1- اینقدر منفور بخشی از جامعه بود احمدی نژاد که مردم حتی به فاسدترین دستگاه قضایی تاریخ ایران هم بیشتر از ادعاهای احمدی نژاد اعتماد می کردند. هنگامی که می گفت فلان تعداد اسم را در چندین نوبت به قوۀ قضائیه داده ایم همه یکصدا با محسنی اژه ای و لاریجانی حقیر - منظورم سنش است در بین برادران - دم می گرفتند که دروغگو 63 درصدت کو؟ اما واقعیت این بود و است که این موضوع "لیست بدهکاران بانکی" بعنوان یکی از قدیمی ترین بازی های اختراع شده در جمهوری اسلامی نکبت است که همیشه بوده و تا رژیم منقول شرعی به رژیم معقول عرفی تبدیل نشود کماکان خواهد بود. و احمدی نژاد هم حداقل در چند نوبت چند لیست تحت عنوان "فهرست بدهکاران بانکی" به دستگاه قضایی فرستاده بود. گیریم که در فهرست هایش خیلی از اسامی رفقای خودش و دولتش نبوده باشد که نبوده است؛ مثل همین لیست 575 نفر دولت روحانی که قطعاً قلم خوردگی های دوستانه و رابطه ای دارد کم و زیاد.
2- اگر اینطور است. که است: "طبق استنادات قابل نشان دادن در دولت احمدی نژاد که او گفته لیست را دادم و اژه ای گفته گرفتم" پس چرا هیچوقت حتی یک خط خبر و یا یک اسم و یک اقدام جزیی انجام شده اعلام نشده و نمی شود و نخواهد شد از سوی هیچکس. در حالیکه در کنار وظیفۀ ذاتی دادگستری برای رسیدگی به این موارد چندین و چند کمیته و تشکیلات حقوقی دیگر نیز - تا سطح جلسۀ اختصاصی سران سه قوه - مأمور پی گیری مبارزه با مفاسد اقتصادی و رانت خواری هستند.
3- پاسخ این است که این موضوع نوعی بازی است که جمهوری اسلامی تمهید کرده تا هر از چندگاهی رانت های حاصل از دلارهای نفت ارزان بازتوزیع شود و چند تا سوراخ سنبۀ یا قدیمی یا طبیعی و یا دچار کم پولی شده پر شود. که مهمترین این سوراخ سنبه های گشادتر از دروازه های معروف کاروانسراهای پیشاتاریخ این ها هستند:
الف- رفتن این وام گیرندگان بی نام و نشان بسیار معروف به حوزه های علمیه و بزرگان دین و مراجع خودی و بیت رهبری جهت پرداخت وجوه کلان تحت انواع اختراعات شرعی به روحانیان و دست خط گرفتن از آنان برای اقدامات مذهبی و خیر و صلاح و حلال کردگی ثروت شان. بعلاوۀ این پیام که به این یکی و یا آن دوتا و سه دیگر آن ده تا و ... کاری نداشته باشید که بد می بینید.
ب- اخذ وجوهی قابل توجه بنفع صندوق اختصاصی لاریجانی و اژه ای جهت ترمیم بودجۀ همیشه دچار کمبود قوۀ قضائیه؛ تا بتواند تشکیلاتش را بازهم گسترش بدهد - چون ایران در راه رسیدن به رکورد 20 میلیون پرونده در سال (هر خانوار یک پروندۀ قضایی) در دستگاه قضایی است و دادگستری نیازمند استخدام ها و اماکن و زندان ها و تشکیلات بیشتر و بیشتری است.
پ- در خواست و گرفتن رشوه های کلان گروهی و انفرادی از سوی قضات و بازپرس ها و کارمندان و پلیس و ... تابع محض دستگاه های "امنیتی - اطلاعاتی - قضایی" که یا تازه بجمع فاسدان سابق پیوسته اند و هنوز دنبه ای ندارند و یا همان فاسدان فربه سابق که دُزِ دلار نفتی خونشان کم شده و احتیاج به تزریق مجدد دارند.
4- این پروسه هر یک سال یا دو سال مثل یک مناسک دینی و مذهبی باید اجرا شود و بویژه در هنگامه هایی که دلار نفتی بهر دلیل کم و راه های رسیدن به آن تنگ می شود. لذا ما شاهد هستیم که این بازی در زمان هایی که دلار کم می شود اوج می گیرد مثل دو سال آخر دولت احمدی نژاد تا اکنون. بدیهی است که اگر تحریم ها رفع شود این بازی هم فروکش کرده و برای زمان مناسب بعدی ریکاوری خواهد کرد.
5- نکتۀ تکمیلی که می توان در مورد این بازی اضافه کرد این دو مورد است:
الف- تقریباً کمتر مبلغی از این وام های - 90 درصد رانتی و رابطه ای - در داخل ایران قابل ردیابی است مثل ثروت بابک زنجانی؛ و بدهکاران بانکی فعالیت مثبتی در اقتصاد ایران انجام نمی دهند. و اگر هم کار کنند بیشتر در زمینه های دلالی و سلف خری و معاملات زود بازده و بی نام و نشان است یا خانۀ پرش در برج سازی.
ب- اگر با اکراه بپذیریم که از این 575 نفر فهرست جهانگیری تکنوکرات خوب؛ 75 نفر - بیشتر نیستند - کارآفرینان شرافتمندی باشند که فقط بدلیل رکود اقتصادی و سختی های طاقت فرسای کار تولیدی در ایران نتوانسته اند بموقع قسط های وام خود را تأدیه کنند؛ اتفاقاً همین دستۀ ده درصدی هم هستند که با بیشترین تهدید و تنبیه قوۀ قظائیه روبرو شده اند و خواهند شد. و اگر دادگستری تحت ادارۀ یک ملای اسفار و لمعه خوانده - آیکون قهقهه - این چند نفر معدود را بعد از دوشیدن رسوا نمی کند به این دلیل بدیهی است که یکی از القای بی ثباتی اقتصادی و فرار سرمایه های کوچک می ترسد و مهمتر از آن اینکه بیم دارد که اگر پا روی دم این آدم های حسابی و زیرک و کارآفرین بگذارد آن ها نیز پشت پرده ها را برملا کنند و رسوایی رژیم و دادگستری فاسدش را مستند کنند.
6- بازهم امیدوارم که دولت روحانی موفق شود این چرخۀ فساد - بمثابه اکسیژن برای الیگارشی و بی عرضگی مسئولان - را حداقل کمی بهبود بدهد. منتظر می مانیم بدون امید به اصلاح رژیم و با امید به فروپاشی هرچه زودتر آن. - تناقض در صدر و ذیل پاراگراف 6 عمدی و ادبیاتی است - یا...هو
۲ نظر:
زمانی یک هفته، ده روز یک نوشته منتشر میکردی و تازه ماهی دو بار هم ناز میکردی که میخواهم سیرک را تعطیل کنم و چه و چه. اما تازگیها در بعضی اوقات روزی چند نوشته روی پیشخوان میگذاری. غرض اینکه دیدم این نوشته کامنتی نگرفته گفتم خدمتتان عرض کنم نوشته مفید و درستی بود و شاید بحث نشدن بر سر آن به خاطر نوشته بعدیتان و ظرفیت کم من و نیاز به فکر و وقت بیشتر بر روی هر نوشته است که فعلا نوشته بعدی حق این یکی را خورده است. ممنون از این نوشته.
واسه من که هر نوشته تیمسار پر از نکات آموزندست....با سپاس فراوان.
حیرون
ارسال یک نظر