۱۳۹۳ اردیبهشت ۲۶, جمعه

خامنه ای با گفتن: حریف هاشمی نشدم. سپاهِ "پاسداران ایدئولوژی" را آزاد کرد! صدیقی بمب می خواهد.


1- ورود جدی و مجدد ناطق نوری سیاستمدار با هوش و عملگرا به صحنۀ سیاسی و آن متلک سنگین دو طرفه اش به دلواپسان - شما یا ما که رهبر قدر قدرت دارید یا داریم چرا دلواپسید یا دلواپس باشیم - به اندازۀ کافی گویا بود که گویا در پشت صحنۀ نبرد قدرت بین هاشمی و خامنه ای برای اولین بار در سال های اخیر، کفه بسمت هاشمی سنگین تر شده است؛ و خامنه ای دیگر عملاً قادر به کنترل هژمون شریعت مرگ خواه و متحجر خودش و همپالکی هایش نیست. امروز اما از لابلای خطبه های نماز جمعۀ این هفته بازهم بیشتر معلوم شده است که خامنه ای نوعی آتش به اختیار داده است به جبهۀ پاسداران ایدئولوژی اعم از روحانیان مرجع، امامان جمعه و بخش ایدئولوژیک غالب سپاه پاسداران در رده های فرماندهان فعلی اش.

الف- سپاه پاسداران که موضع مخالف تقلیل قدرت نظامی و عقب نشینی در انرژی هسته ای اش اظهر من الشمس بوده در این مدت؛ و اگر گاهی استخوان در گلو کمی رعایت کرده در مورد مخالفت علنی با روحانی و سیاست خارجی اش؛ بحرمت و علامت "بگذار ببینیم تا کجا می توانند بروند" فرمانده خامنه ای بوده است.

ب- مرجع مذهبی مشخصی که امروز بعد از دو سال سکوت تلویحی از زمان توزرد در آمدن احمدی نژاد وارد صحنه شده است؛ نوری همدانی است که گرچه به روحانی در مورد نظارت بیشتر و کنترل قیمت ها تذکر داده و خیال بدهکاران کلان بانکی را هم راحت کرده با تکرار مؤکد "هرنوع درخواست بانک ها بعنوان جریمۀ دیرکرد در  وام های بانکی عقب افتاده حرام قطعی است"؛ اما بنظر می رسد با اشاره به وحدت کلمه دورخیز جدیدی را آغاز کرده برای مخالفت سیاسی تر با روحانی مثل مصباح.

پ- اما مشخص ترین موضع گیری جناح ایدئولوژی تحجر شرعی در نماز های جمعه و مشخصاً در نماز جمعۀ تهران اتفاق افتاده به امامت جمعۀ آخوند صدیقی؛ که شهرتش بیشتر در بلاهتش است تا سیاست تندروانه اش مثل احمد جنتی و سید احمد خاتمی. صدیقی تقریباً تمام خواسته های حداقلی غرب در مذاکرات نهایی از تبدیل رآکتور آب سنگین اراک تا تعداد سانتریفیوژها، و از غنی سازی تحت نظارت دایمی و روزمرۀ آژانس اتمی گرفته تا محدودیت در تحقیقات نظامی را خط قرمز معرفی و به مذاکره کنندگان هشدار داده که نباید از آن ها رد شوند. جالب است که صدیقی ابله این بار دستور نظامیان ایدئولوژیک یادش مانده که واژه ها را درست بیان کند. آنجائیکه گفته:
وی تاکید کرد: مسئله هسته ای مسئله ای ملی است و آحاد مردم آن را حق مسلم و سرمایه عظیم و یک جهش و امر بازدارنده می دانند و انرژی هسته ای یک حق است که هم به صورت قانونی و وجدانی و هم ملی و دینی داریم چون اسلام نمی پسندد جامعه اسلامی زیر یوغ کافر باشد و اگر بخواهیم این گونه نشود هیچ راهی جز توسعه علم و ترقی در ابعاد صنعتی و فناوری نیست. 
 
ناگفته پیداست که واژۀ "بازدارنده" یک واژۀ کاملاً نظامی و دفاعی است و نه یک کلمۀ اقتصادی یا انرژی برق و امور پزشکی و از این قبیل. زیرا فقط در مقابل تهاجم است که بازداشتن معنی پیدا می کند و نه در زمینه های نیازمندی از هرنوع. و کاربرد این واژه یعنی ما به بمب اتمی نیاز داریم. و اتاق فکر تصمیم گیرنده برای گنجاندن این کلمه در تریبون رسمی نماز جمعه می داند که چه گزکی داده بدست کشورهای غربی. تا آن را برفرق ظریف و تیم مذاکره کننده بکوبند که بازهم باید بیشتر تسلیم شوند؛ تا شکست مذاکرات را تقویت کنند.

2- حالا اگر ورود ناطق نوری به صحنه را بخش مثبت قضیه و بنفع تیم هاشمی و روحانی بدانیم با توجه به هوش و فکر مدرنی که گفتم دارد - مثل محمد خاتمی روشنفکر هرزگرد هرچه شد شد نیست و بصحنه های باخت از پیش معلوم وارد نمی شود - و ترهات مفصل و رادیکال صدیقی را بخش منفی همین سناریو؛ شکی باقی نمی ماند که جنگ در پشت صحنه در حال مغلوبه شدن است و محتمل است که در پایان مذاکرات هسته ای جاری بتوانیم دست بالاتر عرفی تر شدن حکومت یا شرعی تر شدن آن را قطعی بفهم و عمل ببینیم. به این معنا که اگر مذاکرات با نتیجۀ امضای توافق پایان یابد هاشمی و روحانی گام عملی بسیار بلندی را برخواهند داشت در عقب راندن خامنه ای. و اگر مذاکرات شکست بخورد سپاه و بخش ایدئولوژیک رژیم خواهند توانست با تبلیغ تهدیدات غرب و امنیتی و نظامی کردن بازهم بیشتر فضای کشور؛ خامنه ای را به تخت سلطنت عظمت خواهی - استالینیستی و فعلاً تضعیف شده - قبلی اش برخواهند گرداند. البته احتمال یقینی این است که مذاکرات بفرسایش تبدیل خواهد شد و زمان مذاکرات تمدید خواهد گردید.

3- آن اتش به اختیاری هم که خامنه ای داده به جبهۀ پاسداران ایدئولوژی شرع متحجر هم از میان روزها و ماه ها بحث و فحص تجلی یافته در دهان خامنه ای که خطاب به اتاق فکر تحجر 35 ساله - همان که حرکات خودجوش حاصل برنامه ریزی اوست - بیان شده چنین بوده است به نقل تحلیلی و مضمونی:
خامنه ای در جمع سران جبهۀ تحجر و شریعت خودی: 
"من هر کاری از دستم برمی آمده کرده ام که دُور از دست ما خارج و بدست هاشمی نیفتد. اما همۀ ترفندهای من در یک سد نگران کننده و واقعی به بن بست رسیده است" زیرا هر چه من گفته ام آنان ملت گرسنه و سفره های خالی توده های مردم را نشان داده اند و گفته اند اگر سازش نکنیم و مثل همۀ سال های بعد از دهۀ 50 خورشیدی نفت نفروشیم تا ملت را سیر کنیم کیان نظام در خطر است و نه از کوخ نشان خواهد ماند و نه از کاخ نشین. البته آنان این بار ترفند جدیدی هم بکار می برند و در همۀ منابر و تریبون ها مدح مرا می گویند و حرف مرا. اما موقع عمل کردن فکر خودشان را به اجرا می گذارند و نه حرف مرا. لذا من دیگر قادر بمقاومت بیشتر نیستم و صحیح هم نیست که عملاً بر ضد منافع ملی موضع بگیرم. بنابراین این ریش کوسۀ ده ها رنگ هاشمی و ریش توپ خاکستری - حنایی روحانی و این هم قیچی کند و مقاوم تحجر مذهبی شما. بروید و هرکاری که صلاح می دانید بکنید. طبیعی است که من هم در جریان بازی تلویحاً و در پایان بازی تصریحاً یار و یاور شما خواهم بود. فقط یک نکته را فراموش نکنید. آن هم هجوم در حوزه های فرهنگی و اجتماعی است که هم دولت ضعف دارد و هم مردها همه و بخشی از زن های مرد نما با شنیدن کلمۀ "ناموستان در خطر است" سربازان جان برکف شما خواهند شد. یادتان نرود که امام رحمت الله با همین ناموس ترسی و تعصب جنسی مردم بود که مارا حاکم سرنوشت این کشور مهم کرد." 

۸ نظر:

شهروند گفت...

سلام دلقك عزيز
جناحي از حكومت جمهوري اسلامي به شدت متحجر است ولي به تمام اين سالهاي نكبت كه نگاه مي كنم از آقاي خميني گرفته تا خامنه اي و اصلاح طلبان و هاشمي و روحاني و مراجع قم ، تمامي رفتارها و اعمال ايشان بيشتر در چارچوب منافع قابل تعريف است تا ايدئولوژي خاصي !
چالش اصلي و عمده ي دولت روحاني با خامنه اي و متحجرين نيست به نظر حقير ، با سپاهيان مي باشد ، و هنوزم به درگيري اصلي شروع نشده است
آقاي خامنه اي وامدار و گروگان سپاهيان است ، اين سپاه بود و هست كه بايد برنامه ريزي مدون و بيرحمانه ، دو حكومت آقاي خامنه اي و بشار اسد كه برايش خيلي اهميت دارد ، حفظ كرده اند .
سپاه به خوبي از ضعف خامنه اي در سالهاي اخير استفاده كرده است و آن چيزي كه محل نزاع دولت روحاني و سپاهيان است ، همين جاست ، چون دولت روحاني و هاشمي هم قصد استفاده حداكثري از ضعف ولي فقيه را دارند ، سپاهيان و تندروها به اسم دفاع از منافع هسته اي ، قصد مانع شدن را دارند ، هر دو گروه براي قبضه كردن قدرت ، بكش بكش راه انداخته اند سر جايگاه حقوقي ولي فقيه ، اين يكي به نعل زدن و يكي به ميخ زدن خامنه اي براي اينست كه هر دو اردوگاه قدرت را تا زمان باز يافتن قدرت گذشته ( به خاطر عدم مشروعيت مردمي تقريبا غير ممكن است ) خود ، حفظ كند
مسئله خطرناك اينجاست كه سپاه نشان داده است وقتي منافعش به خطر بيوفتد ( مثل قضيه افتتاح فرودگاه يادگار امام در زمان خاتمي ) ابايي از توسل به خشونت ندارد
البته به اسم دفاع از ولايت و ارزشها . دولت روحاني اگر ميخواهد - كه ظاهرا ميخواهد - توافقنامه ژنو به نتيجه برسد بايد با سپاه هماهنگ باشد و منافع سپاهيان را پس از امضاء توافقنامه ، ضمانت كند به نظر حقير
اين همان مراكز قدرت خطرناكي ست كه آقاي كروبي در مناظرههاي سال ٨٨ ، به آن اشاره كردند
پاينده باشيد

ناشناس گفت...

خوب پس سقوط روحانی حتمی شده

ببینیم هاشمی بر میگرده

تیمسار همونطور که گفتی ترمز پیشرفت مذاکرات رو کشیدن

خدایی تو مغزت از طلاست

ناشناس گفت...

این یک مقدار از یک دست نبودن نظام مدیریتی خامنه ای ناشی می شود . حتی اگر خامنه ای مایل به تسلیم در مذاکرات هم باشد باز بخش های وسیعی از نیروهای تحت الامر او خودسر عمل می کنند و تنها به منافع خود می اندیشند.ولایت و خامنه ای تنها ماسک ظاهر سازی انان است. بردارهای قدرت در ایران به حرکت در امده اند و مولفه های پیچیده ای را ایجاد کرده اند . درست مانند ماشینی که فرمان آن هم زمان دست چند نفر است و هر کسی آن را بسوی خود می کشد پس مسیر حرکت ماشین بشدت متغیر است. ولی معادله دارد بسمت ساده شدن پیش می رود. قدرت های کوچکتر جذب قدرت های بزرگ تر می شوند و به تقابل های بزرگ تر خواهند پرداخت. موتور محرک همه این بردارها نیاز است. که اگر رودخانه دلار دوباره برقرار شود دوباره همه برادرانه بر سر سفره پهن شده نفت خواهند نشست و بی خیال از ملت به تقسیم ثروت خواهند پرداخت.در این میان مردم نیز بیکار نمی توانند بنشینند فشار مضاعف آنها هم بر خامنه ای و هم بر روحانی خود بردار قوی دیگری ایجاد خواهد کرد که تعادل نامشروع باندهای قدرت را بر هم خواهد زد. مردم یک وظیفه دارند و جناح روحانی وظیفه دیگر.اگر مردم تماشاچی باشند سهمی از سفره اینده نصیب انها نخواهد شد. منظور حمایت همه جانبه از روحانی نیست بلکه فشار همه جانبه به همه باندهای قدرت از جمله روحانی و طلبکاری از همه آنان است.
بچه تا گریه نکند شیرش نمی دهند!

بالش پر از سوزن


دوره گرد گفت...

این بازی به نظرم دو سر باخت است برای همه شان چون با گندی که بالا آورده اند کار خیلی سخت شده...
اگر توافق کنند، جبهه زندگی و نظام عرفی چنان زوری پیدا خواهد کرد که دیگر محدود به روحانی و هاشمی نمی شود و این جماعت خوب فهیده اند این مساله را و شامه آخوندی اینطور جاها ظاهرا خوب کار می کند و این همه حمله به فرهنگ برای فردای توافق است به قول خودتان...
اگر هم توافق نکنند، قطعا و حتما کشور به هم میریزد... چون اقتصاد ایران دیگر توان ادامه این وضع را ندارد، اگر تا به حال هم سرپا مانده به خاطر امید اقتصادی که به وجود آمده و گویی اقتصاد دارد به امید بهبودی برای آینده چک می کشد... اگر چک ها برگشت بخورد... وای به حال نظام... البته در واقع، وای به حال ما!

ناشناس گفت...

عزیز جان به نظر میرسه توافقی با غربی ها انجام نخواهد شد و تاریخ انقضا حسن کلید ساز هم تمام میشه وقتی توافقی صورت نگیره باند رفسنجانی حسن کلید ساز وخاتمی میرن کنار و باز بحث تحریم تجزیه کشور و جنگ میاد وسط هر چند انها هم کنار نرن فرق زیادی با باند خامنه ای ندارن این حکومت توانایی مدیریت اب هم نداره چقدر اخوند پرو هست دیگه زبان کم میاره

یعقوب گفت...

شما گفتی که اینها سر موشک هم کوتاه امدن؟
پس چی شد؟
الان مذاکرات به خاطر موشک به هم خورد که!

ناشناس گفت...

تیمسار
خبری خواندم که واقعا شوکه شدم! هزینه های جنگ درسوریه بر دوش مردم ایران افتاده است. تکه ای از این خبر را اینجا نقل می کنم:
"محمد اسکندری٬ فرمانده سپاه پاسداران «ملایر» ضمن اعلام اینکه سپاه پاسداران 42 تیپ و 138 گردان مجهز را برای جنگ با مخالفان بشار اسد در داخل خاک سوریه آماده کرده است از شهروندان ایرانی خواست تا برای «حمایت از سوریه» کمک‌های مالی، غذایی و بهداشتی جمع آوری کنند.
به گزارش سایت رسمی سپاه همدان اسکندری این سخنان را روز پنج شنبه 15-5-2014 در شورای اداری شهر ملایربیان کرده است.

فرمانده سپاه ملایر مدعی شد مشکل اساسی کشور سوریه در حال حاضر نیاز ضروری به مواد غذایی است، چرا که به دلیل ناامنی‎های ایجاد شده تمامی منابع مالی مردم این کشور از بین رفته و عده‌ای حتی به نان شب خود محتاج هستند.

اسکندری با بیان اینکه 14 استان سوریه معین استان‎های ایران قرار گرفته است، ابراز کرد: «استان حماه در سوریه معین استان همدان قرار داده شده است، که مردم استان همدان پس از جمع آوری کمک‎های نقدی و مواد غذایی به طور مستقیم این کمک‌ها را به این استان ارسال می‌کنند».

وی از تشکیل ستاد پشتیبانی از سوریه در ملایر خبر داد و گفت: «این ستاد در استان با محوریت استانداری همدان تشکیل شده است و در شهرستان ملایر نیز تشکیل شده و کمک‎های نقدی و غیرنقدی مردم ملایر را جمع آوری کرده و برای انتقال به کشور سوریه به استان ارسال می‌کند.»

با خواندن این خبر بر بی عرضه گی اوباما و حال مردم سوریه و ایران گریه کردم.ایران رسما در سوریه وارد جنگ شده است.

ناشناس گفت...

همه چی زیر سر این موشک پوشک هستش خدمت جناب تیمسار عارضم که این اقامون به موشک خیلی علاقه داره چه میشه کرد دیگه؟!

اقامون موشک خیلی دوس داره از بچگیم موشک کاغذی میساختهاینم از نوستالژی دوران بچگی هستش

بقول مداح اهل بیت اقامون دلبره!دلارو میبره!

دلارو 5000 تومان رو عشق است