۱۳۸۹ آبان ۱۵, شنبه

The Blind Leading the Blind


1- هنگامی که بعدازاتفاقات سال پیش ودراوج هیجانات ناشی ازآن بودیم وعنایت فانی هم وقت گیرآورده بود برای سین جیم گفته های اکبرگنجی درمورد خداوپیغمبروامام زمان واکبرگنجی نیز چون شوالیه ای راست گفتار ودرست کردار برروی هرآنچه گفته بود وعکس مارش را برعلیه اش دست گرفته بودند وخداناباورومرتدومنکرخداوپیغمبروامام زمانش می خواندند شریعتمداری وغیره با القاب اکبرگاف وپونز؛ من هم همه اش گیرداده بودم به عنایت فانی که توکه خبرداری اکبرتاچه حدراستگو وصریح الهجه وشجاع است؛ حالا چه وقت پرسیدن این سؤالات است درحالی که هنوز امضای پای بیانیۀ اتاق فکرلندنش با چهارتن آل عبای دیگر خشک نشده است.

2- دیدم که مهندس علی افشاری هم به هواخواهی از اکبرگنجی برخاسته ومثل همۀ ماها که برای طرف کسی را گرفتن به این کلیشۀ رایج هم متوسل می شویم که "البته بحث دفاع ازفلان(دراینجا گنجی) یا حتی گفتار وموضع اونیست بلکه دفاع من ازکلیت حرف اودرمحکومیت بهمان (دراینجااستبدادسبز)است" اوهم همین مسیر آشنارارفته ومنتقدان گنجی را به انتقاد متقابل گرفته است.

3- واقعیت ماجرا این است که نه آن نگرانی من درمورد مصاحبه بابی بی سی وعنایت فانی وجه موجهی داشت ونه ای

هیچ نظری موجود نیست: