۱۳۹۲ دی ۲, دوشنبه

روحانی مچکریم برای: نسرین بانو و جعفرخان+اعتراض خانم شخاکه به حجاب اجباری+هتل سازی در تهران.


1- حجاب اسلامی حداکثر یک پوشش سنتی - مذهب جزیی از سنت است - مثل همۀ لباس های سنتی اقوام و ملیت های مختلف در کشورهای گوناگون است. لذا همانطور که عربستان از هر میهمان مردی نمی خواهد - نمی تواند هم بخواهد - که هنگام ورود به عربستان چفیه و داشداشه بپوشند؛ یا امریکا و غرب مهمانان شان را ملزم به پوشیدن کت شلوار غربی یا براداشتن حجاب و چادر زنان نمی کنند و نمی توانند هم بکنند؛ جمهوری اسلامی هم حق ندارد قوانین پوشش اسلامی داخل کشورش را به پوشش مهمانان - حداقل غیرمقیم و بویژه سیاسی - تسری داده و اجبار به رعایت بکند.

2- اما از آنجائیکه این حکومت شترگاو پلنگ خودش را تافتۀ جدا بافته - از عقب - می داند؛ و برخلاف تمام پروتکل های تشریفات بین المللی و بعنوان تنها کشور از این دست؛ مهمانان خودش را ملزم و مجبور به پوشیدن روسری و لباس های نادلخواه مهمان می کند. بعبارت دیگر در حال حاضر هیچ کشور دیگری از عربستان سنتی گرفته تا افغانستان برقع پوش - منظورم عرف غالب است و قصد اهانت ندارم - به مهمانان خود محدودیت پوشش محلی و بومی را اجبار نمی کنند.

3- متأسفانه اما چون سیاستمداران بیشتر به منافع مادی کشورهای متبوع خودشان می اندیشند کمتر پیش می آید که خودشان را ملزم به اعتراض به چنین اجبارهایی بکنند؛ و ترجیح می دهند بساز حکومت میزبان برقصند تا قراردادها و منافع درشت تری را بنفع کشورشان به ثبت و اجرا برسانند. اما خوشبختانه اینک یک خانم پیدا شده در هیئت پارلمانی سفر کردۀ اروپا به ایران و در کمال آزاد منشی و توی چشم کردن به این رفتار با زنان اعتراض کرده و از برخاستن در جلو پای هاشمی فسنجانی بعمد خودداری کرده و باعث خوشحالی زیادی شده برای من. چه اینکه من معتقدم که این حرکات ظریف و بشدت تعیین کننده از نان شب واجب تر است برای پیشبرد مدرنیته در ایران و باید الگو و سرمشق تمام مهمانان آزاده قرار بگیرد.

4- خانم شخاکه که این حرکت مبارک را انجام داده است در حقیقت نه بقصد بی احترامی به هاشمی رفسنجانی بلکه بخاطر "احترام به زنان و حقوق آنان" دست بچنین عمل تعمدی زده است. خانم شخاکه و هیئت همراه قطعاً با مقامات زیادی از جمهوری اسلامی دیدار و گفتگو کرده اند ولی در هیچکدام از این دیدارها چنین حرکتی ثبت و گزارش نشده است. ایشان بویژه دیدار با هاشمی رفسنجانی را انتخاب کرده است زیرا:

الف- هاشمی رفسنجانی یکی از بنیانگذاران جمهوری اسلامی بوده است و همراه با خامنه ای دو نماد اصلی تشکیل حکومت اسلامی در ایران هستند.

ب- هاشمی رفسنجانی روحانی عرفی گرا و اصلاح طلب شده ایست که خودش بزبان های مختلف معترف است که پوشش فراتر از عرف غالب و مورد پذیرش اکثریت زنان جامعه - بویژه بخش زنان کیفی - نه شدنی است و نه مفید و باید در نگاه به جایگاه زن - از جمله پوشش - در جامعۀ ایران تجدید نظر رادیکال کرد. در این مورد البته رفتار فائزه دختر هاشمی و اغلب نوه های خمینی در رصد منجر به تصمیم خانم شخاکه یاریگر بوده اند.

پ- دیدار با هاشمی رفسنجانی قبل از اینکه صبغۀ سیاسی و دولتی داشته باشد بیشتر جنبۀ مدنی و ریش سفید ایدئولوژی داشته و دارد. به این معنای بدیهی که هاشمی در سال های اخیر و اینک نیز نمایندۀ رسمی و سازمانی جمهوری اسلامی - مثل رییس جمهور و رهبر و رییس پارلمان و غیره - نیست و دیدارهای با او چه در بعد اخلی و چه در بعد خارجی نوعی از بی تکلفی دیدارهای مدنی را نمایندگی می کند.

ج- خانم شخاکه مطمئن بوده است که عمل او نه تنها به هاشمی برنخواهد خورد بلکه ممکن است او را خوشحال هم کرده باشد که پالس مهمی به تندروان و خشکه مقدس های داخلی فرستاده است. آن پالس مهم هم این بوده است:

"شما که مرا بعنوان یک زن نه برسمیت می شناسید که بمن دست بدهید و خوش آمد بگویید و بدتر مرا وادار می کنید که برخلاف شأن انسانیم لباس و پوشش اجباری شما را به تن و سرم بکنم؛ چرا احترام مرا بخودتان مهم باید بدانید. وقتی با من رفتاری مثل اشیاء دارید بودن یا نبودن من چقدر مهم است که احترام گذاشتن و نگذاشتن من مهم باشد."

5- البته خبرها همه خوب بود در دیروز بویژه دیدار همین هیئت پارلمانی با پناهی و ستوده در عمق تکانه های اصلاحی کم ارزش تر از توافق ژنو نبود بعقیدۀ من. مضافاً به اینکه این دعوت و آن ملاقات؛ ابتکار سه برادران لاریجانی بوده - اردشیر و علی و صادق - در عقب نیفتادن از تغییرات لاجرم در پیش جمهوری اسلامی. بعبارت بهتر این دعوت و آن اجازۀ ملاقات نشان می دهد که تغییرات در پشت صحنه کاملاً قابل لمس است و لاریجانی های شامه تیز نمی خواهند در مقایسه با حسن روحانی و دولت اعتدال قافیه را ببازند در آینده.

6- و حیف است که از هتل ساختن یک شرکت اماراتی در تهران و مشهد هم نگویم بعنوان یک خبر بسیار محبوب برای خودم. زیرا معتقدم که هر چقدر که روحانی ایران را قاطی کند با سرمایه های جهانی همانقدر پایدار شدن اصلاحات را تضمین خواهد کرد و بویژه که ساختن هتل نشانۀ بسیار روشنی است از رویکرد توسعه محور دولت روحانی. و هیچ ساخت و سازی به اهمیت همین هتل سازی - بویژه در تهران - نیست. زیرا که ما در 35 سال گذشته مطلقاً در این بخش راکد بوده ایم و هرگونه جذب تکنولوژی و گردشگر و سرمایه و شرکت بین المللی در آینده؛ اول مستلزم داشتن مهمانپذیرها و هتل های کمی و کیفی مورد نیاز است. البته ترجیح خودم این است که سرمایه گذاران غربی بیشتر جذب شوند تا همراه خود نرم افزار مدرنیته را هم بهتر منتقل کنند برای تسریع در گذار پایانی به جامعۀ مدرن انشاءالله! یا....هو

۵ نظر:

ناشناس گفت...

پاراگراف اول, دوم و همچنین دو سه جمله ی اول پاراگراف سوم خبر از پستی خواندنی از دلقک داد که ارزش به اشتراک گذاشتن (البته با ذکر منبع) را داشت.

اما یک دفعه خیال پردازی دلقک از دیدن یک ویدئو شروع می شود!.....اعتراض نماینده ی روسری به سر پارلمان اروپا به جمهوری اسلامی با برنخواستن جلوی کسی که تا همین دیروز جرات سفر به زادگاهش را هم نداشته!........تاکتیک لاریجانیها برای عقب نیفتادن از حرکت به سوی عرفی شدن جامعه (که هاشمی و روحانی میخواهند پایه ریزی کنند) آنهم با ردیف کردن سفر نمایندگان پارلمان اروپا به ایران!....... ترجیح دلقک به سرمایه گذاران غربی برای گذار پایانی به جامعۀ مدرن!

تو هم مثل آخوندها از رو نمیری یا اینکه اینجا واقعن یک سیرک است.

مگه تو این مدتی که روحانی (با هماهنگی خامنه ای) رئیس دولت جمهوری اسلامی شده (تا از فشارهای کمرشکن اقتصادی کم بشه) چیز مهمی برای مردم تغییر کرده؟ فضای امنیتی کمتر شده؟ کسی از حصر بیرون آماده؟ فیلترینگ کمتر شده یا بیشتر؟ اعدام ها چی؟ تازه مصباح یزدی امروز تهدید کرده اگر اسلام در خطر بیفتد با جدیت وارد صحنه می شویم.

در دو ماه گذشته هم که معلوم شد با تمام زوری که روحانی و ظریف میزنند, غرب (بخوان اسرائیل و عربها) تا جمع کردن بساط اتمی خامنه ای ول کن نیستند.

دلقک, همانطور که از اصلاحات انقلابیون آبی گرم نشد, از اعتدالیون آلوده به جمهوری اسلامی هم نتیجه ای غیر از سرخوردگی نصیب نسل جوان و زندگی خواه ایران نمیشود.

من ایران را همچون زنی به عقد مردی عیاش و خشونت طلب میبینم که تو او را توصیه به رفتاری جهت اصلاح تدریجی شوهر می کنی؛ در حالی که ایران خانم نجیب سالهاست فهمیده این شوهر (رژیم) اصلاح ناپذیر است و طلاق (البته با تدبیر) بهترین راه است.

امثال شما که مخاطبانی دارید, بهتر است به جای امید واهی دادن به دل بستن به مهره های (بعضن مغضوب) رژیم, به بالا بردن سطح آگاهی مردم کمک کنید تا وقتی این رژیم دیکتاتور به پایان سلام گفت, دیگری جای آنرا نگرید. (مانند پاراگراف اول و دوم همین پست یا موشکافی تحجر دینی).

من ایدآل گرا نیستم؛ فقط نمیخواهم وقتی مثل تو پیر شدم هنوز مردم کشورم - گدای حق خودشان - بین انتخاب بد و بدتر سردرگم باشند.

شهریار

ناشناس گفت...

اعتراض به هیئت اتحادیه اروپا که در دیدار با اکبر هاشمی رفسنجانی از جا برنخواسته بود:

خانم شخاکه در جواب سوالی درباره رعایت نشدن عرف دیپلماتیک در این دیدار از تفاوت های فرهنگی سخن گفت و اینکه او چقدر در سفرش به ایران به فرهنگ میزبان احترام گذاشته است. از پوشیدن حجاب گرفته تا دست ندادن با مردان.

به گفته این نماینده پارلمان اروپا، آنها علاوه بر دیدار با برادران لاریجانی، اکبرهاشمی رفسنجانی با شماری از نمایندگان مجلس ایران هم دیدار کرده بودند.


http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2013/12/131222_u10_sotoudeh_panahi.shtml

ناشناس گفت...

دلقك جان ، بر خلاف شهريار من هم اگر از كليات صحبتهاى اين چند سال اخير شما فهميده باشم ايران چند راه بيشتر ندارد:
١- تغيير از داخل و فشار از طرف عموم اقشار
٢- فشار دنيا به سركردگى غرب چه از طريق تحريم و چه از طريق جنگ
٣- رويه اعتدال داخلى از طريق هر كس كه باشد و تعامل با دنيا كه يكى از نشانه هايش همان سرمايه گذارى خارجى است.
البته در مواردى اين راهها به راحتى با هم تلفيق مى شوند .
حالا ممكن است عده زيادى در باورهايشان با اين راهها مشكل داشته باشند و مقصر بيچارگى ملت ايران را دايى جان ناپلئونى تنها غرب و استكبار بدانند. به نظر من چه ما بخواهيم و چه نخواهيم دنيا ديگر تحمل موجود جمهورى اسلامى را ندارد و بالاجبار تكليف اين جانور را روشن خواهد كرد حالا ماى ايرانى اگر مى خواهيم بيرون گود بنشينيم و دنبال مقصر باشيم و طلبكار از همه تكليفمان جور ديگرى روشن خواهد شد. اينهايى هم كه تا اسم همكارى با آمريكا و غرب مى آيد فغانشان به آسمان مى رود، يك نگاهى به چين كمونيست در اين ١٥ سال اخير بيندازند و بعد يك گوشه چشمى هم به كره شمالى. بعد به جاى داد و قال كه دلقك اميد واهى مى دهد. يك كم فكر كنند و ببينند كه در عمق مطلب دلقك راه كار را نشان مى دهد و در سيرك براى هر كسى كه كمك مى كندكه ايران به سمت دين عرفى و مدرنيته برود هورا مى كشد ، حتى اگر خود شيطان باشد. بسيارى از كامنتها متاسفانه از حد ايراد گيرى و انتقاد از عالم و آدم و دلقك سيرك جلوتر نمى روند . اگر ايرادى هست و مخالفتى ، من به نوبه خودم به عنوان يك تماشاچى دوست دارم كه راه كارى هم پشتش باشد وگرنه مى شود طبل تو خالى و خالى كردن هيجانات روزمره بدون هيچ نتيجه و تبادل نظرى.
ارادتمند دلقك ، افشين قديم

ابوالفضل گفت...

عمو جون کم کار شدینا!
ولی اشکالی نداره! در جاییکه ما زورمون میاد یه کامنت بذاریم چطور میتونیم از کم کار بودنتون حرف بزنیم!
همین اندازه که هستین و صحنه خالی نکردین خودش کلی ه!

مستانه گفت...

منم جای خانم شخاکه بودم همین کارو میکردم بابایی!:-)
تازه زیادی هم با این عقب مونده ها مدارا کرده...