۱۳۸۹ تیر ۱۴, دوشنبه

هنروشکارچی ازاعماق!


کوسه

ملاقات هنرمندان با رهبر کشوررا درقالب ِ اجبار شغلی، ثبات حاکمان، نیاز یک طرفۀ هنرمندان به حاکمان ونه نیازحکومت به هنرمندان-مثل حکومت های مدرن- وتعریف فرا واقعیت از حجم وعمق اعتراضات مردم به آیت الله ها درسال گذشته تحلیل کنیم وبپذیریم وفشار خونمان بالا نرود. یا...هو

۱۱ نظر:

ناشناس گفت...

راستش منهم همین نظر رو دارم ودلیلم اینه که در زمان پهلوی هنرمندا با شاه فالوده میخوردن شاه یک دیکتاتور بود خوب ایا محبوبیت گوگوش کمتر از داریوش بود
مطمئن باشین بعد یه مدت همه یادشون میره هم اون هنرمندا هم مردم

Hel. گفت...

http://www.mehrnews.com/fa/NewsDetail.aspx?NewsID=1111269

اینجا رو دیدین؟ نمی دونم چرا به نظر من قیافه هاشون یه جوریه!
غیر از اون آخوند که داره لبخند ژکوند می زنه، بقیه انگار اومدن مجلس ختم.

پیر فرزانه گفت...

یعنی اینهایی که نیامده بودند اجبار شغلی نداشتند یا نیاز به حاکمان را احساس نمی کردند.
یک چیزهایی به ذات آدمها بر می گردد.
با این وجود نباید فراموش کرد که آنها انسانهایی کاملا معمولی هستند که ما مردم به غلط بزرگشان می کنیم و از آنها بت می سازیم . آنها نه قهرمان هستند ، نه اسطوره و نه نمونه ای خوب از یک انسان وارسته و کامل.

Dalghak.Irani گفت...

من یک بار در کشمکش راه افتاده نسبت به تحریم دوسالانۀ کاریکانور ازسوی بخش مهمی از کاریکاتوریست ها دراوج ناآرامیهای خیابانی پارسال نظری نوشتم با این مضمون:
"نازهنرمند برای کسی(شخصیت حقیقی یا حقوقی. وازجمله حاکم)خریدار دارد که آن شخص نیاز به هنرمند داشته باشد. درحالیکه حاکمیت پیشاتاریخ وضدمدرن ایران کوچکترین موافقت نظری با هنر بعنوان سرگرمی وفان و"مجازبودن هیجان درعرصۀ عمومی" ندارد وبسیار شایق است که هرچه زودتر این هنرمندان کفروالحاد دنیای جدید بدرک واصل شوند هرگونه تحریم وتهدید هنر ازسوی خودهنرمندان کمک به ایده آل این فسیل های تاریخی است."
واین جا اضافه می کنم: ضمن اینکه اگر این هنرمندان این نمایش اجبار شغلی را نمی پذیرفتند. اولاً برای حاکمان چه فرقی می کرد که تعدادی شهروند یا رعیت معمولی راازخیابان می آورد پشت میز تدوین وبازیگری وکارگردانی و...برسالت تخریب فرهنگ وسلیقۀ فرهنگ مدرن مردم بیشتر وبهتر نایل می شد. بعدش هم مثل اینکه ما هم همراه با جوانان نه چندان پرکار محصل یا شاغل در خارج ازکشور این جنبش از جنبش افتاده را بدجوری جدی گرفته ایم وازهمه می خواهیم که باچشم ودماغ خودشان را بکوبانند به سرنیزه های جلو کاخ آیت الله خامنه ای ویا بمیرند ویا آواره وما فقط همان روز اول توی بالاترین وفیس بوک بنویسیم "هنرمند شجاع" وروز بعدش یادمان برود که این هنرمند یک نفر آدم است با چندین دهان ودست گشوده به امیدش حداقل. یا...هو

Dalghak.Irani گفت...

چقدرزوردارد که آدم همۀ زورش را بزند وگفت مفصلی بکند با کامنت گزاران عزیز وبلاگش. ولی هنگام ارسال وتأیید بدلیل هرمشکل فنی نوشتۀ بدون نسخه اش delete بشود وآدم بماند تو خماری که : لعنتی. حالا چه وقت errore بود. بازمی گردم. فعلاً سلام به هرسه عزیز. یا...هو

Hel. گفت...

با پیر فرزانه بسیار موافقم.

Dalghak.Irani گفت...

من دوبار کامنت گذاشتم هردوبار deleteشد. موضوع چیه؟

Dalghak.Irani گفت...

سلام

Dalghak.Irani گفت...

این چهارمین کامنتی است که می گذارم برای آزمایش ببینم چرا delete می شود.

Hel. گفت...

بله. این کامنتدونی بلاگ اسپات قاطی کرده. چند بار باید امتان کنید تا بالاخره شاید فرجی شد.
من هم یه کامنت دیگه اینجا گذاشتم و الآن می بینم که نیست! شاید هنوز تائید نکردین.
نمی دونم تو قسمت
تنظیمات-> نظرات-> ایمیل اعلام نظر
ایمیل تون رو وارد کردین یا نه. در هر حال من چندتا از نظرات رو که گذاشته بودن و نمی اومد تو کامنتدونیم از اینباکس ایمیلم کپی کردم و اوردم با اسم اونا تو نظرات گذاشتم.
خون جیگر شدیم از دست این سیستم کامنت بلاگ اسپات!

Helen گفت...

فهمیدم. از اکانت گوگل استفاده نکنید برای کامنت گذاشتن.
این مشکل برای من هم پیش اومده از صبح امروز.
خون جیگر شدیم ما بلاگ اسپاتی ها سر این کامنت و کامنتدونی!