۱۳۸۹ آذر ۲۱, یکشنبه

الله اکبر! نامه ای به محمدنوری زاد.

 محمد تولدت مبارک

Revolution by Night

1- سلام محمد.
همۀ مارا نگران کرده ای. پس بگذار من هم تورا نگران کنم. همسرت ازتصمیم به اعتصاب غذای خشک تو خیلی زیاد ناراحت ونگران است. مگرغیرازاین است که بخاطر ما اعتصاب غذا کرده ای. ما تحمل دیدن ناراحتی همسرت را نداریم بعدازاین همه اذیتی که شده است. پس خواهش می کنیم اگرصلاح می دانی اعتصابت را بخاطر همسر عزیز ورفیقت بشکن. مردحسابی اکنون که مدت هاست غول مهربان ورهایی بخش ما هستی وازچراغ جادو رهاشده ای؛ برای چه داری شیشۀ عمرت را می شکنی. تورا بجان همسرت ازاین تصمیم منصرف شو. اگر بخاطر آن قاضی ناداور وروحانی فربه آقای مقیسه وآن اهانت ودادگاه سه دقیقه ایش ناراحتی بگذار برایت یک گزارش سرانگشتی بدهم اززلزله ای که درارکان انداخته ای ودروغ نگویم بیش ازسی هزار نفر- ساعت کار گذاشته ای روی دست سیاست وامنیت حاکمان بالفعل وهنوز راه حلی نیافته اند برای حذف فیزیکی تو چون: - اجازه بده توصیف تورا ازیکی از نوشته های وبلاگم درگذشته نقل کنم. البته "پاک دین"قطره قطره اش نوشیدن زیبایی های حضورتوست ولی من دوپاراگراف را نقل می کنم-
لذا جدایی نوری زاد از اردوگاه حاکم علاوه براینکه مهر تأییدی بود بر درستی اقدام همراهان میدانی موسوی، باعث تزلزل وریزش نیروهای میدانی جبهۀ حاکم هم بود. وبه این خاطر است که محمد نوریزاد درعین سادگی مهمترین ومشکل ترین زندانی سیاسی رژیم درجریانات اخیر است که نه بازجو می داند چه رفتاری باید با او داشته باشد، نه قاضی می داند چه حکمی می تواند برای او صادر کند و نه تکلیف زندانبان حتی با او روشن است؛ ونوری زاد چونان شاخصی بر بالای ظلم، بی منطقی، بی معرفتی وعدم قدرشناسی حاکمان برتخت ایستاده است. 
البته من محمد نوریزاد را به یک دلیل بسیار بسیار ارزشمنددیگر هم دوست دارم؛ وآن مربوط است به زمستان سال 87 خورشیدی ونامۀ سرگشادۀ ایشان به مراجع قم عموماً، وآقای مکارم شیرازی خصوصاً.
این نامه که ازجنبۀ نشان دادن مادرهمۀ گرفتاریهای مضاعف ایران بعد از انقلاب اسلامی، از مهمترین مکاتبات تاریخ انقلاب اسلامی هست وخواهد ماند؛ نشان داد که نوری زاد چقدر صادق ودرست کردار است.
2- واما گزارش پاسخ نامه های تو:

 الف- نامۀ اولت به مراجع بزرگواردرحوزۀ قم که خطاب به آقای مکارم نوشته شده بود باعث شده است که تقریباً همۀ مراجع شناخته شدۀ قم یک احتیاط واجب وارد دستور کارشان بکنند دررابطه با تأیید حکومت. وبهمین علت همۀ آنان بسته به نزدیکی ودوری به حاکمان وبوِیژه آیت الله خامنه ای یک گام دیگرعقب نشینی کرده اند تا جاییکه تاقبل ازسفراخیر رهبر به قم فقط ازمراجع آیت الله نوری همدانی وازروحانیان برجسته آیت الله مصباح یزدی همچنان چسبیده ومصر رهبررا تأیید می کردند. وحتی مژده بدهم که آیت الله نوری همدانی هم درهفته های اخیر موضع سخت تری گرفته است.

ب- نامه های بعدیت به آیت الله خامنه ای که چون برگ زر ازسوی طلبه ها وبچه های مؤمن ومخلص حزب الله تکثیر ودرسطح حوزه ها وبیوت بزرگان به استنطاق بزرگان می انجامید علاوه برکمک مؤثر به دست آوردهای بند بالا(الف) خودرهبررا واداشت تا برای ترمیم رابطه اش با قم وبعدازده سال مسافرتی طولانی بمدت بی سابقۀ ده روزبه قم بکند وبعدازآمدن هم فعلاً توی خط تهران-قم کارمی کند وازبرون داد نتایج هم معلوم است که حاصلی ترمیمی نداشته است واین شکاف یک شق القمر "محمد"ی است وقابل پوشاندن نیست. تاجاییکه رهبرمجبورشده است با جابجایی فرمانده گارد شخصی خودش با فرمانده سابق سپاه قم ازسویی وسپردن همۀ مقدرات قم بدست روحانی سعیدی*- گویا تنها روحانی قابل اعتمادش درقم است- واقداماتی مثل جلسات جامعتین وتهدیدهای علنی به جامعۀ مدرسین قم چنین گمان بکند که خواهد توانست با ارعاب وتهدید آب رفته را بجوی بازگرداند؛ درحالیکه تنها راه چاره اول وآخرش بوسیدن نامه های خیرخواهانۀ تو وعمل به امهات حفظ عرض وآبروی ملت است.


پ- البته که می توانم تا فردا هم بنویسم از محصول مبارک اقدامات تو. ولی نمی خواهم ذهنت را از آن کیف نابی که بردی درهنگام مواجه شدن با "استیصال ودرماندگی قاضی مقیسه" موقعی که باصدای لرزان ازترس ولرز خشماگین بتومی گفت: "بروبیرون ازاینجا مزدوراجنبی" منحرف وباعث کدورتت بشوم. فقط یادت باشد دلقک تنها یک کوچولوصداقت دارد وهمه را درنزدهمسرعزیزت به گروگان می گذارد که محمد حرف مسن تررا گوش می کند. یا...هو
 .....................................
*پانوشت:
حجت الاسلام سیدمحمدسعیدی که پس از امتناع وبرکناری آیت الله جوادی وامینی واستادی به امامت جمعۀ قم منصوب شده بود. اخیراً هم بجای آیت الله مسعودی خمینی که 18 سال تولیت صحن حضرت معصومه را بعهده داشت این سمت هم به او (سعیدی) واگذارشده است

۲ نظر:

خ.آ گفت...

خدا كند نوريزاد عزيزمان از تصميم خويش برگردد. از وقتي كه با خبر شدم لحظه اي از فكرش بيرون نمي آيم. خدا حفظش كند كه همانند او كسي نيست. پاك و خالص چون الماسي ميدرخشد در گوشه تاريك سلولش

کیمیا گفت...

درود
ومرسی