۱۳۹۴ آذر ۹, دوشنبه

دست معتدل روحانی در دست متحجر خامنه ای؛ برای نابودی فرهنگ طبقۀ متوسط. شرمتان باد!


1- در فرهنگ و هنر و ورزش:
در ورزشگاه آزادی و در تهران پایتخت؛ نوازندگی زنان در ارکستر سمفونیک ملی سبب لغو اجرای برنامه شده و این اولین بار است بعد از سال 76 که برنامه های موسیقی فاخر، علاوه بر ممنوعیت اجرا در همۀ استان ها و شهرستان ها به تهران هم کشیده شده و دولت حسن روحانی مثل همیشه منفعل و تماشاگر ناظر کشتن منابع و برنامه های شادی زا و مدرن بوده است با دریغ حتی از یک ابراز تأسف و مخالفت زبانی. 

2- در سیاست داخلی:
 بعد از زدن موسوی لاری در ورامین این بار آذر منصوری را در یاسوج زده اند و واکنش دولت روحانی چس ناله های همیشگی بوده که ما به گروه های خودسر اجازۀ ترکتازی نمی دهیم. و معلوم نیست که اگر اجازه می دادند قرار بود چه اتفاقی بیفتد غیر از خفه کردن همۀ سوسوهای صدای عقلانیت حداقلی در جامعه که اتفاق افتاده و کماکان ادامه دارد و رو بوخامت حداکثری است.

3- در آزادی های اجتماعی:
احمد جنتی دبیر شورای نگهبان در مقام رییس امر بمعروف و نهی از منکر و در اولین جلسۀ شروع به اجرای قانون کذایی گفته است:
آقای زرگر لایحه‌ امر به معروف را تهیه کردند و به آقای احمدی‌نژاد دادند و ایشان همانطور آن را کنار گذاشتند و هر چه پیگیری می‌کردند توجهی نشد و همان گونه ماند. به اين ترتيب قانونی شدن امر به معروف و نهی از منکر بر زمین گذاشته شد و کسی به آن توجه نکرد. اما بالاخره در این دولت این طرح به صورت لایحه تقدیم مجلس شد و جنبه قانونی پیدا کرد؛ در عین حال مخالفت‌هایی با آن صورت گرفت و آقای روحانی نامه‌ای به رهبری نوشتند که این لایحه مشکلاتی دارد و انتظار داشتند که آقا جلوی آن را بگیرد. اما در ‌‌نهایت موضوع به هیات حل اختلاف سپرده شد و دوستان مخصوصا آیت‌الله شاهرودی، بسیار بر روی این طرح کار کردند تا اینکه امروز اولین جلسه ستاد ستاد امربه معروف و نهی از منکر به صورت رسمی تشکیل شد که البته همه اعضا در آن حضور ندارند.
این یعنی کاری (دادن لایحه برای محدودیت های سازمان مند و بیشتر آزادی های جوانان و زنان) را که دولت احمدی نژاد هم زیر بارش نرفته و تحویل نگرفته؛ دولت روحانی لایحه کرده و داده بمجلس. و تازه بعد از قانون شدن لایحۀ تقدیمی اش از سوی مجلس؛ "نوشدارو بعد از مرگ سهراب" وار پناه برده به آمر و رأس تندروی و تحجر (خامنه ای) که این قانون ال است و بل است و بگو تخفیف بدهند. خب نتیجه معلوم است وقتی گربه را مأمور حفاظت از جان موش ها بکنی! و سیدعلی هم - برای خالی نبودن عریضه - دستور داده به هیئت حل اختلاف و محمود شاهرودی برای رسیدگی. و حالا جنتی می گوید آسید محمود نجفی عراقی نیز لایحه را خیلی هم مفید تشخیص داده و ابلاغ کرده برای اجرا. و جنتی شکر آین نعمت را بجا آورده در این جلسه و عنقریب است که گروهی دیگر و افزون تر از اراذل و اوباش همیشگی پلیس و بسیج را دست بیقه کنند با زنان و دختران و فرزندان ما.

4- در سیاست خارجی:
بعد از اینکه پوتین روحانی را دور زد در رفتن بسوی خامنه ای تا به او آدرس بدهد که لولهنگ اعتدالش آبی برنمی دارد و او خودش را به کُر خامنه ای وصل می داند و می خواهد؛ خامنه ای هم فعالتر شده و وزیر خارجۀ مخصوصش (علی اکبر ولایتی) را فرستاده به دمشق تا به اسد بگوید که خامنه ای کماکان به کشتن فرزندان ایران در حلب و درعا متعهد است و باکت نباشد که ظریف در وین چه گفته یا روحانی در حمایت قاطع از تو تذبذب نشان داده. استوار و پرامید باش بر هزینه های یکطرفۀ جانی و مالی ایرانیان برای ماندنت در قدرت آیندۀ سوریه. و اگر دلت رحم آمد لطف کن و خامنه ای را هم داخل بازی نگه دار و همۀ دست آوردهای رفاقت پرهزینه و طولانی مان را به روسیه و پوتین هبه نکن یکجا. و بدیهی است که بشار اسد فقط از جهت ادب بی اثر تعارف ولایتی را جدی گرفته؛ زیرا او مدت هاست که همۀ تخم مرغ هایش را منتقل کرده به داخل پوتین روسی. که هم پرقدرت و صاحب شوکت و منزلت جهانی است و هم دشمنان قسم خورده ای ندارد مثل خامنه ای. چه در غرب و اسراییل باشد و چه در شرق و عربستان. ترکیه هم غلط زیادی کرده در افتادن با خرس باهوش روسی. و حالا از روسیه رانده و از ناتو مانده نمی داند چه خاکی بسرش بکند جناب اردوغان پاشا. و البته هنوز یک عدد رییس جمهور روحانی گم شده تا اینجا.

5- و حیف از من دلقک که فکر کردم اگر مردم روحانی را انتخاب کردند بجای قالیباف و در 99 درصد موارد ضرر کردند و اشتباه کردند با تأکید بر"اگر قرار بر تحمل خامنه ای در رأس حکومت بود"؛ حداقل در یک مورد روحانی مقدم است بر قالیباف و برتری خواهد داشت بر او. وآن هم دست بازتر و پرزورترش خواهد بود در حوزۀ اجتماعی و حمایت از حداقل آزادی های مدرن مورد خواست طبقۀ متوسط. البته که من اشتباه نکرده بودم در این گمانه، بلکه این حسن روحانی بود و است که صد درصد توزرد از آب در آمده تا اینجا. منظورم هم آن 99 درصدی است که مطمئن بودم بگرد سردار هم نمی رسد در کارآمدی و هم این یک درصد باقی مانده که امید داشتم بدلیل رأی گرفتن سیاسی از اردوگاه جوانان اصلاح طلب یک جربزه ای از خودش بروز خواهد داد در مقایسه با قالیبافی که چون منتسب اسمی به اردوگاه تحجر است دستش باز نخواهد بود برای هر دقیقه یک کتاب و هر ساعت یک کنسرت  و هر روز یک فیلم و هر هفته یک همخوانی زنان و هرماه یک تک خوانی زنان و ... اما دریغ که هم آن کارآمدی قطعی قالیباف را از دست دادیم و هم این آرزوی محالمان را بدست نیاوردیم. 

5- حالا ما مانده ایم و روحانی شکست خورده در سیاست خارجی. چون علاوه بر سوریه ای که گفتم حتی این برجام هم بفرجام نخواهد رسید با این تیم وارفته و رییس در پرده. و هم در سیاست داخلی شکست خورده. زیرا نه آزادی جدیدی خلق کرده و نه از آزادی های داشته و قبلی جامعه محافظت کرده. و هم در سیاست اقتصادی شکست خورده که شکم و جیب و پوشش و خوراک و نوشش مردم مستند است و نیازی به حرافی من ندارد. و همینطور است شکست روحانی در سیاست فرهنگی و اجتماعی که مهمترین حوزۀ مورد درخواست جوانان و زنان رأی دهنده به او در این بخش قرار داشتند و دارند. زیرا او نه کنسرتی و نه فیلمی و نه گشت ارشادی و نه پلیس امنیتی را نتوانسته بدلخواه جامعه فزونی در موارد مثبت و کاستی در موارد منفی بدهد. و قصۀ پرغصه ادامه دارد و حسن روحانی هنوز رییس جمهور است اما اینبار با دستانی بشدت مشکوک در دستان خامنه ای برای نسل کشی طبقۀ متوسط ایران در همۀ زمینه ها. از سیاست تا اقتصاد و از فرهنگ تا اجتماع و حتی آهسته آهسته بسوی دهۀ شصت خورشیدی و گشتن تنکۀ زنان در مقابل شوهران. از یابندۀ رییس جمهور گم شده می خواهم که لاشۀ او را هر چه سریعتر یا به بیت رهبری یا به پیشگاه ملت - به انتخاب خود حسن روحانی - تحویل دهد. و الا ماندن شقه وار بین ملت و ضد ملت، بین شادی و عبوسی، بین مرگ و زندگی در همان قالب "بیت رهبر یا پیشگاه مردم" جز بجر خوردگی ماتحت هم روحانی و هم ملت نخواهد انجامید. یا...هو

پی نوشت 16 آذر: حرف های ترسو و بسیار مؤید فرهنگ خامنه ایِ امروز روحانی در دانشگاه شریف و پذیرش حذف علوم انسانی از دبیرستان ها و جایگزین آن با فرهنگ اسلامی شکی باقی نمی گذارد که روحانی علیه مدرنیته عمل می کند. یا..هو

۱۰۹ نظر:

شاگرد تنبل ته کلاس گفت...

راست میگی دلقک, بخش اعظم سابقه سیاسی روحانی, خدمت به طرز فکر خامنه ای بود. خامنه ای هم در مقابل غرب کم آورده بود و دیر یا زود تن به مصالحه میداد. فقط که روحانی با کلیدش در قفل هسته ای, رای سبز هارا گرفت و با ان نمایشش در مقابل قالیباف در مناظرات, رای دهندگان را جو زده کرد و رای زندگی خواهان را هم از ان خود کرد. بقولی روغن ریخته را نذر امام زاده کرد. و ملت گرفتار ایران را در همان دور باطل همیشگی پیچاند.

ناشناس گفت...

یک راه حل به نظر می رسد و آن: غرب صبر کند تا تاسیسات اتمی تا حد بالایی بر چیده شود (آب سنگین اراک دفن گردد)، سپس به بهانه ای موجه (که گاف ها رهبر خالی از آن ها نیست) از پرداخت 150 سرباز زند.
شما در مورد روحانی فکر نمی کنید از آغاز اشتباه کردید. عحب این که دو شانس بزرگ در داخل این نظام یکدیگر را فر سودند: احمدی و رفسنجانی، تا که خامنه ای را ساقط کنند.

غریب آشنا گفت...

شما از این شتر گاو پلنگ چه انتظاری دارید ؟؟ با توجه به تعدد نهادهای موازی و نشتی قدرت به مراکز زمینی و زیرزمینی ، امکان یک حکومت هماهنگ به معنای آنچه در اکثرکشورها جریان دارد ، وجود نخواهد داشت و این جزء ذات لاینفک جمهوری اسلامیست. هر گونه انتظاری در این وادی ، خیالپردازی بوده و باعث استهلاک وسرخورده گی خواهد بود. کلید چاره در داخل دایره نظام نیست ، پس بی جهت نباید به چیزی از جنس روحانی ، قالیباف و هاشمی دل بست ، اینها بسان یک پیک ویسکی هستند که باعث سرخوشی موقت میشوند و وقتی از سر بپرند ، حکایت همچنان باقیست.

ناشناس گفت...

ترکیه هم غلط زیادی کرده در افتادن با خرس باهوش روسی.

دلقک عزیز این کجا به حقیقت ماجرا شباهت دارد ترکیه لخت بودن پادشاه (این که پوتین هیچ پخی نیست)را فریاد زد پشت عربده های توخالی این جمعیت ذوب در ولایت پوتین که صد البته شما دلقک بزرگوار از آن دسته نیستید من درد فاش شدن حقیقتی را میبینم که مدتهاست برملاست.در روز روشن هواپیمای روس ها را منفجر میکنند و جسد خلبان روس را با ان وضعیت مشمئز کننده به نمایش میگذارند تمام تلاش این جماعت ورشکسته هم با جواب منفی اردوغان به عذرخواهی از روسیه نقش بر اب شد نگاهی به روند وقایع علیه روسیه که از سقوط پهباد روسها حدود دو ماه قبل اغاز شد به هواپیمای مسافری روسها رسید و چنانچه که مطلع هستید به سقوط هلی کوپتر و این اخری به سرنگونی جنگنده روس ها ختم شد.یقین بدانید که ترکیه تضمین های کافی را از ناتو برای نشان دادن این جسارت دریافت کرده است و اخطار ناتو که در قالب سمبلیک سرنگونی هواپیمای نظامی روسها تبلور یافت ابتدای ماجرایی است که هنوز در پرده های اغازین ان هستیم .و در نهایت این که من یک عذرخواهی خاضعانه دارم به پیشگاه شما بابت الفاظی ناشایست .عفو بفرمایید

ناشناس گفت...

بله روحانی متاسفانه نتوانست. همه فکت ها دلالت بر موفقیت او داشتن ولی دقیقا برعکس اونچه که انتظار می رفت پیش رفت. قالیباف هم همینطور خواهد شد. اساسا سیستم جمهوری اسلامی همینطور هست هیچ وقت اون انتظاری که مردم دارن برآورده نمیشه. در مورد هاشمی نشد. در مورد خاتمی برآورده نشد. در مورد احمدی نژاد (که البته رای اکثریت مردم هم نبود) برآورده نشد حتی انتظارات اونهایی که بهش واقعا رای داده بودن رو هم برآورده نکرد. در مورد روحانی نشد. و در مورد قالیباف هم نخواهد شد (اگر به احتمال ضعیف رای مردم رو جلب کند). دیدگاه شما دلقک هم همیشه بیش از حد خوشبینانه هست. شما امید زیادی به تغییرات پس از برجام داشتین در حد بهشت شدن ایران. قالیباف (اگر انتخاب شود) هم در چارچوب همین "نظام" کار خواهد کرد و حتی بیشتر از روحانی هم در "چارچوب" خواهد بود. اگر او انتخاب شود دوباره نظامیان دست بالا را پیدا خواهند کرد. حداقل در دوره روحانی، دولت چک سفید امضا به سپاهیان نداده است. همیشه مردم به فردی رای میدن که بیشترین "زاویه" رو با "نظام" داشته باشه. این فرد هم در دوره بعدی به احتمال زیاد "عارف" هست. اگر روحانی رای نیاورد عارف رای می آورد. قالیباف باز هم همان رای ثابت 10 میلیونی اش را خواهد آورد. که شامل مذهبی های عملگرا، خانواده های وابستگان به حکومت (نظامیان، کارمندان، روحانیون) و استان های شمال شرق خواهد بود. اگر قالیباف انتخاب شود دو سال بعد از انتخاب او، پستی شبیه همین پست که درباره روحانی نوشتید و حتی بدتر و ناامیدانه ترش را درباره او هم خواهید نوشت.

شما ریشه مشکل ایران رو در بخش اجتماع و فرهنگ خوب تشخیص دادید: ایدئولوژی و تحجر. اما ریشه مشکل در بخش اقتصاد رو نادیده گرفتید. مشکل ایدئولوژی هم در واقع معلول همین مشکل هست. مشکل اساسی ایران بلاک شدن تمام جریان های اصلی اقتصادی (پول و سرمایه) توسط نظامیان و روحانیون هست: بیمه ها، دارو، مخابرات، بانک ها، ساخت و ساز، پتروشیمی ها، واردات تمام اجناس استراتژیک مانند برنج و گوشت و اجناس مصرفی مانند گوشی و رایانه، لباس و سیگار. در زمانی که ایران درآمدی 100 میلیارد دلاری از نفت داشت وارداتش بین 50 الی 120 میلیارد دلار در نوسان بود. اکثر اوقات به طور متوسط 100 میلیارد دلار واردات. لطفا به این عدد توجه کنید که چقدر عدد عظیمی هست. بخش اعظمی از فساد در ایران مربوط به همین واردات هست. واردات اجناس اصلی تماما در دست افرادی هست که مستقیما یا با واسطه های معدود مرتبط با مقامات (روحانیون، سپاهیان و دولت) پر نفوذ اند. در سالهای گذشته دولت به واردکنندگان، ارز دولتی با قیمت 1200 تومان تخصیص میداده. وارد کننده جنس را وارد کرده و سپس با قیمت آزاد ارز (که حداقل سه برابر قیمت ارز دولتی بوده) بعلاوه سود و سایر هزینه ها جنس رو به دست مردم از همه بی خبر میداده. اگر هزینه های حمل و نقل و انبار و گمرگ و پخش و خواب سرمایه و... رو از این مبلغ کم کنیم وارد کننده در هر دلار واردات حداقل 2000 هزار تومان سود خالص به دست میاورد که در 100 میلیارد دلار میشده 200 هزار میلیارد تومان. عدد بسیار عظیمی که موجب افزایش تاریخی نقدینگی در ایران، هجوم سرمایه به بخش ساخت و ساز و افزایش تاریخی قیمت خانه و آپارتمان و ظهور اختلاس گران و فسادهای اقتصادی عظیم و مشکلات دیگر اقتصادی شد در حدیکه هنوز بعد از 2-3 سال دولت روحانی موفق به جمع کردن خسارات حاصل از این غارت مغول وار بی سابقه در تاریخ ایران نشده. بگذریم از واردکنندگان صاحب اسکله ای که هیچ کدام از این هزینه های گمرک و مالیات و عوارض و... رو هم نمیدادن و مستقیم جنسی رو وارد می کردن و مطمئن از اینکه دلار در عرض چند ماه حداقل چند صد تومان افزایش خواهد یافت جنس را انبار کرده و سپس با قیمت آزاد به مردم عرضه می کردن. و نکته جالب اینجاست که حتی کارخانجات تولیدی پرسود و تولیدات پرسود داخلی هم مستقیم یا غیرمستقیم در دست نظامیان و روحانیون هست. دولت احمدی نژاد و معاونانش و افراد نفوذی اش در بانک مرکزی با هماهنگی کامل ده ها هزار میلیارد تومان از این روش تزریق کردن به یک سری افراد مشکوک و کاملا ناشناس و تازه وارد و همچنین نظامیان و روحانیون و آقازاده های آنها و طبقه جدیدی از سرمایه داران رانت خوار رو به وجود آوردن تا با کمک اونها بتونن حکومت خودشون رو در آینده هم ادامه بدن. فقط این بخش رو در برنامه شون پیش بینی نکردن که به دلیل غارت همه جانبه وضع امنیتی مملکت چنان بحرانی شد که حکومت مجبور شد برنامه رو متوقف و اجراکنندگانش (احمدی نژاد و معاونانش، پایداری و سپاه) رو موقتا از دولت بیرون کنه.

ناشناس گفت...

اما چرا می گوییم که ایدئولوژی معلول است و اقتصاد علت. نظامیان و روحانیون برای توجیه مردمی که می پرسند چرا باید تمام پول و سرمایه در دست نظامیان و روحانیون باشد پاسخی آماده به نام ایدئولوژی در جیب دارند. آنها می گویند مملکت اسلامی است و ما نمایندگان خدا بر زمین ایم و برای پیش برد دین خدا و تامین هزینه های آن ناچاریم پول و سرمایه را در دست داشته باشیم. آنها با هوشمندی تمام از ایدئولوژی به عنوان لایه ای دفاعی و پوششی استفاده می کنند. مردم عامی و نخبگان (روشنفکران، هنرمندان، روزنامه نگاران و...) رو مشغول لباس و موسیقی و کنسرت و سینما و آزادی های ظاهری دیگر بعلاوه لقمه ای نان و آب باریکه حقوق کارمندی نگه می دارند و در پشت این پرده به راحتی مشغول غارت منابع و ثروت سرشار ایران عزیز می شوند. وظیفه نخبگان این است که این پرده را در اندازند...

مرندی گفت...

یکی از بزرگترین بلاهایی که جمهوری اسلامی بر سر این مملکت آورد، تغییر معنی واقعی کلمات است. یکی از آن کلمات هم رهبر و رئیس جمهور و کلا نظام جمهوری است.
در این شتر گاو پلنگ رهبر در واقع همان سلطان است و رئیس جمهور همان وزیر اعظم. تنها فرقش اینجا در اینست که سلطان چند نفر را برمیگزیند و به جای اینکه بین آنها شیر یا خط بیاورد به رای مردم میگزارد.
در نظام سلطانی وزیر مامور اجرای اوامر سلطان است و لاغیر.
اگر با این دید به قضیه نگاه کنیم، نه توقع کاری خلاف نظر سلطان از روحانی باید داشت و نه امیدی به تفاوت روحانی و قالیباف و جلیلی.
البته که نخست وزیر نظام مشروطه همچون بریتانیا فرق بسیاری میکند با وزیر اعظم نظام شتر گاو پلنگ سلطانی ما.

ناشناس گفت...

نفهمیدم دست مشکوک منظور چی بود یعنی روحانی عمدا قبول کرده رای مدرن ها را توی جوب بریزد برای رای ایت الله مکارم شیرازی و جنتی؟

ناشناس گفت...

خدا وکیلی دلقک خیلی بیکاری! بابا اینا همه از دم سر ته یه کر باسند.اصلاح طلبا از اینا بدترند. اینا از اصلاح طلبا. همه هم فقط برای گیج کردن غرب و مردم ایران. دلقک خربزه و عسل با هم ساخته اند که کار ما را بسازند. که البته ساخته اند. برو فکر نان کن که خربزه اب است. فرمایش شما چون خشت بر اب است. موفق باشی.

Dalghak.Irani گفت...

یک توضیح مختصری بدهم راجع به مطالبی که در راستای نظر غریب آشنا بوده و تذکر این نکته که سگ زرد برادر شغال است:

واقع قضیه این است که حرف های شما بر ذات غیرقابل اصلاح رژیم های ایدئولوژیک نه جدید است و نه پنهان و نفهمیده برای هیچکس از جمله و بطریق اولی برای من. اما - این اما مهم است - بین من و غریب آشنا و دیگر خوانندکان در غربت با خوانندگان و مردم داخل کشور یک فرق اساسی است. و آن این است که ما آواره ها به کلان اصلاح ناپذیر جمهوری اسلامی متمرکزیم و خواهان تغییر پارامترهای کلان جهت خروج از بن بست 37 ساله هستیم و درست است. اما نگاه بچه های من در تهران یا فامیل گیرافتادۀ هر کدام از شما در داخل ایران "روزمرگی" هم مهم است و زندگی که هر روز سخت تر می شود. در اینجاست که بحث ترجیح یکی بر دیگری معنا می یابد و من می گویم و با اطمینان و بهزار و یک دلیل و برهان علمی و مشاهداتی عرض می کنم که انتخاب قالیباف صد در صد روزمرگی های مورد انتظار حداقلی مردم داخل ایران را بهتر تأمین می کرد و از این اوضاع واقعاً رقت انگیز فعلی پرهیز می داد. این رؤیا که هرچه خرابتر شود دوران سقوط و اصلاح کلان نزدیک تر می شود هم حتماً گزاره ای غلط است و هرنوع تخریبی به تجربه ثابت کرده که بنفع مخرب و تخریبگر است تا تحریک و برخاستن مردم. یا...هو

ناشناس گفت...

در ادامه دو کامنت قبلی می خواستم یه نکته دیگر رو هم اضافه کنم که شدت مسدود سازی و انحصار شریان های اصلی اقتصادی از نوعی که در ایران وجود داشته حتی در سوسیالیستی ترین (و کمونیستی ترین) حکومت های تاریخ مانند شوروی سابق و چین نیز سابقه نداشته. خیلی جالب هست که در ایران برخلاف حکومت های انحصارگرای سوسیالیستی-مارکسیستی، انحصار شدید "شبه دولتی" در ایران وجود دارد که کاملا اختراع ویژه همین طبقه ویژه رانت خوار وابسته هست. یعنی گلوگاه اقتصادی نه مستقیما در انحصار دولت که در انحصار آقازادگان حکومتی یا طبقه ویژه حامی حکومت هست.

یک ویژگی دیگر این اقتصاد من در آوردی استفاده این طبقه خاص از قواعد و اصول بازار و اقتصاد آزاد هست فقط تفاوت در اینجاست که پس از جمع آوری سرمایه به روش اقتصاد آزاد، بلافاصله روش شان رو به اقتصاد انحصارگرا سویچ می کنند و انباشت سرمایه ی غیرمفید یا کار دلالی انجام داده و در جهت تولید و رونق به کار نمی گیرند در واقع از مزایای هر دو روش یا مدل اقتصاد آزاد و سوسیالیستی-مارکسیستی به نفع خودشان استفاده می کنند. به عبارت دیگر هم از توبره می خورند هم از آخور. این وضع به قول شترگاو پلنگ فقط و فقط در بین بیش از 200 کشور دنیا در ایران دیده می شود.

شهروند گفت...

جناب دلقك گرامي
حقير كه داخل ايران زندگي مي كنم ، خيلي خوب معني اين روزمرگي كوفتي رو درك مي كنم ، مي بينم كه چه بر سر ما و من آمده در اين پنج ، شش سال اخير ، امروز با يكي از دوستان در مورد اقتصاد و بهبود وضعيت در سال آينده حرف مي زديم ، دست آخر به اين نتيجه رسيديم كه اصلا دولت روحاني برنامه اقتصادي مشخصي دارد ؟ پاسخ هر دو نفرمان منفي بود ، جالبه اين كشف باعث ناراحتي همه ي مثل ما مي شود ، چون ما اينجا زندگي مي كنيم و خواهان كارآمدي همين سگ زرد برادر شغال هستيم ، ولي دريغ از ذره اي جربزه در بدنه ي دولت اين سمناني صد رو و صد رنگ ( بايد مثل بنده شاهرودي باشي تا اين سمناني خايه مال و نامرد بشناسي )
حقير بي سواد و نادان چند روز بعد از امضاء برجام خدمت شما و ديگر صاحبان قلم و رسانه كه خوانده و شنيده مي شويد ، خواهشي كردم ، حالا كه خامنه اي جام زهر هسته اي رو سركشيده ، گوشه رينگ است ، بهترين فرصت براي كوبيدنش است به خاطر هدر دادن ميلياردها دلار و فرصت اقتصادي به خاطر توهم هسته اي و دست آخر هم با خفت و خواري پذيرفتن هر آنچه كه غربيان تقرير كردن ، ولي شما نوشتيد حالا كه خامنه اي به سمت ما آمده است ، بهتر است پذيرايش باشيم براي رسيدن به ديگر خواسته ها و كمكش به دولت روحاني ، به اصطلاح نمك گيرش كنيم ( نقل به مضمون ) دريغ از اينكه اين نمك به حرام ، نجابت سرش نمي شود ، حالا هم آنچه كه نبايد مي شد ، شده است
اين اره گوز خامنه اي به خاطر اين نيست كه پوتين دولت روحاني رو تخمشم حساب نكرده ، به خاطر اين است كه خامنه اي كشور رو به لب پرتگاه برده و دست آخر هم برجامي رو پذيرفته كه خودشان هم شرم دارند تمام و كمال مفاد آنرا به زبان بياورند بهمراه ضميمه هايي كه قبول كردند ، ولي به جزء مهران مصطفوي كه هر وقت تريبوني در اختيارش گذاشتن ، خسارتهاي گزاف و برجام خفت بار را بر سر حكومت خامنه اي كوبيدن ، بنده اصلا نمي دانم مهران مصطفوي جزء گروه سياسي هست يا نه ، تحقيقي هم نكردم ، ولي تنها راهي كه باعث مي شد تا امروز اركستر سمفوني تهران با نازنين بانوان گرامي اش ، در استاديوم آزادي بنوازند ، كوبيدن خامنه اي ريده به خودش با برجام بود ، ولي نمي دانم چه حكمتي ست كه خامنه اي از مخالفان سياسي داخلي و خارجي هم شانس دارد ، همگي در پازل حضرت آقا بازي مي كنند ، جشني كه بي بي سي و صداي امريكا براي امضاي برجام گرفتن ، ما داخل نشينان كه در خطر مردن زير موشكهاي امريكايي بوديم ، نگرفتيم !!! حتما ما شعور نداريم كه بفهميم يكبار مردن بدتر از هر روز مردن
است !
حالا امروز به خودش مي گويد ، مردم داخل كه سه ميليون آمدن در ميدان آزادي ، چه گوهي تونستن بخورند كه من بخواهم آنها را داخل آدم حساب كنم ، حرف بزنن ، دهنشونو سرويس مي كنم ، بعد از سال ٨٨ هم سپاه و هم نيروي انتظامي رو آموزش دادم براي سركوبهاي شهري ، كلي تجهيزات پيشرفته هم خريدم ، همه هم مشكي رنگ و رعب آور ، سياستمداران داخلي هم كه اول بايد ثابت كنند عبد و عبيد بنده هستن تا اجازه ورود به قدرت رو در حد نمايندگي مجلس و رياست دانشگاه و مديركلي فلان اداره فكستني در يالقوزآباد ، تازه اگر بدتر از برجام رو هم امضاء كنم و مملكت رو شخم بزنم ، كسي جرأت ندارد بگويد به من بگويد بالاي چشمت ابروست ، نمونه ي كاملش برجام هسته اي ، خوب با اين وضعيت چرا بايد اجازه بدهد كنسرت برگزار شود ؟ يا زنان بدون ترس و لرز از خانه خارج شوند ؟
جناب معلم عزيزم ، لطفا شرم را فقط براي دولت نخواهيد ، شرم بر تمام كسانيكه فرصت كوبيدن خامنه اي پسابرجام را سوزاندن ، تا اين گرگ درنده دوباره سربلند كند به كوبيدن سر من و ما به طاق زندگي نكبت باري كه برايمان ساخته است
پاينده باشيد

ناشناس گفت...

این روزها همه از روحانی نا امید هستند و تحلیل های دلقک هم اغلب بر مبنای احساس و فهم مردم می رود تا تحلیل سیاسی از بیرون. شاید این اولین پست دلقک باشد که روحانی را متهم می کند که دستش با خامنه ای در یک کاسه است.

Dalghak.Irani گفت...

شهروند عزیز.
راجع به اظهار نظر همیشه ناراضی و عصبانی شما مطلقاً اعتقادی ندارم و مثلاً در آن مقطعی که مورد نظرت است من دوتا مقاله می نوشتم یا بی بی سی سه تا گزارش ضد خامنه ای - تازه معلوم نیست منظورت از کوبیدن خامنه ای در چه هاون و چه نوع تنوری است - کلک خامنه ای کنده شده بود و این روزها گوگوش در آزادی می رقصید نوعی فکاهۀ بی مزه است که مرغ زنده را هم بخنده نمی اندازد چه رسد بمرغ پخته. این را نمی گویم که عملکرد خودم را توجیه کنم این را می گویم که من و بی بی سی و همۀ جراید و رسانه ها و مدیاهای داخل و خارج هم بجان خامنه ای بیفتند جز زیر کون خودشان / خودمان را نمی توانیم بسوزانیم. تا در داخل هیئت حاکمه و بین خودشان نقاری عمده پیش نیاید و باعث زد و خورد شود اتفاق خاصی نمی افتد. من ساده سازی می کنم برای امید و لبخند. تو چرا اینقدر ساده فهمی از دنیای سیاست و قدرت. یا...هو

شهروند گفت...

كوبيدن خامنه اي در هاون انتقاد و تنور بي عرضگي اش در مقابل زورداران جهان ، كوگوش در آزادي ! واقعا كه !
اگر همه آنها كه نام برديد به جان خامنه اي مي افتادند ، حداقل فايده اش توهم ضعف خامنه اي براي من و ما مفيد بود ، ترس از توهم قدرت حكومت جمهوري اسلامي ست كه كسي جرأت نطق كشيدن هم ندارد ، چون فهمي ساده دارم ، ساده خدمت شما عرض مي كنم ، مردم از قدر قدرتي خامنه اي و بي رحمي وي مي ترسند ، شايد توهم ضعف هم جرأت پيشروي به توده مي داد و روشنفكران و هنرمندان داخلي رو -به تعبير شما از پفيوزي - رها مي كرد ، كلك خامنه اي با اين حرف مفتها كنده نمي شود ، ولي شايد با دو تا مقاله و چهار تا برنامه مي شد جلوي پيشروي اش را گرفت ، يه موقعي بهنود در بي بي سي از قدرت مستقر در ايران و قبول آن صحبت مي كرد ، متأسفانه ايراد از بنده است كه اين قدرت موجود در شهري كه دارم نفس دودآلود در آن مي كشم را نمي توانم تحمل كنم ، شما درست مي گوييد ، بايد قبول كنم واقعيت دنياي سياست و قدرت را

ناشناس گفت...

حالا کو دلقک برایتان داریم . کلا شخمتان میزنیم خالیتون میکنیم از نو پرتان میکنیم .منتظر باش که این الف است تا یا مونده . تازه زبانتان را یاد گرفتیم .

ناشناس گفت...

این مطلب بوی تعفن می دهد. اگر مجلس با دولت همسو شود دولت به وعده هایش تحقق می بخشد. اکنون باید به جامعه امید و شور شرکت در انتخابات داد نه آنکه یاس تزریق نمود.

اعتدالگرا

ناشناس گفت...

کرمانج

ناشناس گفت...

ماستی که ترش است از تغارش پیداست

از همان اول که روحانی روی کار آمد با رفتارهای ضعیف و بی هویتش و کابینه امنیتی اش مشخص بود که کارش به کجا خواهد رسید. عده ای می گفتند نه صبر کنید توافق انجام شود تا گشایش شود. و می گفتیم خالا که روحانی در اوج قدرت است و کاری نکند آن وقت که خر خامنه ای از تحریم ها گذشت چه کاری از او ساخته است؟ و باز در همان چاله ای افتادند که صد بار افتاده بودند و درس نگرفته بودند. سیلی نقد را دادند و حلوای نسیه را گرفتند. نتیجه این شد.
معامله سیاسی مثل معامله ماشین و خانه می ماند با فتوکپی سند و چک وعده دار معامله نمی شود کرد. اصل سند منگوله دار و حواله بانکی نقد در دفتر اسناد رسمی با حضور شهود معتبر مبنای یک معامله صحیح خواهد بود.اگر همان موقع که روحانی روی کار آمد یقه اش را گرفته بودند که پس این آزادی موسوی چی شد و بجای همپایی با روند توافق اتمی اول انجام وعده هایش را خواسته بودند هم به نفع روحانی بود و هم روحانی پشتوانه عظیم سیاسی اجتماعی مردم و نیروهای سیاسی و جنبش سبز را همراه داشت و خامنه ای غزل خدا حافظی را خوانده بود.
باز هم خام شدیم و یکبار دیگر از سوراخ خوش خیالی و احساس زدگی گزیده شدیم.همپای دستگاه تبلیغاتی خامنه ای شدیم تا توافق اتمی به امضا برسد. با خوشحالی آواز خر برفت را می خواندیم و برای ظریف غش و ریسه می رفتیم.حالا برگردید که به کامنت های ششماه پیش همین وبلاگ که مخالفان نسبی توافق صحبت از گرو کشیدن توسعه فضای سیاسی در ازای حمایت از توافق را مطرح می کردند و عده ای آنها را با الفاظ نا مناسب می آزردند.
تا ابله در جهان است مفلس در نمی ماند!
تا ساده لوحانی مانند ما وجود دارند امثال خامنه ای ها در نمی مانند!

سفیه

ناشناس گفت...

اعتدال گرا

باز هم یک وعده سرخرمن دیگر؟
حالا انتخابات مجلس؟

غریب آشنا گفت...

شهروند درست میگوید ، بنظر میرسد اوضاع مردم این مملکت بسان سرنشین اتومبیلی است که ترمز بریده و در سراشیبی هر لحظه بر سرعتش افزوده می شود و سرنشین از اتومبیل بیرون نمی پرد به امید اینکه بتواند اتومبیل را با دنده معکوس یا برخورد به موانع کوچک و متعدد متوقف کند و لذا هنوز در داخل آن مانده و هر لحظه بر سرعت اتومبیل افزوده میشود. در حالیکه چنانچه در همان لحظات اولیه از اتومبیل بیرون میپرید ، قضیه با جراحتی نه چندان جدی ختم به خیر میشد.
مشکل ملت ما تردید است و دودلی ، حاضر نیستند در ازای دادن چیزی ، چیز جدیدی بدست آورند ، بلکه میخواهند هردو را با هم داشته باشند ، به قولی هم خدا را میخواهند و هم خرما را.
من خواننده قدیمی سیرک هستم ، شاید از همان اوایل ، خیلی وقت هم هست که کامنت نمی گذارم چون اعتقاد دارم که مشکل مملکت ما بیشتر اجتماعیست تا سیاسی و سیرک از حالت مدرسه جامعه شناسی به محل جدل سیاسی تبدیل شده. عوض شدن آدم های فیلتر شده که چیزی را عوض نمی کند .
مردم باید به این درک برسند که برای داشتن چیزی ، باید بهای آنرا پرداخت کنند، مفت خری در ممالک به جا رسیده جایگاهی ندارد.
تا تردید و دودلی و انشاالله و ماشاالله در فرهنگ اجتماعی ما باشد ، اوضاع همین است ، فقط آدم حاکم بر ما عوض میشود و بس.

شاگرد تنبل ته کلاس گفت...

خامنه ای هرچقدر هیمنه داشته باشد, از جبر طبیعت (مرگ) در امان نیست .حال اینکه نامه خامنه ای به جوانان غربی, کمی از وصیت نامه هم نداشت. من فکر نمیکنم این حرکات هیستریک مذهبی ها (حمله به شادی مردم ) خیلی طول بکشد حتی با سکوت یا تایید روحانی. اینان نهایتا در مقابل خواست و پیگیری ملت, فرسوده میشوند. همانطور که شرایط آزادی های اجتماعی(بطور نصبی) از دو دهه قبل بهتر شده, در دهه آینده نیز, بهتر خواهد شد. تاثیرات دهکده جهانی بر ایران سبب شد تا مردم نگاه تنگ نظرانه حکومت مذهبی بر تمام شؤونات زندگی شخصی و اجتماعی شان را,بر نتابند. وقتی مردم میبینند زندگی در ترکیه یا ژاپن- که اگر از لحاظ منابع انسانی و طبیعی از ایران عقب تر نباشد, جلو تر نیست- چقدر با ستاندارد های جهانی همخوانی دارد, بی شک خود را لایق بیشتر از انی میدانند که حکومت برایشان مهیا کرده و وعده میدهد. به خامنه ای دیگر هیچ امیدی نیست تا بیاید از این همه سرمایه ای که در طی بیست و پنج سال صرف تولید و تقدیس هلال شیعی کرد, بمنظور ارتقا دادن ایران به کشوری که حافظ امنیت منطقه باشد استفاده کند. و بدور از تولید نفرت و دشمن تراشی, با یک نگاه اقتصاد محور, امنیت را توسط سپاه و موشک هایش به کشور های منطقه بفروشد. تا سپاهیان هم در قالب شرکت های خصوصی امنیتی, در این آشفته بازار امنیت در منطقه, دهانشان را چرب کنند. مگر امریکا و روسیه چنین نمی کنند؟! من نمیفهمم, مگر این اسلامشان با پیشوایانشان چه فرقی دارد. آنان که تمام جنگها و صلح هایشان علاوه بر دلائل معنوی بر منافع دنیوی از قبیل ملک و بیت المال و خراج و سکه و اشرفی هم استوار بوده. پس این ها چه میخواهند و از چه می گریزند که نغمه و چکامه بلبلان را نیز بر نمی تابند.امید وارم بزودی فرمانده هان و ایضا بدنه نیروهای امنیتی بفهمند, راهی که خامنه ای در پیش گرفته, هیچ سود مادی و معنوی در بر ندارد و خامنه ای(اگر زنده باشد) و دنباله هایش را در همان بالا ساقط کنند و ملت ایران تا مرگ طبیعی خامنه ای, زجر نکشد از این همه فرصت سوزی.

ناشناس گفت...

از این کامنت آخر شاگرد تنبل شاخ درآوردم. تا جایی که یادمه او همیشه دنبال فرصت بود تا خامنه ای را به به و چه چه کند و اما یک کامنت گذار دیگر هم در سیرک بود به نام پراگماتیست که مدام تلاش می کرد بگوید خامنه ای به آخر خط رسیده و برنامه هایش شکست خورده. این کامنمت متعلق به اولیست یا دومی؟ به نظر من دومی.

شاگرد تنبل ته کلاس گفت...

ناشناس عزیز شک نکن من خودش هستم. از اصول اول و اساسی مدرن بودن, "خاکستری" بودن است. نه " سیاه و سفید" بودن. من هیچ وقت خامنه ای را به به و چه چه نکرده و نمیکنم. یک دور دیگر کامنت های من رو بخوانید, متوجه میشوید ولی نه با نگاه" سیاه و سفید". اگر دشمن من موفق باشد, ابلهانه است که خودم را به کوچه علی چپ بزنم.

مازیار وطن‌پرست گفت...

این سؤال طلایی (به قول فرنگی‌ها میلیون دلاری) شاگرد تنبل را باید با حروف (فونت) نمرهٔ 80 و بولد و به رنگی فسفری نوشت:

«مگر این‌ها اسلامشان با پیشوایانشان چه فرقی دارد؟ آنان که تمام جنگها و صلح‌هایشان علاوه بر دلائل معنوی بر منافع دنیوی از قبیل ملک و بیت المال و خراج و سکه و اشرفی هم استوار بوده. پس این ها چه می‌خواهند و از چه می‌گریزند که نغمه و چکامه بلبلان را نیز بر نمی‌تابند ...؟»

پاسخ درست به این سؤال به معنای تبیین و توضیح ماهیت جمهوری اسلامی/ شیعی است. من اگر جای دلقک بودم پاسخش را به مسابقه می‌گذاشتم.

ناشناس گفت...

تیمسار عزیز
آخوند را مردم ایران هنوز نمی شناسند و روشنفکران بدتر از مردم.
آخوند را آخوندزاده ای مثل من میشناسد به همین دلیل است که کتاب 23 سال علی دشتی آخوند مکلا شده به هزار کتاب ضد آخوند می ارزد.یا نوشته های فتحعلی آخوند زاده که موج روشنگری اول را در ایران راه انداخت.
آخوند ( تفاوتی نمی کند اسمش چه باشد ، خاخام ، کشیش ، مفتی ، کاهن ، راهب ، شریعتی ، جلال آل احمد :))) و ... ) یا دکاندار دین ، یا باید بر دهنش بکوبی یا بر دهنت خواهد کوفت.اگر بر دهنش بکوبی ، عقب خواهد نشست و اگر نکوبی او خواهد کوفت.آخوند محیط پیرامون خود را تهدید می بیند ( دلیلش در یک کامنت نمی گنجد ) لذا لبخند تو را دلیل بر دوستی نمی یابد بلکه آنرا ناشی از ضعف تو می بیند.باید بر گور میرزا آقا خان کرمانی بوسه زد که به درستی گفت : آخوند اگر دوست تو باشد مالت خورد و اگر دشمن تو باشد خونت ریزد.
تیمسار جان ، مجددا" فیلم خامنه ایی در نماز جمعه سال 88 را ببین.شانه ها افتاده است ، گردنش کج شده و مثل پیره زنها گریه میکند چرا ؟ چون مردم بر دهنش کوبیده اند.این حقیقت آخوند است.و متاسفانه تعلل میر حسین ملتی را گرفتار کرد.
مشکل این است : روشن فکر ما به قول نادر نادرپور عوضی فکر است ، 40 سال قبل میشد پادشاه بیمار را به قانون اساسی مشروطه باز گرداند.دلیل آن هم مشخص است وقتی پادشاه از مرحوم صدیقی میخواهد تشکیل حکومت دهد یعنی پادشاه خواهان و آماده اصلاحات است و دهها دلیل دیگر.
آن زمان مردم و روشنفکران چیزی به جز قیا م مسلحانه نمی خواستند و شد هر آنچه شد ( عربده می زدند که شاه بیمار و خواهان اصلاح را بیرون کرده اند.
الان دیگر شاه نیست و آخوند آمده و آخوند را اگر بر دهنش نکوبی بر دهنت خواهد کوبید حالا روشنفکر و مردم شده اند گاندی و خواهان تظاهرات سکوت در پیاده رو ! ( فکر کنم روح گاندی بزرگ هم با چنین مبارزه مدنی در گور دارد می لرزد ).
این به این معنی نیست که خشونت لازمه کار است هر چند گاهی گریزی هم از آن نیست ولی در جنبش مدنی باید اعتصابات هماهنگ و دامنه دار در دستور کار قرار بگیرد که در سال 88 متاسفانه میر حسین تعلل کرد.در واقع درسی که از تحریمهای هسته ایی باید بیاموزیم این است که باید شریان حیاتی آخوند را قطع کرد.با چه ؟ با اعتصاب در ادارات دولتی ، صنعت نفت ، حمل و نقل و تحریمهایی که در شبکه های مجازی قابل سازماندهی است ريال آن وقت است که مردم نتایج شگفت آوری را مشاهده خواهند کرد.
البته حسن روحانی امنیت چی و خاتمی و ... ، اشخاصی اند که دل بستن به آنها عین نادانی است.و مردم سالها قبل باید از آنها عبور میکردند.

ناشناس گفت...

برادر من جنبش سبز شکست خورد چون توده پشتش نبود تمام زور ما همان سه میلیون ۲۵خرداد بود .تنها راه برای رسیدن به دموکراسی دزدی بیشتر است باید انقدر دزدی شود که اش با جایش برود وقتی تمام دارایی های دولتی شخصی شد و برشهای کیک تقسیم شد انوقت گروههای صاحب ثروت خواهان قدرت بیشتر میشود و دموکراسی اتفاق می افتد .در همه جای دنیا همین بوده از همان بریتانیای دلقک تا شوروی هرچه اقتصاد دولتی تر دیکتاتوری تر .بابا چرا نمیبینید دولت ندیده ایم درس بدهد گور بفروشد روغن و مایع ظرفشویی بسازد کار بدهد بلیط سینما بفروشد فوتبالیست وارد و صادر کند .تلویزیون داشته باشد همه و همه چیز از بدو خلقت ات تا گور با همین دولت است والا اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی هم گه میخورد اینجوری باشد تازه یک تعداد چپی میگویند باید اقتصاد بیشتر بسته بشود وقتی همه کارت با دولت است مگر میتوانی دولت را بکشی .بگذارید دزدی بشود بگذارید با زنجانیهایشان بخورند هروقت هزار تا زنجانی چاق و چله داشتیم انوقت امیدی به بهبود اوضاع است .

ناشناس گفت...

دلقک نفس عمیق بکش بو کن بو کن بوی انقلاب می آید چون بوی نان از تنور برجام در نیامد . بو کن بوی بیدمشک در زمستان .بوی آدم از قعر دوران .نه عمیقتر بو کن بوی انقلاب نیست بوی شورش کور است .لشکر نامرئی ناگهان پدیدار میشود ظرف یک هفته زمین و زمان را به هم میدوزد .گاز نشتی میدهد با یک روشن کردن کلید برق با یک جرقه ساده خانه میرود رو هوا .دیگر حتی به انقلاب فکر نکنید به بعد از واقعه فکر کنید به دوسال بعد از آن چون طوفان دارد می آید شوکه نشوید .طوفان را جدا از خوب یا بد بودن به عنوان واقعیت در زمان وقوع بپذیرید همچنان که روشنفکران رومانی سقوط چایوشسکو را بعد از دیدار از تهران پذیرفتند .بروید زبان توده را یاد بگیرید زبان پایین ترین بخش توده را تا بتوانید فردا به راهشان بیاورید وگرنه ول معطل میشویم .اشتباه نکنید انقلاب روی میدهد حتی اگر ما خوشمان بیاید یا نیاید دیگر این سطرهای آخر است نظم سنت نه خود سنت به آخر خط رسیده همه کوماندوشده اند برای نجات زندگیشان به صورت انفرادی .این کومانده ها دارند خسته میشوند از قوانین بازی انفرادی تعجب میکنم لبهای دوخته شده در فلان مرز اروپایی را ندیدید روشنفکران. پناهندگان ایرانی مرد و زن زن زن چرا لب دوختند چرا مگر عراق هست مگر سوریه هست مگر در ایران جنگ هست .آیا در ایران یک جنگ بی صداست چرا لبهای دوخته شده پناهندگان را ندیدی روشنفکر .دلقک بوی شورش می آید به خدا باید در متن باشی نظم سنت دارد فرو میریزد و ما در آخر سطر هستیم و دارد کتاب ورق میخورد .خواننده حوصله ندارد حداقل چهل سالست دارد همین یک صفحه را دودقیقه در روز میخواند دارند میروند صفحه بعدی روشنفکر دستم به دامنت کاری بکن بخدا دارد شورش میشود کاری بکن بعد از شورش .ولش کن این روحانی و آن علم الهدی را خدا چه میداند فردا او کجای دنیا دارد برای زنده ماندن و یک شب تختخواب چه کار نمیکند مثل آن شاه و ولیعهد تو به فکر به راه اوردن محسن رضایی های فردا باش.

ناشناس گفت...

+برادر من جنبش سبز شکست خورد چون توده پشتش نبود تمام زور ما همان سه میلیون ۲۵خرداد بود+

اگه اینجوره تمام مردمی هم که پشت خامنه ای بودن همون صد هزار نفرن که توی سخنرانیش شرکت کردن. ما اون موقع تجربه نداشتیم اما الان تجربه پیدا کردیم. کمپینهای متعدد مثل آزادیهای یواشکی و عکس کارت ملی و زنانه کردن مجلس و صدتا کمپین بزرگتری که در راه است نظام را تا مرز نابودی پیش می برد.

ناشناس گفت...

من با ناشناس ۱۱ آذر ۱۳۹۴ ه‍.ش.، ساعت ۲:۲۹ کاملا" موافقم و متاسفانه وقوع انقلاب دارد به لحظه محتوم نزدیک میشود ، انقلاب گرسنگان ، انقلاب بیکاران. انقلاب کور.
انقلاب در ایران زودتر از آنچه فکر میشود اتفاق خواهد افتاد و پشت آن جنگ داخلی خواهد بود.
مگر خدای ایران او را نگه دارد.

ناشناس گفت...

تو ایران اکثرا کار ندارند اونهایی هم که کار دارند خرج ایاب و ذهاب در میارند و پیتزای دو نفره نهایت ماهی یکبار .تا الان هم برجام و انتخابات نگهشون داشته . مردم خسته شدند چقدر زور گیری کنند برند بالای دار چقدر برند تو دریا غرق بشوند . الان دارند تک تک میجنگند یا شکست میخورند میندازن خودشون را زیر قطر مترو . یکجا این سربازهای تکنفره خسته میشند در اثر یک حادثه سربازها لشکر میشنند لشکر گرسنگان . خونه خالی هم زیاده انقلاب میکنند و خونه خالیها را تصرف میکنند و جفتشون را میبرند توی خونه های خالی تشکیل خانواده میدهند .لشکر گرسنکان و انقلاب کور متاسفانه .فکر میکنید اینهمه داعشی تو عراق پدر و مادر نداشتند سنت نداشتند .جنبش سبز را فراموش کنید طبقه متوسط بودند دیگر طبقه متوسط داره فرو میریزه. ازدواج سفید و زنان کارتن خواب و متطقه ۱۲واقعیت روز کشور هست متاسفانه انقلاب وحشتناکی در راهه و روشنفکران غافلگیر میشوند .در بهترین حالت اگر به قول دوستمون جنگ داخلی نشه یک گروه فاشیست تشکیل حکومت میدند متاسفانه کسی دود آتشی را که داره میاد را نمیبینه مملکت به مویی بنده .به قول رنانی یا انقلاب در بالا الزامی هست و گرنه پایه های ساختمان داره شل میشه.

ناشناس گفت...

طبق مشاهدات من طبقه متوسط بسيار بسيار لاغر شده است. مهاجرت وحشتناك سالهاي اخير را هم در نظر بگيريد. بخش بزرگي از نخبگان كشور مهاجرت كرده اند و واقعا كسي در ايران نمانده است.

ناشناس گفت...

من با نظر چند كامنت دهنده قبلي موافق هستم كه پشت تحجر يك منفعت اقتصادي بزرگ خوابيده است. ببينيد ديگر از تحجر و ارتجاع زمان انقلاب خبري نيست. باز در حرف هاي بهشتي، مطهري پدر و خصوصا طالقاني چند تا حرف قابل تحمل و تامل مي شد پيدا كرد. چيزي كه امروز مي بينيم، كنار رفتن تحجر حوزه علميه است و فقط يك رويه از آن باقي مانده است. فوقش چند غرولند مي زنند كه نگران فرهنگ هستيم. طيفي كه هم اكنون بوسيله ايدئولوژي طبقه متوسط را به صورت سيستماتيك له مي كند بيشتر غير آخوند هستند و تئوريسين هاي آنها امثال حسن عباسي، رحيم پور ازغدي و رائفي پور هستند به همراه مداح هايي مثل ارضي و هفت تيركش پرادو سوار مداح كريمي. به نظر من آن تحجر قم و پياده سواران ايدئولوگ دهه هفتادي اش مثل الله كرم بيشتر دنباله رو اين فاشيست هاي جديدالظهور هستند تا پدرخوانده آنها. پشت اين جريان جديد ثروت ها و رانت هاي واردات با ارقام عجيب و غريب هستند تا اينكه عده اي حزب اللهي ساده و مؤمن باشند. شرايط به نظر من عوض شده است و حريف تغيير كرده است.

ناشناس گفت...

این بازیها و معرکه گیریهایی برای ایجاد محدودیت و هم برای کشاندن مردم به پای صندوقها در دو انتخابات آینده است. این بازیها از اواخر دوران رفسنجانی تا بحال ادامه داشته است.

روششان این است: ملت باید در یک محدوده باریک از امید باقی بماند. امیدواری خیلی زیاد و ناامیدی خیلی زیاد هر دو باعث به فکر افتادن ملت برای دستیابی به چاره‌ای برای نجات خود میشود. این شل کن، سفت کنها، یکی بخاطر این است. والا درب ارکستر را ببند، خیال همه را راحت کن! یا زنانش را اخراج کن. این بازیهای مسخره همچنین برای این است که نظام هم خدا را میخواهد و هم خرما را. یعنی ملت اجازه دارد کارهایی را بکند ولی نباید پایش را از گلیمش درازتر کند. حکومت هر دفعه یک تکه نان جلو ملت میاندازد. ملت هم شاد و شنگول مثلا میروند به کنسرت که چه عجب نعمتی حاصل شد، و نظام هم زیاد بد نیست! فردا باز در کنسرت بسته میشود! پس فردا دوباره باز میشود!

این روش کلی نظام است. در اکثر موارد این کار را میکند. مثلا زندانی سیاسی را آزاد میکند، مدتی بعد دوباره وی را میگیرد یا تهدید میکند. یعنی نه وی را میشکد و نه آزادش میکند. زهر کشش میکند. یعنی همان آب باریکه امید که باعث بقای رژیم است. در خیلی جاها همین است. در مورد توافق هسته‌ای همین است و در انتخابات هم همین و ...

مهرداد

ناشناس گفت...

روحانی فقط توسط خامنه‌ای آورده شد برای حل و فصل موضوع هسته‌ای. خامنه‌ای دیگر به وی نیاز ندارد، مگر برای خر کردن و حفظ آب باریکه امید در مردم. همان که در پیام پیشین نوشتم. حتا بعید نیست که روحانی برای ۴ سال بعدی هم انتخاب شود، ولی افسار به گردن. این در حالی است که خود روحانی هم کار زیادی نمیخواهد و نمیتواند انجام دهد. چیزی مثل انتخاب شدن خاتمی در دور دوم که آخرش هم با اقرار به تدارکات چی بودن، رفت!

مهرداد

ناشناس گفت...

شاید اگر قالیباف شما میآمد بهتر بود. دیشب آقای واحدی در بی بی سی نکته جالبی گفتند: وجود تابش به عنوان رهبر اقلیت اصلاح طلب در مجلس هیچ سودی برای مردم نداشته است. کاری که مطهری کرده در مقابل مفید تر بوده است.

این را از این جهت میگفتند که عده‌ای به خیال خوش آمدن چهار تا اصلاح طلب اضافی به مجلس نشسته‌اند! خوش خیالان فکر میکنند خامنه‌ای میگذارد مجلس خبرگان، که باید رهبر بعدی را تعیین کند، دست اصلاحیون بیفتد یا اگر پسر خمینی انتخاب شد، اصلا میتواند قدمی از قدم بردارد.

اگر قرار است ملت بنشیند تا حکومتیان امروز و سابق که در حال بخور بخورند (شامل اصلاح طلبان رده میانی و پایینی که خوب در حال استفاده بردن هستند) کاری برای ملت بکنند، خوب این را بسپارید به دست کسانی مثل مطهری و قالیباف که جرات یا توانایی کار را در این شرایط دارند. اگر قرار نیست ملت خودش اقدام کند، این راه بهتر است.

مهرداد

ناشناس گفت...

این که یه عده ای میان و جریان بحث رو در سیرک عوض میکنند و تیمسار هم چیزی نمی گه ، عجیبه.

ناشناس گفت...

هر وقت که یک نفر پیدا شد که جرات کنه در جلسات سخنرانی خامنه ای، داد بزنه و به خامنه ای فحش بده، آنوقت میشود امیدوار بود که انقلاب در راه است.
تازه اسم طرف در ویکیپدیا هم ثبت میشه.

بابک

ناشناس گفت...

هر وقت که یک نفر پیدا شد که جرات کنه در جلسات سخنرانی خامنه ای، داد بزنه و به خامنه ای فحش بده، آنوقت میشود امیدوار بود که انقلاب در راه است.

والله یک رفیقی ما داریم که این کارو کرد وقتی که آقا بلند شده بود بره داد زده بود که ما حرف داریم أقا اون هم برگشت و نشست این هم گفت که چرا معوقه های ما شرکت های ساختمانی را دولت نمی دهد آقا هم گفت که می گوییم بدهند بعدش هم هم معوقه ها را دادند هم این رفیق ما بخاطر دادی که زده بود بقیه همکارها بهش رای دادند و کردنش رییس صنف مربوطه !!

ناشناس گفت...

مانور مترو برای داعش هست یا برای انتخابات اسفند یا هر دو به بهانه هر دو؟

ناشناس گفت...

عزیزان بی خیال و خوش خیال این گزارش صوتی چند دقیقه ای را گوش کنید این سازی که فردا صدایش گوشتان را کر میکنه
http://www.radiofarda.com/content/f3-iranian-refugee-europe-opens-borders/27400827.html

ناشناس گفت...

اتفاق خاصی نمی افته .مردم ایران هم به تناسب حکومت منفعت گرا و فاسد شده اند. تنها اتفاق قابل پیش بینی رونمایی از قراردهای نفتی شبه استعماری توسط زنگنه بود کمپانیهای بزرگ نفتی می آیند تولید نفت ایران به چهار میلیون بشکه در عرض شش هفت سال میرسد .پولش هم میرود سهم حوزه و کتب با جلد نفیس تر و کاغذ گلاسه خرافات علامه مجلسی.نه فکر کنید که توده کاری میکند نه قرار است اینجا تولید غیر نفتی بالا برود .به قول دوستمان ایت الله ها هم پیر شدند و فاقد پایگاه اجتماعی حداکثری. تریبون دست ازغدیها و مداحان افتاده . داشتم. راه توده را میخواندم نه از انجهت که عاشق کمونیسم هستم به خاطر نوستالژی کودکی .داستانها همه حول پناهنده شدن و باند بازی در غربت برای اویزان شدن به هیچ به معنای واقعی کلمه بود بیچاره مردم ایران وایران و روحانیون شیعه و صنعت گران ایران و احزاب دست چپ اسلامی و غیر خدا و سربازان و کشته شدگان جنگ هشت ساله که برای هیچ اسلام کمونیستی شیعی درست کردند و ما و خودشان را خاک بر سر کردند . کاش شوروی سال 55فرو میپاشید .ما وارد یک مدار بسته شده ایم که فرار از آن غیر ممکن است با این رجال اصلاحاتی و اصولگرا . تنها کورسوی امید بخش شاید سپاه باشد که مرحمت کرده نزول اجلال کند و مسیولیت را با اختیاری که در دست دارد بپذیرد . به هر حال اینها در دانشگاه های مثل امام حسین یک مدرکی میگیرند و یک جزوات ده بیست صفحه ای میخوانند از علم پنجاه سال پیش .شاید همان چند ورقه پخش و پلای جزوه یک توسعه ای به همراه بیاورد .
دعا میکنم همین قالیباف دور بعد کاندید شود و توده یکبار او را محک بزند .حداقل قالیباف حال دارد برود سر پروژه و طرح پل را میدهد به دخترک دانشجو . همین سپاه فاسد با پروژه های اش دانشجویان ما را صاحب تخصص کرد و کشور هم به همین متخصص و طبقه متوسط بند است .
واقعیتش باید بسیار واقع گرا بود و غذا را از میان گه کشید بیرون تا گرسنه نماند . نه غرب دیگر قصد تغییر دارد نه توده بدرد بخوری مانده برای تغییر و توسعه . باید با همین اچار پیچ گوشتی زنگ زده موتور را روبراه کرد .وقتی جامعه کلینتون و کندی نمیزاید بروید پوتین و استالین پیدا کنید کاری که روشنفکران استخواندار ایران بعد مشروطه کردند رضا خان را پیدا کردند فروغی و عارف قزوینی پشتش ایستادند و با فسادش ساختند و هزینه اش را هم دادند تا مملکت قدری سر و سامان یافت.باید دیگر دلخوشیهای الکی که بر مبنای تصادفات هست را گذاشت کنار و سرمایه و انرژی را روی عوامل موجود گذاشت . شرمنده ام دلقک از همه اراجیفی که گفتم در هنگام انتخابات هنوز اون تیکه نوشته ات جلوی چشمم رژه میرود .قالیباف تازه یک لشکر هم دارد برای ساخت و ساز اوف بر من که بیهوده بر شما تاختم که جوان بودم و خام .

ناشناس گفت...

قالیباف بیاید که چکار کند؟ پل و خیابان و روگذر بسازد؟! پس تکلیف تئوری دلقک که مبارزه با ایدئولوژی و تحجر است چه می شود. مگر نمی گویید که در این مملکت باید ابتدا تحجر را عقب راند تا سپس بقیه مشکلات حل شوند. قالیباف که متخصص پل و روگذر است قرار است با ایدئولوژی مبارزه کند؟ اگر او در ساخت و ساز سابقه دارد پس سابقه اش در مبارزه با تحجر و آیت الله ها کجا هست؟
این دوستی هم که در کامنت بالایی آیه یاس و تسلیم می خواند مثالش رو اگر بخوایم واضح تر بگوییم این میشه: وقتی یه نفر بهت تجاوز میکنه و تو کاری از دست ساخته نیست بهتره تسلیم شی و حتی بهش کمک هم بکنی و حتی اگر شد عاشقش هم بشی!.

عصبانی گفت...

ناشناس 12 آذر ساعت 18:02

من هم با شما هم عقیده. قالیباف متخصص پل و روگذر و زیر گذر.
اما شما هم لطف کن بگو حالا که قالیباف نه. پس چه کسی آره ؟
البته حتما قبول داری در واقعیت فردی مثل رضا پهلوی یا گوگوش یا حتی خاتمی در بین کاندیداها نبود.
پس اگر میگویی قالیباف نه حتما گزینه شما باید یا رضایی یا ولایتی یا جلیلی یا روحانی میبود. حالا از بین اینها کدام میتوانست گزینه کمتر بدی برای آن مقصود دلقک باشد ؟

مازیار وطن‌پرست گفت...

دلقک عزیز این پنجشنبه ما رو تو خماری گذاشتی! بخصوص که خودت -بهتر از هر کس دیگه- می‌دونی وقتی یک پُست نومید کننده می‌ذاری، ما چطور پرپر می‌زنیم و آمپر افسردگی‌مون می‌چسبه به آخر. همینطوری هم دچار افسردگی مُزمن هستیم اما پس از یک چنین پُستی تبدیل به حاد می‌شه.

قضیه انتخابات خیلی جدیه. به نظر من نوع واکنش نسبت به انتخابات از دوگانهٔ "شرکت کردن - تحریم" مهمتره. ولی‌فقیه عمدا دست به انسداد سیاسی زده. کاری که -برخلاف گمان توطئه پندارها که "هرچه اتفاق می‌اُفته برنامه‌ریزی شده‌است"- مُهلک‌ترین خطای ولی‌فقیه و بزرگترین ضربهٔ او به موجودیت نظامه. چطور اپوزیسیونی که -به قول دلقک- تودهٔ پایِ کار نداره، فتوای "تحریم انتخابات" صادر می‌کنه؟ با اینکار -و با بدور بودن از کمترین تیزهوشی سیاسی- تنها و تنها دست خالی خودش رو نشون می‌ده. حتی اصلاح طلبان و طرفداران رفسنجانی هنوز اینقدر اعتماد به نفس ندارند که دست به تحریم فعالانه بزنند. وگرنه توی خونه نشستن که اسمش تحریم نیست. از اون بدتر همینه که هر بار تحریم کنند و مردم هم انگار نه انگار، بی‌توجه به فرمایشاتشون برند رای بدن.
وقتی که سیاست ورزی مردم به انتخابات تقلیل یافته، مخالفین یا باید برنامه‌ای ارائه کنند یا اصلا حرف نزنند و خودشون را بی‌اعتبارتر نکنند. حداکثر به طرفدارهاشون بگن: "اگه گمان می‌کنید در زندگی روزمره‌تون تاثیری داره رای بدین"

پوچ‌ترین و فاجعه‌آمیزترین شکل کنش سیاسی (اونهم با ژست و ادعای دموکراتیک بودن) اینه که به مردم بگی: "خاک بر سر نفهمتون که قدر من و حرف‌های من رو نمی‌دونین و هرچی دلتون می‌خواد می‌کنین!" دقیقا کاری که بسیاری از حضرات انجام می‌دن.

راستی دلقک جان، از "هانا آرنت" چیزی خوندی؟ اگه پاسخ منفیه توصیه می‌کنم حتما، حتما، حتما کتاب "وضع بشر" رو بخون. چاپ و ترجمه: نشر ققنوس، مسعود علیا. اگه قبلا خوندی فصل آخرش رو دوباره مرور کن. خیلی دلم می‌خواد نظرت رو راجع بهش بدونم. بخصوص در اینکه چقدر می‌شه ازش در فهم یا تحلیل شرایط سیاسی عینی، بهره برد.

ناشناس گفت...

من در ابتدا یه سوال کردم که آیا قالیباف سابقه ای در مبارزه با ایدئولوژی یا به قول دلقک فراهم کردن امکان استفاده یا گسترش مظاهر زندگی خواهی مانند آزادی زنان، موسیقی و کنسرت و فیلم و سینما داشته یا نه؟ مدیران سازمان فرهنگی هنری شهرداری در سالهای اخیر افراد تندرویی همچون حجت الاسلام شهاب مرادی و محمود صلاحی بوده اند. شهاب مرادی درباره اسکار گرفتن فیلم جدایی نادر از سیمین گفته بود: "هر جایزه‌ای که آمریکایی‌ها به ما بدهند خوشحالم نمی‌کند؛ چون آنها دشمن ما هستند. به‌نظر شما آن دختری که بدون حجاب به مراسم اسکار می‌رود، نماینده انقلاب اسلامی و نظام است؟ من کلا با این جوایز مشکل دارم." چند درصد احتمال می دهید وزیر ارشاد قالیباف کسی باشد که مجوز فیلم های مدرنی همچون جدایی نادر از سیمین را صادر کند یا از کارگردانان و هنرمندان مستقل حداقل در حرف حمایت کند؟

مگر نه اینکه تفکر و ایده این وبلاگ اشاعه زندگی خواهی و لیبرالیستم و انسان گرایی هست؟ پس چرا باید سراغ فردی کاملا اجرایی و اقتصادی رفت؟ بالاخره اولویت اول عقب راندن تحجر است یا درست کردن اقتصاد مملکت؟ چند درصد احتمال می دهید که در صورت رئیس جمهور شدن قالیباف بساط گشت های ارشاد جمع شود؟

حالا بگوییم اشکالی ندارد که قالیباف سابقه ای در این زمینه ندارد، آیا حداقل در برنامه های آینده اش همچین کارهایی رو گنجانده؟ برای پاسخ به این سوال می تونید به برنامه های اعلامی اش در دوره های قبلی انتخابات رجوع کنید.

روحانی سابقه ای امنیتی داشت (و نه اطلاعاتی) ولی حداقل به طور واضح و صریح در برنامه هایش توجه زیادی به جوانان و زنان و آزادی های فردی و اجتماعی داشت. اگر چه در نهایت اکثریت برنامه های اعلامی اش رو نتوانست یا نخواست انجام دهد.

در انتخابات (انتصابات؟) آینده هم مشخص نیست چه کسانی شرکت و تایید صلاحیت خواهند شد افراد زیادی می توانند شرکت کنند از آدم های کاملا سکولار و لیبرالی مانند معین گرفته تا سید حسن خمینی، عارف، فرجی دانا، هاشمی، خاتمی و خود روحانی. اینها حداقل در برنامه شان توجه به موضوعات مذکور رو دارند. حتی خاتمی هم از لحاظ قانونی ظاهرا مشکلی ندارد. به هر حال آینده رو نمی توان پیش بینی کرد.

ناشناس گفت...

شرافتا" خودتون رو مدیون رضاخان نکنید. فساد رضاخان؟؟؟قبل از رضاخان ایران چی داشت؟؟؟ دست خالی مملکت رو ساخت.بزرگترین دانشگاه خاورمیانه رو ساخت بعد ما بهش میکیم بیسواد ...ما داریم تقاص بی تفاوتی یک ملت درسال57 رو پس میدیم.کثافت کاری زنجانی ها کجا رضاخانی ها کجا. داداش کوچیکه

ناشناس گفت...

من تعجب میکنم عزیزان بعد از ۱۴قرن خداوند بر ما منت گذاشته و نعمت ولی فقیه بر ما ارزانی داشته چرا ناشکری مگر نمیبینید روسای جمهور چنان با خضوع در پیشگاه ایشان هستند .
از نویسنده وبلاگ بیشتر در تعجبم که اجر مجاهدت خود را در دوران دفاع مقدس این چنین حراج میکند .اجر جهاد با کفار بعثی حیف است در پای اجانب ریخته شود . شما عزیزان چرا دنباله رو مستکبران عالم میشوید گروهی قلیل گمراه شده اند و خداوند فرصت داده در دامن میهن اسلامی به آغوش اسلام ناب محمدی برگردند و امام مهربان ما نیز مخالف جزا و شداید برای امت مسلمان میباشند تا این گروه قلیل انشالله زودتر اصلاح شوند و در آن دنیا شامل شفاعت گردند لذا پیروی نکنید از شرک و بسوی خداوند باریتعالی در حرکت باشید . و اگر امت اسلامی ید واحده باشند امریکا و صهیونیزم جهانی و انگلیس کاری در برابر این سد آهنین از پیش نخواهند برد .پس تقوای الهی در پیش گیرید و از غیبت پشت مسلمان دیگر که همان ولی امر همه ماست پرهیز کنید که این برای ما حسنه ای ارزشمند و شحره طیبه خواهد بود .
التماس دعا .

ناشناس گفت...

و بسوی خداوند باریتعالی در حرکت باشید . حاج ارضی بود ها! داشت نصیحت می کرد. مردم را براه راست می خواند که اهای ملت: با هم مهربان باشید.در خط باریتعالی حرکت کنید و این همه دزدی نکنید!گویا ملت فقیر و دست خالی این همه دزدی و کثافت کاری می کنند.تو اگه راست می گی برو بالایی ها را در خط باریتعالی کن.بنظرم با این روحیه و اوصافی که صحبت می کنی وضع جیب مبارکت باید خیلی روبراه باشد.چشم می رویم به سمت باریتعالی.

ناشناس گفت...

حاجی تاجیک . قدرت برتر خاورمیانه همین الان ایرانه و بس . مگر ندیدی رییس جمهور مجارستان نقشه ایران بزرگ را اورد . مگه نمیبینی پوتین اسلام ایرانی را با اهدا فران پاس داشت .زوار کربلا را نمیبینی میلیون در میلیون به سمت عراق در حرکتند .مگر ۵+۱ دو سال با ایران مذاکره نکرد .مگر سرمایه داران را نمیبینی هر روز گروه گروه می ایند تا در کشور خوش اتیه سرمایه گذاری کنند .از دریای مدیترانه تا دریای سرخ سپاه ایران حضور دارد .
والا به خدا آدم یاد نادر شاه می افتد چقدر ناشکری .آقا یک حاکم مقتدر است ناشکری نکنیم شاه سلطان حسین و ناصر الدین شاه دوباره سرمان خراب شود .
درود خدا بر سرداران و سربازانی که جانشان را بدست گرفتند و با داعشیان در نبردند . سلام خدا بر عبد صالحش مقام معظم رهبری که ایران را دوباره زنده کرد .
عزیزان بیاییم علمی صحبت کنیم و با توجه به واقعیات نقد کنیم این که نمیشود کشورهای غربی صبح تاشب در گوش ما وز وز کنند و ما هم مثل آدم کوکی مطابق نظر آنها فکر کنیم .نا سلامتی گروهی از ما فلسفه شرق و غرب خوانده تاریخ بلد است اسم روشنفکر یدک میکشد بخدا آیندگان فردا بعضی از نوشته های ما را بخوانند مایه شرمساریست که مثلا کشور میخواسته بمب اتم داشته باشد گروهی ایرانی دوست داشتند آمریکا با جنگ و تحریم حکومتش را از پای در بیاورد .یا مثلا گروهی اوباش جاهلی میخواستند در خاورمیانه برده داری راه بیاندازند ایران مانع شده و ما طرف جاهلی را گرفتیم . فکر کنید مثلا در کتب تاریخی بخوانیم اشرف افغان به ایران حمله کرد هو را . یا مثلا چنگیز خان دارد میاید سرمان را ببرد آخجون .
بعضی اوقات فکر میکنم گروهی از ما چیز خور شده ایم .

ناشناس گفت...

ناشناس ساعت ۳:۰۰ حرف هایتان یکم مفرح و مقداری غم انگیز و خیلی زیاد تکراری بود و 37 سال است همین مزخرفات را تکرار می کنند، اما در مورد روسای جمهور خاشع این ها پیش از سفر به هر کشور دیکتاتوری در خاورمیانه با روان شناسان مشورت می کنند تا رگ خواب حاکمین این کشور ها در دستشان بیاید رفتار شناسان پوتین را گفتند قران ببر و خیلی نخند و جدی باش! به بوش گفتند شمشیر دستت بگیر و برقص برای سعودی! از این احترام ها برای صدام و قذافی و شاه کبیر هم داشتند و اینا بیشتر جنبه بوست کردن ایگوی رهبران ملل عقب مانده هست که پوزخند تمسخر غربی ها را نبینند و قرار داد های شیرین نفتی را ببندند!

ناشناس گفت...

در مورد زوار کربلا نقش ظهور داعش بسیار چشمگیره بر خلاف دلقک عزیز که می گفت داعش باعث ظهور سکولاریسم می شود به نظر من برعکس ایدئولوژی به کمک ایدئولوژی می آید با ایجاد رقابت و دشمنی، و من نگرانم به احتمال زیاد نه مفتی های عربستان بی خیال شوند و نه ایت الله های ایران و هزینه را هم جوانان و مردم خاورمیانه بدهند.

خطاب به قدرت برتر هم همین می گویم که بنده الان دارم توی خیابان های ایران راه می روم نه تنها احساس نمی کنم که قدرت برتر هستیم بلکه می توانم بگویم بقیه هم اکثرا نه چنین چیزی را می فهمند و نه چنین احساسی دارند. و شما می توانید بگویید ما چیز خور شده ایم که مثل شما ارتباطمان را با واقعیت از دست ندادیم! ولی معمولا اگر یک نفر جن ببینه و بقیه نبینند میگن اون یکنفر باید بره دکتر و چیز خور شده نه ان 70 میلیون. البته تعریف ما از قدرت هم متفاوت باید باشد، بنده قدرت یک کشور را در غالب احترام بین مردم در جامعه و بعد احترام کشور در جامعه ی بین المللی می بینم ولی ایت الله جنتی قدرت را در به جان هم انداختن مردم در جامعه و فحش دادن به کشور های دیگر می بیند، من میگم آبروی ما رفت او می گوید چقدر عزتمند شدیم.

مازیار وطن‌پرست گفت...

از فیس‌بوک آقای دکتر میثم بادامچیان تحلیلگر سیاسی:

«پس از توافق هسته ای روحانی گفت که می خواهیم روابطمان با تمام کشورها عادی شود، و منظورش مشخصا پایان مخاصمه با آمریکا بود. مدت کمی پس از توافق در خبرها آمد که قاسم سلیمانی برای دیدار با پوتین رفته مسکو، خبری که آنزمان خیلی هایمان جدی نگرفتیم. بعدش در خبرها دیدیم که در تحولات اخیر سوریه ایران (بخوانید سپاه) و روسیه هماهنگی شان را برای مبارزه زمینی و هوایی با نیروهای مخالف اسد بالا برده اند. در سفر اخیر پوتین به ایران هم او خلاف عرف دیپلماتیک مستفیم رفت دفتر رهبری و دیدار دو ساعته با ایشان کرد. همه اینها یعنی نقشه مفصلی کشیده شده برای خنثی کردن تاثیر توافق هسته ای برای عادی کردن رابطه ایران و آمریکا، و قرار است دست اوباما و روحانی برای رفع خصومت در حنا گذاشته شود. روحانی اگر تدبیری نیندیشد اصولگرایان دستاوردهای توافق هسته ای او را برباد خواهند داد. یعنی از توافق تنها آن بخشی را که به نفع خودشان است برخواهند گرفت و بقیه را، مشخصا تاثیرش در گشایش فضای دموکارتیک در ایران را، نقش بر آب خواهند کرد.»
»

الف گفت...

ظاهرا حضرت روحانی به عقب نشینی در داخل راضی نیست و کار به جایی رسیده که اردوغان از آنکار زنگ می زند که «مردک، جلوی مطبوعات آزادتان را بگیر وگرنه می آیم ...»! و روحانی هم هراسان جواب داده که «چشم رجب جان!»
اما از شوخی گذشته، رواحنی آنقدر اعتماد به نفسش را از دست داده که نه تنها در داخل حکومت بلکه در برابر افرادی بی ربط هم نمی تواند اندک اقتداری از خود نشان دهد. دوست مذبذمان فقط دو دستی چسبیده به صندلی اش، نکند آقا بگوید بلند شو گم شود بیرون! همین. واقعا که!

ناشناس گفت...

اینجور که من بینیم ایران حاضره با اسراییل متحد بشه علیه تکفیری و سلفی و اردوغان و ملک سلمان

راستی عربستان هم گفته شش ساعته می تونه آسمان ایران رو به کنترل خودش دربیاره که به نظرم شوربختانه راست می گه.

شاگرد تنبل ته کلاس گفت...

اگر در ایران انقلاب نشده بود, اکنون کشور ما جزو پنج کشور قدرتمند اول جهان بود. خامنه ای هرچه نفت فروخت, خرج امت اسلامی کرد.نمیتوان موفقیت ها یش را هم نادیده گرفت. حالا هم گویا نمیخواهد حرف دلسوزان را گوش کند و این همه پتانسیل را که بعضی دوستان اشاره کردند را خرج ملت کند. من فکر میکنم عمرش کفاف ندهد تا نظرش را نهادینه کند. خامنه ای عقبه ضعیفی در داخل دارد.کار درست این است که بیشتر بر پسا خامنه ای تمرکز شود چه نظری چه عملی.
در ضمن دوست عزیز عربستان را جدی نگیر. ز... زیادی میزنند!

شاگرد تنبل ته کلاس گفت...

فراموش نکنیم ایران کشور بسیار غنی است. خامنه ای موفق شد چون حاکم" ایران" است. اگر حاکم افغانستان بود یا پاکستان یا اتریش و ایتالیا, حوزه قدرتش به مرزهای خودش هم نمیرسید. روشن است که اگر فرمان ایران را دست یوگی و دوستان هم بدهید بقولی شاخ منطقه میشوند!(این را گفتم برای طرفداران خامنه ای)

ناشناس گفت...

ببین شاگرد جان این کامنت رمشتاین بالاترینه. من که سر در نمی ارم:

قَبل از نَظر دادن دشمن را بِشناسیم:

۱ـ نیروی هوایی پادشاهی عربستان سعودی پَس از نیروی هوایی ارتشِ اسرائیل (با یک‌هزار جنگنده) و نیروی هوایی ارتشِ مصر (با ششصد جنگنده)، سومین قدرتِ هوایی نظامی در منطقهٔ خاورمیانه محسوب می‌شود.

۲ـ نزدیک به سی‌ سال است که نیروی هوایی پادشاهی عربستان سعودی با خریدهای کلانِ نظامی و به کارگیری تجهیزاتِ مدرن توانست خود را از نیرویی دِفاعی به نیرویی با قابلیتهای ضَربتی و تَهاجمی تبدیل کند.

۳ـ نیروی هوایی سلطنتی سعودی پَس از نیروی هوایی اَیالات متحدهٔ آمریکا و نیروی هوایی دِفاعی ژاپن بیشترین تعدادِ جنگنده‌های اف ـ۱۵ در جهان را در اِختیار دارد.

۴ـ بیش از ۹۹ اِسکادران در نیروی هوایی پادشاهی عربستان سعودی وجود دارند.

۵ـ نیروی هوایی پادشاهی عربستان سعودی: اف ـ ۱۵ ایگل، نورثروپ اف ـ ۵، سی ـ۱۳۰ هرکولس، تورنادو آی‌دی‌اس، تایفون یوروفایتر، هاک و...

مازیار وطن‌پرست گفت...

متاسفانه حضرات نه تنها با قطع ارتباط موثر دیپلماتیک و ماجراجویی، بلکه با برگزیدن استراتژی موشکی (که در برجام ناگزیر به عدول از آن شده‌اند) ضریب دفاعی کشور را به پائین‌ترین سطح خود رسانده‌اند. جدا امیدوارم روسیه اینبار درست گفته‌باشد و اس‌-300 را تحویل بدهد.
تنها مقایسهٔ وضع دفاعی این نظام با آنهمه ادعا و رجز خوانیِ هر روزهٔ نظامیان و پرگویی‌شان از "عمق استراتژیک"، با وضع دفاعی کشور پس از سقوط نظام قبل و در بدو انقلاب، به روشنی مدیریت نامعطوف به منافع ملی در این چهار دهه را نمایش می‌دهد. به نظر من اتخاذ استراتژی موشکی هیچ دلیلی جز برآوردن رویاهای ایدئولوژیک و مقدم بودن حفظ نظام بر حفظ تمامیت کشور، نداشته‌است.

اگر اشتباه می‌کنم، دوستان بگویند.

شاگرد تنبل ته کلاس گفت...

ناشناس عزیز, تمام آماری که میدهی در قالب یک جنگ متعارف معنای کاربردی میدهد! جنگ ایران عربستان یک جنگ ملی مذهبی خواهد بود که در نهایت منجر به اتحاد داخلی خواهد شد برای ایران. تنها نقطه مشترک "ملت" و"امت"ایران عربستان ستیزیست.

ناشناس گفت...

بابا اصلا فرض کنیم ایران قدرت اول نظامی منطقه هست.که به لحاظ تجهیزاتی نیست. به لحاظ نیروی انسانی هست.با توجه به جنگ هشت ساله. که تازه انهم روز بروز کمر نگتر می شود.چون ایران ایران زمان خمینی نیست.الان دزدی جای اخلاص را گرفته.تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل! اما ایران امروز بالای بالایش کره شما لی است. کره چه دارد؟ چه حرفی در دنیای امروز می تواند بزند؟ اما از همه مهمتر بنیاد شیعی حاکم(بخوان اخوندیسم) بنیاد نظم/اخلاق و انسانیت را در ایران کشته. چیزی که تمام مردم جهان بخاطرش نفس می کشند و زندگی می کنند.همه چیز در ایران درپیتی است! خامنه ای دلش خوش است که موشک ساخته؟ او اگر راست می گفت ادم می ساخت.در وهله اول.نادر شاه افشار هم قوی بود.اما ما می دانیم که او و دیگر حکام ایران در گذشته (نه همه) هیچ دستاورد علمی و انسانی برای کشور نداشتند.خانی بودند که فقط می جنگیدند.یا محمد خان قاجار.در دوره این خان قاجار دنیا کجا بود ایران کجا؟ حالا تازه ان زمان ایران ثروت و زمینه ای نداشت. ولی الان چرا؟ پس دلتان را به چیز های پوچ خوش نکنید.دو میلیون به کربلا رفتند. خوب رفتند. چه دستاوردی برای کشور داشت؟ قدرت نظامی ایران بالا رفت؟ یا هواپیمای اف 45 ساخته شد؟ این هم یک حرکت نمایشی در حد شعار مرگ بر امریکاست.من جدا اینده ایران را بسیار بد می بینم.نه اینکه کشوری به ان حمله کند.بلکه از درون می پوسد و نابود می شود.عینهو درختی که انرا کرم بزند.نشا نه ها را هم که می بینید.ان وقت ببینم موشک ما را نجات می دهد یا نه؟

مازیار وطن‌پرست گفت...

در سال‌های جنگ اول جهانی، کمونیست‌ها و چپ‌های اروپا با همپیمان دانستن کارگران و زحمتکشان سراسر اروپا (و جهان) در قالب "انترناسیونال" کوشیدند از شرکت در بازی ملی (جنگ میهن‌پرستانه) پرهیز کنند. با اینکه بسیاری از نویسندگان چپ و کمونیست تلاش کرده‌اند در داستان‌های خویش (دُن آرام، ...) این قضیه را بازنمایی کنند (در قالب داستان بمب‌ها و گلوله‌های توپی که عمدا و با خرابکاری کارگران کشور متخاصم بدون خرج انفجار و حاوی کاغذی که سلام کارگران تسلیحات سازی به زحمتکشان کشور متخاصم بود)، اما آنچه در تاریخ باقی مانده نه آن مختصر سلام و علیک کارگران و روشنفکران (که در اِعراض از آن جنگ بیحاصل، محقّ بودند) بلکه 4 سال خونریزی و وحشیگری ملت‌هایی بود که مظهر تمدن جدید انسانی و بنیانگذاران اندیشهٔ ملت-دولت بودند.

آمار نشان می‌دهد که عربستان سعودی به واسطهٔ ثروت و ثبات سیاسی در نیم قرن اخیر جهش‌های بزرگی در زمینه‌های اجتماعی و ... کرده‌است. اکنون بسیاری از شاخص‌های توسعهٔ عربستان -در کمال شرم و اندوه- از میهن به ارتجاع کشیدهٔ ما بهتر است. با توجه به تفاوت‌های غیر قابل انکار دو کشور در نیم قرن پیش، می‌شود فهمید که میزان رُشد آنان نسبت به زمان (یا همان شیب منحنی رشد) تا چه اندازه با ازآنِ ما تفاوت دارد.

یکی از مهمترین وظایف مغفول ماندهٔ روشنفکری ما، درک و ارتباط با طبقهٔ قابل توجه روشنفکری عربی است. علایق و مشترکات طبقات متوسط شهری در تمام کشورهای خاورمیانه بیشتر از اختلافات فرهنگی‌شان است. هرچه مبادلات فکری و فرهنگی دو طرف بیشتر باشد ترس ناشی از "دیگری انگاری" بین ملت‌ها بیشتر کاهش می‌یابد. مگر ما همیشه محکوم به اختراع دوباره و چند بارهٔ چرخ هستیم؟ فرانسه، انگلیس، اتریش، عثمانی و ... هرگز از زیربار وقایع جنگ اول جهانی بیرون نیامدند و نتیجهٔ مستقیم آن جنگ انتقال مرکزیت جهان به آنسوی اقیاوس اطلس بود.

اگر اروپای 100 سال پیش ستون دولت-ملت را بر خون و ویرانه گذاشت، چرا ما نباید از آن پند بگیریم؟ اینقدر کوبیدن بر نفرت‌های قومی و فرهنگی تنها به ویرانی و برادرکشی می‌انجامد. دست کم ما باید هشیار باشیم و به آن دامن نزنیم.

ناشناس گفت...

"ناشناس عزیز, تمام آماری که میدهی در قالب یک جنگ متعارف معنای کاربردی میدهد! جنگ ایران عربستان یک جنگ ملی مذهبی خواهد بود که در نهایت منجر به اتحاد داخلی خواهد شد برای ایران. تنها نقطه مشترک "ملت" و"امت"ایران عربستان ستیزیست."

تفاوت زیادی به وجود نمی آورد. تسلیحات برتر عربستان نیروهای مسلح ایران را درو می کند.

ناشناس گفت...

مازیار با احترام به نظر شما که باید از جنگ پرهیز کرد . من این ادعای پسرفت ایران را قبول ندارم. جمهوری اسلامی ایران مانند هر حکومت انقلابی شبه مارکسیستی سرمایه گذاری زیادی روی نیروی انسانی داشته .نمیشود که بر پایه حرفهای سلطنت طلبان تجزیه د تحلیل کرد رژیم سابق بروکراسی گسترده ای با هدایت نخبگان داشت که در سال ۵۷ بنا بر دلایلی که به نظر من بیشتر فرهنگی بود و پهلوی دوم جنگ فرهنگی را به چپ ها باخت . نخبگان هم پایگاه اقتصادی و اجتماعی خود را از دست دادند و رهسپار غرب شدند .بسیاری کنایه ساختند برای جمهوری اسلامی که بنمایه تحلیل روشنفکران شد.
تحلیل دست ساز بودن انقلاب ایران تا جلوی ایران را بگیرند تا کشور پنجم نشود
تحلیل از بین رفتن قشر متوسط
.
اگر چه به هیچ رو نمیتوان موفقیتهای معجزه اسا پهلوی اول را نادیده گرفت در امر مدرن سازی ایران ولی پهلوی دوم زیاد چنگی بدل نمیزد .اقتصاد شدیدا نفتی مردم بی سواد کشاورزی نابود شده مهاجرت به تهران در اندازه های وصف ناپذیر .بی انصافیست سرمایه گذاری وسیع جمهوری اسلامی در امر اموزش توده بهداشت راهسازی حمایت از صنایع ملی را نادیده بگیریم . دکترین دفاعی جمهوری اسلامی بر مبنای ارتقا دانش بومی است وکرنه خرید توپ و تانک و میلیتاریزه کردن اقتصاد کشور چندان هنری نمیخواهد .پروپاگاندای عجیبی صرف مشعشع نشان دادن پهلوی دوم است که با فکت تاریخی نمی خواند . ماشین قشر متوسط ایرانی ژیان و در سال آخر رنو ۵بود .اطبا بیشتر از هند می امدند و افراد برای تحصیل به غرب میرفتند . رکورد تولید ناخالص ملی پهلوی در سال ۷۰شکسته شد انهم یک کشور بعد از هشت سال جنگ و خزانه عالی تولید نفت به سی درصد پهلوی دوم و دوز خفیفی تحریم .

موفقیتهای جمهوری اسلامی در توسعه زیر ساخت تولید برق توسعه راه روستایی تولید فلزات با کیفیت و تکنولوژی بالا صنایع هوا و فضا غنی سازی اورانیوم توسط سه روش گوناگون که عمده کشورها فقط در یک رشته آن دست برتر دارند . ارتقا سلامت قابل کتمان نیست .باید توجه داشته باشیم توسعه کشور به نسبت پهناور ایران نیازمند هزینه های سنگینی است که با اقتصاد دولتی همخوانی ندارد چون ایران هلند و آلمان نیست در ناحیه خشکی است و در ناحیه ای کمی بدوی .
به نظر من توسعه ایران را باید با کشورهایی نظیر برزیل اندونزی استرالیا و یا آمریکا و روسیه سنجیده شود . به هر حال در نظر بگیرید این کشور از سال هفتاد شمسی شروع به کار کرده و قبل از آن کار چندانی انجام نشده به حز مقطع پهلوی اول که در سر جمع عملکرد رضا خان عالی بوده .پهلوی دوم مقطع دهه چهل خوب بوده هرچند کشاورزی نابود شده دهه پنجاه واقعا جایی برای دفاع نداره پروژه های ساختمانی بزرگ مثل طرح شهرک المپیک که به امید دریافت سهمیه المپیک ساخته شدند باعث اشتغالزایی بسیاری هستند که بعدها هزینه های بسیاری برای دولتهای بعد میگذارند . باید اجازه داد بدور از پوپولیسم دولت بسیاری از اموال را به مردم و حتی خارجیها بفروشد و از محل آن فرصت برای توسعه ایجاد کند .میتوان راهها را به عنوان اجاره به شرط تملیک فروخت و در عوض یک شهر در کنار دریای عمان ساخت که مزیت بزرگی برای ایران ایجاد میکند .

اژدها گفت...

خامنه ای هم فعالتر شده و وزیر خارجۀ مخصوصش (علی اکبر ولایتی) را فرستاده به دمشق تا به اسد بگوید که خامنه ای کماکان به کشتن فرزندان ایران در حلب و درعا متعهد است....
______________________

تا آن‌جا که این کمترین می‌داند نیروهای ایرانی در سوریه با پای خود آنجا می‌روند نه به اجبار. شما فرایند دیگری از فرستادن نیرو به سوریه می‌دانید نشانی بدهید.

شاگرد تنبل ته کلاس گفت...

ببخش اژدها ی عزیز, میدانم که روی صحبت با دلقک داری (شاید دلقک هم راضی نباشد که من جواب میدهم) اما در جمله ای که از دلقک تیتر کردی, هیچ حرف و نشانی از "زورکی" فرستادن نیرو به سوریه به چشم نمی خورد. پس درخواست فرایند و نشانی , ز چه روی؟

ناشناس گفت...

بله اجباری که نیست. یک عده جوان و میان سال که تصادفا اعضای یک ارگان هستند به صورت کاملا خود جوش روانه کشور دیگری می شوند وآن کشور هم بدون برنامه ریزی آنها را می پذیرد و از خدمات مستشاری آنها بهره می برد. این مدافعین حریم البته هم از نظر جسمی و هم از نظر روحی در فشارند و اجرشان با امام حسین. از نظر جسمی که مشخص است و و رنج روحی به این دلیل که یک سری سرباز روس ودکا خور هم مدافع حرم هستند و نمی دانند که این را کجای دلشان بگذارند.

مازیار وطن‌پرست گفت...

- دلقک جان دلمان برات تنگ شده، کجایی؟ البته امیدوارم سرگرم نوشتن یک مطلب جدید باشی. از خواندن پست قدیمی "تنها جزییات و قالب ها مهمند. لعنت به میراث چپ!" لذت وافر بردم و تازه فهمیدم با آنهمه نق‌نق و گلایه از اندیشهٔ"چپ‌" در کامنت‌های قبلم، چه زیره‌ای به کرمان صادر کرده‌ام!

- خیلی دلم می‌خواهد بدانم جناب اژدها درون این مرزهای پرگهر زندگی می‌کند یا خیر؟ چطور بگویم؟ احساس تناقضی در بیان فخیم ایشان با نظرات "حزب‌ الله" گونه‌اش وجود دارد که علی‌رغم میلم گمان می‌کنم تحلیل‌های ایشان بیشتر از سر تعصب به خاکی است که از آن دور مانده، از سوی دیگر نوع اظهاراتشان بیشتر درخور آن‌هایی است که تنها به منابع و رسانه‌های داخلی وثوق دارند. البته از نیت سنجی و شخصی کردن بحث بیزارم و -صادقانه عرض کنم- صرفا کنجکاوی‌ام را گفتم. ایشان هم صدالبته ملزم به پاسخگویی نمی‌باشند.

ناشناس گفت...

"اگر چه به هیچ رو نمیتوان موفقیتهای معجزه اسا پهلوی اول را نادیده گرفت در امر مدرن سازی ایران ولی پهلوی دوم زیاد چنگی بدل نمیزد .اقتصاد شدیدا نفتی مردم بی سواد کشاورزی نابود شده مهاجرت به تهران در اندازه های وصف ناپذیر"


* ارقام به میلیون تن. منبع: فائو

1970 1979
گندم 4262000 6025148
انگور 630000 924000
شیر گاو 1081700 1512000
گوشت گوسفند 121435 151312
برنج 1056000 1248160
گوشت گاو 99050 161967
پنبه 153292 99000
شیر گوسفند 442500 528300
خرما 3455000 3824200
گوشت مرغ 84599 190806
تخم مرغ 122000 170000
سبزیجات 500000 640000
آمار شاید درخشانی نباشد ولی ادعای نابودی کشاورزی ایران را کاملا رد می کند. در آن زمان اجازه حفر چاه آب داده نمی شد به دلیل صیانت از منابع آب زیر زمینی.

اژدها گفت...

شاگرد تنبل،

شاید درست نگفته‌ام یا درست نگرفته‌اید یا هر دو.

ایران و سوریه از چند دهه پیش تا کنون چند پیمان راهبردی و نظامی بسته‌اند که بر اساس آنها هر یک به تعهداتی پابند شده‌اند. آقای خامنه‌ای به عنوان فرمانده‌ کل قوا می‌تواند کسی را به دمشق بفرستد تا به بشار اسد یا دیگری یاداوری کند که "ایران" به پیمانهاش با سوریه پابند است.

اما این پیمانها ناظر به رفتار راهبردی‌اند نه عملیاتی یا میدانی. این‌که کسانی کجا به میدان بروند و چه کنند گزینه فرماندهان عملیاتی است نه آقای خامنه‌ای. فرماندهان صحنه فرایندی برای فرستادن نیرو به سوریه انتخاب و پیگیری کرده‌اند. این فرایند "تا کنون" کمتر دستور فرماندهی است و بیشتر داوطلبانه. ممکن است این فرایند در آینده چیزی دیگر شود یا نشود یا حتی فرستادن نیرو به سوریه پایان یابد یا متوقف شود؛ در هر حال هیچکدام اینها تعهد راهبردی آقای خامنه‌ای نیست.

تلخک همه اینها می‌داند، اما چیز دیگر می‌گوید، شاید چون ماموریتش را کوبیدن آقای خامنه‌ای تعریف کرده است نه گفتن واقعیت آن‌طور که هست.

اژدهای دو گفت...

در جنگ با اعراب باید به هرقیمتی شده در خاک خودشان پیروز بشیم و شورش را بخوابانیم .همه این حرفها مسخره است سوریه جزوی از خاک ایران است و باید از تمامیت ارضی در ایران غربی پاسداری شود ایران هیچگاه به قدرتهای بزرگ نباخته و همیشه از طرف قبایل بدوی تحت تصرف قرار گرفته از اسکندر مقدونی و اعراب و مغول کمترین سستی ایران را برای قرنها زیر یوغ قبایل بدوی خواهد برد . حرفهای مسخره روشنفکرانه را بریزید دور و گرنه ملت ناموس پرست باید خواهرانش را بر سر کوی و برزن به حراج ببیند .اخطار میکنم زن ایرانی زیباست و خواهان زیاد دارد و اعراب هم شدیدا زیر شکمی هستند .تمام جنگ هشت ساله یک وجه اش حمایت از ناموس بوده .بشار برای ما حکایت حاکم حیره است که سد مهمی جلوی اعراب عصر ساسانی بود یکبار اشتباه بار دوم حماقت است و بس .دهنهای کف کرده اردوغان و جبیر را ببینید و در خواشی غوطه ور نشوید

ناشناس گفت...

جناب اژدها چه علی خواجه یا خواجه علی! چه فرقی می کند؟ مهم نتیجه کشته شدن ایرانی ها برای حفظ نظام اسد است، من متوجه نشدم اگر راهنمایی کنید اینکه نیرو های ایران داوطلبانه رفتند چطور از فرمانده کل قوا سلب مسئولیت می کند؟

ناشناس گفت...

اساس آمار های رسمی به 68 درصد از دهقانان زمین های کمتر از 5 هکتار رسید درحالی که برای بهره وری اقتصادی زمین برای یک خانوار، حداقل زمین مورد نیاز حدود 7 هکتار بود ( به غیر از شمال ایران). با این اوصاف بسیاری از دهقانان که تا قبل از این بر روی زمین های اربابان خود کار می کردند، زمین های خود را که بهره وری نداشت رها کرده و به شهر ها هجوم آوردند. هجوم گسترده ی دهقانان به شهر ها باعث شد که 30 در صد از شاغلین بخش کشاورزی در طی سالهای 1342 تا 1354 کم شود و سهم کشاورزی در تولید ناخالص ملی، طی سالهای 1320 تا 1356، از 50 درصد به 9 درصد کاهش یابد. از کاهش شدید تولیدات کشاورزی، رژیم شاه برای تأمین مایحتاج مردم حجم واردات را افزایش داد و ایران را که تا سالهای اول دهه ی 40 از نظر مواد غذایی خود کفا بود به یکی از وارد کنندگان مواد غذایی تبدیل کرد. طبق آمارها در حالی که واردات فرآورده های کشاورزی در سال 1342، حدود 100 میلیون دلار بود، در سال 1356 این میزان به 2.6 میلیارد دلار رسید که حدود 2 میلیارد دلار آن از آمریکا وارد می شد. این روند ایران را به شکل یکی از مشتریان شرکت های چند ملیتی مواد خوارو بار درآورد و کشور را به بازار مصرفی برای تولیدات کشاورزی اسررائیل تبدیل کرد.زیانبارترین پیامد اصلاحات ارضی در تولید گندم و جو بود. در حالی که ایران سالانه 7 میلیون تن گندم و جو تولید می کرد، سطح تولید بعد از اصلاحات ارضی به 4 میلیون تن تقلیل یافت و گندم های آمریکایی کمبود تولید داخلی گندم را جبران کرد.

این اصلاحات آمریکایی- اسرائیلی اگرچه در ابتدا در نظر برخی از عامه مردم و دهقانان، مفید به نظر می رسید و می توانست آنها را صاحب زمین کند، اما به دلیل اینکه در خارج از کشور طراحی شده بود و تأمین منافع دولت های خارجی را هدف خود قرار داده بود نه تنها تأثیری در زندگی قشر روستایی به دنبال نداشت بلکه باعث بیکاری کشاورزان و مهاجرت این طیف به شهرهای بزرگ شد. بیشترین منفعت اجرای این طرح، عاید شرکت های آمریکایی و اسرائیلی شد که ایران به بازار مصرفی برای کالاهایشان تبدیل شده بود.


عزیزان ملت عموما فقر بودند والا بی لاه این تبلیغات زمان شاه واقعیت نداره . روستاییان عموما به صورت چند خانواده در یک کمپ ۵۰متری در گروههای بیست نفره زندگی میکردند .بخشی از نیروهای مولد در دامپروری و کشاورزی جذب ارتش شدند وبعدها طرفدار نظام پهلوی ماندند .مگر یادتان رفته برنامه جهاد سازندگی را در دهه شصت که تلوزیون نشان میداد آب شرب و راه روستایی میساختند .زنها عموما بدلیل تعصبات به مدرسه نمیرفتند و نهایت سواد قرانی داشتند و همین قرائتی کلی ادم را سواد دار کرد .از پایین سید خندان تهران ملال انگیز بود میدان کشتارگاه و حلبی اباد واقعیت بود عزیزان .آمریکا در زمان کندی تلاش کرد با یک کودتای ناکام شاه را خلع ید کند .عقاید چپ تنها در صورت فقر گسترده توانایی توسعه داشت .بودجه ایران تا نود و پنج درصد نفتی بود به خدا این قبری که دارید روش کریه میکنید خالیه.تنها نقطه برجسته وجود آزادیهای اجتماعی بود که آنهم درست مدیریت نشد که سبب انقلاب ۵۷ شد .

شاگرد تنبل ته کلاس گفت...

اژدها عزیز
چون خطاب کمانت شما با من بود میگویم, چرایی دلیل کوبیدن خامنه ای توسط دلقک, برای من روشن است. دلقک اگر صلاح بداند, خودش برای شما نیز روشن میکند و از طرف ایشان, حرفی ندارم که بگویم.
اینکه میفرمایید" اعزام نیرو نظامی به سوریه در قالب پیمان های نوشته شده امنیتی فیمابین حکومت ایران و سوریه است"( با اینکه خود نظامیان ایران چنین ادعایی ندارند یا حد اقل به ان اشاره نمیکنند) را میتوان در قالب طرح هلال شیعی, پذیرفت. چرا که جای باطوم نیروهای عرب زبان ( غالبا از لبنان و سوریه) بخدمت گرفته شده در زمان اعتراضات پس از انتخابات ۸۸ نیز, همچنان بر تن ملت ایران است. تعجب بر انگیز نیست حمایت نظامی حکومت ایران از سوریه در این تنگنایی که بشار اسد در ان دست و پا میزند چه در چار چوب پیمانهای امنیتی نوشته یا نا نوشته باشد, چه نباشد. اصلا جدل این نیست.مساله این است که مگر میشود خامنه ای بعنوان راس هرم قدرت در ایران, مسول مستقیم یا غیر مستقیم کشته شدن افراد نظامی و غیر نظامی در دستگاه ها و ارگانها یی که روسای ان به دستور مستقیم ایشان نصب میشود, نباشد؟! چه سر بی گناهی در قوه قضاییه بالای دار برود, چه سربازی یا فرماندهی در راستای اهداف خامنه ای کشته شود, مسول خامنه ای است . این را خود نظامیان هم با شعار "جانم فدای رهبر" قبلا گفته اند و خامنه ای از ترس همین حرفهایی که امثال دلقک میگویند, این شعار را, رد کرد.

ناشناس گفت...

در خاطرات علم خواندم که روزی شاه را بسیار خوشحال دیدم. علت را جویا شدم. گفتند که گزارش رسیده در کشور بارندگی خوبی داشتیم.

من چنین شخصی را که نگران بارندگی است. دانشکده کشاورزی تاسیس می کند. کشت و صنعت مدرن به راه می اندازد. سد و شبکه آبیاری مدرن می سازد. تکنولوژی های جدید صنعتی وارد کشور می کند. جمعی از بهترین تکنوکرات ها را دور خود جمع می کند فردی می دانم که عاشق پیشرفت کشور از مسیر علمی است .
شاه در مصاحبه ای گفت که ماودر کشور صنعت را گسترش دادیم ولی کشاورز روستای خویش را رها کرد وبه شهر آمد و در کارخانه مشغول به کار شد. ما باید کاری کنیم که کشاورز مراقب آن درخت میوه روساتای خود هم باشد. خیلی از مشکلاتی کهانقلابیون در بوق می کردند خود شاه قبل ااز آن در مصاحبه هایش بیان کرده بود.

ناشناس گفت...

اینکه شما بیائید و یک پدیده یا روند رشد آن پدیده را در دو دوره و زمان متفاوت " آنهم در دوره ای که سرعت ارتقاء هرچیزی بصورت تصاعدی بالا میرود " یک اشتباه عمدیست ، درست مثل شعار ۵۵ = ۱ چندین سال پیش شرکت مخابرات که مدعی بود در عرض یکسال معادل پنجاه و پنج سال دوره پهلوی تلفن راه اندازی کرده در کشور !! باباجان آن دوره پهلوی یک زمانی بوده و شما در یک زمان دیگر هستید ، این مقایسه ، عوام فریبی است و البته تا عوامانه فکر کنیم ، همین جداول را برایمان ردیف میکنند، هر چند گاهی بابت پوشاندن نقایص عمده.

ناشناس گفت...

http://www.tabnak.ir/fa/news/552254/شکافتن-بخیه%E2%80%8Cهای-بیمار-خردسال-به-خاطر-150-هزار-تومان
از این کشور طبقه متوسطی نمانده است. اخلاقی نمانده است. همه مانند زامبی ها شده اند از دکتر و مهندس تا کارگر و گدا و بیکار.

Dalghak.Irani گفت...

کامنت های تاجیک را حذف کردم چون ادبات قجریش آزارم می داد و عسکر را هم بزور تحمل می کنم و مدتی است غایب است. پس عسکر جای تکثیر ندارد که یک اهتدال گرا برای یک سیرک کافی است.
اژدها را جدی نمی گیرم و شخصیتی پارازیت است و مهم نیست که چه سطح و عمق و گستره و محدوده ای دارد و از کدام دلو آب می نوشد. او با بازی زبانی و بازی به کلمات می خواهد مرا شکار کند که خودم فوق تخصص بازی های زبانی دارم و استاد یک تیپ اژدها بوده ام. من دارم مدت زمانی را که نخواهم نوشت تقویم می کنم که آخرین پست را بنویسم. یا...هو

ناشناس گفت...

تعطیلات خوش بگذره، زود برگرد!

ناشناس گفت...

اکثر مناطق ایران بیابانی و نیمه بیابانی هست. بهترین روش توسعه پایدار در ایران صنعتی شدن هست. اکنون 90 درصد آب قابل مصرف ایران در بخش کشاورزی به هدر می رود. یعنی همین کشاورزی نصفه و نیمه که قادر به حتی نصف نیازهای 75 میلیون جمعیت ایران نیز نیست 90 درصد آب رو داره مصرف می کنه. البته در صورتیکه اصلاحات ارضی انجام نمیشد کشاورزی ایران بهینه تر بود. اصلاحات ارضی به روشی که انجام شد تنها اشتباه بزرگ اقتصادی شاه بود. اصلاحات ارضی باید به شکل واگذاری سهام و شرکت سهامی عام یا خاص انجام میشد و مالکیت و مدیریت اصلی همچنان در اختیار مالک اصلی باقی مانده ولی در سود حاصله کشاورزان سهیم می شدند. حتما قبول دارید که زمین داری به شکل فئودالیسم هم نمی توانست در ایران باقی بماند چون در واقع نوعی برده داری و بهره کشی غیرانسانی از کشاورزان بود.

بر اساس برنامه های توسعه که در زمان شاه، متخصصان ایرانی و خارجی نوشتند ایران با سرعت تبدیل به یک کشور صنعتی میشد. متاسفانه سرعت این رشد بیش از حد تحمل مردم عموما روستایی ایران در آن زمان بود. تمام صنایع زیربنایی و عظیم و پیشرفته (در زمان خود) که اکنون در ایران هست و جمهوری اسلامی مشغول پول درآوردن از آنهاست همگی در زمان شاه یا رضاشاه ساخته شد. چندین مجتمع کشت و صنعت عظیم (بیشتر صنعتی) در نقاط مختلف کشور، صنایع خودرو سازی، صنایع الکترونیک و ساخت وسایل و ابزار مصرفی الکتریکی، صنایع پیشرفته هواپیما سازی اصفهان که در برنامه آینده اش قرار بود آخرین هواپیماهای نظامی آمریکا در آنجا مونتاژ و سپس ساخته شوند، صنایع شیر ایران، ذوب آهن و فولاد، تراکتورسازی و ماشین سازی تبریز، دانشگاه های ایران، صنایع داروسازی ایران مانند ابوریحان، ایران مرک، رازک، سازمان هواپیمایی ایران، صنایع مس و آلومینیوم، صنایع نساجی و کفش ملی ایران، دوره اصلی توسعه موسسه سرم و واکسن سازی رازی و انستیتو پاستور و حتی صنایع اتمی ایران شامل راکتور تحقیقاتی تهران، سازمان انرژی اتمی ایران و راکتور بوشهر که قرار بود پس از آن چندین راکتور دیگر نیز ساخته شوند.

هیچ نوعی از صنایع سنگین یا حتی نیمه سنگین در زمان 40 ساله جمهوری اسلامی تاسیس نشده است. جمهوری اسلامی همچنان مشغول ارتزاق از صنایع احداث شده از زمان پهلوی ها است. آب رسانی و گاز رسانی و برق رسانی که جمهوری اسلامی به آن افتخار می کند جزو خدمات محسوب می شوند و نه صنعت. ضمن اینکه توجه داشته باشید که مساله اینجاست که مردم درست در زمانی انقلاب کردن که کشور در نقطه اوج و تاریخی از پیشرفت قرار داشت. اساسا حکومت قبلی به دلیل انقلاب فرصت نکرد که این خدمات رو برای مردمی که قرن ها در بدبختی دست و پا می زدند برقرار کند وگرنه در صورت ادامه برنامه هایش می توانست حتی سریع تر و با کیفیت بسیار بهتر این خدمات رو برای مردم برقرار کند.

عسکر گفت...

جناب تیمسار

از اینکه عملکرد دولت اعتدالگرای جناب روحانی را زیر سوال
بردید بسیار متأثر و متأسف شدم .

به نظر من ، آقای روحانی چه در زمینه فرهنگی و چه در زمینه
اقتصادی و چه در زمینه سیاست خارجی بســیار قوی تر و فراتر
از انتظارات اعتدال گرایان ، ظاهر شده .

من به عنوان یک شــهروند ایرانی (پدرم اهل ارومیه و مادرم
اهل تهران است) از عملکرد و طرز تفکر جناب روحانی و هاشمی
سپاسگزارم.

ناشناس گفت...

و توصیه ای به حزب الله : آقا جان خوب نیست آدم نان کانادا را بخورد و دم از شیعه و خامنه ای بزند.

مازیار وطن‌پرست گفت...

محسن صفایی فراهانی در مصاحبه‌ای با روزنامهٔ "اعتماد":

«بهترین برنامه در میان برنامه‌های اجراشده در ایران قبل از پیروزی انقلاب، برنامه چهارم رژیم گذشته بود که تقریبا به اهدافش نزدیک‌تر شد. دلیل این موفقیت، تفاهم کاملی بود که میان تصمیم‌گیران اصلی اقتصاد وجود داشت. به عبارت دیگر وزارت اقتصاد، سازمان برنامه وقت و بانک مرکزی، در تفاهم کاملی قرار داشتند. یعنی افرادی که وزن و اعتباری داشتند مانند مهدی سمیعی و خداداد فرمانفرماییان و عالیخانی و دکتر یگانه با هم هماهنگ بودند و باعث شدند برنامه به اهداف موردنظر خود نزدیک شود. حاصل هم نتایج مثبتی بود که به دست آمد.»

البته انتقادهایی هم مطرح کرده که کاملش را می‌توانید اینجا بخوانید:
http://www.nedayeazadi.net/1394/09/16989

ناشناس گفت...

توصیه ای به حزب الله : آقا جان خوب نیست آدم نان کانادا را بخورد و دم از شیعه و خامنه ای بزند.

مرده شور کانادا را ببرند این آخرین جایی است که حتی هوس دیدنش را داشته باشم هنوز انقدر خولکس نشدم توصف اتوبوس کلیه ام یخ بزنه .بعدشم مگه کرم دارید یا تنتون میخواره من را صدا میکنید . در ضمن دلقک زیاد فرم و شکل نکن یک وقت دیدی لباس بچه مدرسه ایها بومی وسنتی شد از ماگفتن.کروات که پیشکش کت هم از دست رفت .
حزب الله

ناشناس گفت...

قبل از این که بری صحبتای نقدی رو هم کپی کن. سیاسی نوشت برا کسی خوبه که فکر روشن داشته باشه امید بخش باشه هدایت کنه. تو یک زهوار دررفته ای که یک روز از دنده راست بلند می شی یک روز از دنده چپ. خودت هم نمی دونی چی می نویسی. لطف بزرگی می کنی به مردم ایران اگه گم شی و بری و دیگه خزعبلاتت رو منتشر نکنی. تو بدرد بسیج می خوری. برو یک پولی هم گیرت بیاد.

ناشناس گفت...

این مملکت درست بشو نیست. هر کی باید کلاه خودش رو بچسبه.

الف گفت...

تیمسار گرامی

خیلی سر در نیاورده ام از بحث های چند روز اخیر کامنت دانی!

اما در مجموع، فایده ای ندارد، باخته ایم! هر روز پیشرفت خامنه ای بیشتر می شود. قرار است از سال بعد علوم انسانی را از دبیرستان ها جمع کنند و هر کس می خواهد در این رشته ها درس بخواند باید برود به مدارس فرهنگ (که زیر نظر حداد عادل است!). به طور طبیعی تا سه سال آینده، هیچکس به جز دانش آموزان مدارس فرهنگ وارد رشته های علوم انسانی دانشگاه نمی شود. یعنی الفاتحه!

مطلب به ظاهر بی اهمیت است. اما در واقع فاجعه است. از این فاجعه عمیقا متاسف و ناراحت و غمگینم تیسمار عزیز. دلایلش را هم نمی گویم که شخصی است و برای دیگران غیرجذاب. اول هنر و حالا هم علوم انسانی. فکر نمی کنم راه برگشتی باشد.
به نظرم ابعاد ماجرای روحانی فراتر از نتوانستن است. او نمی خواهد! و عشق می کند که همکاری کند با خامنه ای. سال 96 خیلی ها منتظرند که جواب هایش را با هوی بدهند. نمی دانم، شاید من هم یکی از همانها باشم. شاید بهتر باشد برویم به راهی که بنی صدر سال 84 می گفت، بگذار یک احمق کامل بیاید، بعد یکی دیگر بعد هم بعدی! بگذار تکلیف یکسره شود!

ناشناس گفت...

دلقک جون اینهمه موضوع دم و دست تشنه لبمون نگذار. ناو روسی از بسفر گذشت .ترکیه عملا لشکر کشید به عراق .عبادی التیماتوم داد برود بیرون .اردوغان ول کن نیست میخواهد جنگ جهانی راه بیندازد .
رقیبان سخت به تکاپو افتادند رسما جنگ کنند چون میدانند بعد از برجام ایران بزرگ منطقه میشود .

ناشناس گفت...

مراسم شانزده آذر امسال پایان حکومت خامنه ای را اعلام کرد. تبریک به مردم ایران.

ناشناس گفت...

http://khabaronline.ir/detail/486304/Politics/parties
نمیدانم باید از این بابا بترسم یا بیخیالش شوم یا دوستش داشته باشم.
آیا عکس خمینی دوباره میرود سطح ماه را بپوشاند آیا خاوران دو باز میشود
آیا او گرد و خاکیست که زود فرو مینشیند
رفسنجانی اینبار چه لقمه ای برای ملت ایران در نظر گرفته .
عکس عکس زیباییست عکس مردخانواده با فرزندانی در پوشش امروزین همچون همه ما . خمینی میخندد از اینستاگرام با توده سخن میگوید همچنانکه پدر بزرگ از طریق نوار کاست با توده سخن میگفت .
خمینی جوان هر چه هست مهربان یا بیرحم بدور از هرگونه پیش قضاوت و بر اساس داده های فعلی و میدانی موثق حامی مالی جنبش سبز از قبل از انتخابات بود . خمینی جوان یک الیگار غیر مولد است به تمام معنا یک انگل موج سوار .
اگر قرار است رهبری در جمهوری اسلامی به چپها برسد ترجیح میدهم همین روحانی رهبر شود حداقل نماینده مجلس بوده در جنگ بود در دیپلماسی و امنیت بود و رییس جمهور است صندوق نیمه باز است مفتخور تمام عیار نبود هنوانه سربسته نیست هرچند نصف مملکت در دست لاریجانیهاست تا اینجا برمکیان زمان ما .

ناشناس گفت...

شاخ خامنه ای شکسته. منتظر حسن خمینی یا روحانی یا کسی مانند آنها میمانیم. خامنه ای نفسهای آخر را میکشد. کمی عروگوز کرد ایراد ندارد. بدل نگیرید. جان از تن که میخواهد بیرون رود بی هوار نمیشود.

ناشناس گفت...

خوب کاری کردن علوم انسانی را حذف کردند اولا که همه ی بچه تنبل ها را می فرستادند علوم انسانی طوری که اگر کسی یه ذره علاقه هم داشت به این علوم از نخوردن اننگ تنبلی میرفت فیزیک کوانتم و روان پژشکی می خوند! ما اصلا اقتصاد دان و سیاست مدار و فیلسوف و وکیل و نویسنده می خواهیم چکار؟ اخرش قرار دستگیر شوند و بعد هم مهاجرت کنند! ما همون بهتر روی پژشکی سرمایه گذاری کنیم تا بخیه بچه 4 ساله رو باز کنه و بعد هم بگه شوخی کردم!

عسکر گفت...

سلام بر روحانی

درود بر سید حسن خمینی

ناشناس گفت...

مردم ایران در آینده خامنه ای رو محاکمه می کنن حتی اگر مرده باشه. خاورمیانه رو بهم ریخت همه رو به جون هم انداخت آخرش هم هیچی به هیچی. همون یوگی و دوستانش خیلی بهتر می تونستن عمل کنن تا این بابا.

Unknown گفت...

منتظر مطلب جدید هستیم

Unknown گفت...

دلقک جان هیچ معلومه کجایی؟؟

ناشناس گفت...

خبر رو شنیدید؟ پای کروبی در حین انجام شنای غورباقه در استخر خانه اش شکسته وزیر چشم پزشک هم قول داده پای وزیرو عمل کنه سلام رئیس جمهور و چشمک رهبر و اسمایل رئیس خبرگان رو هم به اقای کروبی رسونده! موسوی و کروبی انگار همون نقش بابک زنجانی رو در دادگاه های نمایشی و حصر های نمایشی بازی می کنند ما نفهمیدیم اینا واقعا در حصر هستند یا نه؟ مردم را گذاشتند سر کار!
اصلا اختلافی بین اصول گرایان و اصلاح طلبان نیست! وقت انتخابات به هم جو می دهند برای گرم کردن تنور انتخابات نمایشی ولی دانشجو ها کتک و گاز فلفلش را خوهند خورد، برای دلقک که می گفت بخش مدرن را از بخش نفهم جدا کنید می گویم که اصلا این تقسیم بندی اصالت ندارد و میوه هسته ندارد که جدا کنیم.

ویتگنشتاین گفت...

حذف علوم انسانی از مدارس!
http://www.radiofarda.com/content/f8-humanistics/27410024.html
جدای از اینکه این خبر از نشان از به بن بست رسیدن علوم انسانی ایدئولوژیک در ایران دارد تیر خلاص به این پیکر نیمه جان بدترین خبری بود که در این دو روز گذشته شنیدم. تیمسار نظری نداری؟
این هم واکنش زیباکلام به این خبر:
http://damadam.ir/%D8%B3%D8%AE%D9%86-%D9%85%D8%B9%D9%84%D9%85-smi-edu/%D8%A7%D8%AE%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C/title/%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%AF-%D8%B2%DB%8C%D8%A8%D8%A7%DA%A9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B2-%D8%AD%D8%B0%D9%81-%D8%B1%D8%B4%D8%AA%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85-%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%B3-%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA%DB%8C/id/1292011

ناشناس گفت...

در مورد پی نوشت شما: شخصاْ فکر نمی کنم مشکل از علوم انسانی دبیرستان ها است. قبل از این هم این علوم انسانی بیشتر مختص به زبان عربی و قرآن بود. آن علوم انسانی که در ایران در سالهای اخیر برای حکومت دردسرساز بوده بیشتر ترجمه کتب انسانی غربی توسط مهندسان ایرانی است.

ناشناس گفت...

تیمسار کجایی؟

ویتگنشتاین گفت...

به ناشناس 23:59
این حرف را نزن. علوم انسانی کنونی ایران بزرگانی هرچند سالخورده در خود دارد که پرورش یافته دوران آزادتر پهلوی و یا درس خوانده کشورهای غربی هستند که در تضاد و گفتگو با علمای اسکولاستیک عقل ستیز، رشته های مختلف این علم را بسیار جذاب (حداقل برای من) کرده بود. حذف مدارس علوم انسانی یعنی همین رشته ها و کتب و بحثهای پرسانسور و نیم بند هم نتوانسته روی ریل جمهوری اسلامی قرار بگیرد و عجب قبای چاک چاک و کج و معوجی است این ایدئولوژی هرج و مرج طلب جمهوری اسلامی.

ناشناس گفت...

پست بعدی باید خیلی خوب باشه که اینقدر تاخیر خورده :)

ناشناس گفت...

ما این شتر سواری دولا دولا رو نفهمیدیم چی شد بالاخره؟ حذف شد یا نشد؟ بخونیم اون رشته رو یا نه؟ بگیم خاتمی یا نگیم خاتمی؟ کروبی حصره یا نه؟

ناشناس گفت...

منتظریم.

ناشناس گفت...

بجای اینکه مشکل جمهوری اسلامی را از زاویه دید فلسفی‌، اجتماعی، انقلابی، دینی، اخلاقی‌ ببینیم خیلی‌ ساده اصلی‌‌ترین مشکل جمهوری اسلامی را که مشکل مدیریت دوگانه است مطرح کنیم. من فکر می‌کنم این مقاله در نوع خود در بعد از انقلاب بینظیر است.

http://www.roozonline.com/persian/opinion/opinion-article/article/-37bbc819f8.html

بسیار ساده و حقوقی مشکل مدیریت دوگانه را واکاوی می‌کند و راه حل ارائه میدهد. کاش این مساله دقیقتر و بیشتر بررسی‌ شود.

ناشناس گفت...

مگر روحانی قول نداد که پاسپورت ایرانی را با عزت کند؟ نتنها نتوانست بلکه به پاس دوم ایرانیهای خارج از کشور هم ریده شد.

عسکر گفت...

هم اکنون ریاست شورای عالی انقلاب فرهنگی با جناب آقای روحانیاست.

بنده یـقـین دارم که جناب آقای روحانی با کمک چند تن از وزیرشان
که آنها هم عـضـو شورای عالی انـقـلاب فرهنگی هستند ، با تدبیر و
اعتدال ، برخی از این کـتـب رشـته علوم انسانی را که در برخی از
صـفحات آنـهـا متون سکولار و نیز متـون اومانیسمی به چشم می خورد
به خوبی اصلاح و یا حذف خواهند نمود.

سلام بر هاشمی
درود بر روحانی

عسکر گفت...

حجت الاسلام سیدعلی خمینی در گفتگو با «انتخاب» از کاندیداتوری آیت الله سیدحسن خمینی
در انتخابات مجلس خبرگان خبر داد.

وی در حاشیه ی مراسم عزاداری رحلت پبامبر اکرم (ص) که توسط هیئت ایثارگران در
کانون توحید برگزار شد ، در گفتگو با خبرنگار «انـتـخـاب» اعلام کرد که آیـت الله
سیدحسن خمینی بنابه درخواسـت گـروه های مـخـتلف سیاسی، مردمی، مذهبی و همچنین
شخصیت های برجسته انشاالله در انتخابات مجلس خبرگان شرکت خواهد کرد.

ناشناس گفت...

اه! ده روزه هی میام هیچ مطلب جدیدی نیست. شورش رو درآوردی