۱۳۹۱ خرداد ۳۱, چهارشنبه

نگاهی به خیالات و انتظارت اوباما و خامنه ای در مذاکره برای مذاکرۀ مسخره!

Belisarius Begging for Alms



1- معمولاً رسم است که هرچقدر هم مذاکرات سیاسی مهم و از نظر طبقه بندی بالاترین حفاظ را داشته باشند بازهم در طول زمان و به کند و کاو خبرنگاران واهالی آبدارخانه که بخلوت راه دارند گوشه هایی از موضوعات مورد بحث و گفتگو به افکار عمومی درز داده می شوند. اینکه مذاکرات مهم هسته ای بین خامنه ای و جامعۀ جهانی (بخوان بین ایران و امریکا) بعد از 6 روز کاری و سه نشست و بیش از 10 دور گفتگوی تیمی و ده ها نشست دو جانبه در عرض دو ماه و نیم کمترین خبری که نشانه ای باشد از آنچه در پشت درهای بسته گذشته است نیست نشانه ای روشن از این حقیقت است که واقعاً هم در پشت میز مذاکرات حرفی متقاطع زده نمی شود تا دیالوگی شکل بگیرد و از دل آن دیالوگ اخباری مثبت یا منفی زاده شود و به رسانه ها درز داده شود. دو طرف می روند توی یک شهر و یک ضیافت و دور یک میز جمع می شوند و چرت و پرت می گویند و می خندند و تفریح می کنند تا جلسۀ بعدی و شهر بعدی.

2- این را از این جهت مطمئنم که حالا دیگر کاملاً روشن شده است که هر دو طرف با پیش شرط قبلی وارد مذاکرات می شوند. اوباما با پیش شرط "ایران در مسیری مذاکره کند که نهایتاً به توقف غنی سازی اورانیوم در هر غلظتی هم بیانجامد" و ایران با پیش شرط "امریکا در مسیری مذاکره کند که نهایتاً به تثبیت حق غنی سازی ایران در پائین ترین سطح غلظت بیانجامد". خب معلوم است که این دو مسیر حامل دو پیش شرط متنافر و متضاد از آن خطوط موازی است که امکان ندارد تا ظهور حضرت مهدی خامنه ای یا بازگشت مجدد مسیح اوباما همدیگر را لمس کنند تا چه رسد به قطع کردن. پس اگر چنین است و هر دو طرف می دانند این مذاکرات از نوع "مذاکره برای مذاکره" است چرا اشتیاقی دو طرفه به ادامۀ آن نشان می دهند. سعی می کنم مهمترین منظورهای دو طرف از این اشتیاق را بنویسم:

الف- اوباما:

الف1- اوباما در یک خلاء زمانی حساس قرار دارد تا 4 نوامبر که انتخابات ریاست جمهوری امریکا برگذار می شود. لذا می خواهد با پر کردن این خلاء زمانی این منافع را بدست بیاورد:

الف1-1- هم به رقیب انتخاباتی اش و هم به ملت امریکا علامت بدهد که سیاست های تحریمش جواب داده و خامنه ای سرکش را بپای میز مذاکره کشانده است. و اگر از جنگ پرهیز می کند بخاطر همین سیاست موفق است و اینکه جنگ هزینه ها و تبعات سنگین غیرقابل پیش بینی دارد.

الف1-2- به همپیمانان مشارکت کرده در تحرم های یکجانبه علیه خامنه ای نیز همین علامت موفقیت سیاست تحریم را بفرستد و بگوید که اگر برخی از شما در اجرای تحریم ها دچار زحمت می شوید بدانید که کار دارد بنفع ما پیش می رود و تحریم ها کار می کنند.

الف1-3- اوباما خیلی نگران این موضوع هم است که اسرائیل در این خلاء زمانی دست به شیطنت حمله به تأسیسات هسته ای ایران بزند و دست اوباما را در پوست گردو بگذارد. چه اسرائیل بهر شکلی - چه با اجازه و چه بدون اجازۀ امریکا - با ایران سر شاخ شود اوباما قطعاً باید بنفع آنان وارد ماجرا بشود. و پر واضح است که وجود نفس مذاکره بین دو دشمن علامتی مثبت است از اشتیاق به حل مشکل از راه دیپلماسی. و معمولاً کسی به پشت میز مذاکره حملۀ نظامی نمی کند؛ حتی اسرائیل.

ب- خامنه ای:

ب1- خامنه ای هم مثل اوباما با یک خلاء زمانی - هر چند سخت تر و طولانی مدت تر - مواجه است. زیرا که او تسلط مطلق به صحنۀ سیاست داخلی را از دست داده است و برای بازسازی مجدد سلطه اش به داخل در عین حفاظت از باقی ماندن طبیعی احمدی نژاد تا پایان ریاست جمهوریش نیازمند زمان است و از مذاکراه برای مذاکره منافع زیر را انتظار دارد:

ب1-1- او می خواهد با حساس معرفی کردن وضع ایران در سیاست خارجی تا جای ممکن از تشدید اختلافات درون الیگارشی جلو بگیرد زیرا معتقد است که با تداوم مذاکرات می تواند این پالس را مخابره کند که اولویت سیاست خارجی و دشمنان بیگانه هستند و هر گونه تحرک در غیر این مسیر خیانت محسوب و عامل آن بی بصیرت و بی مسئولیت است.

ب1-2- اگر هم هیئت حاکمه دچار انشقاق فعلی نبود و انسجام نسبی تحت اتوریتۀ 23 سالۀ خامنه ای را داشت باز هم تحریم ها به نقطه ای رسیده است که می توانست دردسرساز شود تا چه رسد به الان که هیئت حاکمه شکافی عمیق برداشته و کشور روی اتوپایلوت اداره می شود. لذا خامنه ای بر آن است که با رفتن به پشت میز مذاکره با طرف امریکایی بتواند زهر تحریم ها در میدان اجرای واقعی را تلطیف کند. چه می دانیم که اولاً از تصمیم تا اجرای دقیق تحریم ها فاصلۀ زیادی است و ثانیاً معمولاً چنین است که دو دشمن در حال مذاکره دشمنیشان به سختی و شدت هنگام عربده های رسانه ای مسئولان دو طرف نیست و نفس مذاکره و حفظ خط تماس اجرای تحریم ها را با کمی اغماض همراه خواهد کرد.

پ1-3- قبلاً هم گفته ام که خامنه ای بماندن اوباما در کاخ سفید و روی کار نیامدن محافظه کاران خشن و عملگرا علاقه مند است و با تداوم مذاکرات بنفع تبلیغ داخلی اوباما به این علاقه اش مهر کمک می زند.

ت1-4- و بالاخره اینکه خامنه ای امیدوار است که با حفظ و تداوم تماس با امریکا در قالب 1+5 بتواند فضای داخل کشور را بسمت منافع خود بیشتر ببندد و با نیروی مرموز شم و سلطۀ امنیتی-نظامی-اطلاعاتی خود و در طول یک سال باقی مانده از معضل دولت دهم؛ هم از سقوط خودش جلو بگیرد و هم رهبری خودش را به اتوریتۀ قبل از سال 88 - البته اینبار از نوع استالینیستی آن - ارتقاء بدهد. ضمن اینکه امیدوار است که صرف مذاکره برای مذاکره توده ها را از نا امید شدن کامل از بهبود اوضاع اقتصادی محافظت و فریب بدهد، و نسبت به واکنش غیرقابل مهار بازار به شکست مذاکرات و قطع تماس با غرب چیره شود.

3- البته که همۀ این ها پالس های نا امید کننده ایست برای ما. بویژه اگر این را هم در نظر بگیریم که هم خامنه ای در ضعیف ترین موقعیت رهبری اش تا کنون می داند و هم ما می دانیم و هم اپوزیسیون برانداز خارجی و منتقدان اصلاحگر داخلی می دانند که نه از این اپوزیسیون پوچ در پوچ و نه از آن اصلاح طلبان هیچ در هیچ آبی گرم نخواهد شد در تهدید رو به زوال خامنه ای. طرفه اینکه بنظرم می رسد که اگر خود خامنه ای هم اس ام اس بزند به همۀ این قبیله های بی برنامه و نقشه و بگوید "من دارم سقوط می کنم. یا حتی من سقوط کرده ام!" نه گمانم باز هم اینان حالی داشته باشند برای گرفتن یک تست تنفس از این رهبر نفس به شماره افتاده شان! 

4- اما این هایی که گفتم آرزوهای دشمن است ضمن واقعی بودن. و خیلی امیدوارم و کماکان مطمئن که در صحنۀ واقعی نه ماه باقی مانده از سال اوضاع قطعاً با تحقق این آرزوهای خبیث پیش نخواهد رفت و عوامل زیادی بنفع ملت و بضرر خامنه ای وارد معادلات خواهند شد و خواب او را آشفته تر خواهند کرد. لذا نقداً می توانید شمار 10 مربوط به ماه خرداد را خط بزنید همین امروز در شمارش معکوس سقوط خامنه ای تا نوروز 92 انشاءالله. یا...هو

۴ نظر:

ناشناس گفت...

آخ که چه قدر خوب است دوباره می نویسی عموجان
راستی نکند ما تا 13 تیر(مذاکرات بعدی) برای پست بعد باید صبر کنیم

یه چیز دیگر.4نوامبر می شود 13 آبان؟ :)

خ.آ گفت...

نه از این اپوزیسیون پوچ در پوچ و نه از آن اصلاح طلبان هیچ در هیچ آبی گرم نخواهد شد در تهدید رو به زوال خامنه ای. طرفه اینکه بنظرم می رسد که اگر خود خامنه ای هم اس ام اس بزند به همۀ این قبیله های بی برنامه و نقشه و بگوید "من دارم سقوط می کنم. یا حتی من سقوط کرده ام!" نه گمانم باز هم اینان حالی داشته باشند برای گرفتن یک تست تنفس از این رهبر نفس به شماره افتاده شان!
وااااااااای عالیییییییی گفنین باید با طلا بنویسن

ناشناس گفت...

من هر روز سر میزنم خواهش میکنم بنویسید بنویسید........

ناشناس گفت...

حالا یک متغییر تازه
آیا کش دادن مذاکرات به این دلیل نیست؟!؟!؟!
http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2012/06/120620_u06_parchin_isis.shtml