۱۳۸۹ آذر ۱۷, چهارشنبه

16 آذر89روز بیداری وبپاخیزی مجدد بود!

Untitled


1- امروز 16 آذربود ومژده بدهم که بعداز16 آذرپارسال- بغیرازعاشورای پرحرف وحدیثی که معلوم نشد چرخۀ خشونت تظاهرکنندگان چگونه شکل گرفت- بهترین روز درارزیابی ازتحرک بدنۀ دانشجویی جنبش مردم ایران هم محسوب بود.

2- پاراگراف بالا را درغروب دیروز لندن نوشتم تاموضوع پست بعدی وبلاگم را بنویسم. کاری پیش آمد ولاجرم رفتم بیرون ونتوانستم مقاله را ادامه وتمام کنم. امروز که پست قبلی را ازچهل تکه های ای میل هایم تدارک دیدم برای هم فال وهم تماشا و هم برای خالی نبودن عریضه؛ گشتی دردنیای مجازی زدم. چندتا ویدیوی خوب از تحرکات دانشجویی دیروز وپریروز دیدم وادامه اش درامروز. ولی چیزی که تعجب انگیز بود این موضوع است که شخصیت های حقیقی وحقوقی (نخبگان سیاسی مذهبی و سایت های پوشش دهندۀ رویدادهای ایران) که مدعی اصلی جنبش سبز هم هستند و معمولاً "نزده می رقصند" وباعث پوزخند وریشخند کیهان حسین شریعتمداری می شوند؛ این باراین ساز دانشجویی خوش نواز وواقعاً موجود وروی صحنه را نه تنها پوشش لازم نداده اند بلکه-لابد ترسیده از اینکه ممکن است بسیاری ازاین ویدیوها قلابی ازآب دربیاید بعداً وموجب تمسخرشان را فراهم آورد- ازخیر انعکاس حداقلی آن هم گذشته اند.

3- اینجا دقیقاً آن نکتۀ مربوط به "خردحسی توده" است که من اصراردارم به فهم توده وعقب ماندگی روشنفکر. ماجرا دقیقاً اینست که طبق تحلیل ها، برآوردها و صحبت هایی که دراین وبلاگ باهم داشته ایم؛ جمهوری اسلامی تحت فشارهای چند جانبۀ داخلی وخارجی درضعیف ترین موقعیت سیاسی تمام دوران عمر32 ساله اش قرارگرفته است ومقداربسیارزیادی از اعتمادبنفس کاذبش راهم فروگذاشته است.

4- لذا حاکمیت بالفعل مجبورشده است درسیاست خارجی چنان وابدهد که مذاکره کنندگان غربی متفق ویکدل استقبال کنند وادامۀ مذاکرات هسته ای درنزدیک ترین زمان عرف این قبیل مذاکرات را ودرمحل مورد پیشنهاد جمهوری اسلامی (استانبول) بپذیرند ودرسیاست داخلی آیت الله خامنه ای را مسافر هفتگی درب خانۀ علما کنددرقم آن هم بعدازده سال بی اعتنایی وبی تفاوتی؛ واحمدی نژادرا متقاعد کند که تند وتند حلسات همبستگی با دشمنان اصولگرایش تشکیل بدهد وطرفه اینکه حتی حسین شریعتمداری مدیرکیهان را وابدارد که حاشیه بنویسد برای سفر اراک احمدی نژاد وتلویحاً گرا بدهد که ما می دانیم مدارس ودانشگاه هارا تعطیل می کنید وازدهات استقبال کننده وارد می کنید لذا آقای رییس جمهور فیلت مجدداً یاد هندوستان نکند.
¤ هرچند مراكز آموزش عالي و دانشگاه هاي اراك به خاطر شركت در استقبال تعطيل نشده بود و كلاس هاي درس طبق معمول تشكيل شد، اما حضور جوانان در مراسم استقبال چشمگير بود.
¤ در ميان انبوه جمعيت، معاون مدرسه راهنمايي پسرانه صالحين به خبرنگار كيهان گفت: دانش آموزان به خواست خود و با رضايت نامه كتبي والدين خود در مراسم استقبال شركت كرده اند.
¤ مردم از روستاهاي اراك نيز با وسايل نقليه عمومي خود را به مراسم استقبال رسانده بودند.
 5- دانشجویان بعنوان قوی شامه ترین های تودۀ مردم این ضعف ها را با حس به نتیجه رسیده اند وهرکجا در15و16و17 آذر مفری یافته اند ابراز وجود ومخالفت کرده اند ولی چون روشنفکران معمولاً دنبال علایم مادی می روند ومنتظر اعلان رسمی درماندگی ازسوی خود حاکمان می مانند؛ ازتوده (دراینجا دانشجویان) عقب می مانند ونمی توانند مثل دیروز وامروز واکنش مناسب وتقویت کننده انجام بدهند.
- وطرفه اینکه وقتی هم حاکمان بگوینددرمانده اند ویانخبگان مخالف تشخیص عقلانی بدهند که حاکمان درمانده اند. روشنفکران سیاسی چنان باورمی کنند که مدت ها بعداز معلوم شدن دروغ بودن اعتراف حاکمان(مثل وقایع بعدازانتخابات) هم خرخودرا برهمان مسیر می رانند واینجاست که باعث مضحکه می شوند-

6- وخرد حسی را هم که بارها شرح داده ام با تشبیه دقیق آن به درک وفهم کودکان زیر 5 سال از رفتارهای پدرومادرشان. اینان بدون توان شناخت وتجزیه وتحلیل عقلانی رفتارها وگفتارهای والدین شان می توانند دقیق ترین ومناسب ترین واکنش های صحیح را بروزبدهند نسبت به این قبیل رفتارها وگفتارها. 
بنابراین به تشخیص مصرانۀ من؛ درسطح کلان وجامعه بهترین عمل مدنی واجتماعی آن عمل ورفتاری خواهد بود که روشنفکر باید بتواند با گرا گرفتن از این "خردحسی توده" وپرورش آن درکارخانۀ دانش نخبگی خویشتن وبارآوری "تشخیص درست توده ها" به شکوفایی وتداوم خیزش مدنی مردم یاری برساند. 

7- وختم کلام اینکه اگر اپوزیسیون داخلی که حداقل انسجام را دارد بخواهد ازاین "دوباره پیدایی امیدها" درجنبش دانشجویی  بهره برداری کند می تواند مجدداً تحرکات جنبش خفته را بیدارکند وحاکمیت بالفعل را که دروضعیتی بسیاربسیار ضعیف تراز پارسال - دراین تاریخ- است واداربه امتیازدهی های بسیاری بکند. دراین حاست که ازمهندس موسوی درخواست می کنم تا تکلیف خودش را با حرکت مردم یکسره کند. اگر هست بیاید به میدان ومسئولیت قبول کند واگرنه اعلام کند تا دیگری پیدا شود واز هرزرفتن این پتانسیل جلوبگیرد.

۳ نظر:

سعید گفت...

متاسفم استاد
خیلی
هم برای شما (که پست قبلی رو دقیقا و آگاهانه برای سعید نوشتین-با اون فراستی که دارین حتما میدونین)و
برای همه اونایی که همیشه ناشناس و حباب خواهند ماند
موفق باشید
خدانگهدارتان

Dalghak.Irani گفت...

سلام به سعید تلخک
متأسف نباش جوان. سوگندمی خورم که پست قبلی هیچ رابطه ای با هرآنچه بین ما گذشته بود نداشت. وحاضرم کپی ای میل هایی را که محتوای آن سه مطلب پست قبلی را برایم فرستاده بود بگذارم تا تاریحش را هم ببینی. ضمن اینکه دوست محترم من یک مرد همسن خودم وزرتشتی است وازوجودوبلاگ من هم خبرندارد چون این چیز ها موردعلاقه اش نیست. لذا مطمئن باش که من کمترین تعرضی به شما نداشتم وخدای ناکرده لجبازی ودهان کجی نکرده ام مگرمن بچه ام وبا شما تعارف دارم آن هم ازپشت اینهمه "خط ونقطه"(یک وصفر)-. البته من بارها دراین جا اعتراف کرده ام که بنوعی هوشمندی غیرقابل محاسبه درهمۀ رویدادها وحتی اشیاء معتقدم وممکن است آن عامل ناشناخته همزمانی این ای میل ها، کامنت های شما، دیالوگ های فی مابین وتصمیم من به انتشار پست قبلی که خیلی هم سابقه ندارد دروبلاگم نوعی هدایت وهارمونی خواسته باشد. ولی مجدداً براستی می گویم که با تصمیم وآگاهی من نبوده است. خواهش می کنم ناراحت نباش. واگرلطف کنی خودت یک تاریحچه ای از بابک خرمدین خلاصه کنی وپاسخ آن خوانندۀ عزیزم را بدهی کلی بمن کمک می شود وشادم می کنی.
یاشیاسان جاوان! یا ...هو

م. ح. س. گفت...

حالا شما به خیالت که اگر یک کسی وجود داشت که می توانست به صورت بالقوه جای مهندس را بگیرد و بیاید وسط و بتواند اثری بگذارد، تا الان منتظر تعارف مهندس باقی می ماند تا بالفعلش کند؟ از تحلیل های زیرکانه ای که تا کنون داشتی، این یکی بعید بود. ساده انگارانه بود جناب استاد در مقام تحلیل و البته بدکی نبود در مقام تحریک. * موسوی اگر تکلیف را یک سره کند، بزرگترین آرزوی آقایان را برآورده کرده است. به هر سوی که بچرخد، استخوان از لای زخم بیرون می جهد و مساله مختومه می شود. اگر مساله تا الان هضم و حل نشده، از برکت همین دست دست کردن های جناب مهندس است.