Odalisque with Slave |
1- احتیاط توأم با سکوت همۀ طرف های دعوا در داخل حاکمیت اصولگرایان ادامه دارد و کسی را یارای شروع مجدد بازی نیست. البته شرایط بین المللی کماکان در حال پیشروی است و سکوت دست اندرکاران جمهوری اسلامی فقط برای گریز از زنگوله ای است که بگردن خامنه ایست و کسی حاضر نیست خودش را شریک "استراتژی شکست خورده"ی او بکند. بنابراین هرکسی تلاش می کند که با پرداختن به امور حاشیه ای خودش را از آیندۀ سیاسی ناروشن و محتوم به فاجعۀ حامنه ای دور نگه دارد. لذا گشتن بین اخبار هیچ فایده ای ندارد و گفته ها و شنیده های سیاست روز در ایران واجد کمترین پالس پنهانی نیست. تنها مطهری بوده است بازهم که گویا دارد با تند روی نابهنگام در حوزۀ اجتماعی می خواهد خودش را بیشتر بکشد داخل نظام تا در روزهای پیش رو که مجدداً دعوا و سیاست لاجرم حرف اول خواهد شد بتواند با پشتوانۀ تحجر "بازهم بیشتر تدارک دیده اش در این روزها" خودش را "خودی مطلق" معرفی و بتواند بعنوان برنده وارد ادامۀ بازی سیاست بشود. درست است که علی مطهری هیچگاه متحجر بودن خودش در حوزۀ فرهنگی و اجتماعی را پنهان نکرده است اما ورود رستم گونه اش در موافقت با پاسبان رادان و مخالفت با سینما که هر دو مظهر مدرنیسم (خواست اجتماعی 100 درصد طبقۀ جوان و متوسط) است توجیه عقلانی و عاطفی ندارد زیرا که ایشان حداقل بخش مؤثری از آرای ورود به مجلس نهم را از همین قشر و طبقه گرفته است. البته باید در شروع دعوای سخت سیاسی در آیندۀ نزدیک رصد کنیم و ببینیم که ادعای من درست است یا مطهری واقعاً علاوه بر یک متحجر بالفطره؛ یک فرصت طلب بالفعل هم است یا کمی هم معرفت تهرانی بودن دارد!
2- در حوزۀ سیاست اما اگر دعوایی نیست و نیش و کنایه ای. اما بالاخره در موضوع تحریم ها و دعوا با غرب چند حرکت محدود انجام شده است که مهمترین و تبلیغاتی ترین آن (تهدید به بستن تنگۀ هرمز) دیروز مطرح شد و امروز از روی همۀ میزها جمع شد. زیرا که فقط می خواستند ببینند می توانند به بازار مردۀ نفت شوک وارد کنند یا نه و الا معلوم بود که مجلس از امروز یکماه تعطیل است و اصلاً در حوزۀ اختیارات آن نیست که چنین "..." زیادی بخواهد بخورد بدون کسب تکلیف از "خامنه ای - جلیلی". اما در این حوزه سه کنش بسیار تأثیر گذار و مختص متخصصان جمهوری اسلامی هم بروز کرده است که عدم ذکر آن ها نوعی بی حرمتی به اندیشه و سیاست و کشور داری است:
الف- سردار رستم قاسمی به همۀ کارکنان وزارت نفت آماده باش جنگی داده که بروند به جنگ تحریم ها و پوزۀ دشمن را بخاک بمالند. ولی معلوم نکرده که با کدام سلاح و در کدام میدان باید بجنگند. چون ظاهراً باید نیمی از کارکنان وزارت نفت را حداقل به مرخصی بدون حقوق می فرستاد تا حالا که کاری برای انجام دادن ندارند در هزینه ها صرفه جویی می شد و فاز دوم هدفمندی یارانه ها اجرا می شد!
ب- از کار سردار قاسمی مهمتر طرح مجلس در کمیسیون انرژی بوده است که مقرر می دارد تا برای مقابله با تحریم ها و صرفه جویی در سوخت نفتکش ها ناوگان حمل و نقل در یایی نفت ایران مورد باز سازی "بهینه سازی سوخت" قرار بگیرد.
پ- اما آخرین شعبده همین امروز از کلاه شاگرد جمشید پژویان که همان سید شمس الدین حسینی وزیر اقتصاد باشد بیرون آمده که محتمل توصیۀ خود استاد لیبرال هم بوده است. به این ترتیب که خبرنگاری تربیت شده موضوع دلارهای تقلبی را مطرح کرده و وزیر اقتصاد دلسوزانه و البته با روش ملایم "عادی سازی" ضمن تأیید موضوع به شهروندان غیر حرفه ای در بازار حرفه ای توصیه کرده است که دلارهای مورد نیاز خودشان را از روش ها و منابع مشخص و مطمئن تهیه کنند و به بازارهای ارز فردوسی و استانبول - او اصطلاح کنار خیابانی را بکار برده است - اطمینان نکنند. بنظرم می رسد که این خط "دلار تقلبی" در روزهای آینده بیشتر تبلیغات خواهد شد و باید منتظر باشیم تا حتی از برخی بگیر و ببندها در این زمینه هم بشنویم. هدف آن هم فقط قشر متوسط و با پس اندازهای کوچک جامعه است که می خواهند وارد بازار ارز نشوند و برای مصون ماندن پس اندازهایشان از سقوط ریال ارز نخرند. و الا دلار بازان حرفه ای و رانت جویان خودی دلارهای انبوه خود را از استانبول نمی خرند. البته هم سنبه پرزورتر از این حرف هاست که حتی با این قبیل طرح های نبوغ آمیز هم عقب بنشیند! و هم دلار جزو ایمن ترین پول های دنیاست که اخیراً مورد ارتقاء ایمنی هم قرار گرفته و احتمال تقلبش را به امر محال ارتقاء داده است.
3- جالب است که من نظامی از جدی و هزل و هجو همۀ طرح ها را گفتم بدون اشاره به مانور موشکی سپاه پاسداران. اما واقعیت این است که هرنوع طرح مقابلۀ نظامی که باعث تقویت این توهم شود که واقعاً ایران می تواند کمترین شانسی در رویارویی نظامی با غرب داشته باشد و یا بهانه های بیشتری برای رفتن بسوی جنگ از سوی دو طرف بشود مو بر تنم سیخ می کند. زیرا نظامیان جمهوری اسلامی نه انضباط و نه آموزش و نه انگیزه در ستاد دارند و نه آمادگی در صف که بتوانند کمترین - کمترین را با تأکید می گویم - هجومی از خارج را پاسخ متقابل نسبی هم حتی بدهند. بویژه که نام غولی بنام غرب و امریکا و ناتو هم پشت این حمله باشد. یا...هو
۴ نظر:
سپاس تیمسار گرامی از مطلب زیبا و روشنگر.
وقت بخیر
کنجکاوم نظر شما را در مورد سخنرانی روز سه شنبه علی مطهری در مجلس را بدانم.
(امیدوارم مثل دفعه پیش به خاطر یک کامنت ساده مرا دلخور نکنید.)
وقت بخیر
کنجکاوم نظر شما را در مورد سخنرانی روز سه شنبه علی مطهری در مجلس را بدانم.
(امیدوارم مثل دفعه پیش به خاطر یک کامنت ساده مرا دلخور نکنید.)
من که نظرم را نوشته ام احسان جان. مطهری یک بنیادگرای اجتماعی و دگم است که کمترین آشتی نظری را با لیبرالیسم (فردگرایی) را ندارد. اما در مجلس بیش تر از نوع تفکر خودش ضدیت و نفرتش از نوع تفکر مشایی و احمدی نژاد از سویی و کم کردن تهمت های هواداران ذوب در خامنه ای از سوی دیگر محرکش بوده است و اینکه این موضع گیری او را قادر می کند که در آینده بعنوان یک خودی نقش پررنگی بازی کند. مشکل اما در مطهری نیست بلکه مشکل در احمدی نژادی است که مثل یک موش انداخته اند توی تله و جیکش در نمی آید از آن همه پز دادن هایش برای "مشکل ما مو و لباس جوانان نیست". یادمان باشد که او هنوز رییس جمهور است و باید وزارت کشور و نیروی انتظامی حرمت اش را نگه دارند مثلاً. یا...هو
ارسال یک نظر