1- دیدار خامنه ای با ماماها که اولین بار است در جمهوری اسلامی اتفاق افتاده فقط برای سخنرانی خامنه ای در تشویق مردان به جماع بیشتر و تولید مثل بوده است و لاغیر. پدیدۀ رشد منفی! جمعیت در ایران بتاراج رفته از نکبت جمهوری اسلامی یکی از نادرترین - بتعبیر دقیق تر نادرترین - اتفاقاتی است که بنظرم می رسد باید بعنوان یک نمونۀ منحصر بفرد آزمایشگاهی - در حوزۀ دانش جامعه شناسی و روانشناسی - به آزمایش و بررسی پژوهشی گذاشته شود. زیرا تمام نمونه های تاکنون تجربه شدۀ رشد منفی جمعیت در طول تاریخ بشر نشان می دهد که تولید مثل انسان ها رابطۀ مستقیمی با رفاه و پیشرفت اقتصادی جوامع زیست بومشان داشته است. بعبارت دیگر منحنی رشد جمعیت در بین کشورها و جوامع مختلف موجود در جهان گویای این است که جوامع پیشرفته و برخوردار در بالاترین بخش این منحنی با حداکثر کاهش زاد و ولد و جوامع فقیر و نابرخوردار در پایین ترین بخش این منحنی با حداقل - یا بدون تغییر و یا حتی معکوس - کاهش زاد و ولد قرار گرفته اند. جز در مورد امریکا که همواره توانسته تعادل را حفظ کند و دچار افزایش و کاهش مضر جمعیت نشود که استثناست و دلایل زیادی دارد که مجال بحثش اینجا نیست.
2- اینک اما ایرانی پیدا شده که همۀ آمارهای مقایسه ای نشان از حضیضش دارد در همۀ حوزه های پیشرفت مادی و معنوی - مستند به آمارهای متشره از سوی مجامع علمی بیطرف - در حالی که تنها در شاخص کاهش زاد و ولد از پیشرفته ترین کشورهای اروپایی و شرق دور پیشی گرفته و حاضر به زاد و ولد نیست. تا جاییکه خامنه ای کم مانده بود به ماماها التماس کند که اگر می توانند هربچه را دو یا چند بچه متولد کنند هنگام گرفتن از رحم مادران. خامنه ای فقط توانست با زحمت جلو اشک هایش را بگیرد جلو دوربین از بلایی که امپراطوری ذهنی و شیعه اش را تهدید می کند؛ و الاّ ضجه هایش چونان زوزه های گرگی پیر و درمانده در زمهریر برف صحرایی خشک؛ ماماهای بیچاره را هم سخت متأثر کرده بود در روزی که مثلاً روز آنان باید می بود و جشنی که نبود! که نبوده است هیچگاه در 35 سال گذشته و نخواهد بود تا این شریعت عرب های بیابانگرد 1400 سال پیش دستش از حکومت ایران کوتاه شود.
3- می خواستم از آن صغرای مغلق! به این کبرای بسیط برسم که: سؤال: "اگر رابطۀ بین فزونی زاد و ولد با فقر رابطه ای مستقیم و کاستی زاد و ولد رابطه ای معکوس است - که نشان دادم است - پدیدۀ کاهش زاد و ولد درایران چگونه قابل توضیح است. آیا ایران اینقدر پیشرفته و مرفه است که مثل اروپائیان در نیمۀ دوم قرن بیستم عمل کرده است. و اگر مرفه و پیشرفته نیست- معلوم است که نیست - چرا مدل کشورهای فقیر افریقایی - مثل سودان و نیجریه - و بسیاری کشورهای آسیایی - مثل پاکستان و بنگلادش - عمل نکرده و بجای افزایش تولید مثل رو به کاهش شدید آن آورده است؟"
4- در سوی دیگر اما هاشمی رفسنجانی هم هجوم دیگری را بر زبان رانده خطاب به سنت گرایان و متحجران در حوزۀ فرهنگ (اینجا) و تقریباً صریح ترین اعتراف تا کنون دیده شده از سوی حاکمان و انقلابیون درجه اول را بیان کرده که دخالت مذهب شرعی در حکومت شکست خورده و باید منقولات دین را رها کرده و کشور را بحوزۀ عقل منتقل و اداره کنیم. این گفته از این جهت مهم است که همانطور که چند روز پیش گفتم جنس ادبیات روحانی تحول پیدا کرده - مأموریت یونسی را هم دیدید - و حالا معلوم می شود که این هجوم به متحجران سازماندهی شده است. و بخش میانه رو تصمیم گرفته که حمله اش را از عوامل میدانی به عوامل ایدئولوژیک و ستادی تحجر ارتقاء بدهند و به عرصۀ عمومی بکشانند. البته اگر تداوم یابد بسیار زیاد مبارک است و کلید حل معماست.
5- حالا اگر این رجوع به عقل امروز اشاره شده توسط هاشمی را با عدم تمایل ایرانیان به زاد و ولد با هم گره بزنم؛ آن وعدۀ خوش و قابل افتخار و امیدواری که قصدم است از این نوشته معرفی می شود در پاسخ سؤال: "چرا ایرانیان کشور عقب انداخته شدۀ عزیزمان؛ چنین نعل وارونه زده اند در حوزۀ جمعیت و زاد و ولد؟" پاسخ ساده این است که عدم تمایل ایرانیان اعم از فقیر و غنی، روستایی و شهری، مذهبی و غیر مذهبی و سنتی و مدرن - بطور نسبی - به زاد و ولد و افزایش نسل یک علت تامه دارد که آن عقلانیت ناشی از آگاهی است. بعبارت دیگر ممکن است برخی از عوامل برشمرده ام مثل فقر و غنا و غیره نقش حاشیه ای داشته باشد در تصمیم برخی برای بچه دار نشدن؛ اما غالب مردم فقط بدلیل رجوع به عقل و آگاهی ناشی از اولاً گردش اطلاعات در جهان، و ثانیاً و مهمتر اینکه عملکرد جمهوری اسلامی در زمینۀ کشورداری را بشدتی کم سابقه غیر قابل اعتماد برای آیندۀ فرزندان شان می دانند و با هیچ تمهیدی - ازجمله زوزه های خامنه ای و مراجع یا مثل طرح های تشویقی مسخرۀ مجلس - امکان تجدید نظر در تصمیم ارادی و عقلانی متکی بر آگاهی شان را قبول نمی کنند. البته که پیری جمعیت یک تهدید جدی است برای ایران آزاد در آینده؛ و متأسفم که روحانیان چنان بد عمل کرده اند که ملت حاضر بخودکشی جمعی شود. اما از این امید نزدیک هم نمی توانم خوشحال نباشم که بگویم چنین عقلانیت آگاهی چقدر تعیین کننده است برای تغییرات سریعتر ایران بسوی زندگی. یا...هو
۲۶ نظر:
تیمسار گرامی،
رشد جمعیت در ایران هیچگاه منفی نبوده و نیست.
مشکل رهبر و سایر استراتژیست های حاکم، در آهنگ رشد کم و نسبتا متعادل است؛ نه منفی.
اینان فهمیده اند که عامل انسانی مانند بمب اتم و حتی مهم تر از آن باعث تقویت بنیه نظامی و سنگینی وزنه استراتژیکشان خواهد شد و خصوصا امروز که دستشان از کاسه اتمی خالی مانده سعی در جبران در سایر حوزه ها مانند جمعیت دارند. (هیچ کشوری هم نمی تواند مانعشان شود!)
جمعیت فعلی ایران بیش از توان زیست بومی فلات ایران است (چه در ایران آزاد چه در جمهوری اسلامی) حد جمعیتی ایران با توجه به منابع آبی در حدود 60-65 میلیون نفر است. و تخریب سریع محیط زیست و کمبود منابع حیات، از عواقب افزایش هرچه بیشتر جمعیت است.
تعادل جمعیت ایران در دهه 60 به هم خورد و بوم نوزادان ایدئولوژیک موازنه را خراب کرد. اما جلوی اشتباه هرجا گرفته شود منفعت است. توجه کنید که ایران نه ترکیه و نه پاکستان پرآب است و علاوه بر مسایل استراتژیک مسایل زیست محیطی شکننده ای دارد.
افزایش جمعیت نامتوازن، تنها فقر و وابستگی را صدها سال برقرار خواهد کرد. اتفاقی که برای هند افتاده و علیرغم پیشرفت جشمگیر علمی و اقتصادی، همچنان از سرانه فقر عظیمی رنج می برد.
مرسی آرسین از تذکرت. اما خودم می دانستم که رشد جمعیت ایران منفی نیست و ازقصد منفی نوشتم که برجستگی بدهم به نگرانی خامنه ای و بی توجیه هم نبود در مقایسۀ آمار رشد 1/5 درصدی امروز با 5 درصدی دهۀ 60. در مورد شرایط اقلیمی هم حرفت درست است اما نگرانی ابراز کرده ام به این برمیگردد که ما یکباره با خلاء نیروی کار مواجه خواهیم شد در یک مقطعی بعد از این بلای خانمانسوز جمهوری اسلامی. یا...هو
یک نکته دیگر:
بازی با جمعیت بازی با آتش است، بسیار حساس.
چرا که مخرب ترین دولت ممکن، 8 سال عمر دارد اما افزایش جمعیت حداقل 80 سال! (اگر فرض کنیم دیگر فرزندانی تولید نکنند!)
در بدترین سناریوی کاهش جمعیت کاری، نیاز به واردات نیروی کار است مانند غرب، کشورهای عربی یا ترکیه (زمانی که کار باشد و کارگر نباشد). اما رنج عمده ما وقتی هست که کارگر هست اما کار نیست (همیشه تاریخ ایران). اتفاقا بدترین سناریوی اول هیچ نشان بدی ندارد که شاید بهتر هم باشداز آمیختن فرهنگی و ارتقای آن، همبستگی اقوام مختلف ایرانی و همینطور جذب اقوام دورتر اما نزدیک به -فرهنگ- ایران، همراه با افزایش سطح زندگی ایرانیان با داشتن مشاغل سطح بالاتر بطور طبیعی.
پس نگرانی از این بابت منتفی است و باید به ذره ذره رشد جمعیت حساس باشیم.
"روحانیان چنان بد عمل کرده اند که ملت حاضر بخودکشی جمعی شود" . موافقم که تک تک افراد نسبت به این مساله آگاه هستند اما آیا از نظر خرد جمعی با یک پدیده سومی مواجه نیستیم؟ یعنی وضعیت چنان بدتر از جوامع گرسنه شده - از هر نظر - که جامعه به عنوان یک راهکار تصمیم به انقراض نسل گرفته. من جامعه شناسی بلد نیستم اما فکر کنم شاید این مساله یک مورد جدید به دو دسته بندی جوامع از نظر زاد ولد، اضافه کند
با سلام و عرض ادب
خدمت شما عرض کنم که لازم نیست انیشتن باشید تا متوجه بشید که رشد جمعیت
درایران منفی شده
شما به خانواده های ایرانی الان نگاه کن ببین جند درصد جوانانی که به سنین
ازدواج رسیده اند اولا ازدواج کردهاندو اونهایی که ازدواج
کرده اند کدام فرزند دار شده اند و چندتا فرزند دارند
شما اگه یه حساب سر انگشتی بکنید متوجه میشوید که کلام این اقایان درست هست ولی روش انها در اجرایی کردن ان اشتباهه
که جای بحث ان اینجا نیست و واردد نمیشویم چون دلقک تهدید کرده و بنده
فعلا صلاح نمیدانم از این مجموعه جدا شوم هرچند زور است ولی چاره ای جز این نیست
سلام دلقك عزيز
مهمترين و اصلي ترين دليل كاهش زاد و ولد ايرانيان همانطور كه شما هم فرموديد ، نا اميدي و ترس از آينده فرزندان در سايه نظام جمهوري اسلامي ست ، شما ميتوانيد اين جمله را كه معلوم نيست ((بچه معصوم آيندش چي ميشه ؟ )) از زبان پدر و مادرها با تفاوتهاي بسيار سطح زندگي و سواد ، بشنويد ، و اين اشتراك نظر بين والدين از طبقه هاي مختلف جامعه باعث شگفتي ست !
زماني آقاي خاتمي گفتند اگر اين نظام از بين برود معلوم نيست كه از دل آن چه چيزي بيرون مي آيد ، حرف كاملا درستي ست براي امثال خود آقاي خاتمي
اگر فرض را بر اين بگذاريم كه جناحي از نظام كه عرفي تر فكر مي كند و يا طيف احمدي نژاد كه هميشه ساز نا كوك ميزد در مقابل مخالفين نظراتش ، قلبا به اين نتيجه برسند كه ادامه حكومت با شرايط فعلي امكان پذير نيست - كه ظاهرا بعضي از آنها رسيده اند - ولي منطقا مثل همين والدين ايراني ، آينده اي براي خود در نظام سياسي بعد از جمهوري اسلامي قائل نيستند ، در اين نظام است كه يك آخوند با تحصيلات حوزوي ماقبل تاريخ به مقام رئيس جمهوري مي رسد ! و به هزاران تحصيل كرده دانشگاهي امر و نهي مي كند
متأسفانه نظام سياسي جمهوري اسلامي تقريبا به صورت يكپارچه در اختيار يك صنف قرار دارد ، صنفي كه به خاطر عملكردش ، در نظام سياسي پس از جمهوري اسلامي ، بيمناك جان خود است ، جايگاهش كه پيشكش
از طرفي ديگر به خاطر سيستم بسته نظام ، تمام كساني كه متفاوت تر از ولي فقيه فكر مي كنند و شايد تصور كنيم در فرايند فروپاشي موثر باشند ، همگي آخوند هستند ( هاشمي ، كروبي ، خاتمي ، روحاني )
كساني هم كه آخوند نيستند مثل مير حسين موسوي هنوزم دو زانو مقابل آخوندهاي قم مي نشيند و مشغول نامه نگاري با مراجع بودند در زمان جنبش سبز مردم !
اگر فرض را بر اين بگذاريم كه دعواي بر سر قدرت منجر به فروپاشي شود ، به نظر حقير اين چهل دزد بغداد تا ابد با هم ميسازند و غنائم و اموال دزدي را با كمي جار وجنجال بين هم تقسيم مي كنند
جناب دلقك گرامي ، اگر مايل بوديد در مورد مدل يا نحوه احتمالي فروپاشي نظام ، اظهار نظر بفرمائيد
مايلم درود بفرستم به شرف و ايستادگي آقايان موسوي ، كروبي و سركار خانم رهنورد ، به اميد آزادي اين بزرگواران و ايران
پاينده باشيد
شهروند من هم تا چندسال پیش دقیقاً تحلیل تو را جلوگیر از ارتقاء کسانی مثل هاشمی و خاتمی و روحانی و ... به تغییرات رادیکال می دانستم. اما اینک که همۀ این آقایان به سن پیری رسیده اند و رو به مرگ در آینده هستند مثل حقیر. معتقدم که احتمال دارد حرکات رادیکال بکنند برای عرفی کردن حکومت چون خودشان رأساً دیگر ذینفع مستقیم نیستند و فرزندان شان هم اغلب قریب به اتفاق در سطحی تحصیلات مدرن کرده اند با اسفاده از موقعیت پدران شان و با دنیای جدید آشتی هستند که بتوانند در ادارۀ حکومت عرفی هم هم مشارکت کنند و هم به مقام هم برسند. ضمن اینکه رفتن بسوی عرفی شدن یک ضرورت است برای هر عاقلی و انتخاب نیست. یا...هو
غم احساس مسئولیت در برابر فرزند ادم را می کشد. این بدترین تله ای است که یک فرد فقیر می تواند در ان بیافتد. تا زمانی که مجرد هستی به یک دست لباس و لقمه ای نان می سازی ولی بچه که پایش را در زندگی گذاشت می خواهی بهترین لباس ها و خوراکی ها را برای او فراهم کنی.بچه دار شدن ادم فقیر دیوانگی است.
بنده بعد از نشستن و خواندن و شنیدن کلی حدیث از صدا و سیما به این نتیجه رسیدم که بچه دار نشوم. چرا که اکثر افراد آخرالزمان جهنمی هستند.
پس دیدم که وقت خودم و پول خودم و جان خودم را از دست نسل و ناموس آینده خودم حفظ کنم.
تیمسار عزیز . رشد جمعیت نه با میزان درآمد که با عکس مرگ و میر نوزادان رابطه دارد. کشور های ثروتمندی مثل عربستان و امارات رشد جمعیت تصاعدی دارند مثل کشور های بد بخت آفریقایی
این تئوری ثابت شده روزالینگ است که این جا هم لینکش را آوردم https://www.ted.com/talks/hans_rosling_the_good_news_of_the_decade ، خیلی جالب است . در حال حاضر رشد جمعیت ایران 1.3 و میانگین افراد خانوار ایرانی بیش از 4 است ، یعنی رشد جمعیت ادامه پیدا خواهد کرد . آن چیزی که این آخوند ها ترسانده رشد بسیار بالا تر جمعیت مناطق سنی نشین نسبت به مناطق شیعه نشین و کاهش رشد جمعیت در پایگاه های اجتماعی آخوندها یعنی در دهات و مناطق فقیر و ارتقا فهم و سواد و کلاس اجتماعی مردم در دهات و شهر های کوچک است وگرنه اگر همه مردم شهر نشین طبفه متوسط فردا عقیم شوند کک این آقایان نمی گزد. از طرفی در یک منطقه جهنمی مثل خاورمیانه که همیشه احتمال جنگ هست ؛ یا نیاز به برتری عددی است یا برتری تجهیزات . با تخریب رویای اتمی شدن چاره ای برای آخوندها جز پناه بردن به برتری عددی نیست
سلام
به دلقک و علی و سایر دوستان که معتقدند رشد جمعیت ایران منفیه باید کامنت یک نفر آدم رو توصیه کنم.
واقعیت اینه که رشد جمعیت ایران با 1.3 اتفاقا عدد خوبیه (البته میانگین خانوار ایرانی 3.65 هست)
اما مساله همینه که اینها از اینکه در 10 20 سال آینده نسبت جمعیتی شیعه به سنی از 90 به 10 برسه به مثلا 80 به 20 یا 70 به 30 می ترسن
البته از نظر یه آدم معمولی و تا حدی مدرن همچین دغدغه ای وجود نداره
دیگه در ایران هیچکسی گوشت دم توپ نمی شه و در هیچ جنگ آتی ایرانیا با تعداد فراوان و داوطلبانه شرکت نمی کنن
اينان فرسنگها چنان از عقلانيت به دور هستند ، كه فكر نميكنه خب احمق مامانا بايد بزان نه ماماها !
افزايش جمعيت به عنوان حربه ، پس از ايران اتمي اشتباه استراتژيك ديگريست ، همونطور كه ما با 10 تا بمب اتمي تهديدي براي اسرائيل و آمريكا و دفاع از خود نخواهيم بود ، افزايش جمعيت يه مشت گرسنه ضعيف تيركمون به دست دفاع از نظام نخواهد بود .
اصولا حربه هاي استعمار و استثمار ملتها مثه 100 سال پيش هم نيست تا برسه به هزاران سال پيش و برتري عددي و ...
سلام. قضاوت زود است. شما روی روشنفکری و عقلانیت جامعه ی ایران زیاد حساب باز کرده ای. چنین نیست به نظرم و این تبلیغات (حتی اگر قطع هم بشود) طی چند سال آینده اثر خود را نشان خواهد داد. برآورد من این است که -متاسفانه- اثرگذار خواهد بود و افزایش زاد و ولد خواهیم داشت.
بی مایه فطیره
مردم ایران حسابگر و طمعکار شدند نمونه اش هم ثبت نام یارانه 40 تومنی بود.
این مردم تا مطمئن نشن فرزندآوری می صرفه مایل به فرزندآوری بیش از آنی که در شرایط عادی می خواستن و می داشتن نمی شن. زمان جنگ هم چون کوپن می دادن و حمایتهای دیگه می کردن و مردم هنوز از کیسه کشور پولدار قبل انقلاب می خوردن و طعم گرانی و تورم رو اونطور که باید نچشیده بودند، با عقل معاش اون زمان فرزندآوری صرفه داشت که انفجار جمعیت رخ داد وگرنه کسی با شعار خالی ارتش بیست میلیونی به استقبال شب جمعه نمی رفت.
اما الان توان اقتصادی مملکت همچین دست و دلبازی از حکومت رو اجازه نمی ده برای همین هم هست که به تورو خدا و ماشالله ماشالله رو آوردن بلکم ملت رو جو بگیره عملیات رو کلید بزنن
ضمن تشکر و استفاده از نظرهای ابراز شده این نکته را اضافه کنم که بزرگترین تهدید در مورد جمعیت ایران افزایش بارداری ها و زایمان های ناخواسته است و نه جو گیر شدن ملت. زیرا یکی از راه های آگاهی مردم تلاش کارمندان و پزشکان تحصیلکرده و مدرن بدنۀ بهداشت و درمان کشور بوده است و آموزش ها و تمهیدات جلوگیری و غیره تا کنون. لذا این خطر از همه بیشتر تهدید گر است که حکومت بویژه در زمینۀ اقلام جلوگیری از بارداری - زنانه و مردانه - چنان سخت گیری کند که عملاً برای خانواده های فقیر و روستایی و شهرستانی دسترسی را ناممکن کند و فرزندآوری های ناخواسته اتفاق بیفتد که دیگر نور علی نور می شود. زیرا با فرزندان خواسته چه میتوانیم کنیم که با فرزند ناخواسته چه کنیم. یا...هو
تیمسار عزیز
البته قطعا کاهش رشد جمعیت برای هر کشوری بحران محسوب می شود و جمهوری اسلامی و غیراسلامی ندارد!
در کل نکته ای که می گویی درست است اما در مورد تناقض میان جمعیت و رفاه... در اینجا به نظرم رفاه نسبی باید مورد توجه باشد.. به این معنا که دوره رفسنجانی و خاتمی به نسبت دوران جنگ رفاه بیشتری وجود داشت و همین رفاه نسبی باعث کاهش رشد شده است... به علاوه کاهش زاد و ولد جدای از دغدعه های اجتماعی و اقتصادی به رشد طبقه متوسط(ذهنیت طبقه ی متوسطی!) و زندگی مدرن هم بر می گردد... این رشد بیش از هر چیز به معنای رشد فردیت در جامعه است، یعنی افراد چه زن و چه مرد( و واضح است که در اینجا زنها نقش برجسته تری دارند) فردیتشان بیش از قبل و در اثر تحصیلات، کسب درآمد و غیره رشد کرده و از همین جهت حاضر نیستند به مانند گذشته به شغل شریف کهنه شوری و امثالهم بپردازند... اگر از این زاویه نگاه کنید، نه تنها بچه دار نشدن خانواده ها که در بسیاری موارد( بر اساس مشاهدات خودم) عاملش زنان هستند قابل فهم خواهد بود، بلکه واکنش حکومت به کار کردن زنان، پول درآوردن آنها، پوشش آنها(که آزادی بیشتر را نشان می دهد) و اصولا تمام فشاری که برای خرد کردن فردیت آنها وارد می آید نیز روشن می شود... به هر حال اینها به دنبال یک استراتژی واحد هستند.... این استراتژی هم خیلی روشن است، در سیستم تفکر اسلامی حضرات، زن موجودی است که باید بچه را بزاید و بزرگ کند، همین! این را به صراحت و حتی در مورد بزرگان دینی و اسلامی هم می گویند و نکته پنهانی نیست... قطعا یکی از اضلاع این اعتراض به کاهش هم از این جهت کم کاری زنان است در انجام وظایف محوله خلیفه جهان اسلام!
فقط خدا جامعه ایران را حفظ کند در برابر ادامه این موج... چون ما در این خراب شده فقط کاهش ابزارهای پیشگیری و احتمالا محدودیت و ممنوعیت و حذف آموزشهای مرتبط با سلامت جنسی و مصیبت عظیمی که ایجاد می کنند را کم داشتیم که ظاهرا دوستان می خواهند ما را از این مشکل نیز بهره مند سازند!
دوره گرد بخاطر برجسته کردن نقش زنان و موضوع فردیت کلاه از سر بر می دارم بخاطر شما. و شما می دانید که من ایران آزاد را از ابتدا در آغوش مهر و درخشندگی ذهن زنان دانسته و می دانم. لذا بخاطر این کامنت خیلی عالیت من هم می گویم که سابقۀ "تو بیشتر و زودتر از من عصبانی می شوی" را چه آدرسی دارد همینجا.
هر وقت که شما با نوشتۀ من ارتباط سریع نمی گیری - بویژه اگر در حوزه ای باشد که خودت هم مدعی تخصص داشته باشی - یک کامنت سریع و با شتاب می نویسی و معمولاً هم ابتدایش با تحقیر و دلقک خنده دار نامیدن من همراه است که "بابا باز زد به خاکی نفهمی و بی سوادی این دلقک بالفطره ..." بعد هم با فهمی از متن که از ظن خودت یارش شده ای شروع می کنی مرا براه راست هدایت کردن و پند "برو دانش می آموز و نگو سواد چیست و ...". اما بعد که از آن حالت هیجان اولیه خارج شدی و من هم واکنش هیجانی و مقابله گر نشان ندادم کامنت می دهی که "آره خب گاهی من هم عصبانی می شوم و قصدی نیست و عذرخواهم مثلاً". این سناریو چندین بار تکرار شده در موضوعات مختلف و من اشاره ام به آن مواقع بود و آدرس مشخص نمی دهم چون گشتن در وبلاگ من برای خودم عذاب آور تر از خوانندگان هم است. بازهم مرسی که گاهی عصبانی اما اغلب باعث مباهاتمی. یا...هو
یه اشتباهی که در مورد رشد جمعیت در ایران گفته می شه اینه که ملت فکر می کنند جمعیت ایران داره کم می شه. در حالی که داستان اینه قبلا سالی 2 میلیون نفر به جمعیت اضافه میشد الان مثلا شده 1 میلیون نفر. همین! نمی فهمم چرا تلویزیون داره این همه سرو صدا می کنه. اگر یه این نقشه نگاه کنید هنوز زاد و ولد در ایران از خیلی جاها بیشتره!
http://en.wikipedia.org/wiki/File:Birthratefiguresforcountries.PNG
با تشکر از محسن بخاطر طنز کامنتش.
اولا اینها دیوانه اند. همانقدر که یک بچه کوچک می تواند یک تریلی را رانندگی کند اینها هم می توانند یک کشور را اداره کنند
دوما مدعی هستند که رشد جمعیت منفی شده است و از انطرف هم می گویند 150 میلیون می خواهیم یعنی دم خروس را قایم نمی کنند. میگویند ما دم نانوایی ها که می رویم نسبت به قبل خلوت تر شده است,پس رشد جمعیت منفی است!! نه آماری نه تحقیقات میدانی نه ...
حالا باز هم در پی علت این افت نیستند و نمی گویند که سیاست های فاجعه بار اقتصادی باعث آن شده است پس راه آن نیز افزایش رفاه اقتصادی نه غیر قانونی کردن کاندوم!مملکتی که حمل کاندوم در جرم باشد و باید برای استفاده مجدد آن را شست!
بالش پر از سوزن زیر سر خامنه ای
سلام تیمسار
به نظر این حقیر قبل از اینکه رفاه جامعه منجر به کاهش زاد و ولد بشه اون افزایش فهم و فرهنگ جامعه است که منجر به افزایش رفاه و متعاقبا کاهش زاد و ولد میشه. از اینرو شاید قبول کردن این موضوع سخت باشه که دوباره خانواده های پرجمعیت در خانه های کوچک وقوطی کبریتی تشکیل بشه و حتی تحمل بشه.
در روستا ها هم دیگر از خونه های بزرگ با چند اتاق خبری نیست.
من فکر میکنم زور الکی میزنن تاثیر چندانی نخواهد داشت.
سالم باشید. آرش
از اغلاط املایی کامنت قبلی ام پوزش میخواهم. با تب 39 درجه نوشتم!
"بالش پر از سوزن گفت"
بحث شیعه و سنی در حد نگرانی های مراجع سنتی است اما دغدغۀ اصلی خامنه ای از طرح جمعیت نیست. مگر آن بلند پروازی که گفتم راجع به امپراتوری اتحاد اسلامی مثل اتحاد جماهیر شوروی و شرکا در رویای جنون عظمت طلبی خامنه ای.
بدیهی است که دادن مشوق های مادی و خدماتی مثل نگهداری از نوزادان اموزش و پرورش رایگان برای بچه ها تشویق های کاری و بنفیتی برای مادران و ... همه می توانند به رشد جمعیت منجر بشوند همانطور که من هم در متن نیمۀ دوم قرن بیستم اروپارا مثال زده ام و این یعنی اروپایی ها هم با سیاست های حمایتی توانسته اند جلو کم شدن زاد و ولد در قرن 21 را جبران کنند. اما همۀ این ها زمانی مؤثر است مثل غرب و کشورهای ثروتمند نفتی که یک آدم مثال زده که ترک فرزند آوری از روی خوشی و رفاه بوده باشد و نه برای فرار از رنج و نا امیدی و زندگی باختگی که در ایران آخوندها شایع ترین علت است. یا...هو
بحث رشد جمعیت منفی ایران یک بحث انحرافی است برای پوشش دادن ارزوهای جهانگیرانه دیکتاتور ها. مائو هم همین غلط را کرد و چین را به روز سیاه نشاند.جمعیت چین 300 میلیون بود که بخاطر حماقت مائو به 800 میلیون رسید و وضعیت آنقدر تحرانی شد که دولت از مواضع سوسیالیستی اش عقب نشست و اجازه سرمایه گذاری خارجی را صادر کرد . شعار توسعه چین " یک تکه نان بر سر سفره هر چینی" بود! . دقت می کنید شعار توسعه یک کشور و هدف غایی اش یک تکه نان باشد! رشد جمعیت ایران منفی نیست .حتی زیاد هم هست . از طرفی معیار یک جمعیت موفق افزونی آن نیست بلکه مدیریت آن است . حتی در جنگ ها هم این مدیریت و نظم یک کشور است که باعث پیروزی می شود .
بنظر می رسد خامنه ای قصد دارد ریدمان خود به ایران را ابدی کند!
بله آقا فرمودند ایرانیها باید فعل گایش را صرف کنند
ارسال یک نظر