۱۳۸۹ تیر ۱۵, سه‌شنبه

جدال درباتلاق


1- استنباطم ازدوقلونامه های آیت الله خامنه ای برای محموداحمدی نژاد واکبرهاشمی رفسنجانی درمورد اعلان آتش بس موقت درجبهۀ "دانشگاه آزاد"؛ اینست که آیت الله خامنه ای با اکراه ودودلی وکمی هم ترس، وبعداز مدت ها انتظاررفیقان هم سنگرروحانیش هم؛ خواسته است یک نیش ترمزی بزند به بولدوزور اراده و تصمیم رییس جمهوردر نوردیدن همۀ عرصه های قدرت داخلی وخارجی جمهوری اسلامی برای خودش، دوستان حلقۀ اولش والبته "انصارحزب الله"ش.

وباید منتظر بمانیم وعکس العمل عنقریب وهمیشه برندۀ احمدی نژاد را نگاه کنیم به این "التماس مقتدرانه!" تا مشخص شود که آیا احمدی نژاد این بار بازی را چقدر عمیق ودارای وجوه پنهان طراحی کرده است.


2- سابقه:

هنگامی که قبل از تنفیذ حکم دوردوم ریاست جمهوری محموداحمدی نژاد؛ رئیس جمهور ومغز منفصلش اسفندیار رحیم مشایی پروژۀ "معاون اول"ی مشایی را طراحی وبلافاصله به اجرا گذاشتند؛ بسیاری ازدشمنان احمق ودوستان ساده اندیش احمدی نژاد که اورا مردی ابله وساده می پنداشتند- وهنوزهم متأسفانه به حماقت قضاوت اولیه باقی هستند- به او خردۀ منطقی بارمی کردند که: "مردناحسابی تو که می دانستی سابقه ولاحقۀ اسفندیارت را ومطمئن بودی که نخواهی توانست بر انتصاب مؤثرت ثابت بمانی!؟ پس چراعاقل کند کاری/ که باز آرد پشیمانی!"

ولی احمدی نژاد که جزو باهوش ترین سیاستمداران کل تاریخ ایران محسوب است توانست نقشه اش را با موفقیت کم نظیری پیش ببرد وحتی فراتر از چشم اندازی که برای این بازی دیده بود به کامیابی برسد. او با بازی معاون اولی مشایی اولاً ویک بار دیگر با آن جواب صددرصد توهین آمیز درهرفرهنگ ومناسباتی هم به آیت الله خامنه ای؛ به او یاد آور شد که من همان احمدی نژاد "رییس جمهورمنتخب ومقتدر" چهارسال گذشته هستم ونزاع تو با رفقای رقیب نمای دیروزت ارزش افزوده ای برای کوتاه کردن اقتدار من نیست. وثانیاً خودت را آماده کن که درمقابل این کوتاه آمدن من- طراحی شده- باید از آن اختیارات خوشگل وبدون مسئولیت قانونی وفرا قانونیت پشتوانۀ من بکنی تا بتوانم این "آش شله قلمکارقانون اساسی ومجلس وقضای درهم برهم متناقض را" با اراده ویکه گی خودم ورسالتی که دارم جایگزین کنم.


والبته همه شاهد بودیم که عین هرآنچه احمدی- مشایی طراحی کرده بودند؛ موبمو بمرحلۀ اجرا گذاشته شد ونهضت ادامه دارد.


3- ودراین قالب است که می توان "چس ناله"ی اخیر احمدتوکلی را درقالب نطق شدیداللحن!! او برعلیه رییس جمهور را خواند وفهمید. صدور نامۀ "التماس مقتدرانه!" ازسوی رهبر به رییس جمهور! به توکلی هم این "جرأت پسمانده" را داده که با تصورغلط "خرِ لنگ" سنگی نه چندان سنگِ هزارلا پیچانده درپارچه کهنه های ویرانی سی سالۀ ایران را بسوی احمدی نژاد پرتاب کند.


4- والبته من اولاً گمان نمی کنم که اینان ازپس احمدی نژاد ویاران بربیایند وثانیاً تاهمین جا هم چنان زهرچشمی گرفته احمدی نژاد که حتی اگر با ملاطفت وادب بیشتری ناسزا وفحش بدهد به این پسمانده های سیاست؛ غریو پیروزی وشادمانی سرخواهند داد که : رییس جمهور بما فرمودند بنشین سرجایت. عوض بتمرگ قبلی.

وثانیاً راستش اگر با احتمال کمتر از یک درصد قرار بر عقب نشینی واقعی وغیر تاکتیکی احمدی نژادباشد واتفاق هم بیفتد وجناح های قبلاً حاکم- چه اصولگرا وچه اصلاح طلب- وبا همان تفکر بلاتکلیف، غیر قطعی وآزمایش وخطای همیشگی قدرت پیدا کنند؛ من هزار بار آرزو می کنم که چنین اتفاقی نیفتد ورییس جمهور احمدی نژاد برندۀ این جدال بین "حکومت ناتمام"(بلاتکلیف وسرگردان وپادرهوا وناامن روانی برای همۀ 75 میلیون ایرانی) و"حکومت تام"(دیکتاتوری حقیر ومعیشت محور ویکه پرور وبعلاوۀ همۀ سیئات ممکن، ولی حکومت درتعریف مستقر آن وراضی کنندۀ 5،10،15، میلیون نفر از75 میلیون ایرانی) را ترجیح می دهم.


5- وبارها فاش گفته ام که برای من طالبانِ مخالف تمدن مدرن وبا عملِ درستِ پرتابِ "هم فرستنده وهم گیرندۀ تلویزیون" به زباله دان برهوت افغانستان؛ بسیار گواراتر از آیت اللهی است که درقم یا تهران نشسته وسردار ضرغامی را ازتصویر زن ورنگ وپرنده وساز وموسیقی وسینما وفوتبال وثروت وسرگرمی وشادی ولذت وهیجان و..."زندگی" منع می کند دروسیله ای که علت بدنیا آمدنش همین ممنوعات دنیای کهنه بوده ونه پوشش دادن به حرف های فقط برای حرف دنیای "باید بگذریم= چاره ای نداریم." یا...هو


دیرنوشت مربوط:


حسین شریعتمداری با استیصال وکلافه خبری را کارکرده از زبان حجت الاسلام سالک سخنگوی جامعۀ روحانیت مبارز که تشکلی که مشایی درست کرده تحت عنوان جامعۀ "وعاظ ولایی کشوری" اعتباری ندارد. بنظرم خبر هم خوب وهم مهمی است وباید خوشحال بود برای پیروزی اسفندیاربرکیهان دیو!

۲ نظر:

ناشناس گفت...

خيلي خوب گفتي مخصوصاً قسمت آخرفقط كاش كمي نگارش از حال محاوره در ميآوردي و فعل و فاعلها را اينقدر جابجا نميكردي بعضي جملات در اثر طولاني بودن فعل و فاعلش انطباق نداردمثلاً قسمت 4 آخر پاراگراف (ورییس جمهور احمدی نژاد برنده اين جدال )را با (را ترجیح می دهم) تمام كرده اي حيف است آرايش ناجور كلمات از عمق حرفهايت بكاهد فكر كنم اگر كسي در خارج زندگي كند بافارسي زياد سروكار نداشته باشد برايش مشكل باشد من خورم ادبياتم زياد بد نيست بعضي جملاتت رابايد چندين بار بخوانم تا بفهمم منظورت چيست البته منظورم اين نيست كه از ساده نويسي ات صرف نظر كني بلكه ساده و روان بنويسي.يا..حق

Dalghak.Irani گفت...

خدا کند که چنین اتفاقی نیفتد ولی اگر بیفتد من "حکومت تام" (دیکتاتوری) احمدی نژاد را به "حکومت ناتمام"(بلاتکلیف وسرگردان)آقایان زعمای گذشته ترجیح می دهم. جمله درست است درمتن اصلی هم.
سلام
چقدرخوشحالم که تحویلم گرفتی وبرایم کامنت گذاشتی. راستش کاملاً حق با شماست درمورد سخت خوانی نوشته هایم. ولی مشکل اینجاست که من واقعاً بلدنیستم کلاسیک بنویسم. بااینکه کمی هم روزنامه نگاری خوانده ام ولی هیچ گاه استادم را راضی نکردم درنوشتن خبر وگزارش ومصاجبه. من اصلاً نویسنده نیستم آن هم ازجنس نویسندۀ موضوعی. کمی فقط ذوق ادبی دارم برای قصه ونمایش. که گفتم چون ادبیات واژه های آبستن زیاد دارد وسیاست درایران حامله است از انواع درد ها؛ کمی با ادبیات آزاد سیاست بنویسم تا بلکه برسم به جامعه ای که اجازه بدهد من وامثال من(90درصد)سیاسی نباشیم وزندگی معمولی بکنیم مثل همۀ دختران وپسران حوا درهمۀ دنیا.
بازهم ممنونم وبازهم سعی می کنم که منظورم را سلیس تر بنویسم. یا...هو