزشگاهها وبالاخره با استفاده از حکم حکومتی رهبرشان این گام اصلاحی بسیار بزرگ واساسی را به شکست نکشانده بودند؛ چه بسا جوانان حسرت بدل ایران هم می توانستند امیدوارباشند که نوه های درآینده شان سال های بعداز2030 میلادی بتوانند جشنی داشته باشند به حقارت بازیهای آسیایی یا به عظمت بازیهای المپیک تابستانی، جام بی مایۀ فوتبال ملت های آسیا یا جام پرمایۀ جهانی فوتبال.- این ازنگاه ورزش واینکه سیاسیون ما با ما "چه می کنند"-عادل فردوسی پور-
2- درجهت دوم اما نگاهم به رییس جمهورنگاهی به "یک روزسخت" دیگر اوست درحوزۀ قدرت. دکتراحمدی نژاد روزهای سخت زیاد داشته است درطول دوران ریاست جمهوریش ولی همۀ آن ها رابا برنامه ریزی تیم سامانده حلقۀ اول یارانش والبته باجسارت ومصمم بودن خودش توانسته به روزهای خوش برساند. اگر از آخرین روزسخت ایشان- قبل ازاین-بخواهم بگویم بنظر من عید نوروز 1388 بود که میرحسین موسوی از طرف اصلاح طلبان نامزد ریاست جمهوری شده بود ومهمتر از آن محموداحمدی نژاد هنوز نتوانسته بود آیت الله خامنه ای را وادارکند که از نامزدی دیگر اصولگرایان وبویژه محمدباقرقالیباف برای ریاست جمهوری دورۀ دهم جلوبگیرد. که البته حالا دیگر می دانیم که احمدی نژاد آن روز سخت را با کامیابی طی کرد.
ناگفته نماند که نتایج انتخابات دهم هم یک روز سخت را رقم زد ولی احمدی نژاد سختی این روز را هموارکرد به شانه های رهبر وتنها بخش این روز سخت برای احمدی نژاد آن بخشی است که آرا اودرتهران را کمتر از موسوی نمایان کرده است. امروز اگر احمدی نژاد تمام قد درمقابل گروه متحجران ضدزن و متحجرترازرییس جمهوروکابینه اش ایستاده؛ وتذکر کارفرهنگی می دهد به قم ومراجع وروحانیان برای مبارزه با بدحجابی، وحاضر به تأیید سرکوب جوانان به جرم خوش پوشی وزیبایی نیست؛ به این خاطر هم است که می داند باید هوای پایتخت نشینان را داشت.
3- پس معلوم شد که ازنظرمن رییس جمهور پس ازمنتفی کردن کاندیداتوری قالی باف در نوروز سال پیش فقط یک احساس سخت داشته درآرای کمترش درتهران ودرصددجبران آن است. واینک می رسیم به "یک روز سخت" دیگرکه امروزم را با رییس جمهور ودغدغه هایش قاطی کرد.
موضوع پروندۀ هسته ای جمهوری اسلامی ایران درسیاست خارجی وانتشار قلدری های احمدی نژاد در دیدار باکمیسیون اصل نود مجلس برعلیه نمایندگان وجایگاه مجلس وماوقع پیوسته به آن تاتکذیب دفتررییس جمهور ونهایتاً نامۀ تند احمدی نژادبه آیت الله جنتی؛ والبته تبعات کمی تاقسمتی نگران کننده ازواکنش بخش مذهبی جامعه به هوکردن سیدحسن خمینی توسط تیم سردارقاسمی درسیاست داخلی، آخرین روز سخت رییس جمهور را سخت تر از همیشه نشان می دهد:
الف- درسیاست خارجی؛ بعدازاینکه احمدی نژاد قول تبادل سوخت داد به امریکائیها ولی درایران با مخالفت جناح راست روبروشد وآیت الله خامنه ای هم راضی نبود، مدت زمان نسبتاً زیادی طول کشید که رییس جمهوربا مانورهای روی پردۀ مخصوص بخودش وقدرت نمایی پشت پردۀ متحدان متنفع ووفادارش درنهایت به بیانیۀ تهران رسید. ولی بیانیۀ تهران آنطورکه رییس جمهورذوق می کرد کارنکرد وهیلاری کلینتون سیاستمدارپیش دستی کرد و تحریم های جدید را به تصویب رساند تا علاوه بر بازپس گیری ابتکار سه سالۀ پروندۀ هسته ای ازدست ایران، روسیه وچین را هم رویاروی رژیم ایران قرارداد تا احمدی نژاد یکی از سخت ترین روزهای سیاست خارجی چند ساله اش را تجربه کند.
ب- همزمان ودراوج سفرتلخ خارجی احمدی نژاد به ترکیه وتاجیکستان وچین؛ درداخل هم روز سخت رییس جمهور چهره کرد. استخوان درشتهای جناح راست بعد ازاینکه مطمئن شدند که رهبرنمی خواهد یا نمی تواند احمدی نژاد را متوقف کند آهسته آهسته دارند پوست می اندازند ویا مثل مرتضی نبوی واردشیرلاریجانی و...به جبهۀ احمدی نژاد می پیوندند ویا مثل مطهری وعلی لاریجانی وتوکلی وباهنرو...می خواهند بیشتر ازاحمدی نژاد به حرف ها وگفته های آیت الله خامنه ای بها ندهند. ودلگرم به این هم هستند که هم روحانیت کمترسیاسی قم را بدنبال خواهند داشت وهم خیل عظیم ومتحجرروحانیان ریزودرشت جناح راست را ازحوزۀ علمیۀ قم تامراجع وتاروحانیت مبارز ومجلس خبرگان وامامان جمعه که همگی برسر موضوع حجاب وعفاف زوایای قابل نشان دادنی با دولت گرفته اند؛ که آخرین آن والبته مؤثرترین آن پاسخ آیت الله جنتی به نامۀ رییس جمهور است که علناً ودرجای جای نامه نیش است وطنز است واستهزاء؛ بویژه آنجاییکه درآخر پاسخ نامه می گوید: اگر رییس جمهور نیاز مند فهم تفسیر موادی از قانون اساسی باشد می تواند از شورای نگهبان بپرسد!
4- داوری من نسبت به سرانجام این روز سخت بااحتیاط کم بنفع رییس جمهور است. گمان دارم که رییس جمهور این بار با گشادگی بیشتر درسیاست خارجی بقصد نزدیکی باغرب وامریکا مانورداخل راهم از رقبا خواهد برد. البته تحلیل وگمانه زنی من ضمن بهره بردن از داده های بیرونی به یک عنصر انسانی هم اتکای قطعی دارد وآن نوع شخصیت احمدی نژاد ورقبای اوست. بدین معنی که هرچقدر شخصیت احمدی نژاد "پیروزی طلب" است شخصیت همۀ رقبای ازنوع جمهوری اسلامیش "شهادت طلب" است. هرچند عنصر "شهادت طلبی" بجای عنصر "پیروزی طلبی" درنزد اصلاح طلبان پررنگ تراز اصولگرایان است ولیکن اصولگرایان هم درمقابل پدیده ای مصمم مثل احمدی نژادوارفته حساب می شوند. یا...هو
۴ نظر:
نمی دونم چرا اینقدر این کوتوله رو جدی گرفتید؟ احمدی نژاد اگر حمایت سپاه رو نداشته باشه با یه پوف کردن محو میشه
آخه خنده دارتر از این پیدا میشه که این کوتوله به برخورد با بدحجابان ایراد بگیرد؟ مگر نیروی انتظامی زیردست وزارت کشور همین کوتوله نیست؟
این بدبخت داره به هر ریسمونی چنگ میندازه تا کمی محبوبیت بخره و فکر میکنه عقل بقیه هم به اندازه خودش میرسه، احمدی نژاد اگر رای به ورود زنان به ورزشگاه می دهد، اگر وزیر زن انتخاب می کند و یا به برخورد با بدحجابان گیر می دهد قصدش راحتی من و شما نیست بلکه می خواهد با چهره سازی از خود تمام امور کشور را به دست گیرد و سایر حاکمان را بیرو ن کند، او یک تمامیت خواه دیکتاتور کثیف است. در تحجرگرایی او همان بس که ابتدای سخنرانی های سازمان مللش با خواندن دعاهای طولانی باعث سردرگمی مترجمان میشود.
دلقک عزیز شادی و جشن دل خوش میخواهد و گرنه خنده از سر لجبازی از هزار گریه دردناکتر است.
شیدا
سلام بر "شیدا" نازنین.
1- من احمدی نژادرا جدی نگرفته ام. احمدی نژاد جدی هست و5سال است رئیس جمهورایران عزیزماست.
2- من اصراردارم به تعریف دقیق صورت مسأله وپذیرش آن وسپس بدنبال راه حل.
3- سپاه را احمدی نژادخودش پشت سرخودش بسیج کرده است.
4- دردنیای "واقعیت بیرونی"(مدرن)دیگرپذیرفته نیست خودتان را درراه کشف انگیزه ها فرسوده کنید لذا کافی است به نتیجه ها متمرکز شوید.
5- لذا احمدی نژاد با هر انگیزه ای هم آزادی برای زنان را بخواهد نتیجه اش خندیدن جامعه خواهد بود وتا جامعۀ ما دوباره خنده را تحربه نکند هیچ اتفاق دومی میسر نخواهد بود.
6- فراموش نکنید که من قبل از دموکراسی(آزادی برای نخبگان) کمی لیبرالیسم وآزادی اجتماعی برای توده را آرزودارم وتعقیب می کنم.
نبرد ما با جمهوری اسلامی یک نبرد فلسفۀ "زندگی" با فیلسوفان "مرگ" است. لذا دراین نبرد مجازیم از هرکمک دانسته یا نادانسته ای استقیال کنیم وبهره بگیریم.
7- شک ندارم که احمدی نژادیک دیکتاتوراست ولی اسم دیگران بلاتکلیف وسرگردان درقبل ازاحمدی نژادهم سیاستمدار نیست. تکلیف توده را سیاستمدار معلوم می کند. البته بهتراست دموکرات باشد والا دیکتاتوربهتراز مسئولی است که خودش هم نمی داند جایگاهش کجاست. -دردزیاد است -.
8- خیلی خوشحال شدم از نظری که دادی وزیاد متشکرم که مقاله ام را خواندی. مرسی. یا...هو
پ ن
اگرصدایی داشتی برای شنیده شدن به آقایان سلام برسان وبگو می شود یک بار برای همیشه بما بگویند: "پدیدۀ احمدی نژاد چگونه سربرآورد."!؟
خیلی طولانیه. یه بار دیگه که بیشتر از این حال داشتم حتماً می خونمش. الآن اصلاً اعصاب ندارم؛ حالا بیام یه مقاله راجع به آقای احمدی نژاد هم بخونم که دیگه آب قند لازم می شم!
اینکه پدیده ی احمدی نژاد از کجا سربرآورد... حتماً فاطمه رجبی می دونه!
احتمالاً یه پیوست داره آخر کتابش که به همین مقوله پرداخته!!!
:)
احمدی نژاد به چین نرفت.به اجلاس پیمان شانگهای در تاشکند رفت.
ارسال یک نظر