۱۳۹۴ اردیبهشت ۲۶, شنبه

روحانی در آزمونی سخت و نفسگیر: تبعیض به تنها دارایی مردم تبریز (فوتبال) رسید!

Image result for ‫آندو تیموریان‬‎

چندین و چند بار تیتر زده ام: تیترهای شرم آور تا تیترهای محرک. اما دقیقه ای بعد تیتر را پاک کرده ام. زیرا نمی خواهم ایران تکه پاره شود از قلم منی که وطنم را یکپارچه به اشغال اسلامگرایان داده ام و آن را یکپارچه آزاد می خواهم. اما نتوانسته ام از خشم و غضب ناشی از تحقیر تبریز سر به بالین مرگ بگذارم. قصه از کجا آغاز شد:

1- محمد رضا شاه آخرین پادشاه ایران بعد از اینکه ماشین سازی و تراکتورسازی را بعنوان دو صنعت مهم مادر به تبریز داد. فیلش یاد هندوستان کرد - اما از نظر منافع ملی تا حدودی حق داشت - و استراتژی توسعه اش را متوجه جنوب ایران کرد و شهرهای نزدیک دریای خلیج فارس؛ هرچند که اصفهان و شیراز هم همواره از توجه ویژۀ اعلیحضرت همایونی! برخوردار بودند بخاطر رونق دادن به صنعت توریسم. و البته مشهد که امام رضا را داشت و ثروت بی کران نذر و وقف مذهبی و خودش به اندازۀ کافی درآمدهای توسعه ای را تأمین می کرد. لذا از همان آغاز دهۀ 50 تبریز تنها شهر مهم و مرکز استان عمده بود که از مدار توجه خارج شد و به طفیلی اولویت های توسعه ای تنزل یافت. در حکومت شاه اما اگر تبریز در سال های دهۀ 50 از مدار توجه و اولویت توسعه و آبادانی تا حدودی دور شد و مورد محبتی که جنوب و اصفهان و شیراز و مشهد می دیدند قرار نگرفت در عوض ترکان آذربایجانی که هم به سبب گسترش سکونتی در گسترۀ خاک میهن و هم به دلیل استعداد های ناب علمی و مدیریتی که مردمانش داشتند؛ همواره در مرکز توجه نخبگانی کشور بودند و هیچ دولتی در حکومت پهلوی دوم نبود که کم و بیش نزدیک نیمی از اعضا و مدیران ارشدش اصلیت و اهلیت تبریزی نداشته باشند.

2- جمهوری اسلامی که آمد اما اوضاع نه تنها بهبود نیافت بلکه در همۀ زمینه ها با تبعیضی نشان دادنی تبریز تنبیه شد و هنوز ادامه دارد. به این معنا که نه تنها توجه به تبریز و توسعۀ تبریز رتبه های پایین تر از زمان شاه را هم گرفت بلکه ترکان آذربایجانی دیگر در کابینه و اعضای بالای حکومت هم هیچ جایگاه مشخصی نیافتند. نگاهی به آمار کارگزاران درجه اول جمهوری اسلامی نشان می دهد که سهم ترک ها از مقامات بیشمار بعد از انقلاب بسیار محدود  که آن هم همیشه رو بکاهش بوده است تعداد اندک و ناچیزی بوده است. فقط در کابینۀ محمد خاتمی است که ما چند وزیر نسبتاً شاخص غیر سیاسی مثل عبدالعلی زاده و پزشکیان و آقازاده را داریم و بعد از روی کار آمدن احمدی نژاد همین وزرای اندک ترک هم به چهره های شاخص  تبریزی نرسید. جمهوری اسلامی تعمداً همۀ توجه توسعه ای گران و شلختۀ خود را متوجه فلات مرکزی ایران با محوریت دو استان اصفهان و کرمان کرد. لذا از همان فردای انقلاب جمهوری اسلامی را دو باند پرنفوذ اصفهانی ها و کرمانی ها در قبضه گرفتند که گاهی این باند و زمانی باند دوم قدرت و امکانات را در اختیار داشتند. حالا که دیگر بعد از احمدی نژاد و روحانی سمنانی یک ضلع سومی هم اضافه شده؛ هر چند هنوز هم اصفهان و کرمان در اکثریت هستند.

3- این درد کهنه را برای این نیشتر زدم تا بگویم که این تبعیض بسیار آشکار و غیر قابل توجیه یک خطا یا یک پیش آمد همینجوری نبوده است و اصفهانی ها و کرمانی های قدرت مطلقه در بین کل کارگزاران نظام از دولت و ارتش و سپاه و اطلاعات و امنیت و چه و چه گرفته تا استاندار و فرماندار و ... در حال جنگ برای تبعیض و تحقیر دیگران بویژه تبریز قهرمان هستند. و این بغض و کینه یک پا در تقابل حزب جمهوری اسلامی با حزب خلق مسلمان در اوایل انقلاب و رویارویی آیت الله شریعتمداری با آیت الله خمینی دارد. لذا ورود به سناریوی ورزشکاه ال گلی تبریز را الزامی نمی بینم به دلایل اولاً سرخوردگی خودم از هجوم زامبی های حیدری نعمتی و گه کاری تپه های گل کاری کرده ام در مصرف 5 سال عمر بی مصرفم در سیرک. ثانیاً غیر ورزشی بودن اکثریت خوانندگان سیاسی وبلاگ و ثالثاً بدلیل مطول شدن شرح جزییات سناریوی مسابقۀ فوتبال تبریز که نه زمان و نه مکان آن را ندارم. لذا در یک بند به سرفصل های نقشۀ کثیف دیروز اشاره می کنم.

4- سناریوی دیروز فقط جنبۀ ورزشی داشت و آن قهرمان کردن اصفهان و سپاهان با حداکثر تلاش ممکن بود. تیموریان دقیق اخراج شد و اگر نفت 3 بر 1 جلو بود ایمان مبعلی اخراج می شد. سناریوی هواداری از سپاهان یک نقشۀ در طول فصل بوده و آخرین سکانسش با دقت بسیار اما با امید کم بسته شده بود. روند مسابقه بعد از اخراج آندو طوری پیش رفت که نقشۀ قهرمانی سپاهان فقط ده دقیقه کنترل لازم داشته باشد و این ایده آل مرکز فرماندهی عملیات بود. و چون همه چیز پیش بینی شده و روز های قبل تمرین شده بود در کمتر از کسری از ثانیه همۀ مقامات استان و فوتبال توانستند رابطۀ مخابراتی استادیوم را قطع و شایعۀ تساوی بازی سپاهان را پخش کنند. البته اگر تراکتورسازی توانسته بود نتیجه برد خود را تا دقایق آخر حفظ کند این سناریو اجرا نمی شد اما وقتی قلب تراکتور را توسط فغانی (داور) از کار انداختند و بازی مساوی شد ترس سیاسی هم بوسط آمد و ارتباطات بکلی قطع شد. زیرا بسیار محتمل بود که با توجه به فروپاشی تراکتورسازی در اواخر بازی نفت تهران می توانست گل چهارم را بزند و قهرمان شود. اما این هم مطلقاً با مواضع سپاه و امنیتی ها و مخابرات و اینترنت در انحصار سپاه همخوانی نداشت. چون نفت اینک اردوگاهی از دشمن است با بودن زنگنۀ کارگزارانی و در دولت روحانی عرفی نگر. و نباید قهرمان می شد.

5- هم پیش بینی و هم آرزو می کنم که مجموعۀ تبریز اعم از آنطرفی و اینطرفی دست بدست هم بدهند و احقاق حق کنند و روحانی را بصلابۀ توضیح و وزارت اطلاعات را وادار به استقلال بیشتری - در مقابل اطلاعات سپاه - کنند. اما اگر چنین نشد - البته بعید می دانم به این راحتی درز گرفته و تمام شود - هم روحانی و هم خامنه ای بدانند که بر سر بن نشسته اند و شاخ می برند و تبریز همیشه تبریز است! و بترسند از آن روزی که نخبگان ترک آذربایجانی - ستون فقرات هم دانش و هم هنر و هم حتی ادبیات فارسی ترک ها هستند! - به نیت شوم حذف تدریجی شان از اثر بخشی بر سرنوشت کشور اطمینان کامل پیدا کنند. یا...هو

۲۱۰ نظر:

‏1 – 200 از 210   ‏جدیدتر›   ‏جدیدترین»
ناشناس گفت...

تبعیض الان به این تیم نرسیده است. تبعیض با جمهوری اسلامی عجین است. چه هواداران این تیم چه هواداران دیگر تیمها، تا زمانی که دل خود را به تیمهای دست ساخت و بازیچه دست جمهوری اسلامی با مربیان هیئتی، ریاکار، نان به روز خور یا امنیتی و مدیر عاملان امنیتی و سپاهی خوش کرده‌اند، سرنوشتشان همین است. ضرغامی روزی گفت در برنامه‌های ورزشی صدا و سیما خط قرمز نداریم. چرا رژیمی اینقدر سرکوبگر نباید در مورد ورزش خط قرمز داشته باشد؟ آیا جز این است که فردوسی پور مامور است که ملت را سرگرم معرکه‌ها و حاشیه‌های فوتبال کند! کار خود را هم خوب بلد است، معرکه برپا میکند ولی به عاملان اصلی نمیپردازد. ماده مخدر فوتبال خیلی برای حکومت اسلام کارساز است.

و به هواداران تراختور: خود کرده را تدبیر نیست. شکایت هم ندارد. شما خود سلطه را از روز اول قبول کردید و دل خود را به این تیم سپاهی، امنیتی خوش کردید.

ناشناس گفت...

دلقک الان که این کامنت را میگذارم گونه هایم خیس است از این جنایت حاکمیت با مردم کرد و ترک قهرمان سرزمین ستارخان و باقر خان همیشه پیشرو در مبارزه با جهالت بوده است البته هر چه به ساعت انقلاب نزدیک تر میشویم تقلا و شیطنت حاکمیت بیشتر هم میشود . دلقک از دست من و ما عصبانی باش ما امروز باغ تو را کود میدهیم بهار که بیاید دست مان را هم میبوسی .
Revolution

تبریزی گفت...

دلقک عزیز. حدود یک سالی است که تقریباْ همه مقالات وبلاگ وزینت را می خوانم و با اکثریت مقالات و نظرات ات هم موافق هستم. به عنوان یک پسر جوان تبریزی که تنها تفریحم در این سالها تراکتور (تراختور) بود، بسیار بسیار از این مقاله و تیزبینی تو شگفت زده شدم و ارادت بیشتری به تو پیدا کردم. می دانم که سالهاست در ایران نیستی و با جو این روزهای تبریز و آذربایجان فاصله زیادی داری، اما بسیار جالب بود خواندن این مقاله از تو. بسیار ممنون.

ناشناس گفت...

سایت انتخاب: خبر «اعلام دروغ تساوی سپاهان و سایپا در ورزشگاه تبریز» درحالی منتشر شد که چندین روز تا سفر روحانی به تبریز باقی نمانده است. همین مسئله در مورد انتشار این دروغ عجیب، تئوری «از پیش طراحی شدن آن را» در ذهن جاری می کند.

با این حال، به نظر می رسد که برخی از «مخالفان و دلواپسان همه جانبه ی دولت» در آستانه ی حضور رئیس جمهور در تبریز (که روحانی موفق به کسب تعداد رای قابل ملاحظه ای در آن شهر در انتخابات ریاست جمهوری شده بود) قصد اخلال در این سفر را داشته اند.

شنیده های «انتخاب» حکایت از آن دارد که پس از بازگشت جمعیت خشمگین هواداران تراکتور به خیابان های تبریز، در اقدامی تحریک آمیز و خودجوش پوسترهای سفر «دولت تدبیر و امید» در میان مردم پخش شده است! هوادران تراکتور که از بازی با احساسات شان بسیار دل آزرده بودند و تصور می کردند فدراسیون فوتبال کلاه گشادی بر سرشان گذاشته، در مواجهه با چنین صحنه ای، اقدام به پاره کردن این پوسترها کردند.

تحلیلگران معتقدند که نقش مخالفان دولت «تدبیر و امید» که تاکنون به هر شکلی سعی در ایجاد مانع و مشکل در مسیر فعالیت دولت داشته اند، در اتفاقات تلخ ورزشگاه تبریز بی تاثیر نیست.
پی نوشت: رای روحانی در تبریز خیلی زیاد بود (نزدیک به هفتاد درصد) جالب است بدانید نفر دوم ولایتی، سوم رضایی، چهارم جلیلی بود و قالیباف پنجم شده بود.

Dalghak.Irani گفت...

ناشناس اول. مدرنیته ای که من برمبنای مبانی آن خودم را مدرن تعریف می کنم. چیزی بنام "امر به معروف و نهی از منکر " ندارد. در مدرنیته فقط تشویق معروف مجاز است و نه امر به آن. و نهی از منکر هم مطلقاً به قانون مدون و رسمی و شفاف سپرده شده است. لذا جملۀ:

"...و به هواداران تراختور: خود کرده را تدبیر نیست. شکایت هم ندارد. شما خود سلطه را از روز اول قبول کردید و دل خود را به این تیم سپاهی، امنیتی خوش کردید." پایان نقل قول.

شما مصداق عبور از خط قرمزهای وبلاگ است و نباید تکرار شود. شما در چه مقامی هستی که جمعی نا متعین را خطاب سرزنش و توهین قرار داده و آنان را نسبت به انتخاب یا عدم انتخاب خود اخطار بدهید. من خودم اینجا جملۀ امری و تعیین تکلیف خطاب به غیر مخاطب با نام خاص و شناخته شده - مثل همین کامنتم خطاب بشما - بکار نمی برم و چنین کامنت هایی را هم منتشر نمی کنم. اما چون می دانم که شما از سر احساس مسئولیت و همراهی چنین خطای بزرگی را مرتکب شده اید این یک بار را نادیده گرفته و این توضیح را دادم. من یک هیچکسم در مقابل ملتم و تو هم یک هیچکس دیگر هستی در مقابل توده های مردم. اگر چیزی به ذهنت می رسد می نویسی و به خواننده - هرکه باشد - اجازه می دهی خودش دست به انتخاب بزند. بدون ایراد گرفتن و توهین و سرزنش و متلک و من می دانم تو نمی دانی و پسرجان نصیحتت می کنم و ای مردم مرا کشف کنید و این منم طاووس علیین شده و از این مهملات چند کلاس درس خوانده ها نفس کشندگان در پاریس و لندن و نیویورکِ متوهم. یا...هو

ناشناس گفت...

تحلیلگران معتقدند که نقش مخالفان دولت «تدبیر و امید» که تاکنون به هر شکلی سعی در ایجاد مانع و مشکل در مسیر فعالیت دولت داشته اند، در اتفاقات تلخ ورزشگاه تبریز بی تاثیر نیست.
پی نوشت: رای روحانی در تبریز خیلی زیاد بود (نزدیک به هفتاد درصد) جالب است بدانید نفر دوم ولایتی، سوم رضایی، چهارم جلیلی بود و قالیباف پنجم شده بود.

یعنی مرده شور دولت تدبیر و امیدت را ببرند که شما را دیوانه کرده اند با آن کابینه تا بن دندان امنیتی اش .

ناشناس گفت...

جناب دلقک
با آن بخش از مقاله شما که ادعا می کنید که ج.ا در آذربایجان سرمایه گذاری نکرده است اصلا موافق نیستم.
من در یک شرکت معتبر مهندسی مشاور طراح وابسته به دولت کار می کنم. تا جایی که من اطلاع دارم و البته اطلاعم به اندازه کافی است، عمران و آبادانی ج.ا. فعلا به تکنولوژی و پروژه های زیر محدود است:

1ـ صنایع نفتی مانند احداث پالایشگاه و ...
2ـ صنایع معدنی مانند معادن سنگ آهن و ...
3ـ کارخانجات صنعتی با تکنولوژی پایین، سودآور و البته آلوده ساز مانند تولید فولاد، شیشه و سیمان
4ـ طرحهای عمرانی با تکنولوژی پایین مانند احداث سد و جاده و مترو و ...
5ـ صنایع مواد غذایی مانند کارخانجات تولید مربا و آب میوه و ...
6ـ صنایع اتوموبیل سازی مانند ایران خودرو (تولید وانت تبریز و ...)
7ـ طرحهای افزایش اراضی کشاورزی با تکنولوژی قدیمی و سنتی

به جرات می توانم بگویم به جز مواردی که نام بردم عملا فعالیت عمده صنعتی دیگری در ایران اتفاق نمی افتد و دولت توان سرمایه گذاری در فعالیتهای با تکنولوژی بالا و ... ندارد.
به اقتضای کارم اطلاع دارم که در تمام صنایعی که نام بردم آذربایجان از قطبهای اصلی ایران است و عملا بعد از انقلاب، بیشترین پروژه ها در این استان و در رتبه بعدی در استان اصفهان تعریف شده و به بهره برداری رسیده است که علت آن نفوذ و لابی قدرتمند مسئولان این استانها در بدنه دولت است.
متاسفانه این صنایع عمدتا صنایعی هستند که اثرات زیست محیطی به شدت مخربی دارند و دیر یا زود گریبان مردم بومی را می گیرند به همین علت بسیاری از کشورها زیر بار سرمایه گذاری در آنها نمی روند و ترجیح می دهند در این خصوص وارد کننده باشند.

مشاور طراح

ناشناس گفت...

وقتی Revolution سرکوب شد و خسارتش به مردم خورد خواهد فهمید که او باید دست دلقک را ببوسد نه برعکس

ناشناس گفت...

نظر خودم را با ذکر خاطره ای بیان میکنم؛
چند سال پیش داشتیم با سرویس دانشگاه از تقاطع کشاورز و فلسطین رد میشدیم که یک پیر زن با عصایش جلو اتوبوس را گرفت و سوار شد! ابتدا به اتوبوسرانی و بعدش به نظام فحش می داد (گویا دوست داشته راننده اتوبوس شرکت واحد خارج از ایستگاه برایش بایستد که...) اما در پایان گفت همه اینها زیر سر انگلیس خبیث است و مثل تعداد زیادی از هموطنان همه چیز را به انگلیس ربط داد!
توهم توطئه و تداعی یک دشمن خیالی بر اساس نظر "باین" چیزی نیست جز بازگشت به دوران کودکی و رفتارهای مقابله با اضطراب در این دوره!!!
تیمسار جان برای اولین بار احساس کردم دلقک هستی!
چون بر موج سوار شدی و...
نمیدونم چقدر با مفاهیم فرافکنی و تئوری اسناد آشنا هستی!!
درست است که فوتبال ایران ناپاک است اما اینکه یک تیم حرفه ای بر اساس شایعه کار کند و یا یک بازیکن درجه یک فحاشی کند را در تحلیل خود نادیده گرفتی!
به تحلیل شما شک دارم!
به نظر شما از دست دادن برتری دو گل را نمیتوان به عوامل دیگری مثل رفتار غیر حرفه ای اندو، بی تدبیری تونی، ضعف لک و دفاع تراکتور و... ربط داد!!
به نظرم اگر جمهوری اسلامی این توان را داره که همه اینها را پیش بینی کند و همه این عوامل درون زمین و عوامل بیرونی را برای بردن جام به اصفهان مدیریت کند باید به مدیریت کنندگان آن افرین گفت

خُسن آقا گفت...

برادر به شما پیشنهاد می کنم بجای این ننه من غریبم بازی‌ها بروید دوباره مطالعه کنید:
سید علی گدا خودش ترک است حالا اگر رفته مشهد این دیگر مقصرش خود ترکها هستند که گستره خود را به همه مملکت گسترش داده‌اند. در عوض گمان نمی‌کنم که شیرازی کفش و کلاه کند برود تبریز مستقر شود. درضمن آنها هم که در حکومت ننگین آخوندی دست دارند یا ترک زاده اند یا ترک یا اینکه یک ریشه شان به آنها میرسد. اصلا شما یک سر بزنید تهران مکرز مملکت آخوندی با مردم صحبت کنید بعد ببینید چند درصد ترک هستند.

خلاصه اینکه براید با این نوشته بدجوری به کاه دان زده اید.

Dalghak.Irani گفت...

آقای مشاور طراح. بسیار بسیار بسیار زیاد ممنونم از اطلاعاتی که دادی. و مطمئنم ه صادق و مطلقاً راستگویی به این دلیل هم که سیاست توسعه ای فعلی ایران و صنایع مصداقش را با دقت تمام بیان کردی. البته من اعتراضم به فقط سخت افزار و آن هم کل آذربایجان ها معطوف نبود. بیشتر می خواستم نوع نگاه نامهربان حکومت به مشخصاً شهر تبریز را برجسته کنم. که بنظرم در این مورد اطلاعاتم و نوع نگاهم درست است. یکجوری تبعیض آشکار و پزی بین "پارۀ تنم" برای استانهای مشهور همعرض تبریز و یک نوع پس زدن زیر جلدی "بچۀ همسایه" به اهالی تبریز مدنظرم بود. تبریز حداقل مستحق قطب فرهنگی کشور شدن است با این همه مشاهیر مرده و زنده در اقصی نقاط ایران و جهان و پر افتخار. یکجور پس زدگی حسی را می فهمم و مطمئنم که چنین حسی در سیاست گذاری ها هم تأثیر داشته و خواهد داشت. یا...هو

ناشناس گفت...

صنعتی ترین شهرهای کشور از نظر تعداد واحدهای صنعتی: اول تهران دوم قزوین سوم اصفهان چهارم تبریز. ترک ها مظلوم نیستند. ما خوزستانی ها مظلوم هستیم که هم نفت ما را می برید هم آب ما را و هم هوا و آب در حد آفریقا برایمان گذاشته اید. استثمار واقعی کاریست که با ما می کنند.

ناشناس گفت...

یک چیز تاسف آور در مورد ایرانیان این است که هر چقدر فردی مدرن تر و با فرهنگ تر است و به اصطلاح روشنفکرتر، بیشتر مرکزگرا تر می شود و بیشتر منکر مشکل های قومیتی است و بیشتر به عرب ها فحش می دهد و بیشتر ضد ترک و ... است.

Dalghak.Irani گفت...

خُسن آقای عزیز. واقعیت این است که بیشترین مشکلات من با خوانندگان مطالبم به ساختارهای اصلی مغزمان و از آنجا فکرمان برمی گردد و چون از یک جنس نیست ارتباط برقرار نمی شود و باعث سوء تفاهم می شود. مغز من یک مغز فلسفی- هنری است و مغز اکثر خوانندگانم مغز علمی - ریاضی.
من وقتی می نویسم مقاله و مطلب تحقیقی نمی نویسم بلکه من مطالب توصیفی می نویسم. درست است که به برخی کلیات مشهور آماری و استنادی و ریاضی و داده های دانش تجربی هم توجه می کنم اما نظرم بر این نیست که دارم از یک رویداد علمی و یقینی و خط کشی شده حرف می زنم.
بگذار با یک مثال تمام کنم انشاءالله که مفید برای همه باشد. یک خودرو از هزاران قطعه و جزء فنی تشکیل شده که هر کدام نقش بخصوصی ایفا می کنند و هر کدام هم متخصصان و دانش آموختگان مخصوص بخودشان را دارند که می توانند پیاده و سوار و بازطراحی و تولید و اسقاط کنند. همۀ این قطعات با همدیگر چفت و بست می شوند که اتومبیل را بحرکت در بیاورند. من حتی آن راننده ای نیستم که سوار چنین تکنولوژی متنوعی شده باشد و چگونگی حرکت خودرو را وصف کند. من آن ناظری هستم که می بینم اتومبیل دارد راه می رود و حرکتش هم خیلی کج و معوج نیست. اما من تشخیص می دهم که این خودرو "روان" حرکت نمی کند و یک چیزی که نمی دانم چیست در جای خودش عمل نمی کند. من فقط این حس جامعه ام را کشف و توصیفش را می نویسم. لذا نه از قران می نویسم که وحی باشد و نه از ریاضی . حساب می نویسم که دانش محض باشد. و این درست است که مغزهای پیشرفته اما کلاسیک شما با مغز قرو قاطی و شلم شوربای من هم نگاه نباشد. البته امیدوارم که این مطلب من اصفهانی ها و کرمانی ها را نیازرده باشد و من چنین جسارتی ندارم و فقط برای معرفی باندهای عمدۀ قدرت در جمهوری اسلامی از این دو استان - شهر- منطقه نام برده ام. و این حلقۀ اصفهانیها و حلقۀ کرمانیها نامگذاری خود سیاسیون جمهوری اسلامی است و من اختراع و ابداع نکرده ام. در یک جملۀ نمادین فرموله شده که قبلاً هم بکار برده ام من روشنفکر را کسی می دانم که پس کلۀ توده را می خواند و آن را بزبان و قلم می آورد. من آن ضمیر ناخودآگاه توده را می نویسم.

ناشناس گفت...

چند سالی هست به وبلاگت سر میزنم
این اواخر دوز کرسی شعرات بالا رفته اما تواین آخری دیگه بدجوری اوردز کردی
برو خودتو به یه دکتر خوب نشون بده

ناشناس گفت...

اتفاقا معلومه خورده به جای حساس که داد خواننده های حزب الله در آمده.

برای کسانی که کل فصل رو دنبال کردند معلومه سعی بر این بود تا سپاهان قهرمان بشه.

الف گفت...

تیمسار گرامی

1. اگر یادم باشد شما خودتان تبریزی هستید.
2. من هم به لحاظ نسب از سمت پدر همشهری شما هستم، هرچند زبان مادری ام فارسی است.
3. حق تراکتور (یا نفت) آشکارا خورده شد و این نیازی به دلیل ندارد و هفتاد هشتاد ملیون نفر دیدند. وقتی تاج همه کاره باشد بهتر از این نمی شود!!

اما،

اگر صادقانه بگویم، این مطلب شما را نپسندیدم. شما پرچم این وبلاگ را از روز اول به سیاست زدایی و بازگشت به زندگی غیر سیاسی افراشته اید، امور سیاسی را هم تحلیل غیرسیاسی می کنید و چه خوب! حالا اما تعجب می کنم که یک فرآیند ورزشی (هرچند سیاسی شده باشد) را اینگونه بر اساس خط و ربطهای سیاسی تعریف می کنید.
این حرف ها را سالهاست که طابق النعل از دوستان پان ترکمان می شنویم.
شما مدعی هستید که مردم کرمان در اوج خوشبختی زندگی می کنند؟ در استانهای اصفهان و سمنان تبعیض وجود ندارد؟! می خواهید آدرس بدهم؟ مطمئنم که اطلاعات میدانی شما بسیار از من بیشتر است.
در مورد حذف ترک ها هم اغراق کردید. رهبر فعلی ما که البته در مشهد بزرگ شده همشهری شماست، دو طرف منازعه سال 88 هر دو تبریزی بودند و یکی از آنها اساسا لهجه غلیط ترکی هم داشت، به این معنا که از سنت خود نگسسته است. از صادق خلخالی و موسوی اردبیلی و دیگران و دیگران هم حرفی به میان نمی آورم.
نظام تبعیض آمیز به همه ظلم می کند. اتفاقا آذربایجانی ها به سبب روحیه و قابلیتهای خودشان کمتر از این فرآیند آسیب دیده اند. صنعتی نشدن این منطقه هم (که از شعارهای معروف پان ترک هاست و شما متاسفانه تکرارش کردید) به هر نیت و دلیلی اتفاق افتاده خدا را شکر، وگرنه با این وضعیت آبی الان کل منطقه شمال غرب ایران برهوت شده بود.
البته به نظر من ترک ها در میان اقوام ایران کمترین خطر را برای جدایی دارند، چون اولا اگر بخواهند جدا شوند عملا تمام فلات ایران را باید بگیرند. دوم اینکه پیوند قومی-زبانی فارس ها با ترک ها از همه بیشتر است و در مورد زبان فارسی به درستی اشاره کردید. این رویه فارسی دوستی ترک ها و نقش آنها در بالیدن این زبان البته مال امروز و دیروز نیست. به سلطنت سلجوقی نگاه کنید که یکی از پایه های تثبیت زبان فارسی در ایران بوده است.
با نهایت احترام به شما، این تناقض را نپسندیم.
پس،
انسان، مدرنیته، فراقومی، ایران عزیز، زندگی و غیره کجا رفت تیمسار جان؟

آرسین گفت...

تیمسار گرامی،

ناکوک و با عجله و حساب نشده نوشتی، هم از نظر به قول شما "منطق و علم و ریاضی" و چه از نظر "احساس و روح و نظارت".

اگر به تبعیض باشد که سیستان و بلوچستان و کردستان و خوزستان و... در رتبه های اول تا سوم هستند. اگر به مقامات ترک تبار استناد می کنید که چه خامنه ای رهبر و چه اپوزیسیون "موسوی" هردو ترک هستند (حتی اگر وزرا و مقامات ترک تبار دیگر مانند نعمت زاده و چیت چیان و.. را محسوب نکنیم)

از نظر وضع مالی و رفاه اجتماعی هم تبریز به شهر "بدون گدا" معروف است! و بدلیل همجواری با مرز غربی به درگاه تجارت و صادرات تبدیل شده. بجز القاب دومین شهر صنعتی ایران و قطب خودرو سازی و...

از نظر تاریخی هم تبریز، نه تنها به "َشهر اولین ها" معروف بوده که بدلیل سالها "ولیعهد نشینی" از بهترین و پیشرفته ترین امکانات معاصر بهره برده.
تنها از نظر پایتخت فرهنگی که فرمودید، همین امروز میان شیراز و اصفهان بر سر تصاحب این عنوان درگیرندو تبریز چندان شانسی نخواهد داشت!

این لیست را می توان در دهها مورد دیگر هم ادامه داد و من هنوز علت "مرثیه سرایی" شما برای تبریز و ترک های عزیز رو متوجه نمیشم؟
(اعتقاد دارم که داشته های هر منطقه نسبت مستقیم به شایستگی مردم آن منطقه دارد و منکر مردم تلاشگر ترک نیستم. که با پشتکارشان تقریبا بازار کار تهران را -در میان سایر اقوام مهاجر- قبضه کرده اند)

اگر صرفا به دلیل "توده سواری" و "نوشتن به قصد نوشتن" این مطلب را نگاشته اید که فبهالمراد، وگرنه آدرس عوضی دادن در وبلاگ حداقل از نظر اخلاقی کار درستی نیست.

به عنوان مثال شما یک مورد از "فیل هندوستان اعلیحضرت همایونی" نام ببرید که شامل شهرهای نزدیک دریای خلیج فارس شده باشد؟! (بجز نفت و گاز که استعداد زیرزمینی و تنها آیتم صادراتی استراتژیک ایران بود/است)

آرسین گفت...

همینطور زشت تر از توضیحات، تیتر بیمعنای:
"فوتبال تنها دارایی مردم تبریز"! است.
اما چون همیشه اصرار دارید که تیتر ویترین است برای جلب مخاطب، نه محتوا، به سخیفی آن اشاره نکردم.

تنها برای تنویر فکرتان، جای تبریز، شهرکرد، زنجان، کرمانشاه، زاهدان، همدان، ساری، یزد، بوشهر، بندرعباس، بیرجند، گرگان و... را بگذارید ببنید که چقدر بی معناست!
حداقل دوجین از مراکز استانهای ایران هستند که حتی همین تنها دارایی "تبریز" راهم ندارند!

ناشناس گفت...

ناشناس بی ادبِ 20:43 دقیقه،
سرکار خودت را به یک دکتر خوب نشان بده و بگو خود آزاری دارم.بگو جایی میروم و مطلب میخوانم که هیچ نوشته هایش را دوست ندارم ولی مدام سر میزنم!
خب....مگر مریضی به سیرک سرک میکشی!
شما که ماله کشی برو برای خودت یک بساطی جور کن و آنچنان که بافته ای نباف و اور دز هم نکن!
بی ادب!

ناشناس گفت...

عزیزان اصلاح طلب البته ناراحتند چرا با اصلاحات مخالفم البته این اشتباه مطلق است.ومن صد در صد موافقم اصلاحات هستم ولی نه برای وضع کنونی ابتدا باید به مرحله اصلاحات رسید ابتدا باید در ساختار قدرت تغییرات ایجاد گردد به عبارت دیگر پس از انقلاب انسانهای دو پا تازه عزیزان اصلاحاتی چهار دست و پا بیایند برای پروژه شان تا روز آخر هم وقت دارند و کسی مانعشان نیست عزیزان این تکه چماق را باید اول عروسک کنیم بعد بیایید برای اصلاحات و پیرایش .
Revolution

عراقی گفت...

میون بازی فوتبالتون مزاحم تیمسار میشوم ببخشید، راجع به جنگ عراقه شما این گفته جمهوری خواهان امریکا رو که جنگ عراق اشتباه نبود ولی خروج نیرو ها خلا ایجاد کرد و داعش به وجود اومد قبول دارید؟ اخه امریکا 8 سال انجا بوداگر قرار بود عراق گلستان شود همون مدت می شد، مگر عراق را با المان اشتباه گرفته بودند؟ می خواستند تا ابد انجا بمانند یا کلا همه مردم عراق رو بکشند تا بعد از رفتنشان داعش ایجاد نشود؟

ناشناس گفت...

من روشنفکر را کسی می دانم که پس کلۀ توده را می خواند و آن را بزبان و قلم می آورد. من آن ضمیر ناخودآگاه توده را می نویسم. چیه دلقک. ویسکی انگلیسی زدی.مغز فلسفی-هنری چه ارتباطی با ارتش داشت. که عمرت را تباه کردی. در ضمن چطور پس کله توده را می خوانی؟ توده وضعی ندارد دلقک. دستی از دور بر اتش داری. بیا تا اندکی با هم قدم بزنیم.

ناشناس گفت...

من روشنفکر را کسی می دانم که پس کلۀ توده را می خواند و آن را بزبان و قلم می آورد. من آن ضمیر ناخودآگاه توده را می نویسم. چیه دلقک. ویسکی انگلیسی زدی.مغز فلسفی-هنری چه ارتباطی با ارتش داشت. که عمرت را تباه کردی. در ضمن چطور پس کله توده را می خوانی؟ توده وضعی ندارد دلقک. دستی از دور بر اتش داری. بیا تا اندکی با هم قدم بزنیم.

ناشناس گفت...

دلقك عزيز مثل طرفداري از قاليباف دوباره بدون فكر جو زده شدي ها
اذربايجان غربي و شرقي بعد از اصفهان و تهران و قزوين. جز توسعه يافته ترين استانها هستند و به دليل اينكه اكثر وزيران يا اصفهاني اند يا ترك اين استانها بيشترين اهميت را براي حكومت داشته اند
مظلوم استان خوزستان است كه ابش را اصفهان مي برد و نفتش را تهران و اذربايجان ! مظلوم استانهاي لر نشين و بلوچستان با ان موقعيت فوق العاده اش هستند ميزان توسعه يافتگي استان فارس و سرمايه گزاري در اين استان حتي از استان اذربايجان غربي هم كمتر است
به هر حال دوست داشتم جو زده نشويد و سوار بر موج نگرديد
پري سا

فرشاد گفت...

یک تحلیل آبدوغ خیاریِ صرف!

ناشناس گفت...

در موضوع پیشین یک دوستی کامنت گذاشته بود که جوانان کراواتی هم متمایل به خامنه ای شده اند و مبارزه اش با امریکا و سرما یه داری غرب را هم ستایش می کنند.خدمت این دوست عرض کنم که بابا اینا همش توهم و مسخره بازی است! شما نگاهی به کوبا بکنید.بعد از 50 -60 سال دانستند که در هپروت سیر می کرده اند. و ای کاش این همه سال را هدر نمی دادند. که فقط نیشکر بخورند! حالا عقلشان امده سر جاشان. قبل از این جناب هم متوهمینی همچون چگوا را و کاسترو و امثال هم بوده اند. این اقا نه سر پیاز بوده نه ته پیاز. بعد از این هم ابلهانی خواهند امد. و بعد از رهبر داعش هم ابلهان دیگری خواهند امد که مثلا راه او را ادامه بدهند.و سر ببرند. اما موضوع اینجاست که گیرم ما هم در لبنان-سوریه-عراق-بحرین-یمن- و دو سه کشور دیگر دست بالا را داشته باشیم. نتیجه اش چه می شود. ایا اقتصا دمان شکو فا می شود. ایا نقد ینگی امان بیشتر می شود. چه چیزی دستمان را می گیرد؟ ایا این همه سال که در این چند کشور دست بالا را داشتیم. سودی نصیبمان شد.ایا جز اینکه بقول یارو گفت خودت را بکش من را نجات بده. حاصل دیگری داشته؟ ایا جنگ با عراق حاصلی برای ما داشت؟ ایا ضدیت با عربستان حاصلی برای ما خواهد داشت. اقای خامنه ای این همه هزینه هسته ای کرد. الان کجای کاریم. ایا اثار بسیار بد و نتا یج بسیار ناجوری به همراه ندارد؟ این ما جرا جویی ها و فتنه طلبی ها راهی به دهی می برد؟ و از دل ان چیزی نصیب مردم ما می شود.؟ ایا وقتش نرسیده بیاییم به درد های خودمان برسیم. مشکلات خودمان را حل کنیم. ایا واقعا در اینده حکومت اسلامی را چگونه قضاوت خواهند کرد. نخواهند گفت زمانی ملا ها امدند و 50 سال بر ایران حکمر وایی کردند. و یک مملکت ویران و ایزو له شده را تحویل حکومت بعدی دادند. واقعا نخواهند گفت؟ این ملا ها دنبال چه منا فعی افتا ده اند. ایا چهار تا اموزه عربی ارزشش از یک ملت و یک کشور با ستانی بالاتر است؟ ایا این تحجر و عقب افتا دگی نباید زودتر درمان شود. ایا موشک بهتر از مدرسه است؟ ایا مرگ و کشتن بهتر از زندگی است؟ ایا پرودگار دوست دارد موجودات مرگ اندیش شوند؟ ایا حکومتی که ملا ها در این همه سال در این کشور رقم زده اند ارزش و جودیش بهتر و بالاتر از سیستم های حکومتی دیگر بوده؟ ایا اوبا ما از نظر شخصیتی لنگ کفشش بهتراز علم الهدی نیست؟ ایا تمساح یزدی ارزش این را دارد که ادم وقتش را هزینه کند و یک ساعتی را در کنارش بگذ راند؟ و.... این ملا ها دنبال چی اند؟ چی رو می خوان ثابت کنند؟ شاید انها می خواهند خریت کسانی رو ثابت کنند که دنبال انها راه افتا ده اند؟

ناشناس گفت...

اصلاح طلبان و انتخابات ۱۴۰۴
پرگماتیست :به نظرم دولت نقدی توانایی دارد در برابر بسیجی دهن گشاد پیشروی داشته باشد و مرتضوی هم کاندیدای قابلی برای ریاست مجلس میباشد.ضمنا حصر مجتبی دامن پناهیان را خواهد گرفت.
شیرین: دولت خشکسار پدید آمد از این خشکبار و در بن بنکدار خلل آید و هیکل نهنگ نمادی باشد از فربهی باستان.باشد که ریزگرد بر ما رود که اندی است عریانیم.
دوست دختر سابق:مثبت هیژده تو مایه های وبلاگ زیبا ناوک
پری سا:ساکت شید ساکت شید کور خوانده اید
دلقک:آفرین بر حیوانات جهنده از کودنی .و قصد ورود ندارم از برای عمر به هدر رفته و درس خوبیست برای مدرن تاکینگها در این سراشیبی عن قریب این سیرک.دستت خطت را دوست دارم و به اوینی نشان میده این صبیه را با افتخار
REVOLUTION

ناشناس گفت...

جناب دلقک. در نوشته ات اشاره به جنوب کردی و بلافاصله اصفهان و کرمان و شیراز وخلیج فارس. با توجه به اینکه وقتی صحبت از جنوب ، خلیج فارس و صنعت می شود استان خوزستان به ذهن متبادر می گردد توضیح کوچکی هر چند واضح بیان می گردد. خوزستان با جلگه زرخیز و رودهای جاری و آفتاب درخشان قبل ورود آریایی ها و در زمان دولت عیلام از مراکز تمدن دنیای باستان به مرکزیت شوش بوده است.وجود مخازن عظیم نفت و گازو همجواری با دریای آزاد خوزستان را در عصر جدید به صورت بالقوه بی نیاز گردانده است. بسیار متاسفم که به عنوان یک ایرانی مطلبی می خوانم که می دانم تا صبح خوابم نخواهد برد. شما که از رویکرد شاه در دهه پنجاه نسبت به خوزستان ناراحت هستید مژده می دهم که با پایان یافتن نفت در مسجدسلیمان و هفتکل این شهرها به بیغوله تبدیل شده اند و با پول نفت و گاز شهر شما تبریز آباد. آبادان و خرمشهر 26 سال پس از پایان جنگ وضع رقت انگیزی دارند. مردمان این دیار یکی از بالاترین آمار بیکاری را دارند. محیط زیست این استان نابود شده است. با پول نفت خوزستان تونل حفر می کنید و اب را از مردم دریغ ، تالاب ها راخشک و خاک ونکبت را در حلق مردم بیچاره فرو می کنید. کاری که غلامرضا زنگنه ترک با خوزستان کرد صدام عرب با ما نکرد. مگر تبریز چه صنعتی داشت. پول این همه از منابع نفت است. صادقانه بگویید اگر این منابع در آذربایجان بود یک غیر آذری حق کار در آنجا را داشت و چقدر از منافع حاصل از آن به هموطنان دیگر می رسید. شما به مدیریت آذری ها می نازید؟ از عهد صفویه حکومت و عمده مناصب در دستان شما بوده و باید هم تجربه اندوخته باشید.

ناشناس گفت...

کسانی که تبریز را توسعه یافته می دانند شاید چند سالی باشد که تبریز نیامده باشند. همه کارخانجات قدیمی ورشکسته اند. در شهری که تضاد طبقاتی نداشت هم اکنون تضاد بیداد می کند و نزدیک یک سوم شهر حاشیه نشین است. بودجه آذربایجان شرقی در بین ۳۲ استان، نوزدهم است در حالی گه از نظر جمعیت ششم است. عقب زدگی تبریز با عقب ماندگی تاریخی امثال سیستان کاملاْ دو مقوله متفاوت است.
آفرین بر تیزبینی دلقک. گویا او در جای جای ایران زندگی می کند نه فرسنگ ها دورتر.

ناشناس گفت...

از روباه بنفش بیزارم اما این کاربر انقلابی که جزو دارودسته تروریستهای رجوی هست به همراه اربابش رجوی جایی توی ایران نداره.

سینا گفت...

ضمن اینکه تحلیل خوبی نبود یک نمونه دیگر از امتیازاتی که برای ترکها وجود داره مناطق آزادشونه که الان اردبیل هم به آن اضافه شد در حالی که در سرتاسر خراسان منطقه آزاد نداریم.یک سایتی هم اخیرا باز شده بود به اسم بچه پولدارهای تبریز که مشخص بود دارن با ماشین های پلاک آزادشون صفا میکنند.جدای از اینها دیگه برد و باخت دوتا تیم فوتبال رو به حکومت ربط دادن واقعا از شما بعید بود.

ناشناس گفت...

نوه Revolution در سال 1504:

بیایید انقلاب کنیم. برای آن دقیقه شماری می کنم.

Dalghak.Irani گفت...

همراهان محترم توجه داشته باشند که من در نوشته ام بجز اصفهان و شیراز و مشهد از شهرهای مراکز استان دیگر حرفی نزده ام و مقایسه ام فقط مربوط به چهار ابر شهر همطراز با هم بوده است و تبریز را فراموش شده در بین این چهار نامیده ام و حتماً می دانم که تبریز از بقیۀ شهرهای استان حای دیگر محروم تر نیست. ضمن اینکه نگاه رو بجنوب شاه و خلیج فارس فرصت عرض اندام پیدا نکرد و همۀ پروژه های بسیار وسیع چاه بهار و بندر عباس و جزایری چون کیش و قشم و ... ابتر ماند و جمهوری اسلامی همه را سوزاند همان طور که کشت و صنعت خوزستان را نابود کرد که یکی از نازنین ترین کارهای شاه بود. من مطلقاً قصد حدا کردن تبریز و مظلوم نشان دادنش در مجموعۀ ایران را نداشتم و در مورد ربط بازی فوتبال و سیاست و اطلاعات و امنیت من از خودم چیزی ننوشته ام. قطع کردن کلیۀ ارتباطات ورودی استادیوم با خارج کار سیاسیون نبوده لابد کار عمۀ یکی از ماها بوده است. پرواضح است که من موظفم دروغ نگویم اما پروپاگاندای اشتباهات و خباثت های کوچک و بزرگ حکومت مسئولیت من است. و الا بفرمائید حقوق مارا هم بفرستند که بشویم نویسنده یا نویسنده های مزدور خانم نسیم خشن! یا...هو

ناشناس گفت...

ترک ها مظلوم نیستند. ما خوزستانی ها مظلوم هستیم که هم نفت ما را می برید هم آب ما را و هم هوا و آب در حد آفریقا برایمان گذاشته اید. استثمار واقعی کاریست که با ما می کنند.
-
کسانی که تبریز را توسعه یافته می دانند شاید چند سالی باشد که تبریز نیامده باشند. همه کارخانجات قدیمی ورشکسته اند. در شهری که تضاد طبقاتی نداشت هم اکنون تضاد بیداد می کند و نزدیک یک سوم شهر حاشیه نشین است. بودجه آذربایجان شرقی در بین ۳۲ استان، نوزدهم است در حالی گه از نظر جمعیت ششم است. عقب زدگی تبریز با عقب ماندگی تاریخی امثال سیستان کاملاْ دو مقوله متفاوت است.
-----
ضمن اینکه تحلیل خوبی نبود یک نمونه دیگر از امتیازاتی که برای ترکها وجود داره مناطق آزادشونه که الان اردبیل هم به آن اضافه شد در حالی که در سرتاسر خراسان منطقه آزاد نداریم.

نظام:این مردم چقدر ساده اند فکر کرده اند ما آمده ایم برای پیشرفت مملکت ما امده ایم برای پیشرفت معنویات و پر کردن جیبمان

سینا گفت...

پر واضح است که یک نگرانی از قبل وجود داشته که اگر این بازی به قهرمانی تراکتور منجر نشود چه باید کرد با این طرفداران دوآتیشه و مثل همیشه راه کج و کوله انتخاب شده برای مدیریت قضیه اما فرمایش شما این است که کلا حکومت برنامه داشته که تراکتور قهرمان نشه و این خیلی بعید و غیر عقلانیست

Dalghak.Irani گفت...

در ضمن من کرم فوتبالم و همۀ روانشناسی فوتبالیست ها را آب خوردنم. داور فغانی قطعاً آندو را عمدی اخراج کرده زیرا نه تلویزیون صحنۀ درگیری و خطایی که آندو و دو بازیکن نفت درگیر شده بودند نشان داد و مهمتر از آن اینکه آندو مطلقاً عصبانی نبود و بعد از چند لحظه صحبت با فغانی زمین را ترک کرد و به تماشاگران هم علامت داد که واکنش منفی نشان ندهند. در حالیکه هیچ فوتبالیستی اخراج از بازی حساسی مثل فینال را بدون اعتراض و عصبانیت و پرخاش ترک نمی کند و تازه بعد از بازی است که گناهش را پذیرفته و عذرخواهی می کند. برای آندو در وسط دو نیمه تیتر زده بودم "مرسی آندو پسر مسیح تو سرآغاز یک تاریخ شدی. مرسی" چون او هم پاس گل اول را داده بود و هم یکی از زیباترین گلهای مرسوم نادر در فوتبال را خودش زده بود و معلوم بود که با دوتا شش و دوتا مغز بازی می کند و بدون او تراکتور سازی یک تیم معمولی خواهد شد. آندو دلیلی برای فحاشی نداشت و چرا آن دو بازیکنی که داور مدعی است به آنان فحش داده تا حالا چیزی نگفته اند و صحنه هم نمایش اده نشده است. آندو با این تصور که او شیخ بازی و کاپیتان تیم ملی است و چون جزو اقلیت های مذهبی هم است جنجالش بیشتر بضرر تیمش تمام می شود و با این امید درست که دوگل جلو بودند مثل یک بره و در عین اطلاع از سوابق سپاهانی فغانی مثل یک جنتلمن رفتار کرد و نباید بعنوان قبول گناهکاریش تعبیر شود. یا...هو

ناشناس گفت...

گل دوم سپاهان دقیقه 31 و گل سوم نفت دقیقه 80 به ثمر رسید. در دقیقه 87 بازی تبریز تصمیم به قطع ارتباط گرفته شد. انگیزه این عمل امنیتی را باید در کنترل جو استادیوم جستجو کرد. البته من از ذهن طراحان، خبر ندارم ولی با شرح وظایف آنها منطبق نیست که سعی در بحران سازی داشته باشند. تصمیم به قطه ارتباط نه یک تصمیم سیاسی بلکه یک تصمیم امنیتی و در حوزه اختیار مسوولان امنیتی است.

ناشناس گفت...

اتفاقا من همین تیترت را در راستای "مردم ما چند قومیتی هستیم و اگر انقلاب کنیم همدیگر را میکشیم" ارزیابی میکنم در حالیکه جناب دلقک انگلیسی من خودم شیرازیم و شوهر خواهرم ترک قشقایی و زن برادرم گیلانی و زن دیگر برادرم لر و یکی دیگر از عروسهای خانواده مان ترک زنجان حالا ما چطور میتوانیم هم را بکشیم خدا میداند.

رهبرت که دوستان هم اشاره کردند ترک تبریز است و مثل بت روی صندلی مینشیند در حالیکه بقیه روی زمین. کلا سعی کن حرفهایی نزنی که مرغ پخته در قابلمه به خنده افتد.

نسیم

ناشناس گفت...

REVOLUTION

garbage is garbage

شیرین

ناشناس گفت...

خوشم آمد نسیم خانم .البته برای اینکه انقلابی باشی باید یکخورده نخبه باشی کامنت شما مثل خامه کاپوچینو بود .باید شجاع دل و جوان باشی و لی مغزت مثل ساعت سوییسی کار کند تا کامنت این چنینی بدهی . دلقک ایران فقط فرزندان خواب زده و هپروتی و داستان سرا ندارد .فرزندان کوروش بعضی وقتها نسیم برنامه نویس هستند . برسد بدست ملکه ننه.

اما حکایت مجاهدین و ج اسلامی کیست که خر باشد و نفهمد ج اسلامی که در دهه شصت کلیه امکانات نظامی امنیتی را بسیج کرد تا ریز و درشت بازیگران سیاسی را ریشه کن کند و گنده لات شان حزب توده را نیست و نابود کرد با اذنابش چطور مجاهدین ( بیشتر منظور رهبران ایدیولوژیک )را هنوز که هنوز نگه داشت . یادش بخیر بچه که بودیم برای اینکه بخوابیم ما را از لولو خورخوره میترسوندند .

ناشناس گفت...

http://khabaronline.ir/detail/417024/Politics/government

دلقک جان تبریک جدا تبریک دستمریزاد نمیدانم اسمش چه هست اپیدمی گلوبالیزم سرایت ولی سیرکت به بیت هم رفت . اینها چرا اینجوری شده اند والا از اول انقلاب شلخته بودند با آن امام همیشه تازه ختنه کردشان و گربه نره و پاسداران کر و کثیف و رفسنجانی کوسه ولی تو را خدا لینک بالا را ببینید گویا استند اپ کمدیست سیرک هست .عظما نشسته شاگرد را فرستاده جلو . روحانی نه گذاشته نه برداشته به عربها گفته کمپ دیوید نروید کمپ محمد بروید.

ناشناس گفت...

انقلاب کار افراد سرخورده ایست که نتوانسته اند موفق باشند.آنها آرزو می کنند تا زمین و آسمان دگرگون شود شاید سهمی به آنها برسد.این وسط کشور نابود شود مردم کشته شوند،اهمیتی ندارد.شعار آنها این است:دیگی که برای ما نمی جوشه توش کله سگ بجوشه. لذا همه دانشمندان و نخبگان و هنرمندان ایران چه در ایران چه در غرب از انقلاب پرهیز می کنند.

ناشناس گفت...

برسد به دست روولوشن
کامنت های اولت را اگر هم می خواندم، با بیحوصلگی محض همراه بود اما بمرور نبوغت را نشان دادی تا در این آخرین کامنتت که کلی خندیدیم و بسیار لذت بردیم که ده سال دیگر را گفته بودی، خیلی خوشمان آمد. البته کمبودهایی داشت از جمله این عزیزی که راه براه تیکه تیکه می کند و با چوب دنبال رجوی و گروهش است ماشاالله شمی تیز هم خداوند برای او قرارداد که همه را مجاهد می بیند و همه اشان را هم مشغول تیکه تیکه کردن است! به این عزیزمان هم در سال 1404 یک اشاره می کردی بد نبود.

ناشناس گفت...

ممنون از خانم شیرین. من هم مانند ایشان معتقدم انقلاب آشغالیست که انسانهای فرهیخته از آن پرهیز می کنند.

ناشناس گفت...

شیرین زبانی کام شیرین نمود و افاضات
فرمودند. گاربیج ایز گاربیج.

البته بالایش کامنت نسیم خانم را دیده بودم به هر حال کار طبیعت است کارش نمیشود کرد کامنت بالایی برای یک برنامه نویس بود. کامنت پایینی برای یک شیرین عقل

ضمنا کسی احیانا اینجا ددی گم نکرده

دلقک عزیز،
بنده قصد روده درازی نداشتم. همچون یکی‌ از فرزندان شما در این سیرک می‌گردم و مشغول تماشایم و صد البته لذت می‌‌برم. گاهی هم که مطلبی می‌گویم همچون بازتکرار کودکانه برای یک پدر است.

ارادتمند پدر بزرگوار،

شیرین


نتیجه اخلاقی و علمی به دختران خود سخت عشق بورزید تا محکم شوند والا چند سال دیگر یک جنبش عظیم داریم با شعار ور ایز مای ددی به جای ور ایز ما ی ووت و خدا چه میداند شاید تلفات هم دادیم این وسط و پراگماتیست کارتون هاچ زنبور عسل را هم زیر مجموعه سبک زندانی ایرانی آورد .
چند تا فحش از سر خشم
... گشادها انقلاب تو سرت بخورد حداقل بچه ات را ببر تاب سواری

Revolution

ناشناس گفت...

از روباه بنفش بیزارم اما این کاربر انقلابی که جزو دارودسته تروریستهای رجوی هست به همراه اربابش رجوی جایی توی ایران نداره.


بی انصاف آخر من کی ارتجاع و
پاسدار و اخوند و رژیم و سبیل و اشرف و جنگ ضد میهنی و پیراهن عثمان و خاوران و لیبرتی و زپرتی و روسری قرمز و آبی و لابی و رنگ موی شوارتزکف را ریختم تو همزن گفتم بفرمایید معجون آماده است
Revolution

آرسین گفت...

تیمسار عزیز،
بازی را ندیدم و نمیخواهم وارد جزییات فوتبالی-حسی بشوم که سنگ بنای نوشتن شما بوده، -که فاقد مستندات و استدلالات است.اما مشخص است که خود دانسته اید که مرثیه تبریز عجب اشتباه شگرفی بوده و از آن بدتر پیوند زدن "جریانهای سیاسی تاریخی" به "فینال فوتبال 94" است.

فقط یک نکته فنی را یادآور کنم که در ورزشگاهها بدلیل تراکم جمعیت معمولا شبکه های مخابراتی چه دیتا و چه مکالمات تقریبا از دسترس خارج می شوند. و مگر که ورزشگاه مجهز به سیستم های تقویتی (در بعضی از کشورهای پیشرفته) باشد. این قطعی طبیعی است، و نشانه هیچ تئوری توطئه نمی باشد. (ربطی به عمه هیچ کس ندارد!)

ضمن اینکه در میان همان 4 شهر مدعایی هم وضع فوتبال شیراز از دیگر شهرهای گفته شده بدتر است، چرا که حتی یک تیم هم در لیگ برتر ندارد.

ناشناس گفت...

واقعا که اگه همه تحلیلهای قبلیت هم این قدر ابکی بوده و بر مبنای تخیلات و داده های غلط که واقعا حیف وقتی که صرف خوندن این وبلاگ کردم
خیلی سست و تخیلی بود اگه این جماعت اینقدر میتونستند همه چیزو مهندسی کنند که ایران بهشت بود
حداقل چند تا وب سایت دیگه را می خوندی بعد تحلیل می کردی
حیف شد واقعا بیشتر از اینا انتظار داشتم ازت خیلی سطحی بود و ابکی
من اخه خودم توی فوتبال بودم سالها دیدم کنارزمین و حواش اونو
فوتبالیست سابق

ناشناس گفت...

ناشناس اول هستم. درست میگویید. تکرار نمیکنم.

ناشناس گفت...

ما از آخوند و از این نظام متحجر متنفریم. بیایید انقلاب کنیم و هزاران نفر را به کشتن دهیم. بیایید انقلاب کنیم و ایران را ده بیست سالی به عقب ببریم. بیاییم ایران را در جنگ داخلی فرو بریم. مگر ما چه کم از سوریه و لیبی و حتی یمن و مصر داریم؟ چطور آنها حاضرند برای سرنگونی دیکتاتور کشورشان را به آتش بکشند، چرا ما نباشیم؟

MiM گفت...

دردناک ترین اتفاق این مسابقه به نظر من تصاویری بود که پس از پایان بازی مخابره شد. اینکه همه ایران با تعجب به شادی یازیکنان و هوادارانی می نگریستند که از فرط شادی دوم شدن پیرهن چاک می کنند. این که همه ایران از هم می پرسیدند چرا؟ مگر بازی سه بر یک جلو بوده را مساوی شدن و از دست دادن قهرمانیی که در چنگ بوده و دوم شدن اینگونه شادی و به زمین ریختن دارد...!!؟؟
به عنوان یک هموطن از دیدن این صحنه ها و مضحکه کردن مردم بسیار متاسف شدم و از ته قلب و روحم ناراحت.
اما با نظریه شما موافق نیستم... در کفایت و سیاست مدیریت اصفهانی ها تردیدی نیست ولی از آنجا که خود شما هم بارها نوشته اید از این سیستم شترگاوپلنگی غیرقابل برنامه ریزی، اینکه به قول شما یا خودشان حلقه اصفهان اینقدر دقیق بتواند نقشه ای را تدارک ببیند در یک لیگ 16 تیمی در طول 30هفته آن هم در ورزشی مثل فوتبال با این همه متغیر و پارامتر داخلی و خارجی و همه چیز را هدایت کنند حتا سیستم مخابراتی و اینترنتی و رادیو و تلویزیونی را آن هم در یک استان دیگر و با کمک مدیران آن استان!!!!؟؟؟( شما نوشته اید) چندان منطقی و محتمل به نظر نمی رسد که اگر اینگونه باشد به قول نویسنده ی یکی از نظرات بالا باید به ایشان و این برنامه ریزی دست مریزاد گفت.
اما مواردی که از شب قبل مسابقه به این طرف از سوی منابع مختلف در سایتها و بعضن صفحات اجتماعی برخی خبرنگاران هم آمده را هم باید در هر پیش تحلیلی در نظر گرفت از جمله اینکه :
- خطوط موبایل تبریز از ساعت 12 در محدوده ورزشگاه آنتن دهی نداشته و ربطی به 3 دقیقه آخر بازی نداشته است و در همان زمان هم خطوط موبایل تهران 0912 آنتن دهی می کرده است
- به گفته خبرنگاران حاضر در ورزشگاه ایشان تا پایان بازی از نتیجه درست بازی سپاهان مطلع بوده اند و از نحوه بازی تراکتورسازان در دقایق پایانی بازی و شادی پایانی ایشان متعجب شده اند.
- قطع شبکه های تلویزیونی هم در ورزشگاه هم درست به نظر نمی رسد چرا که گزارشگر بازی حاضر در ورزشگاه و جایگاه ویژه گزارش بازی تا آخرین لحظه به طور همزمان از روی تصاویر بازی سپاهان نتیجه را اعلام می کرد.
- بازی سپاهان چند دقیقه ای زودتر به پایان رسیده بود که گزارشگر بازی هم این مساله را اعلام کرد.
- خبر تساوی بازی سپاهان را آنتونیو پسر سرمربی تراکتور ( که از کنار زمین اخراج و به سکوهای بالا رفته بوده ) ظاهرن از کسی روی سکوها شنیده و به نیمکت تراکتور اطلاع داده است.

ناشناس گفت...


سن اعتیاد به ۱۱ سال رسید

مدیر کل بهزیستی استان فارس گفت:

در حال حاضر سن اعتیاد به۱۱سالگی،

رشد منفی ازدواج به سن 32 سالگی

و رویکرد مصرف مواد مخدر از سنتی به صنعتی تبدیل شده است.

شوخ طبع گفت...

دوستان ماله کش ماله ها رو بزارند زمین، از بلند گوی ورزشگاه اعلام شد که نفت و تراکتور مساوی کردند، لابد گوینده پشت بلند گو هم از پشت میزش اخراج شده بوده و رفته بوده بین سکوها حرفای خاله زنک گوش بده :)

قطع شدن ناگهانی تمام خطوط عمدی بوده، هیچ کدام از مسئولین تیم ها نمی توانستند از نتایج اطلاع پیدا کنند، تازه خود مسئولین هم تایید ضمنی کردند و گفتند برای برقراری امنیت بوده حالا شما حرف رئیساتون رو هم قبول ندارید و کاسه داغ تر از آش هستید بماند.

اتفاقا از واکنش گزارشگر تبریز در تلویزیون مشخص بود که عمدی و یک برنامه از پیش طراحی شده بوده و گرنه کدوم گزارشگر ساده لوحی دور افتخار و شادی قهرمانی بازیکنان تراکتور رو بدون کمترین مکث و تعجب و دست و پا گم کردنی به عنوان شادی نایب قهرمانی به ملت قالب می کنه قضیه همون شوشول فرنوده که لباساشو خودش میشسته :)

کسی نگفته اینها با نخ همه بازیکنان رو مثل عروسک کنترل می کردند،مسئولین گفتند سنگ مفت و گنجیشک هم مفت، مهم اینکه همه تلاششون رو برای قهرمان نشدن تراکتور و نفت کردند که با بدشانسی این تیم ها و کمک فغانی به هدفشون رسیدند نیازی به چوب جادو نداره! یکم شانس و هماهنگی می خواست.

فکر نکنم قضیه انقدر سیاسی باشه که دلقک میگه ولی عمد بودن این اتفاق واضحه، انگیزشون واقعا از قهرمان کردن سپاهان چی بوده مربوط به پشت پرده فوتبال و دست اندرکاران این ورزش کثیفه.

Dalghak.Irani گفت...

شوخ طبع.
خیلی وقت نیست که هستی. اما وقتی هستی همیشه دلم قرص است که هستی. بخطر افت که نزدیک می شوم می دانم که می آیی و قوت قلب می گیرم در مقابل بیسوادی خودم که "آرسین میگه در ازدحام جمعیت قطع شدن کامل - نه حتی اختلال در طول بازی - بدیهی و فنی و علمی است و من نمی فهمم. و میگوید که شیراز در لیگ برتر تیم ندارد. و خیلی ها خیلی چیزهای دیگر می گویند و به گوشۀ رینگم می رانند. پس چقدر نیازمندت بودم که بیایی و بسادگی سادگی حرف مرا دقیق و بسیار دقیق بنویسی:

"...کسی نگفته اینها با نخ همه بازیکنان رو مثل عروسک کنترل می کردند،مسئولین گفتند سنگ مفت و گنجیشک هم مفت، مهم اینکه همه تلاششون رو برای قهرمان نشدن تراکتور و نفت کردند که با بدشانسی این تیم ها و کمک فغانی به هدفشون رسیدند نیازی به چوب جادو نداره! یکم شانس و هماهنگی می خواست..." پایان نقل قول از کامنت شوخ طبع.

من هر آنچه بیشتر از تک جملۀ شوخ طبع بمن نسبت داده شده یا می شود یا بشود تکذیب می کنم. و بقیۀ نوشته ام قالب برای ارائۀ این تک جمله بوده و بس. مرسی شوخ طبع که بودی و بدادم رسیدی. یا...هو

شهروند گفت...

همين آقاي فغاني در بازي رو در روي سپاهان با تراكتور . بازي مساوي رو با اعلام پنالتي دقيقه نود ( كارشناس برنامه نود هم تأييد كرد كه پنالتي نبوده ) به نفع سپاهان ، باعث پيروزي سپاهان شد ، بازي پرسپوليس و سپاهان توي تهران ، پرسپوليس يك بر هيچ جلو بود ، خطاي روي طارمي كه پنالتي - اخراج داشت ، داور به طارمي كارت زرد داد ( بازهم كارشناس نود تأييد كرد ) اين فقط دو نمونه از حمايتهاي فدراسيون توسط داوران از سپاهان در هفته هاي اخير بود
نوشتن از روي حس و شهود شايد در بعضي از موارد اشتباه از آب در بياد ، ولي كار هر كسي نيست ، شجاعت و شهامت زيادي در موقع بيان لازم دارد ، والا هر ننه قمري از روي اتفاقات و دو دو تا چهارتا كردن مسائل بديهي ميتواند اظهار نظر كند و خود را فخر عالم روشنفكري بداند ، ببخشيد جناب دلقك بعضي دوستان با چنان تبختري اظهار فضل مي كنن كه توان سكوت پس از خواندن را از حقير سلب كردن
پاينده باشيد

ناشناس گفت...

با بررسی نوشتار روولوشن می توانید به جوک بودن انقلاب در ایران پی ببرید.

ناشناس گفت...

با آرسین موافقم. اگه شما واسه تبعیض در فوتبال کثیف ایران( که بوی گندش همه رو خفه کرده) علیه هموطنان تبریزی ناله سر دادین پس ما جنوبی ها چه بگوییم جناب تیمسار!...ما جنوبی ها که گاز رو از کنار خونه هامون استخراج میکنن میبرن همون تبریز و اصفهان و شیراز...اونوقت خودمون تو گرمای 45 درجه تابستون باید کپسول گاز بزاریم رو کول از این نمایندگی به اون یکی!.اینا بیشتر درد داره یا برد و باخت در یک رقابت از اساس ناپاک! .لابد میگین از بی عرضگی خودمونه!. .اقای رفسنجانی روزی فرموده بودند که لوله کشی گاز واسه جنوب خطرناکه چون گرما باعث انفجار میشه!!!!

این تحلیل رو دوست نداشتم.

حیرون

Dalghak.Irani گفت...

پری سا.

اگر کامنتت فهمیده بود از نادانیت است اما اگر نافهمیده بود از نادانیت! پس توضیح می دهم برای داناییت:

هنگامی که کسی اشتباه کسی را با استنادش به اشتباه مشابهش در گذشته تذکر می دهد فرض پیشینی این است که طرف اشتباه در گذشته اش را بعد از مدتی پذیرفته و پس گرفته است. لذا به او - در اینجا من - تذکر می دهند که مثل دفعۀ قبل سنگ روی یخ خواهی شد پس جعل نکن و اشتباهت را زودتر بپذیر.

در حالیکه من هیچکدام از حرف هایم و هواداریم از قالیباف را در هیچ جایی نه تنها پس نگرفته ام بلکه جابجا هم تأکید کرده ام که حرفهایم در مورد قالیباف عین درستی و راستی آزمایی شده است. نمونۀ آخرش هم همین "شهر تهران بمثابه گالری هنرهای تجسمی" بود که در کامنتی اشاره کردم و فقط بخاطر رعایت حال زامبی ها از نوشتن مطلب مستقلی خودداری کردم. البته به این دلیل هم که همۀ فرهنگیان و هنرمندان و فرهیختگان برجستۀ کشورم به سجده افتاده بودند در مقابل ابتکار مدرن شهردار تهران.

بنابراین شما از فاکتی بهره گرفته اید که خودش یک جعل و کذب و افترا و توهین بمن است و نظرتان بعنوان یک اسپم ثبت می شود. یا...هو

اما MiM عزیز.

اولاً که یلی ممنون از کامنتت و بویژه یادآوری آن صحنۀ دردناک فریب. خود من هم چنین حسی داشتم و از تبلیغ جشن دوم شدن تبریزی ها از سوی گزارشگر خونسرد هم شوکه و گیج بودم.

ثانیاً شما چنان نازنین و همراه و لطیفی نسبت بمن که 5 سال است همراهیم و جز "هنگامه های گم یا کم شدنم و حضور شما برای احوالپرسی از خودم" بروز و ظهوری خودنما و جلوه گر ندارید. لذا پاسخی به بقیۀ کامنت شما ندارم و وجود شما را همیشه مغتنم و افتخار برای خودم می دانم. همنظر هم نباشیم همراهیم و این مهم است برای آیندۀ کشور و ملت ما. یا...هو

ناشناس گفت...

تيمسار منم مطمئن هستم قصد شما از اين تحليل شناساندن محروم ترين استان نبوده و فقط در مورد توطئه چيني در تمام اركان مملكت تحليل كرديد.
اتفاقا چون من شما را فردي بشدت واقع بين ميدانم و مخالف تئوري توطئه، از اينهمه تباني يكه خوردم. و ميدانم كه در چارچوب كامنت شوخ طبع، اغراق نكرده ايد.
بهرحال ممنون كه مي نويسيد و آگاه ميكنيد.
عليرضا

ناشناس گفت...

بنظر شما در مملكتي كه براي مسابقه فوتبال تباني ميكنند، براي انتخابات رياست جمهوري يا مجلس نتيجه را اراده مردم موكول ميكنند؟ از اين جهت مي پرسم كه فكر ميكنم شما همچنان مخالف تقلب گسترده در انتخابات سال ٨٨ هستيد و البته ممكن است كه فكرم اشتباه باشد.
متشكرم
عليرضا

Dalghak.Irani گفت...

علیرضا.

من کماکان آن ادعای سبزهای سیاسی (جناح چپ رادیکال دهۀ شصت) را در مورد سازماندهی تقلب گسترده در انتخابات 88 را قبول ندارم. اما به بهانۀ پرسش تو یک جواب نسبتاً مشروح می نویسم تا مشخص شود که چه درۀ عمیق ووحشتناکی وجود دارد بین دید فلسفی من به جمهوری اسلامی و دید و برداشت سیاسی خوانندگان نسبت به جمهوری اسلامی که نتیجه اش نافهمی و بدفهمی فی مابین توسط بسیاری از خوانندگان از متن نوشته های من می شود.

جمهوری اسلامی و بتبع آن آیت الله خامنه ای یک خط قرمز کلی و پررنگ بیشتر ندارند. و آن هم این سخن امام خمینی است که گفته "حفظ نظام اوجب واجبات است". این خط قرمز به سیاست که می رسد ترجمه می شود به یک کلمه بنام "امنیت". بعبارت دیگر خامنه ای دخالتی سازمان یافته در آنچه که در کشور روی می دهد ندارد غیر از ابلاغ همیشگی و مستمر و نگران "حفظ امنیت نظام" و البته تعیین امهات آن و نظارت و پایش مستمر آن. بقیۀ هر آنچه در صحنه اتفاق می افتد توسط مراکز و باندهای قدرت پراکنده و تصمیم گیری و اجرایی در جای جای لانه های متعدد جمهوری اسلامی وجود دارد است. فوتبالی فوتبالش را، سیاسی قدرتش را، اقتصادی دزدیش را، آموزشی مدرک جعلی اش را، اجتماعی حجاب و پوشش اش را و ... در ذیل همین خط قرمز "امنیت نظام" قالب گیری و به پیش می برند. در یک مثال ساده و راجع به این پست. اینطور نیست که خامنه ای بسپاه گفته سپاهان قهرمان شود و سپاه تاج را مجبور کرده که پروژۀ همشهریانش را جلو بیندازد و برخلاف برنامۀ اعلان شده خودش تبریز را ترک و بهروان را جایگزین خودش بکند و ... . یا سپاه در جلسۀ تأمین استان و در حضور استاندار و سایرین گفته باشد که آقایان نظام تصمیم گرفته سپاهان قهرمان شود و این هم نقشۀ راه و همه هم گفته باشند سمعاً و طاعتاً. در شورای تأمین استان سپاه - حتی می تواند یک بسیجی ساده باشد - فقط گفته اگر فلان و بهمان بشود ما قادر به تأمین امنیت نیستیم تا همه بلافاصله ماست ها را کیسه کنند و بدون کمترین چون و چرایی طرح سپاه برای تأمین امنیت (حفظ نظام و خط قرمز شدید رهبر) را تصویب بکنند و کرده اند. آن موضوع ادعای من در مورد باندهای قدرت و اصفهانی و کرمانی و تبریزی و از این قبیل از این مرحله به بعد است که امکان عملی کردن خودش را پیدا می کند. در همۀ مسایل کشور هم از جمله انتخابات و چه چه این ساز و کار برقرار است و جمهوری اسلامی بدلیل ماهیت ذاتی ضد علم و دانش و تجربۀ بشری و خیلی از عناصر دیگر قادر به توطئه های کلان در سطح کشور نیست و هر کس هر نقشه و طرح و توطئه و دزدی و قس علیهذا دارد باید بتواند نقشه اش و طرحش را ذیل خط قرمز نظام (امنیت) تعریف و تثبیت و مصوب کرده و آنگاه وارد عمل شود. چون امنیت تنها خط قرمزی است که هیچ باندی نمی تواند راجع بدرستی و نادرستی آن چون و چرا کند. امنیت نظام یعنی حفظ نظام و حفظ نظام یعنی مقدس ترین و بالاترین ارزش تعیین هم وفاداری و هم برخورداری. اینکه خیلی از خوانندگان متوجه عمق نگاه من نمی شوند و یا آنانی که نظام جمهوری اسلامی را پدیده ای سیاسی و منسجم در تصمیمات - خوب یا بدش - می دانند؛ دقت کافی به این موضوع ندارند که من گفته ام و تکرار می کنم که نظام جمهوری اسلامی و رهبری آیت الله خامنه ای در استراتژی "حفظ نظام از راه امنیتی سازی همیشگی جامعه" وحدت دارند و در منافع و علایق شخصی و باندی و گروهی و غیره اختلاف و تکثر. آن خط وحدت چنان اساسی و پررنگ و باورمند است که شکستنش محال و آن اختلاف و منفعت خواهی و تکثر چنان زیاد و شلخته و بی سازمان است که بوحدت رساندن اش بازهم محال است. پس یک وحدت "حفظ نظام از راه پلیسی اداره کردن جامعه" داریم که کسی توان عبور از آن را ندارد. و یک تکثر"هرکاری می توانی در داخل این وحدت لایتغیر انجام بدهی آزادی" داریم که باند اصفهانی می تواند فوتبالش را تحمیل کند باند سپاهی می تواند کاندیدایش را حمایت کند و باند اقتصادی می تواند بابک زنجانی اش را تولید کند و باند ایکس و ایگرگ و ... هکذا. اما قدرت این باندها در عین پرقدرت بودن محدود است و نمی تواند کلان تر از امنیت عمل کند که انتخابات و تقلب بروایت تندروان جناح چپ از آن در قدرت و توان هیچ کدام از باندهای قدرت نبود و نیست. سپاه و بسیج از احمدی نژاد حمایت کردند اما سپاه و بسیج هم جز قدرتی خارج از وحدت امنیتی ندارند و پروزه شان را نمی توانند شخصی و باندی کنند و در عین حال ملی و کشوری انجام بدهند. یا...هو

ناشناس گفت...

علیرضا ..،،،، خز ..،خزعبل خز..بل. ..،با .بل .بل. پس اینجور پس اونجور صغری کبری ....، گوز .... شقیقه .... کرمانی ..، اصفهانی ... تبریزی

یا هو

آتشنشانها اولین استراتژیشان جلوگیری از ورود سوخت بیشتر است .
گفتم که یک انقلاب علمی میکنیم
Revolution


ناشناس گفت...

دلقک دو ساعت به طرز فلاکت باری توجیه تلاوت کردی. یعنی خودت در ایران بودی تقلب رو در کوچکترین مسائل زندگی ندیدی؟ حالا میایی بعد از چند سال که دیگه حتی خود صاحبش (فیلم سخنرانی های فرماندهان سپاهی که منتشر شد) هم به تقلب اذعان و اعتراف کرده میگی تقلب نشده؟
خود همین رضایی مسئول سایت تابناک با دقت و ریز جزییات در آن زمان اشتباهات فاحش آمارهای اعلام شده توسط وزارت کشور رو در آورده بود و اعلام کرده بود. چطور بود که برای اولین بار تقریبا همه ی کاندیداها به جز کاندیدای برنده معترض بودند به نتایج؟ در اون زمان مسائل فراوانی از آمارهای وزارت کشور افشا شد و بعدها مسائل دیگری هم پیش اومد از جمله عکسهایی که عکاس خبرگزاری فارس از صدها برگه رای تا نشده و با دستخط یکسان منتشر کرد و خیلی مسائل دیگه. اگر فقط برای این مسئله به این روشنی رو قبول نمیکنی که حرفهای پیشینت نشکنه آدم بی ارزشی هستی و وبلاگت هم بی ارزش تر از خودت چون خون صدها شهید جنبش سبز رو داری لگدمال میکنی و به کسانی که هزینه دادند توهین میکنی واقعا آدمی که اینقدر توجیه گر باشه به لعنت خدا هم نمی ارزه متاسفم برات با این ذهن توجیه گر و ذلیل و خوارت.

ناشناس گفت...

من همون ناشناسی هستم که بهت پیشنهاد کردم خودتو به دکتر نشون بدی
یه پیشنهاد دیگه هم دارم که بهتره قلمت آخته نباشه که سر هر موضوعی جو گیر بشی و سریع دست به قلم بشی ومطلبی بگی که بعدش که دیدی چه دسته گلی به آب دادی شروع کنی به ماله کشی
البته معلومه خیلی باهوشی و کارتو خوب بلدی ولی ار تو باهوش ترم هست که مشتت رو باز کنه

ادوارد البی دوم گفت...

دلقک نازنین!
لذت بردم از شفاف‌سازی آخرت. دست مریزاد.

یک مشتری قدیمی سیرک گفت...

دلقک ،اگر واقعآ به اینکامنت متناقض آخری ات اعتقاد داری،دو امکان بیشتر وجود ندارد ، یا دست نشانده هستی یا شیرین عقل.

تیمور لنگ گفت...

تیمسار گرامی ، این جماعت حداکثر ده هزار نفری الآن ۳۷ سال است که ۷۰-۶۰ میلیون نفر آدم با ضریب هوشی بالآ !!! را سر کار گذاشته اند و هر وقت خواسته اند به هر طریقی ترتیب این جماعت را داده اند و آخ از کسی درنیامده ،حالآ شما میگوئی که فقط در یک کلیت ، منسجم هستند؟؟!!
اساس حفظ این نظام لابی گری است و میلیاردها بودجه سر آن هزینه میکنند تا صدای زآمبی ها در نیاید .اتفاقآ برای جزئیات هم تصمیم میگیرند ، چون مآموریت و کاری جز این ندارند.

Dalghak.Irani گفت...

ادوارد آلبی دوم هنرمند. حالا که آمده ای برای تشکر بگذار یک تعریف فورموله شده هم از فرق استراتژی آیت الله خمینی (مبلور در حسن خمینی و هاشمی و روحانی و خاتمی امروز) با استراتژی آیت الله خامنه ای (متبلور در پایداری و مصباح و مراجع قم و جناح راست سنتی کمی تعدیل شدۀ امروز) بگویم که بدرد فهم جمهوری اسلامی کمک می کند:

"آیت الله خمینی معتقد بود که برای حفظ نظام مجازیم هر بلایی که لازم است بر سر اسلام سنتی بیاوریم. در حالیکه آیت الله خامنه ای معتقد است که برای حفظ نظام مجازیم هر بلایی که لازم است بر سر مردم بیاوریم." یا...هو

ناشناس گفت...

جناب تيمسار فرض كنيم هنوز به طرفداري از قاليباف افتخار مي كني حالا دليلش ظاهر سازي ايشان باشد يا هر چيز ديگر ولي چون در تهران زندگي نمي كني گندهايي كه اين كرد به پيكره ي تهران زده است و باعث افزايش فاصله طبقاتي شده است را تمي بيني
در مورد فوتبال واقعا من نمي دانم چطور اين همه تباني به اين دقت مي توامد يك تيم را قهرمان كند شما توضيح بده كه اگر ما اينقدر دقيق بوديم كه الان در رمادي به غلط كردن نيافتاده بوديم
تبريز بعد از اصفهان توسعه يافته ترين و پولدارترين شهر ايران است شما مگر به شيراز و اهواز رفته اي كه تبريز را مظلوم مي داني شيراز در كنار منابع فراوان گاز جز كشاورزي و هدر دادن منابع اب زيرميني راهي براي كسب در امد بعد از انقلاب نداشته است حكايت خوزستان و اهواز هم كه در كنار نفت در فقر مي لولد مثنوي هفتاد من است چرا بدون دليل شهرهاي محروم مثل شيراز را اباد نشان مي دهي خدا مي داند
پري سا با اعتراف و دانستن ندانسته ها

ناشناس گفت...

تيمسار من از شما بابت توضيحاتتان تشكر ميكنم.
من نظر خودم رو ميگم و شما نظر خودتون رو.
ممكنه در نهايت موافق نباشيم ولي اين تبادل نظر به رشد من كمك ميكنه.
اين وبلاگ براي من مثل يك كلاس درس ميمونه.
بعضي از دوستان فقط فكر مچ گيري هستند. اين كار به هيچكس هيچ كمكي نميكنه و فقط دلخوري ببار مياره.
بهرحال من قدر دان صاحب اين وبلاگ هستم.
عليرضا

ناشناس گفت...

کمی متوجه نمی شوم، تیمسار عقایدی دارد در وبلاگ خودش می نویسد ما هم دوست داریم می خوانیم دوست نداریم نمی خوانیم یا اصلا دوست نداریم ولی در عین حال می خوانیم، چرا به این مرد شریف توهین می شود؟ از جایی برده؟ جیب کسی را زده؟ از ما دستی گرفته و زده زیرش؟ طلبکاریم؟

از دید خودم می گویم که وبلاگ مقبولی است بعضی پست های او مخصوصا در رابطه با مسائل اجتماعی فوق العاده است و تیز بینی او را نشان می دهد. بعضا تحلیل های گیرایی دارد (چینش پازل ها) که جای دیگر من نیافتم....... همین، بعضی عقاید ایشان هم عجیب و غریب است، همین. چرا توهین می شود؟ من خدا وکیلی این توهین ها را می خوانم غم دلم را می گیرد خجالت می کشم.

"یک نظر"

مازیار وطن‌پرست گفت...

نتیجهٔ ترکیبی/اخلاقی:
تراختور و ملوان و صنعت نفت مسجد سلیمان به نمایندگی از تبریز و رشت و بختیاری (در شکست محمدعلی شاه و فتح تهران) باید انقلاب کنند.
تکبیر

ادوارد البی دوم گفت...

دلقک واقعا دستت درد نکند. ممنونم.

یک سوالی هم از دوستان معترض (نه به این پست، که به کل وبلاگ) دارم و آن اینکه شما که اینقدر از طرز فکر و نگارش دلقک بدتان می‌آید، چرا خودتان را آزار می‌دهید و پست‌های طولانی و کامنت‌های طولانی‌تر را می‌خوانید؟! کسی که به دلقک می‌گوید پیش دکتر برود، خودش هم باید برای ابتلا به مازوخیسم پیش دکتر برود. واقعا باید بیمار باشی است که با اینترنت کند از فیلتر عبور کنی، تا متنی را بخوانی که معتقدی یک احمق نوشته است.

ناشناس گفت...

روولوشن دو دو تا چهارتا را نمی فهمد می خواهد انقلاب علمی کند!

Dalghak.Irani گفت...

پری سا من بتو درس متدولوژی دادم و فعلاً بحث قالیباف نازنین نیست. در مورد نبودن من در ایران و تهران درست است اما شفاف هم است که اگر خودم ساکن فیزیکی تهران نیستم هم دخترهایم در تهران زندگی می کنند و هم برادرانم مرتب رفت و آمد دارند در حالیکه حداقل می توان مشکوک بود که خود شما کجا زندگی می کنی. و فاصلۀ طبقاتی چه ربطی به قالیباف دارد و چرا از اینکه یک انسان به میهنش و هموطنانش خدمت می کند اینقدر کهیر می زنید. بخوانندۀ اول گفتم امر و نهی نکن. خب خیلی بزرگوارتر و فهیمتر از ادبیات من بود که آمد گفت چشم تکرار نمی کنم. پس چرا تو یاد نمی گیری اعتراف بخطا و پوزش از خطا. البته تو بشدت سنتی هستی که فقط بی حجابی. و الا آدم مدرن قبل از توجه به نتیجه دنبال انگیزه نمی رود که بگوید قالیباف کار فرهنگی را برای ظاهر سازی کرده است. پس این همه کرنش و ستایش مدرن ها که نثارش کرده اند همه به اندازۀ تو نمی فهمیدند. یا...هو

Dalghak.Irani گفت...

یک نظر عزیز. مشکلی نیست و ناراحت نشو. من مطمئنم که دو چیزی که ما از تمدن تجدد در غرب گرفته ایم - البته خودمان دروغ ساخته ایم بعد آن را بعنوان ارزش مدرن انجام داده ایم - یکی نمک بحرامی است و قدر ناشناسی و دیگر که در امتداد اولی است درشتگویی و هتک حرمت معلمان و پیشکسوتان و مجربان و پدران و مادران.

شوخ طبع. مرسی از لقب نوستراداموس دادن بمن که البته منظور شما پیش بینی بر اساس مشاهدات و فهم عمیق از مناسبات و جوهرۀ جمهوری اسلامی است و نه من می دانستم تنسی تاکسیدویی. اما اینکه وبلاگ مرا در حکومت می خوانند. خب بدیهی است که می خوانند. مگر احمقند که چنین هشدارهای بیستی از تحلیل عمیق را مفت و مجانی و بی منت و بی پول و حتی بی نام را استفاده نکنند. درست است که زامبی ها نمی فهمند که من چه می گویم و بخاطر از کار انداختن خوش نویسی و پرخواننده بودن من سعی در فلج کردن وبلاگ دارند اما آیت الله موحودی کرمانی خوب متوجه می شود که وقتی من راجع بمبارزۀ اجتماعی از راه المان های شکلی مثل حجاب و شادی تبلیغ می کنم منظورم حمله به بنیان این جملۀ او در خطبۀ نماز جمعه است:

"راجع به حجاب باید خیلی حساس باشیم زیرا حجاب با مسئلۀ امنیت نظام اسلامی رابطۀ تنگاتنگ دارد".

از همه ممنونم و می دانم که زامبی ها هم از من لذت هم می برند ضمن اینکه رنجورند که چرا من زامبی نیستم. لذا من به خوشحالی زامبی ها بیشتر فکر می کنم و خوشحال می شوم تا به بیچارگی آن ها که مرا نتوانسته اند به اردوی خودشان ببرند. یا...هو

ناشناس گفت...

دلقك جان توضيحتان راجع به لايه هاى جمهورى اسلامى و خط قرمز نظام بسيار جالب و خواندنى بود.
در تاييد حرف ادوارد آلبى دوم به اين دوستان معترض به عقل دلقك بايد گفت:
احمق احمقتر است يا احمقى كه او را دنبال ميكند؟
افشين قديم

پراگماتیست گفت...

نه علاقه ای به فوتبال دارم نه از درستی یا نادرستی این ماجرا اطلاع دارم.

صرفا می خواهم مراتب سپاس و قدردانی خود را از تیمسار ایرانی که بسیار از او آموخته ام ابراز کنم.

ناشناس گفت...

جناب دلقک محترم بهتره شما هم اینقدر سنگ ترکا را به سینه نزنید و در نوشته هاتون (قسمت آخر نوشته) رعایت اعتدال بکنید

ناشناس گفت...

بدبختی مردم ایران اینه که از یک طرف آخوند عوضی حاکم هست از یک طرف کسایی که می خوان آخوند عوضی رو عوض کنن از خودش عوضی ترن.

REVOLUTION به خانم شیرین می گه شیرین عقل و بقیه رو هم با بی ادبی خطاب کرده. درکش هم اینقدره که یک روز می خواد انقلاب کنه روز بعد پشیمون می شه تصمیم می گیره انقلاب علمی کنه! آمده توی وبلاگ دلقک تا می تونه لیچار بارش می کنه و طلب بابابزرگش رو داره. حالا فرض کن این به جایی برسه و یک اسلحه هم دستش باشه. شما چپ نگاهش کنی اگه زنده بذارت دار و ندارت رو ازت می گیره.

علت این که مردم بلند نمی شن همینه.

ناشناس گفت...

دللقک خان اگه فقط ده نفر داشتیم که می فهمیدن تو واقعا چی میگی و این خزعبلات رو در موردت نمیگفتن الان اوضاعمون این نبود

شهروند گفت...

سلام جناب دلقك عزيز
استراتژي شما در زمان دولت احمدي نژاد كه تلاش و همت خود را صرف آن مي كرديد ، شكاف انداختن بين هيئت حاكمه ، كه تا حدودي موفق بود و به نتيجه حداقلي هم رسيد در شكستن هيمنه آقاي خامنه اي ، امروز هم به نظرم روحاني در پس پرده رفتاري مشابه احمدي نژاد با خامنه اي دارد ( البته بنده جزء سردي روابط طرفين كه در حد شايعه است و شنيده ام ، دليل يا مدركي ندارم )
پس از روي كار آمدن دولت روحاني ، شما تمام نيرو و انرژي خود را گذاشته ايد براي تقويت عرفي گرايان نظام در مقابل متحجرين و شرعي گرايان ، در حاليكه كسانيكه خود را مدعيان دفاع از ايدئولوژي نظام ميدانند ، در يك مورد هم حقير سراغ ندارم بابت دفاع از ايدئولوژي متحجرانه مدعيان ، ضرري متوجه حاكمان و سودي نصيب مردم شده باشد ، هميشه اين ايدئولوژي سودآور و زيان آور براي توده مردم بوده ، براي اينكه بتوانم منظورم را بهتر توضيح بدهم مثالي ميزنم ، متحدين متحجرين قم در تمام اين سالها كمونيستهاي بي خدا بوده اند ، مثل ونزوئلا ، چين ، مدافعين خون مسلمانان جهان در مقابل كشتار مردم چچن سكوت مطلق كردند تا خاطر متحد عزيز شان روسيه را مكدر نكنند ، در زمان جنگ هم تن دادن به خريد اسلحه از اسرائيل ، چطور ميشود كساني تا به اين حد وپايه منفعت طلب را خشكه مقدس و متحجر و جزم انديش بدانيم ؟
اساسا عرفي گرايان و زندگي خواهان بايد به نبرد و جنگ چه چيزي بروند ؟ ايدئولوژي به اين گل و گشادي ، كه به هيچكدام از اصول مورد تبليغ خود پايبند نيست ، چطور امكان دارد ؟
وقتي ايدئولوژي هم يكي از ابزار حكومت خامنه اي براي حفظ نظام است ، پس تقويت عرفي گرايي در مقابل شرعي گرايي ، حتي اگر با موفقيت همراه باشد ، لزوما باعث تغييري در رفتار حكومت با مردم نخواهد شد ، چون براي حفظ نظام و منفعت حاكمان باز مستمسك ديگري علم خواهند كرد ، حكومت از همه چيز استفاده ابزاري ميكند براي حفظ خود ، پس بهتر نيست به جاي تمركز روي دوگانه عرفي گرايي و شرعي گرايي ، تمركز جامعه مدني روي فساد گسترده و ناكارآمدي نظام باشد ؟ بدون تمركز روي ديني يا غير ديني بودن آن
حقير بعنوان شاگرد چندساله جناب دلقك منتظر راهنمايي و نظر جنابعالي هستم ، اميدوارم كه منظورم را درست بيان كرده باشم ، خيلي ممنون

Dalghak.Irani گفت...

شهروند سوالت خیلی سخت و پیچیده است و حداقل دو ترم تدریس مستمر می خواهد از سوی اساتیدی که زبان علمی کاملی هم داشته باشند. مغز جواب اما در چگونگی ترجمۀ ایدئولوژی به سیاست است. چون ایدئولوژی که خودبخود نمی تواند عمل کند و باید ابتدا به سیاست تبدیل و آنگاه عمل نماید. برای تبدیل ایدئولوژی به سیاست هم لازم است اولویت ها تعریف شود مثلاً آیا ما باید همواره از ایدئولوژی در داخل و خارج حمایت کنیم یا نه در خارج سیاسی عمل کنیم تا بتوانیم ایدئولوژی را در داخل مستقر و پس از پیروزی کامل در داخل تلاش ایدئولوژیک مان را در خارج گسترش بدهیم و از این قبیل مفاهیم کلان.

جمهوری اسلامی و خامنه ای راه اتحاد با رژیم های بسته و غیر لیبرال - فارغ از نگاه مثبت یا منفی عملی شان به ایدئولوژی حکومت ایران - را اتخاذ کرده اند تا قدرت ایدئولوژی واپس گرایشان در داخل را تثبیت کنند. زیرا در انزوای مطلق که قادر به ادامۀ حیات و حفظ حکومت نخواهند بود بنابر این جوامعی را برای دوستی انتخاب می کنند که کمترین ضرر ایدئولوژیک را داشته باشند حتی اگر در داخل خودشان با سرشاخه های ایدئولوژی (ناراضیان اقلیت های اسلامی جوامع خودشان) بدرفتاری و سخت گیری کنند. زیرا آن ها ضمن این رفتار با مسلمانان خودشان مادر ایدئولوژی اسلامی (جمهوری اسلامی) را هم تقویت و همراهی می کنند. برای خامنه ای و متحجران که خودشان را مادر و منشاء ایدئولوژی می دانند مهم حفظ قدرت داخلی ایدئولوژی است و گسترش آن در کشورهایی که از نظر دین و مذهب - قابل تبدیل شدن به ایدئولوژی - نزدیک اما از نظر حاکمان در قدرت دشمن سیاسی هستند. بعبارت ساده تر ایدئولوژی در مورد دوستان سیاسی مسکوت گذاشته می شود تا خود ایدئولوژی از دوستی اینان فربه شده و دشمنان بیشتری را از صحنه بدر کند. تا روزی که کشور مادر ایدئولوژی تا آنجا قدرت بگیرد که دیگر نیازی به دوستان سیاسی غیر ایدئولوژیک نداشته باشد و شروع کند از همۀ مسلمانان در هر نقطه ای از جهان حمایت ایدئولوژیک کردن. البته این روز هیچگاه نمی رسد و ایدئولوژی - هر ایدئولوژی - قبل از رسیدن بجهانگیری در داخل خودش می فسرد و می میرد. اما ایدئولوژی بعدی هم همین راه را باید برود و می رود چون ناچار است. و نهایتاً که بمیرد. حوصله بکنم با مثال توضیح واضح تری خواهم داد. اما کار بسیار مشکلی است چنین پروژۀ سنگینی در این مکان. یا...هو

ناشناس گفت...

دلقک
لابد در سال 88 نظر عمه من به نظر احمدی نژاد نزدیک تر بود نه؟ طرفداری واضح خامنه ای از یک کاندیدا در جهت حفظ امنیت بود یا اینکه نظام را تا مرحله فروپاشی جلو برد؟
تو ما را زامبی خطاب میکنی و وقتی من گفتم دفاع از دروغ گویی ظریف که کفته بود در ایران کسی را برای عقایدش زندانی نمیکنند، بی شرفی است تو گفتی نسیم زن نیست چون فحش ناموسی داده!

نسیم

ناشناس گفت...

دلقک عزیز خسته نباشی میدانم انقلاب پرکارت کرده و پست زیاد میگذاری.همه ترکها و لرها و اصفهانیها و کرمانیها و جنوبیها اینترنت ندارند وگرنه ممکن بودتاریخ جور دیگری نوشته میشد .البته چند هفته پیش
http://www.urmia-sport.com/19793/%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87-%D9%88%D8%B1%D8%B2%D8%B4-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%A7-%D8%B3%D8%B1%DA%A9%D9%88%D8%A8-%D9%87%D9%88%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A7

دم خروس بیرون بود . مازیار جان با یک من ریش که الان دقیقا با حساب دهان باز شده سر ریش به کی بورد مماس هست نمیتوانی روز را شب کنی.بابا همان اسامی مقدادو رقیه مگر چه شان هست که می آیید پست. میزنید به اسامی مازیار و ش...

ناشناس گفت...

گزارش واقعه یکی از ملیترین و بی ایدیولوژیک ترین و طبیعترین و فراگیرترین انقلابها و تغییرات در ایران در حال انجام است .
روش مبارزه با انقلاب در مرحله اول سعی شود از نظام حاکم تا مرحله آخر حمایت شود و مردم تحت فشار و تحریم و تفرقه باشند

در مرحله آخر انقلاب را میدزدیم مثل سال پنجاه و هفت .


شرط میبندم از چند روز دیگر دلقک روزی دو سه پست خواهد زد در حمایت از انقلاب و جریان وارداتی خاصی را تبلیغ خواهد کرد .ضمنا تهران با این پارازیت و دود به کلزیوم بیشتر شبیه هست تا گالری نقاشی جیگر جان

Dalghak.Irani گفت...

نسیم. زامبی یک واژه گزینی صرف از سوی من است برای کنترل و هدایت کامنتدانی و مصداق بیرونی توی ذهنم ندارم از هیچکدام شما ها. برای اینکه خیالت راحت باشد می گویم که هیچ زن و مرد جوانی تا 35 سالگی مطلقاً زامبی نیست و نمی تواند باشد در مکتب فکری من. بویژه که اگر دختر خانم نازنین و شیرازی باشد به قوارۀ شما. من از شیراز خاطرات نابی دارم و بویژه اردیبهشت شیراز با آن عطر مدهوش کنندۀ بهار نارنج این روزهای کوچه باغها و خیابان هایش. ضمن اینکه من شیراز را جزو عنایت شاهانه معرفی کرده بودم و می دانم که جمهوری اسلامی خیلی با شیراز حال نمی کند بخاطر تخت جمشید و عشق و عاشقانه هایش. البته که تو از معیارهای حداقلی من کمی بیشتر خشونت - می توانی بخوانی جدیت - مردانه داری و من زیاد با تو راحت نیستم. این یک سلیقه است و ربطی به فرهنگ زن ستیز و رسوب کرده و از این حرف ها ندارد - بخاطر مدافعان زنان در هیبت مردان گفتم که زامبی نشوند - اما در مورد تقلب انتخاباتی من فقط به تقلب سخت افزار هماهنگ مثل نوشتن آرای انبوه برای یک کاندیدا، تقلب گسترده در شمارش آراء، جابجایی و تعویض صندوق ها با صندوق های قبلاً پر شده و از این قبیل منظورم بود و نه مهندسی نرم از طریق اعلان نظر رهبر و هواداری افراد مؤثر و داور مثل شورای نگهبان و دستور سازمانی سپاه به بسیج و سپاه برای حمایت از کاندیدای خاص و هدایت آرای سرگردان بسمت کاندیدای مورد نظر در سر صندوق ها و ده ها تخلف مهندسی رأی مثل تقسیم امکانات در قبل از انتخابات و از این قبیل را نفی نکردم و بدیهی است که چنین اقداماتی همیشه بخشی از انتخابات ایران بوده وخواهد بود. اینکه خامنه ای می خواست احمدی نژاد رأی بیاورد چیز پنهانی نیست. چون او قبل از انتخابات و در سفر سال پیشش در کردستان هم گفته بود که دلش می خواهد احمدی نژاد دوباره انتخاب شود. اما اینکه انتخاب احمدی نژاد نه تنها خواست او بلکه دستور او هم بود را قبول ندارم. او قطعاً دستوری برای انتخاب شخص خاص صادر نکرده و نمی کند. کما اینکه در سال 76 هم با صراحت و رسمیت بیشتری تمایل ایشان به ناطق نوری را رسانه ای کردند اما ناطق شکست سختی خورد. خلاصه فرق است به ابراز تمایل و اعلان رأی رهبر با دستور به از صندوق در آوردن فلانکس از سوی رهبر. در انتخابات قبل از انقلاب اینطور دستورات بدیهی بود اما در جمهوری اسلامی بهزار دلیل و از جمله متکثر بودن مراکز قدرت چنین عملی تا کنون مقدور نبوده و اتفاق نیفتاده. راجع به این موضوع دیگر پاسخی نخواهم داد چون خیلی کهنه و دستمالی شده و بیهوده است و همین جا تمام می کنم که دخالت رهبر حتی در اعلان تمایل خود به کاندیدای خاصی تدلیس در انتخاب مردم است و نباید. اما اینکه خامنه ای دستور انتخاب مجدد پسرش را بستاد انتخابات کشور ابلاغ کرده باشد را ناممکن می دانم. یا...هو

ناشناس گفت...

دلقک از دو حال خارج نیست
یا یک خیلی خایه داری
دو یا خیلی کودنی
مگر میتوانی جلوی سیل را بگیری .
یک به اصطلاح زامبی

ناشناس گفت...

دلقک آدرس وبلاگ کژدم را که یکبار از آن نوشت بگذارد که برخی از کامنت گذاران مناسب آنجا هستند و راه را گم کرده اند. آن وبلاگ با منش و روحیه و ادب این افراد صبح و شب به نحو خیلی موثری در حال انقلاب علیه جمهوری اسلامیست.

ناشناس گفت...

دلقک این ماسکی که برای دلقکی گذاشتی فکر کنم زیاد ارتباط برقرار نمیکند با مخاطب به نظر من ماسک دلقکی از نوع کاراکتر چاق در فیلم چاق و لاغر بیشتر مبین باشد .فکر نمیکنم دلقک لازم باشد انقدر مو در کله به رنگهای جیغ داشته باشد.

ناشناس گفت...

جناب دلقك اگرچه با توهين جواب بقيه را مي دهي ولي به عنوان يك زامبي كه با انقلاب كور مخالف است و در عين حال دستبوس تكنوكراتهاي ايران است بايد خدمتتان عرض كنم اين تحليلتان مثل تحليل طرفداريتان از قاليباف و عدم تقلب در سال ٨٨(كه هر ننه قمري مي داند چطور ممكن است از ساعت ١شب تا صبح امار راي احمدي نژاد از ٦٣درصد پايينتر نرود)ناشي از بيرون از گود بودن شماست كه البته حرجي نيست بر شما
فقط نكته اخلاقي اين مساله ياداوري به مبارزان نويسندگان و ميهن دوستان است كه بهترين راه مبارزه ماندن در ايران و حس همه ي مشكلات با گوشت و پوستتان است حتي اگر مجبور شويد در گردهمايي معلمان به جاي گردهمايي هاي سياسي شركت كنيد
پري سا

ناشناس گفت...

دلقک اگر رژیم عوض بشه شما تو لندن میمونی یا میای تهران. مرسی فدات

ناشناس گفت...

...واقعا مسخره هست اقلیت روشنفکر تبریزی دست از این سیاست نخ نما شده قدیمی برداره دیگه چند قرنه دارین به ایران حکومت میکنید ..ماهم که مشکلی با حکومت کردن شما ها نداریم حداقل انتظار ما از شما اینه که حداقل مظلوم نمایی نکنید .شمشیر حقیقت در مقابل دروغی که هر دفعه تکرار میشه کارایی نداره اکثریت عوام وقتی تو جو بازی فوتبال باشن پانزده دیقه طول میکشه تا ارتباط برقرار کنن با اقلیت رو شنفکر!!خب تو این پونزده دیقه عوام سرمست شادی قهرمانی بودن حالا هم اقلیت دوباره اومده از سیاست نخ نما شده استفاده کنه

ناشناس گفت...

.. نظر خود را وارد کنید...واقعا مسخره هست اقلیت روشنفکر تبریزی دست از این سیاست نخ نما شده قدیمی برداره دیگه چند قرنه دارین به ایران حکومت میکنید ..ماهم که مشکلی با حکومت کردن شما ها نداریم حداقل انتظار ما از شما اینه که حداقل مظلوم نمایی نکنید .شمشیر حقیقت در مقابل دروغی که هر دفعه تکرار میشه کارایی نداره اکثریت عوام وقتی تو جو بازی فوتبال باشن پانزده دیقه طول میکشه تا ارتباط برقرار کنن با اقلیت رو شنفکر!!خب تو این پونزده دیقه عوام سرمست شادی قهرمانی بودن حالا هم اقلیت دوباره اومده از سیاست نخ نما شده استفاده کنه

ناشناس گفت...

خشونتم را متوجه نمیشم اینجا وبلاگ شعر و شاعری نیست ما هم با عرض پوزش برای لاس خشکه اینجا نمینویسیم. توضیحات جنابعالی را در مورد اینکه چون خامنه ای در مورد ناطق نوری تقلب نکرد پس برای احمدی نژاد هم تقلب نکرده به نظرم استدلال منطقی نمیاید.
من کاری به شیراز و اصفهان و اهواز و تبریز ندارم همه ما سخت از ج.ا. ضربه خوردیم احتمالا به غیر از قم. ما ملتی هستیم هزاران سال در کنار هم زندکی کردیم و به خوبی با هم تلفیق شدیم. ایزوله ترین قومیت هامان شاید ترکمن ها و بلدچها باشن به خاطر سنی مذهب بودن گرچه من این اواخر ترکمن تحصیل کرده در شهرهای بزرگ را میدیدم که با فارس وصلت میکرد. پس ما آمریکا و اروپا نیستیم که مشکل مالتیکالچر دارند . ایران حتی هنوز بزرگترین جمعیت یهودی در خاورمیانه بعد از اسراییل را دارد در تاریخ ما مثل عثمانی ارمتی کشی وجود ندارد. پس اگر دولتهای بیشعور مثل ج ا وکسانی که تفرقه بیانداز و حکومت کن را دوست دارند بگذارند ما زندگیمان را میکنیم.

نسیم

ناشناس گفت...

این مطلب را سایت Isport.ir منتشر کرده است:
یادداشت ویژه/ تبریز؛ اولِ آوریل
تصمیم‌های امنیتی، غالبا محصولِ شرایط غیرعادی هستند. پس، تبریزگیت می تواند تاوان همه شعارهای تند و بنرهای تلخ و پرچم های بیگانه این سال های تی تی ها باشد.
یک/ سوال؛ از لحظه به ثمر رسیدن گلِ سوم نفت تا رسیدنِ خبر تساوی بازی سپاهان به کادر فنی تراکتور، چند دقیقه فاصله است؟ آنطور که تلاش فریرا و کلوزآپ ناراحت و در هم شکسته تونی و شادی ناگهانی ادینیو نشان می دهد، این اتفاق در آخرین ثانیه های وقتِ تلف شده رخ داده است و وقت آنقدر کم بوده که مجالی برای صحبت کردن از «حق قهرمانی» و تغییرِ مسیر آن باقی نماند. حتی اگر این فرضیه، درست نباشد و بلافاصله بعد از گلِ سوم نفت، خبرِ تساوی بازی اصفهانی ها به یادگارِ امام رسیده باشد، نباید در کنارِ جو تراکتورسالار این روزها، از تضییع حقوقِ نفت تهران غافل شد. تیمِ بی تماشاگری که بعد از کام بکِ رویایی اش، گرفتارِ بازی تدافعی(به زعم تراکتوری‌ها) حریف برای حفظ نتیجه شد و شانس استفاده از ضدحمله ها و کامل کردن بازگشت به بازی را از دست داد.

دو/ تصمیم‌های امنیتی، غالبا محصولِ شرایط غیرعادی هستند. پس، تبریزگیت می تواند تاوان همه شعارهای تند و بنرهای تلخ و پرچم های بیگانه این سال های تی تی ها باشد. اعتراف اش نباید دشوار باشد که همه ما، با این هراسِ به سراغ مسابقه بچه های تونی و علیمنصور رفته ایم که پیروزی یک جور و شکست به یک شکل دیگر، ممکن است ورزشگاه را به میدان جنگ تبدیل کنند. تنها در شرایطی می توان انتظار داشت همه تصمیم ها از مجاری فوتبالی عبور کنند که به فوتبال، تنها به عنوان فوتبال نگاه کرده باشیم. این دقیقا همان کاری ست که اکسترااوردینری های یادگار توی این سال ها نکرد‌ه‌اند.

سه/ شاید حتی بعد از نودِ فرداشب، مشخص نشود سازنده خبرِ تساوی سایپا و سپاهان برای تبریزی ها چه کسی بوده است. توطئه، خیانت، مافیا، تصمیم امنیتی و یا یک اشتباه ساده، هر عطرِ دماغ کشی که از این خبر بیرون زده باشد، به نامِ او برای ثبت در تاریخ نیاز خواهیم داشت. برای قرار گرفتن کنار لیندون جانسون و وان مرگان و همه آدم های دیگری که زمان و مکان درستِ دروغ را بلد بوده اند. هر چه باشد، صحنه آرایی خطرناکِ تبریز، تراژدی سرزمینی را به یادمان می آورد که توی همه روزهای تقویم اش نوشته اند: اولِ آوریل.
لینک:
http://www.isport.ir/fa/content/104006/%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D9%88%DB%8C%DA%98%D9%87-%D8%AA%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D8%B2-%D8%A7%D9%88%D9%84-%D8%A2%D9%88%D8%B1%DB%8C%D9%84

ناشناس گفت...

این درد کهنه را برای این نیشتر زدنمی خواهم ایران تکه پاره شود

احسنت نیشتر زدی ولی ما هزاران ساله با هم زندگی میکنیم بدور از یک جنگ و خونریزی اتفاقا بزودی نظام را سرنگون میکنیم دلقک بیرمنگهام

ناشناس گفت...

عزیزان پایگاه سایبر الایمه مگر اسمهای مقداد ابوذر میثم یاسر روح الله ام البنین زینب مگر چه اشکالی دارد که از اسامی ایرانی استفاده میکنید در حالی از تجزیه ایران و گروهک مجاهدین و لولو و اجنه داستانسرایی میکنید که دم ریشتان در کی برد است. عزیزان اینجا سرزمین ایران میباشد اگر عاشق صحرای حجازید بفرمایید یثرب و با تفاخر اعلام نمایید ما سید اولاد پیغمبریم اینجا همه دلداده و رهرو راه زرتشت و کوروش و امیر کبیر هستند ما پادشاهان مدبرو سرداران بزرگ چون سورنا داریم و نیاز به افسانه های عربی نداریم و البته جنس را از بدل به آسانی تشخیص میدهیم.در ضمن فیلتر شکن پایگاه جهت خدمت است استفاده شخصی ممنوع

ناشناس گفت...


برگی دیگر از ثمرات انقلاب اسلامی

چهارصد هزار ایرانی ظرف بیست سال در تصادف های رانندگی جان باخته اند

۱۳۹۴/۰۲/۲۸
به گزارش خبرگزاری مهر در بیست سال گذشته چهارصد هزار ایرانی جان خود را در جاده ها و بر اثر تصادف رانندگی از دست داده اند.

این گزارش با استناد به آمار سازمان پزشکی قانونی در فاصله سال های ۱۳۷۳ تا ۱۳۹۳ منتشر شده است .
.....

اگر جمهوری اسلامی نبود، اگر تحریم هواپیمایی نبود، اگر بجای راه قدس راه‌های ایران باز می شد، اگر به جای هسته و سوریه ایران آباد می شد و....

حالا بشنید تا عرفی گرا ها و اصلاح طلبان باز هم شما را به کشتن و مرگ خفت بار رهنمون کنند

ناشناس گفت...

آیت الله خمینی معتقد بود که برای حفظ نظام مجازیم هر بلایی که لازم است بر سر اسلام سنتی بیاوریم. در حالیکه آیت الله خامنه ای معتقد است که برای حفظ نظام مجازیم هر بلایی که لازم است بر سر مردم بیاوریم." یا...هو

جا دارد اینجا یادی بکنیم از خلخالی مظلوم .دلقک جون این بنده خدا های متولد شصت و هفتاد را گیر آوردی هر چی دلت میخواد میبافی کنتر هم ندارد .
ملت شبیه ترین فرد در خاورمیانه به امام جایر همین ابوبکر البغدادی است . ملت مگر یادتان رفته صف های طویل اذوغه بخور و نمیر و خاموشی برق طولانی سنگسار در میدان سعادت اباد
کلید پلاستیکی بهشت برای همخوابی با روسپیان در ازای جنگ . در زندان هم اسیران نسوان به برادران تعلق داشت .
کاندوم ممنوع بود و نفوس امت اسلام از سی و پنج میلیونی به دوبرابر رسید . دانشگاه که علوم کفر امیز بود به مدت چند سال تعطیل میبود .نزدیکی با همسران شهدا از مستحبات بود و شیخ شهوتران حاج میتی در اینکار خبره بودند .اموال کفار به مسلمین تعلق گرفت باشد که شکر گذار باشند .هرچه بیرحمتر جایزه بزرگتر این دکتر احمد توکلی قبلا ها بیضه له میکرده.حکم سلمان رشدی به دستور امام جماران خود
صفحه تازه ای بود در مبارزه با اسلام سنتی . انموقعها اینترنت نبود ولی مردم علف نمیخوردند.
Revolution

Dalghak.Irani گفت...

اکثر قریب به اتفاق تصمیمات خمینی سیاسی بود و نه ابلاغات شرعی. لذا تصمیمات سیاسی خمینی را اولاً باید با سایر تصمیمات رهبران سایر انقلاب های جهان در بدو پیروزی و قبل از تثبیت سنجید و ثانیاً آتش بیاران معرکۀ چپ مذهبی وغیر مذهبی و سپس شرایط جنگی. البته که من خودم هم به این رفتارها اعتراض داشته و دارم و هرجا بحث تبرئۀ خمینی در کار باشد استفاده می کنم. اما همۀ این ها چیزی از ارزش جملۀ خلاصه کرده و فورموله کرده ام در مورد نوع نگاه خامنه ای و خمینی به فقه کم نمی کند. ضمن اینکه - و این ضمن اینکه مهم است - ما در حال حاضر با موجودی بنام خامنه ای و تحجرش رودرروئیم و برای مبارزه با او باید لینک های قابل استحصال در داخل قدرت را از دست ندهیم. چون تنها راه مبارزۀ ممکن در حال حاضر ائتلاف با بخش خمینیسم علیه خامنه ایسم است و بس. بقیۀ حوزه ها بسته است و جز تفنگت را بردار راهی نیست. در حالی که شجریان خوانده تفنگت را زمین بگذار. یا...هو

ناشناس گفت...

ما در حال حاضر با موجودی بنام خامنه ای و تحجرش رودرروئیم و برای مبارزه با او باید لینک های قابل استحصال در داخل قدرت را از دست ندهیم.

اتفاقا برعکس ما در حال حاضر برای مدرنیسم و حقوق اولیه زندگی و مفاهیم بشری با کلیتی به نظام جمهوری اسلامی در گیریم و چه بسا بعدها همین سیدحسن خمینی رهبر نشود که گرگ زاده آخر گرگ شود و با توجه به عوامل ژنی دوباره موج گسترده خشونت و احکام اسلام ناب محمدی چون قطع یک درمیان دست و پا و زبان و نفی بلد و جنگ با مرتدان از دین رسول خدا را در مقیاس میلیونی شاهد نباشیم و دوباره میادین شهری رامزین به فواره سرخ فام و اجرا احکام سنگسار نبینیم.امری که با توجه با سخنان اخیر استاندار تهران مبنی بر اتداد نود درصد جمعیت تهران صحه گذاشته شده و باید اینان به امت اسلام بپیوندند و چه کسی بهتر از شیخ صانعی و محتشمی پور و هادی غفاری که حساب پس داده اند و خاطره مبارک جماران را نیز با خود دارند .

Dalghak.Irani گفت...

ما شما را دعا می کنیم و برای پیروزی شما در این نبرد لحظه شماری می کنیم. نه اینکه کنار گود بنشینیم و بگوییم لنگش کن بلکه با تمام قوا آماده ایم که تاکتیک های استراتژی تان را ابلاغ کنید تا شروع کنیم. این یک قول جدی است و معلوم است که یک "هرچیزنو" بهتر از یک "هرچیز تعمیری" است. و ما باید خیلی احمق باشیم که شما را یاری ندهیم. یا...هو

ناشناس گفت...

اصولا حاکم اسلامی از جانب خدا مامور است که بندگان را به سمت بهشت رهنمون کند و چنانچه در این بین کارگزاران ثروتی بدست اوردند سهم خمس والی اسلامیست که به صلاحدید برای اصلاح امور تعیین میگرددلذا اموری مثل اختلاس و زمینخواری نیاز به تفسیر حاکم اسلامی دارد مصداق این امر بنیاد مستضعفان و اموال ابتدا به الله مکه و مدینه تعلق دارد که بواسطه حاکم اسلامی تخصیص هدایت عامه میگردد و رای رعیتی مانند پرگماتیست جنبه تزیینی دارد و زینت ملوک است .و مفاهیمی مانند حقوق بشر مواردی غربیست که حتی امام جماران متذکر شده بودند که این حقوق ضد بشر است و هر آن ممکن است امام جدیدی بیاید و جوانان ملک را به بازگشت به اسلام عزیز فراخواند و برای انابت جامعه چند هزار نفر را در میادین شهری به دار بیاویزد تا سایرین از کیفر عقوبت اخروی نجات دهد و این مهم هم ارز رحمانیت حضرت ایشان و اسلام عزیز است
Revolution

ناشناس گفت...

مردم ایران بالغ و عاقل شده اند و آخوند عوضی را بر انقلابیون جنایت پیشه ترجیح می دهند.

ناشناس گفت...

"حالا بشنید تا عرفی گرا ها و اصلاح طلبان باز هم شما را به کشتن و مرگ خفت بار رهنمون کنند "

نه خواهش می کنم بلند شید تا بهشت جاودان نصیب همگی شما گردد.

ناشناس گفت...

عارف سرلیست انتخاباتی اصلاح طلبان شد.اگه عارف لتونه رییس مجلس بشه خوبه

ناشناس گفت...

دلقک تحلیلگر من من گو که عمق خیلی چیزا رو می بینی که ما نمی بینیم قبل از انتخاب خاتمی رفسنحانی رئیس جمهور بود در آن زما رفسنجانی که هنوز قدرتمند بود هشدار داد که نباید تقلبی انجام شود مجری انتخابات هم رفسنجانی بود. احمدی نژاد در سال 88 بار دوم بود که در انتخابات شرکت میکرد و تمام مجریان انتخابات از فرمانداری گرفته تا وزارت کشور مسئولان احمدی نژاد بودن دوزاری ات افتاد الان؟ خیلی ساده هست. منتظر توجیه بعدی ات هستیم.

ساقی گفت...

Revolution قربونت داداش اونی که میزنی دست سازه یا پلمب کارخونه است؟

ناشناس گفت...

برعکس پراگماتیست که می گه تلاش برای انقلاب منجر به پاکسازی جامعه از ارازل و اوباش میشه (اونایی که منتظر فرصتن تا دارایی مردم رو غارت کنن - باج گیر و زورگیر و ... - و اونایی که کلشون بوی قرمه سبزی میده) و این به نفع ماست می گم که نخیر این به ضرر ماست چون فضا رو امنیتی می کنه.

پراگماتیست گفت...

تیمسار ایرانی تحلیلگر است و پیامبر نیست که از عالم غیب خبر داشته باشد و بتواند همه چیز را درست تحلیل و پیش گویی کند. اگر این گونه بود ادعای پیامبری می کرد و یا بهتر از پیامبری با پیش بینی تغییرات قیمت کالاها در بورس ثروت کلانی به جیب می زد. اگر من از ایشان قدردانی می کنم به معنای این نیست که با همه گفته های ایشان موافقم چون به خصوص در مورد انتخابات هشتاد و هشت که در آن هشت تا ده میلیون رای جابجا شد و این موجود نفرت انگیز (=احمدی نژاد) با ایشان اختلاف عمیق دارم. البته این بحث مرده و بیفایده است اما اگر فرصت مناسب شد (نه در این زمان که برخی آماده شده اند تا شربت شهادت بنوشند که خداوند و ائمه معصومین و به خصوص امام نقی پشت و پناهشان.)، قرائن و شواهدی در این زمینه ارائه می کنم.

اگرچه شخصا هیچ علاقه و اطلاعی در مورد سیاست داخلی بریتانیا (کاربرد بریتانیا به جای انگلیس را از ایشان آموختم) ندارم، پیش بینی پیروزی حزب حاکم بریتانیا به عوان نمونه قابل تقدیر بود.

اصولا در جهان تحلیلگری که بتواند بدون خطا تحلیل بنویسد وجود ندارد و توقع بیجاییست.

ناشناس گفت...

دلقک من یک سوالی دارن اگه دوست داشتی جواب بده
راستش من هیچوقت باور نکردم تو تیمسار بازنشسته باشی چرا؟ چون خودم سه ساله استرالیام با وجود بعد مسافت و هزینه بالای بلیت هر سال عید ایرانم که خانواده ام را ببینم. اینحا پول خوبی درمیارم و تهش هم دو سه سال دیگه برمیگردم. تو چرا رفتی انگلیس مگه ا نجا حلوا خیرات میکنند. میگن دوز وطن پرستی نظامی ها از مردم عادی بیشتر است چرا رفتی که بگی نمیتوانم برگردم؟ تو که نه فعال سیاسی بودی نه با رژیم مشکلی داشتی با سلام و صلوات هم که بازنشسته شدی. مهندس نیستی که بخوای پول بسازی جوان بیست سی ساله هم نیستی که واسه آزادی فردی و دیسکو و بار رفته باشی بچه کوچک هم نداری که به خاطر آینده بچه ات رفته باشی. در همین تهران آلوده یا به قول خودت گالری هنر میماندی و یا حتی در تبریز شهر خودت.
زیاده جسارت شد.

نسیم

ادوارد البی دوم گفت...

دلقک نازنین منتظر نظرت در این باره هستم. موضوع بسیار جالب به نظر می‌رسد.

http://www.radiozamaneh.com/219552

ناشناس گفت...

با سلام خدمت دلقک عزیز و سروران
با اینکه از صمیم قلب دلم با تحلیلهای حضرت تیمسار گرامی است ولی حرفهای انقلابی را واقع گرایانه تر میبینم. رکود ممتد اقتصاد ایران اعتصابهای مدارس و کارخانه ها و تاسیسات یاد اور سال پنجاه و هفت است تنها تفاوت اعتصاب شرکت نفت و را دیو و تلویزیون هست که نفت ایران اصلا تحریم است و تلویزیون ایران که بدلیل گوناگونی رسانه دیگر لازم نمی نماید .فکر میکنم دلقک هم این موج را میبیند که دیگر توجیه نمیشود و خواستار خروج از این بن بست است. البته دوستان امنیتی هم بسیار با تحربه سعی در گروه بندی این موجها هستند تا حتی الامکان موجها با هم نیایند و سطح برخورد متفاوت باشد. به نظر من از دل یکی از این دستکاریهای
امواج جرقه براندازی زده میشود و باید دید در انموقع ایا نظام توانایی جمع کردن اوضاع را دارد .و این اصلا تیوری توطئه نیست .در پایان این جامعه است که در یک آن تصمیم میگیرد واکنش کج دار و مریز با حاکمیت فعلی یا پکیج دموکراسی که شامل عناصر خوب و بد است . به لحاظ واقعگرایانه فکر کنم در چند شهر کوچک چون سنندج بانه مجبور به تحمل نوعی خود گردانی رسمی باشیم اگر چه حال نیز غیر رسمی خود گردان است به هر حال دموکراسی اشتباهات را به رسمیت میشناسد زیرا چیزی به نام وحی مطلق وجود ندارد به هر حال باید دید تصمیم در انروز حساس چیست .



با تشکر گلاسنوست

Dalghak.Irani گفت...

نسیم هر انسانی از جمله من و شما بنابه دلایل مختلفی تصمیم مختار یا مجبور به یک سری تصمیمات در زندگی خودش می شود که این دلایل می توانند شخصی یا اجتماعی یا هرچه باشند. من هم یکی از این آدم ها بودم و اینک در لندنم و تیمساریم را هم با شرح جزییات مختلف قبلاً و چندین بار آدرس های مشهور و قابل راستی آزمایی تا حد رسیدن به نام و نشان شناسنامه ام - اگر شصی علاقه مند به بعقیب بود داده ام. اما اینکه انتظار داشته باشی که من از آن دلایل و حریم شخصی و دلایل خودتبعیدیم بگویم کمی دور از عرف و نرم های معمول است. آن هم برای کسانی که جز یک آی دی ناشناس هیچ شناخت متقابلی وجود ندارد. بنابراین سؤال شما پاسخی ندارد و در مورد اینکه مرا تیمسار بشناسی یا نه هم اصراری ندارم و طبیعی است که اینطور هم باشد. چون من خودم هم خودم را جز دلقک ایرانی به عنوان دیگری فراموش کرده ام. یا...هو

ناشناس گفت...

نسیم جمهوری اسلامی کلاه گل وگشادی است که سر مردم ایران رفته و کسی که در استرالیای غیر صنعتی و معدنی است اینرا میفهمد .کشوری که از لحاظ ذخیره زمینی عربستان است و ذخیره معدنی در حد برزیل و شیلی از لحاظ هوش انسانی در کد کره جنوبی چرا در حد کشورغنا هست اقتصادش وحالا بنشین برایشان توجیه هم بکن که یک کردیت کارد زندگی روستایی گلیم باف را تغییر خواهد داد چون انقدر سفارش خواهد داشت که باید برای تعطیلات اروپایش هم فکر بکند در حالیکه الان گرسنه هست .حال تو به آن اصلاحاتی بگو عارف خر که هست بیا ماشین فور ویل درایو سوار بشو از دم قسط خانه ویلاییت در چه حال است .تو بگو در استرالیا دیپلم هنوز مدرک است و سواد عین زمان شاه ولی دریغ از معرفت وقیحانه چادر سیاه را نشانت میدهند که شب است فعلا شب مزاحم نشو خوابیم

ناشناس گفت...

تیمسار از مردم جامعه اش فرار کرده و دل نمیکند از همان مردم

ناشناس گفت...

دلقک به انقلابیون با سواد ومدرن بپیوند تو از قبیله ما هستی لاجرم می آیی حتی اگر مجبور شوی به گروهی پشت کنی ابتدا ناراحت میشوند ولی پشتت ما آیند .نخبگان طرف انقلابند تو هم بیا

شورا گفت...

حواسم نبود. بی روسری رفتم تو کوچه. همسایه با چشمان گشاد پرسید چی شده انقلاب شده گفتم آره گفت صبر کن منم بیام .مثل برق رفت تو خونه تا به خود بیام با زلف رها روی شونه برگشت و گفت بریم کجا داشتی میرفتی؟ گفتم میرم نون بگیرم. همینطوری که میرفتیم هر کی را میدیدیم با این پرسش روبرو میشدیم :
چی شده و دختره هم میگفت انقلاب شده. تا برسیم نانوایی همه بی روسری شده بودن.همه خندان. نون گرفتیم برگشتیم خونه تلویزیون هنوز روشن بود, انگار از دیشب ولی از فیلم خبری نبود گزارشگر با روسری روی شانه , موهای خوشرنگ و دورنگ(مش).خندان و هیجان زده همش میگفت رفتن ,رفتن نمیدونیم با هواپیما یا چی , ولی رفتن .تو خیابونا چادر و روسری نیست ,تل آتشه از روسری های خوشگل تا چادر های سیاه سیاه همه دارن میسوزن .توی مسجد ها هم آخوند ها عبا وعمامه ها شونا انداختن توی آتیش از ترسشون یا از ذوقشون . فرقی نمیکنه دیگه . تق تق تق,میگم چیه؟ ساعت 7:30 پاشو دیرت میشه ها.میگم ها؟ میگه ها؟
تقدیم به: revolution

ناشناس گفت...

در مرحله فعلی هدایت نارضایتیها در جهت سازنده خواست جامعه مدنی ایرانیان است . حمایت از اعتصابات و نافرمانی مدنی و آزادی عزیزانمان در زندانها ی نظام .

تنها با یک اتحاد دوباره میتوانیم از این مرحله سخت بگذریم . یک انقلاب معکوس برای باز گشت به اصول اولیه مدرن و بعد از آن اصلاحات مداوم ضامن دموکراسی و نوسازی ایران میباشد . عزیزان اصلاحات و جنگ هشت ساله دو روی متفاوت سکه کنترل جامعه مدرن ایران
میباشد .چهار دهه بلا تکلیفی ما را وارد پروسه مرگ تدریجی نموده است .یقینا سرعت مدرنیزاسیون و بهسازی امور که مورد تغافل سلسله قاجاریه بود پهلویها را رو در روی طیف سنتی تنبل و طیف چپ مدرن قرار دادکه در بزنگاه تاریخ به اشتباه بازگشت به سنت و واگذاری توسعه ایران به افراد غیر مدرن شد . حال باید این غول ضعیف شده را دوباره و برای همیشه به داخل چراغ برگرداند . بی تردید مانع تراشی
سنت و اقمار شوروی در سر مدرنیزاسیون موجب واکنش منفی نظام پیشین بود که گاهی باعث کدورت تاریخی شده بود .حال در جامعه سکولار ایران که خواستار سرعت مدرنیزاسیون هست اصطکاک در پروژه و نه پروسه نوسازی بین دولت برخواسته از رای ملت و ملت به حداقل خود خواهد رسید . مدرنیزاسیون ایرانی از گذشته درس گرفته و اینبار به روش علمی سعی در جوابگویی به جامعه ایران است .
Revolution

ناشناس گفت...

مشکل انقلابیون این است که تا به آنها می گویی این گوی و این میدان پا را به فرار می گذارند. احمقترین ایرانیها حرف انقلاب می زنند اما نخبگان از انقلاب بیزارند.

ناشناس گفت...

من هم از نسیم دو سئوال داشتم.

1. تو چرا آمدی این وبلاگ که ازش خوشت نممی آد. مگه اینجا حلوا خیرات می کنند؟

2. چرا رفتی استرالیا مگه از دربار انگلیس بدت نمی اد؟ چرا نرفتی کشوری که جزو بریتانیای کبیر نباشه؟

ناشناس گفت...

گلاسنوست عزیز یک تفاوت خیلی خیلی کوچولو با زمان انقلاب وجود داره و اون اینکه سپاه هم علاوه بر ارتش در خدمت حاکمیته. یک تفاوت خیلی خیلی کوچولوی دیگه رو هم یادت رفت و اون هم بسیج هست. یک تفاوت دیگه اینکه اون موقع انقلاب گفتمان برتر و غالب دنیا بود اما الان انقلاب دیگه گفتمان برتر نیست. اصلاح گفتمان برتر هست.

عصبانی گفت...

نسیم

1- یکی از مشکلات ما مردم اینست که متر و مقیاس و استاندارد هر چیزی خودمون هستیم. یعنی اگر کسی مذهبی غیر از ما داشت؛ به سنت و تفکری متفاوت از ما پایبند بود؛ ذائقه و سلیقه ای جدای از آنچه ما داریم داشت؛ گرایش جنسی و روش زندگی غیر از ما داشت؛ رنگ مو و پوست و چشمش با ما فرق داشت و ... و اگر ما هر سال میریم ایران و اونها نمیرن- یا نمیتونن برن -حتما یکجای کارشان مشکل دارد.

اگر بقیه مثل ما مهندس نیستن پس حتما نمیتونن پول بسازن. اگر جایی غیر از استرالیا زندگی و کار میکنن و اقامت دارن حتما از مواهبی که ما داریم دور هستن.

اگر مدل ماشینشون مثل مدل ماشین ما نیست و خونشون توی محله ما نیست پس حتما مشکلی دارن.

خلاصه کلام اینکه میخ رو فرو کردیم وسط حیاط خونمون و میگیم اینجا مرکز دنیاست.

2- از فرودگاه تهران که پاتو بیرون بذاری؛ هرکجای دنیا بری پر از ایرانیهای مهندس و دکتر و نظامی و خلبان و تاجر و معلم و دانشجو و هنرمند و گارسون و ظرف شو و ... است که اکثرشون تهش میخواستن درسشونو تموم کنن و برگردن یا چند سالی مثل شما پولی جمع کنن و برگردن ایران و چند تا آپارتمان توی تهران بخرن و بدن اجاره یا دوره تخصصشونو بگیرن و برگردن یا چند ماهی صبر کنن تا حکومت عوض بشه و برگردن . خلاصه اینکه سه سال در مقابل بیست سال و سی سال عددی نیست. چشم به هم بزنی میبینی سی سال شده که هر سال عید میری ایران و هنوز به نظرت وقت کندن و برگشتن نرسیده. صبر داشته باش و تحمل کن. شما دو سه سال که هیچ. سی سال دیگه هم بر نمیگردی چون اگر هم فقط به خاطر پول درآوردن آمده بودی حالا دیگه فقط پول نیست که اونجا نگهت میداره. از نسل اول کارگرانی که برای پول خوب در آوردن به جای استرالیا میرفتن ژاپن بپرسی، با اینکه مثل نسل جدید کارگران مهاجر یک مدرک مهندسی توی چمدونشون نبود اما با مرده سوزوندن و کارهای پست باز هم پول خوبی در میآوردن همشون هم میخواستن چند سالی پول دربیارن و برگردن ایران و آپارتمان و مغازه ای بخرن. اما اگر دولت ژاپن به زور بیرونشون نمیکرد هنوز هم اونجا مشغول بودن.

3- قطعا اینجور نیست که همه ایرانیهایی که مهندس نیستن در خارج از کشور نتونن پول خوبی در بیارن و یا غیر از مهندسین و کسایی که در جاهایی غیر از استرالیا هستن شبها زیر پل بخوابن و بخور نمیر حق پناهندگی بگیرن. البته به خود دلقک مربوطه اما فکر نمیکنم بعد از چند سالی که ایشان در قلب تجارت و بیزنس جهان زندگی میکنن حداقل نتونن خرج ماهیانه خودشونو در بیارن چون اگر به قول شما با سلام و صلوات هم بازنشسته شده باشن حتما اطلاع دارید که حقوق بازنشستگی دریافت نمیکنن. فکر هم نمیکنم اهل ساز زدن در ایستگاه مترو باشن.

ناشناس گفت...

این نسیم همونی نیست که می گفت من دختر چشم و مو مشکی هستم و از دلقک بیزارم چون عکس گذاشته از دختری با موهای بلوند؟

ناشناس گفت...

عصبانی اینقدر عصبانی نباش من یک سوال مودبانه از دلقک کردم بر این اساس که اصولا نظامی ها از مردم عادی وطن پرست ترند پس اگر برای من غیر قابل تصور است که هرگز وطن و خانواده را نبینم برای یک ارتشی چقدر باید مشکل باشد. به منبع درامدش هم کاری ندارم از انگیزه اش برای رفتن از ایران پرسیدم.

نسیم

ناشناس گفت...

یک ناشناس هم گفته چرا من میام در این وبلاگ. برای اینکه دلقک گوشه سمت راست نوشته اینجا یک نظرگاه منطقی است. حالا اگر از نظر من خوشش نیاید میتواند حذف کند ولی فکر نکنم به نتیجه دلخواهش برسد.
و اینکه چرا آمدم استرالیا برای اینکه استرالیا راحت ترین گزینه برای مهاجرت با تخصص من بود ما اینجا برایشان کار میکنیم نان خورشان که نیستیم ولی با کشور میزبان هم مشکلی ندارم. ولی لزومی ندارد برای بریتانیای کبیر سینه چاک کنم. ما اینجاییم چون بچه های خودشان اهل درس خواندن نیستند. بیمارستانها پر از دکتر هندی چینی و ایرانی است بر خلاف سریال پرستاران که تلوزیون ایران پخش میکرد دکتر سفید خیلی کم میبینی. این توضیحات را دادم فقط برای اینکه بگم ما مهاجران متخصص نان بازوی خود می خوریم. کشورشان را میچرخانیم و مالیات میدهیم.

نسیم

ناشناس گفت...

shora aali bood, 1000 bar mersi
amoo dolar

ادوارد البی دوم گفت...

دلقک عزیز، بارها درباره حضور روحانیون در استادیوم به عنوان گامی به سمت عرفی‌تر شدن سخن گفته‌ای. لطفا راجع به لینکی که فرستادم نظر بده.

Dalghak.Irani گفت...

منسوب است به شیخ اجل سعدی شیرازی علیه الرحمه که روزی در گذرگاهی مورد تعرض جنسی انگشت جوانکی از روی شلوار و در ناحیۀ ماتحت قرار گرفت. سعدی که خودش هم معروف به شاهد بازی قهار است دست در انبان سکه هایش کرد و سکه ای درشت به جوانگ انگشت کننده به کونش داد. همراهان سعدی از این عمل شیخ متعجب شدند و برنجیدند و اعتراض کردند که این چه کاری است جوانک بتو بی حرمتی کرد و تو به او پاداش می دهی بجای پادافره. صعدی دوستان را بسکوت فراخواند و گفت او را در راه غلطش تشویق کردم که غلظت غلطش را زیاد تر کند و با کون پاره بخانه برگردد. من هیچگاه از این تاکتیک استفاده نکرده ام و نمی کنم. لذا سعی می کنم بطریق مثبتی با خطاهای جوانان برخورد کنم. مثلاً می گویم گفتن جملۀ

"شرف ندارد هر آنکس که چون من نمی اندیشد و به باورهای من معتقد نیست. چون من حقیقت محضم و روز 25 خرداد بمدت ده دقیقه از فلکۀ گاز تا استانداری قدم زده ام".

درست نیست و ما حق نداریم بیک دیگر در موضوعی که فعلاً تفریح مشترک مان است! دشنام های این چنینی بدهیم. بقیۀ ماجرا بر می گردد به غلط اندیشی من در مقابل درست اندیشی سعدی. و الا کی چقدر در میاورد و از کجا می خورد و چقدر پشت کامپیوتر سیاسی بیهوده گرد است و میهن پرست فقط کسی اشت که خاله اش را دوست دارد و نرفتن به ایران برای خوشگذرانی فصلی بی وطنی است و این قبیل مهملات کنتور نمی اندازد و هر کسی می تواند انشای خودش را بنویسد. یا...هو

ناشناس گفت...

نرگس محمدی بازداشت و روانه زندان شد
تاج زاده با پایان محکومیتش آزاد نشد او را یکسال دیگر هم نگه خواهند داشت بعد از آن هم معلوم نیست آزادش کنند.
دبیر خانه معلم روانه زندان شد
گشت های ارشاد دوباره به خیابان ها بازگشتند
فرماندار اصلاح طلب جهرم برکنار شد
چه عرفی سازی تماشایی ای شده!
البته بعد از سالهای آزگار بیلبوردهای تهران که با گشاده دستی قالیباف دست سپاه بود پذیرای تابلوهای هنری است تا دلقک سر از پا نشناسد از ذوقش و حجم انبوه تخلفات و جرائم در روز روشن شهرداری و تهرانی که دهنش آسفالت کاری شده به کمک قالیباف و سپاه رو نادیده بگیرد و طرف این نظامی سردار سپاه را بگیرد یک تبریزی که درباره تهران نه بر اساس مشاهدات دست اول که بر اساس شنیده ها و تمایلاتش اظهار نظر می کند! که البته نمیشه ایرادی بر اینکار دلقک گرفت چرا که او هم یک نظامی است و طرفدار نظامیان چه بسا اگر دستش برسد پس از تئوری عرفی سازی اش (که البته در حرف خوب بود ولی این کجا و روحانی امنیتی و ظریف دروغگو کجا!) تئوری نظامی سازی و سپردن ایران به دست نظامیان را مطرح کند!.

عصبانی گفت...

مهندس نسیم

من نگفتم شما بی ادبی کردی فقط منظورم همین بود : "پس اگر برای من ... برای یک... باید..."

یعنی خود را معیار سنجش قرار دادن. یعنی همین که دلقک گفت : "میهن پرست فقط کسی است که خاله اش را دوست دارد و نرفتن به ایران برای خوشگذرانی فصلی بی وطنی است"

ناشناس گفت...

دلقک
مغلطه و سفسطه نکن. من کی از راهپیمایی جنبش سبز گفتم؟
هنوز سر حرفم هستم. شرف ندارد کسی که بگوید در ایران انسانی را برای عقایدش زندانی نمیکنند. پس این همه وبلاگ نویس, تازه مسیحی شده ها و فعالان دانشجویی و سیاسی کی هستند؟

در ضمن در همه جای دنیا یک ارتشی آخرین کسی است که از کشورش دل میکند.

نسیم

ناشناس گفت...

تنها یک انقلاب معکوس چاره کار ماست و ما فقط خود را خر میکنیم. پذیرش اشتباه ویژه بزرگان است و یک ملت بزرگ اشتباه بزرگ خود را میپذیرد



قطار انقلاب دموکراتیک ایرانیان راه افتاده است

(جمعی از زندانیان سیاسی.)


Revolution

ناشناس گفت...

کوه موش زایید!

روولوشن اینقدر داد انقلاب زد حالا که قرار شده تاکتیک ارائه بده رسیده به همون جابی که دلقک همیشه انجام داده. این داستان نویس تاکتیک انقلابش رو اینجوری نوشه:حمایت از اعتصابات و نافرمانی مدنی و آزادی عزیزانمان در زندانها ی نظام.
خوب این که همون کاریه که اصلاح طلبای زپرتی می کنن.
برو دکتر برات قرص تجویز کنه شاید بفهمی به چی می گن انقلاب به چی می گن اصلاح.

ضد هپروت

ناشناس گفت...

حمایت از قالیباف "نازنین" که کار فرهنگی را برای "ظاهر سازی" نمی کند منو یاد حرفهای چند سال پیش مهاجرانی میندازه که گفت در کارنامه خامنه ای حتی لکه خاکستری ای هم از نظر فساد مالی وجود ندارد. که البته در آنزمان هم ما ماندیم و ده ها نهاد زیرنظر رهبری که حتی حاضر نبودن به خودشان (حکومت) هم مالیات سودهای میلیاردی و انحصارهای خود را بدهند!
اما خورشید همیشه پشت ابر نمی مونه:
http://www.kaleme.com/1394/02/29/klm-215698/
http://www.roozonline.com/persian/news/newsitem/article/br-0ed5add35b.html
http://www.roozonline.com/persian/news/newsitem/article/-bd621226ed.html
قالیباف هنوز در قدرت هست و شخص اول مملکت هم هوایش را دارد که این همه شاهکار ازش درز می کند وای به حال آن زمان که از قدرت به زیر کشیده شود و گروهی مستقل سوابق و مدارک شاهکارهایش را بررسی و افشا کنند. ولی به هر حال امیدی به محاکمه کله گنده ای مثل قالیباف در حال حاضر نیست و نهایتا موضوع "کش" داده نمی شود. همانطور که آقا هم در برکناری رئیس پیشین ناجا اصلا به روی خودش نیاورد که چه شده است و حتی از تلاشهای "بی دریغ" او هم تشکر کرد! و البته منتظر توجیهات گهربار و متناقض جناب سردار دلقک هم هستیم.

امیدوارم روزی قالیباف برای هر درختی که در تهران قطع یا خشکیده شد و برای هر ریا ل فسادی که مرتکب شد محاکمه شود. قدرت بسیار هوس انگیز است و قالیباف هم که اصلا عشق به قدرت ندارد تنها به عشق "خدمت" است که "بارها" در انتخابات با هزینه های میلیاردی شرکت می کند و "ظاهرسازی" نمی کند و اصلا به رویش نمیاورد که بابا مردم رای نمیدن بهت! حداقل مثل رضایی یک جو شعور سیاسی هم ندارد که متوجه قضیه بشود و برود به همون جایی که در اصل بهش تعلق دارد.

ناشناس گفت...

این نسیم همونی نبود که اعتراض کرد که چرا دلقک عکس یک دختر بلوند رو گذاشته در حالی که ایشون مو مشکی هست؟ آقای دلقک چرا حواست نیست ایشون باید معیار مطالبت باشه. اول با خانم هماهنگ کن بعد هرکار می خوای بکن وگرنه کارت درست نیست. شیرفهم شد؟

Dalghak.Irani گفت...

راجع به قالیباف حرف می زنید مدرک معتبر بگذارید و حرف های خاله زنکی یک مشت آدم های "یا مغرض یا نادان" را تکرار نکنید. گفته ام و بازتکرار می کنم. قالباف مهمترین شخصیت مدیریت علمی و جهادی - منظورم فس فس ناکنان است - تاریخ ایران بعد از جمهوری اسلامی است و او اگر هم رژیم شاه می ماند می توانست به پست هایی چون وزارت و ریاست های کلان برسد. او یگانه است چون سیاسی نیست و دارد خدمت حرفه ای می کند و لاجرم در قالب و مقدورات ممکن در جمهوری اسلامی. او مقدس است لطفاً با مقدسات من بازی نکنید. یا...هو

ناشناس گفت...

شورا جان طنزت ضعیف بود شما همان بهتر است پشت نت بنشینی شارژ ایرانسل بگیری .... در جهت عرفی سازی

ناشناس گفت...

والا ما pommy ندیده بودیم عاشق مدیریت جهادی باشد .که این هم از برکات این نظام و آن ملکه میباشد .

ناشناس گفت...

هیچ چیز مقدس و مطلق نیست اگر اینو هنوز نفهمیدی پس اصل اولیه آزادی و دموکراسی رو هم که داری براش در این وبلاگ زور میزنی نفهمیدی کسی که چیزی رو مقدس بدونه و در مورد اون "جهل" کنه در واقع در نادانی و جهالت خودش دست و پا میزنه.
حرف خاله زنکی؟! مرد حسابی این خبر رو یه وبلاگ درپیت مثل وبلاگ تو نزده سایت کلمه خبر رو اعلام کرده این سایت جزو سایتهای معتبر خبری هست. سایتی که از داخل ایران هدایت میشه و بیانیه های میرحسین موسوی رو منتشر میکرد. اگر کلمه خاله زنکی است پس بیانیه های موسوی هم واقعی نیست و همه ش ساخته ذهن گردانندگان سایت بوده. علت برکناری ناگهانی احمدی مقدم در حالیکه فقط چند ماه از حکمش باقیمانده بود و میتوانستند بگزارند خود به خود حکمش تمام شود چی بوده؟
اگر چند روز بعد خود مسئولان قضایی هم این مسائل رو اعلام کنند هم باز هم شروع به توجیه میکنی؟ چی اتفاقی باید بیفته تا بفهمی؟!
منایع معتبر خبری از نظر تو چه جاهایی هستن؟ خبرگزاری فارس، تسنیم، صدا و سیما یا دوستانت در وزارت اطلاعات؟!

Dalghak.Irani گفت...

توضیح کمک کننده: همانطور که فرماندهم شادروان تیمسار نادر جهانبانی بسیار دردانه مقدس است برای من در ورژن رژیم شاهنشاهی؛ هوویم - از جهت تقابل ارتش و سپاه در نظر عامه - قالیباف هم مقدس است در ورژن جمهوری اسلامی. لذا همانقدر که متعصبم در نفرین بر دار و دستۀ اعدام کنندگان ژنرال چشم آبی قاجاری همانقدر هم متعصبم در ترهات گویی نسبت به سردار چشم سبز خراسانی. یا...هو

ناشناس گفت...

ژنرال چشم آبی گرجی نه چشم آبی قجری.قجری تا جایی که یادمان می آید مریم عضدانلو قجر است با روسری آبی .

ناشناس گفت...

حداقل میتونستی این توجیه رو بیاری که کار احمدی مقدم بوده و قالیباف روحش هم از بغل گوشش خبردار نبوده!
غیر از این خبر کلمه هم همین خبرگزاری فارس و تسنیم و تابناک و چند سایت حکومتی معتبر پر از اخبار مشکلات مدیریتی تهران هستند ولی تو همچنان "جهل" کن و در نادانی خودت بمان. البته خوشحالم چون اطمینان دارم علی رغم زور زدن ها جاهلانه تو هیچ وقت قالیباف در انتخابات پیروز نخواهد شد و نهایتا مانند رضایی به سپاه برخواهد گشت.

پراگماتیست گفت...

چند اصل برای اداره کامنتدانی به ذهن اینجانب خطور کرده است که به تدریج و بنا به ضرورت می نویسم و از کامنت گذاران می خواهم که آن را رعایت کنند. در حال حاضر اصل اول کفایت می کند:

1. شفاف سازی موضع(!)

الف. اگر از تیمسار ایرانی طلبکار هستند، مدارک مطالبات خود را در اختیار اینترپل بگذارند و از آن طریق برای وصول طلبشان اقدام کنند. همچنین مدارک را اینجا منتشر کنند تا خوانندگان نیز از موضوع مطلع گردند.

ب. اگر از ایشان طلبکار نیستند، این موضوع را در لحن و متن کامنت خود لحاظ کنند.

Dalghak.Irani گفت...

دوست عزیزم.
1- کلمات مقدس و تعصب جزو مزخرف ترین کلمات سنتی هستند و بدیهی است که آدم مدرنی مثل من با چنین فرهنگی مخالف قطعی باشم که هستم. پس کامنت هایم در قالب "جواب های هوی است" یخوان.

2- سایت کلمه از خرج بارگذاری می شود که عیبی هم ندارد اما یک سایت سیاسی محض است و اطلاع رسانی آن معتبر نیست مگر در مورد خبرهایی که منابع مستقل نقل متواتر و معتبر کرده باشند.

3- سابقۀ امروز مرا نمی توانی بفردا هم اعتبار بدهی چه رسد به سایتی که روز راه اندازی هدفی داشت و روز براندازی هم هدفی دارد. لذا گوز و شقیقۀ شما به نادرستی اعلامیه های موسوی ختم نمی شود.

4- شایعۀ تخلفات احمدی مقدم در نیروی انتظامی اولاً بانک قوامین ثانیاً و بنیاد تعاون نهاجا ثالثاً اگر هم صحت داشته باشد چه ارتباطی به قالیباف دارد که نویسندۀ مرثیۀ کلمه هم برای جلب اعتماد و نظر خواننده از راه طولانی کردن شروور نتوانسته حتی شایعه را به او تسری بدهد و نهایتاً با کلماتی مثل گویا و گفته می شود خواسته از قالیباف هم هتک حیثیت بکند.

5- جالبی قضیه اینجاست که پرت و پلا نویس کلمه چنان کردیتی داده به رژیم که مو را از ماست می کشد چون تحمل نکرده که یک مقام ارشدش مثل احمدی مقدم فاسد باشد و دو ماه هم در نیروی انتظامی بماند لذا بمحض اطلاع از فساد احمدی مقدم او را بازداشت و مورد بازجویی قرار داده و از خدمت برگنار کرده است. بعد هم می گوید که اما نگذاشته اند علی رغم تلاش نمایندگان به به رژیم در مجلس و پی گیری های عدالت محور قوۀ قضائیۀ گل و بلبل نمی گذارند پرونده علنی بشود. معنای این حرف مزخرف این است که رژیم مثل ساعت سوئیسی دقیق و منظم کار می کند و فسادهای کلان در سطوح کلان مدیریتی را کشف می کند و بدون اغماض برخورد می کند و فقط اجازۀ رسانه ای شدنش را نمی دهد". خب اگر جمهوری اسلامی فقط گناهش این باشد که اجازۀ رسانه ای شدن مبارزات نفسگیرش با فساد در بالاترین سطوح حکومت است. پس دیگر ادعای ما چیست. خب رسانه ای نشود برای برهم خوردن امنیت روانی جامعه اصل خود برخورد با مفسدان است که طبق ادعای نویسنده خوشبختانه انجام شده و رییس پلیس بازداشت و بازجویی هم شده است. یا...هو

ناشناس گفت...

این واژه انقلاب خیلی وقت است مستعمل شده. یه عده هنوز روی واژه ها عین موش می دوند. زندگی خواهی. مردم ایران زندگی ندارند. باید برای بدست اوردن زندگی اشان اگر شده پا به خیا بان بزارند و این عین واقعیت است. انها که مردم را از زندگی خواهی می ترسانند. مو شهای کوری هستند که دا لا نهای دراز سرداب را به زندگی خوب ترجیح می دهند. همین اخوندا مگه یه روزی نمی گفتند زندگی با عزت بهتر از مرگ با ذلت است. زندگی امروز ما همش ذلت است. چیزی که همین اخوندا ان را رقم زدند. زندگی زیر نعلین اخوند این ملت را بجا یی نمی رساند.و این را هر احمقی می داند. پس تگلیف چیست. توی سرداب دراز بکشیم. اینجوری که خواب هم نمی ریم. بد خواب می شویم. در ضمن دوست قدیمی روو لیشن دوست داریم.

پراگماتیست گفت...

قانون پیشنهادی کامنتدانی

2. آزادی اعتقاد و آزادی بیان

کامنت گذار محترم می تواند در هر زمینه ای دارای اعتقادی (درست یا غلط) باشد و آن را بیان کند. به طور متقابل گرداننده وبلاگ نیز حق دارد اعتقاد خاص خود را داشته باشد و آن را بیان کند.

بازخواست ایشان که چرا سیب را دوست ندارند و پرتقال را دوست دارند و یا این که چرا از فرش خوششان نمی آید و از قالی خوششان می آید نابجاست.

همچنین اگر کامنت گذاران محترم اجازه فرمایند، ایشان نیز حق داشته باشد مطابق نظر خودشان بنویسند و نه مطابق نظر آنها و مدام اصرار نشود که حتما مطابق خواست آنها مطلب بنویسند، موجب امتنان و قدردانیست.

Dalghak.Irani گفت...

ادوارد آلبی دوم.
اعزام طلاب دینی به ورزشگاه ها و مجامع عمومی - امیدورام بزودی به اعزامشان به سینماها و کنسرت ها هم تسری یابد - با دو هدف انجام می گیرد. اول بخاطر شیتیله گیری از هرجایی که پولی در آن باشد از سوی مراجع و اعزام کنندگان آنان و رونق بیشتر دادن به زندگی طلاب. دوم برای دینی کردن جوانان از راه جلب و جذب آنان در محیط هایی که صددرصد عرفی و سکولار است و جوانان رغبت وافری دارند برای جمع شدن در این محیط ها بجای رفتن به مساجد و معابد.

اما نتیجۀ کار همانطور که شما هم اشاره کرده ای سکولار شدن و تحت تأثیر زیبایی شناسانه قرار گرفتن خود همین طلاب اعزامی است بجای دیندارتر کردن جوانان. زیرا یا این طلاب جوانان را در هیبت و پوشش و گویش مجامع این چنینی دینی معرفی می کنند که عقب نشینی دین است و عرفی شدن دین و چه خوب. ویا سعی در تبلیغ و بازگرداند جوانان به دین متحجر رسمی می کنند که به دلیل ناهمخوانی محیط و گفتمان کمترین موفقیتش دور شدن جوانان از گفتمان دین رسمی است و هجو و هزل طلبه های مبلغ.

البته به گوز گوز افتادن مذهب رسمی و شرعی هم یکی از دلایلش است که مجبورند بجای "آخوند نشسته در معبد و ملت سیار و مراجعه کننده" "مردم رها و انتخابگر و طلبه بدنبال دریوزگی از آنان" را برگزینند بناچار. و این هم نشانۀ مبارکی از گسست جامعه از مذهب سیاسی است. یا...هو

ناشناس گفت...

چند ماه پیش رئیس سازمان زندانهای قوه قضاییه بعد از قضیه کتک زدن دسته جمعی زندانیان در اوین از کار برکنار شد بعد از چند هفته خبر انتصابش به عنوان دادستان منتشر شد! قضیه احمدی مقدم هم همینه سریع عزلش کردند تا سر و صدای قضیه بخوابه بعدا هم بتونن در یه جای دیگه دوباره ازش استفاده کنن چون در سرکوب مردم خیلی خوش خدمتی کرده بود. قضیه عملکرد قاطعانه علیه فساد نیست. قضیه اینه که مشکل طوری بوده که نمیشد دیگه نادیده ش گرفت و اگر بیشتر از این نادیده گرفته میشد صداش در میومد.

اصولا علاقه به پنهان کاری رو در سخن مشهور نفر اول نظام یعنی خامنه ای که گفت "کش ندهید" میشه پیدا کرد. خامنه ای ماهیت رهبری اش همینطوری هست وقتی "مجبور" بشه و وقتی کار به جای حساس و خطرناک میرسه با فساد برخورد می کنه و برخوردهاش رو هم دوست داره مخفیانه باشه و یه جوری سر و ته قضیه هم بیاد. این سخنان ساده انگارانه ات هم نشون میده یا واقعا سیستم عملکردی حکومت رو نفهمیدی یا خیلی هم خوب فهمیدی اما خودتو به کوچه علی چپ میزنی.
اینکه گفتی به قالیباف ربط نداره هم همون حرف من بود که پیش بینی کرده بودم که بگی روح ایشون هم از بغل گوشش یعنی شهردار منطقه دو (که چند وقت پیش خبر دستگیری اش توسط خبرگزاری های حکومتی که تو علاقه زیادی بهشون داری) خبردار نبوده!

اینکه بلافاصله از حرفت درباره تعصب برگشتی و براش یه توجیه گوز به شقیقه هم تراشیدی رو هم هر چند فکر می کنم که واقعی نبود و تو واقعا آدم متعصب و جهل گرایی هستی ولی به هر حال خوب بود اینکارت بهتره همین رفتار یعنی خود اصلاح گری و برگشتن از اعتقادات نادرست رو واقعا در وجودت نهادینه کنی.
و اینکه میگی اگر سایت کلمه در ابتدا معتبر بوده و الان نیست پس خود شما هم معلوم نیست که همون دلقک اولیه باشید احتمالا شما هم یک مامور وزارت اطلاعات یا اطلاعات سپاه هستین که ماموریت دارین مردم رو از براندازی منصرف و امیدوار به آدمی مثل قالیباف کنید! به نظرم نسیم به نکته خوبی اشاره کرد داستان شما درباره اینکه با وجود درجه ی بالا و سالها خدمت در ارتش و مزایای بسیار که از حکومت دریافت میکردین مهاجرت کردین به انگلیس خیلی مشکوک هست. در هر حال اعتبار این سایت از اعتبار وبلاگ شما که مشخص نیست چه کسی اداره اش میکنه خیلی بیشتره. ما حرف سایت کلمه رو که در سال 88 حتی به عنوان سایت رسمی میرحسین موسوی هم مطرح شد باور کنیم یا حرف یه وبلاگ رو؟

راستی منابع خبری ات رو هم اعلام نکردی؟ سایت فارس؟ اعتبار خبر کلمه رو چطور سنجیدی و با چی مقایسه کردی؟ حتمن نظر شخصی خودت بوده! اینکه میگویی قالیباف آدمیه که خدمت میکنه رو بسیار نازنین هست رو چطور فهمیدی با تله پاتی از راه دور؟ منبع خبری ات از خدمات درخشان ایشون چی بوده؟ نکنه از اونجایی که خودت هم یک مامور سپاه هستی از اوضاع ایشون که مامور دیگر سپاه هست اخبار دقیق داری؟

نظرت درباره ی حجم انبوه اخباری که همین رسانه های حکومتی مورد علاقه ات به صورت "روزانه" از مشکلات مدیریتی تهران منتشر میکنن چیه؟ نظرت درباره از دست رفتن دو سوم باغهای تهران در طول دوران مدیریت ایشون چیه؟

منتظر جهل ها و توجیه هات هستیم. به نظر من هر چه بیشتر جهل کنی بهتره چون اینطوری نوشته هات انرژی منفی بیشتری به خوانندگان منتقل میکنه و اونها با خوندن کامنتهای متناقض ات که حاوی دفاع و تعصب و اصرار کور، پوشاندن و پنهان کردن مشکلات مدیریتی و توجیه های بی دلیل و بی منطقی مانند اینکه: "من روی این ژنرال چشم سبز تعصب دارم"، به طور ناخودآگاه بیشتر از قالیباف متنفر میشن.

Dalghak.Irani گفت...

فرزندم برادرم پدرم خواهرم دوستم. مارک تواین هم جملۀ آنکه خودش را بخواب بزند نمی شود بیدار کرد را اینطور گفته بیهوده ترین کار گفتگو با کسی است که تصمیم گرفته نفهمد است. ای گزاره ها را توجه کن:

1- اکثریت قریب به اتفاق مردم با جمهوری اسلامی مخالفند.

2- پایگاه اجتماعی اصلاح طلبان بسیار گسترده است.

3- بخش بسیار بزرگ و مهمی از مردم اشاره شده در دو گزارۀ فوق در ادارات و سازمان ها و شرکت ها و بانک ها و الاماشاءالله جمهوری اسلامی مشغول کارهای مهم و نامهم هستند.

4- نیمی بیشتر از اعضای شورای شهر تهران اصلاح طلبان پایگاه اجتماعی دار سایت کلمه و ... هستند.

5- فساد مهمی در حد بازداشت و بازجویی از رییس پلیس کشور کشف و با مشارکت سرداران قالیبافی - بدستور و مشارکت شخص قالیباف - هم در این پروژه درگیر بوده اند.

6- اما دریغ از یک برگۀ مدرک نوشته شده بر پشت پاکت سیگاری که از سوی اینهمه آدم ریز و درشت ضد رژیم و اصلاح طلب و پایگاه اجتماعی گسترده دار و اعضای شورای شهر و ... که از این موضوع منتشر شده باشد. و نه تنها منتشر نشده بلکه اصلاح طلبان مدعی این فساد حتی نتوانستند از شهردار شدن قالیباف ام الفساد جلو بگیرند و نه تنها نتوانستند بلکه اینقدر عرضه و لیاقت نداشتند که ریاست شورای شهر را بیش از یک سال حفظ کنند.

6- خب تو اگر معتقدی که این طبیعی است و این همه آدم مثل مور و ملخ پراکنده در ریز و درشت حکومت می ترسند که یک ورق کاغذ مستند درجه چندم را هم بطور ناشناس به بیرون درز بدهند پس دیگر چه کشکی و چه پشمی. یا...هو

ناشناس گفت...

ایول داری دلقک
من با نصف سن تو نصف تو حوصله بحث ندارم
ملاحظه اعصاب ما رو هم بکن اگه این زبون نفهما یاد نگرفتن چطور حرف بزنن از دم همه کسایی که اینجا رو تبدیل به خط مقدم جبهه کردن بلاک کن

ناشناس گفت...

دلقک عزیز بله 70-80 درصد مردم اصلاح طلبند اما این اصلاح طلبان چرا حتی نمی توانند یک رئیس جمهور به دلخواهشان انتخاب کنند؟ مکانیزم انتخابات در ایران ماهیتا و حتی قانونی دستکاری شده و هدایت شده هست. به خصوص در دوره پس از خاتمی.

قدرت مگر دست مردم است. کارمند مگر قدرتی دارد چیزی هم بگوید پدرش رو درمیاورند به جرم توهین و افترا. اصلاح طلبان چکاره مملکتند؟ حتی انواع به شدت تعدیل شده آنها هم تحت نظر و کنترل دائمی اند.

یعنی واقعا از ترکیب شورای شهر تهران خبر نداری؟ اصلا خبرهای ایران و تهران رو که با وجود تبریزی بودن اینقدر بهش علاقه داری رو دنبال میکنی یا بیشتر دنبال اخبار بریتانیای کبیر و تاجیکستان هستی؟
گفتی نیمی و بیشتر اعضای شورا اصلاح طلب هست در حالیکه اکثریت شورای شهر تهران با اصولگراها و اصلاح طلب نماهاست. چن تا از افرادی که به اسم اصلاح طلب وارد شورا شده بودند تو زرد از آب در اومدن. خانم ابتکار که در لیست اصلاح طلبان بود به قالیباف رای داد. برادر خانم راستگو (که بهتر بود اسمش رو دروغگو میذاشت) از پیمان کاران طرف قرارداد شهرداری هست. همینطور احمد نیامالی هم که گفته میشد به اصلاح طلبان نزدیک هست به قالیباف رای داد وگرنه شر قالیباف اون موقع کنده شده بود و یه آدم واقعا مدرن و نه ظاهرساز الان شهردار بود. مردم رای شون مشخص بود. بعضی از افراد شورا هم چون قبلا آدم های مشهوری بودن رای گرفتن بعضی از مردم بدون توجه و فقط از روی اسم افراد رای میدن.

انتظار داری مدرک مشخص از مهم ترین فرمانده انتظامی! کشور منتشر بشه. فرمانده انتظامی یعنی فرماندهی که مسئول نظم و قانون بوده اونوقت انتظار داری حکومت اجازه بده مدرک ازش منتشر بشه! خیلی از مسئولین برکنار میشن بدون سر و صدا. آقای رئیسی مسئول زندان ها قوه قضاییه هم برکنار شد ولی آیا در حکم برکناری اش نوشتن تو زندانیا رو کتک زدی به همین دلیل برکنارت کردیم؟!
احمدی نژاد الان داره راست راست برای خودش میگرده آیا مدرکی بر علیه او نیست؟ هزاران مدرک از زمان شهرداری او تا آخرین روز ریاست جمهوری اش میتوان پیدا کرد ولی چرا حتی یک ورق پاره مدرک رسمی علیه او منتشر نمیشه؟
ما رو ساده گیر آوردی یا باز هم سعی در توجیه داری؟

ناشناس گفت...

ببخشید منظورم خانم راستگو بود در جمله دوم که درباره برادرش بود اصلاح کردم ولی جمله اول رو فراموش کردم و خانم ابتکار باقی موند!
این خانم که ابتدایی ترین اصول کار حزبی رو نمی دونست یا خودشو به نفهمی زده بود (به خاطر برادرش) بعد از رای به قالیباف از حزبش (حزب اسلامی کار) اخراج شد.

ناشناس گفت...

دلقک اصلا کاری به دزدی حضرت چشم رنگی نداریم اینگونه دخل و تصرف در اموال ملت در هر دولتی اتفاق میافتاد ولی ساختن پارک مختص بانوان توسط ایشان مصداق بارز تهاجم علیه مدرنیته و تیوریزه کردن سنت منسوخ میباشد همچون کشیدن دیوار در پیاده رو برای بانوان و آقایان و به وقتش باید جوابگوی این عمل زشت باشد
Revolution

ناشناس گفت...

چون خیل عظیم انقلابیون عرضه انجام کوچکترین کار انقلابی ندارند توی اینترنت با هویت پنهان به تو درشتگویی می کنند تا فیگور انقلابی بگیرند. تو داری حس انقلابی بودن انقلابیون بی عرضه را ارضا می کنی. متوجه خدمتی که با ایجاد احساس مثبت در این درماندگان به جامعه می کنی هستی؟

Dalghak.Irani گفت...

اشتباه کردم وارد این بحث شدم و معذرت می خواهم. بیشتر نظرم بر این است و بود و خواهد بود که شما را متوجه چند مورد خاص بکنم:

1- از داخل ایران و جامعه گمترین بوی انقلابی نمی آید. زیرا جامعۀ بسوی شورش جمعی نمی تواند تا این اندازه محتاط و ترسو! و سربزیر باشد.

2- کلیتی بنام جمهوری اسلامی نداریم و جمهوری اسلامی رژیمی انقلابی و متکثر و سیاه و سفید و خاکستری است.

3- در مبارزۀ اصلاحی - حتی رادیکال - تاکتیک حمله به کلیتی که وجود ندارد غلط است و باید مبارزه و مخالفت از سیاه ترین بخش ها و افراد صورت بگیرد.

4- جذب نیروهای سفید و خاکستری در داخل حاکمیت اولویت مهم موفقیت است و نمی توان چشم ها را بست بجای چشم ها را شست.

5- هر گونه شورش کور و حملۀ کور نتیجه ای جز بنفع حاکمیت در سیاهترین بخش حکومت نیست. و جوانان و پیرمردان هیجان زده از ظلم و خرابی و هر چه نمی توانند با شیوۀ "حمله به همه" - با شایعات صادق یا کاذب و بی ربط و باربط - کمکی به انقلاب یا اصلاح بکنند.
6- نه الیباف و نه هیچکس دیگر – حتی خود خدا – برای من موضوعیت ندارند غیر از زمانی که متقاعد بشوم در راه نیک بختی انسان – در اینجا نسان ایرانی – و سرزمین ایران در مرحلۀ بعدی عمل و خدمت می کنند.
7- همۀ زور کسانی که می خواهیم به وطن خدمت کنیم باید بر تضعیف نیروهای ایدئولوژیک و شرعی (تحجر مذهبی) متمرکز بشویم بدون اینکه در دام استفادۀ ابزاری از دروغ های ساخته شده توسط ایدئولوژیست های اپوزیسیون سیاسی بیفتیم. چون در مبارزه صداقت با توده اولین و آخرین راه دست یافتن به کامیابی است. البته بزرگنمایی خطاهای رژیم مجاز و ممدوح است از نظر تبلیغاتی.
8- ایجاد پارک مخصوص بانوان اقدامی بشدت همراه با مدرنیته است و من تأیید می کنم. نه تنها به این خاطر که در وضعیت فعلی کشور تنها راه جلوگیری از پوسیدن خانم ها در فضاهای بسته است بلکه به این دلیل هم که چنین کاری حتی در پیشرفته ترین کشورهای مدرن هم بی سابقه و مذموم نیست. زیرا چه خوب یا بد عده ای از هر جامعه ای به اختلاط افراطی زنان و مردان اعتقادی ندارند و آن را مضر می دانند.
9- قالیباف جزو سفیدترین کارگزاران جمهوری اسلامی است که سهل است بلکه اعتقاد جدی دارم که به نبروهای خاکستری انبوه موجود در میان کارگزاران جمهوری اسلامی نباید مورد هجوم و نفی ما قرار بگیرند.
10- ورودم به این بحث برای آموزش این مانیفست بود که برای حفظ اعتماد جامعه و توده بخودمان مسئولیت داریم رعیت بکنیم. جامعه ما چند هزار نفر پشت کیبوردهای کامپیوتر نیستند جامعه آنانی هستند که پوست ئ گوشت و استخوان دارند و ما را با عناوین متوهمان و خارج نشینان خوش نشین حتی قابل مخالفت هم نمی دانند. تا چه رسد بگوش کردن به خیالات انقلابی و اصلاحی ما. این بحث تمام است و اگر نخواهم دیگر برای مدتی ننویسم اعلان خواهم کرد. یا...هو

ناشناس گفت...

همین رو کم داشتیم که یه سری بله قربان گوی بی جیره مواجب چماقدار مجازی از صاحب وبلاگ دفاع کنن. دوستان لطفا پاچه خواری های مهوع تون رو نگه دارید واسه روسای خودتون در دنیای واقعی. ایشون خودش زبون داره ماشالله زبونش هم خوب و تند و تیز کار میکنه و خود جناب شون هم چندان از بی ادبی و توهین ابایی ندارن. ماشالله هوادارن و صاحب وبلاگ هم به هم میان! تئوری اصلی صاحب وبلاگ که کرنش و کوتاه امدن در مقابل حکومت و توجیه و دلیل تراشی و حسن خطر داره بشین تو خونه ات هست و هوادارنش هم به همچنین کرنش و تعظیم در حد تهوع آور.

ناشناس گفت...

1- از داخل ایران و جامعه گمترین بوی انقلابی نمی آید. زیرا جامعۀ بسوی شورش جمعی نمی تواند تا این اندازه محتاط و ترسو! و سربزیر باشد.

2- کلیتی بنام جمهوری اسلامی نداریم و جمهوری اسلامی رژیمی انقلابی و متکثر و سیاه و سفید و خاکستری است.

3- در مبارزۀ اصلاحی - حتی رادیکال - تاکتیک حمله به کلیتی که وجود ندارد غلط است و باید مبارزه و مخالفت از سیاه ترین بخش ها و افراد صورت بگیرد.

8- ایجاد پارک مخصوص بانوان اقدامی بشدت همراه با مدرنیته است و من تأیید می کنم. نه تنها به این خاطر که در وضعیت فعلی کشور تنها راه جلوگیری از پوسیدن خانم ها در فضاهای بسته است بلکه به این دلیل هم که چنین کاری حتی در پیشرفته ترین کشورهای مدرن هم بی سابقه و مذموم نیست. زیرا چه خوب یا بد عده ای از هر جامعه ای به اختلاط افراطی زنان و مردان اعتقادی ندارند و آن را مضر می دانند.

هواداران تحویل بگیرند.سنت رنگ متایک .با این به استحاله که هیچ تا شاه عبدالعظیم هم نمیرویم.
دلقک عزیز شرم .با نعلین خشنت بر روی مدرنیته و روح ما راه نرو اینحرف یک نظامی نیست مگر اینه آخوند عقیدتی بوده باشی.


Revolution
در ضمن پی دی اف این کامنت را یادگاری گرفتم که بن مایه عقیده ات است به واقع

ناشناس گفت...

چون خیل عظیم انقلابیون عرضه انجام کوچکترین کار انقلابی ندارند توی اینترنت با هویت پنهان به تو درشتگویی می کنند تا فیگور انقلابی بگیرند. تو داری حس انقلابی بودن انقلابیون بی عرضه را ارضا می کنی. متوجه خدمتی که با ایجاد احساس مثبت در این درماندگان به جامعه می کنی هستی؟

فقط همین را کم داشتیم از پایگاه مقداد نیرو بفرستند به سیرک .بچه برو تو وبلاگ قطعه ۲۶ عرض اندام کن تو نبودی روز عاشورا گریه میکردی حاجی عقیدتی تون گیر کرده تو ماله کشی انوقت تو جوجه بسیجی اومدی قدقد کردن
REVOLUTION

ناشناس گفت...

تیمسار تحلیل این دفعت بی ربط بود. تراکتور را سپاه علم کرده و پرسپولیس و استقلال را به خاک سیاه نشانده. آلرژی داشتن به مردم اصفهان و کرمان ویژگی ناشایست دیگر است. در هر حال اگر به تحلیل محتوا بپردازی- کاری که بلد هستی- متوجه تعصب در تحلیلت می شوی. اتفاقا لایه های قوم گرای قوی در سپاه هست که افکار نخ نمای قوم پرستی و جاهلی خود را در سایه ی تظاهر به چاکری آستان ولایت پیگیری می کنند.خبر پایین کشیدن فردوسی در سلماس را نشنیدی. البته حکیم توس برگشت اما این کار از سر درون برخی خبر داد.

ناشناس گفت...

"هواداران تحویل بگیرند.سنت رنگ متایک .با این به استحاله که هیچ تا شاه عبدالعظیم هم نمیرویم."

ما با دلقک به سمت استحاله می رویم شما با انقلاب در حقیقت با صدای زنگ ساهت از خواب بیدار می شوید.

"فقط همین را کم داشتیم از پایگاه مقداد نیرو بفرستند به سیرک .بچه برو تو وبلاگ قطعه ۲۶ عرض اندام کن تو نبودی روز عاشورا گریه میکردی حاجی عقیدتی تون گیر کرده تو ماله کشی انوقت تو جوجه بسیجی اومدی قدقد کردن"

جمع کردن تو و امثال تو نیاز به پایگاه مقداد نداره. کافیه صدای زنگ ساعت را جلوتر تنظیم کنیم تا از خواب بیدار شی.

ناشناس گفت...

"همین رو کم داشتیم که یه سری بله قربان گوی بی جیره مواجب چماقدار مجازی از صاحب وبلاگ دفاع کنن. دوستان لطفا پاچه خواری های مهوع تون رو نگه دارید واسه روسای خودتون در دنیای واقعی. ایشون خودش زبون داره ماشالله زبونش هم خوب و تند و تیز کار میکنه و خود جناب شون هم چندان از بی ادبی و توهین ابایی ندارن. ماشالله هوادارن و صاحب وبلاگ هم به هم میان! تئوری اصلی صاحب وبلاگ که کرنش و کوتاه امدن در مقابل حکومت و توجیه و دلیل تراشی و حسن خطر داره بشین تو خونه ات هست و هوادارنش هم به همچنین کرنش و تعظیم در حد تهوع آور."

چیزی که کم داشتیم بی عرضه ترین هاسی جامعه ایران هست که با هویت ناشناس توی یک وبلاگ پربیننده می خوان انقلاب کنن.

ناشناس گفت...

5- هر گونه شورش کور و حملۀ کور نتیجه ای جز بنفع حاکمیت در سیاهترین بخش حکومت نیست. و جوانان و پیرمردان هیجان زده از ظلم و خرابی و هر چه نمی توانند با شیوۀ "حمله به همه" - با شایعات صادق یا کاذب و بی ربط و باربط - کمکی به انقلاب یا اصلاح بکنند.

بعید نیست این متوهمان داستان پرداز انقلابی کارمندان سایبری سپاه باشن که می خوان توجه جامعه رو از تغییرات واقعی و کم به سمت تغییرات زیاد اما خیالی سوق بدن.

ناشناس گفت...

دلقک عزیز شرم .با نعلین خشنت بر روی مدرنیته و روح ما راه نرو اینحرف یک نظامی نیست مگر اینه آخوند عقیدتی بوده باشی.

خب برو جایی که دور هم بشینین چرندیات بگین. هرچه زودتر بهتر.
زت زیاد

ناشناس گفت...

دلقک عزیز شرم .با نعلین خشنت بر روی مدرنیته و روح ما راه نرو اینحرف یک نظامی نیست مگر اینه آخوند عقیدتی بوده باشی.

شرم بر تو باد که از سعه صدر دلقک سوءاستفاده می کنی تا ترهاتت رو که توی هر صد هزار نفر دو نفر و نصفی موافق داره منتشر کنی.

ناشناس گفت...

الان نرخ چنده کامنت ضد انقلاب دونه ای هفت تومن یا ساعتی هفت تومن فی درست بدین خدا وکیلی.

خدا از دلتان بپرسه خودتون هم از این حروم خوری علافی خسته شدید کف خیابون حلالتره غذا و ساندیس هم میدند .

ناشناس گفت...

دلقک جان حتما صحبت های نماینده راستی سپاهی ارومیه قاضی پور را راجع به تراکتور بخون اونوقت می بینی استدلالت چقدر خنده داره. اونم همین حرفها را زده منتهی عوامانه تر. متاسفانه رگه هایی از باج خواهی و ویژه خواهی و ... به وضوح دیده میشه. واقعا نخبگان و پخمگانش هر دو اینقدر تعصب و تبحر در آسمان ریسمان دارند و وقتی احساساتی می شوند انصاف را به کل کنار می گذارند؟ بم زلزله آمد 40000 نفر کشته شدند ورزقان هم زلزله آمد 300 نفر کشته شدند. حق پرسپولیس خورده شد زاینده رود ده سال هست خشک شده اما ارومیه کم آب شده. رفتارها را مقایسه کنید و ببینید در این موارد برخی چه ادبیات توهین آمیز و احساسی دارند در مورد دیگران.

ناشناس گفت...

بگذار این اصلاح طلبا رهبری را هم بگیرن از این مطرب دیروز رهبر امروز میرید سر قبر همین چلاق ننه من غریبم بازی. شما هنوز بچه اید سنتون قد نمیده یک اصلاح بکنند هزار تا اصلاح از اونورتون در اد. همین اکبر پونز که الان هابز و هگل میکنه میاد براتون روخونی عالیجناب سرخپوش. همین سروش بیاد فاز دو انقلاب فرهنگی حالتون حا بیاد اینا فقط دردشون پول هست و اسلام یکیشون با پنبه سر میبره یکیشون با ساطور البته اصلاح طلبها اصولا ساطوری بیشتر دوست دارند به سبک یار سفر کرده.دخترها را به نکاح در می ارند پسرا را هم قطاری دار میزنند رو هم هم خاک میکنند . حاجاقا صانعی و اردبیلی اینکاره اندجهاد عملیه کرده اند بر ضد جوانان کافر و مرتد .الان موش مرده اند بزار قدرت دستشون بیاد . خمینی را با نعش کش اوردند مهر اباد ده ساله بهشت زهرا را آباد کرد این نوه یادگار امام حالا حالا ها حداقل به شصت سالی جا داره .تا همتون را نفرسته بهشت از پا وا نمی ایسته .حالا تو مرحله خدعه هستند بعدش از این داعش دانشجو میفرسته پیش اینا برای تحصیلات تکمیلی. یک موقعی بود بارون میومد اوین درکه استخون میزد بالا البته اینها عرفی هست و در جهت استحاله خاک درکه هست . قدیمها سواد نداشتند ولی معرفت داشتند توبه گرگ مرگه. اخوند خوب اخوند مرده هست باز هم به این میرسید حالا تازه شب خوشتونه

ناشناس گفت...

دلقک سوپاپ نظام است.
دلقک سوپاپ نظام است.
دلقک سوپاپ نظام است.
دلقک سوپاپ نظام است.

ناشناس گفت...

دلقک عزیز،

در ۲ مورد با شما اختلاف نظر دارم که صادقانه عرض می‌کنم.

۱- در مورد انتخابات ۸۸ من عقیده دارم که تقلب شده و این تقلب در نتیجه انتخابات تاثیر قطعئ داشته است. خامنه‌ای بصورت آگاهانه و سیستماتیک در این تقلب، بخصوص بعد از روز رای‌گیری، دخالت داشته است. بازگوئی دلایل تکرار مکررات است. همین بس که مردم اعتقاد داشتند رأیشان خوانده نشده است و خواستار رای خود بودند. بعبارتی اعتقاد بر تقلب منجر به بزرگترین حادثه قرن ایران شد. بنظر من وقایع ۸۸ حتی مهمتر از انقلاب ۵۷ بود. اینکه بگوییم ایشان امر به تقلب نکرده است گزاره صحیحی نیست. اما اثبات این گزاره ۱۰۰% درست، تقریبا در شرایط کنونی محال است چون هیچ یک از ما به بیت رهبری دسترسی‌ نداریم و بدیهی‌ است چنین دستوری نمی‌تواند آشکار باشد.

۲-در مورد آقای قالیباف از جهاتی با شما اختلاف نظر دارم. اقای قالیباف در نوسازی پلیس ایران نقش مثبتی داشتند. در مورد شهردار بودن ایشان قبل از ۸۸ نظر خاصی‌ ندارم. اما در مورد انتخاب ایشان به عنوان شهردار با شورای شهر کنونی حرف و حدیث بسیار است. روز رای گیری، "رضا فردوس" در شورای شهر بود. ایشان جزو نوکیسه‌ها هستند که منزل و صرافی ایشان در زمان احمدی‌ نژاد خود گویای روابط ناسالم و کثیف ایشان است. ایشان بابک زنجانی در ورژن کوچک و در حد شهرداری تهران هستند و در جمع‌آوری رای در شورای شهر تهران نقش بارزی داشتند. همچنین خانم قالیباف و پست‌های ایشان و بودجه‌های دریافتی خود سوالی بزرگ بر عملکرد قالیباف است. در آخر اینکه قرارداد سپاه و شهرداری در زمان ایشان بسته شد. به نظر من مقایسه قالیباف و جهانبانی ظلمی بزرگ به نادر جهانبانی است.

جالب است که انقلابیون پس از صدور حکم اعدام ضدّ انقلاب‌ها دستور "نافرمانی مدنی" میدهند. نگرانی‌ ما از جانب همین افکار آشفته است که میدانند چه نمی‌‌خواهند اما نمی‌دانند "دقیقا" چه می‌خواهند و "چگونه" می‌خواهند.

شیرین

ناشناس گفت...

ایجاد پارک مخصوص بانوان اقدامی بشدت همراه با مدرنیته است و من تأیید می کنم. نه تنها به این خاطر که در وضعیت فعلی کشور تنها راه جلوگیری از پوسیدن خانم ها در فضاهای بسته است بلکه به این دلیل هم که چنین کاری حتی در پیشرفته ترین کشورهای مدرن هم بی سابقه و مذموم نیست. زیرا چه خوب یا بد عده ای از هر جامعه ای به اختلاط افراطی زنان و مردان اعتقادی ندارند و آن را مضر می دانند

از مردان اصلاح طلب که بخاری در نمی اید یعنی یک زن توی این وبلاگ نبود تا از شرف اش دفاع کنه

ناشناس گفت...

همین رو کم داشتیم که یه سری بله قربان گوی بی جیره مواجب چماقدار مجازی از صاحب وبلاگ دفاع کنن. دوستان لطفا پاچه خواری های مهوع تون رو نگه دارید واسه روسای خودتون در دنیای واقعی. ایشون خودش زبون داره ماشالله زبونش هم خوب و تند و تیز کار میکنه و خود جناب شون هم چندان از بی ادبی و توهین ابایی ندارن. ماشالله هوادارن و صاحب وبلاگ هم به هم میان!

ماشالله هوادارن و صاحب وبلاگ هم به هم میان!

آره ما به هم میایم و چه خوب. اما 1. تو این وسط چکار می کنی و
2. حسود هرگز نیاسود

ناشناس گفت...

شیرین :- در مورد انتخابات ۸۸ من عقیده دارم که تقلب شده و این تقلب در نتیجه انتخابات تاثیر قطعئ داشته است. خامنه‌ای بصورت آگاهانه و سیستماتیک در این تقلب، بخصوص بعد از روز رای‌گیری، دخالت داشته است

تقلب نبوده تدلیس بوده به گفته حجاریان مدیر اطلاعات دهه شصت و ایدیولوگ اصلاحات کنونی



جالب است که انقلابیون پس از صدور حکم اعدام ضدّ انقلاب‌ها دستور "نافرمانی مدنی" میدهند. نگرانی‌ ما از جانب همین افکار آشفته است که میدانند چه نمی‌‌خواهند اما نمی‌دانند "دقیقا" چه می‌خواهند و "چگونه" می‌خواهند

به این میکند تدلیس واقعی الان ما داریم تهدید به اعدام میکنیم لابد ما جنایتکار جنگی و ناقض حقوق بشر بعد از این هم هستیم چطور است از همین الان پرونده ما را تشکیل دهید در شورای امنیت با ذکر جرایم تا اتوماتیک وار اقدامات انجام شود وقت هدر نشوداز قدیم ندیم چه قشنگ میگفتد سنگ را بسته سگ را ول کردند..ما خیلی خوب هم میدانیم چه میخواهیم این چه دروغی است صبح تا شام بر بام جار میزنید ملت ایران نمیداند چه میخواهد آیا اداره کردن علمی جامعه برقراری قوانین هماهنگ با اصول حقوق بشر داشتن اقتصاد سالم مولد .صیانت از محیط زیست روابط حسنه با دول مترقی و همسایگان دوری از تنش زدایی داخلی خارجی تقویت نهادهای مدنی و صنفی اجرای درست قوانین حمایت از پول و اقتصاد ملی از مجهولات است .اینکه نمیدانیم چگونه هم باز دروغ شاخدار دیگر جامعه ایران به صورت خودکار وارد واکنش با بی نظمی موجود شده و با اعتصاب و اعتراض که از پایه های هرگونه حرکت دموکراتیک است سنگ بنای انقلاب خود را گذاشته و در ماههای آینده این حرکات فراگیر تر میشود برای همین مهم هست که نظام به صورت دستپاچه شروع به ایزوله کردن بخش های مختلف مردم میکند مثل همین ماجرای تبریز و مهاباد .شیرین خانم مردم آگاه شده اند و روند تخریب ایران بیشتر از این قابل تحمل نیست تخریبی که از دو دهه پیش تحت لوای اصلاحات سرعت بیشتری گرفته و سیستماتیک وار در حال اجراست روند تخریب محیط زیست پول ملی اموال مردمی تولیدملی نهادهای مردمی مهاجرت ایرانیان اعم از نخبه و غیره ثروت ملی در همان حال به موازات مردم فقیر تر شده امکات به جا مانده از رژیم قبلی رو به تخریب گذاشته . تولیدات و نخبگان فرهنگی منزوی تر شده در عوض امکانات جامعه بین نهادهای غیر پاسخگو بیشتر توزیع میشود .اجرای احکام خشن اسلامی چون قطع دست و قصاص در ملا عام نه برای اصلاح امورکه به جهت ترساندن فرزندان برومند این آب و خاک است.روند اختلاس و توزیع نا برابر امکانات کشور که از حالت تصادفی خارج و سیستماتیک در حال اجراست. پافشاری به بخش بندی جامعه به اقلیتهای قومی و مذهبی چون ترک و بلوچ و اصفهانی و کرمانی و بهایی و یهودی و مسیحی و عرب و دگر جنس گرا و سرمایه دار و بی سرمایه و متدین و غیر متدین بینی و ضد انقلاب همه و و همه درجهت اصل تفزقه بینداز و حکومت کن میباشد.و جنایت بزرگتر بزرگ شدن دولت نا کار آمد و ایجاد بروکراسی تیوکراتیک که به شیوه تایید صلاحیت عقیدتی است اولا یک مجموعه نا کار امد بزرگ و ثانیا تا بن دندان فاسد و متحجر را در دامن جامعه میپرورد..

لوکوموتیو انقلاب دموکراتیک ایران از مبدا به حرکت افتاده و طی ماههای عادی شتاب بیشتری خواهد گرفت.

Revolution



ناشناس گفت...

http://iranian.com/posts/view/post/50350

تصور نادرستی که اصلاح طلبان از جامعه ایران دارند اینست که مردم از همین الان دغدغه شان ریاست مجلس عارف یا لاریجانیست ولی حقیقت چیز دیگریست .مردم از همه اینها بیزار و خسته اند و خواستار وگرگونی اساسی میباشند
Revolution

ناشناس گفت...

حتی اگر تغییرات سیاسی اجازه شکل گیری دمکراسی در ایران را بدهد، اصلاح طلبان اکثریت قاطع مردم ایران را تشکیل می دهند و تغییرات سیاسی در ایران صرفا با رهبری آنان و در چهارچوب تعیین شده آنان قابل انجام است. سایرینی که بخواهند خط مشی تعیین کنند به دلیل عدم برخورداری از پایگاه مردمی، با کوچکترین اشاره موسوی جارو می شوند. اکثریت تعیین کننده مسیر جامعه است و اکثریت انقلاب نمی خواهد. انقلاب صرفا خواست جماعت سرخورده و طرد شده است.

ناشناس گفت...

لوکوموتیو انقلاب دموکراتیک ایران از مبدا به حرکت افتاده و طی ماههای عادی شتاب بیشتری خواهد گرفت.

همین طور است. در انتخابات مردم بیشتری شرکت می کنند.

ناشناس گفت...

از کرانه خلیج نیلگون پارس تا خزر از ارس تا سرخس همه لگد مال ظلم و جور و تجاوز است.

قدرت اتحادمان را باور کنیم شکستن سکوت شکستن دیوار اهریمن است .زنده باد ایران زنده باد آزادی ضد باد اتحاد
Revolution

ناشناس گفت...

. اکثریت تعیین کننده مسیر جامعه است و اکثریت انقلاب نمی خواهد. انقلاب صرفا خواست جماعت سرخورده و طرد شده است.
پس تو چرا به نفس نفس افتادی مگه اکثریت نیستید .اکثریت کدومه خودتون هم میدونید مردم از تعفن عبا و عمامه و شیپیش و ریش و ایدیولوژی و حرفهای صد من یک غازتان خسته شده اند دنبال رفاه و آزادی هستند تو خود حجاب خویشتنی از میان برخیز
Revolution

Dalghak.Irani گفت...

Revolution
در دیزی را من باز گذاشته ام. اما حیای گربه را تو داری بی اعتبار می کنی. چند تکه سهم تو می شود از این دیزی که گوشتی هم بار نداره. بشمار ببین از تک خطی تا رساله. هیچ رژیمی قادر نخواهد بود برای تو زندگی بی مسنولیت پذیری خودت فراهم کند. نشانه اش همین غرب با اینکه هنجار مند است من و تو بیکاریم اگر جوانی.
اگر هم مثل من زهوار درفته ای که یک انقلاب ایکی ثانیه ای کن و یک وبلاگ در پیتی مثل من بزن و بشین سرش ناقاره بزن. اگر نه پیری و نه جوان خام بلند شو پنجره را بازکن و هوایی بخور و اراده کن بدون انتظار از این وآن زندگیت را سامان بدهی. هیچوقت دیر نیست و چرا اینقدر نا امیدی. یا...هو

ناشناس گفت...

دلقک مگر مجبوری چرند بگویی .فکر کردی همه بیکار و بی عارند خجالت خوب چیزی است .بلایی که سر نسل ما اورده اید کم نیست که حالا لیچار بار من میکنی.پیر و مفلوک و بی مسئولیت و بی اراده شرم کن آخوند عقیدتی .این یک صدا از جوانان تحصیل کرده و با غیرت و با همیت است مگر نمیبینی جوانان برومندمان فقط به جرم زندگی خواهی در زندانند آیا امثال نرکس محمدی آتنا فرقدانی و ...، اینها انسانهای پیر و مفلوک و حقوق بگیر و بی سواد و بی مسئولیت هستند اگر تصورت از ما همین است برایت متاسفم
Revolution

ناشناس گفت...

پس تو چرا به نفس نفس افتادی

چون سربالایی دویدم

مگه اکثریت نیستید

چرا ما هشتاد درصدی هستیم اما همین چیزایی که پراگماتیس و بقیه می نویسن هم خوشبینانه هست و بخشیش محقق نمی شه. تو که دیگه تو فضایی.

لابد جنسش مرغوبه

ناشناس گفت...

با سلام به تیمسار گرامی خامنه ای خبر از جنگ غریب الوقوع داده
http://www.manoto1.com/news/ci1ffb/NEWS17809?mobileversion=1
این حرفهای ایشان را چگونه تحلیل میکنی آیا نظام به نتیجه رسیده برای حل مشکلات بهتر است وارد یک جنگ مصلحتی بشود

با تشکر

بهروز - س گفت...

تیمسار گرامی‌ ، افزایش بیش از اندازه کامنتهای بدون نام و ناشناس و همچنین چرخش فکری جنابعالی ، حاکی از خبرهای خوشی نیست ، بنده ضمن احترام به نثر زیبای شما ، از سیرک خداحافظی می‌کنم.

ناشناس گفت...

فکر کنم کسی در پاسخ به پیام من در مقاله قبلی بود که گفت: «شماها جوان هستید و زمان انقلاب نبوده اید. رجوی و دارودسته اش صد برابر از آخوند بدترند.»

فکر کنم من از شما پیرتر باشم و یادم هست که مجاهدین چه بوده‌اند. البته یادم هم هست که همین امثال شما آنها را به گوشه بردید و آن احمقها را مجبور به مبارزه مسلحانه کردید. بی گناهترین آنها را که جز سمپات نبودند کشتید. آنها را در خیابانها لخت و عور به درخت آویزان کردید و غیره.

ولی حالا ۳۶ سال گذشته و همه تغییر کرده‌اند. مشکل کنونی ابدا مجاهدین نیستند. همانطور که اگر آن سالها به رجوی فرصت کاندیدا شدن داده بودند و همه میدیدند که زیاد رای نمیآورد، (فکر کنم آن موقع بازرگان بود که گفت به اینها فرصت دهید، مگر چقدر رای می‌آورند؟!) اکنون هم همین است.

این لولو سر خرمن را خود آخوند سر زبان شما انداخته که شما را از هر اقدام مدنی بترساند و از شما سواری بکشد.

در ضمن کی گفته اگر مجاهدین حکومت را بدست بگیرند، از آخوندها بدتر عمل خواهند کرد، چه آن موقع، چه حالا. مگر علم غیب دارید؟!

Dalghak.Irani گفت...

بهروزجان کجا؟

یکی از دلخوشی های من وجود شما و شماهاست که هنوز هم می نویسم. در مورد افزایش کامنت دهندگان ناشناس حق با شماست و امیدوارم مدیریت طبیعی بشود با رفع برخی سوء تفاهم های پیش آمده بین "براندازی از راه شورش های کور" و "براندازی از راه استحالۀ بینا" که اصل حرف دو گروه است و هردو بر جایگزین حکومت دینی با حکومت سکولار جهت گیری دارد. بنابراین مطمئنم که اگر توان ادامه داشتم بزودی این سوء برداشت متناقض از مفاهیم برطرف خواهد شد و من اجازۀ ترکتازی به آتش بیاران معرکه نخواهم داد برای اختلاف افکنی بین خودمان (زندگی خواهان ایران). اما در مورد چرخش مواضع خودم که حدس می زنم علت اصلی رنجش شما شده خوب توجیه نیستم و خودم معتقدم که تغییری در مواضعم نداده ام. اما این فقط قضاوت خود من است و می تواند درست نباشد و به گیرافتادن من در خود منم مربوط باشد. لذا ضمن اینکه قبول دارم که سربسر گذاشتن های روکم کنی با دوستان رادیکال بدجوری فضا را "سگ صاحبش را نمی شناسد" کرده در سیرک اما در اصل موضع من که "تشدید و تقویت اختلافات درون حاکمیت بسمت تسریع استحاله از درون و فروپاشی" باشد تغییری نباید اتفاق افتاده باشد. چون این یک اعتقاد علمی و تجربی و پاسخ گرفته و تنها راه عملی موجود برای مبارزه با جمهوری اسلامی شریعت محور است و بدیلی ندارد که من به آن سمت بروم. الا اینکه بخواهم از اپوزیسیون خارج و به پوزیسیون تبدیل شوم بهر دلیل. در چنین صورتی هم دیگر وبلاگ نویسی در کشوری بیگانه معنا ندارد و من خواهم توانست برگردم به ایران و به رژیم کمک های فکری و مدیریتی مورد نیازش را بدهم . کار ژنرالی بکنم و نه کار دلقکی. بنابراین اگر قبل از رفتن نظرت را مصداقی تر بنویسی حتماً راهنمایی خواهم شد و به نقاط ضعف پیش آمده دقت و جبران خواهم کرد. یا...هو

ناشناس گفت...

آیا آتنا فرقدانی، نرگس محمدی و جوانان برومند به تو مأموریت داده اند که از جانب آنها حرف بزنی‌؟؟؟ چه کسی‌ از تو خواسته است که به جای او اینجا حرف بزنی‌؟؟؟؟؟؟؟ شاید پدر آتنا فرقدانی به شما، رهبر انقلاب آینده، زنگ زده و خواسته که صدای او باشی‌!!! تو فقط میتوانی‌ از جانب خودت و با ضمیر "من" حرف بزنی‌ و هر گاه کسی‌ تو را آقای انقلابی‌ خطاب کرد بدانی یک نیم رای داری.

garbage is garbage

شیرین

ناشناس گفت...

گر نمیبینی جوانان برومندمان فقط به جرم زندگی خواهی در زندانند آیا امثال نرکس محمدی آتنا فرقدانی و ...، اینها انسانهای پیر و مفلوک و حقوق بگیر و بی سواد و بی مسئولیت هستند

اینها به علاوه بسیاری دیگر که در زندانهای رژیم زندانهای بلندمدت دارند همگی اصلاح طلبند.

در ضمن کی گفته اگر مجاهدین حکومت را بدست بگیرند، از آخوندها بدتر عمل خواهند کرد، چه آن موقع، چه حالا. مگر علم غیب دارید؟!

مجاهدین یک سازمان تروریستیست و این را علاوه بر جمهوری اسلامی اروپا و آمریکا و مردم ایران هم می گویند.

ناشناس گفت...

گویا آتنا فرقدانی دختر خاله، نرگس محمدی دختر عمه‌ ایشان و جوانان برومند بروبچ محله‌شان است که آنها را با خود جمع میزند و با ضمیر "ما" خطاب می‌کند. آنها هزینه میدهند و ایشان اینجا موج سواری‌. انقلاب دقیقا همین است یکسری هزینه میدهند دیگران موج سواری‌ میکنند. آقای حجاریان ترور شد هزینه بالاتر از این داریم؟؟؟ حال او از تدلیس می‌گوید که من قبول ندارم باید مسخره شود؟؟؟؟ اما نرگس محمدی به زودی "ما" میشود. بیخود نیست به شما می‌گویم

garbage is garbage

شیرین

ناشناس گفت...

جناب revolution, يك پيشنهاد سازنده براى شما، از آنجايى كه اهالى سيرك با نظرات و پيشنهادات انقلابى شما بعد از اظهارات مسلسل وارتان در چندين پست اخير دلقك كاملا آشنا شده اند، پيشنهاد ميكنم كه تنوير اينترنتى افكار عمومى را به مرحله بعدى انقلاب برده و با ايجاد يك وبلاگ و صفحعه فيس بوك هواداران بيشترى نسبت به عقيده خود را جمع كنيد. از آنجايى كه سيرك دلقك بعد از سالها خوانندگان مخصوص خود را پيدا كرده كه دنبال عقايد سخيف دلقكى هستند، حضور بيشتر شما در سيرك نه تنها موجب جمع آورى بيشتر افراد انقلابى نميشود بلكه انرژى و نيروى شما را در پيشبرد انقلاب در مكانى نامناسب به هدر ميدهد. به زبان ساده تر در سيرك دنباله روى بيشترى پيدا نخواهيد كرد و تبليغ بيشتر در اينجا آب در هاون كوبيدن است، آدرس وبلاگ و فيسبوك بدهيد دنباله روها تان بيايند و ما نادانان سيرك هم همينجا بمانيم.
با احترام، افشين قديم.

ناشناس گفت...

من هم یک دلقک سخیف هستم.

شیرین

ناشناس گفت...

واقعاما مردم عجیبی هستیم
سرمون رو کردیم زیر برف یه بنده خدایی هم پیدا شده چهار تا حرف حساب میزنه تحمل نداریم حرفشو بشنویم
بابا رولوشن حرفش درسته
با آخوند جماعت که نونش از شک انداخنن بین سه وچهار در میاد میخواین به کجا برسین؟
درسته ما انقلاب کن نیستیم و خیلی هامون دوست نداریم اپسیلونی از خودمون حتی برا خودمون مایه بذاریم
و این شده وضعمون ولی حرفش که درسته
میگه این روش زندگی جز خفت و خواری نتیجه دیگه ای نداره
تا کی باید به این جماعت مفت خور سواری داد؟
کی تضمین میده آخرش پیاده بشن بگن بفرما یید شما سوار شید؟
کی تضمین میده پولایی که کشیدن بالا رو پس بدن؟
بابا آقایون خانوما حق گرفتنیه دادنی نیست
اینا خر مراد و سوارن فقط با زور میان پایین
اگه ما ملت حالش رو نداریم که برا آزادیمون از خودمون مایه بذاریم و از ترس و فرومایگیمون به همین تیکه نونی که میندازن جلومون راضی هستیم
خب باشیم تا صبح دولتمون بدمه ولی چرا جلوی حرف حق رو میگیرید؟

خربان

ناشناس گفت...

خربان
ممنون ولی ولشون کن حرفهای من سخت بود و عین واقعیت هضمش برای همه به یک سرعت نیست.انقلاب جلوی پای ماست به زودی همه به طرفش میریم.از دوستان اگر رنجیده شدند عذر میخوام شاید من به قول کامنت گذاری گاربیج باشم ولی حرفهای من بر اساس تجربه این سالیان هست و مطمینم تا چند ماه آتی اوضاع به سرعت تغییر خواهد کرد حتی اگر خیلی از ما باورش نداشته باشیم چون واقعیت از ایده ال برخی جداست.Revolution

ناشناس گفت...

هیچ انقلابی در کار نیست، البته ممکنه شورش هایی مثل هماباد رخ بده. تقصیر دولته که به اندازه کافی تخت برای بستری شدن در تیمارستان نساخته.

ناشناس گفت...

دوستان اشتباه نکنید تحول خواهان مخالف اصلاحات نیستند حرف تحول خواهان اینه که اساسا اصلاحات ممکن نیست چرا ممکن نیست چون ما بعد از 20 سال از خاتمی رسیدیم به روحانی در واقع نه تنها اصلاحات قادر به پیشرفت نشد بلکه دچار یک پسرفت اساسی هم شد. آقای خامنه ای قابل اصلاح نیست قابل عوض شدن نیست قابل عرفی شدن نیست خامنه ای حتی در موضع ضعف هم بسیار تندروانه عمل میکنه. چه برسه به زمانی که دوباره تقویت بشه و دلارهای نفتی سرازیر بشه. اتفاقا حرف تحول خواهان هم اینست که اول اصلاح بعد انقلاب. تحول خواهان هم آدم های عادی این مملکت هستند و از اصول عقلی پیروی میکنن عقل حکم میکنه ابتدا راه کم هزینه تر پیموده بشه. ولی بعد از 4 دهه حکومت جمهوری اسلامی مثل روز روشن شده که هرگز اصلاحات منجر به استحاله این حکومت نخواهد شد. اکنون تحول خواهان میگویند برنامه شما اصلاح طلبان پس از شکست چیست؟ دقیقا چکار باید بکنیم؟ دلقک از ما برنامه مشخص و دقیق و مفصل میخواهد ولی نمیگوید برنامه خود او در دو کلمه خلاصه میشود: کاری نکنید!
بله دقیقا نقش ما مردم در برنامه ایشان همین هست که کاری نکنیم و منتظر باشیم. اگر اینطور نیست و قرار هست کاری بکنیم یا نقش فعالی ایفا کنیم بفرمایید ما هم استفاده کنیم.
لطفا مودبانه جواب بدهید حرفهای ما به علت اینکه ماهیتا و ذاتا سرزنش تو سوراخ موش خزیدن شما دوستان رو هدف گرفته گزنده و تلخ هست و به همین دلیل در اکثر قریب به اتفاق پاسخ های دوستان مخالف تحول توهین و تحقیر و بی ادبی دیده میشه از شیرین گرفته که گاربیج گاربیج میکنه و جربزه این رو نداره که به زبون آدم (ایرانی) حرفشو رک و راست بگه که: "شما تحول خواهان آدم نیستید بلکه آشغالید"، افشین قدیم که در هر پست دلقک دو کامنت میذاره یکی پاچه خواری مقام معظم شون (دلقک) و دیگری بددهنی و توهین به کسانی که حرف مخالف میزنن و پراگماتیست متوهم که با غرور عجیبی و با نگاه از بالا چند دهه آینده "مردم" ایران و حتی فکر و ذهن شون رو پیش بینی می کنه تا خود دلقک که تحول خواهان رو نادان، نفهم، زامبی و... نام گذاری میکنه. شما دوستان با این طرز فکر میخواید اصلاح کنید و مدرن باشید و عرفی شوید؟ با گاربیج گاربیج گفتن و عدم تحمل نظرات مخالف؟

ناشناس گفت...

انقلاب جلوی پای ماست به زودی همه به طرفش میریم.

سالهاست که مردم برای آمد و شد از خبابان انقلاب عبور می کنند.

ناشناس گفت...

اونایی که دم از انقلاب می زنن از همه ترسوترن. نهایت عرضه شون اینه که توی اینترنت با هویت مخفی شعار بدن.

ناشناس گفت...

حرف تحول خواهان اینه که اساسا اصلاحات ممکن نیست

حرف رفورمیستها هم اینه که اساسا انقلاب ممکن نیست. نه فقط ممکن نیست که مطلوب هم نیست.

ناشناس گفت...

جالبه آقای ناشناس از ناشناس بودن تحول خواهان انتقاد میکنه؟ یعنی اینقدر معطل نام و نشان ما هستی؟ انقلابها رو نام و نشان ها به نتیجه رسوندن یا "مردم"؟

‏«قدیمی ترین ‏‹قدیمی تر   ‏1 – 200 از 210   ‏جدیدتر› ‏جدیدترین»