مرتضی الویری نمونۀ فساد ناکارآمدی وقتی شهردار تهران بود!
احمد مسجد جامعی نمونۀ فساد سیاسی در شورای شهر بویژه شورای چهارم
صفدر حسینی نمونۀ شناخته شدۀ فساد اقتصادی! خجالت می کشم توضیح بیشتر بدهم.
داشتم یک نامه ای مشترک به حسن روحانی و محمد خاتمی می نوشتم تا برخی مسایل و موارد را یادآوری کنم که بنظرم بسیار حیاتی است. اما هنوز در فکر پیدا کردن قالبش بودم که کامنتی از دوستی رسید و از من راجع به توده باوریم و حس و غریزۀ اجتماعی بدون اشتباهش - در صورتی که زیاده از حد دستکاری نشود - پرسید. چون دیدم این سؤال و جواب پیش درآمد خوبی خواهد بود برای رسالۀ مفصلم خطاب به روحانی و خاتمی؛ لذا ترجیح دادم که آنرا بطور مستقل پست کنم.
تیمسار ، با توجه به احترامی که شما برای حس توده ها قائل هستید ، انتخاب روحانی میانه رو ـ اصلاح طلب بعنوان رئیس جمهور و اعضای شورای شهر از میان اصلاح طلبان در شهرهای بزرگ مثل تهران و مشهد ، چه حسی را از توده ها در شما القا میکند ؟
دلقک ایرانی (تیمسار) گفت...
این دیگر حس توده نیست بلکه باید قبول کرد که این محصول عقل نخبه است. رفتار تشکیلاتی در جامعه ای که تشکیلات ممنوع است؛ رفتار پیشرو و منحصر بفردی است؛ که باید به جامعۀ بالندۀ ایران تبریک گفت. اما به باور من عقل نخبه - هرچند گزینۀ دیگری هم نداشت - اشتباه کرده و اصلاح طلبان بدلیل عدم حساسیت به فساد سیاسی و اقتصادی و ناکارآمدی - در میان سران اغلب تاریخ مصرف گذشته شان بدلیل فرتوتی و خستگی و ایدئولوژیک ماندن - توده ها را نا امید خواهند کرد. مفصل خواهم نوشت اگر ذوقش بماند اما امیدوارم و آرزو می کنم که برداشتم صد درصد اشتباه از آب در بیاید و مردم در طول چهار سال پیش رو مرتب نگویند "صد رحمت به قبلی ها". و این جز از راه پوست اندازی اصلاح طلبان و پاکسازی رهبری شان از عناصر فاسد در حوزه هایی که ذکر کردم عملی نخواهد شد. یا...هو
۴۶ نظر:
دلقک الان صفدر چه ربطی به شورای شهر داره؟! آیا صفدر خان عضو شورای شهر شده؟
مثل اینه که مثلا بگی محسن رفیق دوست اصول گرای دو آتشه مظهر فساد اقتصادی هست پس شورای شهر نباید اصول گرا باشه!
فساد ناکارامدی و فساد سیاسی رو میشه دقیقا تعریف کنی؟!
شما هم داری مثل قالیباف صحبت میکنی، اونم خیلی مبهم میگفت 96 درصد و 4 درصد، ولی مشخص نمیکرد دقیقا منظورش کیا هستن فقط عین طوطی تکرار میکرد
حداقل فساد اقتصادی یک تعریف مشخص داره: یعنی اختلاس، استخدام غیرقانونی، بخشیدن اموال عمومی به صورت غیرقانونی، عدم تجهیز ایستگاه های آتش نشانی، صدها مورد نقض غیرقانونی نقشه جامع و تفصیلی شهر تهران، اعطای مجوز در مکان ممنوع از نظر قانون از جمله کوچه های بن بست و تنگ یا در مناطق مرتفع که جلوی جریان های طبیعی هوایی رو در شهر تهران گرفت... که همه اش در مورد شورای شهر قبلی و شهردارقبلی مصداق داشت ولی متاسفانه به دلیل همسو بودن قوه قضاییه و مراکز قدرت هیچ وقت پیگیری نشد. به این میگن فساد سازمان یافته سیاسی نه تعاریف کلی شما.
شما باید واضح تر و مشخص تر انتقاد کنی. برای مثال میتونستی بگی بعضی از افراد شورای انتخاب شده جدید وابسته به احزاب سیاسی اصلاح طلب هستن و بنابراین ممکنه صلاح حزبی رو بر صلاح مردم ترجیج دهند.
یا مثلا میتونستی بگی یکی از زنان منتخب متخصص زنان و زایمان هست و البته فعال اجتماعی و هیچ تخصص شهری و اجرایی نداره.
میتونستی از شورای جدید تقاضا کنی در مورد تمام تخلفات و جرائم ادعایی در مورد شورا و شهردار قبلی تحقیق و تفحص منصفانه و بی طرفانه کنن.
ده ها مورد دیگه که میتونستی و البته نخواستی که بگی چون شما که همیشه میگفتی پشت سر مردم راه میفتی حالا که طبق نظر شما رای ندادن میگی مردم اشتباه کردن و در آینده معلوم خواهم شد! بعد هم برای رد گم کنی دایورت میکنی به نخبگان!
در پاسخ به کامنت اول:
1- کم مانده بود شال و کلاه کنم و بروم میدان ترافالگار لندن و خودم را حلق آویز کنم که یا باید سند شش دانگ منگوله دار وطنم ایران را بنام مادام العمر اصلاح طلبان مذهبی بزنید و یا قرآن خدا غلط می شود. زیرا یک لحظه احساس کردم که دیگر اینجا سیرک من نیست که قرار بود فقط دو گروه تماشاجی داشته باشد: مخالفان جمهوری اسلامی و دوم منتقدان جمهوری اسلامی. و ابدآ آمادۀ پذیرایی از مدافعان جمهوری اسلامی نبودم و نیستم.
2- اگر پیگیر مطالبم بوده باشی در یکی از کامنت های اخیرم و در پاسخ خواننده ای نوشتم که اصلاح طلبان مذهبی دوستان کثیف من هستند و اصولگرایان قشری دشمنان تمیز من. لذا بدیهی می نماید که من باید دنبال کثافت زدایی از دوستانم و کثافت افزایی به دشمنانم - اگر قابل تبدیل به دوست نیستند - باشم. مطلقاً و مطلقاً و مطلقاً - با تأکید بر مطلقاً - قیاس اصلاح طلبان دوست با اصولگرایان دشمن در هیچ زمینه ای - از جمله فساد های مختلف - درست نیست و مع الفارق است. زیرا دشمنان اگر کثیف هم باشند تازه بما خدمت کرده اند که بکوبیم شان. در حالیکه اگر دوستان کثیف باشند مجوز داده ایم ما را رسوا کنند. پس هرنوع ارجاع فساد اصلاح طلبان به نمونه های - حتی بدتر آن - در اردوی رقیب خطای راهبردی است و خیانت به آرمان اصلاح طلبی.
3- من مصلح نصاح و مطالبه گر و التماسی اصلاح طلبان مذهبی نیستم که به انان وظایف ذاتی شان را یادآوری بکنم. بلکه من مخالف حکومت دینی هستم که ناگزیر و در پی جلوگیری از سوء استفاده از اعتماد - آن هم ناگزیر - مردمم به آنان؛ مسئولیت حفاظت از خواسته هایشان را دارم و بدیهی است که فساد از هر نوعش باعث نابودی امیدهای آنان می شود.
4- من می دانم چه را و کجا و چرا باید بنویسم و البته اولویت و نظر شما و بیشمار تحلیل گران و مفسران و ناظران دیگر می تواند از زاویه ای دیگر انتخاب شود. نوشتۀ من مخاطب خاص دارد و اگر او که خودش قالیباف را بهتر و هزار برابر بهتر از من می شناسد چون با او هم کار کرده و هم ملاقات های مختلف خودش عرایضم را ایگنور می کند و می گوید دلقک برود به جهنم.
5- یک خواهش: اگر دسترسی به هستۀ مرکزی اصلاح طلبان داشتی لطفاً نوشته ام را برویت آنان برسان و هرچقدر هم که خواستی از من بدلیل هوادار مدیریت - و نه سیاست - قالیباف بودن برایشان سند و فکت ببر و بگذار خودشان تصمیم بگیرند که آیا حرفم - فارغ از کی هستم - درست است یا نه! یا...هو
در ضمن یادم رفت راجع به سؤال "فساد صفدر حسینی چه ربطی به اعضای شورای شهر دارد" را بنویسم. علت ان هم این بود که پرسش شما چنان غلط است که آفتاب امد دلیل آفتاب را تداعی می کند و هیچ مغز ابتدایی هم نمی تواند منکر این باشد که صفدر حسینی و اعضای شورای شهر تحت یک تشکیلات به رهبری محمد خاتمی هستند. که تا کنون نه از صفدر دفاع منطقی - جز دفاع نوبحت که از او بعنوان ذخیرۀ انقلاب یاد کرد و دخترش معصومه خانم نمایندۀ لیست امید تهران که از پدرش و خودش و شوهرش دفاع تریبون مجلسی کرد - کرده و نه او را از تشکیلات اخراج کرده است. یا...هو
اتفاقا کار خوبی است این پست. رای ملت در حال مدرن شدن ایران به اصلاح طلبی و اعتدال صرف نیست و روحانی و رهبران اصلاحات باید بدانند منبعد از این اگر میخواهند حضور سیاسی شان مورد پشتیبانی مدرن ها ادامه پیداکند، تن به خاسته های خیرخواهانه انان بدهند واعلا دوباره دچار روی برگرداندن سال هشتاد و چهار میشوند و احمدی نژاد دیگر!
پرسشگری و پیگیری باید ادامه پیدا کند تا حق مردم ضایع نشود و البته نگاه دلقک در این بین خیرخواهانه است
شاگرد تنبل ته کلاس
کاشکی آن جملۀ آخر کامنتت (البته نگاه دلقک خیرخواهانه است) را - کمی هم با سست باوری - نمی نوشتی. شما بغیر از شناختی که از من و در اینجا پیدا کرده ای از کجا مطمئنی که نگاه من خیرخواهانه است. همانطور که طرفداری من از قالیباف و از نگاه امثال شما خیرخواهانه نبود و یا اگر هم بود از دید شماها اشتباه بود. بنابراین در مسایل اجتماعی فکت انگیزه و خیرخواهی و دلسوزی و از این مزخرفات غیرمدرن نیست. در مسایل اجتماعی با فکت و با درست است یا نیست مواجهیم و نه گوینده چه صلاحیتی دارد. یا...هو
اختلاس های نجومی، فسادهای گسترده اقتصادی و رانت خواری اصلاح طلبان و اعتدالگرایان ظرف 38 سال گذشته، نـبـایـد و نبایستی سـبـب دلـسـردی ما نـسـبـت به اندیـشـه های اصلاح طلبان و اعتدالگرایان عزیز شود.
من و خانواده ام معتقدیم که باید باز هم خوشـبـیـن و امیدوار باشیم و دوباره به شـعارهای اصلاح طلبان عزیز و اعتدالگرایان بزرگوار، یکبار دیگر اعـتـمـاد کنیم.
اینکه اصلاح طلبان و اعتدالگرایان، سـوابق اطـلاعاتی امـنـیـتـی مـخـوف داشـتـه و دارنـد و با وجود آنکه اهرمهای قدرت فراوانی به خصوص در نهادهای اطلاعاتی در ظرف 38 سال گذشته داشته اند و در بسیاری از موضوعات به ملت ایران دروغ های شاخدار گفته اند و آدرس غلط داده اند و می دهند و هر روز رنگ عوض کرده اند و مثل آفتاب پرست ها رنگ عوض می کنند نباید سـبـب بی اعتمادی ما ملت ایران شود نسبت به اینها.
موضوع این است که برای شکست دادن خرافاتی ها (یا همان محافظه کاران) در انتخابات های گوناگون، چاره ای نداریم جز حمایت تمام عیار و همه جانبه از یکایک اصلاح طلبان بزرگوار.
من معتقدم که همه ما بعنوان ملت ایران باز هم باید یکبار دیگر باید به اصلاح طلبان و اعتدال گرایان یکبار دیگر باز هم اعتماد کنیم و به همین دلیل است که من به اینها همواره رای داده ام و رای می دهم و رای خواهم داد.
با تشکر.
دلقک جانم،
ان واژه خیر خواهی را از این جهت اوردم که هدف نوشته ات علیه اصلاح طلبان با رسوب عشقت به قالیباف در ذهن خواننده تداخل ایجاد نکند چرا که در نوشته قبلی و این نوشته اصولا به شورای شهر تاختی و ناخوداگاه این احساس در خواننده پیگیر ایجاد میشود که دلقک خوش ندارد سایه قالیباف از سر تهران برداشته شود!
حرف های چرت در مورد دوره ۱۲ ساله شهرداری هم اوصولا مبنی قانونی ندارد و با تفسیری که دوستان اصولگرای قالیباف از قانون انتخاب شهردار دارند این حق را به رفیقشان میدهد که مادام العمر شهردار بماند و البته این خیال خامی بود که مردم نقشه اش را نقش بر اب کردند!
اصولا طرف داری از تمام نظریات و بند کردن به شخصیتت کار غلطی بود و است و کمی هم این اخری ها لوث شده بود منتهی دلیل من تنها دمیدن انرژی بر پنجه های عزیزت بود و است برای ادامه نوشتن که شخصا از خواندن نوشته هایت لذت میبرم واعلا در این دنیای مجازی که میتوان دم به دم در ان قالب عوض کرد، ارادت و خضوع و خشوع، بیشتر از تعارفی بی هزینه و اکتی دوستانه نیست و بیش از این هم ارزش ندارد!
در دنیای مدرن رفتارها بر اساس رفتار متقابل تنظیم میشود و البته گاهی نیز نیاز به کالیبره و کانالیزه کردن دارد که فکر کنم در مورد من و شما به اندازه کافی کالیبره شد.
شناخت دنیای مجازی را تا همین شناخت دنیای مجازی میخواهم و نه بیشتر که بیشترش اصلا ممکن نیست. دلقک جانم دوستت دارم بهرحال
در دنیای مدرن رفتارها بر اساس رفتار متقابل تنظیم میشود
شاگرد تنبل ته کلاس
با این جمله ات موافق نیستم و در دنیای مدرن باید حقایق و واقعیت ها تنظیم کنندۀ رفتارهای متقابل باشد. در غیر اینصورت سنتی است و متکی بر بده بستان های مهوع! یا...هو
تکمله: بدیهی است که شما را بهانه می کنم تا یک ترم دیگر از کلاس های درس تعطیل شدۀ سیرک را مجدداً آغاز کنیم.
دلقک عزیزم،
مشتاقانه منتظر درس ترم بعدی ات هستم. سالم و پایدار باشی استاد اعظم
دلقک اصلاح طلبی در ابتدا یک ایدئولوژی بود
اکنون تبدیل به یک برنامه اجرایی مدرن و پراگماتیک شده است
برنامه ای که به صورت مداوم در حال اصلاح است
و اگر اصلاح نشد، حتی ابطال پذیر است
اصلاح طلبان یاد گرفته اند که اول باید خودشون رو اصلاح کنند
دستورالعمل اینست که اول باید باگ های خودمون رو رفع کنیم
لیست امید در مجلس پیروز شد ولی این لیست ایراد داشت
این ایراد در انتخابات شورا رفع شد
متاسفانه بعضی از افراد شایسته متوجه موضوع نشدند
مانند یاشار سلطانی به دلیل جوانی و بی تجربگی
ولی برخی دیگر مانند بانو لیلا راشد
بلوغ سیاسی و فکری خودشون رو به نمایش گذاشتند
و به نفع لیست امید انصراف دادند
این لیست زمینی است و آسمانی نیست و قطعا اشکالاتی دارد
ولی نکته مثبت آن اینست که مانند لیست مجلس باگ ندارد
همه وفادارند به دستورالعمل اجرایی و میثاق نامه اصلاح طلبی
در مورد قالیباف ترجیح میدم حرف نزنم
او آن چیزی نیست که شما فکر میکنید
شما نحوه روی کار آمدن او را در زمان خاتمی به یاد بیارید
و عقبه و سابقه او را به دقت بررسی کنید
بعد از انتخاب آقای روحای اتاق های فکر نیروهای تندرو مشغول به کار شده اند
دستورالعمل آنها ناامید سازی سریع مردم از روحانی است
دستگیری ها و سنگ اندازی ها و محدودسازی ها شروع خواهند شد
همان برنامه ای که دقیقا در دوره اول آقای روحانی هم اجرا شد
و همه و حتی شما دلقک تیزبین هم فریب این برنامه رو خوردید
بذر ناامیدی در دلهای مردم کاشته شد
ولی این فضای رسانه ای آزاد و آگاهی و چشم باز مردم
به لطف تکنولوژی های جدید ارتباطی بود
که در لحظات آخر موجب شد این برنامه با شکست مواجه شود
عظمت اتفاق 29 اردیبهشت سال 96 شاید 20 سال بعد مشخص شود
پاسخ به سه نکته از کامنت قطعه قطعۀ شما که ظاهراً با هدف تأثیر بیشتر از راه اشغال فضای بیشتر و فرم نوشته های منظوم تنظیم شده است:
1- مقایسۀ لیلا ارشد با یاشار سلطانی قیاس مع الفارق است زیرا لیلا ارشد یک بانوی رشیدۀ بسیار مدرن لیبرال خیّر است و کمترین چسبندگی به اصلاح طلبان خود بین و محصور در حلقۀ یاران ندارد و ایشان فقط از جهت اکل میته اولاً و یا بخاطر گل روی خود محمد خاتمی موضع گیری کرده و آش ریخته بوده زیرا او نه در لیست اصلاح طلبان قرار می گرفت و نه خودش بصورت انفرادی رأی می آورد و اصلاً ثبت نام او نمادین بود تا مجلس تعیین صلاحیت کننده را تست کند و قصدی برای انتخاب شدن نداشت. در حالیکه یاشار سلطانی جوان آرزومند و پر انرژی بود و است که خدمت بسیار بزرگی به اصلاح طلبان کرده بود و آنان را از زیر بار پروندۀ صفدر حسینی - این کمترینش بود البته - رهایی داده بود. و انتظار پاداش بحقی داشت که اصلاح طلبان با نامردی از او دریغ کردند. زیرا اگر کار او مورد تأییدشان نبود نباید از آن بهره بردای - بحق یا ناحق - می کردند و اگر مورد تأیید شان بود باید بهای فداکاریش را می پرداختند. حتی اگر برای گذاشتن او در لیست محظور گروهی و حزبی و خواص رانتی را داشتند باید قبل از انتشار لیست او را صدا می زدند و ضمن دلجویی وعده یا تعهد پاداش مناسب در جای دیگر را می دادند و اجازه نمی دادند با ورود خارج از لیست نامردی اصلاح طلبان را همگانی و علنی کند.
2- اتاق فکر درست کرده اند و مردم را نا امید می کنند و دارند در بین مردم یأس می پاشند و دلقک تیز بین هم در دام شان افتاده شعر و بلکه کسشعر است و مردم مگر عقل باخته اند که به روحانی و خاتمی رأی بدهند بعد بروند امیدشان را در شریعتمداری و کیهان جستجو کنند. همین تفکر عقب مانده و هیئتی است که من از آن می ترسم و شما اصلاح طلبان یا قدرت ذهنی درکش را ندارید یا چون بنا دارید با صفدر حسینی ها و الویری ها و مسجد جامعی ها و حسین فریدون ها کشورمان را بنابودی بکشید در جهل مرکب خود مصر هستید.
3- دارم می گویم حکومت فاسد است از سیر تا پیاز. و دولت هم بطریق اولی و ثابت شده تا بن دندان فاسد است و همۀ پست ها را خرید و فروش می کنند - دو تا اسم از هزاران را برای استثناء برخ من نکشید. بدیهی است که هیچ حرفی مطلق نیست.و هشدار می دهم به دو نفری که خاتمی اش فاسد نیست و روحانی اش - خودش - انشاء الله فاسد نیست که رؤسای محترم؛ سونامی فساد بنیان این آشتی زیبای ملت مدرن با شما ها را تهدید می کند و فردا دیر است اگر همین امروز فساد را برسمیت نشناسید. زیرا برای حل مسئله درست خوانی صورت مسئله شرط شروع صحیح است. شما هم که کامنت داده اگر درست تشخیص داده باشم یا جزو برخورداران فاسدی و یا یک جاهلی که سینۀ رنجورش را به تنور قبیلۀ اصلاح طلبان - در گذشته مردود - می جسباند و هم به دولت و خاتمی و هم به کشور و مردم خیانت می کنی! یا...هو
جناب دلقک شما هم مانند بقیه رای دهندگان فعلا بزن و برقص و شادی کن و سرت را زیر برف کن و ائتلاف عظیمی که امروز علیه ایران در عربستان رخ داد را نمی بینی که آشی برای این مملکت پخت اند که 10 وجب رویش روغن است و با این شرکت میلیونی مردم عملا به همه دنیا اعلام کردند که مردم ایران از نظام جدا نیستند و پشت نظامند. قطعا آمریکا و ائتلافش هم هربلایی بخواهد سر ایران بیاورد تر وخشک را با هم خواهد سوازند.پشت این آرامش طوفانی ویرانگر نهفته است. اعراب و بخصوص مردم سوریه کینه و خشم بسیار عظیمی نسبت به نظام دارند و مترصد کوچکترین فرصت اند که تلافی این 5 سال ویرانی کشورشان را سر ایران خراب کنند. حتما همین دخترها و پسرای رای دهنده گوگولی مگولی عشق رقص و حرکات موزون با ماتیک مربا میخوان جلو آدمخورای عرب بایستن. مردم با این مشارکت عملا سرنوشتشان را به سرنوشت نظام گره زدند و متاسفانه سرنوشتی چون سوریه و حتی بدتر از آن در آینده ای نه چندان دور در انتظار این کشور است. گول حرف های ترامپ را هم نخورید که می گوید مردم ایران با حکومتش فرق دارند و... پای عمل که برسه از ایران سوریه دیگر خواهند ساخت
دلقک خودت در این سیستم بودی و کاملا میدونی که چه خبر هست
بله فساد از سر تا پای این سیستم رو گرفته
چه اصول گرایان و چه اصلاح طلبان
من میتونم همین الان صد اصلاح طلب و آقازاده هاشون رو لیست کنم
که مشغول استفاده از رانت های اقتصادی هستن
شما خبر ندارید که رانت چقدر در این حکومت نهادینه شده
این سیستم رانت به قدری عمیق در تمام لایه های دولتی و حکومتی در هم تنیده شده
که اساسا بسیاری از حکومتیان به صورت خود به خود و اجباری داخل این سیستم رانت خواری قرار میگرند
فرزندان و نوه های خمینی هم تماما مشغول استفاده از رانت دولتی هستند
و در عین حال جزو هسته اصلی اصلاح طلبان
ولی شما تفاوت ها رو در نظر نمیگیری
اصلاح طلبی همونطور که گفتم یک برنامه مدرن هست
اینکه آدم های اصلاح طلب فاسد هستن
خدشه ای به درستی این راه و درستی این برنامه وارد نمیکنه
و تفاوت دیگر این هست که اصلاح طلبان افرادی مانند خاتمی رو دارن
اصلاح طلبان هاشمی رفسنجانی رو داشتن و در عین حال فرزند فاسد او مهدی هاشمی
این اصلاح طلبان هستن که باعث جذب افرادی مانند لیلا ارشد یا یاشار سلطانی میشن
چرا اصول گراها چنین رویش ها و جذب هایی ندارن؟
پوتین و مدودوف هم در روسیه ثروتی میلیارد دلاری دارند
که از رانت نفتی به دست آورده اند
در عین حال اقتصادی پرقدرت و ارتش دوم دنیا و تاثیرگذار در دنیا
تفاوت این هست دلقک جان
لیبرالیسمی که شما دم ازش میزنی
در تمام دنیای غرب به جز معدودی از کشورها
به همین شکلی که گفتم کار میکنه
بشر هنوز نتوانسته چیزی کارامدتر از این اختراع کنه
اگر شما به این راضی نیستی
باید به آسمان رجوع کنی
دلقک درست می گه. اگر مطالبه وجود نداشته باشه، اصلاح طلبی هم راه اصولگرایی رو می ره و دقیقاً نکات منفی و پاشنه آشیل های اصلاح طلبان رو رو کرده. البته من با مسجد جامعه ای چندان موافق نیستم، مگر دلقک چیزی بدونه و دلیلی بیاره که من نمی دونم یا از اون زاویه بهش نگاه نکردم. وگرنه الویری، صفدر حسینی و حتی خود نوبخت عملکرد قابل دفاع و درستی ندارن و نباید چشم بر حقایق بست. دلقک دمت گرم. مطالبه سیاستمدار رو پاسخگو می کنه و اصلاح. پس باید باشه و باید ادامه پیدا کنه. آفرین
صفدر هم یکی از همان باگ ها هست
حضور او کمرنگ شده است
و بقای او تاکنون به خاطر بعضی دوستی های قدیمی و رودرباستی ها بوده
دختر او هم در لیست بعدی حذف خواهد شد
دیگر بیشتر از این انتظار داری چه اتفاقی بیفتد؟
ما در یک کشور جهان سومی هستیم دلقک جان نه در اروپا
هنوز فاصله زیادی با حداقل استانداردها داریم
با سلام و درودی گرم به جناب ناشناس ساعت ۲۳:۱۹
همچنان که شما فرمودید:
""اینکه آدم های اصلاح طلب فاسد هستن
خدشه ای به درستی این راه و درستی این برنامه وارد نمیکنه""
احسنت. آفرین . شما حق مطلب را بیان فرمودید.
من نیز در چند کامنت بالاتر همین را گفته بودم:
اینکه اصلاح طلبان بارها و بارها و بصورت سیستماتیک، دست به رانت خواری های گسترده زده و می زنند و سـوابق اطـلاعاتی امـنـیـتـی مـخـوف داشـتـه و دارنـد و با وجود آنکه در ظرف 38 سال گذشته ، اهرم های قدرت گوناگونی در نهادهای مختلف اقتصادی سیاسی و اطلاعاتی امنیتی در اختیار داشته و دارند ، ولی در بسیاری از موضوعات به ملت ایران دروغ های شاخدار گفتند و آدرس های غلط داده اند و می دهند و هر روز مثل آفتاب پرست ها رنگ عوض کرده و می کنند....
ولیکن هرگز و هرگز ، حاشا و کلا ، ابدا نباید سـبـب بی اعتمادی ما ملت ایران شود نسبت به این افراد.
بنابراین من نیز همان حرف شما را زده بودم در کامنت ۳۱ اردیبهشت ، ساعت ۲۰:۲۸
البته خلاصه تر و شـیـواتـر و قابل فهم تر و شفاف تر.
من به عنوان یه جوون نادان خداییش گیج میشم وقتی هی میگید اصلاح طلبا خیلی فاسدن و این حرفا! شکی نیست که فساد و رانت سیستماتیک توی تمام نظام نهادینه شده اما وقتی دلقک حرف از اصولگراهای پاکدست و اصلاح طلبای فاسد میزنه واقعا نمیفهمم چی میگه! دوستان لطف میکنید به صورت مصداقی و موردی بگید دقیقا که بهتر متوجه بشم؟ احساس من اینه که دولت روحانی فسادش در مقایسه با دولت احمدی نژاد واقعا ناچیز بوده! آیا اشتباه میکنم؟ واقعا ممنون میشم اگه کسی برام توضیح بده!
دلقک عزیز قبل از اینکه بهم فحش بدی و توهین کنی من صرفا سوال کردم تا روشن شم چون سنم کمه و هیچکدوم از آقایون و اطرافیانشون رو از نزدیک حتی ندیدم نمیدونم در مورد چی حرف میزنید! چون چیزایی که من توی رسانه ها خوندم و شنیدم واقعا برعکس اینو نشون میده.
شما بعنوان یک جوان ایرانی!
بهتر بود قبلاً نظر مرا راجع به "من توقع ها را در نظر می گیرم" و نه بقول دوست کامنت شعریمان "ولی شما تفاوت ها رو در نظر نمیگیری". اگر برای دشمن عقب مانده و متحجر هزار مورد فساد کم است برای دوست مدرن و پیشرو و عرفی و پرمدعا یک مورد هم زیاد است. این گذشته از این است که رنج فساد فردی و رانتی در بین اصولگرایان فاندمنتال بسیار بسیار بسیار کمتر از همین فساد در اصلاح طلبان نواندیش است. شاهد مثال اینکه آن ها (اصولگرایان) هر وقت اراده کنند از یک مورد تا صد مورد سند منتشر می کنند و رانت و فساد اشخاص اصلاح طلب - مثل حقوق های نجومی فرضاً - را مستند نشان می دهند ولی تا کنون نشده که حتی یک مورد مهم مستند از سوی اصلاح طلبان راجع به اصولگرایان اصیل و خشکه مقدس افشا و منتشر نشده است. حداکثر افشاگری شان راجع به قالیباف - بی اصول - بوده که آن هم مربوط نه به شخص و خانواده خودش بلکه راجع به پرسنل تحت امرش بوده در قالب یک رفتار همواره و مرسوم در بین همه - واگذاری ملک با تخفیف بمدیران و کارکنان - حالا اگر مدعی باشیم که اصلاح طلبان و اعتدالی ها اینقدر توان ندارند که مچ آنوری ها را بگیرند. خب در اینصورت پرسش این می شود که پس این همه پز و ادعا برای چیست وقتی شما در داخل حکومت قادر به بدست آوردن حقیق فلان سردار و فلان امام جمعه و بهمان کارمند دفتر و فلان نماینده و فلان مرجع و عضو خبرگان و عضو شورای نگهبان و حتی کارمندان شان را نداری چطور می خواهی حقوق مرا از دست این آدم خواران نجات بدهی. اگر هم می توانی و پیدا نمی کنی چرا هروقت دزدی و هیزی خودت لو می رود بجای حساسیت و رسیدگی برای من شعر "گر حکم شود که گیرند/درشهر هرآنچه هست گیرند" می سرایی. حداقل خفه شو و بگذار اعصابم آرام باشد و تو هم بکار توبره ات برس. در مورد دولت احمدی نژاد اما انضباط مالی نداشته و هرز روی های بودجه ای بسیار اتفاق افتاده و حیف شده. اما بغیر از رحیمی که متهم و محکوم شده دو مورد یکی راجع به مه آفرید بوده و دیگری بابک زنجانی که هیچکدام نه کارمند دولت بوده اند و نه رییس بانک و نه هیئت مدیره و نه معاون رییس جمهور و نه داداش این و نه پسرخالۀ اون و نه هیئت مدیره و هیچ و هیچ. تازه من احمدی نژاد را به این دلیل اصولگرا می دانم که خودش و خانواده اش پاکدست بودند و مثل اصولگرایان اصیل احمدی نژاد بجای سیستم به آدم های خوب اعتقاد داشت و در عمل هم هیچ کدام از رفقایش به او خیانت نکرده بودند و کسی نتوانست نامی از دزدی و میل آنان بیاورد. تنها چیزی که شنیدیم فقط فرافکنی روحانی در ماجرای حقوق های نجومی بود که فرمودند مربوط به دولت قبل بوده و وقتی نتوانستند یکی از دولت قبل را نجومی پیدا کنند گفتند منظور ما مقررات بود که در دولت قبل درست شده بود. و یک گل بخودی هم زدند که با اینکه مقررات نجومی شدن در دولت احمدی نژاد درست شده بود اما عملاً یک نفر هم حقیق نجومی نگرفته بود. من حوصلۀ بحث بیشتر ندارم و این مطلب را با احساس مسئولیت حراست از شادی جوانان در خیابان ها نوشته ام و قصد کوبیدن اصلا طلبان را ندارم. چون دوست کثیف من تقدم دارد بر دشمن تمیز من. یا...هو
"اگر برای دشمن عقب مانده و متحجر هزار مورد فساد کم است برای دوست مدرن و پیشرو و عرفی و پرمدعا یک مورد هم زیاد است. "
جناب دلقک شما نظر میلیون ها نفر را که قایل به عقلانی بودن انتخاب بین بد و بدتر هستند را نفی می کنی؟!
منظورت را نمی فهمم. اگر خودت می فهمی لطفاً توضیح بده و اگر از گفتۀ من چنین چیزی را استنباط کرده ای بگو چگونه. من داشتم یک گزارۀ منطقی را می گفتم و ارتباطی به رأی بین بد و بدتر ندارد. عرضم این است که من اگر ادعای عقل و شعور و سواد و انسان مداری و صلح و دوستی و حقوق بشر و برابری و الاماشاءالله ارزش های دیگر دارم و ادعا می کنیم که مدرن و تازه اندیش و بروز و هزار کوفت و زهر مار هستیم؛ بدیهی این است که از انسان بدوی و چادرنشین و تاپاله سوزان وخرافاتی و بی تفکر و ... باید ارزش مدارتر باشیم که در رأسش نه به هرنوع فساد و رانت مجانی و بی زحمت است. و مبارزه با ان در هر سطح و قرابتی.
دوستان من دیگر جواب نخواهم داد لذا از من پرسشی نکنید زیرا اگر تا اینجا نفهمیده باشید موضوع چیست من دیگر کمکی از دستم ساخته نیست و خودتان را بدکتر نشان بدهید که یا مأمورید و یا مردم آزار! یا...هو
به نظر من دزدی که با خوشرویی فقط مال آدم را ببرد و تعرض نکند ، مقدم است به دزدی که هم مال آدم را ببرد و هم با پرخاش چند تا کشیده هم بزند . ما در مورد سیاست حرف میزنیم نه اصول اخلاقی و اجتماعی. دوست و دشمن گفتن دلقک را نمی فهمم ، اعتقاد دارم هر دو دشمنند و دزد .
سیرک این اواخر ـ شاید تحت تاثیر اژیتاسیون انتخاباتی ـ ازاردهنده شده بود و بسیاری از کامنتها بیشتر حالت دهن به دهن شدن با دلقک داشتند. گاهی احساس میکنم که برخی چون دستشان به خامنه ای، پوتین یا ترامپ نمیرسد به دلقک یا همدیگر گیر میدهند.... از این رواز فرصتی که دلقک باتیتر فساد فراهم کرده استفاده میکنم تا نکته ای را برای بحث مطرح کنم:
برداشت من این است که تغییر عنوان حکومت اسلامی ـ که صدای اسقاط شدنش از هر گوشه به گوش میرسد ـ دیگر بزرگترین مشکل ما نیست و ما باید به مشکلات بزرگتر بیاندیشیم، و ترسناکترین پدیده روبروی ما فروپاشی اجتماعی و اخلاقی است. متاسفانه سابقه ارباب و رعیتی کشور، رانتخواری نفتی و تزویر و ریای اخوندی بر هم افزوده اند و فرهنگی را بر جامعه و بخصوص جوانان غالب کرده اند که هر ارزشی را در عمل تمسخر میکند. کوچک و کوچکتر شدن نسبت فرصتها به انتظارات مسابقه ای برسر جلو افتادن ازدیگران به هر قیمتی به راه انداخته است که بیشتر از انکه هدفمند و نتیجه بخش باشد جنون امیز است. این طنز تلخی است که من که به هیچ چیز ایمان ندارم مجبور میشوم از واژه اخلاق استفاده کنم، ولی ظاهرا بسیاری از هموطنان متوجه نیستند که انسان کاملا مادی هم برای هر فعالیت اقتصادی، اجتماعی... نیاز به حداقلی از اعتماد به دیگربازیکنان دارد و نادیده گرفتن قواعد بازی کل بازی را به هم میزند.
معصومه كيه دلغك جان قاطي كردي داداش. صفدر حسيني هم به دليل اصلاحطلب بودن اين برنامه براش چيده شد! اين را الان همه متوجه شدن شما هنوز در ...
جناب دلقک. منظور من این بود که انتخاب بد و بدتر مردم یعنی این که بین دولتی با 2000 مورد فساد عمده و دولتی با 5000 مورد، دولت کمتر مفسد را تایید می کنند و جشن و سرور بر پا می کنند. بنا بر این گفته به شدت محدود کننده "حتی یک مورد" بی انصافی است.
به عبارت دیگر مردم به این راضی هستند که وضعیت بد تر نشود و به این دلیل به روحانی رای دادند.
اینجا دیگه اصلا سیرک نیست. اسمش رو باید عوض کنید. یه توصیه هم می کنم؛ دیگه اصلا بالاترین نرید... شرمنده ام از زدن این حرف اما واقعا باید می گفتم...
پدران ما به جای فشار آوردن به شاه برای اصلاح زدن زیر کاسه کوزه ی همه چیز، ما رو انداختن تو این هچل حالا اومدن به ما رهنمود می دن. بذارید ما هم راه خودمون رو امتحان کنیم، لاقل راه ما تندروی توش نیست. حالا یه پنجاه شصت سال هم طول بکشه، بهتر از عجله ی نسل قبل ماست برای تغییر
اینقدر تو سر اصلاح طلبان نزنید این ها مظلومان هستند که از همه طرف تحت فشارند، هم از طرف مخالفان و هم اصول گرایان، من هم بودم از اینهمه مظلومیت می رفتم تو کار واردات لباس!
هنوز 4 سال وقته تا دولت اعتدالی بتونه عملکرد خوبی داشته باشه، اگر هم نداشت باز هم مطمئنم که 4 سال بعد وقتی یک اصلاح طلب دیگر امد مردم با همین شور به او رای خواهند داد تا ایت الله هیتلر بعدی و لولوی اصولگران رای نیاورد.
برخی از شما واقعاً معصومید و گویی همین لحظۀ تقویمی وارد شده اید. مثلاً کسی که مثال را با مصداق یکی می گیرد و مبالغۀ یک به هزار - برای نشان دادن اهمیت پاکی سیاستمدار - را به تناسب عددی فرومی کاهد چه باید گفت.
مسافر من قبل از ینکه تحت تأثیر باشم خودم مؤثرم و خیلی فرق نمی کند که به کجا بروم یا نروم. من 8 سال است بالاترین را می شناسم و رفت و آمد دارم و همواره هم یکی از غریب های بالاترین و دشنام خورترین کاربران بوده ام بدلیل "مرغ بی نام یک پا بیشتر ندارد" و آن پا هم "استحاله از راه اصلاح" است و هر سرنگونی طلب دفعی را - خشونت داخلی یا خارجی جزو ذات ان است - ابله و ضد مصالح ملت و کشور می داند. یا...هو
جناب دلقک.
منظورتان از "حتی یک مورد" و جنبه تمثیلی آن را می دانم. منظور من این بود که با این استدلال رای دهندگان، چهار سال دیگر هم اگر رقابت بین رییسی و قاضی صلواتی بود مثلا به رییسی رای می دادیم تا قاضی صلواتی رییس جمهور نشود و یکی از توجیهات ما هم این خواهد بود که طرف با تتلو عکس انداخته و آدم روشن فکری بود و ما خبر نداشتیم.
در اینجا صحبت از فساد و پاکدامنی سیاستمداران نیست همه دنبال این هستند که کمتر سقوط کنیم. همه قبول کرده اند اینجا "سوئیس" نیست.
راه حل من چیست؟ نمی دانم.
راه حل شما چیست؟ استحاله از درون.
چند بار از شما پرسیدم توضیح دهید به آینده موکول کردید.
دیگر اصلاح طلب و اصولگرا مهم نیست ببینید در منطقه چه شد سرتان را از برف درآورید.
استحاله از درون که توضیح نمی خواهد. زیرا بسیار بسیار ساده است: کمک و تشویق به اختلافات درونی حکومت و گسترش دادن و عمق دادن به گسل های ایدئولوژیکی و فکری بخش های مختلف حاکمیت - بویژه بلوک انتخابی در مقابل بلوک انتصابی - تا این زد وخوردها اولاً باعث تنفس روز برای مردم در حال زندگی در داخل بشود و ثانیاً با رفتن بسوزس تغییر توازن قوا بسمت نهادهای انتخاباتی به تغییر ساختاری حکومت منجر شود. اما در مورد تقلیلگرایی مرتب مردم در بین بد و بدتر که آیا سؤال شما بود یا نه؟ متوجه نشدم اما چون ایراد خیلی های دیگر است و چون محرمانه است در گوشی توضیح می دهم:
تقلیل خاتمی به روحانی یا روحانی به ایکس - ضعیفتر از او در سال 1400 مثلاً - یک جنبۀ منفی دارد که من برجسته می کنم که مردم را حساس کنم چنین اتفاقی نیفتد. اما خود پروسۀ جلو رفتن با انتخاب بد و بدتر فارغ از مصداق هایش حاوی یک امر مبارکی است که من معمولاً به آن اشاره نمی کنم. چون نمی خواهم مردم را به بدتر عادت بدهم و مسئولیت پذیری شان را کم کنم. ان امر مثبت و مبارک و لاجرم این است که اگر این گزاره درست باشد که مثلاً زمان خاتمی حجاب خانم ها وسینما و هنر و موسیقی و آزادی های اجتماعی بهتر از دوران حاضر بود - که بود - اما این دوران هم این حسن را دارد که مشتری حجاب ازاد و موسیقی و سینما و تفریح و دنیا خواهی زیاد شده و بسیار فراتر از زمان خاتمی است. بعبارت دیگر اگر ما در 16 سال پیش کمیت کمتر و کیفیت بهتر بودیم در اینک مان اما اگرچه کیفیت کمتری داریم اما کمیتمان بسیار بیشتر است. و در صحنۀ سیاسی کمیت معادلات را مدیریت و عوض می کند و رشد دادن بسوی کیفیت سهل الوصول خواهد بود بعد از ایجاد توازن قوا. اینک به 70 30 رسیده ایم هرچند انتخابات اخیر 24 16 بود اما یک 8 از آن 16 نیروهای ناامید از ما بودند و نه معتقد به آنان. و خواهم نوشت در مطالبی دیگر که همۀ تلاش ما باید این باشد که بلکه روحانی بوروکرات بشدت محافظه کار را وادار به نقد کردن حداقل نسبت 50 50 بکنیم. یا...هو
دلقک فکر میکنم منظور ناشناس 17:48 این بود که آیا ممکن است که استحاله از درون به جای آن نتیجه مدنظر ما یعنی استحاله حکومت مستبد به حکومت دموکرات به استحاله از بد به بدتر منجر شود؟ که شما توضیح دادید که بلکه ممکن است ولی اینطور توجیه کردین که در عوض کمیت بیشتر شده است و زمانی این کمیت بالقوه، بالفعل خواهد شد. حالا مسئله ای که پیش میاد اینه که اگر امکان افزایش این کمیت باشد طبیعتا امکان عکس آن هم هست. بنابراین سوال اینه که اگر هیچ وقت این کمیت تبدیل به کیفیت نشود که هیچ بلکه روند برعکس شده و این تعداد فراوان خواستاران آزادی در اثر انتخاب مداوم بین بد و بدتر و فضای خفقان مداوم، خواستته های آزادی خواهانه خود را فراموش کرده و به وضع موجود عادت کنند چه؟ به نظر میرسد این اتفاق همین الان هم افتاده و مردم به حکومت دینی فعلی عادت کردن و همین درجه از آزادی رو کافی میدونن. 42 میلیون نفر رای دادن و بسیاری از این افراد جوانان کم سن و سال بودن که اساسا بیشتر از پیران و از کار افتادگان باید خواستار آزادی باشن.
یک توضیح اضافه و ملموستری بدهم چون از جهت امیدواری مهم است. و ضمناً رفتار انتخاباتی خرج از کشوری ها را هم توضیح می دهد:
سرنگونی طلبان در پیش از این انتخابات بیشتر بودند و تعدادی از آنان از سرنگونی طلبی به مشارکت در انتخابات رسیدند. اما - این اما مهم است - متحجران و مدافعان بازگشت به صحرای حجاز هم تا قبل از این بسیار بیشتر بودند و بسیاری از آنان به انتخابات و تغییر از راه صندوق برگشته اند. نسبت این دو اگر در نزد سرنگونی طلبان 40 درصد بود مثلاً و در نزد متحجرین 30 درصد. بخاطر اعداد مطلق مربوط به این دو قابل مقایسه نیست. یعنی 40 درصد سرنگونی طلبان پشیمان از نظر تعداد کمّی خیلی زیاد در حد یک بیستم یا یک سیم از 30 درصد متحجرین پشیمان کمتر بودند و هستند. یعنی ما به ازاء از دست دادن یک نیروی خودی بسمت میانه - استحاله و اصلاح - 30 نیروی دشمن را هم بسمت میانه آورده ایم. و این پدیدۀ بسیار مبارک و تعیین کنندهای است و استحاله از درون یعنی همین. یا...هو
گر چه من رای ندادم ولی به تصمیم هموطنان عزیزم احترام می گذارم و آن تصمیم را به فال نیک می گیرم مقصد همه ما یک چیز است ولی راه ها متفاوت.
بله گسل اشاره شده، نزد هواداران حکومت بسیار زیاد است و نسل جدید اصلا اعتقادی به ایدیولوژی ندارد.
نگرانی من این است که نسل جدید وارد بازی اصلاح طلب و اصولگرا شود و علاوه بر بازی دادن آنها، خود نیز بازیگری شود که درون این سیستم، به طوری که قادر و یا بهتر بگویم مایل به تغییر ساختاری حکومت نگردد.
نمی دانم توانستم نگرانیم را به صورت مفهوم منتقل کنم یا نه.
نه امکان عکس آن در عالم واقع ممکن نیست. زیرا این حرکت بجلو و ناموس خلقت است و آن حرکت به عقب و برخلاف طبیعت. البته که امکان نگه داشتن و سد کردن حرکت بجلو از طریق پروپاگاندا و سرکوب امنیتی وجود دارد. اما قطعاً بسیار کوتاه مدت است و تغییر رو بجلو قابل سد زدن دراز مدت نییست - همانطور که تاکنون نبوده. همۀ تلاش ما باید این باشد که کالای تحجر (دین و مذهب سیاسی) هر روز بیش از روز پیش مشتریانش را از دست بدهد تا کاسبان این کالا از راه باد کردن کالا ورشکست شوند. الان در وضعیت نه سود و زیان هستیم و فروشنده می تواند سماجت بکند اما فردا که ضرر به سود فزونی یافت و مشتری ها از حداقل مورد نیاز تولید این کالا پائین تر رفت بطور بدیهی تولید کننده نخواهد توانست ادامه بدهد. یا...هو
همۀ حرف من هم به خاتمی و روحانی همین است که شما بازار متحجرین را رنق ندهید اگر جزو راستگویانید. اما اگر بگویم روحانی هنوز هم بردارش حسین را قیم کرده و حتی امروز در کنفارنس مطبوعاتی اش اجازۀ حضور ندادبلافاصله می گویند دلقک قالیبافی است و از کون سوزی این حرف را می زند. در حالیکه مطلقاً امکان ندارد کسی با زیر فرش کردن کثافت ها و آشغال ها - منظورم به حسین فریدون نیست در مورد او فقط خواستار شفاف سازی هستم - نمی توان ادعای خانۀ تمیز داشت و مولدان آشغال را از خانه بیرون کرد. یا...هو
نگران این هستم که به مانند اشغال ایران توسط اعراب( بعد از مقاومت های شدید و طولانی که دو قرن طول کشید)و عاقبت ایرانیان اسلام را پذیرفتند ولی آن را دچار استحاله کردند اما 1300 سال است که خوب و بد آن را تحمل می کنند.
در ضمن خیلی بی معرفتید که جدی ترین و اولین اظهار نظر مثبت به کار تتلو و رییسی را - اینک که می بینید عالمگیر شده نظر دقیقم - لایک نمی کنید. البته من همیشه منشاء موج های پیش رو و برخلاف نظرات سطحی بوده ام و همواره بعد از تحلیل های من بوده که - در ابتدا غریب - دیگران را با تأخیر بدرستی نظرم رسانده است. این هم یک "من اینم"ِ دلقکی! یا...هو
چند نکته:
۱- این فرض که فساد در اصلاح طلبان بیشتر از اصولگرایان، علی الخصوص اطرافیان احمدی نژاد، بیشتر است کاملاْ نادرست است. بنده با آشنایی که به دولت احمدی نژاد دارم آن را یکی از فاسدترین دولت های تاریخ می دانم. موارد فقط محدود به رحیمی و بقایی نیست. علی سعیدلو وزیر نفت الان کجاست؟ (از کشور بی سر و صدا فرار کرد). چرا پرونده آنها باز نمی شود ولی ما همه چیز را در مورد صفدرحسینی و الویری و ... را می دانیم؟ چون که فساد اصولگرایان گره خورده به سپاه، قوه قضاییه و نهادهای رهبری هستند و اصلاح طلبان نمی توانند آن ها را برجسته کنند چون نه از خودشان و نه از کشور چیزی باقی می ماند. راهش هم این نیست. شما باید خبر داشته باشید چقدر امثال زنگنه زیر فشارهای باج خواهان هستند که اکثراْ به بیت وصل هستند. فساد در نهادهای اصولگرایان فراگیر است و همه پشت نامهای مذهبی پنهان شده است. فساد در میان اصلاح طلبان بسیار پایین تر است و محدود به حقوق های نجومی، و استفاده از رانت در ایجاد شرکت های خصوصی است که با اینکه مذموم است، در همه جای دنیا امری متعارف است. همین هیلاری کلینتون و بیل کلینتون عضو هیات امنای شرکت والمارت، بزرگترین توزیع کننده اجناس در آمریکا بودند. فساد اصولگرایان بسیار کثیف تر است. برای مثال، قاچاق نفت و سوخت در خلیج فارس، مواد مخدر، رانت های وارداتی، و زمین خواری است.
۲- کل چیزی که از حسن روحانی پیدا کردند یک خانه در ولنجک است که معاوضه ای اوایل انقلاب است و از جهانگیری یک خانه ونک که معلوم شد به قیمت روز خریده است.
۳- قالیباف تا سال ۹۲ فردی ضد فساد بود و مدیری کارآمد. بعد از آن برای قدرت سیاسی فاسدان اصولگرا را به خود پیوند زد. یک نمونه اش استخدام هزاران مداح در شهرداری تهران. جالب است این بار تمامی خبرگزاری های متحجر برعکس ۸۴ و ۹۲ پشت قالیباف و مجیزگوی به اصطلاح مدیریت جهادی او بودند.
۴- مقابله با فساد یک قوه قضاییه اصلاح طلب می خواهد.
مرتیکه خرفت پیزوری
عقده دیده شدن داره میکشتت
تو و عقب مونده های امثال تو مملکت رو به فاک فنا دادین حالا برا نسل ما عر و گوز هم میکنی
پیزوری از ترس تو زرد در اومدن تخلیل های تخمیت قبل انتخابات خفه خون گرفته بودی حالا زبونت باز شده دائم زر زر میکنی
خفه شو و انقدر این جوونهای ساده رو با اون تخیلات احمقاته ات آزار نده
اگر ظرفیتت پر شده برو بیرون مگه خودازاری داری؟ کسر شان شما جوان پیچیده است که به جای پرداختن به اصلاح گری و ابادانی ایران عزیز امدی در این وبلاگ جوانان ساده را پیچیده کنی این ها لایق فداکاری نسل شما نیستند. بفرمایید یک لیوان اب خنک بزنید بلکه از حرارت شما کم شود و بعد به فریضه اگاه سازی جوانان ساده بپردازید!
چرا رژیم تلاش می کند تنورِ موهومی انتخابات را داغ کرده و مثلا” با ترساندن عده ای از ریاست جمهوری رییسی، مردم را به رای دادن ترغیب کند؟ به نظر من پاسخِ این پرسش در روانشناسی جمعی، مدیریت اجتماعی، تجارب سیاسی و آینده نگری نظام نهفته است. رژیم چند هدف مهم و عمده را دنبال می کند: ۱. تقلیل دموکراسی به انتخابات و صندوق رای؛ بدین ترتیب که توده ی مردم بیش از پیش فراموش کنند که پیش شرطِ دموکراسی، وجود و آزادی احزاب، نهادها، سندیکاها، انجمن ها و غیره است و در نهایت مردم سالاری را تنها در صندوقِ رایی جستجو کنند که کاملا” در اختیار سیستم است. ۲. ایجاد چند دستگی و شکاف میان ناراضیان و مخالفان؛ بدین شکل که ناراضیان از سیستم به دو دسته حامیان روحانی از روی ناچاری رای سلبی ها و تحریمی ها امتناعی ها تبدیل شده و اینان به جای اعتراض به حکومت و خطر آفرینی، به جان یکدیگر بیافتند. ۳. القای توهم مشارکت مدنی و داشتن حق تعیین سرنوشت، به مردم؛ در حالی که در حقیقت که با فیلتر شورای نگهبان هیچ گزینه واقعی در کار نیست و از طرف دیگر زندان ها و قبرستان ها پر شده اند از مخالفان و معترضان. ۴. تبدیل حس ترس و ناامیدی مردم به افساری برای رام کردن آن ها؛ همان طور که یک مادر فرزندش را از تاریکی و لولو می ترساند تا او را ساکت کند. ۵. القاء توهم امید، تخلیه انرژی و منحرف کردن اذهان؛ درست زمانی که مردمْ جان به لب شده و از فرط فقر، بیچارگی، سرکوب و ناامیدی به مرز عصیان و انفجار رسیده اند، یک مَفَرِ خیالی برای تخلیه فشار باز کرده، به بهترین شکل تلاش می کنند آتش زیر خاکستر را خاموش نگه دارند. ۶. بیمه کردن رژیم برای بعد از انتخابات
تیمسار قلابی ابنه ای . درجه هات کووو؟ لااقل یه عکس از ریخت منحوست در لباس نظامی بزار ببینیم واقعا تیمساری یا اینم یه دروغ دیگه مثل بقیه حرفات و اپوزیسیون نماییته که به خورد خوانندهات دادی یابو. تیمسار قلابی دغل باز مزدور جمهوری اسلامی . تیمسار بودنت هم مثل بقیه زر زرهات که خودتو مخالف نظام و اپوزیسیون جامیزنی دروغه. تو یه مزدور نکبت حکومت لجن آخوندی هستی مرتیکه خائن پفیوس . 7 8 ساله از خودت یه گوساله سامری ساختی و یه عده جوون رو خام خودت کردی . خیال کردی نمی دونیم توهم یکی ازهمون اسهال طلب های کثافت نظام تو خارجی که نظام جلوت استخون میندازه که با دغل بازی و معکوس نمایی و کس شعر نویسی به طرز موزیانه ای به نفع نظام بنویسی و عمر این نظام نکبتو افزایش بدی باحیله گری و وارونه نمایی با لجن پراکنی به نفع نظام افکار جوانان رو مسموم می کنی . مرتیکه اسهال طلب از کون آخوند خور
سلام تیمسار ، برادر من خود آزاری داری ؟ دیگر آزاری چطور عزیز ؟!
کامنت های مهوع رو منتشر میکنی هم خودت رو آزار میدی هم ما رو
با شما در مورد فساد اظهر من الشمس دوست کثیف و پاکدامنی دشمن تمیز هم عقیده نیستم . نه به این دلیل که اصلاح طلب ها همه فاسدند ! نه ! همه فاسدند . اگه اصولگرا ها واقعا دشمن تمیز بودند اصولا کار به اینجا نمی کشید . خلق و خوی همه ما شبیه به هم است . نظارای در کار نباشه یا از حاشیه امن برخوردار باشیم بیت المال میشه لیفه تنبون ! البته آدم های شرافتمند هم در هر دو گروه هستند که خون دل می خورند و کار میکنند . در کل ، با این هشدار و لحن گزنده شما موافقم چون بهار امید میلون ها آدم نباید به خاطر فرصت طلبی و طمع مشتی بی همه چیز به خزان تبدیل بشه
مجبورم یک توضیحی بدهم برای خوانندگانی که تعجب می کنند و ناراحتند از انتشار دو کامنت این دوست ناشناس عزیز در توهین بمن و عصبی:
واقعیت این است که اگر برخی از این قبیل کامنت های معدود توهین امیز را منتشر نمی کنم. یکی بخاطر استفاده از کلمات منشوری مشمئز کننده است و دیگری - مهمتر - به این دلیل که این نوع کامنت ها ضدتبلیغ است و بنفع جمهوری اسلامی.
اما این هموطن محترم قریب بیقین یکی از چند کاربر قدیمی - و چندین و چند بار اخراج شده و بازگشته با آیدی جدید - است که بسیار زیاد شبیه خود من تمام عمر چهل سال گذشته اش را با امید سقوط جمهوری اسلامی فردا و دو ماه و شش ماه دیگر گذرانده و باخته است و حالا غیر از پرخاش و توهین بخودش - بمن - هیچ دلخوشی دیگری ندارد. او که مثل من آواره و ساکن بلاد فرنگ است با من این تفاوت را دارد که من با دور شدن از ایران و قبول شکست و بریدن از علایق شخصی - بدلیل مرگ نزدیکم - سعی کردم از افق دورتری به صحنۀ سیاسی ایران بنگرم و راه حل های پایدارتری جستجو کنم. اما او هرچه از ایران دور شده به نگاه نوستالوژیک نزدیکتر شده و چون هنوز هم نمی خواهد باختمان را قبول کند و احیاناً هنوز هم برای خودش هم شأنی جستجو می کند در پایان جمهوری اسلامی چنین عصبی و قابل ترحم ظهور و بروز می کند. این خوشبینانه ترین نگاه به کامنت های دوستمان است و چون خودم دنبال تئوری توطئه نیستم نمی خواستم امکان مأمور بودن و سایبری بودن و این قبیل احتمالات ممکن را برجسته کنم. یا...هو
ضمن تایید محتوای نظر۱۷:۲۰ دلقک و تاکید بر اینکه درگیری بین مخالفین نظام نوعی عملیات ایضایی است میخواستم با یک دید کلی تر به منطقی تر کردن فضا کمک کنم: به یاد بیاوریم که موثرترین عوامل تخریب جمهوری اسلامی تناقضات ذاتیش، ناکارامدی کاگزارانش و حماقت معتقدانش هستند و موثرترین عامل بقایش منابع زیرزمینی کشور است. نقش نوشته های ما کمک به درک واقعیتها و یافتن راهکارهایی برای استفاده بهینه ازاین واقعیتها درجهت اهدافمان است.
شکل های کامنت های این برخی به اصطلاح ایرانیان نشان از حاد شدن بیماری روانی در ملت آحاد ملت ایران داره به شخصه اعتقاد دارم کمتر ملتی در چنین سطحی با چنین بیماری روبرو باشه خامنه ای و اعوان و انصار صد شرف به این اپوزیسیون دارن
تصحیح (قبل از انتشارکامنت یا قبل از اعتراض خوانندگان): ایضایی به ایذایی و کاگزارانش به کارگزارانش ...
ارسال یک نظر