آرشیو نوشته های نا تمام و منتشر نشدۀ وبلاگم نشان می دهد که حداقل دوبار در گذشته تصمیم گرفته ام مطلب پست حاضر را بنویسم که بار آخر آن همین چند وقت پیش بود و اظهار نظر مقایسه ای ابوالفضل قدیانی بین رفتار جمهوری اسلامی خامنه ای با رژیم شاهنشاهی ساقط شده و آخرین پادشاه آن دوران محمد رضا پهلوی. زیرا همیشه این ملاحظه را داشته ام که عیبی هم ندارد اگر گرهی از مشکلی باز می شود مقداری هم به شاه و شاهان گذشتۀ ایران بار شود که اگر خائن بودند که حقشان است و اگر خادم بودند مورد پذیرش و رضایت شان قرار خواهد گرفت بخاطر نجات وطن از این نکبت گیر افتاده. اما اینک می بینم که این دارد یک روش جاری می شود و هر بچه و بزمجه ای که می خواهد از خواب غفلت و جهالت بیدار شود چاره ای جز نیشی به شاهی و شاهنشاهی زدن پیدا نمی کند و می خواهد با آویختن به "شاه دژخیم است" بتواند به اسب ولی نعمت امروز و دیروزش (ولی فقیه) بگوید یابو. لذا تصمیم گرفتم این مطلب را بنویسم و از ناجوانمردی مقایسه کنندگان رژیم پیشاتاریخ شبه توتالیتر فاشیستی استبداد دینی با رژیم دیکتاتوری لیبرال و مدرن دودمان پهلوی و بدون در نظر گرفتن - حداقل انصاف "لحاظ زمان و مکان" - بجد انتقاد و مخالفت کنم.
2- اما ماجر چیست؟ ماجرا بسادگی این است که رژیم استبداد دینی خامنه ای که حاصل عملکرد و پیشینۀ همۀ منتقدان دانه درشت آن در امروز هم است؛ چنان سیطره ای از وحشت و سرکوب و خفقان تحمیل کرده است بفضای داخل کشور که هیچکس بطور پیشینی و با توجه به سوابق و لواحق خود در جمهوری اسلامی هم نمی تواند خودش را در درون سیستم تعریف کره و نقدی بر رفتارهای متحجر و کشور برباد ده حاکمان بالفعل و بویژه "نظام" (خامنه ای) بکند. لذا هر کس و ناکسی اعم از حقوقی و حقیقی یا اصولگرا و اصلاح طلب یا در بند و آزاد از سردار علایی گرفته تا مصطفی تاجزاده و از ابوالفضل قدیانی گرفته تا دفتر تحکیم شیراز - قلابی - یا روزنامه ها و سایت ها و ... اعم از اصلاح طلب و مستقل و راست و چپ بمحض اینکه تصمیم می گیرند یک تلنگری بی اثر حتی به زخم چرکین و متعفن جمهوری اسلامی حاکم بزنند چاره ای نمی بینند که با پریدن بزمان گذشته و یادی از استبداد شاه و رفتار ساواک و غیره خودشان را خودی نمایانده و حرفی بی خاصیت و بی اثر در بهبود اوضاع مخرب فعلی بزنند.
3- این در حالی است که مقایسۀ یک آنارشی واپس گرای 34 سال هرج و مرج کمترین شباهت شکلی و ماهوی با "حکومت تمام" سلطنت پهلوی در زمان رضا شاه و محمد رضا شاه ندارد. حتی بدون در نظر گرفتن غرض و بی انصافی زمان و مکان و وضعیت سیاسی و اجتماعی و توسعه ای ایران در دودمان پهلوی بازهم هر نوع مقایسه ای بین این واپسگرایی با آن حکومت معقول و بروز قیاس مع الفارق است. بعبارتی نزدیک تر به ذهن خواننده باید بگویم که این مقایسۀ "جمهوری اسلامی رژیم شاه را روسفید کرد" که شاه بیت همۀ نقدهای خنثای امروز است گزاره ایست که مردم مدرن و فریب خوردۀ شهری ایران در همان سال 58 خورشیدی کوک کردند و فهمیدند که چه کلاه گشادی سرشان رفته است با انقلاب. طرفه اینکه بانی اصلی و مؤثر "استبداد دینی امروز خامنه ای" همین مارکسیست های اسلامی تازه لیبرال شده بودند که بعنوان بازوی مسلح روحانیانی چون خامنه ای کشور را در بست تسلیم روحانیان کردند و به هیچ تنابندۀ منتقد و خوش فکری نه تنها اجازۀ عرض اندام ندادند بلکه همه را نیز یا از دم تیغ قهر انقلابی حضرت مارکس بنام محمد گذراندند ویا همه را در بند و آواره و سرگردان چهارگوشۀ جهان کردند.
4- همانطور که گفتم ما حرفی نداریم و خود شاه پدر و پسر هم راضی اند اگر برای نجات ایران لازم باشد از اجساد پوسیده شان هم نردبان اصلاح ساخت! اما نه ناجوانمردانه و از روی استیصال و نِقّی بی اثر به ولی فقیه زمان زدن. بلکه با مقایسه ای همه جانبه چه در حوزه های اقتصاد و اجتماع و شاخص ها و رتبه های کلان و البته سیاست و امنیت و ساواک و اطلاعات با یاد اوری زمان و مکان. چقدر دلم تنگ می شود برای ژنرال پارک رهبر دیکتاتور کرۀ جنوبی همدوره با محمد رضا شاه که دختر بزرگش همین دو هفته پیش در یک رأی گیری دموکراتیک قدر دید و برصدر ریاست جمهوری کره نشست و مقایسۀ آن با شاهی که تنها تفاوتش در حکومت با ژنرال پارک یکی مسلمان نبودن کره ای ها بود و دومی نقمت خانمانسوز نفت پربهایی که ایران داشت و کره نداشت. و الا ژنرال پارک همان کشوری را هدایت کرد به روزگار "گنگنم استایل" - ترانۀ فوق العاده و عالمگیر خوانندۀ کره ای - که نیروی کار مازادش در ایران شاه شاغل بودند در توسعۀ مخابرات و تلفن و ... و در سال چسبیده به شورش تحجر!
5- زیاد دیگر نمی خواهم بروم بعمق ولی خیلی دلم می گیرد که کوتوله ای خرافی و بی پرنسیپ چون احمدی نژاد را با سربازی برشادت و شجاعت و زندگی بخشی رضا شاه مقایسه می کنند. خواستم فقط تلنگری بزنم به دوستان دارای حسن نیت که اگر ما زبان بسته ایم برهر چه شما برسرمان آورده اید بخاطر فردا. شما هم بخود اجازه ندهید برای یک بالای چشمت ابروستی به خامنه ای بساط شاه کشی مجدد راه بیاندازید. موضع ما ثابت است: "ناجوانمردی ممنوع بهر علت و توجیه و با هرکس!" یا...هو
۲۵ نظر:
توی تفاله پیر خرفت که اسمت را تیمسار گذاشته ای اگر ارزنی شعور داشتی به آدمی مثل رضا پهلوی که هنوز که هنوز است از مال ملت ایران ارتزاق می کند و اراجیف می بافد را سرباز شجاع نمی نامیدی. ولی این خون کثیف سلطنت طلبی در رگهای توست که گاه اکبر را شاه می بیند و گاه رضا پهلوی را. دوره سلطنت تمام شد همچنان که دوره تیمسارهای حیف نونی مثل تو!
jeddan az in comment "mir" mozakhraftar nadidam. to cheghadr badbakhti ke jomhoorye "eslam" hakem bar iran ra be saltanat tarjih midehi. nakoneh az barakate in eslam yek tekkeh ostokhan jeloye to andakhtand ke beri pachehe har chi adam hesabi hast ro begiri.
پاسلام زیادغصه نخور تیمسار.مردم هرشب جمعه فاتحه ان دو خدابیامرز یادشان نمیرود دوم اینکه انچه که عیان است چه حاجت به بیان است.سوم؟سوال دارم دردوره پایان قاجاریه درواقعتاروز کودتای رضاخان وسیدضیاء درایران چند متر(نه کیلومتر)جاده اسفالته یاشوسه یاخاکی درست وحسابی داشتیم؟چند تا مدرسه داشتیم موسسات وکارخانجات دیگر بگیر تا چند بیمارستان داشتیم ؟چه تعداد باسواد داشتیم .؟ امار این روز را یکطرف بگذارید روزی که شاه رفت چی داشتیم ؟ فاصله دقیقا"صفر ب صد است یعنی اگر چیزی هم بود خیره بود ربطی به قاجار نداشت حالا بگیریم 1به100شایدبعضیهابگویندپول نفت امروز همه میدانند پول درست وحسابی نفت مال سه چهارسال اخر حکومت بود.توجه کنید من اصلن با حکومت فعلی مقایسه نکردم.فقط میخواستم بگم .یچارهتالحظه اخر باین فکرمیکرد ؟ نراقی؟ من کجا اشتباه کردم؟چقدرراحت رفت وابرو خرید.ا.ف
بمیر می گویم!
من حرفی ندارم از توهین بخودم زیرا که اصولاً آدم در حال عصبیت را داخل آدم نمی دانم که حرفش هم ملاکی باشد برای خوش آمد و بد آمد. ولی از نظر قداست سیرکی که بچه ها و زلال ها و آدم حسابی ها در آن رفت و آمد دارند بر هر زنجیرپاره کرده ای هم واجب است که رعایت کند و هنگام ناراحتی کامنت ننویسد. ضمناً من نفیاً یا اثباتاً راجع به سلطنت و بویژه رضا پهلوی نوه حرفی نزده ام در اینجا و اگر از شاهی صحبت کرده ام راجع به پدر و پدر بزرگ بوده است. کمی آرام باش و خودت را کوچک نکن. یا...هو
احسنت بر شرافت شما ای سرباز ایران.
وقتی نوشته های شما را می خوانم به آینده امیدوار می ثشوم. جوانمردی و انصاف شما را دوست دارم. کاش مردم ابران آگاهی امروز را 34 سال پیش داشتند.
نه قم خوبه نه کاشون لعنت به هردوتا شون! در واقع بد بد است حتی وقتی بدترش هم کنارش باشد. اون پرستندگان رضاخان هم هی به جاده کشیدن و را آهن و دانشگاه اشاره میکنند و نمیدانند که این رژیم هم از این کارا زیاد کرده خیلی زیاد ترا از اون رژیم.
واقعیت تاریخی این است که زمان رضاخان ایران آماده برداشتن قدمهای بزرگ بود برای توسعه اجتماعی و سیاسی ولی دیکتاتوری رضاخان همه را در مسیری انداخت که انگلیس میخواست: جریان بی دردسر نفت مفت از جنوب ایران به غرب و راه آهن فقط برای این کشیده شد که اسلحه از کشتیهایشان در جنوب به شمال ایران ببرند برای جنگ با شوروی نه برای پیشرفت ایران.و این رضا خانی که حتی دلقک هم ستایشش میکند درست مانند خامنه ای نزدیک ترین دوستش تیمورتاش را که در به سلطنت رسیدن و تاجگذاریش خدمتها کرده بود به زندان انداخت و کشت, حالا باید ببینیم خامنه ای کی چنین بلایی سر هاشمی میاورد.ومحمد رضا هم همین بلایی که احمدی نژاد سر اقتصاد ایران آورد آورد با افزایش پول نفت و به اضافه آن کودتایی که روزنه دموکراسی را در ایران بست که تا همین الان هم بسته مانده. تیمسار عزیز عشق و علاقه و وفاداری به فرمانده ارشد تان به جای خود واقعیت تاریخی را نمیتوان انکار کرد حتی اگر قدیانی ها و همسانانش از آن سواستفاده کنند.
استاد جان کلام را ادا نمودید
متاسفانه گروهی دهان بین بجای زحمت مطالعه تاریخ چشم به منبر و دهان این جماعت مکتبی می دوزند. ما خود از نزدیک شاهدی بودیم که امثال اصلاح طلبان هم در دوره خودشان به چه آلاف و الوفی رسیده بودند خلاصه کشور در دست عراقی زاده ها و لبنان زاده هاست. به توده ایها و چپیهای خارج نشین هم بگویم که بر خلاف آنها تمام این ۳۴ سال را در ایران بوده ایم و از دستپخت شان و پدر معنوی شان عذاب کشیدهایم تا کی میخواهند کینه و نفرت بپراکنند.
مطالعۀ رفتار دلفین ها و کوسه ها:
تحقیق زیر روحیۀ همکاری و روش های برنده-بازنده و برنده-برنده را بخوبی آشکار می کند:
در سان دیه گو پژوهشگران 95 کوسه و 5 دلفین را به مدت یک هفته در یک استخر بزرگ رها کردند و بمطالۀ حالات رفتاری آن ها پرداختند. ابتدا کوسه ها به یکدیگر حمله کردند و در این تهاجم تعداد زیادی از آن ها نابود شدند، سپس کوسه ها به دلفین ها حمله ور شدند. دلفین ها فقط می خواستند با آن ها بازی کنند ولی کوسه ها بی وقفه به آن ها حمله می کردند. سرانجام دلفین ها به آرامی کوسه ها رامحاصره کرده و هنگامی که یکی از کوسه ها حمله می کرد دلفین ها به ستون فقرات پشت یا دنده هایش می کوبیدند و آن ها را می شکستند. به این ترتیب کوسه ها یکی پس از دیگری کشته می شدند. پس از یک هفته 95 کوسۀ مرده و 5 دلفین زنده در حالی که باهم زندگی می کردند در استخر دیده می شدند.
منبع: روزنامک.
احمدی نژاد، فرزند واقعی ایران با تکیه بر قدرت عظیم ملت ایران، این سرزمین عزیز را برای همیشه از حکومت الیگارشی رها خواهد کرد. نشانه های زوالشان را حتی بدبین ترین آدمها هم میتوانند ببینند.
دلقک عزیز در ایران بلا دیده مان آن چه به وفور دیده می شود کوسه است کاش چند تا دلفین هم داشتیم تا دلمان خوش می بود اما دریغ و درد حتی پای کوسه ها به زیر مطالب اینجا نیز باز شده و کاری جز فحاشی و دریدگی و وقاحت ندارند ! پدرانشان مسلسل بدست ایران را ویران کردند و باز مانده هایشان با مسلسل فحش و دشنام به جان ما افتاده و کار پدران تروریست شان را ادامه می دهند و کوتاه بیا هم نیستند !
نکته به جا و خوبی را اشاره فرمودید. مقایسه ای اگر قرار است صورت گیرد باید علمی و همه جانبه باشد اگر هم نخواهیم یا حال نداشته باشیم کافی است تنها نیم نگاهی به میزان پیشرفت کشور به طور کلی در مقایسه با این دو بیاندازیم که بسیار واضح است و بی جدل کاری به حکومت و دیکتاتور و... هم نداریم.
باتشکر از دلقک
آن پدر و پسر ایرانیتر از تمام مخالفانشان بودند و دل در گرو آبادانی وطن داشتند. تمام عمرشان را نیز در ایران گذرانده بودند نه در عراق و پاریس و…
چه یک عده عقل کل و تئوریسین کینه ای بخواهند همه چیز را انکار کنند و فحش بدهند یا نه
بسیار نکته مهمی را مطرح کردید دلقک عزیز، درود بر شرافت و وجدانتان. زیاد هم نگران این تیرهای کین که ۳۴ سال است بر سر امثال ما و شما به اسم ضد انقلاب پرتاب میشود نباشید. نسل این کین جویان در داخل ایران در حال انقراض است و باقی این حرفها هم در خارج به درد شب نشینی و مرور خاطرات با رفقا و درج مقاله مکتبی اسلامی مارکسیستی در سایتهای بی رونق میخورد و هیچ بازخوردی در ایران ندارد. به امید آبادی دوباره ایران
اقای مانی ب 10 سال قبل از جنگ جهانی دوم رضاخان علم غیب داشت راه اهن وجاده بکشد برا انگلیس؟رضاخان را بخاطر طرفداری ازالمانها برکنار کردند.تازه شوروی دو سال بعد ازشروع جنگ موردحمله المان قرار گرفت. بیسوادی مثل رضاخان میدانست مملکت چه میخواهد .اما تو وبلگنویس پرمدعا در قرن 21 فقط نوک بینی خودتو میبنی؟جمهوری اسلامی هم ساخته اره خوب هم ساخته. ولی بحث شاه کشی بود ؟ ها؟ درسته ؟ میان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمین تا اسمان است.جمله خودتو یکبار دیگه بخون ...ایران در استانه جهشی عظیم بود...رپورتاژ اگهی میدی؟من در و دیوارو فرهنگ ومملکت سازی نشونت میدم میگم امارها را پیدا کن .نکند خیال میکنی اگه مصدق دو دفعه دیگه از حال میرفت لابد یه پلی تکنیک یا شریف میساخت .توی بیست سالی که رضاخان نبود وپسرش هم ضعیف بود حضرات ازادیخواهان رویایی چه غلطی کردند .حزب توده علنا"خیانت میکرد.مصدق خودش یکپا دیکتاتور شده بود جوری که کاشانی رو هم فراری داد .اقای مانی 50سالمه 42 سالشو درسکوت مطالعه کردم برادربجای شعار تاریخ بخوان ومخصوصا" مشروطه را بخوان یه 30 تایی کتاب بخوان از ادمیت تا ماشالله اجودانی وحتا خاطرات هربنی بشری که خوشت امد بخوان .اما پیشاپیش بگویم ذوب میشوی از بدبختی های که این مملکت کشیده.ملک المتکلمین جهانگیرخان صوراسرافیل .وحتا قبل از انها جگرت کباب میشود .انوقت وقتی یکی امد دوتا اجر روی هم گذاشت نگو وای ببین چقدر دزدیده که .....والخ ..اف..با درود برتیمسار وحاضران در سیرک
آقای خیلی خیلی کتاب خوانده من نگفتم راه آهن برای جنگ دوم کشیدند گفتم برای جنگ با شوروی.از زمان روی کار آمدن حکومت سوسیالیستی در شوروی انگلیس برنامه حمله به شوروی داشت که هیتلر پیش دستی کرد به هردو حمله ور شد! و من نگفتم ایران در آستانه جهشی عظیم بود گفتم آماده برداشتن قدمهای بزرگ بود. پیداست که همیشه اینطور میخوانید و کتابهای آدمیت و آجودانی را هم به دلخواه میخوانید نه آنطور که نوشته شده. حالا که عاشق کتاب خواند هستید من هم یک کتاب شما معرفی میکنم که بخوانید: ایران بین دو انقلاب یرواند آبراهیمیان.
بمير ميگويم! قشنگ بود!
مانی جان حالت خوبه بابا؟ کلاس چندمی بابا؟ از کی تا حالا کتاب آبراهامیان عشق توده ای شده مرجع بی طرف بابا؟ برای اینکه خیلی خوشت میاد از آبراهامیان اینا رو از همین کتاب بخون بابا... آره بابا تا دیگه از این کس شعرا نبافی که راه آهن برای حمله به شوروی ساخته شده بوده بابا:
رضاشاه با تثبیت قدرت خود در سال 1304، بیدرنگ پروژة راهآهن سراسری را که دیری مورد بحث بود، آغاز کرد. در 1310 نخستین قطار خط بندر شاه از طریق تهران تا بندر شاهپور را طی کرد. این خط آهن که از 1600 کیلومتر صعبالعبورترین اراضی در جهان میگذشت، به دست مهندسان آلمانی، انگلیسی، آمریکایی، اسکاندیناویایی، ایتالیایی، بلژیکی، سویسی و چکسلواکیایی ساخته شد. در 1304 کشور بیش از 3200 کیلومتر بزرگراه نداشت که بیشتر آن نیز خراب بود. در 1320 وزارتخانة تازه تأسیس راه بیش از 20000 کیلومتر بزرگراه را در وضع نسبتاً خوبی نگهداری میکرد (ایران بین دو انقلاب آبراهامیان صفحه 181)
در 1304 کمتر از 55960 دانش آموز وجود داشت... در 1320 بیش از 287245... در سال 1304 کمتر از 600 دانشجو در شش مؤسسة تحصیلات عالی جدید: دانشکدههای طب، کشاورزی، تربیت معلم، حقوق، ادبیات، و علوم سیاسی وجود داشت. در سال 1313 این شش دانشکده یکجا دانشگاه تهران را تشکیل دادند. در اواخر دهة 1310 پنج دانشکدة جدید: دندانپزشکی، داروسازی، دامپزشکی، هنرهای زیبا، و علوم بدان افزوده شد. در سال 1320 بالغ بر 3300 دانشجو در یازده دانشکدة دانشگاه تهران مشغول تحصیل بودند. تعداد فارغالتحصیلان دانشگاههای خارج نیز چشمگیر بود... (ایران بین دو انقلاب آبراهامیان صفحه 180) البته از نظر تو این دانش آموزان و دانش جویان جدید به دستور انگلیس برای حمله به شوروی درس می خواندند بابا؟
توسعة صنعتی طی دهة 1930 (1310) که «رکود بزرگ» قیمت کالاهای سرمایهای را بشدت کاهش داد، به طور جدی شروع شد. تعداد واحدهای جدید صنعتی بدون محاسبة تأسیسات نفتی، در دورة سلطنت رضاشاه تا هفده برابر افزایش یافت. در سال 1304 کمتر از 20 واحد جدید صنعتی وجود داشت. از این تعداد فقط 5 واحد، بزرگ و هر یک دارای بیش از پنجاه کارگر بودند. اما در سال 1320 تعداد کارخانجات جدید به 346 واحد رسیده بود. از این تعداد 200 واحد تأسیسات کوچک- کارگاه تعمیر اتومبیل، سیلو، کارگاه تقطیر، دباغخانه، و نیروگاه برق در همة مراکز شهری- بودند اما 146 واحد دیگر شامل تأسیسات بزرگ... در نتیجة تعداد کارگران شاغل در کارخانههای بزرگ جدید از کمتر از 1000 نفر در 1304 به بیش از 50000 نفر در 1320 افزایش یافت. در 1304 کمتر از 20 کارخانه صنعتی جدید در کشور وجود داشت... در 1320 شمار کارخانه های مدرن به 364 رسیده بود. (ایران بین دو انقلاب آبراهامیان صفحه 182) البته از نگاه تو این کارخانه ها برای حمله به شوروی تاسیس شده بودن بابا؟
برو بابا همین کتابی که با کینه نسبت به رضا شاه نوشته شده (به خاطر سرکوب چهارتا کمونیست) رو بخون تا دیگه کس و شعر تو ذهن خودت نبافی...
ناشناس 42 سال کتاب خوانده ! دم خروس راباور کنیم یا قسم حضرت عباس را؟ کسی که 42 سال کتاب خوانده با چنین ادبیاتی مینویسد؟کسی که کتابهای آدمیت را ورق به ورق خوانده چنین ادبیاتی به کار میبرد؟تازه کسی که اینقدر کتاب بخواند طرفدار پهلوی ها میشود و کشتار دگراندیشان را به این بهانه که چهارتا کمونیست بیشتر نبوده اند توجیه میکند؟ فقط کاش ,کاش, کاش من وقت و آسایش شما را داشتم که از 50 سال عمر 42 سالش را کتاب میخواندم به جای اینکه نصف بیشترعمرم برای بخورنمیر زندگی فنا کنم.
چقدر درست و كوتاه حق مطلب رو ادا كردين. درود به اين خانواده مهربان و وطن پرست اصيل
اقای مانی شما میتوانید از تیمسار بپرسید که این جواب بالا با ایمیل من نوشته شده یا دیگری.دوم اینکه اتفاقا" این بنده خدا جز اینکه سند وامار از ماخذی که که جنابعالی معرفی کردیدچیزی نگفته ؟شاید جمله را با تندی اغاز کرده.سوم اینکه من تهمت توده ای بودن ابراهامیان را اول بار است میخوانم وجایی چنین چیزی ندیده ام .چهارم اینکه من یک عمر معلم بودم ونزاکت برمن فرض است .پنجم اینکه من خواننده بلاگ شمایم واحترام قایلم .ودر اخر بدان برادر یک عمر بی منت در فاسد ترین مملکت دنیا زندگی کرده ام وشکر که با بخورنمیر زندگی کرده ام اما هیچگاه الوده نشدم .هیچگاه . ا .ف
من هم موافقم. این رسم جاری خمینی چیهای سابق، کمونیستها یا "روشنفکران" است که جرات و شهامت پذیرفتن اشتباه خود را ندارند. یکی از این آقایان علی اصغر حاج سید جوادی است که یک از دست اندر کاران قانون اساسی ولایت فقیه هم میباشد. این آقا در یک مقاله بیست خطی فقط یک خط از رژیم آخوندی کمی انتقاد میکند ولی بقیه مقاله ش تا میتواند از رژیم پهلوی بد میگوید. تا به این حضرات ایراد میگیری با یک جواب از پیش آماده شده که عمق حماقت اشان را آشکار میکند میگویند: "همش تقصیر شاه بود". با همین جمله خود را راحت میکنند. زهی شرم.
دگرگونی و بهتر است که بگویم اضمحلال سال ۵۷ نقشه بسیار زیرکانه کشورهای قدرتمند با شناخت کامل نقاط ضعف و قوت ایران به ترتیب اجرا ۱ انقلاب ۲ اعدام سران ارتش ۳ جنگ .... با تکیه بر میزان استعداد ملت ایران در خیانت و حماقت انجام شد . ما نان حماقت خود را میخوریم و کشورهای پیشرفته نان زیرکی خود را
سلام استاد عزيز
سال نو ميلادي مبارك
خيييييلي از ديدن يكي از بي نظيرترين پست هايتان در بالاترين خوشحال شدم. اين بالاترين بايد منت امثال شمارا هم بكشد كه پست هايتان باعث ميشود سايتشان از خاله خانباجي بازيها رها شود و پر بار شود
قربان شا
خانم آشنا
سلام استاد عزيز
سال نو ميلادي مبارك
خيييييلي از ديدن يكي از بي نظيرترين پست هايتان در بالاترين خوشحال شدم. اين بالاترين بايد منت امثال شمارا هم بكشد كه پست هايتان باعث ميشود سايتشان از خاله خانباجي بازيها رها شود و پر بار شود
قربان شما
خانم آشنا
سر ناکسان را برافراشتن -وزیشان امید بهی داشتن -سررشته خویش گم کردن است -به جیب اندرون مارپروردن است -زبداصل چشم بهی داشتن-بود خاک در دیده انباشتن-درختی که تلخ است وی را سرشت-گرش برنشانی به باغ بهشت-وراجوی خلدش بهنگام اب -به بیخ انگبین ریزی وشهد ناب -سرانجام گوهر ببار اورد-همان میوه تلخ بار اورد.
چیزی به اسم انقلاب 57 وجود ندارد -شعبده 57 کلمه بهتریست. انقلاب یعنی دگرگونی وفروپاشی سیستم حکومتی وسروته شدن جامعه .اینکه شاه بر 10 روزبعد خمینی بیاد جاش انقلاب نیست .همین الان دریک مرحله خطرناک از تاریخ کشوریم که امیدوارم ختم به خیر بشود .انقلاب چیز خوبی نیست .به پیر وبه پیغمبر قسم.
ارسال یک نظر