1- سعید تاجیک یکی از فرماندهان ارشد نیروهای خودجوش خامنه ای که بعد از بازداشت فرزندان هاشمی و برای ایجاد بالانس به زندان فراخوانده شد. نامه ای نوشته برای آیت الله خامنه ای (اینجا) و در آن ضمن تأکید بر ارادت و سر سپردگی خود به رهبر اظهار ندامت و پشیمانی کرده و از اینکه باعث تکدر خاطر مرادش (خامنه ای) شده است فغان ها و شیون هایی راه انداخته آن سرش ناپیدا. این نامۀ سرگشاده را که رجانیوز منتشر کرده و یکی دو سایت دیگر هم تحت عنوان درخواست عفو تاجیک از خامنه ای بازنشر کرده اند. اما در خود نامۀ تاجیک مطلقاً درخواست عفوی دیده نمی شود و تیتر زنندگان "طلب عفو" بر این نامه بیشتر استنباط طبیعی از چنین نامه ای را مد نظر قرار داده اند. تحلیل شکلی و محتوایی کامل نامۀ تاجیک به فرمانده کل قوا وقت می برد و درازی مطلب که قصد من نیست چون فایده ای هم ندارد. لذا من فقط به چند نکتۀ مهم در بارۀ این نامه اشاره می کنم:
الف- بزرگترین مشکل این نامه که دم خروس نامه هم است مربوط بزمان نگارش این نامه است. زیرا نامه درخواستی مشخص در مورد وضع جدید تاجیک (زندانی شدنش) مطرح نمی کند. این نامه - فارغ از نوع ادبیات چاپلوسانه از نظر ادبیات مدرن و مریدانه از جنبۀ ادبیات کهنه - ندامت نامۀ ساده ایست که هر فرزندی در هنگام رنجش پدر از او می تواند بنویسد یا نوشته باشد. مشکل اما زمانی است که این نامه نه در هنگام رنجش آیت الله خامنه ای و اعلان رسمی آن در دو سال پیش که اینک و بعد از دو سال و رفتن تاجیک بزندان نوشته شده است. در حالیکه طبیعی می بود که چنین نامه ای درست یک ساعت بعد از ابراز نارضایی خامنه ای از حرکت تاجیک نوشته می شد. لذا نامۀ فعلی در متن مورد اصرار تاجیک (ارادت به مراد و پشیمانی) قابل خواندن نیست و هر کسی از آن برداشت "طلب عفو" یا "اخطار عفو" می کند؛ که من جزو دستۀ دوم هستم و معتقدم که تاجیک و سردار ارشدش قاسمی بعد از اینکه در ده روز گذشته همۀ فشارهای مرئی و نامرئی را وارد کرده اند که تاجیک را آزاد کنند و نتوانسته اند؛ تاجیک با نامه نوشتن به خامنه ای اخطار کرده است که حواسش باشد که فقط این چند ده نفر مانده اند از سپاه بزرگ خودجوش، و اگر نتواند از اختیار مطلق و آزادی چماق شان حمایت کند امید و انتظاری برای دفعات دیگر نباید داشته باشد.
ب- در متن خود نامه هم دو نکته را جاسازی کرده اند که بسیار مهم است. اول اینکه سعید تاجیک کوچکترین اشاره ای به ادبیات هتاک و دشنام های زنان خیابانی که به فائزه نسبت داده بود - در ظاهر خامنه ای مشخصاً از این نوع فحاشی انتقاد کرده بود - نکرده است. و نه تنها نکرده است بلکه با اصرار بر "انجام تکلیف شرعی" هم خامنه ای و هم شرع را مقوم و پشتیبان و موافق ادبیات روسپی ها و پا اندازها معرفی کرده است. او مرتب اصرار دارد که فحاشی به یک زن شوهر دار و محجبۀ شرعی - حتی بگو صوری! - در منظر و مراء عام و مکان زیارت مذهبی (شابدالعظیم) امضای شرع اولاً و امضای شارع (آیت الله خامنه ای) ثانیاً را داشته است و اگر اشکالی بوده که بوده؛ اما این اشکال نوع ادبیات و مواجهۀ بسیج جان فدا با مخالفان و منتقدان شما نبوده است.
پ- و بلافاصله توضیح می دهد که اشتباه و خطا کجا رخ داده است. او می گوید: "متأسفانه به دلیل نفوذ بعضی از عناصر ضدانقلاب و ضبط فیلم و پخش آن خوراک بیگانگان شد." تا نشان بدهد و به خامنه ای اخطار بدهد که اگر عوامل اطلاعاتی و امنیتی که پوشش دهندۀ نیروهای خودجوش هستند در همۀ ایلغارهایشان اشتباه نمی کردند و کار خودشان را مثل همیشه بی نقص انجام می دادند و این فحاشی ها ضبط و پخش نمی شد؛ نه مشکلی برای فدائیان ارزان شما پیش می آمد و نه مثل صدها مورد مشابه در مورد صغیر و کبیر این کشور که به تشویق و تشجیع بیشتر ما امر می فرمودید، حضرت عالی مجبور نمی شدید که برای حفظ ظاهر هم شده از جنده گفتن به دختر شوهر دار 50 سالۀ دوست پنجاه ساله و رییس مجمع تشخیص تان برائت بجویید. که نتیجه اش فعلاً بزندان من انجامیده است و خودتان ککتان هم نمی گزد.
ت- نکتۀ آخری که در انتشار این نامه مهم است به این برمی گردد که این نامه حاصل خرد جمعی ستاد فرماندهی نیروهای خود جوش بوده است. زیرا سعید تاجیک یک سرباز صفر بیلمز احساساتی نیست بلکه یک ژنرال درجه اول آموزش دیده و با تجربۀ جنگ نرم شناخته می شود. و حتی خودش هم اهل تفکر و فضل و قلم و فکر است تا جائیکه در رزومه اش نوشتن چهار جلد کتاب هم دیده می شود. بعبارت دیگر سعید تاجیک اگر قصد اظهار ارادت و عشق و وفاداری به فرمانده کل قوا - از جمله لشکریان خودجوش - داشت می دانست که الان هنگامۀ نامۀ سرگشاده به خامنه ای نوشتن نیست. زیرا او تحت فشارهای داخل و خارج چنان در منگنه و فشار است که نمی تواند کاری برای آزادی خودش انجام دهد تا چه رسد به آزادی او که دستور خودش بوده بنا به مصلحت نظام (خامنه ای). یک زیر دست وفادار در چنین موقعیتی فرماندهش را دچار فشار مضاعف "شورش در صفوف نیروهای خودی" نمی کند. او که تازه ده روز است در زندان با شرایط بسیار ویژۀ مثبت بازداشت است؛ می توانست به توصیۀ رفقای زندانبان صالحش گوش کند و حداقل یکماه دوام بیاورد تا بازجویی مهدی هاشمی تمام شود و قوۀ قضائیه بتواند تمهیدی آشکار یا مخفی برای آزادی او فراهم کند. ده روز زندان یک مرید برای مرادی به عظمت رهبر انقلاب واقعاً بهای گرانی نیست. هست؟
4- و پایان بخش این مطلب با مخاطب خاص قرار دادن برادران نازنین معروف به حزب اللهی نوشته می شود. و آن اینکه دوستان اوضاع چنین است و آیت الله خامنه ای با اتخاذ سیاست های غلط؛ خودش را و کشور را تا لبۀ پرتگاه فروپاشی اجتماعی و ورشکستگی اقتصادی و جنگ خارجی کشانده است. از من ضدانقلاب! خارج نشین که نباید انتظاری داشت. از بچه های مدرن و آب باز و خز باز و دختر باز و جردن گرد و سینما رو و نقاش و تحصیلکرده و دانشگاهی و طبقۀ متوسط فرهنگی و کارمند و شهرنشین و ماهواره دار و مانتو پوش و ...هم که نباید چشم امید پرامیدی داشت برای دفاع از عرض و ناموس و دین و وطن - چون آنان قبلاً از متن جامعه حذف شده اند - بنابراین می ماند شما و فرماندهانی مثل سردار قاسمی و روحانی ذوالنور و اطلاعاتی طائب و ژنرال تاجیک. و اگر قرار باشد که از همین باقیماندۀ کم هم ژنرال فرمانده شما طاقت ده روز زندان را نداشته باشد برای نجات فرمانده کل خامنه ای. واقعاً از سربازان صفر که شما باشید چه معجزه ای ساخته است؛ و اصلاً سپاهی که فرماندهش با یک توپ و تشر لطیف سلسله مراتب شلوارش را زرد کند و به جبهه و فرمانده پشت کند اعتماد کدام سربازی را بر می انگیزد برای دفاع از توهم آرمانشهر خامنه ای. از من گفتن. فاعتبرویا اولی الباب. یا...هو
۱ نظر:
تفسیر زیبایی است. وقتی با صحبتهای فرمانده سردار هنوز ریشویش (قاسمی) درکنار هم قرار داده شود واژه The time is over معنای دیگری میدهد.
آرش
ارسال یک نظر