۱۳۹۵ بهمن ۲۰, چهارشنبه

سکوت ترسوی خامنه ای خوب بود. اما سوء استفاده اش از بچۀ خانوادۀ آواره کرده اش زشت و ناجوانمردانه!

Image result for ‫کودک ایرانی در مرز امریکا‬‎

1- در مورد شبیه سازی پوپولیسم دونالد ترامپ با نمونه ای نزدیک و ایرانی بسیاری از مفسران و تحلیلگران داخلی و خارجی - از جمله خود من - او را با محمود احمدی نژاد مقایسه و همانند سازی کرده اند. اما کمتر کسی به مشابهت های ترامپ با علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی پرداخته است. به این معنا که در وجهی برجسته از سیاست پوپولیستی که منجر به فاشیسم می شود؛ دونالد ترامپ بیش از آنکه به احمدی نژاد شبیه باشد به آیت الله خامنه ای ماننده است. زیرا رهبران "پوپولیست - فاشیست" رهبرانی باید باشند که در عین توانایی بسیج توده ای ضمناً قدرت جذب پشتیبانی بخشی از نخبه ها را هم داشته باشند. چون تحریک توده ها بدون حداقلی از "نخبه های سازمان ده" نمی تواند به اهداف فاشیستی منتهی بشود. احمدی نژاد فقط قدرت تحریک توده ها را داشت بدون اینکه بتواند نخبه های مورد نیاز پروژه اش را نیز جذب کند. اما هم ترامپ و هم خامنه ای علاوه بر قدرت جذب توده ها توانایی جلب و بکارگیری حداقلی از نخبه های مورد نیازشان را هم دارند. دونالد ترامپ و علی خامنه ای در زمینۀ گرایش به فاشیسم شباهت های ایدئولوژیک متضاد و در عین حال همپوشانی را نمایندگی می کنند. به این عبارت که اولاً هر دو نفر بستر سیاست های خود را امنیتی تعریف می کنند و ثانیاً از دو عنصر ملی گرایی افراطی و مذهب بنیادگرا هیزم آتش مورد نیازشان را تأمین می کنند. اگر خامنه ای از بنیادگرایی مذهبی بعنوان محرک اصلی استفاده می کند یادش نمی رود که هرکجا نیاز به مکمل داشت از عنصر ملی گرایی ایرانی هم بهره ببرد و می برد. برعکسش اما دونالد ترامپ است که محرک اصلی را ناسسیونالیسم افراطی امریکایی دستمایه کرده است و مذهب و خدا و کلیسا را بعنوان مکمل در انبانش ذخیره کرده است. لذا خامنه ای مرتب از اسلام حرف می زند و سربزنگاه ها هم می رود سراغ تشجیع ملی گرایی ایرانی و ترامپ از امریکا حرف می زند و در مواقع ضرورت به مذهب و کلیسا هم متوسل می شود.

2- با این مقدمۀ کوتاه نگاهی به موضع گیری اخیر خامنه ای در جمع پرسنل نیروی هوایی می کنم و اعتراف می کنم که برعکس بخش اول تیتری که زده ام سخنان دیروز خامنه ای را بیش از اینکه ناشی از ترس استراتژیک بدانم ناشی از نوعی احتیاط تاکتیکی می فهمم. و این البته خبر خوبی نیست و نشان می دهد که خامنه ای - حداقل تا اینجا - قصد عقب نشینی ندارد و کماکان بر سر ایدئولوژی اسلام بنیادگرا باقی مانده است. هرچند که فعلاً می خواهد از هرگونه اقدام تحریک آمیزی خودداری کند.

3- سخنرانی دیروز خامنه ای بدون شک از روی ضرورت و اجبار بود و او که مدت هاست سکوت کرده که مجبور از موضعگیری شتابزده در مقابل دونالد ترامپ نشود؛ دیروز ناچار شد بخاطر اجباری بودن مراسم هرسالۀ 19 بهمن سکوتش را بشکند و موضعگیری کند. و در حالیکه هم هواداران و مریدان متعصبش و هم مخالفان قسم خورده اش انتظاری مشابه در رجزخوانی و تندخویی و موضعگیری تهاجمی داشتند؛ خامنه ای هردو را مأیوس کرد و سخنانی خنثی و کوتاه و غیرجدی - در بخش مورد انتظار - را گفت و ترجیح داد هنوز نظاره گر باشد و منتظر "ترامپ چه می گوید و چه می خواهد و چه می تواند" بیشتری بماند. طرفه اینکه جلسۀ دیروز خامنه ای از نظر نوع مستمعان (ارتش) و هم در سالگرد انقلاب 57 بودنش بیشترین استعداد لازم برای یک خطابۀ شدید الحن و موضعگیری قاطع را داشت تا خامنه ای به موضعگیری های قبلی اش - در مور هر تحریمی با هر بهانه ای نقض بدون تردید برجام خواهد بود و مجلس و دولت موظفند بمحض وضع تحریم جدید اقدامات بازگشت از برجام را شروع کنند و یا تمدید قانون داماتو نقض مسلم برجام است - پای بفشارد و باعث "تشفی شجاعت طلبی" هوادارانش و "تحریک عملی ترامپ برای فشردن دکمۀ جنگ نظامی" از سوی مخالفانش بشود؛ خامنه ای ترجیح داد یأس هر دو گروه موافقان و مخالفانش را بخرد اما بی گدار به آب نزند. 

4- سخنرانی او در جمع نظامیان بیشتر شبیه یک گفت و گوی خودمانی در جمع بچه مدرسه ای ها بود که نه از خشم خبری بود و نه از تهدید و نه از رجز. و درعین حال هیچ ترسی هم در کلام و رفتار او دیده نمی شد و بیشتر حالت طنز و کنایه و متلک داشت و خودش که کاملاً با اعتماد بنفس و راحت نشسته بود. خامنه ای فقط در یک مورد کمی جدی شد و آن زمانی بود که کینه اش به لیبرالیسم و اوباما را بازگو می کرد. او غیر از اینکه بعنوان یک رهبر ایدئولوژیک از هر نوع لیبرالیسم فلسفی بشدت متنفر است. بلکه با حاملان سیاسی لیبرالیسم هم مشکل بنیادی دارد. با این افزوده که از نظر سیاسی حق با اوست. زیرا همۀ دولت های محافظه کار امریکایی بعد از انقلاب ایران نه تنها گزندی به خامنه ای نرسانده اند بلکه از ریگان گرفته تا جورج بوش پسر بیشترین خدمات خواسته و ناخواسته را هم به گسترش ایدئولوژی او در کشورهای همسایه کمک کرده اند. و این تنها اوبامای لیبرال بوده که با شکست ستون فقرات جمهوری اسلامی خامنه ای در جلوگیری از بمب اتم ساختن تمام آرزوهای دور و دراز او را برای "یک اتحاد جماهیر شوروی" جدید ایجاد کردن بر باد داده است. نمک ناشناسی ترامپ و رفقا در این است که دست آورد سترگ اوباما برای جامعۀ جهانی و امریکا را پیش فرض مسلم "ما داشته ایم" وانمود می کنند و آنوقت بر "توافق بد بودن برجام" مانور می دهند. در حالیکه اگر نبود تمهیدات تحریمی اوباما و هیلاری کلینتون در یکپارچه کردن جهان و وادار خامنه ای برای عقب نشینی؛ ترامپ اکنون باید با خامنه ای دارای بمب اتمی مواجه می شد و مقابله می کرد. خب معلوم است که خامنه ای چه کینه ای باید داشته باشد نسبت به اوباما و هیلاری کلینتون. و اتفاقاً همۀ آن اهن و تلپ های ناشتای خامنه ای راجع به چنان و چنین شود نقض برجام است هم - در بالا اشاره کردم - نوعی آتش تهیه بود برای تحت فشار قرار دادن پیشاپیش هیلاری کلینتون برای اخذ امتیازات بیشتر. زیرا خامنه ای هم مثل مطلق همۀ دنیا مطمئن بود که خانم کلینتون رییس جمهور امریکا خواهد شد و نه دونالد ترامپ!

5- اما تعریف کنایی خامنه ای از ترامپ در جایی که گفته است: ما از این آقا تشکر می کنیم که پتۀ واقعیت امریکا را روی دایره ریخت" (نقل به مفهوم) دارای دو جنبۀ تحبیب و هم تخفیف بود. به این معنا که خامنه ای می خواست ضمن تحقیر امریکا با استناد به ادعاهای خود ترامپ؛ از شخص دونالد ترامپ هم تشکر قلبی بکند به این دلیل بدیهی که همانطور که گفتم خامنه ای از همۀ سیاستمدران غیر لیبرال وبویژه با گرایشات فاشیستی خوشش می آید چون خودش هم یک سیاستمدار با گرایشات معلوم فاشیستی است. او فکر می کند که فاشیست ها گوشت همدیگر را هم بخورند استخوانشان را دور نمی اندازند و امیدوار است سیاست عملی ترامپ به تقویت او بیانجامد. البته دلایل لازم را هم دارد که پر بی ربط نیست و من فقط به یکی از مهمترین آن ها اشاره ای گذرا می کنم: "اگر ترامپ بخواهد با داعش - بخوان تندروی سنی - مبارزۀ "نسل شان را برمی اندازم" بکند در منطقۀ خاورمیانه - همانطور که قولش را داده است - نیروی میدانی در اختیارش یکی کردها هستند که با اما و اگرها و حساسیت های زیادی در منطقه مواجه است از سوی ترکیه و عراق و حتی سوریه - و غیر از کردها تنها نیروی قابل تکیه شیعه های منطقه هستند که سکولارترین توده های مسلمان قابل تجهیز در مقابل افراطی های سنی هستند بدون اینکه خودشان استعداد افراطی شدن را داشته باشند بدلیل باورهای مذهبی رقیق شده.

6- نتیجۀ همۀ جویده جویده های بالا این می شود که خامنه ای در قامت یک رهبر نیمه فاشیست مذهبی مواضع سیاسی عقلانی و حساب شده ای گرفته تا کنون و علی رغم جو هیجانی ایجاد شده در دولت جدید امریکا و ما مخالفان خامنه ای؛ هیچ مؤلفۀ قابل نشان دادنی از تغییرات در خامنه ای - غیر از انچه که بعد از برجام و بطور قهری به خامنه ای تحمیل شده و شرارت های منطقه ایش را محدود کرده - اتفاق نیفتاده و باید منتظر آینده و "نقشۀ عملی ترامپ" ماند. این هم که به تأسی از تبلیغات انتخاباتی ترامپ - در مورد حمله به موصل گفته بود: من اگر بخواهم به کسی حمله کنم قبل از حمله جار نمی زنم تا دشمن آماده شود - سخنگوی کاخ سفید گفته است که ما نقشه های خودمان را داریم که در مقابل خامنه ای چکار می کنیم اما نقشه هایمان را اعلام نمی کنیم هم بیشتر یک بلوف سیاسی است تا یک استراتژی با نقشه های مشخص. بعبارت دیگر فرمول "من می دانم و بتو نمی گویم" در سیاست های کلان بیشتر "من نمی دانم" و بلا تصمیمی را تداعی می کند تا ترس و هراس از نقشه در طرف مقابل را. زیرا شدیدترین واکنش و نقشۀ ناگفته که جنگ است نیازمند روزها و هفته ها و ماه ها برنامه ریزی و تحرکات مختلف نیرو و تجهیزات است و این مطلقاً نمی تواند مخفیانه انجام بگیرد. مضافاً به اینکه امریکا با ایران همسایۀ دیوار بدیوار نیست که حتی در معیار جنگ غافلگیرانۀ صدام علیه ایران توانایی تاکتیکی داشته باشد. تنها مورد بسیار بعیدی که می ماند انداختن یک یا چند بمب و موشک است به تأسیساتی مشخص در ایران و منتظر واکنش جمهوری اسلامی و جامعۀ جهانی ماندن؛ و موضوع روز کردن حساسیت های "تنش بین ایران و امریکا"! این هم البته فقط از یک مغز معیوب ساخته است و نه کشوری مثل امریکا و ژنرال های کار کشته ای چون افسران نظامی امریکایی!

7- طولانی شد و محتمل بذائقۀ خیلی از شما هم خوش نخواهد نشست. اما اولاً که من غیر از فهم خودم نمی توانم چیز دیگری بنویسم و ثانیاً بدون شناخت دقیق - حتی موقتاً تلخ - هر صورت مسئله ای امکان یافتن راه حل صورت مسئله وجود ندارد. و ثالثاً نقطه ضعف سخنرانی دیروز خامنه ای را هم می نویسم که من آن را تنها نقطۀ قبل تعقیب و اثر گذاری هم می دانم - متأسفانه مثل همیشه مطلقاً برجسته نشده و نخواهد شد -  را هم می نویسم تا بلکه لبخند تلخی پایان بخش این روایت شود:
اولاً که دیروز یکی از آن مواقعی بود که خامنه ای بسراغ گزینۀ یدکی و کمکی ملی گرایی رفت در جایی که گفت "ایرانی تهدید نمی پذیرد و روز 22 بهمن در خیابان ها پاسخ تهدید ها را خواهد داد". و این رذالت او را می رساند که هروقت گیر می کند از گزینۀ درست "ایرانی تهدید پذیر نیست" و در حالیکه به ایران بعنوان یک "سرزمین کهن تمدن" کمترین تعلق و علاقه و باوری ندارد؛ استفاده می کند. و امیدوارم که مردم - حداقل طبقات مدرن و شهری - بازی نخورند و با احساس تهدید و تحقیر به جمعیت های هیستریک هوادار خامنه ای نپیوندند. زیرا فعلاً هیچ تهدیدی - حتی بالقوه - ایران را هدف نگرفته و همانطور که گفتم در مرحلۀ رجزخوانی های بی بنیاد است. ثانیاً اما خامنه ای کاری پست تر هم کرد در این سخنرانی و در حالیکه دشمن قسم خوردۀ لیبرالیسم است از ابزار لیبرالیسم استفاده کرد در محکوم کردن سیاست مهاجرتی ترامپ و گفت که دستبند به دست کودک 5 سالۀ ایرانی هم نشان از حقوق بشر ادعائیشان را دارد.

8- زیرا - فارغ ازدقیق بودن دستبند زدن یا نزدن - آن کودک 5 ساله به احتمال قریب به یقین داشته از ایران برمی گشته پیش پدر و مادرش. پدر و مادری که خامنه ای خودش آنان را به جبر و قهر از ایران - سرزمین اجدادیشان - بیرون کرده و آنان را آوارۀ غربت و مشکلات ناشی از آن کرده است. ناجوانمردی و پستی خامنه ای در سوء استفاده از ماجرای این پسر پنج ساله به این دلیل هم مشمئز کننده است - و باید می شد - که پدر و مادر این کودک مخالف سیاسی خامنه ای هم نبوده اند و مهاجر اقتصادی هم نبوده اند. - توضیح: ایرانیان آواره در غربت تشکیل شده اند از حداکثر کمتر از 5 درصد مهاجران خود انتخاب کرده؛ کمتر از 5 در صد تبعیدی ها و مهاجران سیاسی؛ حداکثر ده درصد مهاجران اقتصادی که کمتر به کشورهای غربی و امریکا راه داشته اند و غالب شان به کشورهای آسیای جنوب شرقی یا دیگر کشورهای جهان رفته اند و بیشتر از 80 درصد کل مهاجران ایرانی بغرب مهاجران اجتماعی بوده اند. یعنی بیش از 80 درصد مهاجران فقط بخاطر عدم تحمل رژیم سیاسی ایران در مورد سبک زندگی و آزادی های مدنی غیر سیاسی شان مثل حجاب و تفریح و ...است که آواره شدن در غرب را به ماندن در کنار فامیل و تعلقات سرزمینی شان ترجیح داده اند. و این خیلی پستی می خواهد که مادری را بخاطر یک لچک فراری دادن و آنگاه در سوگ یک رفتار مشابه فاشیستی از سوی سیاستمداری همپیاله مرثیه سرایی کردن. اف بر خامنه ای و حاملان تحجر مذهبی! یا...هو

۲۵ نظر:

ناشناس گفت...

این درصد های مربوط به مهاجرین را میشه بگید از کجا آوردید ؟

مانی گفت...

باز هم شاهکار دلقک نازنین.
بند بند این نوشته حقیقت و راستی و درستی است. کاش شما کلاس درس فهمیدن شرایط و شناخت سیاستمداران باز میکردید تا تحلیل گران حرفه ای بهره ببرند و تحلیل گران دو خطی هم چیزی یاد بگیرند, البته اگر بخواهند.....

Dalghak.Irani گفت...

ناشناس محترم
می خواستم در متن بگویم که این درصد بندی مهاجران استنباط شخصی و میدانی و فهم تحلیلی من است و به هیچ نوع پژوهش علمی و راستی آزمایی شده ای - اصلاً وجود ندارد - متکی نیست. اما از صحت با تقریب بالای آن مطمئنم و اگر کسی سراغ از هر نوع رتبه بندی مهاجران را دارد حاضرم محک بزند و سربلند بیرون بیایم. یا...هو

ناشناس گفت...

استاد پس اون تحلیل داعش برای سکولاریسم ایران می جنگد اشتباه بود یا هنوز اعتقاد دارید، الان در تناقض نیست با اون نظر که سنی های تندرو را آمریکا با کمک شیعیان خشک می کند؟

ناشناس گفت...

چه کسی فکر می کرد صدام بالای چوب دار برود و معمر قذافی کارد در استخوان! از دنیا برود. همه دیکتاتور ها اشتباه می کنند روزی.

ناشناس گفت...

خسته نباشید. "دارای" دو جنبۀ تحبیب و تخفیف "داشت"، تكراري و اشتباه است؛"دارای... است"، یا: "دو... دارد".

ناشناس گفت...

اهرم تحریم فلج کننده از ابداعات اوبامای پخمه نیست و اگر رییس جمهور دیگری هم بر سر کار بود همین کار را انجام می داد با این تفاوت که جورج بوش تا آخرین پیچ و مهره تجهیزات هسته‌ای قذافی را در جعبه قرار نداد و به آمریکا نفرستاد دست از سر معمر بر نداشت.

ناشناس گفت...

خاتمی و مطهری هم که برای راهپیمایی 22 بهمن وعده گشایش در احوال محصورین را می دهند. همان جمعیت که هر سال بسیج می شدند امسال هم می آیند ولی ترامپ آنها را به تخم چپش هم نگاه نمی کند.
در ضمن با در گیر شدن آمریکا در جنگ جهانی دوم، آمریکاییان ژاپنی تبار را از ترس اقدام علیه کشور روانه اردوگاه کردند. در حال حاضر هم با سخت گیری در مورد ویزا امنیت کشور را در صورت برخورد قریب‌الوقوع بالا می برند.

ناشناس گفت...



فاکس نیوز: ایران موشک آماده پرتاب را از روی سکو جابجا کرده است


شبکه فاکس نیوز آمریکا اعلام کرد که در روزهای اخیر تغییر و تحولاتی در محل پرتاب آزمایشی موشک‌های ایران دیده شده و نشان می دهد ایران از پرتاب یک موشک منصرف شده است.

بنا به گزارش این خبرگزاری، تصاویر ماهواره‌ای نشان دادند که جمعه ۱۵ بهمن ماه یک موشک سفیر بر سکوی پرتاب در نزدیکی سمنان قرار داده شده بود.

جمعه همان روزی بود که آمریکا ۲۵ شخصیت حقیقی و حقوقی را در رابطه با آزمایش‌های موشکی ایران تحریم کرد. این در حالیست که چهار روز بعد، یعنی سه‌شنبه ۱۹ بهمن، در تصاویر ماهواره‌ای دیگر اثری از موشک مذکور روی سکوی پرتاب نبود.

بنا به گزارش فاکس نیوز، مقام‌های آمریکایی صحت تصاویر و جابجایی‌ها را تایید کرده‌اند. موشک سفیر دارای خصوصیات یک موشک قاره پیماست و ایران از آن برای قرار دادن ماهواره در مدار زمین استفاده کرده است."

تا ترامپ و به قول آقا "آقای ترامپ “ بر سر کار است
موش موشک آسته برو که گربه شاخت نزنه.

Dalghak.Irani گفت...

آن دوستی که راجع به تأثیر داعش پرسیده و این پست را در تناقض با ان فهمیده عرض می کنم که پاسخ شان نه است و این ربطی به داعش ندارد. بعبارت دیگر محدود شدن دخالت های منطقه ای خامنه ای قبل از اینکه ارتباطی به تحریم ها و برجام داشته باشد ناشی از ظهور داعش و ترس حکومت از انزوای کامل در جهان اسلام و از سوی کشورهای مسلمان سنی مذهب است که هم اینک هم بمرز بحران رسیده است. و حکومت ایران دیگر قادر به بازگشت به یکه تازی های قبل از ظهور داعش در منطقه نیست. اما بگمان و فهم من از اینجا به بعد برخورد سلبی و حذفی با جمهوری اسلامی جواب نمی دهد و باید غرب برود بسمت فرمول های ایجابی تا بتواند با تشویق ادغام جمهوری اسلامی در جامعه جهانی از راه های اقتصاد و شراکت های با کشورهای آزاد تا استحالۀ ایدئولوژی در ایران را تسهیل کرده و جمهوری اسلامی را از ماهیت فعلی تهی کرده و نهایتاً به ریزش کامل جمهوری اسلامی از درون شود. هر نوع تلاش برای حذف یکباره و فیزیکی جمهوری اسلامی چه از راه حملۀ خارجی و یا تسلیح مخالفان داخلی نه ممکن است و اگر ممکن هم باشد مفید نیست و باعث بهره ای برای ایران نخواهد شد. بحثش مفصل است و ممکن است در صورت لزوم مستقلاً بحث کنم. اما الان موقعی است که کمک مؤثر به ادغام هرچه بیشتر اقتصاد ایران با اقتصاد جهانی و تشدید سرمایه گذاری های خارجی - بدلیل ایجاد منافع مشترک پایدار در همۀ حوزه ها - می تواند عرفی شدن حکومت ایران را تسهیل و تشدید بکند. این نکته را هم در نظر بگیریم که تحلیل حاضر یک دورنمای محتمل از نوع سیاست ورزی دونالد ترامپ در دو هفتۀ اول زا ملاک قرار داده و خیلی احتمال است که دونالد ترامپ و هیئت حاکمۀ امریکایی روند پیش گرفته شده از سوی ترامپ هنوز هم عملاً - بغیر از رنجاندن ایرانی ها در موضوع مهاجرت - کاری صورت نگرفته است و باید منتظر اقدامات عملی بیشتری از سیاست های ترامپ بمانیم و ممکن است تغییرات مثبتی صورت بگیرد.

تکمله: کار ترامپ در گذاشتن نام یران در بین هفت کشور دیگر اشتباه فاحشی بود و من این حرف خامنه ای را قبول دارم که ایرانیان تهدید پذیر نیستند و واکنش منفی نشان می دهند. این البته به خوبی یا بدی ما یا دیگری مربوط نمی شود. بلکه هر ملتی بسته به وقایع تاریخ خودش و پیشینه های فرهنگی و تمدنی زیسته اش در طول تاریخ یک سری مشخصات مختص بخودش هم کسب می کند. مثلاً در بعد منفی معروف است که ایرانی ها منم هستند و قادر به کار دسته جمعی نیستند که تا حدودی درست است و در همین خارج هم تا چند نفر ایرانی دور هم جمع بشوند اینقدر هر کس ساز خودش را می زند که جمع شان خیلی زود از هم می پاشد. اتفاقاً تهدید ناپذیری ایرانیان هم از همین منم و غرورشان سرچشمه می گیرد و کلاً با تحقیر شدن و تهدید شدن حال که نمی کنند بلکه بشدت هم موضع منفی می گیرند. فارغ از اینکه به منفعت و ضرر متصور در پشت این تهدید بیاندیشند. کم نیستند ایرانی امریکایی هایی که همین الان هم منتظر محک زدن ترامپ هستند تا تصمیم بگیرند که آیا در امریکا بماند و جالب است که دو نفر از بستگان جوان خودم بازگشت به ایران را انتخاب "آنموقع"شان اعلام کرده اند.

من یک مقالۀ مفصلی هم در 17 مرداد 1380 صفحۀ 7 در روزنامۀ نوروز نوشته ام که بعد از تغییراتی در تیتر و برخی بندهای حساسیت برانگیز با عنوان "امریکا و ذهنیت غلط نسبت به ایران" منتشر کرده ام که گذشته از زمان نگارشش هنوز هم ادعای اصلی اش معتبر است و در آنجا وعی بررسی ساده سازانۀ تاریخی انجام داده ام و به امریکا توصیه کرده ام که به اصلاح طلبان ایرانی کمک کند و الا مثل انگلیس می شود و ...
چند روز پیش می خواستم آن مطلب را بازنشر کنم در وبلاگ که دیدم حوصله و شوق تایپ چنین متن طولانی را ندارم و منصرف شدم. اگر کسی علاقه مند بود و دسترسی به آرشیو روزنامۀ نوروز داشت می تواند مطالعه کند.

ناشناس گفت...

تیمسار ، تغییر ایدئولوژی و ذائقه و درک را ، با هم داده ای ، نمیدانم چرا رئیس جمهور آمریکا و رهبر ایران را با هم مقایسه میکنی ( قیاس مع الفارغ ، اگر دیکته اش درست باشد ) ، این کجا و آن کجا !!!! چی توو سرت داری ، نمی دانم ولی تو اون دلقک چهار سال پیش نیستی ، خیلی اوت میزنی . البته من به هر صورت نوشته هات رو میخونم و درشت تاش رو سوا میکنم برای رشد فهم اجتماعیم چون از سیاست بیزارم و دشمن حاکمان ایران هم نیستم ، چون اگه خودم هم جای اونا بودم ، شاید همین کارا رو میکردم با استفاده از خلآ شعور جمعی و اپیدمی امراض اجتماعی و روحی در وطن. شما تا وقتی تحلیل اجتماعی میکنی ، خوب مینویسی ، ولی امان از وقتی که فقط سیاسی محض بنویسی ، اون وقته که مالکریم رو به تگزاس ربط میدی. نظ من در مورد این پست شما ، منفیه ، چون طراز ترامپ و آمریکا ، طراز خامنه ای و ایران نیست و نمی توان آنها را اینهمانی کرد ، ما نزدیک به صد در صد درگیر مشکلاتیم در دسته سبک وزن و آریکا فوقش سی درصد مشکلات داره در دسته فوق سنگین ، تازه همه میدونند اختلاف سطح توقعات و تعربف زندگی بین جامعه آمریکایی و ایرانی رو ، سراغ این آپشن ، دیگه نمی روم.

ناشناس گفت...

سلام
مطلب بسیار جالبی بود. خیلی خوب پرداخته شده بود. ممنون از شما
ارادتمند-یزد

ناشناس گفت...

خسته نباشید تیمسار عزیز.
میخواستم اگر لطف کنین و مختصر توضیحی بفرمایید که چطور بوش و امثالهم باعث گسترش ایدولوژی خامنه ای شدند و اینکه چرا اونها رو غیر لیبرال خطاب میکنی، بسیار ممنون میشوم.
برقرار باشید و سالم و تندرست.

ناشناس گفت...

تیمسار عزیز در مورد کامنت "تاثیر داعش" تان میخواستم فقط اشاره کنم که حساب مردم ایران را از خامنه ای جدا کنید که گفته مردم ایران زیر بار تهدید نمیروند که منظورش خودش میباشد و تجربه تاریخی نشان داده که اتفاقا" آخوندها را هروقت رو دادی و راه برایشان باز کردی حد و حساب سرشان نمیشود اما هر وقت توی سرشان زدی سربزیر میشوند. آخرین نمونه اش هم تحریمها. در مورد این هم که الآن فصل سرمایه گذاری و رفتار ملایم با آخوندها میباشد نیز باید بگویم این علی شیره ای حاضر نشد بر جسد اکبر حاضر شود مگر اینکه خاتمی آنجا نباشد. حالا با این کثافات سپاه و خاتم الانبیا و الاآخرکدام عاقلی حاضر میشود جواب سلام این دزدان را در جهان بدهد تا چه رسد به سرمایه گذاری. بعد هم کدام اصلاح طلب؟ لطف کنید چند تا را نام ببرید.من طرفدار راه حل نظامی نیستم اما با آخوند باید با زور حرف بزنید.

Dalghak.Irani گفت...

برای پاسخ به پرسش هایی که مطرح کرده اید برخواهم گشت بزودی. اما فعلاً متمکزم به راهپیمایی فردا. نه در مورد تعداد شرکت کننده - که همیشه مورد مناقشه های پایان ناپذیر است - بلکه سمت و سوی شعار ها و پلاکاردها و تراکت های و احیاناً پرچم یا تندیس سوزان ها علیه امریکا. ادبیات این مقابله می تواند تا حدود زیادی از سمت گیری ایران و امریکا را توضیح بدهد! یا...هو

ناشناس گفت...

سلام
دلقک یکی از کامنت گذاران مطلبی درباره تحلیل شما گذاشته بود که در بعد سیاسی تحلیل ها قوت ندارد کاملا با ایشان هم نظر هستم شما از زمان معرفی خودتان کاملا تغییر کرده ایید خودتان بهتر میدانید که اخرین رفتن شما کاملا به خاطر مستاصل شدن افکار سیاسی تان و اینکه هیچ دری باز نمیشه و خامنه ایی در زمین گیر کردن همه دست بالا را داشتو شما هم خسته شدی از این قدرت او و شتباهات طرف مقابل که باید قبول کنی که اوباما کسی بود که این بلا را سر همه اورد از جمله خودت حال می گویی اوباما ستون فقزات خامنه ایی را شکست تیمسار لطفا بهتر نگاه کن اون ستون فقرات ملت بود که اوباما شکست بازم توجه شما را به مستاصل شدن خودتان باز می گردانم که امدن ترامپ شما را برگرداند ما نه جنگ طلب هستیم نه عاشق وشیفته ترامپ ولی در خیانت اوباما به مردم ایران هیچ شکی نیست و شکی نباید کرد به خیانت ترامپ به ملت ایران
این کلید اینده است حالا معنی این خیانت ها در زمان اوباما و ترامپ یکی نیست

ناشناس گفت...

شما چش مایی تیمسار

آرسین گفت...

تیمسار گرامی،

اینهمانی کردن ترامپ و خامنه ای ایده جالبیست! اساسا همین ایده های عجیب الخلقه شماست که زیباست. اما در عین قوت استدلال ها و نکات تنها یک مطلب است که لازم دیدم بیان کنم. آن هم کرنش خامنه ای در سخنرانی اجباری اش است که شما به احتیاط تاکتیکی برداشت کرده ای نه ترس استراتژیک.
نکته مهم این است که خامنه ای عقب نشینی کرده، دلیلش اهمیتی ندارد. برعکس مهم دلیل کلی عقب نشینی اش است که راه را برای عقب نشینی های پی درپی آینده باز می کند.
خامنه ای با گذر زمان و خصوصا در دولت روحانی به وسط گود کشیده شده -اخص در قضیه هسته ای-. اتفاق میمونی که تابحال رخ نداده بود. حالا خامنه ای بهتر از من و شما می داند هر کلمه فحاشی اش دقیقا چند میلیون دلار برایش آب می خورد!
من هم کاملا با شما همنظرم که این عقب نشینی نه بدلیل اسلحه آماده شلیک امریکا (که ترامپ در بحران جایگیری اش هم مانده) که بدلیل متوجه شدن تبعات رفتار و گفتارش بر وضعیت کشور و مردم است بازهم نه از جنبه اینکه مردم را عددی حساب می کند که بدلیل بقای سلطنت و ملک فرمانروایی اش و رضایت رعیت بطور عام. نشان به نشان حرام کردن اخیر ماشین لوکس برای طلاب! و روحانیون!

و این هنر روحانیست که خامنه ای را پای کار آورده و در عدد و رقم و تحریم و واردات و نفت و مناسبات جهانی واردش کرده و با باز نگه داشتن شبکه های اجتماعی امکان داده که نبض جامعه را زیر دستش را حس کند.

متاسفانه در دستگاه خلافت موجودی داریم به اسم "خاتمی" که نه میمیرد نه زنده می شود! تنها کار مفیدش فراری دادن خامنه ای از بحران و مسئولیت پذیریست. که اگر بگویم او خامنه ای را خامنه ای کرد گزاف نگفته ام. اینقدر که این موجود متملق و ذلیل و فرمانبر است. این روزها هم نقشش شده ظهور در صحنه های حساس بنفع سلطنت سید علی و خفیدن در روزهای دیگر به این بهانه که ممنوع الهمه چی است!

بگذریم. من هم منتظرم که نتیجه کمپین های مجازی آتش نزدن پرچم را ببینم و احتمالا خامنه ای هم. و اینها رمز کرنش خامنه ایست، وگرنه قلچماق تر از ترامپ -بوش- برسرکار بود و روزهای بدتر از امروز خامنه ای زیاد دیده.
مفصل علت عقب نشینی خامنه ای را در وبلاگ نگاشته ام، اما امروز مهم این است که دقیقا از همین نقطه ضعف خامنه ای فشار وارد کنیم. که خوشبختانه -اگر سپاه حرکت خارق العاده ای نکند- مثل دومینو در حال پیشرفتن است.

ناشناس گفت...

دلقک!
هیچ توجه کردی که این مردک کثیف خامنه ای بابت عیان کردن فساد سیاسی، اقتصادی، اخلاقی و اجتماعی در امریکا کنایه تشکر به ترامپ میزند، ولی موارد بسیار غلیظ تر تمامی این فساد ها را در ایران نمی بیند و نمی فهمد. یا در مورد آن کودک ۵ ساله، کودکان بهایی مستاصل را که هم پدر و هم مادرشان صرفابه دلیل دیانتشان در حبس هستند نمی بیند و نمی فهمد. نفرین بر او!

ناشناس گفت...

سال گذشته خودم در راهپیمایی 22 بهمن فقط محض کنجکاوی و سرک کشیدن رفتم. نزدیکای میدان توحید که پیاده شدم بقیه اش را پیاده رفتم تا خیابان آزادی چون راه ماشین ها رو بسته بودند. مراسم فوق العاده خلوت بود و من در عجب بودم که این سایتها و عکاسان حکومتی چطور از حضور چند صد نفری که در خیابان بودند عکسهایی تهیه میکنند که انگار هزاران نفر در مراسم شرکت کردند. نکته دیگری که توجهم رو جلب کرد حضور افرادی با تیپ ها و لباس هایی بود که در حالت عادی در خیابان آزادی و نقاط مرکزی تهران دیده نمی شوند. مثل زنان چادری. به هر حال با توجه به عکس هایی که از مراسم های سالهای قبلی دیده بودم و شرکت خودم در زمان دانش آموزی به این نتیجه رسیدم که شاهد خلوت ترین مراسم تاریخ 22 بهمن هستم. اما امسال گویا رکورد سال گذشته هم شکسته شده و این به برکت مدیریت امام زمانی امام خامنه ای و خورد شدن استخوان های مردم زیر فشار اقتصادی و ناامیدی مطلق از اصلاح این حکومت است. فیلم ها و عکس های مراسم امسال رو از لینک زیر از سایت بالاترین ببینید:

خلوت ترین و کم جمعیت ترین راهپیمایی سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در تهران:
https://www.balatarin.com/permlink/2017/2/10/4429763

Dalghak.Irani گفت...

اما یک خط هم راجع بفرمایش آرسین عزیز بنویسم که از عقب نشینی خامنه ای گفته است و من هم موافقم و از سه سال پیش مرتب درحال انفعال استراتژیک خامنه ای مطلب نوشته ام. اما عقب نشینی خامنه ای هنوز هم یک انفعال محض است و نه عقب نشینی فعال. من بارها گفته ام که جمهوری اسلامی بعد از آمدن روحانی و بویژه در جریان مذاکرات و توافق برجام به نوعی بن بست استراتژی رسیده است که از استراتژی خامنه ای مبتنی بر منافع ایدئولوژیک عقب نشسته اما استراتژی منافع ملی را جایگزین آن نکرده است. و اینک سه سال است در خلاء استراتژی سیاست خارجی فریز شده و خامنه ای منفعل نشسته که دری به تخته بخورد و او دوباره برگردد به همان استراتژی مکتبی شکست خورده. شاهد بوده اید که همواره انتقادات تند من بروحانی کند بودنش در جایگزین استراتژی منافع ملی بجای استراتژی شکست خوردۀ خامنه ای بوده و الا من هم متوجهم که بطور طبیعی بعد از منتفی شدن بمب اتم خامنه ای منافع ملی راه خودش را باز خواهد کرد در استراتژی خارجی ایران. اما با این کندی که روحانی فرصت سوزی کرد و می کند نیاز ما به تغییرات عملی نخواهد شد و یکی مثل ترامپ می آید و روز از نو و روزی از نو. ترامپ هم که تقریباً مطمئنم با این دست خطی که پیش گرفته جز به تقویت موضع خامنه ای بهیچ دست آوردی نه برای ایران و نه برای امریکا نخواهد رسید. ترامپ با رجزخوانی بی بنیاد دارد ایرانیانی را که منفعل و خنثی بودند در برابر حکومت تشجیع می کند به رفتن بسوی خامنه ای و نه برخاستن مثبت علیه خامنه ای. آخرش هم گفتم بهیچ کجا نخواهد رسید مگر اینکه نهایتاً به ایران حمله کند که هرچند امری مطلقاً بعید است اما حتی اگر این اتفاق بیفتد امریکا ضرر خواهد کرد و ایران هم نابود خواهد شد. البته که تامپ نه دستاویزی برای جنگ دارد و نه تحریم های یکطرفه اش - جز تضعیف جامعۀ مدنی ایران - سودی برای رژیم چینج در بر خواهد داشت. چون ترامپ می خواهد با ترساندن دنیا از خودش همکاری دیگران را در تحریم ایران جلب کند در حالیکه همکاری از روی ترس همان نسخه ای نیست که اوباما ایجاد کرد با احترام متقابل و همکاری از روی رغبت. تازه چین و روسیه هم مانع عمده ای بر راه ترامپ خواهند بود. نمی دانم خدا کند - بغیر از جنگ - تحلیل دوستان خوشبین به ترامپ محقق شود و خامنه ای مجبور به عقب نشینی فعال شود و حکومت انقلابی را بحکومت متعارف متحول کند. اما من خوشبین نیستم و معتقدم که اگر قرار باشد اتفاق مثبتی جوانه بزند تنها در صورتی ممکن است که خامنه ای داوطلبانه مثل فیدل کاسترو کنار برود و برادر خواهری کمی کمتر متحجر رهبری جمهوری اسلامی را بعهده بگیرد. یا...هو

توضیح:
کامنت بالا پاراگراف آخر کامنت بسیار مفصلی بود که دیشب - 12 ساعت پیش - نوشتم و پاسخ هم آن دو عزیز مخالف رادیکال و موافق رادیکال خامنه ای بود که هر دو مرا متهم به عدول از گذشته ام کرده اند و آنجا گفته بودم که همین دو کامنت متضاد می تواند نشانه ای باشد از اینکه من تغییر نکرده ام و البته جزییات زیادی هم داشت در دنباله. بخش بعدی هم مربوط بود به سؤال لیبرال بودن جمهوری خواهان امریکایی و علت ادعایم در خدمات محافظه کاران امریکایی به گسترش انقلاب اسلامی و سیاست های منطقه ای خامنه ای که خیلی زیاد بود و خلاصه تر از آن نمی شود که اینجا اشاره بکنم. بخش آخر هم مربوط به کامنت آرسین بود که در بالا آوردم. چون کامنت خیلی حجیم بود هنگام فرستادن قبول نکرد سیستم و من مجبور شدم بخش آخر که مربوط به آرسین بود را سیو و حذف کنم تا ر کامنت بعدی بفرستم. اما موقعی که کامنت اصلی را مجدداً فرستادم سیستم ارور داد و کل کامنت و نوشته ام حذف شد. من هم که یکی از دلایل وبلاگ نانویسی ام نداشتن حوصله و وقت برای مشارکت در کامنت دانی است بسیار ناراحت شدم و رها کردم. حالا کامنت آرسین را فرستادم که بگویم من پاسخ دیگران را هم داده بودم و نشد اگر بازهم فرصت کردم کامنت دیگری خواهم نوشت انشاءالله. یا...هو

ناشناس گفت...

دلقک عزیز ، بالآخره نفهمیدیم در چند سال اخیر ، آیت الله خامنه ای در مواضعش پیشرفت کرده یا پسرفت ، نشانه های عینی این تغییرات چیست و عاملش چه بوده ، تحرکات جامعه مدنی ایران یا فشارهای غرب ؟ و برای اینکه این انگور ، شراب شود و سرکه نشود ، چه بازه زمانی باید منتظر ماند ، یکسال ؟ پنجسال ؟ ده سال ؟ پنجاه سال ؟ یک قرن ؟

ناشناس گفت...

آدم احساساتی هستم مثل انقلابیون 57 حاضرم قمار کنم روی جنگ ترامپ به شرطی که اگر نیرو روی زمین نمیاره قشنگ بمبارون بکنه و از قم شروع کنه بره تا تاسیسات نفتی جنوب! ایران هم حاضرم نابود بشه، یهو بهتره تا اینکه ذره ذره نابود بشه تازه در این نابودی همه با هم خواهیم مرد و به عدالت خواهیم رسید، آرزو و خواست من این است از پرزیدنت ترامپ که اول تحریم شدید کند و بعد هم بمباران مراکز هسته ای و صنعتی و کار ان ها را با ما یکسره کند. امیدوارم بلوف نزده باشد

ناشناس گفت...

من یک خوزستانی هستم و به عنوان کسی که کودکی و نوجوانی و جوانیش در انقلاب و جنگ نابود شد؛ بسیار از پرزیدنت ریگان جمهوری خواه متشکر و سپاسگزارم که دخالت فعال خود در سال 66 و 67 باعث پایان یافتن جنگ شد.
چند سال است که خواننده این وبلاگ هستم و با اجازه دلقک می گویم که لپ کلام دلقک این است که پایان جمهوری اسلامی تنها از دو راه است. استحاله از درون یا جنگ خارجی.
اما دلقک جان. شما خود در دوران انقلاب شاهد ایدئولوژی جناح قبضه کننده و مصادره کننده انقلاب و حاکمین فعلی جمهوری اسلامی بوده اید. دیگر انتظار چه استحاله ای را دارید. اصولا کدام فرد است نماینده راستین آن ایدیولوژی باشد؟ آیا خامنه ای است؟ کسی که در مقابل فساد مالی می گوید که پرونده را کش ندهید. به هیچ کس و ناکسی حساب پس نمی دهد. آیا چنین شخصی و جماعت آخوند دولتی و نان مفت خور اصولا پایبند چیزی هستند که بخواهند دچار دگرگونی شوند؟ آیا خامنه ای فعلی مشابه لنین و تروتسکی است؟

ناشناس گفت...

جناب تیمسار عزیز

سوال در مورد لیبرال بودن دموکراتها و غیر لیبرال بودن جمهوری خواهان رو من پرسیده بودم.ممنونم که نوشته بودین جواب رو و حیف شد که نتونستین به علت خطای سیستم اونو منتشر کنین..

پیشنهاد میکنم همیشه کامنت یا پستتون رو ابتدا تو یه فایل ورد بنویسین و سیو کنین. بعد از اونجا میشه تو بلاگتون پیست کنین...ویرایش کردنش هم راحتتره..اگه هنگام انتقال به بلاگ سیستم خطا داد شما فایل رو سیو شده دارین.

مطمینم حضرتعالی اشراف کامل به افیس-پی سی دارین.

سربلند و سلامت باشین