۱۳۹۳ اردیبهشت ۲۲, دوشنبه

توافق در بن بست: دستور خامنه ای یا تقلید مجلس اسلامی از کنگرۀ امریکا؟ این کجا و آن کجا!


الف- در آستانۀ پرواز ظریف به وین جهت حساس ترین و آخرین مرحلۀ مذاکرات هسته ای؛ گویا اعلام خدام امام رضا شدن وزیر خارجۀ روحانی هم کار نکرده و مجلس تحت بیانیۀ شدیدالحنی اخطار کرده که قلم پای وزیری را می شکنیم که بخواهد توافق مقدماتی ضعیفش با غرب را نهایی کند. زیرا نمایندگان امضاء کننده، این توافق را غیرقابل قبول و عدول از خط قرمزهای نظام  (بخوان آیت الله خامنه ای) ارزیابی می کنند و حاضر نشدن وزارت خارجه برای مناظره با تیم جلیلی در مجلس را هم مؤید نظر خود سند می آورند. این بیانیۀ خطرناک برای مذاکره کنندگان و با توجه به امضای اکثریت متفق برگزیدگان خامنه ای نشان می دهد که در چند روز گذشته یکی از این اتفاقات پشت پرده جریان یافته است:

1- آیت الله خامنه ای در رایزنی با سپاه - تحت فشار سپاه - به این نتیجه رسیده است که سرعت روحانی را بگیرند و نگذارند او به این سرعت به توافق نهایی رسیده و در داخل چنان قدرت بگیرد که بدلیل پشتیبانی مردم نتوانند مهارش کنند. و حوزۀ اصلی و مهم فرهنگ - چالش اصلی ملت و حکومت - بیشتر بدست لیبرال ها بیفتد و نظام شرعی به سمت عرفی تر شدن متحول شود. ضمن اینکه بخش فاسد مالی سپاه هم برای محروم نشدن از رانت های ناشی از تحریم ها هم پشتیبان بخش ایدئولوژی متحجر بوده است در این سناریو. احتمال زیاد.

2- مجلس رأساً و بدون دستور یا هماهنگی با خامنه ای و تحت ترس ناشی از بهبود شرایط تحریم ها و شفاف شدن گردش اقتصادی دولت و لاجرم قطع رانت ها و فسادهای - هدف غالب و اصلی انگیزۀ نمایندگی در ایران - و البته با هماهنگی بخش فاسد سپاه پاسداران هم روحانی را و هم حتی خامنه ای را دور زده و معلوم کرده است که حاضر است اگر دیگ ولی فقیه برای آنان نجوشد سر سگ در آن بجوشد. احتمال بسیار کم.

3- نه هیچکدام از دو گزینۀ بالا نباشد و مجلس با حسن ظن و در جهت منافع ملی در هماهنگی با خامنه ای و اطلاع غیر مستقیم روحانی خواسته باشند یک بازی پلیس بد پلیس خوب راه بیاندازند تا غرب را بترسانند و آنان را از خواسته های حداکثری در توافق نهایی بازدارند. احتمال متوسط.

4- و در نهایت نمایندگان با انگیزه های متفاوت و مستتر در یکی از دلایل سه گانۀ فوق به شرط گذاری سفت و سخت برای وزارت خارجه رسیده اند و اینطور نبوده که از یک اتاق فکر واحد هدایت هدفمند شده باشند. در ساختار فاسد فعلی بعید؛ ولی در عین حال در ساختار آنارشیک همیشگی بعید نیست.

ب- اما انگیزۀ نمایندگان هرچه بوده باشد این بیانیه خرابکارانه است. و نه تنها دست ظریف را پر نمی کند بلکه پای او را هم می شکند در راه پرواز به وین و شروع به نگارش توافق نهایی. زیرا:

1- مجلس ایران مشروعیت ملی ندارد و بویژه نخبگان ایرانی کمترین حمایتی از این نمایندگان دست چین و متعلق به زیر میانگین نخبگی در ایران نمی کنند و اقلیت توده های رأی دهنده به اینان نیز در اقلیت محض بوده و به بسته ترین اقشار مذهبی جامعه تعلق دارند.

2- حتی در صورت موجه بودن و مشروعیت ملی داشتن نمایندگان مجلس هم خواست آنان کمترین تأثیری در عقب نشینی غرب نمی توانست داشته باشد. زیرا غرب اینک هم برگ برندۀ تحریم ها را دارد و هم در همۀ ابعاد قدرت سخت و نرم فرسنگ ها با جمهوری اسلامی فاصله و برتری کمی و کیفی دارد. 

3- اصولاً در هنگامه های آشتی قوی با ضعیف تنها حربۀ ضعیف برای حفظ منافع خود ادب و نزاکت و شفافیت و عدم شاخ و شانه کشیدن است. و الا دلیلی ندارد که طرف قوی حریف از پا در آمده را رها کند که اولین اقدام حداقلی بعدی اش پشت پا انداختن باشد برای سکندری دادن پهلوان.

4- این نمایندگانی که قلدری کنندگان غربی را عقب ماندۀ ذهنی خطاب کرده اند؛ خودشان مصداق عقب ماندگی ذهنی هستند و گمان می کنند که ظریف با تشنج خواهی آنان قدرت بیشتری می گرفت یا می گیرد و در غیر اینطورت مشت او خالی است و وا خواهد داد. در حالیکه قطعی است که ظریف تا کنون هم از متانت همراه با انجام دقیق تعهدات توافق مقدماتی بوده است که ابزار قدرت مظلومیت ساخته و با قدرت های غربی تا این مرحلۀ خوب پیش آمده است. بعبارت دیگر آمدن تا اینجای کار هم هنر بسیار زیاد ظریف در دیپلماسی بوده و نه بخاطر عقب نشینی های نامنتظر و سهل اتهامی دلواپس های داخلی.

5- بارها مرور کرده ایم که ایران یا باید وارد این بازی نمی شد ولی حالا که وارد شده چاره ای جز رسیدن به توافق نهایی ندارد. زیرا پاپس کشیدن در هر مرحله ای از مذاکرات معنایی جز این نخواهد داشت برای غرب که جمهوری اسلامی می خواهد دوباره بمب درست کردن را از سر بگیرد. و این هم یعنی افزودن تحریم های سخت تر بلافاصله از فردای قطع مذاکرات و رفتن بسوی جنگ در کمتر از یک سال بعد. نتیجه اینکه احتمال می دهم همان گزینۀ اول که "گرفتن سرعت دولت روحانی و بتعویق انداختن توافق نهایی" باشد سیاست جدید سپاه و خامنه ای و مجلس است؛ و نه به شکست کشاندن کامل مذاکرات نهایی. یا...هو

۲۲ نظر:

ناشناس گفت...

من میخواهم یک معنای پنجم هم به آن اضافه کنم و آن نا امیدی از موفقیت مذاکرات. و این فحش کشی آخر ین است که قرار است ظریف آن را به گوش جهانیان برساند.
شاید هم جمهوری اسلامی آنقدر خر تو خر است که باندهای قدرت برای خامنه ای تره هم خورد نمی کنند.
شاید هم بازی باشد برای قبولاندن این توهم به غربی ها که در ایران دو دولت وجود دارد و اگر آنها از دولت خوبه حمایت نکنند , دولت بده روی کار می اید و همه را جیز می کند!
هر چه هست شرایط با بمذاکرات اولیه فرق بسیار دارد. اکنون مجلسین آمریکا و نیز قدرت های ذی نفوذ منطقه ای نظیر اسراییل و عربستان در مذاکرات اثر گذار هستند.بر خلاف مذاکرات اولیه که حتی هم حزبی های اوباما هم بی خبر بودند.
اگر توافقی صورت بگیرد بطور قطع بدانید که این خامنه ای است که کوتاه آمده است و نه طرف غربی هر چند که بر خواهند گشت و آن را پیروزی چشمگیر عنوان خواهند کرد. اصولا هر چه که از تیم مذاکره کننده می شنویم اکثرا دروغ استکه حتی به مقامات و نمایندگان مجلس گفته می شود. بر فرض عراقچی گفت که ایران تمام طلب هایش وصول شده است و بعد نماینده مجلس لو داد که تا حالا یک دلار واریز نشده است! و سخنان صریح یکی از مذاکره کننده گان آمریکایی که گفته بود نگران آزاد سازی این پول نباشید و بخاطر مسائل اجرایی عملا این پول در این مدت ششماه در اختیار دولت ایران قرار نمی گیرد, تایید کننده نظر نماینده مجلس است و عراقچی دروغ گفته است.

ناشناس گفت...

شما باید دعا کنید توافق حاصل نشود به یک دلیل چون هر زمان یک حکومت دیکتاتوری با یک حکومت دمکراتیک توافق بکنند حتما برنده حکومت دمکراتیک خواهد بود و بازنده بزرگ مردم ایران. دیروز شما نوشته بودین من می خوام با اخوند دیالوگ برقرار کنم ملت را ساده گیر اوردین سال ۸۸ گذشت ما امروز میدانیم با حیوان وحشی نمی شود دیالوگ داشت

شهروند گفت...

سلام دلقك عزيز
اينها عادت دارند داخل عربده كشي كنند و وقتي رفتن بيرون بله قربان گو باشند
جناب خامنه اي ديروز تشريف بردند پيش نظاميان ، به عكسي كه خبر گزاريها مخابره كردن ، دقت كنيم ، يك صندلي گذاشتن در ميانه سالن و تمام نظاميان دست به سينه پشت آقا ايستادند ، گوش به فرمان ، نمايش مضحكي از آدمي كه ميخواهد پستي و حقارت خودشو پشت اين ژستها مخفي كنه ، آقاي خامنه اي با تحكم و تمسخر مي فرمايد ، مذاكره بر سر موشكها ابلهانه است ، تا ديروز كه انرژي هسته اي حق مسلم بود و غير قابل مذاكره ! امروز شد فقط موشكها ! فشار كه ادامه پيدا كنه ، اينم قابل مذاكره ميشه
اينها بازديدها و بيانيه ها يك مشت مزخرف و شو واسه سرپوش گذاشتن روي گندكاريهاي آقاست
پاش بيفته حاضرند واسه حفظ نظام و قدرت ، يك بزرگراه توي تهران هم به نام اوباما كنند
آقاي خامنه اي يك گروه را مأمور كرده ، هي چپ و راست گير بدن به توافقنامه تا بند دل مردم و پاره كنند از ترس تحريمهاي بيشتر و جنگ احتمالي ، مبادا اينكه مردم اصلا فكر كنند كه انرژي هسته اي حق مسلم ماست ، كجا رفت ؟
آقاي روحاني مردم رو تحت فشار تبليغاتي قرار داد كه از يارانه ها انصراف بدين ، مردم از ترس قطع شدن همين چندرغاز ، شروع به دويدن كردن براي ثبت نام ، همه يادشون رفت كه طبق قانون هدفمندي يارانه ها ، مبلغ دريافتي مردم هم مثل حامل هاي انرژي بايد افزايش مي يافت !
تاكتيك جمهوري اسلامي ست هميشه ، به مرگ مي گيرند تا مردم به تب راضي بشوند
جناب دلقك گرامي ، روزت مبارك ، پاينده باشيد

ناشناس گفت...

تیمسار هیچ دقت کردین که چند وقته که اوباما پیداش نیست و به قول قناری باز ها "تولک" رفته؟!
این مرا بیاد یکی از حکمرانان قدیم که شاید ملکشاه سلجوقی باشد انداخت که وقتی بعد از پدر به سلطنت رسید خیره سری پیشه کرد و گفت ما به اسماعیلیه باج نمی دهیم! یک شب که خوابیده بود وقتی صبح از خواب برخواست در پهلوی بسترش خنجری را فرو رفته به خاک دید که کاغذی همراه آن به زمین دوخته شده بود به این مضمون که:" این خنجری که در زمین سفت فرو رفته است می توانست سینه نرم ترا بشکافد, با ما بساز!" شاید اوباما هم پیغام مشابه ای دریافت کرده باشد از لابی های قدرت های جهانی.

ناشناس گفت...

شهروند عزیز

به نکته خوبی اشاره کردید. برخی اوقات عکس ها با ما حرف می زنند. یعنی واقعیت جهان خارج بصورت تمثیلی خود را در عکس ها ظاهر می سازند. این خارج از اراده عکاس است و از طریق ناخودآگاه جمعی اعمال می شود. این عکس زار می زد ! چه از نظر موضع صندلی و چه اینکه یک صندلی را روی کف سیمانی گذاشته بودند و حقارت را می رساند و اینکه در گرداگرد این حقارت عده ای غلام حلقه به گوش جمع بودند که باز نشان می داد حقیر تر از حقیر ایناند! این خیال خامنه ای در ارزوی صنایع پیشرفته فضایی:

بیچاره ما که باشیم در ارزوی تو
بیچاره تر کسی که برد آرزوی ما!

و یک هواپیمای بخت برگشته که معلوم نیست چگونه صنایع پیشرفته هوایی را نمایندگی خواهد کرد.

ناشناس گفت...

با احترام خدمت دلقک عزیز و دوستان گرامی،
میخواستم فقط این نکته را یادآور شوم که وقتی صحبت از مذاکره آنهم در عرصه بین المللی میشود و نه مذاکرات پنهانی میبایستی حداقل طرفین مقابل در شرایط برابر از لحاظ قدرت سیاسی و نظامی قرار داشته باشند که در مورد ایران این موضوع مصداق پیدا نمیکند. فقط کافیست که به مذاکرات و قراردادهای بین المللی که در گذشته بین دو نیروی متخاصم صورت گرفته نظری بیافکنیم و آنرا با شرایط کنونی مقایسه کنیم. اثر فراگیر تحریم کشورهای غربی آنقدر پیکره اقتصادی این رژیم را متزلزل کرده که رژیم راهی چز پذیرفتن این قرارداد را ندارد و این را سران رژیم بخوبی احساس کرده اند. انتخاب حسن روحانی از همان ابندای کار به منظور دادن علامت مثبت به کشورهای غربی و امریکا برای خاتمه مناقشات اتمی بوده و آنچه را که در داخل از طرف محافل تندرو و بعضا خود خامنه ای شنیده میشود صرفا مصرف داخلی دارد.
نکته مهم برای این حکومت به زعم برخی قبول شرایط نیست بکله سهم بندی عواید بعد از گشایش تحریم هاست که قراردادهای نفتی و صنعتی که کشورهای بخصوص اروپائی در انتظار آن هستند با کدام جناه و گروهی بسته خواهد شد.
آنچه مسلم است خیز اول را سپاه پاسداران برای صنایع نفت و گاز برداشته و علائم آنرا در همایش نفت و گاز با حضور وزیر نفت و شرکت های ایرانی و خارجی دیدیم. در آن وزیر نفت اذعان میدارد که ما در صنعت نفت به خودکفائی رسیده ایم که منظور شرکت های وابسته به سپاه بودند. بنابراین اگر شرکتهای خارجی قصد ورود به ایران را دارند میبایستی با شرکتهای وابسته به سپاه پاسداران وارد قرارداد شوند و نه دولت!
متشابها باندهای مافیائی قدرت که همگی وابسته به گروههای خودی هستند نیز هرکدام به نوعی در حال یارگیری و سهم کشی میباشند. آنان که از کنار تحریم ها سودهای کلانی را نصیب خویش نموده اند مسلما به بعد از رفع تحریم ها و موج سواریهای جدید چشم دوخته اند.
بیچاره مردم ایران که در هر حال چه قبل از تحریم و یا بعد آن چیزی جز فقر مضاعف نصیبش نخواهد گردید.
ساده اندیش

ناشناس گفت...

پیروز : الکی پیاز داغ ماجرا را زیاد نکن . همچون میگی غرب ادم یاد بریتانیای کبیر و ناپلیون بناپارت میافته. کدوم برتری اگه از این 5+1 المان و چین را حذف کنی چیزی نمیمونه . اوباما رسما ماموره که جایگاه امریکا را از هژمون جهانی به یک قدرت درجه دو تبدیل کنه اینرا حتی متحدان عرب حاشیه خلیج فارس هم فهمیدند و دنبال تکیه گاه های چند گانه هستند تا در خلا بعد از ابر قدرتی امریکا حاکمیت خودشون را حفظ کنند هر کسی که توی اروپا یا امریکا زندگی میکنه اوضاع اسف بار اینها را میدونه . فقر و بیکاری فزاینده اروپا و امریکا دیگه چیز پنهان کردنی ای نیست. روسیه به رهبری پوتین در صدد احیای میراث ناسیونالیزم اقتدار گرا هست. چین رسما کارخانه دنیا شده .
یک نگاه به برخورد مرکل در قبال بحران کریمه بنداز تا ابعاد داستان دستت بیاد. از همون انگلستانی که زندگی میکنی چقدر نیروی های نخبه و کارگر ماهر و نیمه ماهر در بدر لقمه ای نان و کار دنیا را در مینوردند. تیمسار برات احترام زیادی قایلم ولی جدیدا نوشته هات ادم را یاد سالهای دهه 20 و سی شمسی و قوام و متفقین و سفارت روس و انگلیس میاندازه دنیا داره خیلی با سرعت تغییر میکنه . اخرین پرده این اپیزود هم خروج امریکا از منطقه هست . خیلی ساده هست امریکا با این همه بدهی و بدبختی و بیکاری نمیتونه بار رهبری جهان غرب را را به دوش بکشه. مثل اتفاقی که برای انگلیس افتاد بعد از جنگ جهانی افتاد.

ناشناس گفت...

پیروزجان

به نکته خوبی اشاره کردی ولی حتی اگر آمریکا را قدرت درجه دوم جهان فرض کنیم باز به معنای کاهش قدرت واقعی او نیست. آیا فکر می کنی تحریم های بین المللی و تمکین شرکت های بزرگ نفتی و غیر نفتی بخاطر "احترام به آمریکا" صورت می گیرد و یا اینکه ضمانت اجرایی دارد؟ آمریکا همین الان یک سوم کل مالکیت جهان را داراست. هر چه هست حتی اگر قدرت دهم هم باشد توانسته است دست و پای صادرات ایران را ببندد و خامنه ای را به التماس بکشاند.از انطرف روسیه و چین قادر بر عهده گرفتن نقش ابرقدرتی جهان نیستند. آنچه چین را پر و بال داد نیروی کار ارزان بود که اکنون دیگر این نیرو چندان ارزان نیست و رشد اقتصادی چین کاهش یافته است. از انطرف هم روسیه هنوز از زخم های کمونیسم رهایی نیافته است و کل ثروت آن دست مافیای پوتین افتاده است که بخاطر خصلت مافیایی بودن خود قادر به ایجاد روابط صحیح اقتصادی در داخل روسیه نیست. یعنی سرمایه داران بجای تولید بسوی دلالی و قاچاق میل دارند چون تولید هنر می خواهد.ضعیف شدن آمریکا خبر خوبی نیست این یعنی آغاز گستره بزرگی از درگیری ها و خشونت های منطقه ای.در خلا یک قدرت تاثیر گذار قدرت های کوچک شروع به رشد می کنند و خصومت ها بالا خواهد گرفت. وضع حقوق بشر به قهقرا خواهد رفت. چین و روسیه اصولا با مقوله حقوق بشر بیگانه اند و حتی از کشتارهای وسیع انسانی ابا ندارند.این دوره ضعف آمریکا سپری خواهد شد بویژه انکه رییس جمهور فعلی توان و کشش رهبری دیپلماسی تهاجمی و شجاعانه آمریکا را ندارد و خود آمریکاییها هم همین را می گویند. نظام دیپلماسی امریکا بخاطر آزادی بیان و آزادی عمل آنقدر پویاست که عیوب خود را به اسانی رفع می کند کاری که چین و روسیه اصلا قادر به انجام آن نیستند . در کوتاه مدت ممکن است شیرین کاری هایی بکنند ولی در دراز مدت کم می آورند.

پیاز داغ گفت

ناشناس گفت...

امثال ناشناس بالایی (پیروز), "خود چیزفهم پندار" هایی هستند که سعی می کنند با مغلطه, به یک نوشته ی منطقی پاسخ دهند. همین آمریکایی که تو "عقل کل" به حسابش نمی آوری, با یک سری تحریم های حساب شده کاری کرد که خامنه ای مفلوک الان داره برای حداقل ها - جهت حفظ آبرو - دست و پا میزنه.

جناب دلقک,
من فکر میکنم "پشت پرده ی جریان" ترکیبی است از گزینه های ١ و ٣؛ به این شکل که اقلیت رانتخوار و تندرو (به رهبری خامنه ای) با علم به این نکته که "امضای توافق نهایی" مساوی است با "اخته شدن هسته ای", سعی میکنند پیشاپیش زمینه ای آماده کنند که توافق را نه به عنوان شکست سیاستهای گذشته ی خود, بلکه شکست جناح هاشمی-روحانی معرفی کنند.

از طرف دیگر, مجلس (با هماهنگی صاحبش) میخواهد نقش پلیس بد را برای گرفتن حداقل امتیازها از غرب بازی کند. البته همانطور که شما هم اشاره کردید تاثیر دلخواهشان را روی غرب نخواهند داشت!...اما چه کنیم که این نظام دیکتاتوری پر است از "احمق ها" تکیه زده بر جایگاه "عقلا".

شهریار

مستانه گفت...

سلام آقا جون
حالتون خوبه؟!
هیچوقت شمارو به خواب ندیدم تا دیشب
که یه خواب بد دیدم.. نگرانتونم :-(
مواظب خودتون باشین.

ناشناس گفت...

احسان
تیمسار جان! از دید من پیام "پیروز" از مهمترین پیامهایی است که در چند وقت اخیر در وبلاگت منتشر شده است. این نمونه ای از حرف هایی است که به علی خامنه ای گفته می شود تا در راهی که افتاده است، تردید نکند. این نوع پیامها از اطاق فکرهایی ریشه می گیرد که تصمیم قطعی دارد این کشور را ویران و نهایتا تجزیه کند.

Dalghak.Irani گفت...

مستانه خوبم مرسی دخترم.

اما حرفم با عزیزانی که پیروز - طوری گفته پیروز هستم که فکر می کنم پسرخاله باشیم بدون اینکه من حتی تولد و نامگذاری و کامنت فرستایی پیروز در خاطرم مانده باشد - را نپسندیده اند. از جهت حقشان است که حقشان است. اما از جهت اینکه ایشان را خرابکار و عنصر نفوذی و اتاق فکر و از این قبیل تصویر و تصور کرده باشند موافق که نیستم مخالف هم هستم. پیروز حرفش بمن این است که افراط کرده ام در مقایسه ام بین غرب و جمهوری اسلامی. جوابش هم از سوی من این است که پیروز هم تفریط کرده است در همین مقایسه. افراط من اگر مقداری بغض هم قاطی دارد اما از واقعیت بدور نیست زیرا غرب هنوز غرب است و اگر چه رغبتی برای شلنگ تخته های سابق را ندارد اما چشمش بدست کشورهای در پیتی هم نیست. او می گوید درگیری نباشد بهتر است اما حرف من باشد. اگر حرف من نباشد ناگزیر در گیری خواهد ایجاد شد و من قویترم. و پیروز هم می داند که جمهوری اسلامی ظرفیت ملی و مالی و نظامی هیچ نوع درگیری را ندارد چه با غرب قوی و چه حتی با غرب ضعیف. لذا من با حرف پیروز راحتم و مشکلی نمی بینم. یا...هو

ناشناس گفت...

پیروز : متاسفانه بعضیها از قالب تنگ گفتمان رایج و پوپولیستی به منطقه و جمهوری اسلامی نگاه میکنند و طوطی وار به قول علیرضا رضایی سیاست تاکسی زده را اینجا و انجا تکرار می کنند. به نظر من در هر پدیده ای نباید فقط سیاه و سفید انرا دید و انرا یکسره رد و یا تایید کرد . مرزهای سیاسی و امنیتی ایران امروز نه در مریوان که کیلومترها انطرف تر در سوریه و لبنان و در شرق هم در افغانستان هست. متاسفانه گروهی از مردم ما اینرا یا نمیدانند یا از روی تجاهل نادیده میگیرند. خامنه ای قطعا از مشاوره امنیتی بسیار خوبی در طول این سالیان برخور دار بوده که توانسته شر صدام و طالبان را از سر ایران کوتاه کند و ماشین جنگی پر اشتها و انرژی ا مریکا را در پشت مرزها فرسوده کند. ایا فکر میکنید امریکا در ان هنگام به ایران چیزی به جز لقمه ای چرب نگاه میکرد. بله دوست عزیز ایران زمانی ایرانستان میشود که حتی از پس رقبای منطقه ای خود هم بر نیاید و این استقلال نیم بند را هم فرو گذارد.انوقت همه ما به جای نوشتن در پشت کیبورد باید در تکاپوی حفظ جان خود و یا لقمه ای نان باشیم مثل مردم بامیان یا بغداد یا حمص. چه خوشمان بیاید یا نیاید همین حزب الله و نیروی قدس وچهار تا موشک اوراقی شهاب و فجر فعلا تنها ابزار امنیتی ما هستندو بس در دنیای واقعی که ما را احاطه کرده.شاه هم با انهمه استعداد در دیپلماسی و چانه زنی فهمیده بود که اگر یک قد رت باز دارنده نداشته باشد به راحتی ایران هدف دست اندازی همسایگان و نیروهای فرا منطقه ای خواهد بود .



نکته دیگری که دوستمان گفته بودند در مورد اقتصاد .متاسفانه اقتصاد سرمایه داری با همه موفقیتهایی که داشت و دارد به منزله یک پکیج کامل شامل خوبیها و نقایصی است .نقص بزرگ مدل سرمایه داری به همان پیشگویی بزرگ مارکس بر میگردد که گفت عملیات سفته بازی تا یک حدی میتواند ادامه یابد متاسفانه بحران اقتصادی فعلی نه از حالا که از اواسط دهه 70 میلادی اغاز شده و کسی هم در غرب و بالاخص امریکا برای اصلاح ان نکوشیده. حتی اوباما بعد از به قدرت رسیدن در 2009 سعی کرد این بحران را با تزریق پول زیاد حل کند در عوض رییس کل خزانه داری المان همان موقع اخطار داد که به جای تزریق پول سعی کند انضباط مالی را برقرار کند . متاسفانه باید گفت این بحران اقتصادی مثل بحران 1929 پردامنه هست و غرب یا باید به اصلاحات بزرگ و پردامنه دست بزند و گرنه اوضاع کماکان بدتر و بدتر خواهد شد. در کلام ساده باید اقتصاد را به طرف تولید سوق داد.چینیها این تیز هوشی. را داشتند که در سال 2005 با ایجاد سپر حمایتی وپوشش بیمه ای قوی از صنایع پرسود ضربه این بحران را به اقتصاد خود تخفیف دهند. ساده انگا ریست که نیروی کار ارزان چینی را که به لقمه ای نان راضیست را برابر نیروی کار اروپایی و امریکایی که از دوشنبه صبح به فکر جمعه بعد از ظهر و تعطیلات اخر. هفته هست یکی بدانیم.پیروز باشید به قول دلقک عزیز یا هو...

Dalghak.Irani گفت...

خب حالا بهتر شد. من ضمن اینکه از بحث و تحلیل کلان و بهمین خاطر کلی و مبهم پیروز استفاده کردم. باید یادآوری کنم که موضوعات ژئواستراتژیک ازسویی و اقتصاد کلان از جانب دیگر که محور اصلی حرف پیروز است بسیار مفصل و پیچیده و تخصصی است که نه فضای آن و نه معلومات آن در این تنگی وبلاگ نمی گنجد و من که مطلقاً صلاحیت و تخصص ورود به این مباحث را ندارم. اما در مورد حرف پیروز چند نکته را برجسته می کنم.

1- اینکه خامنه ای استراتژیست امنیتی - به تعریف استالینیستی - خوبی است موافقم و بارها اعتراف هم کرده ام.

2- اینکه عمق دفاعی هر کشوری به متحدانش گسترده است و نه فقط مرزهای جغرافیایی اش هم نظر موافق دارم.

3- در مورد ارزش بیشتر تحلیل های نگاه از بیرون نسبت به تحلیل های نگاه از درون هم مناقشه نمی کنم. زیرا بدیهی است که اینطور باشد زیرا تحلیلگر خودش یکطرف مناقشه نیست و خوب و بد دوطرف مورد تحلیلش تأثیری در زندگی و باشندگی خود او ندارد.

4- اما من مثل پیروز ضمن بیرون از مرزها بودن هنوز داخل ایرانم و زخم های خودم التیام نیافته، زخمهای بچه هایم و هموطنانم را بدخیم و چرکین و آمادۀ نیشتر خوردن می بینم. لذا اعتراف می کنم که خودم هم جزیی از تحلیلم هستم و از این نظر برخلاف پیروز تحلیل نگاه از درون می کنم. ضمن اینکه تلاش می کنم خودم را از تحلیلم دور کنم و جوانمرد بمانم.

5- اینکه نقشۀ امروز منطقه را نتیجۀ مدیریت استراتژیک خامنه ای معرفی کنیم نوعی کردیت زیادی دادن به خامنه ای در موضوعی است که نقش بیش از 5 درصدی نداشته است. نقشۀ امروز منطقه با همۀ وخامتی که دارد بیداری "هژمون طلبی" اسلام سیاسی است که انقلاب ایران و خمینی باعثش بود و این هژمون طلبی بصورت خودکار و اتوماتیک عمل کرده که بخش مهم آن در قالب "اثبات هویت برتر" مذاهب اسلامی جریان یافته و امروز دیگر از دست شروع کنندگان بازی هم - ایران و عربستان - خارج شده است. می خواهم بگویم که بوکوحرام نیجریه فرزندان مشروع - مقلد - و نامشروع - مقابله جوی مذهب سنی در مقابل شیعه - بوکوحرام های انقلاب خمینی و هژمونی خواهی اسلام سیاسی شده از سوی او هستند و بارها هم تأکید کرده ام که تا ایران اسلام شیعه اش را پس نگیرد این بساط هم امکان جمع شدن ندارد. اگر منظور پیروز هم تداوم دادن این چرخۀ بی نتیجه و مخرب از سوی خامنه ایست قبول دارم.

5- در مورد امنیت و لقمۀ نان و ایرانستان و این قبیل مفاهیم و لولو کردن عراق و افغانستان نا امن و ترسناک هم نظر پیروز را رد نمی کنم. اما یک مورد را به او تذکر می دهم. و آن طول زندگی و عرض زندگی است. بعبارت دقیق تر مشخص کردن پاسخ این سؤال است که کمیت عمر مهمتر است و طول زنده بودن یا کیفیت گذران عمر هم مهم است و در نظر من و ما بسیار هم مهمتر.

6- سخن آخر اما از حوصله ای که سر می رود تفصیل دردها: ضمن اینکه استقلال سیاسی - با تعریف شجونی - نصفه نیمۀ ادعایی پیروز را قبول دارم اما در تعریف استقلال با او مشکل دارم و استقلال ناشی از انزوا را ارزش نمی دانم. و نمی دانم استقلال خوراکی است یا پوشاکی یا سکس کردنی یا کدام لذت مادی مورد نیاز زندگی لذت بخش 50 سالۀ - حداکثر عمر فهمیده برای میانگین سنی 75 تا 80 سال عمر - انسان را فراهم می کند.

7- ما مشکلی با دشنام دادن به امریکا و غرب و سرمایه داری و هرچه نداریم. ما اصلاً مشکلی هم با حکومت آخوند و غیر آخوند نداریم. مشکل ما و حرف ما این است که حکومت باید دست و پایش را در همۀ حوزه های عمومی و خصوصی دراز نکند چون نمی تواند اینهمه کار را با هم انجام بدهد و بوظایف اصلی اش هم نمی رسد و همه را رها می کند و مثل گروگانگیر ها فقط ملت گروگان گرفته اش را با لقمه ای نان و حفظ جان (امنیت) زنده نگه می دارد که بتواند بموقع معامله کند. اینکه خامنه ای به گایش و زایش سفارش می کند ترسش از کم شدن گروگان هاست و منتفی شدن معاملۀ بزرگ. همین امروز صراحتاً خودش را حاکم اسلامی - کمتر بکار می برده قبلاً - معرفی کرده و تصریح کرده است که مسئولیت اصلی حاکم اسلامی بردن مردم به بهشت است.

8- کاشکی پیروز یا خودش یا بچه هایش و یا هموطنانش در ایران زندگی می کردند. یا...هو

ناشناس گفت...

استقلال نیم بند برای ایران امروز همان چیزیست خوردنی پوشیدنی و کردنی هست. همان نقطه صفر یا ختی زیر صفر جامعه مدنی و قشر متوسط هست بدون ان هیچ کاری نمیشود کرد تا دهه ها تا دوباره از ته دره بالا بیاییم و راه اصلی را پیدا کنیم . راه حل همان هست که همیشه در این وبلاگ گفته ای طبقه مدرن و زندگی خواه به معنای واقعی به میدان بیاید و متحجران را به عقب براند این حرکت اهسته و پیوسته هست و هیچ راه دن کیشوت وار دیگری هم ختم به خیر نخواهد شد.پیروزباشید

ناشناس گفت...

استقلال هم مثل دارو زیاد خوردنش باعث اور دوز میشود البته اگر از اساس به این استقلال باور داشته باشیم .

ناشناس گفت...

تیمسار
نمی دانم چرا شما اعتبار امنیتی بالا به خامنه ای داده اید؟ این به مفهوم امنیت به معنای عام آن بر می گردد. اتفاقا فکر می کنم او از این نظر خیلی هم ضعیف عمل کرده است . ضرر های هزار میلیارد دلاری او چه در زمینه های اتمی و چه در زمینه های اداره کشور نشان دهنده عملکرد ضعیف اوست. او موشک دارد ولی عقبه پشتیبانی از موشک های خود را ندارد یعنی نان برای خوردن ندارد.مانند فرمانده قلعه ای که تمام هم و غم خود را صرف ساخت توپ و تفنگ برای قلعه خود کرده است و از ان طرف از تولید غذا و ذخیره اب و بهداشت برای ساکنین قلعه غافل شده است نتیجه اینکه قبل از آنکه بتواند توپ های خود را شلیک کند ساکنین قلعه از گرسنگی و تشنگی و مرض و بیماری از پای در آمده اند! توپ برای دفاع از توپ نیست بلکه برای دفاع از تولید است.از این نظر خامنه ای نمره زیر 10 می گیرد نه نشان شجاعت یک فرمانده عالی.

پیاز داغ گفت

ناشناس گفت...

نکته ای که تن خامنه ای و روحانی را در مذاکرات اتمی می لرزاند کنگره آمریکاست. تحریم های ایران باید توسط کنگره لغو بشود و نتیجه مذاکرات باید مورد تایید کنگره آمریکا باشد و این قدرت مانور تیم اوباما را بسیار محدود می کند. این گردنه نفس گیری است.کار از زبان بازی ها و مخ زدن های ظریف فراتر است .

شهروند گفت...

سلام دلقك عزيز
در تمام سالهاي گذشته سوال مشتركي از طرفداران جمهوري اسلامي و آقاي خامنه اي در كشور پرسيدم ، جوابي نگرفتم ، حالا دو نفر از دوستان ( علي آقا ، آقا پيروز ) خواننده دانا بتوانند جواب منو بدن ، ممنون ميشوم
ما ( منظورم جمهوري اسلامي ست ) كه زير سايه رهبري فرزانه نظام تبديل به قدرت اول منطقه شده ايم ، مرز مقابله با دشمنان منطقه اي خود را هم كه به لبنان و سوريه كشانده ايم ، از طرفي امروز هم رهبري فرمودند كه امريكا و كلا غربيها هيچ غلطي نمي توانند كنند ، تازه امريكا و اروپا هم در بحران اقتصادي دارند غرق مي شوند ، امريكاي اوباما هم كه ديگه قدرت اول جهان نيست ، چين و روسيه هم كه مال اين حرفها نيستند
حالا سوال اساسي براي بنده پيش آمده ، كه اصلا ما چرا بايد اينهمه سال با اين غربيها مذاكره كنيم سر پرونده هسته اي ؟

ناشناس گفت...

نازیدن به مرزهای جغرافیای در عراق و لبنان توهمی است که اتحاد جماهیر شوروی نیز بدان گرفتار آمده بود. شوروی به انچنان نیروی تسلیحاتی اتمی دست یافته بود که می توانست کره زمین را 50 بار کلا منهدم کند! موشک های بالستیک او تمام نقاط آمریکا را بزند ومرز های جغرافیایی او نیز نه در روسیه بلکه در آنسوی اروپا و آسیا قرار داشت ولی بعد معلوم شد که این پهلوان سر تا پا مسلح حریف طلب , از فرط تب و بیماری و گرسنگی توان ایستادن ندارد و روی دو زانوی خود نشست!

پیاز داغ گفت

ناشناس گفت...

timsare garami be sokhanane emrooze Velayati ham tawajoh konid. ishan dar in mosahebeh be tashwighe teame mozakereh konandeh pardakhteh wa in nemitawanad bedoone mowafeghate khameneyi boodeh bashad. asle matlab harf-haye Velayati mibashad.

ممد گفت...

در پاسخ ناشناس قبل
این بنده خدا که اصلن مصاحبه نمیکنه فقط بقیه باید گوش بدن این چی میگه اون هم با این همه سازمانهایی که مسئولیتش با اینه
اما من هم فکر می کنم که آقا جام زهر رو نوشیده هفت تیرش هم غلاف کرده به اونا گفته برین با پول برگردین با اینا هم عکس میندازه میگه بهتون قراره پول بدم فعلن چیزی نگین به مردم هم میگه رییستون هوای غذاتونو داره گشنه نمونین