۱۳۸۹ فروردین ۶, جمعه

سمن تا یاسمن!



1- ایرانیان طبقۀ متوسط شهری با مرکزیت تهران، ودرپی پذیرفته نشدن آرای انتخاباتی شان برای تغییراتی بسوی تشکیل دولتی هماهنگ تربامدرنیته، وبرای بازپس گیری "خدایشان" وزندگی شان" از مصادرۀ حاکمانی مرگ اندیش وپیشا تاریخ درسی ویک سال گذشته؛ دست به شورش واعتراض زده اند، ونه ماه آن را تداوم داده اند.
2- دربدو شروع این جنبش مبارک دختری "27 ساله"، "تحصیل کرده"، "مدرن"، "اهل موسیقی وشادی وزندگی"- ولی افسردۀ فلسفی مثل همۀ جوانان شهری وتحصیل کرده- با نام ندا آقا سلطان کشته شده است؛ وهمۀ عوامل مثبت "اولین بودن"، "زن بودن"، "زیبا بودن"، "تعلق داشتن به فرهنگ غالب خروج کنندگان به مرگ "و... درهمراهی تصادف وبی تجربگی قاتلان درشروع سرکوب، درترکیب با معجزۀ تکنولوژی دیجیتال و... تبدیل به اسطوره، نماد مظلومیت، وپرچم هنرمقاومت ومداومت جنبش سبز شده است.
3- او زندگی خصوصی داشته است که خارج ازعرف طبقۀ متعلقه اش نبوده است. پدرومادری که بطوربدیهی جزواکثریت خاموش وناراضی نیز بوده اند. روابطی شخصی تربه رضایت خانواده وبلوغ ونیاز- او27 ساله بود.فراموش نکنیم- ومردی جوان درنزدیک این رابطه. نامزد یا دوست پسر یا صیغه معادله ای رادرست نمی کند؛ همانطور که معادله ای راهم نادرست نمی نماید؛ درنزدداوران دو طرف:
به ایمان گروه حاکمان که ستیز بازن اصلی ترین وبارزترین مشخصه وهدف همۀ همت وحمیت شان است؛ هرزن ودختر بدون پوشش کامل شرع بتشخیص وفتوای آنان اگرفاحشه باصدای بلند نباشد؛ قطعاً فاحشۀ درگوشی بودنش قطعی است!
وبه باورگروه محکومان که دربسته ترین تفکر این قدر آزاده هستند که می گویند: عیسی بدین خود، موسی بدین خویشتن. وترجمه می کنند که قرار نیست کسی رادرقبردیگری دفن کنند. وبتعریف شهروندان مدرن می رسند که:"زندگی خصوصی اشخاص حریم آنان است وورود دیگری ممنوع."
4- اوضاع برسر این یک نماد تاکنون؛ به صواب بوده است. هرگروه وجمعیت وشخصی فیلمی یا عکسی یا روایتی دلخواه خود، گروه یا جمعیت اش را یافته، استنتاج کرده یا بازسازی کرده ومشغول افتخار یا لعن یا آه وفغان شده است. وازجمله دوست پسر یا نامزد ایشان که ضمن پشتیبانی اسنادی سایر معترضان؛ خودنیز حصه اش را بدوش گرفته وآوارۀ غرب ودرباربرخی سلاطین(رسانه ها) شده است. وتا این جا که "ماکان" دردربار"پاکان" بوده است، همان که اول گفتم: "اوضاع برسراین یک نماد؛ به صواب بوده است."
5- ماکان اما به دربارپاکان بسنده نکرده است وخودش رادردیارناپاکان! بجلوه گذاشته است با کلیشۀ همگانی ایرانیان: "من به نمایندگی مردم ایران". وبه این ترتیب آخرین نماد تکه پاره نشدۀ جنبش ایرانیان نیز به تکه پاره شدن سفارش گرفته است.
الف- "کاسپین ماکان":
او تصمیم گرفته است بزرگترین لقمه ازندا راکه حصه داشته درهنگام زنده بودنش؛ به آشتی وصلح بدون قید وشرط بانوع انسان هزینه کند. خب او نه سیاست را می شناسد ونه انسان را. والا قطعاً تصمیم می گرفت قبل از شیمون پرز با محمودعباس دیدارکند مثلاً. من قضاوت حهان غیرسیاسی وانسانی را می گویم دربارۀ نوع رابطه وکشمکش اسراییل وفلسطین.
ب- کل جنبش داخل ایران:
اینان واکنشی به رفتار ماکان نشان نداده اند ونمی دهند انشاء الله. چرا که می دانند نه ندا آقا سلطان تنها شهید آنان بوده است ونه کاسپین ماکان جزواعدادصحیح مراجعۀ فعالان جنبش سبزدرهررده ای است!- البته که قصدتخفیف ندارم-
پ- اصلاح طلبان مذهبی خارج ازکشور:
1- اینان که بدجوری درعصرجدشان میرزاملکم خان گیرافتاده اند ومیرزافتحعلی آخوندزاده را مقطوع النسل معرفی می کنند؛ ملت هرچه که بگویند وبخواهند ازخداوزندگی وشادی ورفاه وفوتبال وموسیقی وآدم وعالم و...می گویند وبدترباوردارند که مردم اسلام می خواهند بروایت آنان. وجالب تر اینکه خودشان چه وزنی دارند درمیان اهالی فتوا؟ من می گویم تحقیقاً هیچ! توبگوتقریباً هیچ!
2- اینان که قافیه را تاهمین جا هم بدجوری باخته اند. بمحض شنیدن سکوت پای "ماکان" دراندرونی اسراییل بوجدوپای کوبان کف بردهان می آورند که بگیرید این خائن به اسلام وایران وفلسطین وانسان و... را که قصد وتوان دارد برای خاموش کردن صدای "ندا"ی جنبش مردم ایران.
3- یک خبرنگار جوان، کم تجربه، تحت فشار سنت خانواده وتربیت وغرب ومعیشت وغربت واحساسات، کنجکاو،ماجراجو،شهرت طلب با قلم "سبزرد!"(حتی بخوان ابزرد) می خواهیم ویک گزارش یا مقاله یا هیچکدام! سفارشی که: "کاسپین ماکان" را بگیرید زنده یا مرده!
4- وشهرآشوب شد برسرهیچ! که پوچ بود.
5- دوستان فکرنان کنید برای جنبش که خربزه آب است. یا...هو
بعدازتقطیر:
تمایلی برای نوشتن از هیچ ندارم همیشه. ولی وقتی جماعتی دانسته ودیگرانی نادانسته بدون کاه هم کوه می سازند؛ من هم نگران می شوم که یعنی این است سقف خواص ما!

۳ نظر:

ابراهیم سالک گفت...

اولا، تبریک می گویم سال نو را خدمت دلقک بزرگوار! و با آرزوی کامی شادتر و طبعی خوش و خندان تر برای شما در این سال نو!

ثانیا، مگر چه انتظاری داشتید از این بچه هایی که سی سال با فرهنگ جمهوری اسلامی بزرگ شده اند؟

من که گمان می کنم سقف روشن فکری حتی همین بچه ها هم، این نیست.

و بگذارید با همین بازی های پوچ، تمرین کنند (حتی به صورت دست گرمی و انحرافی) بازی روا داری و تساهل را که سخت در آن بی تجربه اند و حتی یک الگو(و یا تجربه) در پیش چشم ندارند از پدران شان....

ابراهیم سالک گفت...

اولا، تبریک می گویم سال نو را خدمت دلقک بزرگوار! و با آرزوی کامی شادتر و طبعی خوش و خندان تر برای شما در این سال نو!

ثانیا، مگر چه انتظاری داشتید از این بچه هایی که سی سال با فرهنگ جمهوری اسلامی بزرگ شده اند؟

من که گمان می کنم سقف روشن فکری حتی همین بچه ها هم، این نیست.

و بگذاریم با همین بازی های پوچ، تمرین کنند (حتی به صورت دست گرمی و انحرافی) بازی روا داری و تساهل را که سخت در آن بی تجربه اند و حتی یک الگو(و یا تجربه) در پیش چشم ندارند از پدران شان....

فرهاد خسرو گفت...

درود

هر ایران ای که خارج از ایران زندگی
می کند،نماینده مردم ایران محسوب می شود،زیرا احتمال زیادی وجود دارد که آن فرد تنها ایران ای باشد که اطرافیان اش می شناسند،

و چه زیبا که آقای ماکان به اسراییل سفر کرد،اسراییل تنها دوست حقیقی ما در خاور نزدیک ،میانه و دور است
گمان ام همه از عواطف همسایگان عرب به ایران آگاه اند،
و باعث شد سران به دست سبز علوی افکار یهود ستیز ، و خمینی مسلک خود را عیان کنند

بدرود