قفل بر در خزانۀ خالی: حقۀ جدید احمدی نژاد برای مصیبت گرانی!

The Boy

1- کشاورزی را در نظر بگیرید که دچار قحطی شده باشد و همۀ امید خانواده و فرزندانش به انبار غله ای باشد که مرد کشاورز (پدر خانواده) پزش را داده و بچه ها را از ترس گرسنگی رهانیده بوعده. حالا اگر این کشاورز یکباره بیاید و بگوید که انبار غله را فروخته تا با پولش طویلۀ جدیدی را که نیمه کاره است تمام کند؛ به بچه ها چه حالی دست می دهد. البته که معلوم است این پدر بی فکر و بی تدبیر از ابتدا دروغ گفته است راجع به انبار غلۀ پروپیمان در سال قحطی و خشکسالی. زیرا که احمق ترین آدم هم گندم را نمی فروشد طویله بسازد یا کامل کند برای الاغ ها در سالی که می داند اهل و عیالش گرسنه هستند و خواهند ماند. پس از ابتدا هم نه انباری بوده و نه گندمی در داخلش و نه حتی طویله ای ساخته و کامل خواهد شد.

2- بعد از اینکه 7 سال تمام خامنه ای با ویرانگری بی تدبیر و لجبازش نگذاشت هیچ تنابنده ای بفهمد و بداند که دخل و خرج ایران بدست احمدی نژاد چه فرمولی دارد و او پول ها را چه می کند. و شد آنچه که نباید می شد. چند وقت پیش با این گنده گوزی یکباره روبرو شدیم که از سر تا ته دولت چو انداختند که 100 میلیارد دلار ذخیرۀ ارزی بشمار داریم در خزانه. تحقیقاً - و نه تقریباً - همه می دانستند - حتی خامنه ای - که احمدی نژاد دروغ می گوید اما چکار داشتند بروی خودشان بیاورند. زیرا که برملا کردن دروغ احمدی نژاد هم بار سیاسی منفی داشت و هم بار اقتصادی منفی تر. اینکه تیم اقتصادی احمدی نژاد به مجمع تشخیص رفته اند و یک مشت توهم و خزعبلات را گزارش کرده اند و با استقبال و انشاءالله ماشاءالله روبرو شده اند هم از همین جنس فرار از مسئولیت است. یعنی اینکه حداقل هاشمی مطمئن است که دولت دروغ می گوید اما الان وقت خودنمایی نیست و شریک شدن در مصیبتی که تازه شروع شده است. لذا همه تصمیم گرفته اند که به آقای رییس جمهور اعتماد! کنند و با بَه بَه گفتن الکی خودشان را شریک جرم های 7 سالۀ او و حامی متوهمش نکنند.

3- آن قفلی که احمدی نژاد قول داده بزند بدر خزانه و پول ها را هدایت کند برای تکمیل 900 پروژۀ بزرگ نیمه تمام عمرانی و همۀ آن ها را تا پایان ریاست خودش تکمیل کند و اسمش را هم گذاشته "طرح مهر ماندگار"؛ قفلش درست است و طرح نیمه تمامش هم درست است اما چیزی که نادرست است خزانه ای است که خالی است. و احمدی نژاد در حقیقت با قفل زدن بر حزانۀ خالی می خواهد خودش را از مخمصۀ مصیبت گرسنگی فرزندان خانواده (ایرانیان) فراری بدهد و دروغش را در داشتن ذخیرۀ 100 میلیارد دلاری بپوشاند. البته مثل همیشه حقۀ شیطانی خررنگ کنی هم پیدا کرده است. چون تکمیل 900 طرح عمرانی بزرگ چنان زمینۀ گل و گشاد و غیر مستند و بی در و پیکری است که هیچ جرجیسی هم نتواند سر از فریب احمدی نژاد در بیاورد زیرا اگر طویلۀ مخروبۀ اولی را نشان بدهد که کماکان نیمه تمام است احمدی نژاد طویلۀ خرابه تر دومی را ادعا خواهد کرد. و در هنگام مراجعه برای خرابۀ 899 امی او 900 امین خرابه را به یاد خواهد آورد.

4- اصلاً کدام خر چهارپایی هم می آید در اوج بحران و تحریم و گرانی و دلار 2000 تومانی و نفت 85 دلاری و بدون مشتری و بدون توان تولید و بدون توان جابجایی ارز و هزار مصیبت دیگر بجای سیاست انقباضی و هدایت تتمه و ته ماندۀ خزانه بسمت اولویت های زیست روزمرۀ مردم - مثل مرغ عزیز ماه روزه - می رود 900 طرح عمرانی را کامل کند که طرحی بشدت انبساطی است و تورم را تشدید و تقاضا را افزون می کند. پس بدانید و آگاه باشید که در خزانه پولی نیست و تحریم ها هم بشدت گلوگاه های تنفس احمدی نژاد  و خامنه ای را بسته است و ایران منتظر فاجعه ای در راه است بزودی. البته که نوشتن از مصیبت وقتی پای زندگی سخت هموطنانت در میان باشد کار خوش آیندی نیست. بویژه که نویسنده خودش در معرکه نباشد و دور از وطن بخواهد هلهله راه بیاندازد برای مصیبتی که حاکمان بارآورده اند و ملت تاوانش را پس می دهد. لذا ضمن عذرخواهی از هم میهنان رنجورم دست بدعا می شوم که خدا این مصیبت را در کوتاهی هرچه سریعتر عمر سیاسی یا حقیقی "مرکز شرّ" خامنه ای کوتاه تر کند. آمین!

5- البته که این سناریوی روی کاغذ احمدی نژاد بود برای فرار از مسئولیت و عدم پاسخگویی به مردم بستوه آمده از گرانی که من نوشتم. در حالیکه در واقعیت بیرونی بزودی همۀ یابوهای درشکه کش حکومت به گاز گرفتن هر چه بیشتر و هرچه زخمی تر همدیگر خواهند پرداخت در فرار از شورش های نان اینجا و آنجا! - همین الان هم عربده هایش را شروع کرده اند از شریعتمداری تا سردار جوانی و تا یا لثارات (انصار حزب الله) و تا جوانفکر و تا محمد یزدی  و ... و آی "گرانی" راه انداخته اند بسیاق دزدی که بلندتر از همه فریاد می زد آی دزد!  و معلوم است که بدجوری وحشت کرده اند از آن "اتفاق بدی" که سردار جوانی گفته نگرانش است.

6- و یادمان باشد که اظهار نگرانی و ترس نام هایی که در بالا ذکر کردم مثل سردار جوانی و شریعتمداری و ...؛ از جنس برآوردهای ما نیست که نشانه در طبقات متوسط دارد اغلب؛ بلکه وقتی سرداران نگران می شوند به معنای قطعی این است که فعل و انفعال سهمگینی در طبقات خودی و حزب اللهی جامعه مرجع در جریان"اتفاق بد" افتادن است. لذا فرق است بین "من و ما از گرانی گفتن" تا "آن ها از گرانی نالیدن". یا...هو