سلام
قصدی برای عهدشکنی و نوشتن ندارم. حالا که دیگر صحنۀ انتخابات هم است و قلم من - به باور خودم - "قلم مرجع" است و محتمل در تصمیم دیگران اثر بگذارد. اما کامنتدانی را از امروز باز می کنم که خودی ها بتوانند با هم تبادل نظر بکنند بدون دخالت من. زیرا این 15 روز تعطیلی کامنتدانی بمن ثابت کرد که دوستان ثابتی هستند که دوست دارند گعده هایشان را در سیرک من دنبال کنند. آهنگ SOMEONE LIKE YOU ادل نازنین را هم چاشنی این گشودن کامنتدانی تقدیم می کنم به دوستان به سه دلیل:
1- ادل از نظر من هم بهترین خوانندۀ حال حاضر غربی است.
2- خانم ادل نمونۀ کامل و مورد تعریف من از یک بانوی مدرن است. که هم در هنر و هم در پوشش و هم در گویش و هم رفتار بهترین مدل قابل الگوبرداری از سوی جوانان ایرانی است.
3- و تقدیم می کنم به همۀ آنانی که تنها شده اند و فکر می کنند که کسی مثل عشق از دست داده شان پیدا نخواهند کرد. در حالیکه این فقط ظاهر قضیه و تصور خودشان است و حتماً SOMEONE LIKE YOU جدیدی در انتظارشان است. یا...هو
بعد از تحریر: لطفاً ادب و متانت را رعایت کنید و از سعی در هرزه نگاری - از جمله مزه پرانی های لوس و چند کلمه ای - خودداری کنید تا بتوانم همۀ نظرات را منتشر کنم!
۲۲۴ نظر:
«قدیمی ترین ‹قدیمی تر 201 – 224 از 224ببخشید جمله آخر را خراب کردی -اگر تقلب شد شما که رای دادی حق اعتراض نداری چون به این سیستم اعتماد کردی ما که سر تا پاش را قبول نداریم
با سلام اگر در روز شنبه جناب رییسی برنده شدند اطمینان داشته باشید که مردم به ایشون رای دادند و تقلبی صورت نگرفته در سال ۸۸ هم تخلف صورت گرفته بود ولی تقلب نشده بود و عده ای از این اصلاح طلبان متوهم مدام دم از تقلب میزدند
یک نکته دیگه اینقدر هم به مردم اصرار نکنید بیایید پای صندوقهای رای که اگر نیایید رییسی برنده میشود و مملکت ۵۰ سال میره عقب از کجا معلوم اگر کسانی که انتخابات رو تحریم کردند بیاند پای صندوق به روحانی رای میدهند و دیگه اینکه چرا رییسی اگر برنده شود مملکت به فنا میرود
واقعا اگر این دور اصلاح طلبها شکست بخورند مقصر خودشون هستند
_____________________
در 10 سال اول (سالهای 57 تا 67 ) که خوشبختانه آیت الله خمینی و اصلاح طلبانی همچون مهندس میر حسین موسوی و آیت الله موسوی خوئینی ها و آیت الله موسوی اردبیلی و آیت الله خلخالی و آیت الله صانعی و همچنین اعتدال گرایانی همچون حجت الاسلام مصطفی پور محمدی و آیت الله ریـشـهـری در راس قدرت قرار داشتند در حقیقت اقدامات بسیار مناسبی در جهت اصلاح ایران انجام دادند. بنابراین در ده سال اول (یعنی از 57 تا 67) کشور ایران در مسیری درست و اصلاح طلبانه قرار داشت.
_____________________
در دوران 8 ساله ریاست جمهوری حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی نیز ، ایران در مسیر آبادانی و سازندگی قدم گذاشت و این ناشی بود از تدبیر و اعتدال حضرت آیت الله رفسنجانی و سیاست و کیاست ایشان که اعتماد کامل رهبر را جلب کرده بودند. و همانطور که سرکار خانم دکتر فائزه هاشمی رفسنجانی فرمودند از سال 68 تا 75 پدرم هم رئیس جمهور بودند و هم رهبر. بنابراین انتقادی به مدیریت سالهای آبادانی و سازندگی (سالهای68 تا 75) وارد نیست.
____________________
از سال 76 تا 84 نیز هماهنگی و همکاری های دو جانبه بین حجت الاسلام دکتر خاتمی و آیت الله هاشمی رفسنجانی سبب شد که ایران به مدت هشت سال با مدیریت اصلاح طلبان، اصلاح شود. بنابراین انتقادی به مدیریت سالهای (76 تا 84) وارد نـبـوده و وارد نـیـسـت.
_____________________
از خرداد سال 92 و پیروزی دکتر حجت الاسلام حسن روحانی(شیخ اصلاح و اعتدال) که همواره ارادت خود را به بیت حضرت آیت الله خمینی و بیت حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی اعلام داشته و بارها تاکید کرده اند که به حضرت آیت الله خمینی و آیت الله هاشمی رفسنجانی مدیون هستند نیز خوشبختانه کشور در مسیر درستی قرار گرفته که در حقیقت همان مسیر اعتدال و اصلاح و تدبیر و امید است
_____________________
اگر می خواهیم انتقاد کنیم باید درست انتقاد کنیم . یعنی باید از هشت سالی انتقاد کنیم که یکی از سه قوه (قوه مجریه) در اختیار احمدی نژاد بود. یعنی باید انتقادات را متمرکز کنیم به سالهای 84 تا خرداد 92 که قوه مجریه به دست احمدی نژاد افتاد.
خلاصه بگویم که اگر ایرادی بوده، ناشی بوده است از مدیریت احمدی نژاد در آن هشت سال.
باید حواسمان باشد که انتقادات ما متوجه بیت حضرت امام خمینی و بیت حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی و بیت دکتر حجت الاسلام حسن روحانی نـشـود.
_____________________
در آستانه انتخابات هستیم و در شرایط بسیار حساس کنونی. بنابراین اگر انتقادی داریم باید فقط متوجه آن 8 سال شود
خوشبختانه در این 38 سال ، در اکثر مواقع مسیر درستی را پیموده ایم به غیر از آن 8 سال.
بنظر من با بوجود آمدن دو قطبی بهترین فرصت برای تو دهنی زدن به جماعت اسهال طلبی که 4 سال مردم زندگی خواه و آزادی طلب رو فراموش کردن و الان در عوض گزارش دادن کارهای انجام شده (یا تلاش های واقعی انجام شده)دوباره با استراتژی ترساندن مردم از لولوی رئیسی میخوان به سر سفره چرب انقلاب برگردند، فراهم شده است.
بنده خودم بعنوان یک تحریمی (غیر منفعل) که دلم به حال مردم امروز و آینده این مملکت می سوزه به این امید دارم که اگر روزی مردم فهیم و البته بیچاره ایران از ترس عقرب جراره بنیادگرایان مذهبی به مار غاشیه ای رو آوردن و 4 سال مملکت رو بدستشون دادن اونها این رو آویزه گوششون قرار بدن که دیگه نمیتونن این بازی کثیف رو با مردم شریف و رنجکشیده این سرزمین بکنن.
آقا نمی شه کشور رو دو قسمت کنن یه ور رییسی یه ور روحانی، هر کس به هر کدوم رای داد بره قسمت خودش زندگی کنه؟ طبیعتا تحریمی ها قسمت رییسی
جناب تیمسار
اعتراف صادقانه شما به تو زرد از آب در آمدن قالیباف نشان از بزرگواری شماست
هرچند که من با تمام تلاشی که کرده بودم نتوانسته بودم پوئن مثبتی به قالیباف بدهم.
ارادتمند- یزد
لطفاً کسی انگشت شصتش را بطرف من نگیرد: چه به نشانۀ "اوکی" و چه به علامت "بیلاخ". محظور "موضع انتخاباتی ندارم" دارم و نمی توانم در بحث ها شرکت کنم. در حال حاضر بسیار آرام و بی دغدغه هستم و می دانم که رأی اینبار مردم رأیی عقلانی و واقعی خواهد بود لذا نه از این و نه از آن نگران هستم و نه به این و به آن امید بسته ام. بمحض پایان انتخابات در خدمت خواهم بود با گفتن چرا اینگونه شد! با این افزوده که چه خوب شد. جوانان نترسند و پیران غصه نخورند چون نه تهدید جدیدی در زندگی جوانان در پیش است و نه گشایش تازه ای در مرگ پیران در پس! یا...هو
تبصره: این یک توصیۀ عام بود و به نگران ها و دلسوزها و دلداری دهندگان و من که گفته بودم ها خطاب داشت و ارتباطی با هیچ مخاطب خاصی ندارد.
جناب دلقک. کامنتی را در اینجا می خواندم با این مضمون که تنها از هشت سال دوران احمدی نژاد انتقاد کنید. که ارتباط قطع شد و مجدد که صفحه را بالا آوردم کامنت مشاهده نشد. علت چیست؟
ضمن مذاکرات برجام و بالا و پایین شدن مواضع طرفین، احمد خاتمی امام جمعه موقت تهران در مصاحبه ای نقل به مضمون گفت که من مخالف مذاکرات نیستم. حتی با وزیر امور خارجه صحبت می کنم و هر گاه طرف مقابل سرسختی نشان دهد من هم در خطبه های نماز متناسب با آن موضع گیری می کنم.
این کاندیداها از فیلتر قشری ترین باند حاکمیت عبور کرده اند و شخص رهبر از هیچ کدام واهمه ای ندارد. حال می ماند مسئله و دغدغه اصلی که حفظ نظام باشد که از اوجب واجبات است. مسئله در حال حاضر نقد کردن چک برجام است. در مرحله اول پول های نقد بلوکه شده را دکتر روحانی آزاد و به مصارف خیریه رساند. خوب بعد چی... نه سرمایه گذاری نه همکاری مالی و بانکی... رئیسی مدعی است می تواند چک برجام را نقد کند. روحانی هم می گوید باقی مانده تحریم ها را بر می دارد.
بازی انتخابات بازی پلیس بد سازی نزد جامعه جهانی است و در کنارش جلوگیری از ریزش مشارکت. مردم هم طعم شیرین دمکراسی اسلامی شورای نگهبان را می چشند. بازی چند سر برد برای حاکمیت و ایضاً متشابه لذت تماشای یک فیلم هندی برای مردم فقیر هند برای ملت محجوب ایران.
ناشناس 16:01 هستم. دو دقیقه بعد از کامنت فوق به مصاحبهای از نوریزاد برخوردم که حرف دل من بود. اعتماد و ارادت قلبی به او پیدا کردم به طرفه العینی..
.
"«محمد نوریزاد»، روزنامه نگار و فیلمسازی که تا قبل از برخورد حکومت با اعتراضات مردمی سال 1388 نسبت به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری از مبلغان جمهوری اسلامی محسوب می شد، از منتقدان سرسخت نظام ایران است. او بارها به دلیل اعتراض هایی که به وضعیت حقوق بشر در ایران و فضای سیاسی کشور داشته و نیز افشاگری هایش، بازداشت و روانه زندان شده است. «ایرانوایر» از او درباره فضای این روزهای انتخابات ریاست در ایران و به ویژه دوگانه رئيسی - روحانی پرسیده است:
آقای محمدباقر قالیباف به نفع آقای ابراهیم رئیسی انصراف داد و اکنون او در جبهه اصول گرا بی رقیب مانده است؛ به باور شما، پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری تا چه حد برای ایشان محتمل است؟
انتخابات اخیر به باور من کاملا مدیریت و مهندسی شده است. وارد کردن فرد باطلی همچون آقای رئیسی به چرخه انتخابات دقیقا برای همین احساس خطری است که مردم این روزها درگیرش شده اند. با ایجاد این نگرانی، کاری می کنند تا مردم به سمت صندوق ها هجوم ببرند. گمانم بر این است که آقای حسن روحانی به علت همین احساس ترس مهندسی شده و این نگرانی که به جان مردم انداخته اند، در همان دور نخست برنده خواهد شد.
منظورتان این است که مردم از ترس به آقای روحانی رای می دهند؟
به مردم پیام داده اند که اگر تکان نخورید، یک قاتل را می گذاریم در راس امور تا پوست از سرتان بکند. خروجی این انتخابات که پیروزی درخشان روحانی است، همانی است که اتفاقا حاکمیت می خواهد؛ منتها می خواهند مردم طعم لذت ظاهری انتخاب کردن را بچشند و بگویند این ما بودیم که سرنوشت خودمان را رقم زدیم. این ما بودیم که رئیسی را پس راندیم و روحانی را مشروعیت بخشیدیم. در حالی که این دقیقا تصمیم حاکمیت است و دارد طرح و مدیریتش را به نتیجه می رساند.
چه طور آقای رئیسی پذیرفته است که این نقش را بازی کند؟
آقای خامنه ای نگران است که مردم اصلا در انتخابات مشارکت نکنند. شما آقای رئیسی را از این مجموعه حذف کنید، بقیه کاندیداها آدم های سرشناسی نیستند. آقایان مصطفی هاشمی طبا و مصطفی میرسلیم را چه کسی می شناسد؟ این که مردم نروند پای صندوق، یک آبروریزی بزرگ در مجامع جهانی برای حاکمیت تلقی می شود. برای این که این 30 درصد مشارکت کننده را تبدیل به 70 درصد کنند، یک کنتراست شدید ایجاد می کنند و نقش آقای رئیسی ایجاد این کنتراست و نگرانی و وحشت است؛ این که برویم رای بدهیم تا او نیاید و این مجرای مختصر بسته نشود. این ها همه بازی و نقشه اند. همه این ها طراحی و مهندسی شده اند.
شما فکر نمی کنید آقای رئیسی یکی از گزینه های آینده رهبری است؟ "
لینک مصاحبه :
https://iranwire.com/fa/features/22014
تیمسار من مردم از خنده وقتی شنیدم که آقای رئیسی با امیر تتلو در فرودگاه مهرآباد دیدن کرده !!! یعنی خیمه شب بازی از این واضح تر ؟؟؟؟؟ آخه ما ملت کی میخوایم از خواب خرگوشی بیدار شیم با این ضریب هوشی بالایی که داریم ؟؟؟؟!!!!! نون به نرخ روز خوری تا کی ؟؟؟ ترجیح منافع شخصی بر منافع ملی تا کی ؟؟؟ اجرای نمایش های ساختگی بجای زندگی واقعی تا کی ؟؟؟
نوریزاد در تمام عمرش افراطی بوده و حرف هایش متأسفانه - نه دیروزش و نه امروزش - استحکام تحلیلی ندارد و دیروزش مدح مهوع و امروزش ذم بی بنیاد است. درست است که سیستم شترگاوپلنگ است اما این دلیل نمی شود که سیستم نباشد. خامنه ای با درایت بسیار سیستم را طوری طراحی کرده که خودش مرتب ایدئولوژیش را ترمیم می کند و نیازی به مهندسی های فصلی و مقطعی ندارد. یا...هو
دقیقا سیستم شتر گاو پلنگ و فصلی است.
یک روز خنده یک روز گریه. از این ستون به آن ستون فرج است.
سیستم مالی و اقتصادی ورشکسته. سوریه، عراق، فلسطین، لبنان و یمن و افغانستان به مدت طولانی و فرسایشی همراه با دزدی و غارت و فساد امان سیستم! را بریده است.
سلام تیمسار از ناامیدی خودت گفتی از تو زرد در اومدن قالیباف. تیمسار من شاگرد شما ولی من تو رو به حرف خودت ارجاع میدم قبل از شروع مبارزات انتخاباتی. اونجایی که گفتی روحانی بیشتر از این، این سیستم رو بالا نخواهد کشید رییسی هم بخاد بیاد این سیستم رو بدتر از این نخواهد کرد حتی اگر بخاد. اینهایی که گفتم نقل به مضمون بود، دقیق رو به خاطر نمیارم ولی محتوا این بود رفتن قالیباف به اردوی رییسی اون رو از هستی ساقط نمی کنه و اون رو مثل اون چیزی که گفتی روسیاه تاریخ نمی کنه. هیچکدوم این ها دیو و هیچکدوم دلبر نیستن.این درست نیست که چنین نفرت پراکنی کنیم برای نامزد هموطنانی که فردای بعد انتخابات باید با اون ها زندگی کنیم اصولا دعوا و مرافه ما با شما این بود که قالیباف و کلا تمام سیاستمداران ایرانی تقریبا هم قد هم هستن نه تبلیغ آنچنانی برای قالیباف که او معصوم هست و چنین و چنان نه لعنت فرستادن به او.بلکه به نقد کشیدن همه سیاستمداران جمهوری اسلامی بدون استثنا و تبعیض راه درست هست. من امید دارم گر چه یک امید وا هی بعد انتخابات و بعد پیروزی احتمالی روحانی که چنان جنبش نقادانه ای علیه دولت روحانی آغاز بشه که اون حتی در صورت تمایل هم نت ونه ما رو وسیله معامله خودش با بقیه ارکان حاکمیت قرار بده و حرفی دارم با برخی طرفداران آقای روحانی. متاسفم که بگم خیلی از شماها اگر اختیارات خامنه ای رو داشتید همین اب باریکع رو از جناح مقابل دریغ میکردید کانال آمد نیوز یه عکس گذاشته بین رییسی و روحانی و گفته این انتخاب بین سیاهی و سفیدی هست آخه یکی نیست بگه حسن روحانی که البته من بهش رای میدادم اگر که شناسنامه داشتم که ندارم هر رنگی هست جز سفیدی و رییسی هم اگر سیاه هست سیاه تر از خیلی از زیردستان آقای روحانی نیست مثل جناب پور محمدی. دعوت میکنم همه رو به کمی انصاف و میانه روی. هر قدر من و شمای طرفدار روحانی مردم هستیم طرفداران دیگران هم مردم هستن تفاوت این دو کاندیدا از چند درصد تجاوز نمی کنه این انتخاب رو تبدیل به انتخاب مرگ و زندگی نکنیم و دیگران رو هم دوست داشته باشیم
یعنی دست اینها آنقدر خالی است که به تتلو متوسل شدند؟
سخنی با دوستان نگران اصلاح طلب:
چرا به جای چسبیدن گریبان بغل دستیتان که «رای بده»، گریبان«متخصصان» و «دلسوزان» را نگرفتید که «برنامه بده»!-نادر فتوره چی
"چرا هیچکس از آنها که نمیخواهند رای دهند نمیپرسد دردشان چیست؟
چرا همه فقط میگویند اگر این جمعیت 30 درصدی یاحالا بیشتر یا کمتر رای ندهد ال میشود و بل میشود؟
چرا نمیپرسید چه مرگشان است؟
چرا نمیپرسید چه بلایی بر سرت آمده که دیگر به «حداقل ها» راضی نیستی؟
چرا همیشه آنها که رای نمیدهند باید به شما لشگر رای دهندگان هیستریک جواب پس دهند؟
چرا فقط در فکر گروگانگیری اخلاقی و روانیشان هستید؟
چه میشود که ناگهان توهم برتان میدارد که فقط شما نگران آیندهاید و فقط شما میفهمید و فقط شما در حال «نبرد برای حفظ حداقل ها» هستید؟
چرا نمیتوانید بفهمید که بسیاری دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند؟
چرا حق اعتراض به «حذف شدن»، «منفعت نداشتن»، «بر سر سفره دعوت نبودن»، «آرامش خرده بورژوآیی نداشتن» و ...برای آنها که کارد به استخوانشان رسیده است، قائل نیستید؟
چرا وقتی تو برخورداری و او برخوردار نیست، او باید به نفع تو حرکت کند؟ تو چرا یکبار به نفع او حرکت نمیکنی؟
چرا فکر میکنید همه باید مثل شما با چهارتا نمودار و گراف و کلیپ و «یاردبستانی» و «آقای قالیباف به خودت بیا» و تکرار ملالآور«لوله و گازانبر» ناگهان و برای حداکثر شش روز «سیاسی» شوند؟
بقیه ایام کجایید؟
چرا فقط هفته آخر سر و کلهتان پیدا میشود؟
در این چهارسال کجا بودید؟
کدام مطالبه را پیگرفتید؟
پای چه چیزی ایستادید؟
اصلا کجا هستید؟
دوستان «من رای میدهم و خاک بر سر آنها که نمیدهند» مقیم کانادا! چرا فکر میکنید رضایت شما از زندگی، به معنای رضایت همه از زندگیشان است؟
چرا فکر میکنید همه باید مثل شما با ربنا و حمایت باران کوثری پوثری و مشایخی پشایخی و موج مکزیکی و تشویق ایسلندی در استادیوم سرپوشیده از خود بیخود شوند؟
چرا گريبان اعاظم و «بزرگان»تان را نمیگیرید که 4 سال فرصت داشتند آن به قول شما «طبقه خطرناک»ی که وعده سه برابر شدن یارانه را باور میکنند، از استیصال و فقر محض نجات دهند که اینچنین نگران گول خوردنشان در هفته آخر نباشید؟
چرا از خاتمی نمیپرسید جز «تکرار میکنم» در این 4 سال چه کرده است؟
چرا از «لیست امید» نمیپرسید با تبدیل مجلس به «باشگاه سکوت و یوگا»، بر سر مفهوم «امید» چه آورده است؟
چرا از مسجد جامعیها نمیپرسید به جای «تهرانگردی» به خرج مردم، چه کردی که حالا باید بین تو و اللهکرم فرق باشد؟
چرا به جای چسبیدن گریبان بغل دستیتان که «رای بده»، گریبان موج آفرینان و بزرگان و «متخصصان» و «دلسوزان» را نگرفتید که «برنامه بده»!
چرا وقتی گفته شد با «دیوار مهربانی» و «عکس سلفی با کودکان کار» و...، انباشت نارضایتی اقتصادی برطرف نخواهد شد و فرصت بهره برداری به عوامفریبان را میدهد، فقط گفتید «راهکارتان چیست»؟
چرا هميشه از مستاصل شدگان «راهكار» و «كمك» مىخواهيد؟
چرا يكبار از وزير و وکیل و «لیست امید» نپرسيديد «اين گرسنه است، اين ناراضىست، اين وضعش بهتر نشده، این دخل و خرجش نمیخواند، این مجوز فیلم و سريال و پولشويى و خيريه و بانك و برج و گالرى و پاساژ و کتاب و واردات نگرفته، اين كارد به استخوانش رسيده، اين دارد ديوانه مىشود، راهكارت چيست؟».
حالا آنها از شما میپرسند: راهکارتان چیست؟
مگر سه ماه پیش نگفتید «همه آمدند»؟
پس چرا اینقدر میترسید؟"
"خامنه ای با درایت بسیار سیستم را طوری طراحی کرده که خودش مرتب ایدئولوژیش را ترمیم می کند و نیازی به مهندسی های فصلی و مقطعی ندارد" متاسفانه مفهوم این عبارت را نفهمیدم. اگر ممکن است و زمان دارید توضیح بیشتری بدهید.
. . . . . .
افرادی که روز جمعه به دکتر حـجـت الاسـلام شیخ حـسـن روحـانی رای نمی دهند ، از روز جمعه دیگر حق ندارند بگویند که چرا مملکت ما آباد و آزاد نیست و چرا به این روز افتاده است.
. . . . . .
چرا؟
. . . . . .
قضیه واضح و آشکار است:
چون همه و همه از بیت اعتدالگرای آیت الله خمینی گرفته تا بیت اصلاح طلب آیت الله موسوی خوئینی ها، همه دارند به آقای روحانی رای میدهند
موضوع مثل روز روشن است:
چون هم دکتر حجت الاسلام سید محمد خاتمی به آقای حسن روحانی رای می دهد و هم شیخ علی اکبر ناطق نوری (هم برنده دوم خرداد و هم بازنده دوم خرداد).
پس همه جمعه باید بیایند. و اگر نیایند دیگر حق ندارند که بگویند که مملکت ما آزاد و آباد نیست.
. . . . . . . .
و در خاتمه ، همه ما باید و می بایستی به این اصل اخلاقی و اصل جهان شمول پایبند باشیم که:
همه باید در این انتخابات آباد و آزاد شرکت کنند.
. . . . . . . .
تیمسار چند روز پیش سوالی کردم در مورد اینکه احتمال خرابکاری در انتخابات را می دهید از شانس من متاسفانه پاسخی ندادید
آیا احتمال هیچگونه تروری را می دهید
ممنون از لطف شما
http://digarban.com/node/25756
تعداد کامنت ها بسیار زیاد شده و باز کردن آنها دشوار. لطفاْ یک پست جدید بگذارید تا تا زمانی که تحلیل بعد از انتخابات شما می آید (ای کاش یکی هم قبل از انتخابات می نوشتید، هرچند کوتاه) بتوان در آنجا بحث کرد.
در پاسخ دوست عزیزی که ظاهرا طرفدار تحریم انتخابات برای مشروعیت تبخشیدن به حکومت است اتفاقا من هم با همین چند جمله ایشان متقاعد شدم !!
ای بابا چرا اینهمه سال این راه حل به عقل ناقص ما نرسیده بود؟ خوب در صورت تحریم انتخابات یکی از دو سناریو زیر محتمل است:
۱ـ پس از شمارش آرا و اطلاع از اینکه میزان مشارکت در انتخابات خیلی کم و فقط در حد ۸-۹ میلیون نفر بوده مقام معظم رهبری و تمام فرماندهان سپاه به عدم مشروعیت خود پی میبرند و بطور دسته جمعی استعفا میدهند و از سازمان ملل متحد درخواست میکنند که نسبت به برگذاری یک رفراندوم عادلانه جهت تشکیل حکومت بعدی اقدام نماید و خودشان را به جهت قتل و غارتهایی که طی چهل سال گذشته مرتکب شده اند به مراجع بین المللی برای محاکمه معرفی میکنند.
۲- مردم رای ندادند و پس از شمارش آرا و اعلام نتایج جناب حجت الاسلام رییسی با ۱۸ ملیون رای دوازدهمین رییس جمهور ایران شد و الباقی ماجرا از قلم آمد نیووز.
امروز سی و یکم اردیبهشت ماه نود و شش است. حجت الاسلام رئیسی، رئیس جمهور ایران شده است. بسیجی ها خوشحال به خیابانها ریخته اَند. مردم با سرهای پایین از کنارشان رد می شوند. نفرت در چشمهای بسیجی ها به دخترانی که کمی روسریشان عقب است موج می زند. عکسهای پاره روحانی روی زمین است. روحانی بازی را به کسانی باخت که البته طرفدار رئیسی نبودند اما با رای ندادنشان از او طرفداری کردند.
امروز اول مهرماه نود و شش است. دولت رئیسی تشکیل شده است. دیگر ظریف نداریم، دیگر جهانگیری نداریم، حجتی وزیر کشاورزی که کمک کرد دوباره در گندم خودکفا بشویم نیست، وزیر بهداشت دکتر هاشمی به رغم خدمتی که با طرح تحول سلامتش کرد نیست، طیب نیا دیگر وزیر اقتصاد نیست، یادش بخیر چقدر جنگید تا تورم یک رقمی شود. قالیباف به عنوان معاون اول انتخاب شده، زاکانی، رسائی، حسینیان و کوچک زاده، کسانی روزگاری با همت ما مردم از مجلس رانده شدند، حالا شده اَند دور و بری های رئیسی ...
امروز اول اردیبهشت نود و هفت است، یارانه ها شده دویست هزار تومان، نان سنگک رسیده به پنج هزار تومان، از فردوسی که رد شدم دلار شده بود ده هزار تومان، آنها که سرطان دارند عملاً پولشان به خریدن داروهای شش ماهِ شان هم کفاف نمیدهد، تورم در عرض یکسال آمده روی پنجاه درصد، رئیسی در تلویزیون میگوید این آمار دروغ است، کار دشمن خارجی و داخلی است، راستی امروز ظریف را دستگیر کردند برای محاکمه.
امروز دوم خرداد نود و نه است... سال آخر ریاست جمهوری رئیسی شروع شده، روزنامه های خارجی در مورد فاجعه تورم در ایران می نویسند، یک سال است امریکا مدام می گوید که به ایران حمله خواهد کرد، فضای کشور شدیداً امنیتی است، تحریمها همه برگشته اَند، کلاً دویست هزار بشکه نفت از ما میخرند آن هم برای واردات گندم است. برای اینکه مردم فقط بتوانند نان بخورند و زنده بمانند. دارو نیست، گندم نیست، امید نیست، اعتراض که بکنی جوری از تندروها کتک میخوری که یک ماه خانه نشین می شوی... رئیسی میگوید که مردم تحمل میکنند و مردم ما قهرمان هستند و از این جور حرفها... تلگرام که سالها پیش فیلتر شد... مردم اما به هر جان کندنی پیام خودشان را به روحانی میرسانند که بیاید... روحانی خسته است اما آنقدر مردم همه جوره از او درخواست کرده اند که گفته می آید. آنها که رای ندادند، آنها که می گفتند انتخابات فرمایشی است، آنها که می گفتند مگر روحانی چه کرد، حالا بیشتر از بقیه، یقه پاره میکنند... این نتیجه رأی ندادن است.
امید عزیز که چرا چرا راه انداختی!
اصولا مسئاله اصلی نبود ازادی بیان است که ما در سیرک جمع شدیم و از لای فیلتر و اینترنت لاک پشتی ایران داریم از این تریبون حرف میزنیم. پرواضح است که تنها زمانی که ملت حق عرض اندام دارد همین زمان انتخابات است. اگر قرار بود در طول سال چرا چرا کنیم و حرفمان از بلندگوها پخش شود که اصلا زندانی سیاسی نداشتیم! امید جان ایران را با سوئیس اشتباه گرفتی عزیز:)
متاسفانه یا خوشبختانه سیاست اصلاح طلبان بدلیل تسامح و تساهلی که در پیش گرفته است، بستری فراهم کرده تا تحول خواهان و حتی براندازان را در بر بگیرد. خبر ندارم که سران اصلاحات از این امر راضی اند یا نه، ولی اصولا تا بحال خطکشی پر رنگی هم نکردند و طبیعی است که دیگر جبهه ها در این نوع بزنگاهها بسمت اصلاح طلبان متمایل میشوند بعبارتی دیگر بدترین نوع اصلاح طلب از بهترین نوع اصولگرا برایشان بهتر است. بطورکل اصلاح طلبی طیف است و در و پیکر خاصی هم ندارد و بقول معروف اسب زین شده (تایید شده از طرف شورای نگهبان) برای کمی تنفس در هوای مرگ الود جمهوری نکبت اسلامی. با این توسیف، عزیزم میفرمائید تنفس در این اندک اکسیژن را هم بر خودمان حرام کنیم؟
همه کسانی که از روحانی حمایت میکنند از من شما بهتر میدانند که روحانی کف خواسته های ملت است ولی مگر راه دیگری هم هست؟ شما سراغ داری، مارا هم نشان بده!
رای به آخوندها خیانت به ایران و ایرانی است.
کسی از خوانندگان این وبلاگ سواد انگلیسی دارد تا بتواند این گفته نوام چامسکی را ترجمه کند. پیشاپیش متشکرم.
“The smart way to keep people passive and obedient,” wrote Noam Chomsky, “is to strictly limit the spectrum of acceptable opinion, but allow very lively debate within that spectrum.”
ارسال یک نظر