1- در همین ابتدا اعتراف بکنم که محمد جواد ظریف هم دیپلمات خوبی است و هم سخنوری ماهر و خوشزبان. و این کردیت هم به او تعلق دارد که با اصرار بر فعالیت در عرصۀ دیپلماسی عمومی از راه شبکه های مجازی، جان کری را هم به صرافت انداخته و وادار به ورودش به مقاله نویسی در عرصۀ عمومی کرده است. و این هم البته قابل ذکر است که من با توافق ایران و غرب بر سر مسئلۀ هسته ای صددرصد موافقم. زیرا می دانم که آزادی ایران از تحجر خامنه ای جز با شکستن سد "آشتی با جهان" و در نتیجه رفتن آبی زیر پوست خشکیدۀ جوانان ایرانی راه بدیل دومی ندارد. یا بهتر است بگویم من در چشم انداز نمی بینم و نمی شناسم.
2- اما - و این اما مهم است - این مهارت های مورد تأیید ظریف و آن اشتیاق من به سازش با غرب دلیل نمی شود که چک سفید امضاء داده باشم به وزیر خارجه که هر ناراست و مزخرفی که لازم می داند بر زبان و قلم جاری کند با نتیجۀ - خواسته ناخواسته - تبرئۀ جنایت های استراتژی ویرانگر خامنه ای. و بهمین خاطر از جواد ظریف انتظار دارم که دیگر هیچوقت این بخش از حرف های تکراریش را تکرار نکند که: "اگر امریکا ان قلت نمی آورد و در سال 84 توافق را به بن بست نمی رساند دنیا هم ضرر نمی کرد که جمهوری اسلامی 200 سانتریفیوزش را 20000 عدد بکند". چون این واقعیت یک تکمله ای مهمتر دارد که جواد ظریف بهتر از خامنه ای خشن به آن واقف است:
3- اگر ایران - در حقیقت خامنه ای - در سال 84 تسلیم واقعیتی می شد که امروز تحریم های غرب وادار به قبولش کرده و تسلیم را می پذیرفت و درهای زرادخانۀ خیالی اش را به روی بازرسان و راستی آزمایی می گشود و همه را تعطیل می کرد؛ درست مثل امروز؛ نه بیمار سرطانی بمشکل می خورد و نه احمدی نژاد رییس جمهور می شد و نه داعش زاده می شد و نه ایران ویران می شد و نه جنگ فرقه ای به اینجا می رسید و نه تجزیه کشورهای منطقه را تهدید می کرد و نه بیکاری و تورم و فقر و فروپاشی اجتماعی رخ می داد و نه جوانان آواره می شدند و نه پیران دیوانه و .... آخ.
4- پس به وزیر امور خارجه - که نمی دانم چرا پیرتر از سنش است! - توصیه می کنم که پسر خوبی باشد و دیگر در هیچ ویدیو و مقاله ای طوری مسئله را مطرح نکند که شریعتمداری در کیهان می کند و خامنه ای در مونولوگ های مهوع. زیرا که پاسخ 200 تا را 20000 تا کردیم یک کلمه بیشتر نیست: خب کرده باشید چه گلی - خطاب به خامنه ای می توان چه گهی خوردید خواند - به سر مردمتان زدید جز اینکه همۀ این 20000 سانتریفیوژ را هم در طبق اخلاص تسلیم ما کرده اید نقداً. و ما غرب که اصلاً ککمان هم نگزید از 10 سال عقب ماندگی مضاعف شما. و شما امروز پز چه را می دهید که نه بمب دارید و نه آبادانی و زندگی. پس آقای وزیر لطفاً دیگر روی اعصاب ایرانیان راه نرو با این پند و اندرز "کالا را تبلیغ کردن و قیمتش را پنهان کردن". تو که راه ها را خوب بلدی! من هم که طرف تو ام. یا...هو
۱۵ نظر:
غریب آشنا
چند تقاضا دارم امیدوارم اجابت فرمایید.
1- با توجه به اینکه سوابفی در امور نظامی داشته اید ، مقداری در مفوله ی امور مربوط به فضایای داعش از دبد یک متخصص امور نظامی برداشت ها وتحلیل هایی ارایه بفرمایید.
2- در همین قضییه ی مداکرات هم ب توجه به اینکه اشاره کرده اید آقای ظریف را دیپلمات خوبی میپندارید ،مختصری در مورد شرایط و الزامات یک دیپلمات توضیح بقرمایید.ممنون
دلقك گرامي
دست به روي نقطه حساس و بسيار حياتي نهاده ايد كه بازگوكننده آن چيزيست كه رژيم اسلامي امروز با آن مواجه شده است.
سخن شما درست است كه به جاي آنكه بگوييم اگر "آمريكا و غرب شرايط ما را در آن سال قبول مي كردند" بايد گفت "اگر ما ذره اي عقل داشتيم و آينده نگر بوديم و شرايط آنها را قبول مي كرديم" وضعيتمان اين نبود كه الان هست.
در شرايط كنوني چنان مشكلات را به سان آوار بر سر ايران خراب كرده اند كه ديگر صحبت از "خطوط قرمز" از طرف جمهوري اسلامي بيشتر به جوك مي ماند تا واقعيت.
عملكردهاي جمهوري اسلامي را به مانند آيينه به خودش بازگردانيده اند و در تمامي جبهه ها چه سياسي و چه اقتصادي ويرا در تنگنا گذاشته اند.
سرمايه و نيروي انساني ملت ايران را براي نگاهداشتن اسد خرج كردند و حال بايد غير از اسد. مالكي و نصرالله را نيز رويش بدهند. تمامي ثروت ايران را صرف درست كردن موشك و قايق تندرو كردند و حال در برابر گروهي كه داعش نام گرفته تمامي اينها ارزش چوب كبريتي را نيز ندارد. رفتند كه ايران را بدل به ام القراي اسلام و خامنه اي را رهبر مسلمانان نمايند در قبالش "خلافت اسلامي" و خليفه ابوبكر دوم را بعنوان خليفه پنجم مسلمين تحويل گرفتند. رفتند تا با دخالت در عراق و سوريه و لبنان مرزهاي غربي ايران را محافظت نمايند حال مرزهاي شرقي را نيز با خطر روبرو كرده اند.
ثروت نفتي اين مملكت را صرف جهاد اسلامي و حزب الله و حماس و ميليشياي شيعه عراق و حوثي هاي يمن و...و... كردند و حال ملتي گرسنه و آماده شورش را در برابر خود مي بينند.
اينها ذره اي از ظلم و حماقتهاييست كه اين رژيم در برابر ملت ايران انجام داده و سخنان ظريف در اين شرايط بيشتر به جوك ماند تا واقعيت.
كسي نيست بپرسد كه اگر شرايط غرب را قبول نكنيد چه ميخواهيد بكنيد؟
كردستان عراق به آرامي و در پناه حمايتهاي غرب در حال افزايش مقدار صادرات نفتي خود است و امروز خبر رسيد كه اولين محموله نفتي اين اقليم به هندوستان بعنوان يكي از اصلي ترين مشتريان نفت ايران تحويل شده.
به عبارتي حلقه محاصره روز به روز تنگتر ميگردد و ترس اينست كه وضعيت وخيم اقتصادي ايران تبديل به شورش تهيدستان و گرسنگان و بيكاران گردد كه در آنصورت هرج و مرج تمامي بنيان اين ملت و كشور را به سرحد نابودي خواهد كشاند.
خدا كند كه هنوز ذره اي عقل نزد سياستمداران ايران مانده باشد و از اين نكته دوري كنند كه "ديگي كه براي من نجوشد بهتر است سر سگ در آن بجوشد"
"مهوع" و نه "متهوع".
با تشکر.
نکته ظریفی بود کاش ظریف هم این را بخواند و ظرافت به خرج دهد در گفتارش اگر امکان داشته باشه که یه جوری به فیسبوک ظریف لینک بشه خیلی خوبه
و یک خواهش از دلقک به عنوان یک کرد انتظار و خواهش دارم تحلیل شما را از اقدامات اخیر مسعود بارزانی برای برگزاری رفراندوم استقلال کردستان و تاثیر آن بر کردهای ایران را داشته باشیم. زور زور سپاس
غریب آشنا. حرفم راجع به داعش سیاسی است و نظامی چون آنان پدیده ای سیاسی هستند و راه حل سیاسی دارند و بالنفسه از جنبۀ نظامی ارزشمند و قابل دردسر نیستند. در مورد مشخصات یک دیپلمات خوب من که متخصص سیاست خارجه نیستم اما همین که آدمی زبان دنیا را بلد باشد و با زبان طرفش حرف بزند و مؤثر و بموقع هم از واژه ها استفاده کند و سایر دوست و دشمنش هم به توانایی اش شهادت بدهند از نظر من دیپلمات خوبی است. یا...هو
پ.ن: منظورم از زبان زبان فهم است و نه زبان گویش. هرچند که خود زبان گویش هم جای خودش ارزش دارد و فرق است بین مسلط به انگلیسی و مبتدی در بکار بردن واژه های ساده.
به دوست آخر ناشناس هم بگویم که از نظر من هنوز وقت پرداختن به جدایی و استقلال کردها نیست چون فکر می کنم بیشتر هیاهوی بارزانی است برای ذائقه سنجی و کار به این سادگی نیست و نخواهد بود. اگر حس جدی بودنش سراغم آمد ممکن است در صورت بودنم هنوز بنویسم. یا...هو
بخش اول - دلقك گرامي
دليل اينكه وقايع كردستان را مسئله اي جدي نمي دانيد لااقل براي من قابل درك نيست وليكن اگر اجازه دهيد مايلم نظر خود را در اين مورد و در جواب پرسش خواننده ناشناسمان بيان دارم.
وقايعي كه هم اكنون در عراق در جريان است نه خلق الساعه است و نه كار يكي دو روز. برنامه ايست بسيار حساب شده كه در بطن خود به سياستهاي خاورميانه اي غرب و مهمترين مسئله غرب يعني امنيت منابع انرژي بستگي دارد.
در مورد داعش هيچ نميگويم چون جرياني است خلق الساعه كه يكروزه آمده و يكروزه نيز از بين خواهد رفت وليكن اكنون بدل به نوك نيزه گرديده كه وظيفه اش به قولي آزاد كردن مناطق سني نشين و سپاردن آن به طوايف و عشاير مسلحي است كه به خوبي در اين مورد آموزش ديده و تجهيز و هماهنگ شده اند.
بر اساس ارزيابي كميسيون ملي انرژي آمريكا و گزارشي كه در سال 2006 منتشر گرديد عراق بزرگترين ذخيره نفتي جهان را در خود دارد كه عمدتا در سه منطقه پخش شده اند. مناطق جنوبشرقي عراق در جزاير مجنون و استانهاي مثني و بصره كه عمدتا اكتشاف گرديده و عمده صادرات فعلي عراق از چاههاي اين مناطق است كه كلا شيعه نشين هستند. دومين منطقه در بيابانهاي مابين عراق و سعودي واقع شده كه تقريبا تمامي صحراههاي غرب كربلا و جنوب انبار و كبيسه و فلوجه و قائم را در بر ميگيرد. ميزان ذخاير احتمالي اين مناطق مابين 40 تا 100 ميليارد بشكه تخمين زده ميشود و تا كنون هيچ چاه استخراجي در اين مناطق حفر نشده و جز اكتشافات مقدماتي عمل خاصي در آنها صورت نگرفته است. سومين منطقه نفت خيز عراق در مناطق كردنشين است كه شامل كركوك با ذخيره اي در حدود 20 تا 40 ميليارد بشكه و زون كلار - زاخو با ذخيره اي در حدود 60 تا 80 ميليارد بشكه است. استخراج نفت از ميادين كركوك سابقه اي طولاني دارد و قبل از وقايع اخير عراق ميزان برداشت روزانه در حدود 600 هزار بشكه بود كه از طريق خط لوله به بندر جيهان در تركيه انتقال مي يافت. اكتشاف نفت و گاز در محور كلار-زاخو و در بيش از 57 منطقه اكتشافي به اتمام رسيده و استخراج در برخي از زون ها آغاز شده كه در حال حاضر روزانه در حدود دويست هزار بشكه است و تا آخر امسال به 500 هزار بشكه خواهد رسيد كه بيش از چهارصد هزار بشكه آن صادر خواهد شد و در انتهاي 2015 ميزان صادرات نفت از اين زون به حدود 1.5 ميليون بشكه خواهد رسيد. از طرفي كردستان عراق ذخاير بسيار بزرگي از گاز طبيعي را داراست كه هم اكنون توسط شركتهاي وابسته به اكسون در حال آماده سازي جهت استخراج و نقل آن از طريق خط لوله به تركيه هستند.
با نگاهي مقدماتي ميتوان گفت كه كردستان عراق در حال حاضر ششمين كشور دنيا از نظر ذخيره نفتي است و با احتساب كركوك هفتمين كشور جهان از نظر ذخاير گاز طبيعي.
امري بديهي است كه غرب اجازه نخواهد داد كه تمامي اين ذخاير در يد حكومتي شيعي قرار گيرد كه وابستگي آن به ايران اظهرمن الشمس است و شايد بهترين راه حل ايجاد سه منطقه سني و شيعه و كرد در عراق باشد كه هم اين ذخاير مابين آنها قسمت شده باشد و اينكه هيچكدام قدرت مالي و توان لازم را جهت تبديل شدن به صدام ديگري در منطقه نداشته باشند.
بخش دوم
تقسيم عراق به سه پارچه و تحت نظر حكومتي مركزي متشكل از اين سه گروه اولين بار توسط بايدن و در سال 2004 مطرح گرديد كه آنزمان از جانب سني ها و شيعيان رد شد وليكن كردستان عراق عملا در اينراه گام برداشت.
سياستهاي طائفه گرايانه شيعيان و در راس آنها مالكي كه با رهنمودهاي تماما اشتباه ايران همراه بود عملا عراق را به جايي كشانده كه چاره اي جز سه پارچه شدن ندارد حتي اگر در حال حاضر به صورت سه دولت مستقل نباشد وليكن در قالب سه كنفدراسيون مستقل خواهد بود كه راه را براي تبديل آنها به دولت هموار خواهد كرد.
كردهاي عراق به صورتي جدي وارد بحث در اينمورد شده اند و تا آنجا كه مشخص است زمزمه هاي طرفداري از دولت مستقلي كرد در ميان اتحاديه اروپا و بسياري از سياستمداران آمريكا در حال شكل گيري و گسترش است و حتي اظهار نظر اخير مقامات تركيه در اينمورد و عدم مخالفتشان با شكل گيري چنين دولتي جهت گيري سياسي كشورهاي جهان را در اين مورد آشكار ميكند.
از سويي نظرات بيان شده نوسط رهبران سني كه اين را حق مسلم كردها در صورت موافقت ساير دول مي دانند عملا چرخشي مهم از جانب اهل تسنن در عراق تلقي مي گردد و ممكنست نمايي از ذهنيت آنان كه چنين آينده اي را نيز براي خود در ذهن دارند.
از نظر من شكل گيري چنين دولتي نميتواند سبب بروز جنبشهايي از اين نوع در كردستان ايران و يا تركيه گردد چون آميختگي فرهنگي مردم اين مناطق با سرزمينشان و همينطور محدود بودن منابع اقتصاديشان اجازه چنين جدايشي را به آنها نخواهد داد و حتي ميلي در مورد يكپارچه كردن اين مناطق از جانب دولتمردان كردستان عراق وجود ندارد.
تنها حسن اين كار اينست كه حكومتهاي تركيه و ايران مجبور خواهند بود برخي از حقوق اين قوم را به رسميت بشناسند و آنها را در حكومت بيشتر شريك نمايند . همان كاري كه تركيه هم اكنون در پيش گرفته است.
تيمسار عزيز شما نيز به خوبي آگاه هستيد كه نميتوان به زور چندين قوم و مليت را به يكديگر چسپاند و دولتي از آنها تشكيل داد. شكست چنين سياستي را به خوبي در يوگوسلاوي و چكسلواكي شاهد بوده ايم و تجزيه اين دو كشور به دولتهايي كوچكتر اين واقعيت را آشكار مي سازد كه توافقنامه سايكوس پيكو لا اقل در مورد چسپاندن كردستان به خاك عراق تاريخ مصرفش به سرآمده است.
به هرحال تيمسار عزيز ممكنست كه دولت كردستان در خلال امسال تشكيل نشود وليكن با توجه به سياستهاي جديد غرب در خاورميانه بايد انتظار داشت كه در سال آينده اين امر سر بگيرد و مطمئن باشيد در شرايط فعلي عراق نه سني ها و نه كردها به چيزي كمتر از حكومتي كنفدراتيو راضي نخواهند شد.
كردها در حال حاضر تمامي فاكتورهاي لازم براي تبديل به دولتي مستقل را در اختيار دارند و آنچه كه امروز از جتنب دولتمردان كرد مطرح ميگردد نه خواست آنها بلكه خواست بيش از 95 درصد مردم كردستان است كه به چيزي كمتر از دولتي متعلق به خود راضي نخواهند شد.
در مورد كردستان عراق اين را هم اضافه كنيد كه بمباران شيميايي حلبچه توسط صدام اين حق را به كردها مي دهد كه از عراق جدا شوند از نظر كلي به عنوان يك ايراني از اينكه هم نژادان كردم در تركيه و عراق و سوريه جدا شوند خوشحال مي شوم و مطمينم بع دليل ايراني تبار بودن كردها اين اتفاق در ايران نخواهد افتاد
ظریف سر تعداد سانتریفوژ ها چانه می زند و می خواهد کلاه سر طرف غربی بگذارد. اصلا سانتریفوژ ها برایشان مهم نیست ولی می خواهند به مرگ بگیرند تا آنها به تب راضی شوند. می خواهند حواس طرف غربی را از مقوله حقوق بشر و موشک های دوربرد منحرف کنند.فوف فوقش تمام سانتریفوژ را خاموش می کنند در عوض در این ماراتن چانه زنی بحث حقوق بشر را خفه کرده اند! طرف غربی فکر خواهد کرد که خیلی مثلا در مذاکرات برنده بوده است!
با اجازه از دلقک گرامی،
آقای مراد، اول سپاس از نوشته شما. سوال من این است که آیا میدانید این ذخائر نفت و گاز در منطقه با آهنگ استفاده امروز چند سال دیگر به پایان میرسد ؟ در مورد ذخائر ایران هم بنویسید اگر میشود. فقط تصور کنید که ما در جنگ چالدران کردستان را از دست نمیدادیم یا دوباره میتوانستیم پس بگیریم و آذربایجان هم هنوز مال ایران بود، و یک حکومت لیبرال و دموکراسی هم بود الان ایران، آمریکا بود، درست میگویم.البته خیالات است و بقول دوستان همین را هم که داریم فعلا صاحبش نیستیم و میرود جیب آقای عزما.
شیوه شعبده بازان و کف زن ها هم به همین صورت است.ابتدا "توجه" شما را به موضوع انحرافی "تعداد سانتریفوژها" جلب می کنند و ناگهان یک خرگوش "بقای نظام خامنه ای" را از کلاه مذاکرات بیرون می آورند!غرب خوشحال از اینکه تمام سانتریفوژهای ایران را خاموش کرده! و خامنه ای خوشحال از اینکه فقط سانتریفوژها را خاموش کرده! عجب جام زهری! گویی عسل بود!
بچه خواهر دیوید کاپرفیلد
با اجازه دلقك گرامي
دوست ناشناس
عمر ذخاير نفتي يك كشور بستگي تام به ميزان برداشت و فشار موجود در ذخيره دارد. هرچه ميزان برداشت بيشتر گردد ميزان فشار موجود در چاه كم شده و ميزان استخراج كاهش مي يابد و اين يكي از دلايلي است كه نميتوان بطور قظعي به سوال شما جواب داد. وليكن با ميزان برداشتهاي فعلي و ميزان ذخاير شناخته شده لااقل تا چهل سال آينده مشكل خاصي در تاميت انرژي جهاني بوجود آيد.
از لحاظ ميزان ذخاير شناخته شده ونزوئلا با 300 ميليارد. سعودي با 270 ميليارد. كانادا با 175 ميليارد در رتبه هاي اول تا سوم جهان قرار دارند. ايران با 157 ميليارد بشكه ذخيره در مرتبه پنجم و عراق با 140 ميليارد بشكه در رتبه پنجم قرار داشته اند و پس از آنها كويت و امارات قرار دارند.
اين آمار متعلق به ذخاير شناخته شده تا سال 2012 است و در اين دوسال تغييراتي در جدول بوجود آمده است. ذخاير نفتي كردستان به مقدار 40 تا 80 ميليارد بشكه رتبه عراق را به سوم ارتقا داده و پيش بيني ميشود با كشف ذخاير نفتي صحراي انبار ميزان كل ذخاير عراق در حد 250 ميليارد بشكه قرار گيرد كه اگر ميزان استخراج امروزه عراق را مدنظر قرار دهيم عمري بيش از يكصد سال را خواهند داشت كه البته اين فقط پيش بيني است.
در مورد گفته دومتان زياد غصه نخوريد ما از زمان تسلط شيعه صفوي بر ايران در مسير از دست دادن تمامي امپراتوري عظيم خود بوده ايم. در زمان صفويها كردستان و عراق عرب را از دست داديم و در زمان قاجاريه افغانستان و پاكستان امروز را به همراه تمامي آذربايجان و ارمنستان را. در زمان جمهوري اسلامي نيز حق آبه خود را در دياي خزر كه به معناي استفاده از تمامي منابع انرژي آنست از پنجاه درصد به بيست درصد تقليل داديم و ميترسم اگر وضع به همين روال پيش رود آذربايجان و كردستان و بلوچستان را نيز پشت قباله غرب بيندازيم كه اميدوارم چنين نشود.
ﺁﻗﺎﻱ ﻣﺮاﺩ ﺁﻳﺎ ﺷﻤﺎ ﻛﺮﺩ ﻫﺴﺘﻴﺪ
سلام جناب تیمسار دلقک ایرانی
تحلیل های جنابعالی به قدرصریح وشیوا بیان میشوند که گاهی در این وب احساس میکنم با یک کارشناس خبره رکن دو یا یک کارشناس اطلاعاتی روبرو هستیم.......خواهشمندم نظرتان را درمورد ارتش ایران واینکه دقیقا جایگاه ارتش ونقشی که میتواندبازیگر آن باشد ونیست را بیان کنید...یا هو...
غنی سازی صفر درصد... شک نکنید و البته بهتر.
ارسال یک نظر