۱۳۹۲ دی ۶, جمعه

جمهوری اسلامی راه پس کشیدن ندارد. فقط باید به فتوت اوباما دل ببندد و کارکند!


1- کار نمایشی و احمقانۀ نمایندگان مجلس جمهوری اسلامی در تصویب دوفوریت طرح الزام دولت به غنی سازی 60 درصد - با هر پیش شرطی هم - عملی احمقانه و تحریک آمیز و بر خلاف منافع گردانندگان جمهوری اسلامی است که نهایتاً دودش بچشم شهلای ایران خانم عزیز ما هم خواهد رفت. لذا بنظرم رسید که به چند نفر عاقلی اگر باقی مانده اند در این نکبت انقلابی یادآوری کنم که "دیگر دیر شده" و پروندۀ هسته ای ایران یا در سال 2014 میلادی حل می شود و یا ایران مورد حملۀ نظامی قرار می گیرد و راه سومی متصور نیست. بعبارت دیگر توافق ژنو دریچۀ آن لابیرنتی بود و است که طراح و نگاهبانش غرب است و بمحض قبول جمهوری اسلامی برای ورود به داخل این لابیرنت دیگر هرگونه عقب نشینی و منفذ و راه خروجی بسته شده است مگر همان راه نهایی که غرب در مقابلش منتظر استقبال از ایران باهوش است.

2- تا قبل از دولت جدید و توافق ژنو؛ جمهوری اسلامی نه قبول می کرد که فعالیت های هسته ایش مقصد نظامی دارد و در عین حال قبول هم نمی کرد تا برای قصدی که ندارد شفاف سازی کند. دولت روحانی که آمد همان ادعای صلح آمیز بودن برنامۀ هسته ای ایران را تکرار کرد و در عین حال بغرب حق داد که مظنون باشد و حاضر شد شفاف سازی کند. به تعبیر دقیقتر دولت جدید با نفس قبول "شفاف سازی" نسبت به ادعاهای غرب؛ غیر مستقیم احتمال نظامی شدن برنامۀ هسته ای ایران - تا قبل از این - را هم پذیرفت.

3- اما حالا در این نقطه ای که ایستاده ایم بگذارید اینطور ادامه بدهم: فرض کنیم که مذاکرات مبتنی بر توافق مقدماتی ژنو بهر دلیل و علتی - اعم از تقصیر ایران یا تقصیر غرب - شکست بخورد. در چنین حالتی اولاً ایران ابزار رسانه ای و دست و پای تبلیغاتی ندارد که بتواند تقصیر غرب را برجسته کند. و مهتر و ثانیاً اینکه تازه اگر بتواند تقصیر شکست را گردن غرب بیاندازد چکار مهمی می تواند عملاً انجام دهد. پاسخ یکی بیشتر نیست: "ایران میز مذاکره را ترک می کند و یا از پیمان ان پی تی خارج می شود و یا در ملایم ترین حالت تأسیسات هسته ای خودش را بروی بازرسان آژانس می بندد. که در هر دو این دو حالت پیغامی که به دنیا می فرستد این است که: "شما جر زدید پس ما هم برمی گردیم بهمان برنامه ای که بظن غرب مقاصد نظامی دارد. بعبارت دیگر اگر تا کنون ایران فقط مشکوک و مظنون به فعالیت های هسته ای نظامی بود و انکار می کرد؛ در هنگام شکست مذاکرات هسته ای جاری دیگر مظنون و مشکوک نیست بلکه رسماً متهم - نه اگر مجرم - به تولید سلاح هسته ای خواهد بود. بویژه اینکه ایران رسماً اعلان کرده است که تا سال های طولانی نیازی به غنی سازی بیش از 3/5 در صد ندارد. در توضیحی بازهم روشنتر بستن درب های هسته ای بروی جهان خود بخود بمعنای انجام غنی سازی های صنعتی بالا و بالاتر تا رسیدن به توانایی تولید سلاح هسته ایست. همان گزکی که در بالا گفتم و با ورود به لابیرنت صلح قبول کرده است.

4- قبلاً گفته ایم و همه اذعان دارند که غرب و در رأس آن امریکا و بویژه پرزیدنت اوباما هم بشدت به دوستی با ایران و حل مشکلات منطقه ایش در خاورمیانه نیازمند است و همۀ تلاشش را می کند که این مذاکرات بموفقیت برسد و امریکا و ایران دوره ای جدید از رابطه و همکاری متقابل را در پیش بگیرند. اما - و این اما مهم است - فرق است بین نیاز اوباما به ایران و نیاز ایران به غرب و امریکا. بدین معنا که امریکای اوباما به این دلیل می خواهد با ایران بتوافق دیپلماتیک برسد که روی دیگر راه حل موضوع ایران؛ گزینۀ نظامی و جنگ است. و اوباما نه به مذاق و مزاج شخصیتی و نه به محاسبۀ "هزینه - فایده" برای حزب و کشور و مردمش نمی خواهد با ایران بجنگد. در حالیکه حملۀ نظامی به ایران و برای جمهوری اسلامی موضوع شخصی و هزینه - فایده ای نیست؛ بلکه حمله به ایران برای جمهوری اسلامی بمعنای سقوط قطعی حکومت است و برای ایران بمعنای نابودی 50 سال عقب افتادگی حتمی و نابودی نسلی. اگر خوشبین باشیم و جنگ داخلی و تجزیه را به تضمین فرهنگ غنی مان "انشاءالله که گربه است" نادیده بگیریم.

5- در نگاهی از زاویه ای دیگر می شود اینطور گفت که موفقیت ادامۀ ژنو بازی برد - بردی است که برنده ترش ایران است. اما شکست مذاکرات که بلافاصله به جنگ منتهی خواهد شد - با شروعی یاغی توسط نتانیاهو و اجبار اوباما به مشارکت - بازی باخت باختی است که بازنده ترینش ایران خواهد بود. بنابراین به عقلای احتمالی جمهوری اسلامی و بویژه آیت الله خامنه ای توصیه می کنم که جلو هماورد طلبی های احمقانه را سد کند تا از تحریک مخالفان منطقه ای و جهانی توافق در پیش دست بردارند، و اجازه بدهند که دولت ووزارت خارجه همۀ توان شان را مصروف پروپاگانداهای اخلاقی و مظلوم نمایانه بکنند و اعتماد کبوترهای امریکا را جلب و تقویت؛ و فتوت پرزیدنت اوباما را پشتوانه سازند. و الا هر نوع رجز خوانی احمقانه و من آنم که رستم بود پهلوانی فقط جنگ را حتمی می کند و لاغیر! یا...هو

بعد از تحریر: این مطلب را بدون توجه به وضعیت اقصادی و اجبار حکومت ایران نوشته ام. تا نشان بدهم که حتی اگر امکان مقاومت لجوج بیش از اینی هم بود - که نیست - بازهم تندروی "ادای سناتورهای یک ابرقدرت" را درآوردن از سوی آدم های ماقبل تاریخ در مجلس ایران؛ راه به آبادی جز بدبختی و خفت بیشتر حکومت و سختی و مشقت مردم نخواهد برد.

۱۰ نظر:

ناشناس گفت...

اصلا از همان اول هم مذاکره ای در کار نبوده و مذاکره نام محترمانه تسلیم بوده است. حالا مثلا می خواسته اند که زرنگی کنند و با قیمت کمتری تسلیم شوند ولی این بقول شما به همت عالی اوباما و مجلسین آمریکا دارد.

واکس شفق گفت.

ناشناس گفت...

این فرض که شکست مذاکرات به معنای شروع جنگ است چندان صحیح نیست. وقتی دشمن شما دارد از گرسنگی می میرد چرا باید یک گلوله حرام او کنید؟ جمهوری اسلامی هیکل بزرگی دارد و مصرف انرژی آن بالاست . همانگونه که اگر غذای کافی داشته باشد خیلی قوی است به همان نسبت وقتی دچار بی غذایی شود سریعا دچار ضعف می شود.

واکس خوشبوی شفق گفت

مستانه گفت...

درود نازنین پدرم...
اوضاع پریشان این مملکت از ابشخور ابله حاجبانی تغذیه میشه که سطح شعور و فهمشون به ریش حماقت خندیده!
چه توقعی میتوان داشت از فرجام مملکتی که متولیانش هر کدوم ساز خودش رو میزنن و اب به اسیاب خودش..
و مردمانش هم بسان خنیاگری چشم بسته اواز خر برفت و خر برفت!از ماست که بر ماست و اف سربالا برمیگرده به ریش صاحبش!....
با همه این احوال دل من همیشه پر از درده و خون برای شادی و ارامش نداشته این مردم و سرزمین در حال پژمردنم..
چی شد که به اینجا رسیدیم......افسوس ازینهمه تسامح....

برگ پائیزی گفت...

این یکی از محکمترین تحلیل های بود که تو این چند وقت گذاشتید .
متشکریم

ناشناس گفت...

سلام تیمسار
من بشخصه ضربه روحی که از حماقتهای نمایندگان میخورم بیشتر از ضربه حماقتهایی است که از رییس جمهور یا رهبر سر میزند. یه کلونی از احمق بعنوان نماینده پشت منو میلرزونه.
از این کلونی نادون بعید نیست که مضیقه های نظام رو هم ندونن.
توافق چیزی نیست که نظام داوطلبانه انجام داده باشه . کاش میشد اینو تو کله پوکشون فرو کرد.
با احترام
آرش

میرزا گفت...

سلام تیمسار بزرگ.این رو چی میگی ؟

http://www.tabnak.ir/fa/news/367348/%D9%85%D8%B4%D8%A7%D9%88%D8%B1-%D8%B1%D9%87%D8%A8%D8%B1-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%B0%D8%A7%DA%A9%D8%B1%D9%87-%D9%85%D8%B3%D8%AA%D9%82%DB%8C%D9%85-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D8%B4%D8%AF

مشاور رهبر انقلاب ایران خواهان مذاکره مستقیم ایران و آمریکا شد.

ناشناس گفت...

كاش خامنه اى يك ذره از جربزه خمينى را داشت و صاف و پوست كنده به اين هواداران ابله اش مى گفت بابا جان جام زهر را نوش جان كرده ام ، شما هم خفه شويد.
ارادتمند. افشين قديم

ناشناس گفت...

سلام دوباره
درضمن در خصوص شروع بلافاصله جنگ در صورت شکست توافقنامه، بنده هم بر این نظرم چون اولا گزینه دیگری نمی ماند. ثانیا بعد از اعلام حمله نظامی به سوریه و عدم انجام آن آمریکا دیگر نمیتواند کوتاه بیاید والا حنای امریکا نزد دنیا بیرنگ میشه.
این مطلب مثل روز روشن باید باشه برای جماعت نادان و نون به نرخ روز خور نماینده.

آرش

Dalghak.Irani گفت...

میرزا یک توضیح راجع به حرف ولایتی بگویم:
بنظرم حرف ولایتی حرف مهمی نیست. زیرا این حرف همان حرفی است که من در همان ابتدا گفته بودم و نوشتم راجع به مذاکرات پیش مذاکره با دولت های 1+5 اولاً و کشورهای منطقه ثانیاً در انتقاد از دیپلماسی ظریف موقعی که فرانسه دبه درآورد در آن توافق ژنو1. بعبارت دیگر ولایتی هم بعد از مدت ها نوعی انتقاد زیر پوستی و غیرمستقیم داشته به دیپلماسی ظریف و تمرکز کامل روی شش کشور با هم و یکجا. و حتی می تواند این نکته را هم شامل شود که مذاکرۀ مستقیم فقط با امریکا را هم راه گشا نمی داند و خواستار بازی با همۀ بازیگران در قالب منافع خاص آن هاست و احتمالاً شکستن انحصار و ایجاد تفرقه در بین اروپا و امریکا و منطقه. یا...هو

ناشناس گفت...

دستت طلا ،اما تا وقتی که سیاست ایران دست این ملا دوزاری هاست که هر را از بر تشخیص نمیدند نسل ما روز به روز سوخته تر میشه ، همین استاد بزرگشون عاغا چشم بصیرتیان مگه نبود که گفت هر کی محمود را نخواد بی بصیرته اما بعد از 4 سال مشخص شد بی بصیرت از خودش ، خودشه ، حالا اینا تصمیم گیرندگان ما هستند.