خوش بحال مشایی که بنده ای چون احمدی نژاد دارد؛ پرخاش شدید احمدی نژاد به ملک زاده!

In the Conservatory

1- هیچگاه نتوانستم نوع رابطۀ احمدی نژاد با رحیم مشایی را اولاً درک، ثانیاً تحلیل و ثالثاً نتیجه گیری کنم که کدام مرغ است و دیگری تخم مرغ. بعبارت دیگر رابطۀ معنوی و رازآلود بین این دو پدیدۀ "پیشا تاریخ در پسا تاریخ" روشن نمی کرد که بفهمم آیا یکی مغز و دیگری بدن است؛ یا مثل دو انسان همفکر و متفق العقیده با هم بده بستان دارند و همکاری می کنند. البته - بویژه در این اواخر - با دیدن رفتار مریدانه و عاشقانۀ بسیار افراطی احمدی نژاد نسبت به مشایی چه در نوشتن آن نامۀ سراسر مدح هنگام نصب مشایی بسمت دبیر دبیرخانۀ انتزاعی و ناموجود جنبش عدم تعهد، و چه در هنگام دادن نشان فرهنگ و هنر به حضرت شان در همین نزدیک گذشته؛ تا اندازه ای متقاعد شده بودم که مراد و مرد شماره یک و تصمیم گیرنده مشایی است و احمدی نژاد صرفاً اجرا کنندۀ دستورات و تصمیمات مشایی است. زیرا هرچقدر احمدی نژاد در مقابل مراد خویش کرنش می کرد و سر سپردگی نشان می داد مرادش مشایی نه تنها رفتار متقابلی را بروز نمی داد بلکه حتی در هنگام تأیید احمدی نژاد هم نه از اغراق های زیاد استفاده می کرد و نه حتی بدون اشتباه بودن او را تبلیغ می کرد. بویژه اینکه تا حالا دیده نشده است که مشایی در مقابل تعریف و تمجیدهای غیر طبیعی احمدی نژاد از خودش کمترین حرف متواضعانه ای زده باشد. تو گویی که هرآنچه احمدی نژاد به او نسبت می دهد و او را در عداد قدیسین می ستاید عین واقعه است و نه تعریف یک آدم از آدمی دیگر.

2- با ماجرایی که امشب رخ داده و احمدی نژاد فقط بخاطر تصمیم معمولی در تعیین مدت زمان سخنرانی از سوی ملک زاده برای مشایی؛ بشدت از کوره در رفته و ملک زاده را سکۀ یک پول کرده (اینجا)، معما کاملاً حل شده و معلوم است که پیامبر یا امام اصلی و واقعی رحیم مشایی است و احمدی نژاد تنها یک معاون اجرایی خوب است و به این زیردستی هم مفتخر و مباهی است. روشن شدن این موضوع از این جهت هم بسیار حائز اهمیت است که ما را از سؤال لعنتی "احمدی نژاد چه نقشه ای دارد و چه خواهد کرد" رها می کند. زیرا این احمدی نژاد نیست که می داند چه در پیش است بلکه این رحیم مشایی خودش است که تصمیمات آینده را اخذ کرده و ابلاغ خواهد کرد. بعبارت دیگر احمدی نژاد در حال حاضر نه می داند که آیا در انتخابات نامزد خواهد داشت یانه و اگر خواهد داشت آن نامزد چه کسی است. چون همۀ این سؤالات فقط در حیطۀ خصوصی رحیم مشایی است. و او نیز نشان داده است که معمولاً برنامۀ کاری که از امام زمان می گیرد طولانی مدت نیست و باید در سر بزنگاه شرفیاب بشود و رهنمود بگیرد. - منظورم تصمیم نهایی است و پیش مقدمات مالی و تبلیغی را احمدی نژاد فراهم می کند که اگر دستور امام نامزدی هرکس بود زمینه فراهم باشد و در انجام وظیفه غافلگیر نشود. اما از خود دستورنهایی کسی باخبر نیست -

3- قصدم ابداً طنز و فکاهه نوشتن نیست و منظورم بسیار هم جدی و بهمین اندازه مسخره و تأسف بار است که ما در قرن بیست و یکم میلادی اسیر شوخ و شنگ یک خرافات 1400 ساله هستیم. اما خوشحالی در اینجاست که نایبان عمامه ای 1400 سالۀ امام زمان که دکان بسیار پررونق و پولساز و قدرت سازی درست کرده اند از حضرت موعود؛ اینک با موجود مکلایی روبرو شده اند که بدجوری خواب خوششان را آشفته کرده و درست زده به وسط خال. البته که نه مشایی و احمدی نژاد و نه هیچ بشر و ابوالبشری در دنیا حریف بازپس گیری متاع خرافات از دست آخوندها نشده و نخواهد شد. و برای ما فقط هیجان و مسخره بازی زمانه خواهد ماند که در این اوضاع بشدت جدی بخندیم بریش ریش ریش ملت مان (خودمان). 

4- فقط می ماند این خبر ناگوار که با این وضع دیگر نباید منتظر شق القمری باشیم بزودی از طرف این امام مشایی و رهروش اوس محمود احمدی نژاد. زیرا که تاریخ بغیر از امام خمینی! هیچ امام پر دل و جرأتی را ثبت نکرده، و همۀ امامان ما آدم های محافظه کار و نان به نرخ زمانه خور بودند. مگر در استثنائاتی که رقیب جنگ را به آنان تحمیل کرده است. لذا امام مشایی هم در صحنۀ آخر با حاکم جبار بیعت خواهد کرد و خواهد گفت شرایط برای ظهور ما مناسب نیست. یا...هو