۱۳۹۲ آذر ۲۴, یکشنبه

تغییر استراتژی عربستان از شیعه کشی به ایرانی کشی: در سوگ ایرانیان خوشبخت!


1- ابتدا یک تقدیر بلند بالا بکنم از دکتر ظریف و اعلان سکوتش؛ که از نان شب واجبتر است برای پیش بردن مذاکرات با غرب. زیرا مخالفان داخلی توافق ژنو و ظریف؛ دنبال روشن شدن هیچ ابهامی و گشودن هیچ گرهی نیستند؛ و فقط می خواهند توافق را بی اعتبار کنند و کشور را به قهقرا ببرند. بنظر من هم ظریف باید خیلی کم صحبت کند با رسانه های داخلی و بویژه با مجلس و تلویزیون دهان بدهان نشود و حتی هر دعوتی از تلویزیون حکومت را قبول نکند؛ تحت عنوان خررنگ کن "توضیح برای ملت". البته کماکان معتقدم که روحانی باید خودش در خط مقدم هجوم به هرزه سرایی مخالفان براندازش باشد و با تقویت جامعۀ مدنی اجازه ندهد دولت را منفعل کنند.

2- اما مطلب اصلی که خواستم اشاره کنم کشته شدن 15 نفر ایرانیان مشغول کار در پروژه های نفت و گاز عراق است؛ تا بگویم که روحانی و ظریف هرچه سریعتر باید یک راه حلی پیدا کنند برای تماس و گفتگو با عربستان و این ایرانی کشی القاعده را متوقف کنند. اما آغاز داستان:

3- هنگامی که جورج بوش صدام را ساقط کرد و عراق را اشغال کرد؛ بزرگترین اشتباهش را هم مرتکب شد؛ و بدون توجه به مناسبات قبیله ای و فرهنگی عراق؛ سیستم سیاسی عراق را بر مبنای "ملت واحد" و دموکراسی بالغ غربی "هرنفر یک رأی" بنیان گذاشت؛ و بطور بدیهی اکثریت عددی شیعیان فقیر و ناآموخته را برتری مطلق داد در قدرت؛ سنی های عراق که هم از نظر کیفی و هم از جنبۀ حاکمیتی قدرت برتر و نخبه تر بودند و همواره بر عراق حکمرانده بودند؛ بسیار برآشفتند و عربستان بعنوان حامی خودشان را واداشتند که اولین شیعه کشی های سازمان یافته از طریق القاعده و گروه های سلفی را به صحنه بیاورد. جورج بوش اما خیلی دیر و بعد از گذشت حدود سه سال و کشته شدن بیشمار شیعیان در عملیات انتحاری متوجه ماجرا شد؛ و با تجدید نظر در تقسیم قدرت در عراق و افزودن چشمگیر نقش سنیان توانست تا حدودی موج اول کشتارهای سازمان یافته را مهار کند و صحنۀ عراق را آرامتر کند. 

4- موج دوم کشتار ها اما از زمانی شروع شد که موضوع سوریه پیش آمد و عربستان مجدداً شیعه کشی - این بار در منطقه را هم - سازمان داد و حمایت کرد که تا یکی دو ماه پیش ادامه داد. در این موج دوم بازهم بیشترین کشتار نصیب شیعیان عراق بود بدلیل مساعد بودن محیط و ضعف های ساختاری دولت نوری مالکی در برقراری امنیت. این موج کشتار دوم که هنوز هم ادامه دارد مثل موج اول این خصوصیت را داشت که موضوعش شیعه کشی بود بدون اینکه در فارس و عرب بودن یا ایرانی و عراقی و سوری و لبنانی بودن تمایزی باشد و حساسیتی. شیعه می کشتند بدون اینکه به ملیت و زبان و تعلق سرزمینی اش اهمیتی بدهند.

5- اینک اما بنظر می رسد که بعد از روی کار آمدن دولت روحانی و مذاکرات ایران و غرب؛ عربستان تغییر کوچکی داده است در هدف عام "شیعه کشی"؛ و اولویت القاعده را با "ایرانی کشی" بازتعریف کرده است. کشتن ایرانیان مأمور در سوریه، موضوع کشتار سربازان در بلوچستان، انفجار سفارت ایران در بیروت و کشتار اخیر کارگران ایرانی مشغول کار در عراق نشانه های قطعی تغییر استراتژی عربستان است در موضوع شیعه کشی های القاعده. و خدا رحم کند به اربعین در پیش در عراق و ایرانیانی که برای زیارت به عراق هجوم برده اند.

6- البته بدیهی است که محرک عربستان در این جنگ فرقه های مذهبی وجود جمهوری اسلامی و تحریکات شیعیان توسط آیت الله خامنه ای برای تبلیغ و جلو اندازی تشیع در منطقه است؛ و همانطور که بارها گفته ام جز با پایان حکومت شرعی در ایران سرانجام نهایی نخواهد گرفت. اما تا آنموقع هم روحانی و هاشمی باید هرچه سریعتر با عربستان ارتباط برقرار کرده و از فوران این ایرانی کشی جلو بگیرند. اگر در همان ابتدای روی کارآمدن روحانی جواد ظریف اولین سفرش را عربستان تعیین می کرد؛ نه ماجرا اینقدر حاد می شد و نه عربستان تا آنجا می رنجید که تقاضای ظریف برای رفتن به عربستان در سفر اخیرش به منطقه را رد کند.

7- می ماند این گزارۀ تلخ در سوگ این ایرانیان اخیراً کشته شده که با کمال تأسف کشته شدگان جدید خوشبخت ترین ایرانیان کشته شده در تحت سیطرۀ جمهوری اسلامی هم بودند. زیرا اینان اینقدر سعادت داشتند که شغلی گیرشان آمده بود و فرصتی یافته بودند برای ادارۀ زندگی شان؛ و الا خیل ایرانیانی که هر روز و هر شب و در جستجوی یک لقمه نان و یک تنفس رها؛ قربانی قاچاقچیان انسان می شوند در کوه و کمر و بیابان ها و دریاها و رودخانه ها و اقیانوس های سرتاسر جهان؛ حتی همین خوشبختی شغل داشتن و برسمیت شناخته شدن جنازه هایشان از سوی حکومت را هم نصیب نمی برند. و در بدترین شرایط و گمنامی و بدون جنازگی جان می بازند و کسی هم ککش نمی گزد. روح همه شان شاد با دریغ. فاعتبرو یا اولی الا لباب! یا...هو 

۴ نظر:

Ali گفت...

بنظرم این کشتار انتقام مجاهدین از حمله چند ماه پیش به اشرف پیش از تخلیه کامل آن بود

سه چرخه گفت...

سلام تيمسار عزيز ( ديگه به قول شما وقتي محمود رفته ديگه روش نميشه آدم به شما بگه دلقك چون اون مملكت ديگه شبيه سيرك نيست زياد !!!)

ابتدا بگم كه خودم چقدر ناراحت و عصباني شدم از مرگ چند كارگر ساده ايراني، و بعد اينكه به نظر شما اين سماجت و عصبيت احمقانه عربستان خودش يك موهبت و ضدتاكتيك بر عليه هزاران دسيسه و توطئه تندروهاي داخلي براي بر هم زدن روند نزديكي ايران و غرب نيست؟ چون دشمن در نظر آيت الله خامنه اي فاكتور مهمي براي تصميم گيري است و غربي كه نظامي اصلا و نرم هم خيلي حاضر است با ايران كنار بيايد در زمان اوباما در مراحل خيلي بعدتر از عربستان فعلي قرار خواهد گرفت.


چند وقت پيش هم كه به ظريف خرده گرفته بوديد باز اين را ميخواستم بپرسم و مطرح كنم كه يادم رفت، و حس مي كنم همان دعوت اول عربستان را روحاني و ظريف قبول نكردند كه كمي آتش دشمني با عربستان روشن بماند اما وقتي به مذاكرات رسيد اين آتش حكم فتيله انبار باروت را پيدا كرد و گويا دارد وارد يك روند برگشت ناپذير مي شود. نمي دانم بگويم خوشبختانه يا صد البته بدبختانه.

پاينده باشيد تيمسار عزيز.

ناشناس گفت...

اولآ حرفهای ظریف دهان به دهان نشده و منهم بگوش خودم شنیدم و ویدیو ش هم هست.
دوم اگر شیعه کشی ای هست، مقصر ایران است و کشتار بی حساب و غیر قانونی سنی های بیگناه.
حکومت اسلامی ایران از زمان روی کار آمدن تا بحال، تعداد بیشماری کرد و بلوچ و عرب کشته، اعدام کرده و یا بمباران کرده.
این ننگ دیگرکشی از حکومت اسلامی شروع شده و هنوز این آتش شعله ور است. لطفآ گناه را به گردن دیگران نیاندازید.

ناشناس گفت...

سلام،
فرصت کردی راجع به این بودجه یه مطالعه ای بکن.
این چه بودجه ایه اینا بستن؟!
کلی بودجه واسه سازمان تبلیغات اسلامی و هزار کوفت و زهرمار دیگه در نظر گرفتن!
با این وضعیت این پرزیدنت رو زودتر میتونن آچمز کنن! خیلی زودتر از خاتمی!
ماهواره ها رو هنوز جمع میکنن! به دختر پسرا گیر سه پیچ میدن و فقط اسمشه که جو امنیتی برطرف شده!.....
نخواستیم ( حالا اگه هم میخواستیم نمیشد!) یه شبه ایران گلستان بشه...اما دریغ از یه حرکت مثبت فرهنگی!