1- واکنش به خبرهای مثبت جای درنگ و وقت تلف کردن ندارد و باید به استقبال رفت. امروز با اینکه روز زن بسیار مهم است و سرنوشت کشور ما در آزادی زنان خلاصه است و راه دومی نداریم. اما با تشکر از خانم اشتون که روز زن را انتخاب کرده برای رفتن به تهران و روسری سیاه پرکلاغی اش کنتراست خوبی ایجاد می کند از ستم به زنان ایران؛ من رفتن آقای رییس جمهور وشرکت در اختتامیۀ جشنوارۀ مطبوعات را که حرکتی خوب - البته نه کافی - می دانم در حوزۀ فرهنگ را انتخاب کردم برای برجسته سازی تا هم ادای احترامی باشد به هرتلاش مثبتی از سوی رییس جمهور و کابینه اش و هم خداقوتی باشد برای روزنامه نگارانی که با همۀ مشکلات موجود در راه انجام رسالت شان کار می کنند در داخل و به جامعه آگاهی و بیداری ارزانی می کنند.
2- قصدی برای طولانی نوشتن ندارم در این مطلب و لبُ کلام را در همان بند اول گفتم. می ماند اینکه بگویم هم بخشی از حرف های روحانی در تضاد با فرهنگ ستیزی آیت الله خامنه ای بیان شده و هم بلافاصله بعد از سخنرانی های تند روحانیان ارشد و مراجع و خبرگان که همگی حوزۀ فرهنگ و بویژه وزارت ارشاد دولت روحانی را هدف آماج مدرن ستیزی و زندگی کشی خود قرار داده بودند انجام شده است. و روحانی هم جواب روشنی داده و گفته است که برخورد پلیسی جواب نداده در حوزۀ فرهنگ در 30 سال گذشته و باید مدارا و تسامح کرد. البته که روحانی می داند و نباید فراموش هم بکند که شرکای 35 ساله اش در الیگارشی از واژۀ فرهنگ برداشت وارونه ای دارند؛ و اتفاقاً فرهنگ مورد نظر آنان که مرگ اندیش و ضد زندگی و عبوس و تلخ و مهمتر از همه ضد زن است را تنها خشونت و سرکوب جواب می دهد با فرهنگ پویا را به زیر زمین فرستادن تا روز انفجار جامعه. اما روحانی بایستد و مطمئن باشد که هرنوع و هر میزان عقب نشینی در مقابل هتاکان و بی هنران اثر معکوس دارد و کمترین اثری در رام کردن آنان نخواهد داشت. یا...هو
۱۱ نظر:
روحانی و خامنه ای با زیرکی هرچه تمامتر تقسیم کار کرده اند برای اختلاف انداختن بین مخالفان نظام و "جذب حداکثری"! و این تاکتیک تا حالا خوب جواب داده است چون خیلی ها از جمله جناب دلقک را در بیم و امید نگهداشته است :)
کار فعال مدنی در بیم و امید سرگردان ماندن نیست. کار از جمله من ها رصد کردن شکاف ها و برجسته کردن بخش های روبجلو و مدرن است برای تشویق عرفی تر ها در مقابل شرعی اندیشان پرقدرت متحجر. بویژه که وقتی قرار باشد مثل شما منفعل باشیم تا قیامتِ "بزک نمیر بهار بیاد/ آزادی با کتک میاد". تا کی؟! اگر جوابی داشتید می شنویم و به نهضت شما می پیوندیم. یا...هو
کلا نظر خوبی به سفرهای امثال این کاترین اشتون ها آن هم با این حجاب مسخره که به معنای پذیرفتن اصول غیر متداول بازی جمهوری اسلامی است ندارم. معلوم نیست برای چه چیزی بلند شده و آمده ایران؟ راستی برای چه؟ برای تفاهم سازی؟! مگر دعوای خانوادگی است که با تک و تعارف حل بشود؟ نکند آمده تا سبیلش را چرب کنند؟من چیز دیگری به ذهنم نمی رسد.
آشپیرام گفت
روحانی نیز مانند خاتمی به گفتار درمانی روی آورده است. فقط حرف می زند که آن هم باد هواست و خرجی برایش ندارد. دوباره آه و ناله و زاری فریاد که استراتژی مطلوب اصلاح طلبان است. بجای اینکه اقدام عملی کنند می آیند و در سخنرانی محکوم می کنند و دیگر هیچ و بعد از 4 سال هم می گویند نگذاشتند!!تا دوباره انتخابات بعدی برسد و وعده های صد روزه دیگر.ما باید بدنیال سیاستمداران عمل گرا باشیم و نه سیاستمداران سخنران.بشر از این آدم های ظاهر ساز کم ضربه ندیده است. تاریخ را با حرف نساخته اند.
آشپیرام
حرفت را متوجه می شوم اما خودت خوب می دانی که خانه ماندن فاطی از بی چادری است. یا...هو
عکس های کاترین راکه دیدم طبیعی نبود! بقول قناری باز ها "تولک" رفته بود! نمیدانم چرا مثل تصویر آدمی که می خواهد یک کاری بکند یا نکند. یک اخساس شرم و گناه ! یک آدم گیر کرده در تضاد! نمی دانم تنها یک برداشت شخصی ام بود و شاید منطقی در پشتش نباشد گفتم با بابای مستانه ! در میان بگذارم. شاید هم این دلشوره بعدا درست در بیاید.
آشپیرام خدمت بابای مستانه گفت
مستانه گفتی و کردی کبابم. این دختر مجازی - منظورم دنیای مجازی است - بهتر و بیشتر از دختران خودم هم مواظبم است و دوستش دارم. اما در مورد حس شما نسبت برفتار روسری اشتون بنظرم کاملاً صادق است. زیرا که خانم اشتون به احتمال زیاد مادری روسری دار داشته در کودکی و محتمل است که خودش هم در نوجوانی مثلاً برای رفتن به کلیسا تجربه کرده باشد پوشیدن روسری را. ضمن اینکه ایشان زن هستند و بطور غریزی رفتارها ظریف مثل روسری گذاشتن بمثابه بخشی از موی سرش را بطور غریزی بلد است و از همه مهمتر بعنوان یک دیپلمات آداب و رسوم میزبان را بارها مطالعه و تمرین کرده است. بنابراین اگر در تصاویر طوری با شال نصفه نیمه اش رفتار می کند که گویی در کره ای دیگر فرودآمده بخشی از مأموریت دیپلماسی اش است همانطور که زنان پارلمان اروپا کردند در سفر چند وقت پیش. و اشتون با بادی لنگویج و انتخاب 8 مارس برای ورود به ایران نیمی از پیامش را منتقل کرده است. یا...هو
از شما دلقک گرامی با این تجربه زیادی که داری چون تیمسار هم بودهای قبلا، انتظار نمیرود که بازی موش و گربه آقایان را باور و تبلیغ هم بکنی ضمنا. مهم چیزی است که عملا اتفاق میافتد در جامعه که حرف خامنهای است و هجویات روحانی فاقد ارزشی نیست که شما را ٔبر سر ذوق بیاورد.سیستم کج دار و مریز این آقایان ۳۵ سال است که نتیجه میدهد و این ملت دهها بار از یک سوراخ گزیده شده و باز هم انتظار شفا دارند. لطفا بازی آقایان را ترویج و تشویق نکنید خواسته یا نخواسته.
سلام بر تیمسار عزیز
بدو بدو آمدم بنویسم که روحانی بالاخره یک تکانی به خودش داده که دیدم پیش از ما مثل همیشه دیده ای و گفته ای... اصلا همانطور که خودت هم بارها نوشتی اگر این آدم جبهه اش را در حوزه فرهنگ و آزادی های غیر سیاسی تعریف کند بسیار موفق خواهد بود و تیر را در قلب حریف فرو می کند... هرچند امری نشدنیست چون به هر حال ما با یک آخوند طرفیم دیگر!!!
اما در مورد این جریان اوکراین یک نکته ای به نظرم می رسد که می نویسم و آن نقش بی بی سی و رسانه هاست... جرقه اش هم مستند بی بی سی بود در مورد ترکیه... درست است که استبداد در درجه اول از جامعه در می آید.. هر کسی که در این ممکلکت تاکسی سوار شود این را خوب می فهمد... راننده شاه است و دوست دارد آهنگ تکنو تند را با باند بیس خفن ساعت شش صبح گوش کند و اگر اعتراض کنی می گوید ناراحتی پیاده شو! بسیار شبیه است با حرف حضرت آقا(حرف تلویحی) و حرف صریح مرحوم شاه! فساد و خودکامگی فردی هم جای خود ولی شما نگاه کن... بی بی سی حتی ووله ای را هم که برای بخش پیش از اخبار مرتبط با اوکراین درست کرده دقیقا مشابه ووله ای سوریه و ترکیه و ایران و بهار عربی است مو به مو.. اینها یک بازی دست کرده اند : دموکراسی! بعد به نام این بازی شروع می کنند به جوسازی رسانه ای و هی حاکمان غیرخودی را تحت فشار می گذارند که تو دیکتاتوری و دیکاتور و دیکتاتور، حاکم تحت فشار قرار می گیرد و برای حفظ خودش محدودیت ها را بیشتر می کند و آنها که دلیل پیدا کرده اند بیشتر می گویند دیکتاتور! و بعد از یک مدت از حاکمی میانه رو ( و صدالبته مستعد خودکامگی) یک دیکتاتور تمام عیار و واقعی در میآورند.. جالب نیست؟ آمریکا از هزاران کیلومتر آنطرف آمده عراق را گرفته(ودستش درد نکند!) برای منافع ملی آمریکا و این عین دموکراسی است ولی اگر پوتین بخواهد زیر دماغش را در کریمه بخاراند دیکتاتوری، نقض حاکمیت و غیره است... مسخره است واقعا... هرچند گندی که اینها بالا آورده اند در زندگی ستیزی، آنقدر مردم را متمایل به غرب کرده که گوش شنیدن اینها را ندارند و اگر بگویی بابا حرف غرب هم تمام و کمال منطقی نیست و حرف زور است خدا به دادت برسد... همین جمعه برای گفتن این تحلیل به دوستانم(که همه اهل فکر و قلمند) نزدیک بود کتک مفصلی بخورم که تو ضد جنبش سبزی و افکار آخوندی داری و چه و چه!!
مخلص
به راستی اگر ما خرد داشتیم
کجا این سرانجام بد داشتیم
بازدید نمایشی خانوم اشتون از مادر ستار بهشتی و چند فعال زن برخی ها را چندان ذوق زده کرد که تصور نمودند دیگر مسئله حقوق بشر ایران رفت پیکارش؟ چرا ما ملت اینقدر زودباور و پخمه هستیم؟ این بازی اشتون بازی حیله حکومت برای شکستن تحریم هاست که با نمایشی از بازدید از چند زن مبارز بزک می شود. فردا که خر حکومت از پل هسته ای گذشت و خامنه ای دوباره به رودخانه دلارش رسید همان و آش و همان کاسه قبل تکرار می شود. آنوقت خانم اشتون بیاید پاسخ بدهد!
دلقک جان، دیدار خانم اشتون با جمعی از بانوان از جمله مادر ستار بهشتی به نظرم موضوع کم اهمیّتی نیست و طی چند روز آینده سرو صدای آقایان را بلند خواهد کرد. تا نظر شما چه باشد.
ارسال یک نظر