۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۷, دوشنبه

فرشته یا شیطان!


1- خوشیختانه پیش بینی ام به واقعیت پیوست ومحمود احمدی نژاد توانست درهردوزمینۀمورد نظر خودش ومورد نیاز ایران جهت تصمیم گیری درست(هدفمند کردن یارانه ها وانرژی هسته ای) به موفقیت برسد ورهبر جمهوری اسلامی را واداربه تمکین وحمایت فراقانونی ازخودش نماید. حالا دیگر باید به ملت ایران تبریک گفت ومطمئن بود که نه تنها بختک کریه جنگ از بالای سر ایران دورشده است بلکه بسیار محتمل است که احمدی نژاد بتواند درگام بعدی وبسرعت رابطۀ سیاسی ایران با امریکا را برقرارکند؛ تا ایران برای اولین بار بعداز انقلاب اسلامی به داشتن یک حکومت به ماهو حکومت نایل شود.


2- عزیزان هموطنم؛ این حرف من هم باز مثل همۀ حرف هایم قصۀ مکرراست که: "رابطه با ایالات متحدۀ امریکا بعنوان سمبل لیبرالیسم دردنیا توسط هرکس- فرشته یا شیطان- برقرار بشود برای زندگی خواهان درایران غنیمتی بسیار با ارزش است"!

چون که این رابطه درزمینۀ سخت افزاربشدت نظم دهنده وتعریف دهنده خواهد بود به حکومت ایران؛ ودرزمینۀ نرم افزارهم بدلیل برتری زمانی ومکانی لیبرالیسم بر همۀ انواع دیگر ایدئولوژی های مادی ومعنوی تا اینجای جهان؛ عرصۀ اجتماعی ایران بازخواهد شد، والبته هنگامی که فرهنگ وهنر واجتماع وورزش از نظارت حداکثری حاکمان نجات یافت. انسان بازیافته شده ایرانی برای حوزه های انتزاعی تر مثل سیاست وحقوق بشر ودموکراسی نیزمتمایل تراقدام خواهد کرد.


3- اینکه من از ایجاد حکومت درایران حرف زده ام واصرار دارم که اول باید حکومت بدون صورت بندی خاص را تعقیب کنیم به این دلیل بدیهی هم بوده است که وقتی حکومت بوجود آمد هرحرف وعمل وعکس العمل حاکمان هم قاعده پیدا می کند ومسئولان ناچار از ایستادن بر مواضع اعلامی خودشان می شوند.


4- مثل همیشه تأکید می کنم که محموداحمدی نژاد حاکم دلخواه من نیست وحتی از قدرت گرفتن بیش ازپیش او درجمهوری اسلامی بسیار بیمناکم برای تثبیت یک دیکتاتوری جدید(منظورم ازجدید این نیست که جمهوری اسلامی سی ساله دیکتاتوری قدیم بوده. چرا که جمهوری اسلامی یک انقلاب مدام بوده ونه یک حکومت- به رهبری احمدی نژاد وحواریون. ولی- واین ولی خیلی مهم است-جزاحمدی نژاد هیچ کس- فرشته یا شیطان- قادر نبود سیاست خارجی ایران را تا توافق باغرب ارتقاء بدهد. البته تأکید می کنم به "قادرنبودن" ونه "مایل نبودن".


5- ما هم اینک وظیفه ای ومسئولیتی مشخص تر داریم وآن هم کمک رسانی به گسترش جلوه گری حوزه های مدرن مثل فرهنگ وهنر وورزش- بویژه موسیقی ورقص خیابانی وفوتبال- وبه صحنه های "مختلط نجیب" کشاندن دختران وزنان ایرانی.

هنوز بغضم واشکم از مستند استاد شجریان دربی بی سی خلاصی نیافته بتمام بعداز 24 ساعت گذشته؛ وچقدر دلتنگ ایرانم برای نغمه های باهم بودن وسردرپی شادی های یکدیگر گذاشتن با آرزوی صادرات هم پای داسیلوا واردوغان! که دیری نیست که ما ازبرزیل وترکیه عقب نبودیم درتولید، درکار، درلذت، درفوتبال و...گریه می کنم. یا...هو

۱۱ نظر:

عباس گفت...

خوبی شما؟ کجا زندگی می کنی داداش؟ راستی قابیل زد هابیل رو کشت ها. خبر داری که.

ناشناس گفت...

دلقک عزیز، بخندید حالا امروز را که روز شادی است و تغییر.
و اجازه بدهید آفرین بگویم به این نگاه باز و از بالای شما به اتفاقات مثبت، در واقع قضاوت عادلانه کردن در مورد عملکرد مسولین بدون توجه به محدودیت ها و موانع موجود در دستگاه حکومتی کشور غیر ممکن است ، و شما از پس آن خوب برامدید البته با حفظ پرینسیپ. دلیلی دیگر برای شادی و خنده و امید به گسترش این نگاه تا اکثریتی تاثیر گذاردر جامعه ی مدنی ایران .
برزو

عباس گفت...

دشتی رو هم به لیستت اضافه کن و مصیبت هاش با رضاشاه رو

عباس گفت...

گل پسرم، تحلیل حتا از نوع شیکمیش یه فکتی باید زیرپایه اش باشه. شما که هنوز فرق بین حل کسری بودجه رو با هدفمند کردن نمی دونی، به چی این اراجیف می نازی؟ هدفمند شد رفت؟ مشکل هسته ای حل شد؟ الان دم دروازه بزرگ تمدنیم؟ این بار راهمون میدن؟ سی و چند سال پهلوی و پسرخاله بودن با آمریکا ما رو لیبرال کرده بود از توش انقلاب اسلامی جهید بیرون؟

Dalghak.Irani گفت...

به رفیق برزوسلام.
بارها گفته ام واین بار با یک تمثیل دادمی زنم:
"ازنظرحقیرسیاستمداران وروشنفکران همه از دم گشت "بادنجان" هستند؛ و"سلطان" زندگی درایران است برای همه وقبل ازهمه جوانان وقبل از جوانان "بچه ها" و..................من نوکر سلطان هستم ونه بادنجان. مرسی

پ ن:
می خواستم پاسخ عباس آقا را هم با یک طنز درست ودرمون بدم که دیدم هنوز کاملاً تخلیه نشده اند ازحرص بی سوادی من. فقط عباس آقا جون مادرت اگر ازناراحتی روبه سکته هم بودی از کامنت گذاشتن دروبلاگم منصرف نشو. خیلی خماری داره وبلاگ بدون کامنت. من این دستگاه های موسیقی ایرانی را خیلی تشخیص نمیدم مگه استاد دیشب دشتی هم خوند؟

ابراهیم سالک گفت...

گفتم بیام یک نقد شیکمی از عباس آقا بکنم.

بنا بر تحلیل‌های دلقک، فکر میکردیم همه مسائل ایران حل شد و دم دروازه ی تمدنیم. اومدی با این سوالات همه‌ی‌‌ این خواب و خیالات رو به هم ریختی رفتی‌؛ سوالاتی غیر شیکمی و خیلی‌ هم ساده! آخه چرا این سوالات به فکر دلقک و ما حواریونش نرسید؟ چرا آخه ما این قدر بی‌ سواد بودیم؟! :)

ناشناس گفت...

دلقک و یا ملیجک عزیز سلطان،
اگر دوباره نظر حقیر را مرور فرمایید مغایر با جواب داد زده ی شما نیست، ملطفت باشید که طعم بادمجان به حال و روز سلطان هم ربط دارد و همیشه تقصیر بادمجان نیست. پس اگر روزی که سلطان از بادمجان بد گفت جالیز را زیر و رو کنید کار عاقلانه ای نکرده اید، که شاید همین بادمجان هم نماند! واگر نه کسی به وطن پرستی و ملت دوستی شما شک ندارد.
راستی اگر بار گران هستیم امر بفرمایید تا ناپدید شویم .
برزو

Dalghak.Irani گفت...

برزونام یک اسطوره است. سلام
من چطور می توانم به حضرت عالی تعرض کنم که قدیمی ترین و مهربان ترین دوست اینترنتی من هستید از ابتدای تولدم.
من از آفرین شما بوجد آمدم ودادزدم ازخوشحالی برای همۀ اهالی که بازهم تأکید کرده باشم "یکبار برای همیشه"راکه نه جانبداری مرا از X ونه هواداری من ازYرا موضوعیت نبخشند. چرا که حقیر فقط زندگی کمی بهتر برای ایرانیان درداخل کشورراپیشانی نوشتۀ خودم قرارداده ام. اگر هم داد زده ام اولاً برای ابراز خوشحالی ام بوده وبشارت به دیگران ببهانۀ نوشتن خطاب به شما. مرد حسابی مگر نمی بینی که هروقت تشریف می آورید برای عیادت دلقک پیر، راهتان را با مژه های ریخته ام جارومی کنم. کجا!؟ اگر پیامم رسا نبوده درارادتم. دوباره تکرارمی کنم: "مخلصم". معذرت می خواهم و بمان. یا...هو

ناشناس گفت...

سالها بود کسی مرا این قدر مهربان خطاب نکرده بود، داشتم کم کم عادت میکردم با شهرام ناظری بخوانم دوستی کی آخر آمد مهربانی را چه شد، که چه به موقع رسیدید. مرسی.
برزوی غریب که کسی را ندارد، کجا میخواهد برود؟

ابراهیم سالک گفت...

یک ولایتی-قالی بافی؛ گفتم شاید برای شما هم جالب باشد:



http://masih.ruhollah.org/1389/02/30/401/allahkaram-mashaei/

Dalghak.Irani گفت...

سلام وخیلی زیاد ممنون آقای سالک عزیز
ازمطابی که معرفی کرده بودید بازدید کردم واستفاده کردم واطلاعات ایشان را درست یافتم هرچند که قلم خامی دارند ولی صداقت خوبشان باورپذیری مدعیاتش را بیشترمی کند.ضمن این که من دراینکه بخش مهمی از حزب الللهی های دسته های متشکل معروف یا مجهول از اسفندیار رحیم مشایی دستورکارمی گیرند شک ندارم. وحتی هنگام مضروب کردن خبرنگار برادر حسین بعداز دادگاه کیهان درارتباط با شکایت مشایی نوشتم که این زهرچشم مربوط به پیاده نظام مشایی است. اصلاً موضع گیری های کیهان نسبت به همۀ مواضع احمدی نژاد بویژه راجع به تصمیمات هسته ای ورابطه با امریکا رانیروهای فشار مشایی تحمیل می کنند وبرادر حسین تازه دارد می فهمد که شاشیدن درزمین سفت می تواند چه ترشحاتی داشته باشد. ولی چیزی که مهم است این است که طرز تفکر مشایی نسبت به شریعتمداری درمورد مدرنیته بسیار زیاد لطیف وهمراه است وما باید با تقویت کنترل شدۀ مشایی شر تفکر شریعتمداری را کم کنیم. سردارقالی باف هم خودش باندازۀ کافی بازی را بلد است ومی داند با چه ابزاری از پس مهندس مشایی بربیاید.تابعد یا...هو