Bishop Bernardo de' Rossi |
1- این روزها هرجا را که نگاه می کنی یا حتی نگاه هم نمی کنی فقط یک نام را می بینی: علی لاریجانی رییس مجلس شورای اسلامی. نشست با روحانیان در قم در همان حال حضور در مجلس در تهران. ملاقات با مراجع در قم بلافاصله مصاحبه با خبرگزاری ها در تهران. رفتن بدانشگاه و سخنرانی و همزمان شرکت در جلسات حزبی در شهرستان ها و بازهم سخنرانی. خلاصه انیجا لاریجانی، آنجا لاریجانی، همه جا لاریجانی علی شون. ماجرا چیست؟
2- ماجرا برمی گردد به 7/5 سال پیش که علی لاریجانی نامزد ریاست جمهوری جناح سنتی اصولگرایان شد و با رأیی کمی بیشتر از یک میلیون نفر یکی به آخر مانده درآمد و بور شد حسابی. البته که من هم تصور نمی کردم آن حقارت باخت به همه این همه در روحیۀ ایثارگر این جوان! اثر گذاشته باشد تا جائیکه این روزها چنان او را از خود بی خود کند که بی خودی شروع به تبلیغات ریاست جمهوری بکند که هر کس از بیرون نگاه کند تصور می کند اوست که رقیب اوباماست و نه رامنی در هفتۀ آینده.
3- علی لاریجانی که با فلسفه و ادبیات و رسانه هم اخت است با آگاهی به ضرب المثل "در شهر کوران یک چشم پادشاه است" بدجوری خودش را پیروز میدان امروز می بیند و یک نفس دارد برای میدان فردا در جبۀ ریاست جمهوری خیال های خام می بافد. او که 7 سال از 7/5 سال گذشته را زیر بیضۀ امام زمانی احمدی نژاد و تأییدات مکرر نایب برحقش امام خامنه ای! سپری کرده و حتی مفتخر بدریافت صفت مبارک "رذل" شده از خامنه ای در جریان دو دو کردن مجلس هشتم برای پسر محبوب پدر قدر قدرت؛ حالا چنین می نمایاند که گویی دردانه ای از عقل و درایت و مدیریت و استقلال و سیاست ورزی بوده است در همۀ این سال ها و چه حقی از او ضایع شده است کلان.
4- لاریجانی بعد از اینکه ابر و باد و مه و خورشید و فلک دست بدست هم دادند که احمدی نژاد چنان خامنه ای را خوار و زار کند که قبیلۀ اراذل و اوباش وابسته اش نتوانند با همۀ زور سپاه و بسیج و مصباح و آقا ترانی در جبهۀ پایداری هم در انتخابات مجلس از پیر وپاتال های فسیل روحانیت مبارز و مدرسین قم در جبهۀ متحد پیش بیفتند؛ تا لاریجانی علاوه بر صعود به رأس اصولگرایان حداد عادل را شکست بدهد و بشود رییس مجلس نهم؛ چنان هول برش داشته از محاصرۀ رفقا و مجیز همکاسه ها که از روز شروع مجلس نهم یک روز هم آرام و قرار نداشته برای دورخیزی اساسی برای انتخاب رییس جمهور یازدهم.
5- لاریجانی که گفتم بدجور بور آن کنفت شدن سال 84 است و بیشتر از آن تحقیر هایی که در دورۀ احمدی نژاد تحمل کرده برای نزدیکی فکر و سلیقۀ ارباب به پسر آهنگر؛ می خواهد حتی یک روز را هم از دست ندهد برای تبلیغات رییس جمهور شدنش. او به غلط گمان می کند که خامنه ای از اوضاعی که بهم زده جان سالم بدر خواهد برد و در خرداد 92 تنفیذ حکم رییس جمهور جدید بدست او خواهد بود. اما بدرست فکر می کند که اگر خامنه ای رهبر باشد چاره ای جز حمایت از او برای ریاست جمهور 92 نخواهد داشت. زیرا که او هم مورد تأیید سنت گرایان روحانی قم است و هم نامزد سنت گرایان مجلس در تهران. زیرا هاشمی که نخواهد آمد و برای محکم کاری سنش هم ممنوع خواهد شد در قانون انتخابات جدید و ولایتی هم رأی ندارد و نخواهد آمد و ناطق و پورمحمدی هم روحانی اند و سحت است بجایی برسند در جو ضد هر چه آخوند جامعه. پس می ماند قالیباف تنها که اگر خامنه ای جلوش را نگیرد تنها رقیب بالفعل خواهد بود.
6- لذا لاریجانی می خواهد از فرصت "حالا که همه مشغول خودشان هستند" استفاده کند و از منظر خودش با چراغ خاموش هرچه ممکن است برای خودش تبلیغات بکند تا اولاً محک بزند که اگر بیاید با آن پس گردنی سال 84 روبرو نخواهد شد و ثانیاً حالا که قالی باف نمی تواند هم بدلیل پرنسیپ های شخصی و هم بعلت تمرکزش بر شهر تهران و هم بدلیل هیستری ضد قالیباف اراذل و اوباش خامنه ای؛ دست به تبلیغات پیش هنگام بزند بویژه در شهرستان ها؛ از فرصت بوجود آمده استفاده کند و بقول خودش با "ساکتین فتنه بودنش" تجارت سیاسی بکند. زیرا که امروز و با افول ستارۀ بخت اجمدی نژاد؛ "ساکتین فتنه" برای خودش بِرَندی شده هم بُرَنده و هم بَرَنده. من هم اگر معتقد به ماندن خامنه ای بودم شم سیاسی لاریجانی را تأیید می کردم. چون رییس جمهور مورد تأیید خامنه ای حتماً باید یک صفت ممیزه داشته باشد با عنوان "رذل". و علی لاریجانی چه در ریاست مجلس و بردگی در مقابل خامنه ای و بخاک سیاه نشاندن کشور به وضع امروز نقش برجسته ای بازی کرده است و هم مهمتر از آن به صفت "رذل" از سوی خامنه ای مفتخر شده است در جریان هوکردن پسر محبوب در مجلس هشتم. یا...هو
۴ نظر:
مطمئن نیستم در باطن چنین احساسی به لاریجانی داشته باشید اما به هر حال چون تقریبا هیچ شانسی ندارد و حتی در میان اصولگرایان کسی مثل قالی باف شانسش از او بیشتر است فرصت خوبی است که او را بکوبید برای رد گم کردن! در ضمن ایشان متولد عراق هست و این هم کار را دشوارتر می کند!
با عرض سلام و وقت به خیر به دلقک عزیز
لاری جانی مطمئنا نامزد نخواهد شد چون مامور کنترل مجلس در ایام بحرانی پیش رواست. ضمنا اگر وقت و حوصله اضافی داشتید بد نیست نگاهی به بلاگ موسوم به "مگا انحرافی" بیاندازید که بیانگر افکار و ذهنیات باند انحرافی و عشاق احمدی نژاد و رحیم مشائی است.
متوجه منظورتان نشدم. رد خودم را گم کنم یا رد لاریجانی را یا رد قالی باف را و یا رد ... من خودم که ردی ندارم. آتش جهنم هم باشم جز زیر باسن خود را گرم نتوانم کرد بس چرا دیگر ردم را گم کنم. اما اگر منظورت اینست که خودم هم متأسفم بلحاظ انسانی که لاریجانی سیاستمدار را رذل نامیده ام درست است متأسفم ولی او وقتی صفت رذالت را برای خودش و زیرمجموعه اش قبول کرد از خامنه ای و سربلند بود و است که آدم است کمتر از تکرار همان صفت رذالت و رذل خامنه ای چه برازنده اش است. یا...هو
منظورم این بود که این آدم های جور وا جور همه شان سر و ته یک کرباسند لاریجانی از یک طرف شخص مورد علاقه خامنه ای است و از طرف دیگر شخص مورد علاقه هاشمی ( شاید هم هر دو از یک طرف) رد گم کردن از این لحاظ که اصولا در جمهوری اسلامی احزاب معنای واقعی ندارند و فقط برای اینکه ادای دموکراسی را در بیاورند چیزی به اسم اصولگرا و اصلاح طلب ساخته شده است در حالیکه رئیس جمهور هیچ گاه قدرت واقعی ندارد و تصمیمات از جای دیگری گرفته می شود که مثلا رفتارها و سیاست ها تندروانه باشد یا ملایم و ... . در مورد شما هم هیچ منظور بدی نداشتم.
ارسال یک نظر