۱۳۸۸ بهمن ۱۸, یکشنبه

رسالت واحمدی نژاد! نگاهی به صورت مسأله.

1- چنین باوردارم که پریشان گویی" صحابۀ" دکتر احمدی نژاد" قدیم" است ونه "حادث"! واین ارتباط تنگاتنگی دارد با"ظهور" احمدی نژاد.

دکترمحمود احمدی نژاد چه ما بپذیریم یا نه، وچه خودش معترف باشد یانه، یک پیامبر است که ظهور کرده است. من البته در احتجاج صادق یا کاذب بودنش هم نیستم در این جا؛ ونمی خواهم با اعتقادات مسلمان شیعۀ دوازده امامی خودم اورا جزو پیامبران کاذب بدانم وبخواهم اورا به این دلیل لعن ونفرین کنم. چون که قصد من نشان دادن سیرۀ ظهور همۀ پیامبران- اعم از صادق وکاذب ومادی ومعنوی - است در انطباق با احمدی نژاد؛ تا از آنجا نقبی بزنم به این که چرا لاجرم اکثریت قریب به اتفاق صحابۀ پیامبران نه باید ونه می توانند انسجام فکری وبیانی داشته باشند.

2- خوب می دانیم که همۀ مدعیان پیامبری در جامعه ایکه ظهور می کنند، وقبل از انتشار همراه با اقبال رسالت خویش مرتد حساب می شوند- سوء تفاهم نشود. مرتد کسی است که نسبت به دین رایج آباءو اجدادی(بخوان شناسنامه ای) خود کافر شده واعلان خروج می کند- تا اینکه اگر پیامبر راستین باشند ودین جدید آورده شان دین راستین باشد ویا اقبال روبرو شود؛ منجر به گرد آمدن " انصار" شده وطی یک پروسۀ پرفراز ونشیب، آهسته آهسته جای دین قبلی را گرفته وشزوع به پیشروی می کنند. وبه همین علت "اتهام ارتداد اولیه" به پیامبر جدید؛ همۀ "اصحاب" پیامبران از پابرهنگان ، مستضعفین، حاشیه نشینان، تحقیر شدگان واز این فبیل افراد تشکیل می شوند. مگر استثنائاتی که به دلایلی چون خویشاوندی و هم قبیله ای(می توانی امروز بخوانی همدانشکده ای مثلاً) با پیامبر جدید به رسالت اووبیعت با او پیوسته باشند.

3- لذاست که معمولاً "صحابه"ی پیامبران به دلیل خاستگاه طبقاتی شان قادر به ارائۀ فکر منسجم، عمل منسجم ومشارکت در پیشبرد نرم افزار دین جدید نیستند ونباید هم باشند. چون نیازی هم به چنین مشارکتی نیست چرا که شخص مدعی پیامبری تازگی وقدرت تبلیغ وتبیین دین ادعایی خودش را دارد؛ واز صحابۀ خویش بیشتر برای سخت افزار مورد نیازاستفاده می کند.

4- بعد از مرحلۀ سخت انتشار اولیۀ دین جدید وهنگامی که دین جدید - درصورت راستین بودن- توانست استقامت کرده ومنتشر شود؛ آهسته آهسته سر وکلۀ" انصار" پیدا می شوند. واین انصار می توانند وباید از نخبگان وسر کردگان هم باشند چرا که حالا دیگر دین جدید از نوزادی اولیه خارج شده ونیازمند صاحبان عقولی است که پیامبر جدید نه تنها فقط در سخت افزارهای مورد نیاز که قطعاً در نرم افزار ها نیز از آنان کمک بگیرد.

5- رسالت دکتر احمدی نژاد فعلا در حالت جنینی اولیه است وهنوز نتوانسته از"اصحاب" به "انصار" عبور کند. لذا صحابۀ رییس جمهور- بغیر از یک استثناء( اسفندیار رحیم مشایی) نه صلاحیت ونه اجازۀ ورود به بحث وفحص را دارند. واگر به جبر زمانه در موقعیت نا خواسته ای قرار بگیرند- مثل عزیزمان آقای مهدی کلهر- که ناچار از ورود به حوزه تشریح وتبیین مسئله ای باشند بطور طبیعی به بی ربط گویی یاکم ربط گویی می افتند.

6- من همچنین تمایل دارم که ادعای اولیه ام در ظهور پیامبرانۀ- تلطیف کن به پیامبر گونه- دکتر احمدی نژاد را به محکماتی دیگر اثبات کنم:

الف- همۀ پیامبران مدعی در طول تاریخ یا از طبقۀ رنجور جامعۀ خود بوده اند ویا اگر هم از طبقات مسرور بوده اند در هنگام ادعای رسالت وبه علتی طبیعی یا مصنوعی رنجورشده بوده اند.

ب- همۀ پیامبران مدعی ودر تعریف عرف زمانه شان بی سواد بوده اند. اگرسواد عرف زمانۀ حال را تسلط به یک زبان بین المللی ووقوف به علم رایانه ودنیای مجازی قبول داشته باشیم؛ احمدی نژاد را دارای چنین خصیصۀ سلبی می یابیم.

پ- همۀ پیامبران وبر عکس فیلسوفان با"ظهور" اعلام رسالت کرده اند ونه با "حضور". یعنی جامعۀ هدف قبل از ظهور پیامبر جدید از او شناخت مستوفی درحد اندیشگی کلان ورهبری یک عده را نداشته است.

ت- به علت بند"ب" وهردلیل دیگرهیچ پیامبری قبل از ادعای پیامبری خطی یا نوشته ای یا نظر مدون وثبت شده در جایی نداشته است. ودر همۀ موارد کتاب مرجع دین جدید بعد از ظهورپیامبران واغلب بدست دبیران ومنشیان نوشته شده است وهمیشه هم این گفتار شفاهی پیامبران بوده است که کتاب شده است. مثل کتاب سبز قذافی

ث- همۀ پیامبران مدعی؛ رسالت شان را "بی زمان" و"بی مکان" معرفی وتبلیغ کرده اند وداعیۀ نه قوم وقبیله وعشیرۀ خود که دغدغۀ هدایت همۀ ابناء جهان راداشته اند. ولذا خودشان را در جایگاه مصلح کل مسئول هدایت بشریت معرفی کرده واز هر ابزار در دسترس مثل دعوت شفاهی وکتبی وغیره برای ابلاغ رسالت خویش به دیگران استفاده کرده اند.

ج- همۀ پیامبران در بعد از ظهور با یک جامعۀ بشدت دوقطبی مواجه بوده اند: عاشقان پیامبر جدید که حاضرند جانشان را فدای حفاظت از اووآرما نش بکنند. و متنفران از پیامبر جدید که حاضرند جانشان را فدای نابودی اوومدعیاتش بکنند. وهیچ حد وسطی وجود ندارد.

چ- زبان وگویش پیامبران دربدو ظهور زبان وگویشی بشدت ساده وفابل فهم برای مستضعفان مادی ومعنوی است. بطوریکه اصحاب( گروندگان اولیه) بدون نیاز به هیچ تفسیر وتحلیل وتأویلی قادر به درک سخن پیامبرشده وبا او همذات پنداری می کنند. واتفاقاً ازفرط همین سادگی سخن است که بعداز عبوراز عصر پیامبر جدید؛ کلام او چنان پیچیده می نماید که نیازمند عدۀ نامحدودی مفسر ومحلل می شود برای برکشیدن گوهردین از این کلام بشدت سادۀ ابتدایی، وبشدت غامض درغیرزمانۀ ظهور!

خ- همۀ پیامبران اعم از مادی یا معنوی وصادق یا کاذب با شعارمحوری "عدالت"پابه عرصۀ رسالت می گذارند. چون که برای شروع رسالت خویش نیازمند شوراندن فقراء برعلیه اغنیاء هستند؛ وعدالت زیباترین واژۀ سیال وبی دروپیکرتاریخ بشریت است.

ح- برسم معهود وتنگی جا ووقت برای من وشما، دراین زمانۀ سرعت وکم حوصلگی - ومثل همیشه- من فقط تیترهای چندی را گفتم برای انگیزش تفکر خواننده ویاری به شناخت دقیق تر از مردی که گرفتاری های سی ساله مان را مضاعف کرده است، وباید راه برون رفتی بیابیم از این "معجزۀ هزارۀ سوم!". پس تطبیق آنچه را بر شمردم با رییس جمهورمان دکتر احمدی نژاد خودتان زحمت بکشید واگر خواستید می توانید شباهت های بیشتری را هم بین مدعیان پیامبری واحمدی نژاد احصاء کنید. یا...هو

پای نوشت:

1- این فقط یک نوشتۀ تطبیقی است وحاوی هیچگونه ارزش داوری نیست. استفاده از مصطلحات دینی رایج در بین هموطنان مسلمان وایرانیم فقط به قصد قربت ذهن بوده است وبس. چون که من خودم یک مسلمانم ؛ ومهمتر این که خودم هم مثل محمود احمدی نژاد نسبت به دوعنصر سواد زمانه بی سواد.

2- می دانم که همۀ اصحاب دکتر احمدی نژاد دارای مدارج ومهمتر مدارک علمی بالایی هستند. لذا آنان را دربین همپالکی هایشان حاشیه نشین می دانم. بعبارت دیگرمنظورم با اجتهاد به زمان ومکان باید مطابق شود.


توضیح: این یادداشت را در4 آبان 88 نوشته ام که بخشی از آن درهمان مقطع منتشر شده است. از آنجاییکه اعتقاد دارم باید اول صورت مسأله رادقیق بشناسیم تا بتوانیم هم خطرات را وهم راه حل هارا بدقت برسیم. دراین جا منتشر کردم.

هیچ نظری موجود نیست: