۱۳۸۸ اسفند ۱۱, سه‌شنبه

سکس وجنبش!


همانطور که ملاحظه فرموده اید –لابد- یکی از وبلاگ های درکنار من وبلاگی است بنام "آهستان".

این وبلاگ مربوط است به "امید حسینی" نامی که معقول آدمی است از انواع مخالفان مدرنیته که با ابزارمدرن(دراینجا اینترنت)سعی درتبیین وتشریح پروژه های حاکمیت دین درعرصۀ اجتماع" را دارد، وبطورطبیعی گفتگوهایی را دامن می زند بین هواداران ارزشی خودش وهواداران ارزش های مدرن. وبسیار مغتنم است این جورمنفذها برای "تنفس ممنوغ ما". آخرین پست وبلاگ ایشان با عنوان "اخلاق، ادب وشعور چندسبز!" که پستی ناخواسته سکسی است!

در" کامنت کنفرانس" این وبلاگ هم کامنت گذاری هست بنام کامنتی "علی" که پاهایش همیشه توی یک کفش هرزه درآی است درربط دادن عالم وآدم دیگراندیشان به شهوت وپایین تنه شان. برای او فرقی نمی کند که مطلب مربوط به چه بحثی است. او فقط فحش می دهد وشهوت رانی سبز هارا عامل می داند درهر اعتراضی. البته بنظرمن ادبیات این علی خیلی تفاوتی ندارد با ادبیات معروف به "ولنگاری" آن یکی "سیدعلی" وحتی چرانه: آن "سیدمحمد".

گاهی می روم آن جا وکامنتی می نویسم. این کامنت را برای همین پست آخر ایشان نوشته ام. گفتم که اینجا هم دیده شود. یا...هو



خوشحالم که آقای امید حسینی نازنین یک پست سکسی گذاشته اند در این جا و"علی آقا"ی گل هم یک مطلب مرتبط با همۀ کامنت هایش درهمۀ پست ها: -" همۀ ناراحتی این جلبک های سبزمربوط به نیازهای جنسی شان است(نقل به مضمون)"- پیدا کردند وحالی به دکترینشان دادند!

من هرچند با ادبیات "علی" شدیداً مخالفم ولی در مدعای ایشان که "شادی گم کردگی جوانان است" با ایشان هم رأی وهم نظرم. جنبش سبز با توجه به خاستگاه طبقاتی وطبقۀ متوسط شهری خود خواستار بازپس گیری "زندگی دنیوی" خود ازدست "آخرت خواهان" است. والبته سکس به تعبیر بهداشتی غریزه ونیاز جنسی هم یکی از این اجزاء شادی درزندگی است. طرفه اینکه "سکس حلال!" بعنوان تنها لذت مجازدرنزد متدینین مخالف با شادی های مدرن مثل موسیقی، رقص، سینما، فوتبال و...که دریک کلام می شود "هیجان درعرصۀ عمومی" خیلی بیشترازمدرن ها ارج وقرب دارد وما روایت های مستند بسیاری داریم از"خوش رختخوابی آقایان".

علی آقا؛ لب کلام همین جاست: این جوانان با غریزه شان که درجستجوی هیجان وشادی است چه رفتاری بکنند. حداکثر شادی مجاز درنزد دین بروایت شما، بغیرازحوزۀ غریزه وسکس؛ خلاصه می شود در "مولودی ها" وتنها فرق آن با عزاداری ها این است که درعزا دست ها برسروسینه کوفته می شود ودرمولودی ها به همدیگر- تازه همین هم یک بدعت است دراجتهاد برخی وکلاًباکف زدن بهرمناسبتی مشکل دارند.-

شما ممکن است ندیده باشید ولی من خودم بچۀ روستاهای قدیم هستم وشاهد بودم که نسل من وبسیاری از این روحانیان عزیز هم نسل من علاوه براینکه می توانستیم در17 سالگی اولین همسرنکاح دائم خودرا به حجله ببریم. می توانستیم نکاح دوم دایم ونکاح های موقت بعدی راهم دردسترس داشته باشیم. واز این بالاترکوچه باغهای دهات ودیوارشکسته های مزارع بما این فرصت را می داد که با دختر همسایه مان هم لاس بزنیم.

حالا شما به این جوان بگوچکارکند با این غریزه، درشهری که نه امکان ازدواج می دهد. نه کوچه باغ ودیوار شکسته دارد. نه پرنده ورنگ وطبیعت دارد بدل از موسیقی وآواز ونقاشی وسینما و....

خب اگر پاسخ تو برپارسایی زاهدانه وعارفانه ایست که قطعاً خودت هم نداری؛ حرفی نمی ماند. ولی تمام عارفان وزاهدان وپارسایان 16تا30 ساله چندنفربوده اند درکل تاریخ بشریت!؟ واتفاقاً دین ما اسلام برعکس دین مسیح بیشترین موافقت را دارد با هم آمیزی مردان وزنان برای سلامت روان.

اگر بخواهی از دستم دربروی وبگویی که هم موسیقی داریم وهم سینما داریم وهم شادی داریم وهم تلویزیون مهران مدیری را نشان می دهد وهم مسعودده نمکی جنگ را مسخره می کند و...بسیار خب. ولی این پاسخ خودت راهم قانع نمی کند چون که می دانی تحمل این اندک نرم افزار مدرنیته هم فقط با استناد به مصلحت حکم "اکل میته" جریان دارد ودراولین فرصت باید برچیده شود این آلات فسق وفجور. یا...هو


بعدازتحریر: لطفاً نفرمایید: بله من قبول دارم وباید دولت کریمه امکان ازدواج جوانان را بالا ببرد واز این قیبل. بمن بگو جوانان درهمین لحظۀ حاضر با غرایز خود چه بکنند. بزک نمیر بهار میاد دولت مردان ما ترجمۀ این پند اخلاقی خررنگ کن است که "هرنسلی باید خودش را قربانی کامیابی نسل بعدی بکند" ونسل بعدی هم همین را بگوید تا قیام قیامت. واصلاً چرا من باید از زندگی خداداده ام استفاده نکنم و...

هیچ نظری موجود نیست: