۱۳۹۴ شهریور ۹, دوشنبه

دستور صادق لاریجانی قائم مقام خامنه ای برای بازداشت دبیرکل حزب اتحاد ملت عالیست: جنگ در نقطۀ کلیدی!


1- امروز قائم مقام! خامنه ای و رییس قوۀ قضائیه در حالی داشت دومین سخنرانی سیاسی و تهدیدی خود راجع به حجاب زنان را ایراد می کرد که در محلی کمی دورتر از او در تهران شکوری راد دبیر کل حزب تازه تأسیس اتحاد ملت ایران اسلامی! نیز با رویکردی متفاوت در حال زدن پنبۀ نظارت استصوابی شورای نگهبان بود. این جملۀ فشرده و عصارۀ او را دوست داشتم که گفته است: "قانون اساسی حق حکومت و حد ملت نیست. بلکه درست برعکس قانون اساسی حق ملت و حد حاکمیت است". اما اتفاق مبارکی که افتاد و امیدوارم خیلی زود سروته قضیه هم آورده نشود دستور بلافاصلۀ سخنران شبیخون فرهنگی در بی لچکیست و زیبایی و رَنگ و رِنگ و  زندگی و سرخوشی (صادق لاریجانی) دستور بازداشت سخنران دوم (علی شکوری راد) را صادر کرده است. 

2- واقعیت قضیه این است که درست است که روحانی دولت خودش را مثل همۀ دولت های قبل از خودش یک دولت موقت انتقالی می داند و امیدوار است که برخلاف پیشینیان خویش (هاشمی رفسنجانی و خاتمی و احمدی نژاد**) موفق به عبور دادن انقلاب پیر و نکبت 37 ساله به حکومت شود. اما پرواضح است که چنین امری که تاکنون محقق نشده بسیار بعید است در دورۀ روحانی هم محقق بشود. زیرا تبدیل انقلاب به حکومت همان و از دست رفتن اتوریتۀ حوزه و روحانیت و تحجر و خامنه ای همان. زیرا حکومت که تشکیل بشود لاجرم باید بقانون پایبند باشد و چون قانون - بدترین قانون ممکن - دارای پشت زمینه ای از عقلانیت و منطق است - باید باشد - لذا راه بر هر نوع نقلانیت که اساس و بنیاد دین و مذهب و کاسبی روحانیت بر آن استوار است را می بندد. و در چنین حالتی دیگر خامنه ای نمی تواند خودش را یک انقلابی تعریف و هر غلطی که دوست دارد انجام بدهد.

3- خوشحالی بی حد و حصر من از تحرکات بخش ایدئولوژیک حکومت - اعم از تحرک پایداری ها و شورای نگهبان و صادق لاریجانی و حسین شریعتمداری و مراجع تقلید و مجلس خبرگان و جامعۀ مدرسین حوزۀ قم و حامعۀ روحانیت مبارز و امامان جمعه و بخشی از سپاه و ... که در انواع واکنش ها اعم از نامه های رسایی و مقاله های شریعتمداری و سخنرانی های صادق لاریجانی و الاماشاءالله در مقابل بخش عرفی آن (دولت و جامعۀ مدنی) - کمی دیر فهم و متناقض نماست. زیرا هرچقدر به نیروهای عرفی فشار بیاید در حقیقت منجر به بسته تر شدن فضای سیاسی می شود و هرچه بیشتر انقلابی و ایدئولوژیک شدن جمهوری اسلامی را پی آیند دارد. و این ظاهراً باید ناراحت کننده و در جهت خلاف مصالح ملی فهمیده شود. بنابراین دلیل خوشحالی زایدالوصفم از بازادشت شکوری راد - که امیدوارم طولانی هم بشود و افراد بیشتری بازداشت بشوند - را توضیح می دهم.

الف- دلیل اول و مهم خوشحالیم از ارتقاء اختلاف و جنگ بحوزۀ ایدئولوژی این است که بدون فیصله یافتن این اختلاف بنیادین و 37 ساله امکان هرگونه اصلاحی در جمهوری اسلامی صفر است. و اگر صفر خیلی نا امید کننده و تند است تصحیح می کنم به "خیلی کم و بی اثر". زیرا این اختلاف برسر چگونگی تقسیم پست و مقام و از این قبیل جنگ های زرگری نیست. بلکه اختلافی است به اهمیت اختلاف زمین و آسمان و روز و شب. بعبارت سیاسی تر این اختلاف بر سر این موضوع است که آیا جمهوری اسلامی یک حکومت است یا یک انقلاب. اگر انقلاب است پس باید مثل همۀ 37 سال گذشته در بی تعادلی و عدم ثبات - بارزۀ مهم انقلاب - و روزمرگی و هرکی هرکی و شعار و رجزخوانی باقی بماند؛ و در چنین شرایطی انتظار هرگونه ثبات و پیشرفت و توسعه امری بیهوده و دور از عقلانیت و منطق است. و اگر حکومت است باید تن به هنجارهای ملی و بین المللی بدهد و مثل همۀ 200 کشور و حکومت شناخته شدۀ جهان با محوریت منافع ملی - و دیگر هیچ - حل مشکلات دنیوی مردم را سرلوحۀ کار خودش قرار بدهد.

ب- دلیل دوم خوشحالیم به روحیۀ تکنوکرات روحانی و دولتش برمی گردد. اینان که همه زیر شاخۀ تفکر هاشمی رفسنجانی تعریف می شوند؛ معتقدند که باید بدون تحریک ایدئولوژی و با ترکیبی از عقل و نقل - مدرن و سنتی - کارها را جلو ببرند تا از تحریک تحجر مذهبی حاکم و پرقدرت جلوگیری و در عین حال از انفجار جامعه و فروپاشی اجتماعی ناشی از ناکارآمدی حکومت مذهبی جلوبگیرند. و چون این راه تکنوکرات ها بسیار زیاد بطئی و لاک پشتوار است و همواره مورد تهدید بازگشت به نقطۀ اول و روز از نو روزی از نو؛ لذا من موافق - انتخابگر - این راه حل نیستم و علاقه مندم که تندروها روحانی را مجبور کنند که دست از محافظه کاری بردارد و اگر واقعاً در پی تبدیل انقلاب به حکومت است در جلو این متحجران در بیاید.

پ- دلیل سوم خوشحالیم به این برمی گردد که اینک و در این نقطۀ تاریخی؛ کشور ما بیشتر از هر زمانی تا پیش از این آمادگی برداشتن یک گام بزرگ بسمت ایدئولوژی زدایی را دارد. زیرا خامنه ای - بدلایل متعدد داخلی و خارجی - بعنوان پرقدرت ترین عنصر ایدئولوژیک در رأس هرم قدرت از همۀ 25 سال گذشته در طول رهبریش در  ضعیف ترین نقطه قرار دارد و قادر نیست مثل سابق تمام قد وارد جنگ بنفع تندروان متحجر و ایدئولوژیک بشود. بعبارت دقیقتر اگر جنگ ایدئولوژیک - ساری و جاری در همۀ 37 سال گذشته - پررنگ شده و بعرصۀ عمومی کشیده شود، هم روحانی را در مقابل عمل انجام شده قرار می دهد و ناچار وارد بازی می کند؛ و از آن مهمتر حتماً نتیجۀ جنگ - در هر جایی که آتش بس بکنند - بنفع مناسبات آیندۀ حوزۀ قدرت در کشور خواهد بود.

ت- دلیل آخر خوشحالیم اما یک خوشحالی "گور بابای سیاست" است. به این معنا که هر چقدر اختلافات در حوزۀ ایدئولوژی و سیاست بیشتر و عمیق تر شود ناگزیر از توجه و حساسیت کمتر تندروان به حوزه های اجتماعی و فرهنگی مثل آزادی های فردی و سبک زندگی و حجاب و از این قبیل می شود و مردم مدرن و زندگی خواه از زیر ضرب و زور آزار دهندۀ اراذل و اوباش در امان می مانند. لذا خود جنگ سیاسی و ایدئولوژیک فارغ از نتیجه بخش بودن یا نبودنش - که البته خیلی مهم است - نیروهای طرفین را بیشتر در حوزۀ سیاست درگیر و فرسوده می کند و لختی تنفس در جامعه را برای جوانان فراهم می کند. پس اختلاف بیش باد. یا...هو 

**پانوشت: این توضیح مجدد لازم است که همۀ دولت های جمهوری اسلامی موقت و انتقالی بوده اند و هیچکدام هم موفق به تشکیل حکومت نشده اند. در رأس باید از آیت الله خمینی یاد کنم که بیشتر یک اصلاحطلب رادیکال بود تا انقلابی و امیدوار بود که با تعویض شاه و برخی وابستگان درجه یکش حکومت را جمهوری اسلامی کند که بدلیل عدم شناخت از ماهیت انقلاب و چالش های اوایل انقلاب بین نیروهای سیاسی و سپس جنگ موفق به تشکیل حکومت نشد. اما بنی صدر می خواست انقلاب را بحکومت تبدیل کند که حزب جمهوری اسلامی و لجاجت بیش از حد هاشمی رفسنجانی نگذاشت و موفق نشد. خامنه ای که چنین داعیه ای نداشت. هاشمی موفق شد در سه سال اول ریاستش تا اندازه ای حکومت تشکیل بدهد. اما از خامنه ای شکست خورد. محمد خاتمی هم در دو سال اول ریاستش تا اندازه ای موفق به تشکیل حکومت شد ولی بازهم از خامنه ای و تندروان آنروز از هر دو جناح شکست خورد. احمدی نژاد فرق می کرد او می خواست انقلاب را به انقلاب اصیل تر متحول کند. به این معنا که او انقلاب روحانیون را منحرف می دانست و می خواست آن را به انقلاب امام زمان و نمایندۀ حاضرش بر روی زمین (خودش و مداحان) تغییر دهد که او هم از  روحانیت و حوزه شکست خورد.

۳۴ نظر:

ناشناس گفت...

یار محمدخان کرمانشاهی
بله درگیری و بکش بکش شروع شده همانگونه پیش بینی می شد و یکی از عوامل آن خدشه دار شدن اقتدار حاکم بلامنازع است که در قضیه هسته ای پا پس کشید لکن باید این نکته را هم در نظر داشت که حکومت و دستگاه امنیتی به ویژه برادران اطلاعات سپاه در بستن فضا و انسداد سیاسی ید طولایی داشته و دارند تحرک اصلاح طلبان و سخنرانی و سخن پراکنی آنها نتیجتا منجر به بازداشت و فرسایش انرژی آنها شده و از طرفی زمینه را برای رد صلاحیت گسترده در مجلس فراهم می سازد از این منظر نظام چندان هم بد نمی آید که مارها از لانه بیرون بخزند تا سرکوب شوند

ناشناس گفت...

علی شکوری راد با قرار وثیقه آزاد شد.

ناشناس گفت...

ببخشید که موضوع بحث را عوض می کنم ولی شاید سئوال من به نوعی مرتبط هم باشد.
آیا همان طور که بعد از پیامبر اسلام پیامبر دیگری_ البته اثرگذار- نیامد بعد از این انقلاب ایدئولوژیک هم انقلاب دیگری در ایران نخواهد شد.

Dalghak.Irani گفت...

ناشناس عزیز. پاسخ من بشما یک نه گنده است. بعد از سپری شدن این بدبختی دیگر جامعۀ ما بمدار کشورهای با بالای 60 درصد مردم آگاه خواهد بود و در مدار توسعۀ سریع - زیربناهای نیروی انسانیش کاملاً آماده است - قرار خواهد گرفت. و معلوم است که انقلاب فقط مخصوص جوامع ناآگاه و توسعه نیافته است. البته به این ظنز هم اشاره بکنم که گاهی زیاد شنیده می شود که تا جامعه آگاه نشود انقلاب و شورش نخواهد کرد علیه وضع موجود. در حالیکه این جمله ای بشدت غلط است و جامعۀ آگاه انقلاب نمی کند. چون در مسیر به آگاهی رسیدن توده ها مناسبات سیاسی - اجتماعی را هم گام بگام عوض می کند. خلاصه نمی شود هم توده ها آگاه باشند و هم همزمان جامعه عقب مانده و نازمند دگرگونی های دفعی باشد. یا...هو

Dalghak.Irani گفت...

بدیهی بود که شکوری راد خیلی زود آزاد خواهد شد اما همین که با کفالت - و نه وثیقه - هم آزاد شده خودش نشان از بودن پرونده بخاطر امروز و بازبودن آن تا هنگام رسیدگی دارد و حداقل از لاپوشانی حقیقت بازداشتش - طرفه اینکه خود اصلاح طلبان در صدد لاپوشانیش بودند - جلوگیری می کند و واکنش ها را تشدید می کند. خبر مربوط به حرف های صادق لاریجانی را ویرایش مجدد کرده اند در تمام خبرگزاری ها. اگر اصل گزارش هایی که بلافاصله بعد از سخنرانیش منتشر شده بود پیدا کردم حتماً نکتۀ بسیار زیبا و امیدبخشی را خواهم نوشت برای مشتلق خبرنگاریت. یا...هو

ناشناس گفت...

دلقك جان، مقايسه تضاد بين عقلانيت و نقلانيت ، بسيار عالى بود،
ارادت، افشين قديم

ناشناس گفت...

باز هم یک تحلیل تخیلی دیگر مانند داعش برای ایران میجنگد و چند ماه دیگر سرافکنده تر از این تحلیل.این خط این نشان.
حزب الله

Dalghak.Irani گفت...

حزب الله ابله!
این یک تحلیل نیست. بلکه یک گزارش توصیفی از صحنۀ واقعاً موجود است. شما اگر تکه ای از گزارش را درست نمی دانی باید به آن بخش اشاره کنی و دلایل درست نبودنش را ذکر کنی. چرا اینقدر کودنی و هرچه درس می گیری زرتی فراموش می کنی؟ اصلاً برای چه رختخواب پهن کرده ای پشت دروازۀ سیرک و جنب نمی خوری از پشت در و نمی روی پی کار و کاسبی خودت. یادت که نرفته کامنت بی ربط قبلیت که التماس کرده بودی اگر شده چند ساعت هم تأیید کنم و بعد حذف کنم راضی خواهی شد. این کامنتت را هم فقط به این دلیل منتشر کردم که بتوانم بلاهتت را توی رویت بنویسم بلکه یاد بگیری که هر گردی گردو نیست و برای مطرح کردن چرندیاتت در اینجا باید کمی هم قدرت درک مطالب را داشته باشی. یا...هو

ناشناس گفت...

اگر مرا هم مثل دیگران فحش باران نمی کنی می توانی توضیح دهی فرق قرار کفالت با قرار وثیقه چیست که آن را بینه ای قوی برای صدق تحلیلت آورده ای؟ توضیح می دهم که قرار کفالت سبک ترین نوع قرار است که پس از آن قرار وثیقه و سپس قرار بازداشت هستند و ماهیتا هیچ تفاوتی با هم ندارند و هر سه می گویند پرونده در مرحله رسیدگی و آماده سازی برای ارسال به قاضی هستند.

ناشناس گفت...

دلقک جان تو چقدر ساده ای. این بنده خدا التماس میکرده مطلبش درج شود،از صفحه درج پرینت اسکرین بگیرد به رده بالا ارائه کند و مواجبش را بگیرد. قربانت دوستدار

ناشناس گفت...

خدا گر ز حکمت بنندد دری ز رحمت گشاید در دیگری

تاکتیک های شکوری راد و مانند او با راهبردی همراه با پا فشاری از یک روز به روزی دیگر نمی باشد مگر خنیدنِ ( resonate ) حرکت مردم سالاری خواهی در عراق، در ( برای ) ایران ما. چنان چه تا اسفند ماه پیش روی مردم عراق به بیشتر خواسته های خود برسند، کار کنش گران در ایران، از برای رسیدن به مجلسی نه چندان نمایشی، بسیار اثر گذارتر خواهد بود. می توان همین نظر را به مجلس خبرگان نیز گسترش داد.
دشمنی که از ما یک میلیون آدمی گرفت، حال شاید یاری دهد میلیون ها به ما باز گرداند - مصداق شعر بالا.

ناشناس گفت...

لذت بردم از اين نوشته شما
تا كور شود هر آنكه نتواند ديد

كيان

ناشناس گفت...

امروز روحانی و هاشمی را بردند مجلس خربگان، ایت االله یزدی هم همه شبهات این دو عزیز از دست رفته را بر طرف کرد.

ناشناس گفت...

جناب شکوری راد از تاکتیک خیلی نوین اسهال طلبان برای عبور از سد شورای نگهبان هم پرده برداشت، فرستادن تعداد زیادی کاندید به این امید که تعداد اندکی از دست قیچی های شورای نگهبان عبور کنند، مثل دوران جنگ که می رفتند روی میدان مین به این امید که انشالله منفجر نمی شویم!

Dalghak.Irani گفت...

من کسی را فحش باران نکرده ام و نمی کنم. به حزب الله هم فقط گفته ام ابله. ابله هم به کسی می گویند گه بدیهیات یک موضوع یا مورد - همگان دانند - را نداند مثل شما.
در مورد توضیح شما راجع به انواع تضمین های حقوقی پرواضح است که من هم می دانستم و می دانم. و اشاره ام در تصحیح وثیقه نامیدن کفالت برای خوانندۀ قبلی برای این بوده که خواسته ام بگویم که "با اینکه حتی به وثیقه هم نرسیده و شکوری راد با قراری سبک تر بنام کفالت آزاد شده" باز جای شکرش باقی است که صرف بازداشتش ماست مالی و تکذیب نشده از هر دو طرف و پرونده اش در جریان رسیدگی مانده هرچند با سبک ترین قرار. و این چه ارتباطی با گزارش - تو هم مثل حزب الله نوشته ای تحلیل - من دارد و من کجا نوع قرار را بصحت گزارشم مربوط کرده ام. یا...هو

ناشناس گفت...

اوه اوه...بازار فحش وفحش کاری تازه گرم شده،امیدوارم روحانی و هاشمی به سکوت روی نیارند تازه جناب هاشمی پسرت رو ضایع کردند اینقدر بی غیرت نباش یه خاطره ای از امام تعریف کن اخه

Dalghak.Irani گفت...

این هم توضیح خود شکوری راد:

«سلام به همه دوستان عزیز
از پیگیری های عزیزان سپاسگزارم

پرونده مربوط به سال گذشته بود که تعدادی از دوستان مشارکت را احضار و ممنوع الخروج کردند. بعد از کنگره حزب برای تعدادی از دوستان از جمله بنده احضاریه آمد. بعد از تعیین وقت کنفرانس مطبوعاتی با وکیلم آقای دکتر جمال خندان تماس گرفتم که سه شنبه با هم به دادسرا برویم. وی گفت تا دوشنبه بیشتر مهلت نداریم. به همین دلیل مقرر شد بعد از کنفرانس مطبوعاتی برویم. در آنجا وکیل را نپذیرفتند و من تنها بازپرسی شدم. به هیچ وجه ،موضوع کنگره یا کنفرانس مطبوعاتی مطرح نشد. پس از تفهیم اتهام فعالیت در حزب مشارکت و تبلیغ علیه نظام، (دادسرا) قرار وثیقه چهارصد میلیون تومانی صادر کرد که من قادر به تامین آن در آن ساعت نبودم و لذا بازداشت شدم.
به انفرادی بند دوی الف فرستاده شدم ولی ساعت هشت و 20 دقیقه به یک سلول دو نفره منتقل شدم و در نهایت حدود ساعت 9 (شب) آمدند گفتند به خانه زنگ بزن تا بیایند کفالت بدهند و آزاد شوی.»

Dalghak.Irani گفت...

سه نکته را هم اضافه کنم:

1- حرف های اریجینال - قبل از ویرایش بعدی - صادق لاریجانی جمله ای بسیار کلیدی داشت که بلافاصله از متن حرف هایش حذف شد. لاریجانی آنجائیکه از سالن مد شدن خیابان های تهران می نالد بلافاصله هم با عجز و در ماندگی و استیصال اضافه کرده بود که:

"البته در کنارش مردم مؤمن هم هستند".

این نیم جملۀ مکمل حاوی این امر مبارک است که متن خیابان را مدرن ها به اشغال خود درآورده اند و متحجران و واپسگذایان و ناموس پرستان ضد زن فقط در حاشیه و کنار خیابان نمود و ظهور دارند. البته دنبالۀ بغض لاریجانی هم بطور بدیهی این می توانست و می تواند باشد که:

بقیۀ خیابان ها و جوانان و مدرن ها هم فقط بدلیل عدم توان مالی و فقر اقتصادی است که مثل "خیابان های سالن مد" رفتار نمی کنند و همه حسرت و آرزو دارند که کاشکی آنان هم می توانستند مثل خیابان های شما پایتخت تیپ بزنند. و این نشان از اوج نا امیدی و باخت متحجران در حوزۀ اجتماعی است.

مورد دوم برمی گردد به رهبری آیندۀ صادق لاریجانی. می دانم که کیهان وبلاگم را تعقیب می کند و حاج حسین یکی از معدود کسانی است که هم تحلیل های مرا جدی و درست و هم زدن به ریشه ها می داند. چنین بنظر می رسد که شریعتمداری از گنده شدن صادق لاریجانی بشدت دلخور و مخالف با آن است. زیرا روزنامۀ کیهان امروز - و برخلاف همۀ روزنامه اعم از هر طرفی - تنها نشریه ای بود که حرف های لاریجانی را حتی تیتر دهم صفحۀ اول کیهان نکرده بود و بدون کوجکترین اشاره ای به نطق غرای او خبر لاریجانی را در لابلای صفحات داخلی - آنهم بطور ناقص - منعکس کرده است. در حالیکه سراسر حرفها و چرندیات لاریجانی هم تیتر خور بود و هم حرف های دل کیهانی ها و تبلیغات همیشگی شان. مثل شبیخون فرهنگی و دفاع از شورای نگهبان و گز ضد امریکایی و غیره.

مورد سوم هم برمی گردد به اطلاعیۀ دفتر خامنه ای که یکی از معدود دفعاتی است که نقل قول از سوی ایشان در مورد توافق هسته ای را تکذیب کرده و البته بازهم نگفته موافق یا مخالف است و لینک داده به گفته های مبهم همیشگی خامنه ای. اما در آنجا که چند سخنرانی او را برجسته تر معرفی کرده نشانه های "من مخالف این توافق بودم" پررنگ تر است. این اطلاعیه اما فقط بخاطر حرف رفسنجانی صادر شده است که گفته بود توافق هسته ای با اذن خامنه ای بوده و همانطور که جام زهر جنگ بدون موافقت خمینی ممکن نبود جام زهر هسته ای هم بدون تصویب خامنه ای ممکن نمی شد. البته خود خامنه ای هم چند ماه پیش و برای اولین بار از کلمۀ "مسئولیت" استفاده کرده و خودش را مسئول موضوع هسته ای معرفی کرده بود. یا...هو

ناشناس گفت...

احمدی نژاد جالبه همه ازش متنفرن ولی همه میگن بهش رای میدیم اگه دوباره کاندید شه بخاطر ولخرجی هاش!

ناشناس گفت...

شاید لاریجانی خود را در قامت رهبر آینده ببیند، اما بعید می دانم هسته سخت قدرت به این نتیجه رسیده باشد. لاریجانی معایب زیادی دارد. خامنه ای هنگامی که رهبر شد، اکثر مردم راضی بودند چون خامنه ای آن زمان شخصیتی محترم، مودب و اهل شعر و ادب، ساده به معنی نبود کارنامه سیاه مالی و ناطق توانا و همچنین دارای چهره ای نسبتاْ جذاب بود. این ویژگی ها را هیچکدام لاریجانی ندارد. همچنین احمدی نژاد تا میزان زیادی آبروی خانواده لاریجانی را در آن یکشنبه مجلس برد.

ناشناس گفت...

من خیلی نگرانم که یک تصفیه سیاسی هم با طیف روحانی و معتدل ها انجام شود.

ناشناس گفت...

در ضمن دلقک تلویزیون سرافراز خبر بستری شدن شجریان را پخش کرده و او را استاد خطاب کرده است.

عبدالکس قرنه گفت...

دلقک خامنه ای تا زباله دان تاریخ فاصله ای نداره. بخون:
«علی خامنه‌ای٬ رهبر جمهوری اسلامی از فرماندهان قرارگاه پدافند هوایی «خاتم‌الانبیاء» خواست «آمادگی‌ها و گزینه‌های خود را برای مقابله با انواع تهدیدات، به طور دائم ارتقا» دهند.

آقای خامنه‌ای به این فرماندهان نظامی توصیه کرده «باید نقاط آسیب‌پذیر و همه راهکارهای ممکن دشمن را شناسایی کنید و برای مواجهه با تمام آن‌ها راه حل و برنامه مشخص داشته باشید.»
خامنه ای می خواد فیگور انقلابی بگیره اما پشم و پیلش ریخته. نتیجش این می شه که می گه برین از نظر نظامی قوی تر بشین. فردا هم میاد می گه تفنگهاتون رو آماده نگاه دارین. پس فردا هم می گه مخزن تانکهاتون رو از گازوئیل پر کنین. خلاصه حرفایی که ظاهرش انقلابی باشه اما باطنش پوچ و بیفایده.

رامیار گفت...

من واقعاً از این تحلیل آخر تیمسار لذت بردم. میخوام تأیید کنم فوق دکترای ایشان را حسین شریعتمداری شناسی و کیهان شناسی. جداً فکر می‌کنم در میان طیفهای مخالفان نظام جای چنین تخصصی خالی است.
آفرین. از اینکه با این دقت مخالف را تحلیل می‌کنید تقدیر کنم. بسیار عالی. سبب شدید من هم دقت بیشتری کنم در ورق زدن روزنامه ها.

ناشناس گفت...

دقیقه 24
https://www.youtube.com/watch?v=BMkUZ20RTbI&feature=youtu.be

ناشناس گفت...

حسین شریعمداری در سرمقاله امروز کیهان دوباره این مساله رو مطرح کرده که توافق هسته ای باید در مجلس تصویب شود و الا و بلا راه دیگری نیست. مشخص نیست که این خط عملیاتی تصویب در مجلس واقعاْ برای رد توافق هست؟ با قطعی شدن لغو نشدن توافق در آمریکا، آیا مجلس و اصولگرایان می خواهند چنین حرکت عجیبی بکنند؟ اگر واقعاْ اصولگرایان قصدی برای رد توافق در مجلس ندارند چرا بازی رسانه ای و سیاسی را به این سمت کشانده اند که هم اکنون نقطه قوت دولت است و هزاران نقطه ضعف وجود دارد.

ناشناس گفت...

توماس فریدمن در نیویورک تایمز، تحولات هولناکی را برای منطقه خاورمیانه پیش بینی می کند که گوشه آن آینده ایران را نیز درگیر می کند. فرید من می نویسد اگر جنگ شیعه سنی و داعش و درگیری اعراب و کردها همچنین بحران با اسراییل، خاورمیانه را نابود نکند خاورمیانه با خشکسالی و بی آبی مفرط بزودی و خود به خود نابود می شود و چیزی از آن باقی نخواهد ماند.

ناشناس گفت...

حجت‌الاسلام والمسلمین محمدعلی زم در گفت‌و‌گو با خبرنگار ایلنا
در سطح شهر تهران با جمعیت ۱۲ میلیون نفری، دیگر گشت ارشادی وجود ندارد
اونایی که تهرانن بگن راست می گه؟

ناشناس گفت...

درود بر دلقک عزیز. واقعیتش بر جبین این کشور، نور رستگاری نیست چندان. مردم ایران تو چند ساله اخیر، خصوصا پنج شش سال گذشته، فرصت طلب تر و متاسفانه سطحی تر و مادی تر شدن، به جای همدل تر و آگاه تر شدن. یه جورایی از نظر اخلاقی (چه اجتماعی و چه فردی) پست رفت داشتیم بدجور. این رو به عنوان کسی که تو 15 سال اخیر، هر سال یه سفر چند هفته ای به ایران دارم، می گم. گسست فرهنگی - طبقاتی بدجور تو ذوق می زنه تو جامعه. متاسفانه روندش هم رو به بهبودی نیست.
خدا به خیر بگذرونه برای همه.
درود،
پرویز

ناشناس گفت...

"گربه سوزان"

کوچک بودند
برای تیتر بزرگ خبر شدن،
دویست گربه ی سرگردان گرگرفته
که خاکسترشان را باد
به آسمان برد
و مادرترزای مشتعلی
که همچنان
نگران کودکان پریشان خود بود.

روزنامه ها را ورق نزن!
سهم آن فرشته ی بی بال و گربه هایش
تنها دو سطر ساده
در گوشه ی صفحه ی حوادث است.

اینجا برای تیتر یک بودن
باید صعود قیمت نفت باشی،
سقوط قیمت سکه،
یا اکران دولتی فیلمی دروغگو.

ما سال هاست
در دل گربه ای بزرگ زندگی می کنیم
که می سوزد.

یغما گلرویی

‫#‏یغما_گلرویی‬
‫#‏گربه_سوزان‬

ادوارد البی دوم گفت...

روزنامه آفتاب یزد،۱۰ شهریور ۱۳۹۴
صادق زیباکلام:
من معتقدم که تلویزیون آقای سرافراز در حقیقت برای مردم ایران برنامه تهیه نمی‌کند، به نظر من این تلویزیون خلق شده است که برای شبکه‌های ماهواره‌ای خارج از کشور مشتری جمع کند. من یک سؤال خیلی ساده دارم و آن این است که اگر برنامه‌های صداوسیما خصوصاً برنامه‌های خبری‌اش کوچک‌ترین نفوذی در میان اقشار و لایه‌های تحصیل‌کرده جامعه داشت آیا دلیلی وجود داشت که مردم بروند پای برنامه‌های خبری و غیرخبری شبکه‌های فارسی‌زبان ماهواره گوش کنند؟ فکر می‌کنید علت این امر چیست؟ علتش این است که از برنامه‌های خبری صداوسیما آن‌قدر تحریف می‌شنوند و می‌بینند که برای اینکه درباره مملکت خودشان خبرهایی را به دست بیاورند می‌روند سراغ شبکه‌های فارسی‌زبان ماهواره‌ای.
وی ادامه داد: شما کشورهایی که هم قیاس با ایران هستند را ملاحظه کنید. کشورهایی مثل ترکیه، مصر، پاکستان، مالزی و افغانستان. در این کشورها شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان مشتری و مخاطب زیادی ندارند بنابراین تنها استدلالی درباره مأموریت صداوسیما باقی می‌ماند این است که مشتری برای شبکه‌های فارسی‌زبان ماهواره‌ای مشتری جمع کند. شما در نظر بگیرید یک‌زمانی آقای ضرغامی گفتند ۵۰ تا ۶۰ درصد مردم ماهواره دارند، می‌دانید این رقم الآن چقدر است؟ در حال حاضر امور پژوهشی مجلس اعلام می‌کند که این رقم به ۸۰ تا ۸۵ درصد رسیده است. فکر می‌کنید چه چیزی باعث این روند شده؟ این استاد دانشگاه افزود: در مورد پخش تصویر محمدرضا شجریان هم باید بگویم که تلویزیون این اقدام را انجام می‌دهد که به همه بگوید چه کسی می‌گوید ما با شجریان دشمنی داریم؟ چه کسی گفته شجریان ممنوع‌التصویر‌است؟ چه کسی گفته که ما با شجریان مشکل‌داریم؟ ببینید تصویرش را نشان دادیم، رفته‌ایم به عیادتش. ما نگرانش هستیم و او را دوست داریم.

https://www.facebook.com/SadeghZibakalam/photos/np.1441188393375566.100000222071090/10153695473984767/?type=1&ref=notif&notif_t=notify_me_page

فـــرنــاز گفت...

برای وضعیت خشکسالی در ایران (و خاورمیانه) الآن دارم زار زار گریه می کنم.
وضعیت از خطرناک هم گذشته. . . .
اعصابم به هم ریخته چون بین دوستانم معروف هستم که پیش بینی هایم درست از آب در میاد.

خطر بسیار بسیار بزرگ و بسیار بسیار نزدیک است.

80 میلیون نفر ساکن ایران باید چه کار کنند؟ من دارم گریه می کنم .

ناشناس گفت...

گریه نکن فرناز جون.اندکی دعای کمیل بخون.دعای ندبه هم تاثیر زیادی دارد.البته در کنار دعای باران.نماز ایات هم مشکل گشاست.نا سلامتی قرار است به مکه و مدینه تبدیل شویم. نه مکه و مدینه فعلیا. مکه مدینه صدر اسلام.اخوندا هم بیان و در صدا -سیما روضه بخوانند و ملت را خواب کنند.اینا(اخوندا) اهل مشکل حل کردن نیستند. پیش خودشان می گویند تا تاب می خورد تابش می دهیم. وقتی ایران(گربه اسلامی-ایران نه) کامل تبدیل به کویر شد. همه با هم به یک جهنم دره ای مهاجرت می کنیم. په چی فکر کردی اینا در فکر منافع ملی-منافع کشور-منافع مردم هستند نه جانا انها در فکر منافع چیز موهومی بنام اسلام 1500 سال پیش هستند.موجوداتی مثل بلال حبشی-ابوذر غفاری-و..انها مردم ایران که سهل است تمام دنیا را با بلال و سلمان عوض نمی کنند.لابد تا حالا فکر کرده ای اخوندا ادمند؟همه از دم به اندازه یک اسب نجیب نمی ارزند.اخوند بدرد هیچ چیزی نمی خورد.بفر مایید نام ببرید بگویید بدرد فلان چیز می خورد.

شهروند گفت...

سلام دلقك گرامي
اميدوارم در صحت و سلامت كامل باشيد