۱۳۹۲ اسفند ۲۰, سه‌شنبه

رمز گشایی از تاکتیک جدید و خطرناک خامنه ای در حوزۀ اقتصادی: کنترل شورش های نان در سال 93!

leader.ir (13 of 13)-1.jpg

1- آیت الله خامنه ای امروز ملاقات بسیار مهمی داشته است با ریز و درشت اقتصادی جمهوری اسلامی - از مجری تا قانون گذاران و نظریه پردازان - این ملاقات مهم بوده نه بدلیل حرف هایی که خامنه ای زده است و مثل همیشه چرت و پرت بوده و افسانه ها و توهم های جنون عظمت خواهی خودش. اهمیت جلسۀ امروز خامنه ای به این دلیل است که این اولین بار است در عمر 25 سالۀ رهبریش که خودش را بحوزۀ اجرایی اقتصاد نزدیک کرده است تا نشان دهد که چقدر نگران و دغدغه مند مسایل معیشت مردم و اقتصاد جامعه است. یادمان است که همین چند روز پیش بود که جلسه ای هم با سران سه قوه داشت در همین رابطۀ تبیین اقتصاد مقاومتی. و آن هم اولین در نوع خودش بود در زمان رهبری خامنه ای. زیرا تا قبل از این اگر هم جلسه ای با سران قوا تشکیل می داد؛ هیچگاه علنی و رسانه ای نمی شد. این تاکتیک بسیار جدید خامنه ای در حوزۀ اقتصاد به علت ها و دلایل گوناگونی انجام شده است که اشراف به آن ها هم بدرد برنامه ریزی های ایرانیان داخل وطن می خورد و هم امیدهای تحولخواهان را زیاد می کند.

2- ابتدا این را بگویم که رویکرد جدید خامنه ای توصیۀ مشاورانش است و روحانیان مرجع و ارشد و اعضای خبرگان از این جمله اند. آنان از خامنه ای خواسته اند که با ورود مستقیم در حوزه های "تحت فشار قرار دان دست اندرکاران اقتصادی" اولاً دامن رهبری و روحانیت را از وضع فعلی مبرا کند؛ و ثانیاً به توده های هوادار و ساده لوح چنین القاء کند که مجبور شده است خودش وارد میدان شود و معیشت آنان را مدیریت کند. اما این همۀ ماجرای پشت پردۀ این تاکتیک نیست. زیرا او بهتر از همه می داند که اولاً سند ابلاغ شده تحت عنوان "اقتصاد مقاومتی" کاغذ پاره ای با ارزش تر از سند "چشم انداز 20 ساله" نیست. و این هر دو سند در حقیقت چیزی بغیر از یک انشای دبستانی از آرزوهای بشر از آدم تا خاتم نبوده و قابل برنامه کردن و اجرا نیست - وارد جزییات نمی شوم و اقتصاد دانان دلایل را گفته اند و دیده اید - و ثانیاً اقتصاد ایران در سال 93 وابستۀ مطلق است به نتیجۀ مذاکرات ایران و غرب. و اگر گشایش معناداری در حوزۀ تحریم ها بوجود نیاید باید منتظر شورش های نان احتمالی در گوشه و کنار کشور باشد.

3- مورد شورش های احتمالی توده ها در سال 93 را در یکی از مطالب اخیرم نیز گفته بودم و اینک می خواهم دلایل و مستندات بیشتری را نشان بدهم:

الف- در سراشیبی افتادن بورس تهران در دو ماهۀ گذشته و نارضایتی شدیدی که در بین سهامداران جزء بروز کرده و به مرز هشدار نزدیک شده است.

ب- شورش های بی صدا و کم صدا که همین الان هم شروع شده مثل اعتراض های روبه تزاید کارگران کارخانجات در گوشه و کنار کشور و کشاورزان مثل اعتراض اخیر کشاورزان قزوین. این مورد وقتی پررنگ تر خواهد شد که بودجۀ کشور هم انقباضی است و دولت روحانی تلاش می کند از چاپ اسکناس بی پشتوانه پرهیز کند.

ت- موضوع اجرایی کردن مرحلۀ دوم قانون هدفمندی یارانه ها که با حذف بخشی از یارانه بگیران و در عین حال با افزایش قیمت حامل های انرژی همراه خواهد بود.

پ- تحمل غیر قابل باور خامنه ای در مورد بی انضباطی های سیاست خارجی دولت چه در زمینۀ مذاکرات با غرب و چه اجازه دادن به دیپلمات های اروپایی در ملاقات با ناراضیان داخلی مثل دیدارهای اخیر اشتون با زنان و ملاقات قبلی نمایندگان اتحادیۀ اروپایی با نسرین ستوده و جعفر پناهی. خامنه ای علی رغم رجزخوانی های سخنرانی های عمومی اخیرش بر ضد غرب تمایلی برای جلوگیری از ناپرهیزی های ایدئولژیک دولت نمی کند تا جائیکه بسیاری از هوادارنش را هم مسئله دار کرده است.

ث- ته کشیدن ذخیره های اقتصادی مردم در دو سال تورم وحشتناک 91 و 92 تا جائیکه دیگر توان مقاومت بیش از این را ندارند و اگر قرار باشد بازهم هزینه های شان بیشتر از درآمدهایشان باشد چاره ای جز بلند تر کردن صدای نارضایتی خود نخواهند داشت.

ج- موارد بیشتری قابل احصاء و نشان دادن است در این حوزه اما بگذارید با اشاره به دو عامل بسیار مهم و کلیدی شمارش نشانه ها را تمام کنم.

1)- تخریب بنیان های اقتصادی در سی سال گذشته اولاً و مهمتر از آن شدت تخریب در 8 سال اخیر بطوری است که هرگونه تلاشی برای بازگرداندن رونق اقتصادی به کشور حداقل در سال 93 نمی تواند بروز کند و دولت اگر بتواند ریل های تخریب شده را به حداقل قابل قبول هم بازسازی و بهسازی کند نمی توان ثمرۀ آن را در زندگی مردم و در سال 93 منتظر بود.

2)- اما مهمتر و وحشتناک تر همه این است که جمهوری اسلامی بطور عام و دولت احمدی نژاد بطور خاص فرهنگ کار در مردم را نابود کرده اند. بتعبیر دیگر مردم ایران از سرمایه دار تا فقیر به رانت خواری و دریوزگی و مفتخوری - کم یا زیاد - عادت کرده اند و خیلی سخت است که چنین فرهنگ نهادینه ای را که چشم به جهش های یکشبه در بین معدود رانت خوار - مستقیم یا غیر مستقیم - از سویی و چشم و دست به دهان و بودجۀ دولت در بین عامۀ مردم از جانب دیگر مبتنی است؛ بتوان در عرض یکی دو سال بسامان کرد. آن هم در جامعه ای که محرک های اجتماعی - مثل شادی ها و جشن ها و کنسرت ها و از این قبیل - هم در آن غایب مطلق است و جوانان روحیۀ لازم برای کمک به دولت و کشورشان ندارند. بنابراین اگر همۀ شرایط هم مهیا باشد - که نیست - بازهم مردم رغبتی برای کار سخت و نان بازوی خویش خوردن نشان نخواهند داد بزودی.

4- در چنین فضا و با این داده های مستند است که مشاوران خامنه ای به او توصیه کرده اند که با ورود مستقیم به تبلیغات اقتصادی خودش را و شرکای آخوندش را اولاً و نظام جمهوری اسلامی را ثانیاً از معرض تباهی و سقوط دور کند. به این معنا که خامنه ای می خواهد با حجم شدید تبلیغاتی؛ نارضایتی ها و شورش های نان بالقوه را اولاً از بالفعل شدن بازدارد و اگر نتوانست - که نمی تواند - سمت و سوی نارضایی و شورش ها را از "ضد خامنه ای" به "ضد حسن روحانی" تغییر ماهیت بدهد. زیرا اگر بتواند توده را فریب بدهد که او می خواست و دستور هم داد و تبیین هم کرد و بازهم عملاً اتفاقی نیفتاد؛ مردم فریب بخورند و باور کنند که فلاکت و نکبت شان به بی عرضگی دولت و رییس جمهور مربوط است و ربطی به نظام و رهبری ندارد. یا...هو

۶ نظر:

یوتاب گفت...

یعنی مردم کاری میکنند؟ نعداد ذوب شدگان در ولایت اندکه و اکثر مردم در طول این سال ها از دزدی ها و جنایات سران حکومت آگاه شدن امااین مسلمانان ترسو هیچوقت برای درافتادن با این آدمخوارها تمایلی نشون ندادن و در برابر جنایات اینها تنها میگن امام زمان میاد مارو نجات میده!!!! آخ من وقتی این جمله رو میشنوم دلم میخواد سرمو بکویم به دیوار! باید یه اسلام زدایی اساسی تو این کشور صورت بگیره. برای رسیدن به ایران آباد باید از محله زاغه نشین و متعفن اسلام گذشت.

ناشناس گفت...

دلقك گرامي
به مسئله بسيار مهمي اشاره كرده ايد كه معنايي بجز تبري جستن خامنه اي و آخوندهاي حاكم از وضعيت اقتصاديست.
همانگونه كه شما ذكر نموده ايد وضعيت اقتصادي از مرحله خراب گذشته و به مرحله فاجعه رسيده است و هيچ افق روشني نيز در بهبود اوضاع به چشم نميخورد.
مذاكرات هسته اي با غرب نيز در بهترين حالت و حوش بينانه ترين پيش بيني ها در حد نفت برابر غذا و در صادرات حدود يك ميليون بشكه در جا خواهد زد و آنهم به شرظ خريد پس از تصويب.
مسئله اخير كشف موشكهاي زمين به زمين در بار سيمان و ديدار اشتون با منتقدان رژيم. همه و همه حكايت از اين دارد كه موفقيت مذاكرات اتمي به مسائل مهم ديگري نيز مرتبط است.
خامنه اي و باندهاي دور و برش نيز به خوبي از اين مسئله آگاه هستند و ميدانند ديگر اميدي به رنگ كردن غربيها بيش از اين نمانده. پس بايد دنبال گوسفند قرباني گشت و چه كسي بهتر از روحاني و دارودسته اش كه هم اكنون نيز بسياري از ايرانيان ديگر اميدي به كليد وي ندارند.
روحاني اگر زيرك باشد ميتواند به خوبي از اين مسئله استفاده كند و با مطرح كردن واقعيات با مردم بتواند در برابر بيت و برادران قاچاقچي بايستد. وليكن افسوس كه چاقو دسته اش را نمي برد و مطمئن باشيد كه خامنه اي نيز در حال حاضر چندان بي ميل به گسترش نارضايتي ها نيست چه بهترين بهانه را براي ريشه كن كردن دارودسته اصلاح طلبان به قولي خواهد يافت.
سخن شما درست است و سال جديد بدبختي هاي زيادي را براي اين ملت به ارمغان خواهد آورد.

ناشناس گفت...

دلقك جان، فكر مى كنم روحانيون و خامنه اى دير جنبيده اند و اگر اين سيل راه بيفتد همه را با خود مى برد حالا هر چقدر هم خامنه اى سعى كند آدرس عوضى بدهد، رفسنجانى خيلى زودتر در آخرين تماز جمعه تا الان در مصاحبه هاى اخيرش آدرس درست رو مثلا به مردم ولى حقيقتا به رهبر داده كه چه نشستيد اين راهى كه شما و برادران فربه سپاه مى رويد ، جمهورى اسلامى پر منفعتمان را خواهد برد ، كه خواهد رفت.
ارادتمند. افشين قديم

ناشناس گفت...

جناب تیمسار ؛ من مساله رو از بعد دیگری می بینم . این ها تماما داستان هسته ای را وا داده اند و اگر شانسی برای ساخت بمب اتم نداشته باشند ( که با بازرسی های شدید آژانس نخواهند داشت ) دلیلی برای نگاه داشتن تاسیسات پر خرج و بی هوده اتمی هم نخواهند داشت . فقط برای قمپز داخلی 3-4 تا سانتریقوژ را فعال نگاه می دارند . اما در اردوی اصول گرایان بحث سر اسن است که اگر بنا به وا دادن بود چرا نگذاشتید ما به توافق برسیم ؟؟؟ الان زمان حمله به روحانی است به نحوی که وقتی زمان درست شدن اقتصاد برسد ( 3-4 سال طول می کشد ) مردم از دست روحانی جان به لب شده باشند

ناشناس گفت...

جنبش و قیام گرسنگان با جنبش و قیام بچه سوسول های دانشگاه فرق می کند! یادم می آید در همان زمان سرکوب های 18 تیر کارگران یک کارخانه نساجی اعتصاب کرده بودند و شلوغ کرده بودند و گارد ویژه را به مقابله و سرکوب آنها فرستاده بودند در درگیری با گارد ویژه یکی از کارگران چنان با نبشی! یکی از افراد گارد را زده بود که سپر ضد ضربه اش را خورد کرده و خودش را هم با آسیب نخاعی شدید راهی بیمارستان کرده بود! در حادثه ای دیگر یکی از دوستانم یک کارخانه تولید لوازم یدکی ماشین داشت که علیرغم سود فراوانی که داشت و 100 نفر کارگر از طریق آن نان می خوردند به خاطر سیاست های درخشان اقتصادی آقایان به ورشکستگی و افلاس افتاده بود و مدام در پرداخت حقوق کارگرانش وقفه ایجاد می شد خود او می گفت تا حقوق کارگران دیر می شود آنها فوری می روند و جاده فلان جا را می بندند و لاستیک آتش می زنند! راه را بند می آورند و سازمان اطلاعات ایران مثل سگ از این گونه وقایع می ترسد و فوری ما را احضار می کند که چرا حقوق اینها دیر شده است؟!! و این تازه یک کارخانه کوچک است و ده ها هزار کارخانه مستعد بروز چنین اعمالی هستند.از سویی دیگر ضرب المثلی هست که می گوید "خر" را بار می کشد و مرد را "باریکلا"! آن موقع که خامنه ای هشتش گرو نه بود و پیشنهاد ریاست جمهوری را به روحانی دادروحانی ذوق زده شد و با امید بسیار پا به میدان گذاشت بلکه رهبر به او بگوید باریکلا! ولی نمی دانست که خامنه ای یک مملکت سوخته را تحویل او داده و گفته برو بساز!حال روحانی زیر فشار دو سنگ آسیاب بزرگ گیر کرده است.

آشپیرام جسارتا معروض داشت

ناشناس گفت...

http://nurizad.info/?p=24050
آنچه که مرا وا داشت تا به داستان حمزه کرمی فرو شوم، اشاره به نامه ای است که وی می نویسد