۱۳۸۹ تیر ۲۰, یکشنبه

کراوات!

1- دکتراحمدی نژاد با نمایندگان ولی فقیه دردانشگاه ها حرف زده است. البته که من هم از موعود گرایی افراطی احمدی نژاد ویاران شدیداً بیمناک هستم. ولی نه اینقدر زیاد که به دامن بلاتکلیف آدم های بلاتصمیم و"یادروغگو ویا بی اراده"ی مدعی اصلاح طلبی مذهبی بیاویزم. چیزی که درسخنان امروز احمدی نژاد وبرای آیندۀ ایران مهم است: "مجوز صادره برای تنوع درپوشش وآرایش است".

2- بارها وبارها وبارها گفته ام که تنها سلاح مؤثر برای بیرون رفتن از "گیرافتادگی" سی وچندساله حاکمان پیشاتاریخ روحانی؛ تولید انبوه شادی وهنر وزیبایی و...هیجان وزندگی است. واین کارخانه یک کارخانۀ شکلی وفرمال است قبل از اینکه به محتوا وارد شود. بعبارت دقیق تر اصلاح درجامعۀ امروز ایران تنها ازدست تغییرات واصلاحات شکلی ساخته است ونه با کله های بادکردۀ چپ های ارتدکس دیروزازانواع تئوری های محتوایی. والبته قرن هجدهمی.

3- همۀ نطق مفصل آقای رییس جمهوردونکتۀ کلیدی برای ما دارد: یکم اینکه درمقابل فشارهای بدون عقبۀ "ارادۀ مصمم احمدی نژاد" درمورد حجاب وپوشش موقرومطا بق هنجارغالب انتخابی خودمان کوتاه نیاییم.، ومطمئن باشیم که می توانیم روی قدرت حمایت احمدی نژاد ازایده هایش حساب کنیم. ودوم اینکه: احمدی نژاد یک پالس بسیار بسیار مهم وتأثیر گذاری را درمورد آقایان فرستاده اند. وآن واژۀ کلیدی "کراوات" است. اوتلویحاً هم پوشیدن کراوات را آزاد دانسته وهم بطورنامحسوس از جوانان خواسته است که کراوات بپوشند تا او دست پرتری درمبارزه اش با تحجر کثیف ترروحانیان داشته باشد.

4- من اما درمورد کراوات بسیار حساس بوده ام وبارها ازآن نوشته وگفته ام. درهمین پنجره هم دریکی از نوشته های بازنشر شده ام اشاره ای به آن داشته ام که عصاره اش این است: "خدالعنت کند ابوالحسن بنی صدر را که اول انقلاب آمد درتلویزیون وگفت کراوات نه تنها پوشش زیبایی نیست بلکه نوعی اسراف درمصرف پارچه! هم است. وکراوات را ازیقۀ روشن فکران ودانشگاهیان برداشت وباعث شد که دانشگاهیان از ریخت بیفتند واین ازریخت افتادگی شکلی بفاصلۀ کمی جایش را به ازریخت افتادگی محتوایی داد ولذا جامعۀ مدرن ازریخت افتاده درچنگ جامعۀ سنتی باریخت کامل(لباس روحانیت که آسیبی ندید ازممنوعیت تابوی کراوات) قافیه را باخت وشد آنچه باید می شد وتا امروز که اصلاً یادهمه رفته است که چطور یک مشت روحانی عقب افتاده توانستند مقدرات یک کشور بابیشترین مدنیت مدرن دربین همپالکیها را قبضه کنند و...غصه ها دارداین قصه..."

5- لذاست که ما از این پالس مبارک فرستاده شده توسط احمدی نژاد بهترین وبیشترین استفاده را بکنیم ودرهرموقعیتی هستیم این موضوع را تبلیغ کنیم که جوانان- بویژه دانشجویان درابتدای امر، پوشیدن کراوات را برای رفتن به دانشگاه مد کنند واز عدم ممنوعیت قانونی آن واز حمایت رییس جمهور هزینه کنند. چرا که مجدداً وبرای همیشه ومثل همیشه تأکید می کنم که جز ازراه ِ اول کمی لیبرالیسم وآزادی های اجتماعی مدرن وبرگشتن شادی به جامعه هیچ راه حل دومی برای خروج ایران از بن بست دین متصلب نیست.

6- وما منصف باشیم ویادمان نرود که همین جنبش سبز! حاصل ِ آن یک هفته جشن های خیابانی بی نظیرخرداد 88 بود؛ که خود آن جشن ها - هم بوجودآمدنش وهم مجوز انجامش- محصول ریاست جمهوری احمدی نژاد بایدمحسوب شود. والا محمد خاتمی یک جامعۀ پرشور وبا بیشترین طبقۀ متوسط را تحویل گرفت ویک جامعۀ ورشکسته وسرحورده ووامانده را درسال 84 تحویل داد- ناراحت نشوید. باید راجع به سرنوشت ایرانیان بی رحم باشیم. بحث ما اولاً مطلق نیست. ثانیاً درمورد صرف انسان به ماهوانسان نیست. ماداریم ازسیاستمدار ونتیجه هایش ونه اندیشمند وانگیزه هایش صحبت می کنیم.- یا...هو

۱۰ نظر:

Hel. گفت...

نظر و دیدتون نسبت به احمدی نژاد رو در این پست درست متوجه نشدم.
نتیجه ی احمدی نژاد چی بوده؟ یعنی می خواید بگید احمدی نژاد در مدت ریاستش تو پوشش مردم و آزادی اونا برای انتخاب پوشش تاثیر+ داشته؟

روز به روز دارم بیشتر به این نتیجه می رسم که شادی چقدر مهمه. حق با شماست.

کراوات... فکر کنم با تعریف کردن از کسی کروات داره بشه سایرین ترغیب کرد! ;)

Dalghak.Irani گفت...

helen
سلام.
جالب است وبازخداراشکر که تورا دارم برای کامنت گذاری درمعرفت تبادل لینک.
منظورم این است که دید وباور احمدی نژادنسبت به مناسبات مدرن وآزادی های اجتماغی بازتر ومثبت تراز همۀ روحانیان وحتی اغلب سیاستمدارن اصلاح طلب هم است. ومهم تر اینکه غقیده اش را می گوید وازش دفاع می کند وکسی را یارای مخالفت مؤثر نمی دهد.
یادت هست آن تعبیر "خدایاشیطان" که خوشت آمده بود. می گویم بدون شمردن دندان های هیچ سیاستمداری باید ازهرکدام که دانسته یا نادانسته مارا از وضعیت پیشاتاریخ به سمت مدرنیته وآزادی های اجتماعی میبرند- هرچندکوچک- سواری بگیریم.
مشکل به این سادگی را روشنفکران ما نمی فهمند که: "بزرگترین مشکلات ما قضایایی پیش پا افتاده و راه حل های ساده دارد.
مثل رفتن خانم ها به ورزشگاه فوتبال مثلاً احمدی نژاد اگرحمایت شود می تواند برخی ازاین مشکلات پیچیده ولاینحل سی ساله مان مثل "دست زدن برای شادی وتشویق" حل کند. منظورم حل نهادینه است ونه مثل موجی که آمدن خاتمی آورد وهنوزتوی کاخ ریاست جمهوری بود که بساط تسامحش را جمع کردند. البته ایشان خودشان هم معتقد بود آزادی اجتماعی وپوشش و...ولنگاری است. وآیا مرغ پخته توی فر اجاق گاز خنده اش نمی گیرد که اصلاح طلبان مذهبی می خواهند آزادی های سیاسی را مجاز کنند ولی پوشش خانم ها نه. بخاطر اینکه شادی را اصل زندگی قبول داری من هم برایت این توضیح مفصل را نوشتم. مرسی که میایی. کامنت هم میگذاری وسؤال هم می پرسی. یا...هو

ناشناس گفت...

شما حرفهای اونو خیلی جدی می گیرید، چه طور این حرفش رو نمی نویسید که در جمع آخوندها گفته شرایط دانشگاهها بد است؟ یه دلقک باید بازی های یه انتر را خوب بشناسد! یه انتر هر جا که باشه و بینندش هر کی باشه براش فرقی نداره و برای خوش آمدن بیننده هر کاری میکنه.
حرف نتیجه گردش دو سیر زبان در دهانه ...عمل مهمه
احمدی نژاد اگه رو حرفش می ایستاد الآن جایه حسین درخشان زندان نبود
شیدا

MHMD Moeini گفت...

دیدگاه جذاب و بی نظیری در این باره دارید؛ اعتراف می کنم که تحت تاثیر قرار می گیرم. راستی بیانیه دیروز جمعی از طلاب قم درباره ظهور خوارج جدید و اظهارت مرتضوی درباره ظهور جریانی که می خواهد روحانیت را حذف کند، دیده و خوانده اید؟

Dalghak.Irani گفت...

به شیدا نازنین.
شما اصرار داری که من همۀ حرف های احمدی نژاد را جدی بگیرم. درحالیکه من عقیده دارم که حرف هایی از احمدی نژادرا جدی می گیرم که به درد هدف من که رسیدن ایران به یک حکومت اولاً، مسئول ثانیاً، مدرن ثالثاً ودرآرزوی محال دموکراتیک رابعاً بخورد.
من به حرف های خاتمی وموسوی وخامنه ای ورفسنجانی وشاه وملکه واوباما وبوش و...حتی شما!(خدایاشیطان)هم گزینشی وبنفع خودم نگاه می کنم. بمن چه که طرف خداست یا شیطان.
انفاقاً من حرف درستی می زنم وقتی می گویم از موضع گیری های احمدی نژاد بهره بگیریم. شما مصری که این حرف های احمدی نژاددروغ ولقلقۀ زبانش است. من می گویم چه بهتر که با پشتیبانی علنی ما ازاین مواضع ریاکارانه(ادعای شماست) واجبار احمدی نژادبرای عدول از ادعایش حتی درحدحرف هم باعث مفتضح شدن بیشترش بشویم؛ یا اگر یک درصد برداشت من صحیح بود بتوانیم با موقعیت، محبوبیت، اراده وسیاستمداری پیامبروش ایشان یک قدم به آزادی های اجتماعی مورد نیاز اولیۀ فراری دادن روحانیت زن ستیز32 ساله نزدیک بشویم. حالا اگر شما اصرار دارید که برویم به موسوی وهاشمی کمک کنیم که قدرت را ازاحمدی نژادپس بگیرند وما برگردیم بدوران طلایی 57تا84 خورشیدی وهمۀ کیف دنیا رابکنیم! بیفت جلو.
من ازشما خواهش می کنم که مغزتان را روی گرایی که آدرس دقیق وبلاگ نوشته های من است تنظیم کنید- چه خودخواهانه-تا با من همراه شوید که بقول معمارچین نوین وپیشرفتۀ امروز "دن شیائوپینگ"- دست نگیرید من ازچپ متنفرم!- گربه باید موش بگیرد سیاه وسفیدش مهم نیست. یا...هو

Dalghak.Irani گفت...

به محمد نازنین ومرجعم.
همین که میایی وبمن سرمی زنی کلی باعث روحیه ام می شوید. بقیه اش لطف شماست وهدف مقدسی که داریم: "خنداندن دوبارۀ ایران وتسری آن به اسلام و... (آخرالامر اکسیر عقب ماندگی همۀ ممالک اسلامی باهم راکشف کردیم: کمبود شادی وخنده!)

ناشناس گفت...

برای من هم فرقی نمی کند عمل و کاری که به نفع زندگی من و مردم مملکت من می شود به دست چه کسی است، رهبری یا خاتمی، موسوی یا احمدی، خدا یا شیطان
برای هدایت و اداره یه مملکت نیاز به یه آدم عاقل و فهیم و مدیر مدبر هست خواه مسلمون یا کافر، همجنس باز یا مرتاض هر چه که باشد زندگی شخصی خود اوست و تدبیر و عقل شعور اوست که به درد من می خورد.
من به دنبال زندگی بهتر هستم با دست هر کسی که بتواند ولی کجای احمدی نژاد به یک آدم مدیر و مدبر می خورد؟
کدام تصمیم او به نفع مردم تمام شده؟
این که به اوباما نامه بنویسد و دل من را شاد کند که شاید با رابطه با آمریکا کمی وضعیت معیشتی من بهتر شود ولی بعد از آن با صد کار و حرف نابجا روز به روز حلقه تحریمها را بزرگتر کند به چه درد من می خورد؟
اگه بزنه تو دهانه روحانیون و در عوض نیروی انتظامی خودش بدتر از همه روحانیون باشد!
به چی دلم را خوش کنم؟
به کسی که بزرگترین هنرش این است که می تواند با اعتماد به نفس کامل حرفهای خودش را هم نقض کند و از این همه فریب ککش هم نگزد؟
البته شاید بعد از اینکه من هم کمی سنم بالاتر رفت و عقل و درکم بیشتر شد به نتایج شما برسم.
شما حرفهای من را بگذار به پای جوانی و نادانی
شیدا

Dalghak.Irani گفت...

خوب شد شیدای عزیز ونازنینم. می خواهم به بهانۀ پاسخ دادن به تو اول یک اشاره ای بکنم به لغو کنسرت ها درشهرستان ها ومشخصاً لغو کنسرت سراج درکرمانشاه وهمچنین اعلامیۀ چندطلبه درقم با عنوان خوارج جدید که مهندس معینی نازنین هم درکامنتش اشاره کرده بود.
1- بعدازاینکه احمدی نژاد ویاران با مصادره ودراختیار گرفتن همۀ حزب اللهی های هواداروسرخوردۀ جناح راست بقدرت رسیدند وتوانستند این نیروهای سابقاً خودسر رامال خودبکنند وتا انتخابات 88 هم ازمزاحمت جدی آنان برای مخالفان جلوبگیرند! درجریانات بعدازانتخابات مجبورشدند بطورمحدود وسازماندهی شده مجدداً نیروی خودسر ایجاد کنند؛ حالا رقبای بسیارمتحجر احمدی نژاد درجناح راست- مثل علی مطهری ولاریجانی و توکلی وباهنر ونبوی مرتضی (اشتراک همه شان مخالفت با آزادی های اجتماعی ولیبرالیسم است)- می خواهند ازجنگ تازه راه افتاده برسر حجاب ومواضع اجتماعی وفرهنگی رییس جمهوراستفاده کرده وحزب الله خودسر خودشان را تأسیس کنند. البته انشاء الله موفق نخواهند شد ومن به کارآیی نقشه های تیم احمدی نژاد متکیم
ودرخواست من این است که شماها هم کمک کنید احمدی این نبرد را نبازد چون این نبرد فرهنگی واجتماعی است که مادرهمۀ نبردها وگره گشای همۀ بدبختیها بسوی آرزوهای مظلومانۀ تووبچه های خودم درایران است. کنسرت سراج را دولت احمدی نژادباهمۀ وجودش پشتیبانی کرده وراه انداخته. ولی اینکه باچه جرأتی نیروی خودسر وارد حیطۀ قدرت دولت احمدی نژادشده است مطلبی است که بزودی معلوم خواهد شد. کمک کنیم به موسیقی. احمدی نژاد بیشتراز آیت الله صانعی موسیقی گوش کرده ومی فهمد. یا...هو
حوصلۀ ویراستش نمانده. اگرغلط داشت. ببخشید

ناشناس گفت...

تحلیل ششگانه تان واقعن تحسین برانگیز است
در ضمن د ر یکی از جوابهایتان در همین پست به" بیوفت جلو" که رسیدم خیلی خندیدم، مرسی

Hel. گفت...

"خدا یا شیطان" سرجایش و دوستش دارم و قبولش هم دارم.

اما...
""دید وباور احمدی نژادنسبت به مناسبات مدرن وآزادی های اجتماغی بازتر ومثبت تراز همۀ روحانیان وحتی اغلب سیاستمدارن اصلاح طلب هم است. ومهم تر اینکه غقیده اش را می گوید وازش دفاع می کند وکسی را یارای مخالفت مؤثر نمی دهد.""

یه کمی عجیبه. راستش نمی تونم مصداق براش پیدا کنم.

مرسی از شما که وقت می ذارید و جواب می دید.