۱۳۹۴ مهر ۲۱, سه‌شنبه

تیپ شناسی نمایندگان اغلب فرمایشی در جریان برجام: اول پزشکیان خادم به ملت؛ آخر حداد عادل خائن به رهبر!


 خب جا دارد یکبار دیگر نهایی شدن توافق هسته ای در ایران را تبریک بگویم. و مژده بدهم که این توافق فارغ از سود و زیان سیاسی، بهرۀ فلسفی عظیمی در ایدئولوژی زدایی از ایران داشته و دارد و نقش ایفا کرده و می کند و خواهد کرد. و این تنها راه رهایی ایران از چرخۀ انقلاب و ضدانقلاب و عقب ماندگی و عدم توسعۀ مطمئن و پایدار است. اما حالا که آیت الله خامنه ای با خطایی تاریخی و نپذیرفتن مستقیم مسئولیت برجام و شکست استراتژی خودش و تاکتیک پسرش محمود خودش را در وضعیت سراشیب استحاله به سرسام رسانده است؛ بد نیست یک نگاهی هم بیاندازیم به تیپ شناسی نماینده های کنونی مجلس شورای اسلامی تا مشخص کنیم که با چه کسانی نمی توان عهد و پیمان و اخوت و شراکت و رفاقت بست؛ و خطرشان حداکثری است. در ماجرای بررسی توافق هسته ای ایران و غرب در مجلس تیپ های زیر قابل شناسایی بودند که از بهترین تا بدترین اولویت بندی می کنم در زیر:

1- در بالاترین جایگاه لیبرال های مؤمنی - اگر چنین کسانی یافت شوند بسختی. بنظرم پزشکیان نمایندۀ تبریز نزدیک ترین فرد به این تیپ باشد - قرار می گیرند که مطمئن شده اند با حکومت بر مبنای شریعت زیست و دنیای انسان ها آباد نمی شود و آخرت شان هم از دست می رود و ایدۀ حکومت دینی امری ابتر و اشتباه بوده است و باید برچیده شود: نه با انقلاب و شورشی دیگر که با استحالۀ ایدئولوژیک در حداکثر سرعت ممکن اما غیر انقلابی.

2- بلافاصله بعد از تیپ لیبرال های مؤمن - منظورم از مؤمن اصولگرایی عام است و مطلقِ ایمان؛ و نه ایمان خاص دینی و مذهبی و یا هر ایمان خاص دیگر - تیپ حزب اللهی های اصولگرا و تندرو و معتقد به حکومت شرعی قرار می گیرند که تیپ 59 نمایندۀ مخالف برجام عموماً در این جایگاه برتر شماره دو هستند. نمونۀ اسوه و خالصش هم علی اصغر زارعی همان نماینده ایست که بعد از تصویب فرمایشی برجام در مجلس گریه کرده و کارش به بیمارستان کشیده است. این آدم ها فارغ از نوع اندیشه شان آدم های دارای روش و منش و اصول هستند و بشدت قابل اعتماد برای رفاقت و امانت و هرنوع اطمینانی که می توان به انسان مؤمن داشت. من قطعاً از نظر فکری متضاد و در نقطۀ مقابل زارعی هستم ولی جانم را می دهم که اشک های این هموطن نازنینم سترده شود و از آلام او کم شود.

3- در مرتبۀ سوم تیپ افرادی قرار دارند که آفتاب پرستند و معامله گر و حزب باد و فضا را بو می کشند که کجا بنفع و منفعت شخصی شان است که چه موضعی - اعم از موافق یا مخالف - بگیرند. اکثریت مهم و غالبی از نمایندگان فعلی مجلس جمهوری اسلامی از این تیپ هستند که ضعف و سستی و فرصت طلبی و قدرت طلبی خودشان را در قالب "مصلحت نظام" پنهان می کنند و هر لحظه برنگی در می آیند. این تیپ نمایندگان هم قابل قبول هستند به این خاطر که طبیعت انسان معمولی همینطور است و چیز غیر متعارفی نیست که انسان ها منافع خودشان را - حتی در غیر راستای منافع عام - ارجحیت بدهند در هنگام تصمیم. پس در برخورد با این ها فقط باید عاقلانه و با دقت عملکرد.

4- اما تیپ آخر که تیپ غیر قابل تحملی هستند تیپ نمایندگانی هستند که امروز بعمد در جلسۀ مجلس حاضر نشدند و غیبت کردند تا نفیاً و اثباتاً مجبور از موضع گیری نشوند تا بتوانند با ناشناخته ماندن از نظر افکار عمومی نیات بشدت کثیف خودشان را بازهم به مردم عادی قالب و غالب کنند؛ و وجهه شان دچار "قطعیت موضع" منفی نشود. اگر قبول کنیم که بین 139 (آرای موافق به کلیات طرح) با 161 (آرای موافق به تصویب نهایی امروز) فقط 22 رأی فاصله است. و از سوی دیگر بین 100 (رأی مخالف به کلیات طرح) با 59 (آرای مخالف به تصویب نهایی امروز) 41 رأی فاصله است. می توانیم نتیجه بگیریم که 41 منهای 22 = 19 رأی مخالفین اولیه گم شده. تازه آرای ممتنع تبدیل شده بموافق را حساب نکردم. این 19 نفر که اکثریت غالب شان با تمهید بهانه امروز در جلسه غیبت کرده اند مزخرف ترین تیپ انسان هایی هستند که باید از سبد انسانیت خودمان خارج و به مزبله پرتاپ کنیم.

5- اما در بین این زباله ها هم کثیف ترین آدم را می توان شناسایی کرد. و او کسی نیست جز غلامعلی حداد عادل رییس فراکسیون اصولگرایان که چون از روز اول می دانست این تصمیم خامنه ایست و باید بتصویب برسد و از سوی دیگر رییس تیپ هایی مثل علی اضغر زارعی عزیز بود نخواست مسئولیتش را بپذیرد و نقش لازم را ایفا کند. نه به لاریجانی کمک کرد که پروژۀ خامنه ای را پیش ببرد و لاریجانی هم نتوانست بتنهایی مأموریت رهبرش را به سرانجامی که دستور گرفته بود (تصویب کنید اما بنام مجلس تمام کنید و نه بفرمان من) برساند و آبروی رهبر پیش هوادارانش رفت. و نه توانست با زارعی و سایر اصولگرایان فراکسیونش کار کند و آنان را از سنگ روی یخ شدن امروز و آن گریه های تلخ نجات دهد. قبلاً هم در مطلبی با فیلسوف چماقداران از حداد عادل رونمایی کرده بودم. اما خواستم یادتان بیاورم که با چنین جرثومه های فسادی هیچگاه آشتی نکنیم. یا...هو 

۶۹ نظر:

Dalghak.Irani گفت...

در متن نوشته ام دستور خامنه ای چه بوده است:

"برجام را تأیید کنید تا هم نمایش شأن مجلس حفظ شود و هم مهر دیکتاتوری بمن نخورد و هم فرمان من به جام زهر و شکست در جنگ همانند نشود و هم کشور از ورشکستگی مطلق نجات یابد و حکومت دوام پیدا کند."

لاریجانی مأموریت تأیید در روال عادی برجام را نتوانست عملیاتی کند و هر روز معرکه ای آراسته شد تا در نهایت با فضاحت امروز مجبور شد علنی بگوید که فرمان خامنه ای بوده همۀ این کارهای من و حتی تا آنجا دچار انفعال و بدبختی شده باشند که بگویند حجازی تصمیم گرفته بجای رهبر. این خیلی کثافت کاری بزرگی است که هواداران ببینند حجازی که یک گماشته بیش نیست در دفتر رهبر بجای او معرفی می شود که در مهمترین تصمیم سیاسی تاریخ رژیم - و حتی ایران - فعال میشاء و اختیار دار آدمی بوده که بغیر از بچه ها و فامیل نزدیکش هیچکس او را نمی شناسد و تا کنون نامی از او نبوده است. یا...هو

ناشناس گفت...

با تك تك بندهاي تحليل هاي اخيرت موافقم. در ضمن امشب روحاني صحبت دارد بعد اخبار ساعت ٩.

ناشناس گفت...

اين هم آخرين كمپين جوانان حزب اللهي:
دوستان افسران ساکت نشینید...سیلی میخوریما...
این اخرین مرحله است...
خود عراقچی گفت باید این مصوبه بره شورای نگهبان
رفقا اگر حمایت نکنیم...اونا دست پیش می گیرن و تحت فشار میزارن شور رو...آمریکایی ها امروز مدلشون خلاف فتنه 88 است مدلشون اینه که از درون و با دست خودمون خودمونو نابود کنیم
رفقا بسم الله
کمپین و پویش حمایت از شورای نگهبان برای رد برجام چای راه بندازید...
و در عین حال در شبکه ها و صورت به صورت و سینه به سینه مضرات برجام و قطعنامه رو برای مردم بصورت مستند و لقمه لقمه تحویل دهید....
بصیرت....بصیرت...بصیرت

ناشناس گفت...

چشم بسته تحلیل نوشته اید جناب تلخک واقعا نشسته بودید و فکر میکردید مجلس تشریفاتی ایران گزینه ای جز پذیرش تمام و کمال برجام (همونطور که در متن قرارداد اشاره شده ) دارد؟حال چه کنیم فریاد پیروزی سر دهیم؟شرم بر شما که بعد از گذشت بیش از یک دهه و هزینه های چند صد هزار میلیاردی برای رسیدن به هیچ و پوچ و وارد شدن صدمات جبران ناپذیری به اقتصاد ایران کنون زیر سوال رفتن امنیت و حاکمیت ملی را تبریک عرض می کنید ؟استحاله ایدئولوژیک !؟ لابد فردای نزدیک هم ملت شریف به نمایندگان با تیپ مدنظر شما رای بدهند تا روند این استحاله تندتر شود و ایران آزاد و آباد داشته باشیم !یک تیپ شناسی کلی هم بنده خدمت شما ارائه می کنم شاید به کار آمد ":بی کفایت و فاسد "توسعه پایدار و مطمئن بنده شخصا امشب آسوده می خوابم چرا که کشورم زیر بار بی سابقه ترین تحریم ها و بعد نظارت ها و تعهدات بین المللی رفت(تا جایی که در متن قرارداد ذکر شده مشابه این توافق با هیچ کشور دیگری بخونید اسرائیل انجام نخواهد شد !) و قرار است اینطوری شکوفا بشویم آن هم با امثال هاشمی خاتمی لاریجانی حداد روحانی ظریف وو حسینیان و کوچک زاده و و و احینا خود شما از تیپ سوم نیستید تیمسار سایبری هستید یا انشاالله نیرو هنوز دارید چون در آینده نزدیک و حوادث مشابه لیبی و عراق به تیمساران خجسته ای چون شما بسیار نیاز خواهیم داشت !

گو ...گل

ناشناس گفت...

در جلسه رهبر با مدیران صدا و سیما که فکر می کنم به عنوان قوی ترین صدای رهبری عمل می کند چالش آینده را مقابله با جنگ نرم عنوان کرد یعنی از تظر ایشان بحث تقابل نظامی از بین رفته و یا به حداقل رسیده است. معنی دیگر آن پذیرش برجام قبل از تایید مجلس از سوی رهبری است. ولی این امر برای من و شما و کسانی که از ساختار قدرت در ایران آگاهی دارند اظهر من الشمس است ولی سوال من این است که این نمایندگان مجلس آیا از این امر آگاهی ندارند؟ اگر دارند و آقای زارعی هم اطلاع دارد پس اشک و سوز و گداز این نماینده ولایتمدار به چه جهت است؟

عصبانی گفت...

به نظزم آن 18 نفر در همان دسته چهارم قرار میگیرند اما بی انصافی است حداد را هم در این دسته قرار دهید. به نظرم او باید در دسته پنجم و خاص خودش قرار بگیرد. چون قصدش از غیبت با گروه چهارم یوی نیست. او واقعا نمیتوانسته حاضر باشد. اگر رای مثبت میداد همانطور که گفتید لشکر پشت سرش را چه میکرد و اگر رای منفی میداد پس غلام علی چه میشد ؟ از این نظر فکر میکنم غلامعلی خان واقعا آچمز بود نه اینکه دلواپس افکار عمومی باشد.

ناشناس گفت...

خیلی باید ساده باشیم فکر کنیم چیزی عوض شده.نظام فقط داره باک خالی را پر بنزین میکنه .یه 5 سالی دلارپر میکنه بعد دوباره یک احمدی نژاددیگه ایندفعه دیگه کسی حال تحریم و اینا هم نداره.خریدهای نظامی خودش نشانه مهمیه .
مورد دیگه تازه روسیه که تا حالا بدون رقیب بود در ایران حالا مجبوره با پیاده نظام آمریکا یعنی اروپایی ها بجنگه .به نظر من اوباما فقط سر و ته تحریمها را هم اورد تا صدای متحدهاش در نیاد .در مورد بازی خوردن حزب اللهی قبول دارم ولی کلا کشتیبان را سیاستی دگر امد جاشوهای زرنگ و تر و فرز خودشون را نشون میدند در طول زمان .توافق انجام شده حتی ضعیف تر از توافق واشنگتن پیونگ یانگ هست کلا زمان لازم هست تا وضعیت جدید تحلیل بشه مقالع نیویورک پست اگر چه با دید یک جمهوری خواه نوشته شده ولی حاوی نکات مهیه .
http://nypost.com/2015/10/11/obama-will-be-the-only-person-sticking-to-iran-deal/

دوست قدیمی گفت...

اه که چقدر چس ناله میکنید شماها . حالا چه کنیم . معلوم بود تصویب میکنن. من گفته بودم. اینا همش بازیه . زمان مشخص میکنه. چیزی عوض نمیشه ... یاد گالیور به خیر. شما که اینقدر حالیتونه خوب هم بکشید یه وبلاگم شما بزنید نه مجوز میخواد نه سرمایه. سی ساله هی نشستین زیر پتو هر کی هرچی میگه و هر کاری میکنه فقط میگین من میدونم نمیشه

الف گفت...

سلام تیمسار عزیز

البته نکته ای را که درباره دلواپسان گفتید به طور کلی قبول دارم. اما آیا جملات ستایش آمیزتان از «برخی» خصوصیات آنها، شامل حسینیان و رسایی و دیگران هم می شود. مطمئن نیستم اینها هم همان صادقان ایدئولوژیکی باشند که شما می گویید و به بوی کباب دور بعدی پای کار نمانده باشند.

ناشناس گفت...

دوستانی که میفرمایند که اینها پشت صحنه با هم هستند ، توجه کنند که اگر این رجال !! اینقدر سیاس و مدیر بودند که حال وروز ما این نبود ، اینها فقط موج سوارند. ... این موج سواری را خوب اومدی. باد هر طرف که بیاد. سر خم می کنند. تخصصشان هست. همه هم خیمه شب بازی است. جدی نگیرید.پول و قدرت باشد همه چیز حل است. به هر حال در برابر کاری قرار گرفته اند که پنجاه سال است روی ان مانور داده و همه چیز را روی ان متمرکز کرده بودند.باید چند نفر تمارض کرده دلدرد بگیرند. باید چند نفر هم یقه هم را بگیرند.با سکوت که نمی شود.این هیجانات بعد از چند هفته فروکش کرده،همه چیز عادی می شود. و ملت است و غم باد هایش!

Dalghak.Irani گفت...

الف محترم. انسان موجودی بشدت پیچیده است و نمی توان براحتی و تک علی بررسی کرد. بدیهی است که همۀ انسان ها برای گفتار و اعمال و رفتارشان از انگیزه های خود اگاه و ناخودآگاه متنوعی متأثر می شوند. لذا نمی توان بطور کلی داوری دقیق کرد مگر در مقام مقایسۀ بین دو مصداق که می توان یکی را بر دیگری رجحان داد. بالا پائین کردن های مرا در این قالب و نسبی باید ببینید. وقتی حداد را در مقابل زارعی می گذارم زارعی قابل ستایش و حداد قابل نفرت مشخص می شوند. اما اگر فردا زارعی را در مقابل یک بیسجی ساده بگذارم قطعاً جایگاه ها برعکس می شود. در مورد رسایی و حسینیان هم داوری نه بشدت زارعی اما مثبت است در مقایسه با حداد. چون حداد دزدی با چراغ ریاضیات و فلسفه و دانشگاه است که تاریکی و جهل و امر ناشدنی از لحاظ منطق (بردن جامعه به اعماق تاریخ) را تئوریزه و پشتیبانی و گسترش ئ و محافظت می کند و آدم برخوردار فراتر از لیاقت هایش هم است. در حالیکه رسایی و حسینیان هرچقدر کثیف باشند بازهم چون از مرکز خرافه و افسانه و بی منطقی و نقل می آیند نه باندازه خطرناک هستند و نه بی پشتیبانی امثال حداد دانشگاه قادر به ماندن. حداد ها بمدرنیته و دانش و بما خیانت کرده و می کنند در حالیکه رسایی و حسینیان از دست آوردهای مدرنیته ای که حداد به بندش می کشد سوء استفاده کرده اند و می کنند. یا...هو

Dalghak.Irani گفت...

علامه های منفی کثیف ترین موجودات روی زمین هستند دوست قدیمی حتی پست تر از حداد عادل. یا...هو

ناشناس گفت...

دوست قدیمی گرامی ما که تازه به جمهوری اسلامی نرسیدیم گوشت و پوستمون و تمام سلولهای بدنمون با این موجود عجیب الخلقه آشناست.جمهوری اسلامی اونموقع که ضعیف بود وضعش اون بود وای به روز فردای برجام.ما که خام نیستیم البته زورم نداریم ولی دلمون را الکی نباید خوش کنیم.دلقک میگه چهار تا پایداری جی فاسد که حتی کاندیدشون از شورای نگهبان تایید صلاحیت نشده شد رکن رکین نظام اصلا این رسایی کجای نظام هست که حالا قهر کنه به چپ نظام هم نیست .
فقط یک سیستم فاسد محلی به یک سیستم فاسد گلوبال داره پیوند میخوره.همخوابگی مرد زنباره با فاحشه شهر حالا شما هی رقص چایی دو رنگ بریزید تو مجلس این همخوابگی و برقصید .تنها نکته دلپذیر توسعه زیرساخت که امیدوارم مثل باقی طرحههای این جمهوری دروغ و نکبت زیر آوار غارتها مدفون نشه .به نظر نفع شخصی که صادقانه دنبالشم دیگی برای من نمیجوشد البته روا دارم گوشتی لذیذ برای دیگران در آن بجوشد نه کله سگ .اینرا فقط عرض کردم مثل کودکان پایکوبی نکنیم مثل بابایی که وعده دوچرخه و آتاری میدهد یکسال تمام تیر ماه که میشود با یک فرفره و بستنی سر و ته قضیه هم می آید .

ناشناس گفت...

دلقک دستت درد نکند حالا چون ما توی این وادی بدمستی با تو پیاله نزدیم شدیم پست و کثیف .
اتفاقا حالا که نظام خیالش راحت شده از فردا چوب را بالا میگیرد تا ما را سیاه کند منتظر تغییر قانون کار باشید در جهت فروش برده ها به کمپانیهای بزرگ .فردای این بدمستی سر درد است .

Dalghak.Irani گفت...

باز سوء تفاهم ها شروع شد. دوست جدید کامنت من مخاطب خاص نداشت فقط یک همدلی و همدردی با دوست قدیمی بود. اما حالا که شما با شهامت مثال زدنی بمیدان آمدی بی عصبیت و شوخ و شنگ اجازه می خواهم یک قصۀ چند خطی سمبولیک بنویسم با این توضیح که کامنت من شامل حال شما نبود:

مرد بالغ و قدر قدرتی را در نظر بگیرید که در حالیکه دستش هم با جدیت توی جیب شلوارش است بمن کودکی که از خنده ریسه رفته ام و دارم الکی بازی می کنم برسد و بگوید کره خر برای چی می خندی در حالی که خر بابات هم مرده و گاوتان هم مریض است و مادرت هم تنبان بپا ندارد. خب من که نه خر پدرم را می توانم زنده کنم و نه گاو پدرم را می توانم معالجه کنم و نه پولی دارم و غیرتی که تنبان برای ننه ام بخرم و دارم با اسب چوبی خودم حال می کنم و هنوز به سنی هم نرسیده ام که مجاز بشوم که شلوار جیب دار بپوشم برای استحصال مشغولیت و حتی لذت چه حالی می شوم در مقابل عبوسی سفارشی این مرد بزرگتر. بهتر نیست آن مرد اولاً دستش را از جیبش در بیاورد که بدآموزی نداشته باشد و با مهربانی بگوید کاشکی منهم مثل تو کودک بودم و از اسباب بازی اسب چوبی لذت می بردم و می خندیدم. چون خندیدن تو با عقل من جور در نمی آید و تو هم که نمی فهمی عقل من چه می گوید - پس آن را هم نمی گویم - اما خوش باش و بخند و کاشکی من هم مثل تو و کودک و نافهم بودم و بچیزهای الکی می خندیدم. اصلاً این مرد قرمساق با من کودک چکار دارد آخر! راهش را بکشد بروی دنبال همسن و سال های خودش. یا...هو

دوست قدیمی‌ گفت...

سلام تیمسار عزیز و سپاس فراوان برای نوشته‌های عالی چند روز گذشته. واقعا دست مریزاد.

اون شخصی‌ که با نام "دوست قدیمی‌" کامنت داده، من نیستم. نمیگم که قصدی داشته و ممکنه که اتفاقی‌ این نام رو به کار برده باشه. ولی‌ چون من چندین ساله که کم و بیش این نام رو به کار می‌برم، امیدوارم که ایشان نام دیگری رو برای خودشون به کار ببره.

ادبیات هر شخصی‌ مشخصه و می‌شه با یک کامنت ۲ خطی‌ هم فهمید که آیا نویسنده همان شخص پیشینه یا نه!

باز هم مرسی و به امید پیروزی پاکی‌
دوست قدیمی‌

Dalghak.Irani گفت...

خیلی ممنون دوست قدیمی اصلی. پس بگذار به هوای شما یک مورد خیلی مهم را هم ضمیمه کنم به کامنت آخر خودم. پر بی ربط نمی دانم که برخی بچه های دوستدار خامنه ای برخی کامنت های "خبری نیست من می دانم" و الکی به این سگ های زرد برادران شغال (روحانیان یا کارگزاران این جناح و آن جناح) دلتان را خوش نکنید را ان ها می گذارند برای زدودن انرژی های مثبت جامعه. در زمانه ای که برای قدرت و سیاست رفقای جانی هم همدیگر را حذف فیزیکی می کنند دشنام به روحانیت و خامنه ای و امثالهم در دنیای مجازی هزینۀ کاملاً معقولی است برای حفظ نظام و ایجاد شکاف و جاسازی غضنفرها. چون هیچ ادم مخالف خامنه ای از اینکه من خبر بدهم تضعیف شده نباید ناراحت بشود حتی اگر الکی هم گفته باشم. پس کسی که خیلی جدی آیۀ یدس می خواند می تواند نفوذی خود دستگاه باشد تا رفیق همراه ومثلاً رادیکال ما. یا...هو

یار قدیمی گفت...

دوست قدیمی قدیمی من هم چهار پنج سالی هست که مشتری سیرک هستم. کم کامنت میزارم ولی من هم با همین شناسه بودم. تعصبی روی این نام ندارم و ازین به بعد با شناسه یار قدیمی و البته با همین ادبیات سبک اگر عرضی داشتم خواهم گفت. با پوزش از شما

ناشناس گفت...

گوسفندهای خوبی باشید لطفا کسی آیه یاس نخواند چشمها را ببندید و فریاد خوشحالی سر دهید چرا که این تسلیم نامه برای مردم ایران رفاه امنیت و آزادی خواهد آورد(از همانکه برای مردم ویتنام و عراق و افغانستان و سوریه و لیبی آورد ) فقط معطل رای نمایندگان مجلس ایران !بود و با استرس و هیجان فراوان نتیجه را دنبال نموده و در نهایت ناباوری و تعجب تسلیم نامه به امضای ایشان هم رسید لکن عده ای نماینده خیانت کردند که خیلی خائن هستند و نباید بهشان رای داد بعدا باقی اما خیلی گل باشرف متخصص و سالم هستند و باید به اینان رای داد تا استحاله ایدئولوژیک بشود و ما مبارزان رادیکال! پشت مانیتور بدون هویت قابل تایید بتوانیم برگردیم پیش بچه ها اگر پیش بچه ها نباشیم همین الان ...باز هم تاکید می کنم هرکس پایکوبی نکند قرامساق و نفوذی می باشد
دیگر بیش از این هم وقت شما را نمیگیرم در دنیای خود خوش باشید و بخندید اما حقیقت و واقعیت آینده ترسناک است...

پروفسور بالتازار

ناشناس گفت...

و هنوز به سنی هم نرسیده ام که مجاز بشوم که شلوار جیب دار بپوشم. دلقک همه مشکل تو همین جاست.اگر ملت ایران نمی تواند شلوار بقول تو جیب دار بپوشد، مقصر کیست؟ ایران سی و هفت سال پیش یا به تحریک دشمنان یا به خواسته خود متا سفانه دست به انقلابی زد که بدلیل بی تجربگی در چاه ویل افتاد. ده سال بعد با فروپاشی شوروی متوجه شد که چه گه زیادی خورده. درست در همان زمان ایران باید راهش را تصحیح می کرد. و به جای افتادن دنبال موهو مات که هیچ فرقی با موهومات لنین و استالین نداشت. دست به تقویت زیر ساخت ها-فرهنگ سازی درست و اقتصاد شکوفا می زد. اما مثل خر چشم بسته در سیاست های غلط و نکبت بار دور خودش چرخید و چر خید تا به این ویرانه فعلی برسد. اکنون بحث بر سر انقلابی دگر نیست. اما نکته اینجاست که اگر الاغ های جمهوری اسلامی ( معذرت می خواهم واقعا عصبی ام) بخواهند بعد از این هم به سیاست های گذشته ادامه دهند. و چند شرکت خارجی هم نفت و گازشان را ببرند، تگلیف مردم چه می شود؟ شما که این همه برجام برجام می کنی بیا و بالا غیر تا یک تحلیل دقیق و کار شناسی از بعد از توافق بکن و نشان بده که به این دلیل و به این دلیل بعد از بر جام کشور عرفی می شود. اصلا بحث اینجاست که کی می خواهد کشور را برای تو عرفی کند؟ روحانی؟ احمدی نژاد؟ یا رفسنجانی و... اینها همه از دم تا خر خره از پیروان خمینی هستند. و ایشان هم که معرف حضورت هست. با یک مشت دزد می خواهی به قانون برسی؟ گویا گمان کرده ای تمام مشکلات را سپاه و خامنه ای ایجاد کرده اند. اصلا مجموعه این حکومت اسلامی مشکل زاست. من رفسنجانی و روحانی را بسیار خطر ناکتر از خامنه ای می بینم. خامنه ای دست کم مثه رفسنجانی معاونین خوش نامی مثل روح الله حسینیان و فلاحیان و امثالهم نداشت. که پوست از گرده ملت بکشند. برو فکر نان کن که خربزه اب است.

Dalghak.Irani گفت...

خب هر چه می دانی بدان و هر چه قضاوت می کنی بکن من به خامنه ای فحش می دهم تو هم بهاشمی فحش بده. مگر من جلو دستت را گرفته ام. من برای دلم می نویسم و طبق تشخیصم می نویسم و برای همفکرانم می نویسم و برای بچه حزب اللهی ها می نویسم و هیچ مأموریتی هم برای نجات میهن تو نه قبول کرده ام و نه توانش را دارم و نه نیتش را. شما که شلوار جیب دار نداشتن را فقر و محرومیت من می خوانی چطور بخودت اجازه می دهی ... ولش کن بابا بدجوری زده ام بخاکی در خوانندگان نمونه. کرتب هم اصرار دارند مرا وادار کنند از ذهن آن ها مطلب بنویسم.

ناشناس گفت...

ناشناس عزیز، ایرادتی که گفتی‌ را همه می‌دانیم، راه حالش رو بگو، اگر اینجوری که تیمسار می‌گوید نه، پس چه طوری؟ میگویید ایران بعد از فروپاشی شورود باید راهش را اصلاح میکرد، خوب، کی‌ میکرد؟ ایران؟حکومت؟
ظاهراً شما فکر میکنی‌ باید یک کسی‌ این کار را میکرد، خوب کی‌ بود به نظر شما کی کوتاهی کرد؟

شهریار ایرانی‌

شهروند گفت...

مرسي آقاي كوچك زاده ، حسينيان ، زارعي ،.. شماها با هر نيت و هدفي كه داشتيد ، مخالفت و فريادهاي نزديك به عربده هايتان اگر نبود ، زمينه براي رسوايي بيشتر خامنه اي فراهم نمي شد ، اگر شما نبوديد دم خروس مخفي مي ماند در پشت قسم حضرت عباس خامنه اي براي حزب الله هاي ساده دل ، وجود شما در مجلس و مناظرات باعث روشن تر شدن چهره ي رهبري شد كه بويي از شرافت و مردانگي نبرده است
خوش بود گر محك تجربه آيد به ميان تا سيه روي شود هر كه درو غش باشد

دوست قدیمی‌ گفت...

@ یار قدیمی‌: ممنون برای انتخاب نام جدید و زیبا. منظورم از به کار بردن لغات "ادبیات هر شخصی‌ ..." تنها نحوه بیان و جمله بندی بود. در صورتی‌ که توهین شخصی‌ نباشه، هر کسی اجازه داره، اون جوری که دوست داره منظورش رو بیان کنه و به تصویر بکشه.

ممنون تیمسار عزیز به خاطر این مدرسه
دوست قدیمی‌

ناشناس گفت...

حق با توست نه از آن جهت که تو درست میگویی .گفتم که در حال بدمستی هستی فحش مزدور و پست میدهی به ما .فردای سردرد سلام هم میدهی انگار نه انگار که دیشب چکار میکردی و وقتی ما بگوییم ما که عرض کردیم عصبانی میشود کسی نگوید گفته بودم رویه همیشگی ما تو را میشناسیم و گربه مرتضی علی جمهوری اسلامی را .اگر بعد از قطعنامه ۵۹۸شرایط گلستان شد اینبار هم میشود .فقط نوبت بازی از محسن رضایی به صفویها و جعفریها رسید و این دومینو در قلعه حیوانات ادامه دارد .

ناشناس گفت...

دلقک جان متفاوت در فضای مجازی دوستت دارم. صحنه مبارزه شما را رهبر، کیهان شریعتمداری، صدا و سیما .... بخوبی می شناسنند و همین کار را کمی مشکل می کند ولی نسلی کنونی که من می بینم باید مواظب بود از آن لبه بام سقوط نکند. نسل کنونی به شدت غیر سیاسی، لذت خواه است.
حداد عادل با کت و شلوار سفید در برنامه خندوانه با سواستفاده مزورانه که از شخصیت علیل ایشان بر می آید در حال زین کردن اسب انتخابات آینده مجلس است.

ناشناس گفت...

چند تا نکته:

- شورای نگهبان چند نفر از خودی ها را امروز رد صلاحیت کرد برای مجلس آتی،

- دوستت را نزدیک به خود داشته باش و دشمنت را نزدیک تر، خسروخان را به خود بچسبان،

- خسرو، رفیق جون جونی اسلامی، خیلی فرد خطرناکیِ،

- کی قرارِ کیو حذف فیزیکی کنه،

- آیا سه تفنگدار مجلس برای بریده ها از بدنه پیام فوق بهارستانی فرستاند امروز،

- خسرو خان به صالحی گفت ". . اگه مردم دستگیرت کنند . . {دفن سیمانی} . .،" نگفت قوه قضایی یا مسئولین، "مردم" واژه پر طعنه ای ست؟





چ

Dalghak.Irani گفت...

شهریار ایرانی.
بگذار به بهانۀ حرف درست و بارها تکرار شده از سوی من و ما یک توضیحی را عرض کنم:

دوستان و هموطنان صدیق و بستوه و بجان آمدۀ - بخش حسن نیت دار - ما این است که بمن و ما می گویند:

شما که می دانید اینان و جمهوری اسلامی اصلاح پذیر نیست و بارها در عمل آزمایش کرده و دیده اید. پس بیایید دست از این بازی بردارید و همراه با ما بشوید و به ریشه ها - از نظر آنان سیاسی و از جنس قدرت و ثروت و مافیاست - بزنیم و بنیان جمهوری اسلامی را براندازیم. اینان معتقدند که اصلاح طلبان داخلی یا بقول من عرفی گرایان حکومتی بخش خطرناک تر جمهوری اسلامی هستند و علت بقای جمهوری اسلامی اتفاقاً هاشمی و روحانی و خاتمی و امثال آن هستند که با توجیه خودشان و فریب شما و دیگران عمر بقای جمهوری اسلامی را زیاد می کنند و الا بخش ایدئولوژیک تر و ساده تر رژیم که خامنه ای معصوم - در مقایسه با هاشمی - است بدون همراهی اصلاح طلبان نمی تواند کشور را اداره کند و محکوم بسقوط سریع است. چون ایدئولوژی این بخش از رژیم هم میرا و واپسگرا و هم غیر پراگماتیک تر است.

این بخش مهم حرف این عزیزان است. و بدیهی است که در نگاه اول عین صواب و درستی است و برمنکرش باید لعنت کرد. اما اشکال قضیه در مرحلۀ "خب چجوری با شما همکاری کنیم" بروز می کند. ما پاسخ می دهیم اوکی. دست شما درد نکند که درد را گفتید پس شروع کنید مبارزه تان را در وبلاگی و سایتی و روزنامه ای و جمعیتی ثبت کنید تا ما هم با دیدن جمعیت انبوه گرونده بشما راه مبارزۀ سرنگون کن را پی بگیریم و ادامه بدهیم. اینجاست که اشکال بزرگ ظهور می کند. اینان می گویند:

ما مخاطب انبوه از مردم نداریم و شما مزدوران اصلاح طلب ها همۀ مخاطبان را بسمت خود جلب کرده اید. لذا اگر شما بخط مشی ما برگردید انبوه مخاطبان شما هم بطرف ما برمی گردند و ایکی ثانیه رژیم را ساقط می کنیم. اما این دوستان به این نکته توجه نمی کنند که اگر ما هم مثل آن ها بنویسیم و شعار نابود باید گردد و می کشم می کشم و ایران سکولار دموکراتیک - نه یک کلمه کم . نه یک کلمه زیاد - سربدهیم ما هم مثل آن ها بی مخاطب می شویم و در دکان مان تخته می شود. چون مخاطب انبوه ما بر حرف و راه حل فعلی ما دنبالمان می کند و الا مثلاً استاد ارجمندم اسماعیل نوری علا مگر به آن زیبایی و فصاحت و بلاغت نمی نویسند و جنبش سکولار انحلال طلب سبز - اخیراًسبزش کمرنگ شده - را پایه گذاری نکرده اند.

بنابراین مسئله این نیست که آیا از طریق اصلاح طلبان می شود به انتهای رژیم رسید یا نه و چقدر زود و چقدر دیر. مسئله این است که راه حلی غیر از این نه مخاطب دارد در داخل و نه قابل عملیاتی کردن است. چون برعکس نظر غلط دوستان این رسانه نیست که تمایل و عقیدۀ مخاطبانش را می سازد بلکه این عقیده و تمایل مخاطبان است که رسانه را معتبر یا بی اعتبار می کند. اینکه ما هم بیاییم و با تغییر خط مشی از تعقیب استحاله و عرفی گرایی تدریجی - در جایی باعث شکستن یکباره می شود وقتی توازن قوا برقرار شد - به ادبیات انقلابی و دعوت بشورش و اعتصاب و جان دادن و خشونت لاجرم؛ مثل این است که با خودمان را و تریبون مان را تعطیل کنیم - چنانچه اگر این دوستان تریبون قابل اعتنا و دارای مخاطب داشتند به اینجا نمی آمدند - شرط نه عقل است و نه دوستی و نه انقلابی گری.

گفتمان این عزیزان چه خوب یا بد فعلاً در جامعۀ هدف - داخل ایران - شنونده و تعقیب کننده ای ندارد کما اینکه در خارج هم از گرد آوردن 50 نفر در یک سالن عاجز است. پس این چه اصراری است که ما هم بیاییم و خودمان را به حاشیۀ فراموش شده ها بکشانیم. البته بحث مفصل است ولی جویده جویده برخی زمینه های فکری مراجع و استادان این انقلابیون کاغذی و اغلب آواره در خارج یا بحاشیه رانده شده در داخل را گفتم. همین. یا...هو

ناشناس گفت...

کسانی که خودشان را به خواب زده اند ، نمی توان از خواب بیدار کرد.
چائیت را بنوش تیمسار.

Dalghak.Irani گفت...

چایم را نوشیدم پس بگذار استراتژی مبارزاتی - واقعاً ساده لوحانه و از سر استیصال و در ماندگی این رفقای سیاسی اندیش ما - را هم بنویسم تا لُبّ کلامشان را حفظ کنیم. اینیان می گویند:

طبق تئوری های علمی ما جمهوری اسلامی باید پنجاه سال پیش - 15 سال قبل از تولدش - ساقط می شد. چون نیرویی میرا و واپسگراست. اما جمهوری اسلامی را اصلاحطلبان حکومتی نگاه داشته اند و اصلاح طلبان حکوتی را هم اصلاح طلبان اپوزیسیون نمای امثال دلقک. پس اولویت مبارزه باید مبارزه با دلقک های ایرانی باشد تا بعد برسیم به مبارزه با اصلاح طلبان حکومتی و آنگاه رژیم خود بخود ساقط می شود. لذا اصرار دارند که امثال مرا خفه کنند. همین. یا...هو

ناشناس گفت...

دلم برای خامنه ای میسوزد طفلک با چه زبانی بگوید من دنبال یک ایران قدرتمند و پویا هستم در این هفته چقدر جلسه گذاشت جدیدترین جلسه اش امروز است گفته ما از آمریکا 40سال بعد از انقلابش جلوتریم .بابا خوب به حرف پیرمرد گوش دهید آخه شما چقدر عقده ای هستید

ناشناس گفت...

برجام در شوراي نگهبان تاييد شد!

و رکورد سرعت مجلس جابجا شد!!!


فاميل دور

ناشناس گفت...

خامنه ای اول از مال مردم خوری دست بکشه بعد دنبال هرچی می خواد باشه. فعلا حکومت رو از ما دزدیده و تا ازش پس نگیریم اروم نمی شینیم. یک کلام ختم کلام.

شهروند گفت...

سلام دلقك گرامي
آيا تضعيف خامنه اي منجر به تضعيف ايدئولوژي مي شود ؟
چقدر اصلاح طلباني كه نام برديد ، مثل هاشمي خاتمي وروحاني و امثالهم تلاش كردند در جهت تضعيف شخص خامنه اي ؟ چقدر انتقاد شجاعانه داشته اند تا تقدس آسماني و مخرب خامنه اي را فرو بكوبند ؟
اساسا اين اصلاح طلبان چيه نظام جمهوري اسلامي هستن ؟ اگر اپوزيسيون و مخالف نظام هستن كه مطلقا هيچوقت تلاشي براي ساقط كردن نظام نكرده اند ! اگر در پي اصلاح نظام بوده و هستن ، در كدام زمينه سياسي توانسته اند يك سانتيمتر نظام را اصلاح كنند ؟ اگر مثل هر سياستمداري در هر كجاي دنيا بدنبال كسب قدرت هستن ، چرا تا خامنه اي رأي ملوكانه به حضورشان در انتخابات مختلف را ندهد ، هـيچ راهكار و مكانيزمي براي حضور در عرصه سياسي ندارند ؟
همين حالا كه خامنه اي مجبور به پذيرش برجام شد ، چه تلاشي براي زودتر پذيرفتن برجام انجام دادند ؟ مثلا پنج سال پيش ، چرا وقتي خامنه اي تمام تلاش خود را مي كرد تا پشت روند قانوني تصويب برجام مخفي شود ، اين پايداري ها و تندروها و بيسوادها بودند كه زمينه رسوايي ديگري را براي خامنه اي فراهم كردند ؟ هاشمي و خاتمي و روحاني و خيل عظيم يارانشان يك بالاي چشمت آبروست هم به خامنه اي نگفتن ! چرا ؟ بازهم فرصت سوزي ديگري از خندق نظام !
اگر دوران زمامداري خامنه اي نگاه كنيم ، اتفاقا تنها جنبش سبز بود كه ضربه اي اساسي به مشروعيت زدايي وي زد ، كه آنهم مورد عنايت جنابعالي نبوده و نيست ، خامنه اي خود را در حد رقيب سياسي امثال هاشمي تنزل مي دهد ! ولي چرا هيچگاه از طرف هاشمي و امثالهم تلاشي در جهت تضعيف و از ميدان بدر كردن رقيب نديديم ؟
بعقيده حقير ، دو عامل اساسي باعث قدرتمند شدن جامعه مدني و عرفي گرايي در جامعه شده است ١- تغيير بنيادين جامعه و مردم از همه لحاظ ٢- ناكارآمدي نظام مذهبي و ايدئولوژيك در اداره كشور
چرا هميشه اصلاح طلبان براي رسيدن به منافع سياسي خود ، از تغيير بنيادي استفاده كرده اند و با طرح مطالبات مردم در زمان انتخابات ، مجوز ورود به نظام سياسي را بدست آورده اند ؟ ولي هميشه در مقابل مسبب اصلي بدبختي رأي دهندگان ( رأي دهندگان مطلقا هواداران نيستن ) يعني نظام ايدئولوژيك ، عقب نشيني و سكوت كرده اند ؟
اين يك بام و دو هوا حضرات اصلاح طلب پدر مردم رو در آورده
شما طيف وسيعي از مردم را حامي اصلاح طلبان مي دانيد ، در حاليكه مردم طرفدار اصلاح هستن نه اصلاح طلبان ! خامنه اي دشمني دانا و زيرك است ، بهمين خاطر اصلاح طلبان نظامش ، مرداني بي خايه و ترسو مثل هاشمي و روحاني و خاتمي را انتخاب مي كند ، مرداني كه كمترين تقصيرشان دوروئي و رياكاري ست ، در كلام همراه مردم هستن و در عمل چاكر قدرت ، با همين دست فرمان جناب دلقك ، ممكن است پايان راه ما مردم كه به دنبال لقمه اي آسايش و احترام هستيم را ترسيم بفرمائيد ؟
هيچ دردي بالاتر از نداشتن حق انتخاب نيست ، هميشه انتخاب در نظام خامنه اي بين رياكار و مزدور بوده با احمق و واپسگرا ، البته كه حق ماست كه از دلقك ايراني سر كوفت بخوريم به خاطر اينهمه بي عرضگي و بي عملي ، از ماست كه بر ماست
البته حقير در تعريفي كه شما از مخالفان باخود ترسيم كرديد قرار ندارم ، بنده غلام همت آنم كه در راهي كه وعده مي دهد رادمرد و راستگو باشد ، حفظ مردم و ايران برايش اوجب واجبات باشد . حضرات را متأسفانه در اين جهت نديده و نمي بينم
پاينده باشيد

ناشناس گفت...

شهروند جان بابام توهم همون جور فکر میکنی که من فکر میکنم .این دلقک تیمسار یکدفعه وسط جنبش سبز پیداش شد .احتمالا یک گروه هستند یکنفر عمرا نیست زیر ماسک هم هست .تا این نسل را از نفس بندازند که موفق هم شدند احتمالا هم الان تو نمایندگی بیت توی زون 1 لندن نشسته اند و به ما میخندند پشت سر این ماسک و این کلاه گیس نارنجی یک من ریش و عمامه نهفته .

ناشناس گفت...

آمریکا یک حکومت مردمی بود.حکومت آخوندی یک حکومت ضد مردمی هست. مقایسه این دو تا مثل مقایسه بستنی با لجن هست.این جور حرفا رو آغا استادشه.برای چی می گن مافنگیه؟ برای همین چرت و پرتا. تازه جالب اینه که می گه لجن از بستنی بهتره! اگه خوبی آغا رو می خوان بهش بگین قبل از این که با عمامش دارش بزنن خودش بره کنار.

ناشناس گفت...

دلقک انصاف بدهم در دو کامنت اخرت که خیلی رو راست نوشته بودی شاید بقول خودت به ظاهر حق بجانب باشی. یعنی در حقیقت مغز حرف ما را که یک استراتژی سقوط رژیم یا به حاشیه راندن کامل ان بود را بدرستی تفسیر کردی.اما ضمن احترام به شیوه تفکر شما باید بگویم که نتیجه را ان گونه که خواستی بقلم اوردی.من به شخصه هیچکدام از اپوزسیون حاضر را قبول ندارم.چون هیچ کدام بدرد نمی خورند.بدلیل اینکه هیچکدام در این سی سال عرضه جذب مخاطب نداشته اند.چون تفاوت چندانی با جمهوری اسلامی ندارند.و کاملا طبیعی است.اما شیوه تو هم یک شیوه ابتر است و ابی برای مردم و نام پر افتخار ان سرزمین نمی جوشاند.اینکه اپوزسیون ایرانی نیست در جهان را بدلیل بی کفایتی دلیلی برای انتخاب شیوه شما کنیم. خود را گول زدن است.و اب در اسیاب اخوندایی است که به هیچ صراطی مستقیم نیستند.امروز ملت ایران یک ملت بالغ است.اما اعتماد خودش را به همه از دست داده.شما در جریان جنبش به اصطلاح سبز دیدی که مردم چه صادقانه به میدان امدند.و اگر دو ابله که عنوان رهبر جنبش خورده بودند نیت می کردند براحتی این دکا نها برچیده میشد.اما انها خود نظام بودند. پس نشد.بگذریم.... مثلا من معتقدم هیچکس نباید در انتخا بات شرکت کند.شرکت نکردن مردم در انتخابات نه یک پیام که دهها پیام برای حکومت دارد. و برای جهان.این خیلی مهم است. ولی چه کسی مردم را به پای انتخابات کشانده و تنور را گرم می کند؟ حضرت عالی و اصلاح طلبان بی خا صیتی که من معتقدم تا صد سال دیگر هم هیچ گهی نخواهند خورد.(دلقک با شما نیستم-دور از شما). به مسجد نرفتن. به نماز جمعه نرفتن.به راهپیمایی نرفتن.و خلاصه در هر کجا که اخوندی است پای نگذاشتن.ببینیم انوقت چگونه می خواهند حکومت کنند. چگونه می خواهند دزدی کنند.ببین دلقک همین الان هم بوی الرحمان رژیم بلند شده.مردم دیگه اینها را شنا خته اند.این حکومت با همان سبک و سیاق همیشگی زودتر گور خودش را گم می کند.و کرده است.اما گرم کردن تنور او جان دادن به اوست.می دانی در این مقطع اگر مردم به شخص خاصی اعتماد داشتند.در عرض یک هفته کارشان تمام بود.این حکومت کارش ساخته است.شخص شخیصی می خواهد که صندلی را زیر پایش بکشد تا سقوط کند.اینها چیزی برای مردم نگذا شته اند. که مردم به انها امید داشته باشند.دلقک کجای کاری؟

Dalghak.Irani گفت...

شهروند حالا که شما هم بعد از این همه سال پرسش و پاسخ و گفت و شنود هنوز اندرخم همان کوچۀ مرغ بود اول یا تخم مرغ مانده ای. بحث نه ممکن است و نه مفید. چون شرح آن عمر تاریخ جهان و ایران را می طلبد و جای آن از صحرای حجاز و آکادمی های آتن و جنگ های استقلال امریکا و دشت های سرد سیبری و پاریس 1791 نشانه دارد. چند گزارۀ کوتاه می نویسم خودت در مغزت گره شان بزن اگر توانستی و الا کاری از دستم ساخته نیست.

1- انقلاب با شورش از بیرون قدرت ممکن است و فعلاً در دسترس نیست و ایجادش هم دست هیچکس نیست همانطور که جلو گرفتنش هم تقریباً ناممکن است.

2- اصلاح از بیرون قدرت معنا ندارد و اصلاحات چی باید در درون قدرت باشد تا برخی امور مورد نظرش را تا آنجائیکه توازن قدرت در داخل حکومت به او نیرو می دهد اصلاح کند و مطلقاً براندازی حکومت نه هدف اصلاحات چی است و نه امکان چنین امری وجود دارد.

3- سرنگونی طلبان از راه اصلاحات افرادی پارادوکسیکال هستند و یا سرنگونی خواه نیستند و یا اصلاحطلب. مثل تو و من که سرنگونی خواهانی هستیم که چون نه قدرت و نه تودۀ پای کار داریم شده ایم اصلاح طلب.

4- اصلاح طلبان حکومتی! تنها نیرویی هستند که ابر و باد و مه و خورشید دست بدست هم بدهند ممکن است بتوانند به بخشی ز رژیم نفوذ کنند. ما که اصلاً از بازی حذف شده ایم از ابتدا. سوار دوش همین اصلاح طلبان حکومتی بی عرضه می شویم و هی می کنیم آنان را بداخل قدرت. بدون اینکه شرط و شروط گذاشته باشیم که "ما تو را اسب تروای خود کرده ایم و بمحض رسیدن بقدرت باید سرنگونی طلب عمل بکنی" اما عملاً وقتی اصلاح طلب بقدرت می رسد ما جز بسرنگونی رژیم از سوی او قانع و راضی نیستیم و شروع می کنیم فحش دادن. آن بندۀ خدا هم که خودش طرفدار اریجینال ندارد - چون دیندار سیاسی طرف ولایت است و دیندار سکولار طرف ضد انقلاب - همان نصفه نیمه ای را هم که آرزوی اصلاحش را داشت نمی تواند انجام بدهد. چون ما هم با سرنگون خواهی از اصلاح طلب منتخب مان بجبهۀ ولایتون پیوسته ایم از در معکوس.

3- نهایت اینکه نه او می تواند به امید اصلاحات گام بگام و حداقلی برسد و نه ما به سرنگونی و آزادی حداکثری. و ولایت دم اصلاح طلب تنها و سرگردان و با حرکات مشکوک را می گیرد و می اندازد بیرون. باز روز از نو و روزی از نو. می دانی چرا؟ برای اینکه فرمول نهایی:

4- اصلاح طلبان حکومتی! مانع ما هستند ضمن اینکه تنها دارایی ما برای تغییر. چون ما نه توده را داریم برای انقلاب و نه خودمان سازمانی برای شورش و حذف شده هستیم از حیات سیاسی تأثیر گذار کشور. در مقابل ما مانع اصلاح طلبان هستیم ضمن اینکه تنها دارایی آن ها برای بازگشت یا نفوذ در قدرت. چون آن ها بغیر از ما کسی را ندارند که به آنان رأی بدهند و 99 درصد آرای توده ای آنان از مخالفان شان است و نه از سوی حزب اللهی و مؤمنان دین سیاسی. داریم با هم زندگی می کنیم و این شرایط را پذیرفته ایم چون انتخاب دیگری در کار نیست.

5- واضح تر از این ممکن نیست. اصلاحطلب حکومتی دشمنی است که تنها دوست است در مقابل دشمنی مشترک. منتی برسرش نداریم که می خواهیم از او سوء استفاده کنیم برای سرنگون کردن حکومتی که او خودش هم جزوی از آن است. او هم منتی ندارد بمای مخالفش که از رأی ما سوء استفاده می کند برای بقدرت رسیدن خودش. همین. یا...هو

ناشناس گفت...

دلقک من با حرفت موافقم و حتی صد در صد احتمال سقوط پس از برجام میدهم مطابق دست فرمان شما این همان اتحاد جماهیر شوروی گورباچف است فقط ماند ه یک کودتای ناقص تا جنین برای همیشه سقط شود صد درصد مطمین هستم امسال سخت ترین سال جمهوری ایرانخوار است ولی و این ولی مهم است ما پروغربها درنهایت مرغ عزا و عروسی هستیم و این مردم سنت زده ما را یک شبه بالا میبرند بعد با مخ میزنند زمین چرا چون آمریکا پای کارست نه انگلیس حرفه ای و این آمریکاییها بازی بلد نیستند اصلا نمیدانند ایران کجاست ایران را آی ران تلفظ میکنند .بریتانیا 300سال درخاورمیانه بود آب از آب تکان نخورد حال نگاه کن به کارنامه آمریکاییها .نگاه کن یک مصدق وامانده را بردند برای چند صباحی از آنور این جامعه خمینی زایید حال اینها بروند خدا بخیر کند پناه میبرم به ابو بکر البغدادی .خاورمیانه هوا گرم است و مغزها همه خون دماغ مردم به هایی میروند و به هویی می آیند به خصوص که این مردم فکر میکنند تمام آلامشان از این جمهوری اسلامی است والا ایران جاپون بود به محض اولین دست انداز اینها یوترن میکنند و دور میزنند .حالا بگو اینها نه به دار است نه به بار مثالش چرا نداریم همین آقای پوتین یه 4 5 سالی مردم خوش خوشانشان بود که بله این کمونیستها ی یهودی کشور پرافتخار تزاری را به فلاکت انداختند بعد دیدند گه اندر گه شد حالا هم یک احمقی چون پوتین را اورده اند تا تاوان حماقت ملت روسیه را از ملل دنیا بگیرد ...یا هو

مازیار وطن‌پرست گفت...

شهروند عزیز
حرف‌هایت منطقی‌تر از آنست که کسی به خود اجازهٔ مخالفت بدهد. اما از یک نکته خیلی به سرعت عبور کردی، و آن ماهیت جنبش سبز بود. این جنبش سبز سازماندهنده‌هاش چه کسانی بودند؟ اگه مردم قرار بود به حرف‌های منطقی شما گوش کنند -و در بازی انتخاب بین مزدور و ریاکار- شرکت نکنند، آیا جنبش سبزی بوجود می‌آمد؟ من با حرف دلقک که می‌گه جنبش سبز باید فردای 25 خرداد ختم می‌شد مشکل دارم و دوست دارم دلایلش رو بشنوم (یا اگه قبلا نوشته لینکش رو بذاره تا بخونم). اگرچه تا حدودی می‌تونم حدس بزنم (چون قوچانی هم چیزی در این حدود ولی به زبانی دیگه گفته)، ولی به نظرم صحیح نیست.

(بقیه نوشته بیشتر درد دل است و مخاطب مشخصی ندارد)

ما در تحلیل و برخورد با سیاست و صحنهٔ واقعیات همیشه مشکل داشتیم و داریم. این "ما" شامل مجموعهٔ هرم قدرت سیاسی در ایران است. نوع سیاست ورزی محمد رضا شاه با آیت‌الله خامنه‌ای تفاوت چندانی نداره. به منظورم دقت کنید. لازم نیست به من بگید اون خدمت به ایران و ایرانی براش مهم بود و این ایدئولوژیکه. این‌ها رو همه می‌دونیم. قضیه یه کم ظریفتره. منظورم نوع حفظ و کاربرد قدرته. هر دو ابزار و دستگاه سیاست رو از یک نهاد به فرد تقلیل دادند. هردو کل نهاد حکومت رو به نظامی‌گری و امنیتی‌ها تقلیل دادند. هر دو سنتی فکر می‌کردند. یکی سنت شاهخدایی باستانی این یکی شاهخدای شیعی. هر دو با خودی‌هایی که اختلاف سلیقه داشتند و به دنبال اصلاحات به بدترین وجه (و حتی با روش‌های مشابه) برخورد کردند. تفاوتی اگه هست در مدل و دستگاهیه که در راسش بودند و هستند.

از طرف دیگه روشنفکران -نمایندگان طبقه متوسط- هم همینطور هستند. اون موقع نمی‌تونستند کارکرد دستگاه سیاسی رو درست درک و حلاجی کنند، الآن هم همینطور. به همین دلیل اگر تغییری هم رخ بده حالا حالاها به یک سازوکار دموکراتیک نخواهیم رسید. برای اینکه مصالحش وجود نداره. مصالحش هم وجود طبقاتیه که به منافع خوشون اشراف داشته‌باشند و روشنفکران یا فعالانی که اونها را هدایت کنند.

روشنفکر ما هنوز داره از تغییر قانون کار فریاد می‌زنه، از اتحاد کاپیتالیسم جهانی با کاپیتالیسم محلی. من نمی‌دونم چطور باید این مسائل رو از دیسکورس مانوی و دوگانهٔ "خیر-شر" بیرون بکشیم و عینی بررسی کنیم.

به عنوان وارثین یک اقتصاد فروریخته، واقعا الآن جای صحبت از قانون کاره؟ وقتی کاری وجود نداره؟ از اون گذشته الآن بخش بزرگی از مواجب بگیران "کارگر" به معنای سنتی‌اش نیستن. من خودم تا بحال یک حقوق بگیر بخش خصوصی بوده‌ام، به تجربهٔ من رونق و گردش سرمایه بویژه در بخش‌های تولیدی و ساختمان -حتی علی‌رغم تورم بالا- می‌تونه بیشتر به نفع کارگر و مزد بگیر باشه. مدل‌های بسیار خوبی برای تعریف روابط کارگر و کارفرما در جهان وجود داره (که بهترین‌هاش مال اقتصادهای کاپیتالیسته) و از طرف دیگه می‌شه یارانه‌ها رو با هدف جبران کمبودهای حقوق بگیران در نیازهای ضروری مدیریت کرد.

به عقیدهٔ من بیشتر ما هنوز دنیا رو با عینک قرن نوزدهمی (نمونه: توضیح سیاست‌های غرب در خاورمیانه با میزان فروش اسلحه) یا حداکثر دوران جنگ سرد (نمونه: دوستان چپ من در فیس‌بوک دیدار نخست وزیر یونان با پوتین رو بهم تبریک می‌گفتند) نگاه می‌کنیم. اگر چپ هستیم از تغییرات بازار سرمایه و تغییر اولویت کارفرماها و طبقات مزد بگیر در جهان بی‌خبریم و اگه راست هستیم که هنوز گمان می‌کنیم آمریکا و انگلیس فعال مایشاء کلیه اتفاقات جهانی هستند.

کارکرد رسانه‌های جدید رو با منطق جنگ دوم بررسی می‌کنیم. دوستان تُرک دیروز به بی‌بی‌سی حمله می‌کردند که چرا اینقدر لی‌لی به لالای کردها می‌گذارد و هنوز از شوک گزارش دیشب بی‌بی‌سی در مورد نقض حقوق بشر توسط کردهای سوریه بیرون نیامده‌اند. چرا؟ چون منطق رسانه رو درک نمی‌کنند.

مازیار وطن‌پرست گفت...

دقیقا همین منطق، هر کس رو که در اول و آخر صحبتش برای کوتاهی عمر جمهوری اسلامی دعا نکنه، مزدور ریش و پشم دار ارزیابی می کنه. ما همه ایدئولوژی زده‌ایم. همهٔ دوستانی که در فیس‌بوک از صبح تا شب به بی‌بی‌سی فحش می‌دهند بابت عدم انتشار مواضع دلخواهشان (مثلا وضع اهالی غزه هنگام بمباران اسرائیل) اساسا اخبارشان را از بی‌بی‌سی تهیه می‌کردند. نگاه ایدئولوژیک نتایج بسیار متناقضی در اعمال و مواضع مبتلایان ببار می‌آورد. مثلا جمهوری اسلامی در کنار آمریکا و اسرائیل تنها کشورهایی هستند که به پذیرش دولت خودگردان نه می‌گویند. یا فرضا چپ‌های وطنی در کنار حزب‌اللهی‌های ولایت مدار به هر عاملی که اندکی زندگی را در ایران را به سمت عرفی‌گرایی و سیاست زدایی هدایت کند توهین می‌کنند. مثل آقای اباذری گرامی و فریادهایش بر سر ملت تشییع کنندهٔ پاشایی. و نیز هر رطب و یابسی که نادر فطوره‌چیِ خودنما در متون پُست آوانگاردش می‌نویسد، می‌تواند با زبانی دیگر در نشریاتی چون یالثارات نیز درج شود.

جنبش سبز در شکستن حباب مشروعیت و قداست ولایت فقیه قدمی بزرگ بود. این قدم به لطف مردمی برداشته‌شد که -به قول چپ‌ها- سیاست ورزی را به شرکت در انتخابات تقلیل داده‌اند. ما که در خلاء زندگی نمی‌کنیم. ابزار سیاست‌ورزی همین مردمند. رژیم بسیاری از راههای کسب اطلاعات توسط مردم را سد کرده‌است. اتفاقا خاتمی با همان دوران کوتاه و پر خطر فضای باز مطبوعاتی‌اش محیط مناسب برای جوانه‌های بذرهای جنبش سبز را تهیه کرد. حالا ما جنبش سبز را پشت سر داریم و تجمعات و اعتصاب‌های کارگری را در پیش‌رو.

برخلاف نظریات دوستانی که می‌گویند در همواره بر یک پاشنه می‌گردد، میزان تفییراتی که در ادبیات سیاسی ایدئولوژیک‌های نظام در همین چند ساله رخ داده و نیز تغییرات اجتماعی‌ای که مسببش بوده، حیرت انگیز است. دوشنبه 200 نفر -هرکدام از ظن خویش- همراه با نوریزاد روبروی ئفتر لاستیک دنا تجمع کردند. دیروز و پریروز شاهد شکستن بت ولی فقیه پیش بت پرستانش بودیم. جمهوری اسلامی تا کنون بیش از هرچیز یک شکل از حکومت بوده تا یک تعریف ماهوی. اتفاقا آقای خامنه‌ای خیلی بهتر از بسیاری از دشمنانش، به ضعف‌های خویش -در محدودهٔ ممکنات که از اتفاق نامش سیاست است- واقف است.

ببخشید که پراکنده گویی بود و بی سر و انجام. امیدوارم بی‌سر و ته نبوده‌باشد!

مازیار وطن‌پرست گفت...

اگر نوشته‌های دلقک را -در پاسخ به شهروند- زودتر دیده‌بودم نمی‌نوشتم.

مازیار وطن‌پرست گفت...

ناشناس 16:38

فرمایشات شما کاملا متین. ولی راه حل شما شده حکایت زنگوله بستن گردن گربه. فرمایش شما را می‌توان اینطور نوشت که: "حالا شخصی شخیص می‌خواهیم که زنگوله را گردن گربه ببندد"

دوست فاضل من، اتفاقی نیست که چنین شخص شخیصی نداریم. بخشی دقیقا به همان دلیلی که شما می‌گویید است: اعتماد به نفس مردم بالا رفته و دیگر حاضر نیستند پشت سر هر کسی مرده باد زنده باد بگویند. بخش دیگر هم به دلیل از بین رفتن سرمایهٔ اجتماعی "اعتماد" است. بهتر است در نوشته‌های جامعه‌شناسان از جمله "دکتر حسین قاضیان" این موضوع را پیگیرید. از اتفاق مقصر این یکی هم بیش از حکومت، خود ملت است.

از طرف دیگر وجود چنین اشخاص مناسبی، نه سفارشی است و نه دلبخواه. گاهی هم چنین افرادی وجود دارند ولی در زمان نابهنگام ظاهر می‌شوند.

بعد هم، شما اهداف نخست جنبش سبز را باید در نظر بیاوری تا اقبال عظیم اولیه به آن را درک کنی. اگر از اول هدف براندازی نظام عنوان می‌شد آیا هرگز 3 میلیون نفر به آن می‌پیوستند؟

مردم با اینکه در عمل کسی اعتقاد ندارد، هنوز نتوانسته‌اند 100 هزار نفر را برای مخالفت با حجاب اجباری جمع کنند. نباید بگذارید احساسات و آرزوها بر تحلیل‌های شما غلبه کنند.

Dalghak.Irani گفت...

مازیار خوب است که ندیدی و نوشتی. چون حرف های خوب و مفیدی زدی و من هم استفاده کردم. در مورد 25 خرداد پرسیده ای. راستش خودم هم خیلی مطمئن بدرست بودنش نداشتم و ندارم و از آرای دیگران - از جمله حمد قوچانی عزیز - خبر ندارم. اما فکر می کنم که بعد از 25 خرداد جنبش سبز - به تحریک عوامل درونی سازمان مجاهدین خلق از خارج کشور و مجاهدین انقلاب اسلامی از داخل کشور - از موسوی و کروبی جلو زدند و رادیکال تر شدند. چون موسوی و کروبی قطعاً سرنگونی خواه نبودند اما جنبش سبز سرنگونی خواه شد. امام خمینی هم در جریان انقلاب اسلامی - چه قبل از پیروزی و چه پس از پیروزی - چند بار از توده های تحت رهبریش عقب افتاد اما او چون انقلابی و سرنگونی خواه بود کم نیاورد و خودش را کشید جلو تا در رأس بماند و توده ازش عبور نکند در حالیکه موسوی نه چنین قصدی داشت و نه چنین هوش و توانی که خودش را با شعارهای رادیکال بدنه بعد از 25 خرداد هماهنگ کند و در رأس بماند. لذا فکر می کنم که اگر نمی توانست جنبشش را در فاز اصلاحات - مشخصاً فریز کردن در رأی من کو - کنترل و نگه دارد باید از ادامۀ جنبش صرفنظر می کرد. چون معلوم بود که تزریق رادیکالیسم برانداز به جنبش سبز از سوی گروه های قدرت طلب بوده و توده نه توان و نه آمادگی انقلاب و سرنگونی رژیم را - بهردلیل - نداشت. اما در مقابل هم امثال شما زیادند که معتقدند اگر جنبش در فاز رأی من کو فریز می شد نمی توانست اثرات آگاهی بخش خودش را گسترش بدهد. اما من هنوز هم معتقدم که روی کار ماندن احمدی نژاد و حذف همۀاصلاحطلبان - حتی خاتمی - از چرخۀ سیاسی قدرت ضررهای بی نهایتی را تحمیل روند عادی پیشرفت و استحاله تحمیل کرد که بسیار مخرب تر از فواید تنک ادامۀ رادیکال و غیر توده ای جنبش سبز بعد از 25 خرداد داشت بود. اما اصراری ندارم چون باید بیشتر فکر کنم و بهتر حلاجی کنم و حرف های موافقان جنبش رادیکال شده را هم بشنوم. یا...هو

ناشناس گفت...

یارمحمدخان کرمانشاهی
1- رهبر با تصویب بی چون و چرای قانون ناظر بر اجرای برجام توپ را داخل زمین آمریکا و حسن روحانی انداخت از این پس فشار افکار روانی را در این جهت هدایت می نماید که پس چی شد لغو تحریم؟
2- ازطرف دیگر با کنار رفتن فشار برجام از گرده نظام دست و پای بر و بچ برای خرابکاری در سطح منطقه باز شد چرا چون نورافکن از روی آنها برداشته شد لذا آمریکا نه به علت عدم رعایت برجام بلکه بنا به دلایل غیر قابل ارتباط و نچسب و غیر قابل اثبات حداقل برای افکار عمومی - مثلا نقش مخرب ایران در منطقه - عملا نخواهد و نتواند تحریم را لغو کند
3- اجرا نشدن برجام آنقدر اهمیت ندارد که شناسایی مسول عدم اجرای آن
. نتیجه: تحریمی لغو نمی شود پس سرمایه گذاری واد کشور نمیشود پس فضا باز نمیشود و اقتصاد راه نمی افتد و روحانی می ماند و خروار وعده ها و ناکارآمدی دولت. انقلاب هم انقلاب می ماند و به حکومت عرفی تبدیل نمیشود . قضاوت افکار عمومی: نظام که برای برجام سنگ تمام گذاشت پس مشکل از نظام نیست و ثابت کرد که بدنبال سلاح اتمی نیست و آمریکا خلف وعده کرده....
باید منتظر آتش بازی برادران سپاه در منطقه بود... واکنش سخت و خشن در ماه محرم ماه خون و قیام

رامیار گفت...

بسیار ممنونم از اینکه اینقدر خوب مینویسید. این چندروز وقت دنبال کردن اخبار را نداشتم. تا دستم رسید به اینترنت اول از همه اومدم مطالب شما را خواندم و هم از اخبار و ماجرای حجازی باخبر شدم و هم خیلی زیبا به این اتفاقها معنی دادید.
ضمنا شما خیلی خوب علوم ارتباطات را تحلیل میکنید. از این تحلیل مربوط به اصلاح طلبها و اینکه مردم رسانه را محبوب یا منفور میکنند و نه برعکس خیلی خوشم آمد.

رامیار گفت...

راستی منتظر تحلیل دیدار امروز رهبر با دانشجویان هم هستم. لطفا این چند روز که هی خبرها در راه هستند بیشتر بنویسید. چشم انتظاریم.
ما را عادت داده اید که مستقیم بعد از هر خبری بیاییم اینجا بدنبال تفسیر آن توسط شما. واقعا جای امتننان دارد.

ناشناس گفت...

پروفسور یارمحمدخان کرمانشاهی قبل از نوشتن تحلیل های درخشان جدید در مورد تحلیل های درخشان قبلی مانند تصویب نشدن برجام توضیح بدهند.

ناشناس گفت...

عين پيش بيني دلقك به وقوع پيوست و يك دل سير خنديدم به بيانيه دفتر بيت رهبري خطاب به كوچك زاده كه حجازي از طرف رهبر نيامده و ما قاه قاه مي خنديم كه فردي مثل حجازي همين جوري براي با نمك شدن رفته به لاريجاني گفته ٢٠ دقيقه اي كار برجام را تمام كنيد. براي اولين بار ايول به رسايي - از اخلاقش و ادبياتش خوشم نمي آيد - كه از رو نمي رود و هنوز در حال جمع آوري امضا است. مشروعيت ديني خامنه اي يكبار در ٩٠ و سر قضيه خانه نشيني احمدي نژاد ضربه خورد و همين پايداري ها بالا آمدند. اين بار با رودررويي پايداري ها با خامنه اي اين طيف لاريجاني است كه بالا مي آيد و البته روحاني. هرچند اعتقاد ندارم، بر خلاف دلقك، كه قدرت انتخابي ها بيشتر از انتصابي ها مي شود.

مهندس

ناشناس گفت...

در ضمن نقش روحاني هم كم نيست در پشت پرده ... به شخصه فكر نمي كردم آخوندي در آن فضاي تند ابقا شود كه شد.

مهندس

شهروند گفت...

خوشبختانه به خاطر حضور چند ساله خدمت شما ، آنقدر از شما آموختم كه گرفتار كوچه علي چپ نباشم ، تا قبل از خواندن شما ، خيلي راديكال و احساسي نگاه مي كردم ، هر چند شاگرد خنگي هستم ، ولي به خاطر ممارست و از دست ندادن حتي يك كامنت ازكامنتداني سيرك ، و استادي بسيار خوب ، در خيلي از زمينه ها آموختم
ولي چرا امروز برگشتم نقطه سر خط ! براي اينكه وقتي امروز حميد رسايي در مجلس امضاء جمع مي كرد تا به همه بفهماند كه مجلس فقط به خاطر فشار خامنه اي در بيست و سه دقيقه برجام را تصويب كرده ، كاري رو كه بايد تابش اصلاح طلب براي دفاع از ساحت مجلس انجام مي داد ، بنده از قصور اصلاح طلب طلبان درون حكومت كه شما به درستي فرموديد تنها ابزار ما هستن ، صحبت كردم ، خواسته زيادي ست شنيدن حرفهاي كوچك زاده در نقش حجازي و بيت از گلوي خاتمي ؟ اگر اصلاح طلبان برجام و خسارتهاي ده ساله برنامه هسته اي را بر سر خامنه اي مي كوبيدن ، امروز شاهد جسارت و وقاحت خامنه اي نبوديم ، برجام در كلام خامنه ا ي فراموش شده ، پروژه جنگ نرم و مقابله با نفوذ امريكا رو كليد زده است ، يك نفر يكجا بايد جلوي خامنه اي را بگيرد ، متأسفانه تنها ابزار ما هم همين اصلاح طلبان حكومتي ست ( شما به درستي فرموديد ) ، از مرحله پرت نيستم ، ناراحتم از اين همه ناتواني و بي ابزاري ، دست يازيدن به ابزاري كه نه صداقت دارند و نه برندگي و نه از خودگذشتگي ، شما سالها در ارتش خدمت كرديد و هزاران نفر سرباز و درجه دار زير دست شما بودند ، برخورد مافوق با يك سرباز بچه پررو چگونه است ؟ حالا ما مردم با يك رهبر بچه پررو خر زور بايد چكار كنيم ؟ بايد مثل اصلاح طلبان از سوتي ها و گندهاش استفاده نكنيم، تمام حرف بنده همين عدم استفاده از نقاط ضعف و گاف هاي خامنه اي ست براي پيش بردن اصلاح امور ، همين
خيلي ممنون و منت دار شما هستم براي اينهمه آموخته هايي كه بي مزد و منت يادم داديد
مازيار وطن پرست عزيزم ، از نوشته امروز و ديروزهاي شما هم بسيار آموختم ، ممنونم و پاينده و برقرار باشيد
ناشناس ساعت ١٥:٥١ : دامان جناب دلقك گرامي و وطن پرست از مزخرفاتي كه شما نوشتيد ، كاملا پاك است ، شما نظري ننوشتيد كه ما همنظر باشيم ، توهين و تهمت زدن را خامنه اي خيلي بهتر از شما انجام مي دهد ، بنده باور قلبي و عقلي به راهي كه جناب دلقك ميفرمايند ٫دارم

Dalghak.Irani گفت...

شهروند اولاً مرسی.
ثانیاً با این برداشتت از ورجه وورجۀ رسایی و کوچک زاده و مقایسۀ آن با اصلاح طلبان موافق نیستم. چون اگر خاطرت باشد چندین بار تکرار کرده ام که خامنه ای قدرتش را از امثال رسایی و کوپک زاده و احمدی نژاد و مداح و روضه خوان که "دین بمثابه ایدئولوژی" را قبول دارند می گیرد. و تا روزی که به ایدئولوژی وفادارند از هفت دولت آزادند که هر چه می خواهند بگویند و هرچه می خواهند بکنند حتی انتقاد و تخطئۀ خود خامنه ای. چون خامنه ای نه می خواهد و نه می تواند از قاعدۀ قدرت خودش عبور کند و این قاعده است که اگر خامنه ای توزرد از آب در بیاید از او عبور می کنند و از رهبری می اندازندش. حتی خمینی هم قادر نبود از امثال آذری قمی مرحوم عبور کند خامنه ای که خیلی ریز است. اما وضع اصلاح طلبان فرق می کند چون ان ها اگر یک نق کوچک هم بزنند خامنه ای تا حذف فیزیکی شان تعقیب می کند. ضمن اینکه در پروندۀ هسته ای برای آن ها عملیاتی شدن برجام حتی با شکستن قانون اولویت داشت و نمی توانستند نفع دخالت خامنه ای را بضرر قانون شکنی او معامله کنند. حتماً شنیده ای که 59 نمایندۀ مخالف برجام می خواهند بیانیه بدهند و نام و امضای شان را مشخص کنند. زیرا آن را تابلوی افتخاری می دانند که باید خامنه ای هوایشان را بیشتر از سست عنصرهای تکنوکرات تر مثل لاریجانی را داشته باشد. خبری که می گوید شورای نگهبان برجام را تأیید کرد برای اولین بار است که با تیتر "با اکثریت آرا" کار شده. این یعنی جنتی اصرار دارد که او هم به برجام رأی نداده.

ثانیاً خودم یادتان دادم که با عنوان ها و شعارها در مورد آدم ها قضاوت نکنید و اگر دسترسی داشتید کارنامۀ طرف را خودتان تعقیب کنید چون اصولگرا و اصلاح طلب و راست و چپ در جمهوری نکبت مثل همۀ واژه ها ار معنا تهی هستند. و خودم هم با سماجت قالیباف را در سیبل قرار دادم و منظورم این بود که حساس بشوید و تعقیب کنید و به این نتیجه برسید که نباید فریب شعار و سخنانی ووابستگی جناحی افراد را بخوریم. حالا به این خبر توجه کن:


مهمان «خندوانه» پاسخ پرسش‌های سانسور شده‌اش را گرفت
فرهنگ > تلویزیون - پریوش نظریه در جلسه‌ای با برخی از مسئولان شهری تهران پاسخ سوالاتی را گرفت که درباره‌ی عملکرد شهرداری در «خندوانه» مطرح کرده بود.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، او که بعد از پخش این قسمت از خندوانه اعلام کرد که در این برنامه سوالاتی را مطرح کرده که هنگام پخش سانسور شده است.

سوالات این بازیگر سینما و تلویزیون درباره محیط زیست و عملکرد شهرداری بود. به دنبال حذف این پرسش‌ها پریوش نظریه آن‌ها را در صفحه‌ی اینستاگرامش منتشر کرد؛ «دلیلِ کشتار سگ‌ها و گربه‌ها توسط شهرداری در حالی که قانون اجازه‌ی این کار را نداده،دلیلِ قطعِ درختان در شهر، زشت بودن ساختمانِ «زیبا سازیِ شهر تهران»، ساختنِ سازه‌ها قبل از فکر درمورد کاربرد آن‌ها، و اجازه ی ساخت به نماهای زشتِ ساختمان‌ها، اعتراض به برخورد معلمان پرورشی در مدارس با بچه ها و البته نمیدونم چرا درخواست برای محلی که شهرداری در اختیار خیریه‌ی یاران برکت مهر برای فروش محصولاتِ بانوان سرپرست خانوار قرار بده حذف شده بود.»

پس از گذشت 3 روز از پخش این برنامه و مطرح شدن این سوالات ، شوشتری، اورازانی و طلایی در یک جلسه خصوصی با نظریه به سوالات او درباره‌ی شهرداری، پاسخ دادند.

نظریه درباره‌ی این دیدار در صفحه‌ی اینستاگرامش نوشت: «سه روز بعد از پخشِ خندوانه از طرف شهرداری برای پاسخگویی به سوالاتم دعوت شدم. دیروز سه شنبه آقایان:دکتر شوشتری، مهندس اورازانی و سرهنگ طلایی طیِ نشستِ دو ساعته ای به چهار سوال من پاسخ دادند. هرکدام از پاسخ ها را همراه با آمار و مستندات در اختیارتون می‌گذارم. امیدوارم آموزش و پرورش و وزارت راه و وزیر کشاورزی هم پاسخوی دیگر سوالات باشند.»

ناشناس گفت...

جیره خواران بدون اجازه حضرت آقا حتی آب نمیخورند! عجب فیلمی بازی میکنن اینا بابا این هالیوود کجاست ؟ هنر داره هدر میره تو این مملکت. بخدا !

ناشناس گفت...

دلقک بیت رهبری اینقدر از مر حله پرت نیست. که حجازی را بفرستد به مجلس و بگوید برجام را تصویب کنید. البته اغا نگفته من می گویم! ای بابا... اقای خامنه ای با این کار می خواهد به غربی ها بفهماند که من هم کامل موافقم و در عرض بیست دقیقه انرا به تصویب رسانده ام تا اعتماد انها را جلب کند.چون حر فهای اخیرش حتما غربی ها را نا امید کرده بود.بلا خره هر چه باشد انها روی واژه ها حساسند و کیلویی حرف نمی زنند.دلقک عرض کردم همه خیمه شب بازی است.متا سفانه در این سایت خیلی ها متوهم تر از اغایون هستند.و چه شادی کو دکانه ای راه انداخته اند.

ناشناس گفت...

متا سفانه در این سایت خیلی ها متوهم تر از اغایون هستند.و چه شادی کو دکانه ای راه انداخته اند.

از همه متوهم ترش خود شما با این کامنت خنده دار.

ناشناس گفت...

با سلام

متاسف برای ملتی که ذلت را عین خوشبختی میداند و دلشو خوش کرده به
امروز فردای یک مشت شیاد/ دروغگو و دزد
شب میخوابن صبح برای چاپیدن این ملت بدبخت یک نقشه ی تازه میکشن
فقط مونده بود برای تنبون زنای این مملکت جریمه نبندن که بستن
دارن کرور کرور اموال این ملتو بر باد میدن / این ملت هم دلش خوشکرده
به اینکه ولایتی است / کدام ولایت ؟ ولایتی که جز به قدرت خود به فکر هیچیز و هیچکس نیست
نمونه اش شهادت حجاج ایرانمی در منا
اه و ناله ی اینا فقط بخاطر چند نفر هست همین نه برای مردم بدبخت که بعد سالها تو نوبت بودن ودادن پول سالها پیش با این وضع اسف بار جونشونو از دست بدن
همین شاه سلمان کسی بود که مثل عنتر جلو شاه می رقصید الان برای ملت
ایران دم در اورده/ همش بخاطر بی کفایتی این مزدوران چپاولگره / همین

ناشناس گفت...

سلام و ارادت رفیق جان
یک حرفی استخوان لای گلویم شده است
مجلس به برجام اوکی داد ولی چند روز قبلترش ایرانی بودن فرزند زنان ایرانی شوهر کرده به اجنبی رای نیاورد و دلم سوخت به حال مام وطن.
استحاله یعنی این نه آن

لاشه

ناشناس گفت...

سلام
خسته نباشید
اصلاح طلبی بسیار خوب و مفید است به شرطی که واقعا قصد اصلاح وجود د اشته باشد. کاری که اصلاح طلبان حکومتی قادر به انجامش اند در حد عوض کردن مبلمان و دکور ادارات است و نه ساختار ان.
آقای خامنه ای یک انسان است و لاجرم مثل همه ما پیر شده اند. ایران ۳۷ سال بعد از انقلاب را با ۳۷ سال بعد از انقلاب امریکا مقایسه می‌فرماید! این نشان میدهد که متاسفانه فعالیت های زیاد کاری روی منطق و استدلال‌های ایشان اثر مخرب داشته است.
انقلاب امریکا در تاریخ ۱۷۸۹ به پیروزی رسید و چهل سال بعد یعنی ۱۸۲۹ مردم سوار اسب و گاری میشدند و کابوی ها هم مشغول هفت تیر کشی بودند ولی ما امروز چقدر پیش رفت کرده ایم!
آیا یک سلاح طلب قصد کرده که حاج آقا را اصلاح کند؟
دو سر بار کردن دور از شان رهبر انقلاب است و باعث تمسخر ایران و ایرانی خواهد شد.
در سال ۱۸۲۹ برق نبود ، تراکتور نبود ، هواپیما نبود!
در سال ۱۳۵۷ یک تراکتور با صد لیتر سوخت کار هزار نفر را انجام میداد!
ایران را با چهل سال پیش امریکا یعنی ۱۹۷۵ مقایسه بفرمایید جناب رهبر فرزانه!
پاینده ایران ما
بهرام اول

ناشناس گفت...
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.
ناشناس گفت...

در این مرحله وارد فرجام نهایی حکومت اسلامی خواهیم شد که تجزیه شدن به چند کشور کوچکتر است...... خواب دیده ای خیر باشد جناب بهرام.یه جوری از تجزیه کشور حرف می زنی.انگار هوس هلو و بستنی کرده ای.بچه های این زمان هم بالا خانه اشان به اجاره رفته.این سی سال بد جوری ملتو نفله کرده.

ناشناس گفت...

سلام
نکات جالبی را اشاره کردید.
آنچه مطرح نمودید اصلاحاتی است که حجاریان مبتکرش بود،
شما کمک کنید تا به خاطر بیاورم آصلاح طلبان چه چیز را میخواهند اصلاح کنند؟
رهبر سه یا چهار وزارتخانه را میخواهند خود اداره کنند خوب بقیه وزارتخانه‌ها چه سرنوشتی پیدا کرده بودند؟
آیا اصلاح قابل اندازه گیری انجام شده؟
آیا رهبر مانع از اصلاحات در آموزش و پرورش، حمل ونقل، بهداشت و درمان است؟
حکومت های خلافکار و آلوده از آزادی مطبوعات وحشت دارند و هرگز اجازه نمیدهند و اصلاح طلبان هم میخواهند از آنجا شروع کنند و باز سر جای اول.
وقتی موسوی صحبت از دوران طلایی امام کرد قصد داشت تا طرفداران خودش را از سرنگون طلب ها جدا کند که کرد.

ناشناس گفت...

برادر عزیز
تجزیه ایران نقشه استعمار جدید و قدرت های خارجی است!
ایرانی فقط شیه نیست، ایرانی فقط فارس نیست،
خرابی های جنگ در خوزستان هنوز قابل مشاهده است.
ترور رهبران مذهبی اهل سنت کار درستی نیست.
جشن عمر گرفتن نشانه دوستی نیست.
فحشا و اختلاس و اعتیاد روش حکومتداری نیست
صدام به تحریک غرب به ایران حمله کرد و به دست غرب به دار آویخته شد!
فکر کردی غرب به خاطر هلو و بستنی یک آخوند را از نجف به نوفل لوشاتو برد و عظیم ترین وسایل ارتباط جمعی جهان را در اختیارش گذاشت؟

ناشناس گفت...

عزیز دلم قربانت بروم. مگر ما ایرا نمان را از سر راه اورده ایم که امریکا ،انگلیس یا هر جانور دیگری بخودش اجازه بدهد این فرش رنگارنگ زیبا را از هم پاره کند.چکار به حکومت سه مثقالی 40 -50 ساله اخوندا داری. اینها روزی گور خودشان را گم می کنندو از جلو چشم همه امان گم می شوند. انچه میماند ایران عزیز و دوست داشتنی ماست.ترک و لر و کرد و چی و چی هم نداریم همه یکی هستیم.اصلا حرف زدن در این مقوله را دوست ندارم.من نه نژاد پرستم و نه مدعی اینم که کشور پیشرفته ای داریم.که متا سفانه نداریم.اما سرزمین حافظ و خیام هیچوقت به تاکید هیچوقت تجزیه نمی شود. همچنان که در طول تاریخ نشد.

ناشناس گفت...

بچه ها لطفا با تمامیت ارضی ایران بازی نکنید به فکر مدرنیزاسیون ایران باشید در این لحظات حساس .البته اگر وضعیت بد شد و سنگ روی سنگ بند نشد میشه در مورد خوزستان و کردساان بحث کرد .
زنده باد لیبرال دموکراسی برای ایران مدرن

Dalghak.Irani گفت...

بهرام اول کامنتت را حذف محتوا کردم و دیگر چرت و پرت های تحت عنوان ملی گرایی شوونیستی و تجزیه و مزخرفاتی از این دست را تأیید نخواهم کرد چون نویسنده هایش خودشان هرزه هستند اگر حتی مأموریت تعویض دستور جلسه را نداشته باشند. یا...هو

ناشناس گفت...


سپاس تیمسار

ناشناس گفت...

این صفحه شما است و اختیارش را دارید.
برای آگاهی شما عرض میکنم! ( شما را یک آذربایجانی صادق برداشت کرده ام )
من ملی گرای شوونیست نیستم!
مامور هم نیستم!
حق با شماست کانت من به بحث شما ربط نداشت!
ولی از شما خواهش میکنم کمی با ظرفیت تر باشید و تهمت نزنید که دور از شان شماست!
پاینده ایران
بهرام اول

ناشناس گفت...

مقاله امروز كيهان را بخوانيد و بخنديد. از يك طرف تشكر مي كند از ٥٩ نماينده كه قبول نكردند حرف لاريجاني همان حرف آقا است و از يك طرف مي گويد بقيه نماينده ها فكر كردند حرف لاريجاني حرف آقا است و رأي مثبت دادند پس راي آنها واقعي نيست. به زباني ديگر به حرف دلقك در اين پست مي رسيم درباره وفاداري نماينده ها به اصولشان.

مهندس

ناشناس گفت...

غلامعلی حداد عادل٬ مشاور علی خامنه‌ای گفته این نگرانی در جمهوری اسلامی وجود دارد که مبادا در داخل «دستگاه نظام» افرادی راه نفوذ آمریکا به داخل کشور را باز کنند.

آقای حدادعادل این اظهارات را بدنبال سخنان اخیر علی خامنه‌ای مبنی بر تلاش آمریکا برای «نفوذ» در ایران بیان کرده و افزوده مقابله با این موضوع باید در دستور کار همه قرار بگیرد.

به گفته وی٬ ممکن است افرادی «در درون دستگاه نظام دانسته و یا ندانسته راه نفوذ را باز کنند و در واقع عده‌ای در را باز کرده و فرش قرمز پهن کنند.»

حدادعادل افزوده آمرکایی‌ها «حال که از در بیرون شده‌اند می‌خواهند از پنجره وارد شوند٬ حال باید دید این پنجره کدام است.»

وی همچنین هشدار داده که دو دستگی در کشور «راه را برای نفوذ آن‌ها باز خواهد کرد.»

حداد عادل در عین حال اظهار کرده که آمریکا بیشتر تلاش می‌کند از راه «فرهنگی» به ایران نفوذ کند.

به نظر می‌رسد منظور وی حسن روحانی و برخی از اعضای دولت وی است.

علی سعیدی٬ نماینده ولی فقیه در سپاه هم بدون اشاره به نام فرد خاصی گفته «بزک کردن کدخدا یکی از اهداف دشمنان است» و «ما نگران تکرار حادثه عاشورا هستیم.»