1- در میان چندین و چند موضوعی که می توانم بنویسم با رنگ و بوی سیاسی و اجتماعی که در رأسش رفتار سیاسی امریکا با دونالد ترامپ و مقایسۀ تطبیقی آن با رفتار اجتماعی ایرانیان با عباس جدیدی است. و این مژده را ثابت کنم که خرد حسی توده بیدار شده و "نه به دروغ و توجیه" فرزند مبارک آن شده است؛ بهتر دیدم تا موضوعی حقوق بشری را انتخاب کنم که هم ستایشی از اوباما کرده باشم در این آخرین روزهای ریاست جمهوریش؛ و هم یادی آورده باشم از رنج پناهجویان ایرانی گیر افتاده در بی رحمی و بی توجهی دولت استرالیا؛ و هم تشکری کرده باشم از دست ظریف ایرانی پشت این اقدام جان کری؛ اگر درست تشخیص داده باشم. زیرا نوشتن در حوزه های معرفتی و تخصصی دانش محور نه خودم را قانع می کند و نه شما را راضی. زیرا معرفت من حسی است مثل پیامبران و خواستۀ شما هیجانی از نوع بزن بزن روزمره؛ و لذا در موضوعات آکادمیک اعتماد کافی تحصیل حاصل نیست نه بنام و نه به عنوان و نه به جایگاه یک وبلاگ فکسنی در طرف من و نه حوصله و فکر دقیق در فلسفۀ پدیده ها از سوی شما!
2- اما موضوع از این قرار است که خبر خیلی خوبی منتشر شده است که دولت های امریکا و استرالیا توافق نامه ای را امضاء کرده اند؛ که بر مبنای این توافق تعدادی از پناهجویان گیر افتاده در کمپ های بسیار خطرناک و زندان مانند جزایر پاپوآ گینه و جزیرۀ نائورو به امریکا منتقل شوند. حتماً می دانید که این دو کمپ پناهجویان مدت هاست در صدر خبرهای ناراحت کنندۀ جهان و سازمان های مختلف حقوق بشری است و دولت استرالیا بشدت زیر بار انتقادات نقض همۀ مقررات و قوانین بین المللی در مورد رعایت حقوق پناهجویان قرار داشته است. و این را هم تأکید کنم که اکثریت پناهجویان نگهداری شده در این دو اردوگاه ایرانی و افغانی هستند و قصد پناهندگی به استرالیا را داشتند که از سه سال پیش بلاتکلیف و سرگردان زندگی بسیار سختی را - در حد تجاوز و قتل و ... - می گذرانند.
3- اما توافق امضاء و نهایی شده بین دولت امریکا و استرالیا می گوید که دولتین مزبور متعهد شده اند که تعدادی از 1500 پناهجوی نگهداری شده در اردوگاه های پیش گفته به کشور امریکا منتقل شوند. واقعیت این است که من به عرف چنین اقداماتی اشراف ندارم و نمی دانم چرا دولت امریکا پیشقدم برای حل این مشکل استرالیا شده است و داوطلبانه تعدادی از این پناهجویان را به خاک خود می برد. اما فارغ از علت یابی و انگیزۀ دولت امریکا در این اقدام - بنظر من کمی نامتعارف - من از این خبر بسیار خوشحال شدم و امیدوارم که باعث نجات تعداد بیشتری از پناهنجوهای ایرانی از جهنم سه سالۀ اخیرشان بشود. زیرا بدیهی است که بسیاری از این پناهجویان که عقبۀ فامیلی در استرالیا ندارند از رفتن به امریکا بجای استرالیا هم استقبال خواهند کرد و هم نفع خواهند برد.
4- اما همۀ انگیزه ام از پرداختن به این موضوع ابراز خوشحالی ام از پایان رنج این هموطنانم نبود. بلکه یکی دیگر از انگیزه هایم از این حس قوی می آید که در پشت این توافق جان کری با وزیر خارجۀ استرالیا یک دست دوستی نامریی و ظریفی هم می بینم که هم دلم می خواهد ابراز کنم و در عین حال اگر چنین است از این دست تشکر کنم. درست حدس زده اید و این دست ظریف را من دست محمد جواد ظریف وزیر خارجۀ ایران تشخیص می دهم. واقعیت این است که من هر وقت جان کری و خانم موگرینی را می بینم در اغلب اوقات محمد جواد ظریف را هم در قاب تصویر آنان حاضر و ناظر می بینم. و احساسم از همان هنگام مذاکرات برجام این بود که این سه نفر فارغ از مأموریت های سیاسی مهمی که بین قطب های سه گانۀ "امریکا - اروپا - ایران" دارند و انجام وظیفه می کنند؛ نوعی از همبستگی روانی و شخصیتی و عاطفی هم با یکدیگر دارند.
5- اینک و با توجه به توافقنامۀ جان کری با استرالیا تقریباً مطمئن هستم که ظریف هم در شروع و بثمر رسیدن این توافق نقش مؤثری داشته است. منظورم به نقش سیاسی و پست دولتی ظریف نیست. بلکه باورم این است که ظریف خارج از کانتکست سیاسی خود از همان رابطۀ عاطفی و دوستی صمیمی اش با وزیر خارجۀ امریکا از او خواسته که برای این بچه ها یک اقدامی بکند. نه اینکه کل ماجرا بدرخواست شخصی - نه شخصیت حقوقی - ظریف انجام شده باشد. بلکه اول چنین امکانی - مثلاً مطرح شدن کشور ثالث در مذاکره با استرالیا در بارۀ سرنوشت پناهنده ها - مطرح شده و جواد ظریف هم در نقش یک همشهری بخشی ایرانی این پناهجویان - و تأکید می کنم نه از موضع وزیر خارجه - مشوق و درخواست کننده از جان کری بوده است. و از او تشکر می کنم. یا...هو
۲۴ نظر:
خوب یا بد جان کری رفت و جان بولتون با باتوم اومد برای اقای ظریف.
اعصابتان بهم نریزد. چون من اینقدر هم سیاسی و مبارز نیستم و انتظار غنودن در آغوش این یا آن را نداشته اید تا کنون و نداشته باشید بعد از این. من بدون اینکه اتهام سکس ورکری را بپذیرم اما از آغوشی به آغوشی را عادت دارم بنفع و سعادت ایرانیان. چه پذیرش پناهجویان باشد توسط کری و چه سربریدن خامنه ای باشد با بولتون. یا...هو
با سلام
تيمسار ما ايراني ها شديم مار گزيده از ريسمان سياه و سفيد مي ترسيم و از طرفي ٩٠ درصد افكار در رابطه با سياست اخوند ها به اشتباه رفته البته منظورم شكست انها هاست بنابر اين داريم خودمان را به عناوين مختلف گول مي زنيم مثلا داماد جان كري ايراني شايد ظريف كاري نكرده باشه و اين كار اقا داماد شريف نه ظريف
در ضمن اوباما اگر چه انسان خوبي بود ولي اين دليل
رييس جمهور خوب بودن نيست چرا البته شما بهتر مي دانيد براي مثال در زمان خدمت من دو فرمانده داشتن
اولي برادر شهيد قران در جيب تا كوچك ترين چيزي مي ديد دست به خودكار مي برد يك ماه اضافه خدمت توي پرونده ولي دومي كه درود به شرفش افسر گارد بود وهر كسي كار اشنباهي مي كرد البته اگر كار خيلي بزرگ بود
يك كشيده كوچك در كناري و مي گفت دادش نكن ومن ديدم در مدت كمي قرارگاه ما بهشت شد جايي كه همه
مي خواستند فرار كنند شده بود كويت شما خودت نظامي هستي مي داني كه فرماندهي دل سوزانه يگان را خواب خواهد كرد و اين عين كار اوباماست كه ندانسته و با خوبي هايش خاورميانه را به اتش كشيد و حد اقل تا ١٠ سال اينده در اتش جنك نمي خواهم رياد طولاني شود
ولي دنيا احتياج به فرمانده قوي دارد و ما ايراني ها احتياج به ياد اوري هرروز تاريخ
چه رویایی و فانتزی !!
صلح جهانی یعنی گل و بلبل و زیبایی و ظریف و جان کری چیزهای بسیار خوب دیگه البته یک ضمیمه هم دارد: صلح جهانی یعنی خون و خونریزی و کثافت و سر بریدن و با تبر قطعه قطعه کردن یک انسان. تامل فرمایید تا بیشتر از اهالی صلح جهانی بگویم:
صلح جهانی یعنی صلج و صفا و جنگ اخی هست و باید همه صلح کنیم و جنگ نکنیم و جان کری و دکتر ظریف و دکتر روحانی آقای دکتر خاتمی و بسیاری دکترهای وزارت ساخته و یک کاخ سفید پر از دوستان نایاک
در صلح جهانی زیر میزی یک امضایی داده می شود برای اهالی صلح طلب در ایران پیوست برجام
در این قسمت که پابلیک نشده صلح جهانی برای عزیزان صلح طلب ایرانی حق ویژه ای می دهد که دخالت در کشورهای منطقه کند و ایالات متحده نه تنها مانع نشود که هرگاه صلح طلبان ایرانی و متحدین شیعه به بن بست خوردند هواپیماهای صلح طلب باراک اوباما بیافتند به جان صغیر و کبیر و همه را از دم تیغ بگذرانند تا حشدی ها و حزب الله صلح طلب تخته گاز جلو بروند و صلح جهانی پایدارتر شود
به بیانی دیگر صلح جهانی خوب است ما هم خوبیم ظریف هم که ته ته ته صلح جهانی است اما اوباما به حکومت ایران اجازه می دهد که قتل عام بسیار بزرگی در عراق و سوریه انجام دهد و اگر حشدی ها به مشکل خوردند یا روسیه نتوانست جلوی معارضین درآید قشون آمریکا جور ایران و روسیه را بکشد
به بیانی دیگر شارلاتانتر و جنایتکارتر از این صلح طلب ها مادرگیتی به خود ندیده
خواهشا از من مثال بخواهید تا یک به یک تقدیم کنم تا سیاه روی شود شارلاتانی که در کاخ سفید نشست و دنیا را به آتش کشید
امثال کارتر و اوبامای نگران از حقوق بشر بودند که ایران و سپس منطقه خاورمیانه را به خاک و خون کشیدند.
ترامپ وقتی می گوید داعش را هیلاری کلینتون و در اصل باراک اوباما به جان مردم منطقه انداخت درست می گوید. کارتر که بسیاری از مردم ایران از سیاست مخرب او آگاهند و در عهد فعلی اوبامای بی عرضه و به قول رئیس جمهور کشور قدرتمند! فیلیپین حرامزاده(خاک بر سر آمریکا!)
سخنرانی اوباما در دانشگاه الازهر مصر روشن کردن فیتیله بمب نابودی منطقه بود.
شما که دست ظریف را می بینید (بدون هیچ شاهد و سند و مدرک و فقط به اتکای قوه بصیرت و تصورات خودتان) چطور فساد قالیباف و رئیس قوه قضاییه را با آن همه سند و مدرک ندیدید؟ جالبه مدام از معترضان سند و مدرک طلب می کردین! در مورد رئیس قوه قضاییه که یک وزیر و یک وکیل هم مصاحبه کردند و تلویحا حساب های جناب لاریجانی رو تایید کردند. فکر نمی کنید افشای فساد جناب ایشان، برنامه ای از طرف تیم روحانی یا حتی خود خامنه ای بوده باشد جهت از میدان به در کردن لاریجانی به عنوان کاندیدای بالقوه رهبری تا مانعی سر راه رهبر شدن "آیت الله" رئیسی تندرو و مبتلا به مالیخولیای "دشمن" (درست مانند خامنه ای) (از طرف سپاه و خامنه ای) یا رهبر شدن حسن خامنه ای (از طرف تیم روحانی-رفسنجانی) ایجاد نشود؟. به خصوص که جدیدا خبری هم منتشر شد از بیعت برخی فرماندهان سپاه با لاریجانی.
سخنرانی خامنه‌ای را فقط در حد خبر بی بی سی دیدم ولی پوز خند خامنه‌ای وقتی درباره علی السویه بودن نتیجه برای خامنه‌ای و خیر ندیدن ایشان از آمریکا بود؛ بیشتر شبیه زهرخند بود. امیدوار هستم جام زهر سوم حکومت و جام زهر دوم خامنه‌ای در راه باشد.
یک موضوع خارج از بحث :
وکلا و فعالیت حقوق بشر بهتر است دنبال سیاستمدار شدن نروند و از جایگاه یک فعال سیاست را دنبال کنند. منظورم امثال کارتر و خواجه اوباماست.
امیدوارم که ترامپ به وعده خود عمل کند و با ایزارهای غیر نظامی موثر که در اختیار دارد ریشه بی ثباتی منطقه که در خیابان پاستور قرار دارد را هدف قرار دهد نه مانند اوباما که پهپاد خود را به جنگ چند موتور سوار ریشو در کوههای دورافتاده افغانستان می فرستاد.
بله زمانی فرمانده طالبان را در راه بازی از ایران هدف قرار می دهد ولی با مشاور طالبان و القاعده در خیابان پاستور کاری ندارد
حسن عباسی: دلیل اصلی خشک‌شدن سدهای کشور، بالا بودن “معصیت” است! این اقا (اقا خیلی زیادیش است) تئوریسین این حکومت قمر در عقرب است. ادم چه بگوید؟ اقای تیمسار جان مادرت تو با این موجودات چگونه می خواهی اینده ای برای این کشور متصور شوی؟ اصلا اینا کی اند؟ از کدام کره امده اند؟ والله اگه اندوه لبنان و فلسطین اینها را کشته. اندوه و غم و غصه اینها هم ما رو کشته.من معتقدم با این فجایعی که اینها مرتکب شده اند و با افکار ابلهانه ای که باعث تقریبا صد تا صد و پنجاه سال عقب ماندگی در ایران شده اند. اگر روزی تقی به توقی خورد و اوضاع عوض شد باید سر اینها را به همان جایی کرد که از همان جا امده اند. تا این همه گه زیادی نخورند و کشور و مردم را به فنا ندهند. شاه اگر مستبد بود لااقل کشور و مردم را به فنا نداد.اینها مستحق صد بار اعدام در ملاء عام هستند و شوخی هم ندارد.چون خیلی ضرر زده اند.خداییش خیلی.
آب را در سرشاخه های کارون و دز و کرخه توسط پیمانکاران قرارگاه خاتم سپاه جهت صنایع و پسته کاری و ام القری کردن قم و.... منحرف می کنند و به معصیت مردم ربط می دهند.
در شهرستان... کشاورزان به مسولین آب منطقه اعتراض می کنند و جلو سازمان تجمع. مسولین دست به دامن امام جمعه می شوند. مردم معترض را جمع می کند و کبود آب را به دیشهای ماهواره و زکات ندادن مردم ربط می دهد و مردم معترض را بدهکار و روانه خانه می کند.
و صد البته که نرود میخ آهنین در سنگ
از قرار شما هم تحت تاثیر حس پیامبرگونه اتان برای خلاصی از وجدان به رهایی تنی چند از هموطناتان ؛ در تلاش برای مطهر کردن خویش میباشید.
حقیر هر از چند گاهی به سیرکت می آیم و تماشا میکنم تلاش دلقکان را برای مطهر شدن . وجدان را چه میکنید دز پس این همه واژه رنگ به رنگ !!!!!
و به روال ترس وشرم و خجالت همیشه دستمایه ای است از بر تو چون نهان جرثومه نهاد.
تیمسار ، به نظر شما اگر ترامپ به نحوی زیر میز بازی بزند ، عکس العمل سریع ایران ، بقول شمخانی ، چه می تواند باشد ؟
اقای رهبر در حالیکه در درون می خندید، گفت برای ما فرقی نمی کنه ترامپ باشه (بشکن زیر عبا) یا هیلاری! همین خودش از فاجعه ترامپ خبر می ده و نیازی به تحلیل نیست. ایندفعه اقای رهبر برای ارتش کفن پوش بیست میلیونی اربعین! هم سخنرانی کرد.
من خودم هنگ کرده ام و زبانم بند آمده. از احمدی نژاد طرفداری می کردم که جمهوری اسلامی را داغون کند ایران را داغون کرد. حالا می ترسم از این دایناسور امریکایی حرف بزنم بجای خامنه ای ایران و جهان را با هم نابود کند. جرأتش را ندارم که حرف همۀ دنیا را چرت بدانم و بگویم ترامپ قاتق نان خواهد شد برای ایران بجای قاتل جان برای جهان و امریکائیان. اگر حالم خوب شد و از این شوک بی حسی درآمدم شاید نظرم را نوشتم. فعلاً فقط می ترسم. همین. یا...هو
و رسالت من این خواهد بود
تا دو استکان چای داغ را
از میان دویست جنگ خونین
به سلامت بگذرانم
تا در شبی بارانی
آن ها را
با خدای خویش
چشم در چشم هم نوش کنیم
مرحوم حسین پناهی
جان بولتون: تنها راه‌حل درازمدت برای ایران «تغییر رژیم» است
http://www.radiofarda.com/a/f7-Bolton-over-long-term-solution-for-iran/28126946.html
ظريف سياستمدار بسيار قابلي است ولي حفظ منافع ايرانيان مقيم خارج به خصوص كمك پناهندگان به غرب در فهرست دستاوردهاي او نمي گنجد. و ديگر اينكه، از رفتارهاي خامنه اي در چند ماه و سال آينده معلوم مي شود كه تاثير انتخاب ترامپ بر سياست جمهوري اسلامي چه بوده است. بايست قدري صبر كرد كه شب دراز است و قلندر بيدار.. اما من، بيمناكم! بيمناك!
افشا کننده فساد را اماله کنید!
آقامحمدخان قاجار به علت افراط در خوردن دچار بیماری معده شد. طبیب آوردند. و طبیب با توجه به امکانات آن زمان اماله (تنقیه) تجویز کرد. اماله وسیله ای به شکل قیف است که انتهایی دراز دارد و نوک آن کج میباشد مایعات روان کننده به وسیله آن از پایین به روده بیمار وارد می گردد آقامحمدخان که فردی متعصب بود و اماله را باعث تحقیر و توهین به خود می پنداشت فریاد زد: چه کسی را اماله کنند
حکیم ترسید و گفت: هیچ قربان گفتم بنده را اماله کنند تا شما خوب شوید.
آقامحمدخان بدون تفکر و شاید از روی عصبانیت دستور به اماله حکیم داد.
در همین زمان درد معده شاه قاجار نیز فرو کش کرد. شاه این را به فال نیک گرفت و از آن به بعد هر گاه آقا محمدخان مریض می شد دستور می داد طبیب را دراز کنند و طبیب بی چاره مجبور بود در حضور شاه اماله شود.
مملکت ما هم امروز همینطور اداره میشود.
هر گاه فسادی برملا میشود، دستور می رسد که افشاکننده را دراز کنند و اماله نمایند تا فساد از مملکت رخت بربندد.
به حول و قوه الهی هر روز موارد فساد در مملکت کمتر میشود. همینطور پیش برویم نه خبرنگار سالمی باقی میماند، نه فسادی!
جان بولتون می خواهد با مریم رجوی "رژیم چنج" کند! یعنی اگه شهاب سنگ بخوره توی قم و همه آخوندا هم ذوب بشن، خود مردم ایران حاضر نمیشن مریم بشه پرزیدنت! من نمی دونم کدوم گروه "غیر دموکراتیکی" دیگه ای داریم که آلترناتیو باشد، مزخرفات اینها اصلا عملی نیست مثل ساختن دیوار در مرز مکزیک و... فقط شاید ایران را تحریک کنند و خوراک تبلیغاتی بسیج هم جور شود، اینقدر اوباما بزرگوار بود که بسیجی ها کهیر می زدند و خدا خدا می کردند تا مرتیکه صلح نوبلی زودتر بره و خدا ترامپ را به این ها هدیه داد.
"زبانم بند آمده"
اشکالی نداره! زبان خیلی گنده هاش هم بند اومده دیگه شما که سهل است (البته جسارت نشود به تیمسار مملکت با آن همه درجه و ابهت). زبان مقام عظما هم بنده اومده و نتونسته بگه که از انتخاب ترامپ شاد شده یا عصبانی! البته کمی بند آمدن زبان شما برای ما غیرمنتظره بود چون ماشالله تا جایی که ما دیدیم زبان شما همیشه می چرخید و هیچ وقت بند نمی اومد. آن زبان تند و تیزتان بعلاوه ابهت نظامی و تیمساری تان شما را ترسناک کرده بود که با بندآمدنش ترس ما هم رفع شد! البته ما منتظر هستیم و لحظه شماری می کنیم زبان تان باز شود و کمی تحلیل برای مان بنویسید تا ما متوجه شویم بالاخره این ترامپ چه نوع موجودی است و ما با چه چیزی طرف حساب هستیم و چه خاکی تو سرمان باید بریزیم. سیاست های او چه خواهد بود جمهوری اسلامی چه واکنشی نشان خواهد داد و در نهایت داخل ایران و مردم بیچاره که همیشه بازیچه بازی های سیاسی بوده اند چه بلایی سرشان خواهد آمد؟ آیا برای مردم خوب خواهد بود یا بد؟
یه احتمال دیگه هم هست که اقا ترامپ واقعا به ایران حمله کنه، چون کابینه اش همشون جنگ طلب های بازنشسته هستند و حمله به یک کشور هم خیلی سریع آمریکا را به "عظمتش!" باز می گرداند. البته خیلی بعیده ترامپ اینقدر ابله باشه، ولی ریاست جمهوریش هم کلا خیلی بعید بود.
توی این همه ناخبری و بدخبری, یک خبر خوب کوچک از بانوان ایران جای خوشحالی داره!
ستایش فدراسیون جهانی تکواندو از دختر ۱۵ ساله ایرانی: مبینا نژاد با اقتدار کامل و بدون از دست دادن امتیاز روی سکوی قهرمانی جهان ایستاد.
"کسی نمی‌تواند تأیید کند این رکورد، جهانی است یا نه. اما همه در بارنابی درباره‌اش صحبت می‌کنند. کسب ۷۳ امتیاز بدون از دست دادن امتیاز. بله درست خواندید. پنج حریفی که در برابر او قرار گرفتند، هیچ امتیازی به دست نیاورند!"
او خود به سایت فدراسیون جهانی گفته است: «تکواندو به قامت نیست، تکنیک است و ذهن. استقامت و توانایی مهم است و از همه مهم‌تر، تلاش خستگی ناپذیر، بارها و بارها.»
http://www.radiofarda.com/a/f7-mobina-nejad-in-world-taekwondo-junior-championships/28128173.html
ارسال یک نظر