1- در حالیکه آیت الله خامنه ای و یاران باخت و تسلیم اتمی در برابر غرب را با پیروزی بشار اسد در سوریه تسکین می دادند؛ امروز با خبر نامنتظر سقوط شهر موصل عراق بدست گروه اسلامگرای داعش مواجه شدند و بدجوری خورد توی ذوق متحجرشان. زیرا حالا دیگر داعش در سوریه و دور از مرز ایران نمی جنگد که بتوان با حزب الله لبنان و سازماندهی و آموزش بسیج سوری و اعزام نیروی سپاهی او را متوقف کرد. بلکه داعش چسبیده به مهاباد و سقز و کردستان ایران خودنمایی قدرتمندی کرده و خواب سردار سلیمانی و خامنه ای را آشفته کرده است. ناگفته پیداست که تصرف دومین شهر بزرگ و پرجمعیت عراق که بنوعی پایتخت سنی مذهبان عراق هم محسوب می شود توسط گروه داعش؛ بسیار بسیار مهم و تعیین کننده است و خواهد بود در آینده. زیرا علاوه بر اهمیت خود شهر و موقعیت استراتژیک آن در هم مرز بودن با ایران و اقلیم های کردستان هر دو کشور پرده از واقعیتی بنام دولت نوری المالکی هم برمی دارد. زیرا:
الف- هنگامی که اولین بار گروه داعش در شهر فلوجۀ عراق خودنمایی کرد و پس از آن در استان های دیاله و الانبار و اخیراً هم در تصرف سامرا به جنگ با نیروهای مالکی رفت. نوری مالکی مدعی بود که این گروه یک گروه کوچک تروریستی است که نه قدرت خاصی دارد و نه پایگاه خاصی در بین عراقی ها. و ظاهراً هم تخلیۀ شهرهای اشغال شده توسط داعش در زمان های نسبتاً کوتاه که مالکی آن را به شکست گروه داعش و هزیمتش تبلیغ می کرد نشانه از قدرت نیروهای دولتی و ضعف داعش را با خود داشت. اما یورش اخیر آنان به شهر مهمی چون موصل و تصرف سریع آن همۀ آن سناریوی تبلیغاتی نوری مالکی را نقش بر آب می کند؛ و معلوم می کند که داعش با تصمیم قبلی، بعد از تصرف هر شهر و مقداری ماندن و قدرت نمایی در آن؛ خودش عقب نشینی می کند بقصد حمله به شهر و استانی دیگر. قصدش هم می تواند این باشد که چون نیرو و تجهیزات کافی برای اشغال دایم هدف های تصرف شده اش را ندارد؛ ابتدا می خواهد با گستردن آلودگی در همۀ شهرها و استان های سنی نشین و مناسب وضعیت این مناطق را از حالت طبیعی خارج و نیروهای دولتی را مجبور از استقرار دایم در این مناطق آزادشده و فرسایش نیرو بکند. این استراتژی علاوه بر ایجاد رعب و هراس در شهرهای دست بدست شده مردم را نیز به این جمع بندی می رساند که دولت اقتدار لازم را ندارد و بسمت حمایت از داعش سوق پیدا می کنند در بازگشت مجدد.
ب- نکتۀ مهم دوم در تصرف موصل از سوی داعش عدم وفاداری ارتش و پلیس عراق بدولت مرکزی بوده و آنان بعد از مقاومتی نه چندان تعیین کننده و تاکتیکال - ستادشان در استانداری و رادیو تلویزین موصل جزو اولین تصرفات قطعی داعش بوده - سلاح واگذاشته و فرار را برقرار ترجیح داده اند تا جائیکه استاندار موصل و معاونینش بجای رهبری دفاع از شهر تفنگ دست گرفته و به خیابان آمده اند تا با نمایش پوپولیسم میهنی بخشی از مردم را تحریک کنند به جنگ خانه بخانه اقدام کنند.
3- نتیجه اینکه برای عراقی ها متأسفم زیرا دیگر برگشت آرامش - همیشه شکننده بعد از سقوط صدام - بکشورشان امر در دسترسی نخواهد بود به این زودی - چند ماهه و یکساله - اما از جانب دیگر برای منطقه و بویژه ایران خوشحالم؛ زیرا بارها گفته ام که جنگ های مذهبی در منطقه ماهیت "هویت طلبی و تثبیت برتری ایمان مذهبی" دارند و جز به جمع شدن مذهب از کف خیابان و پایان دادن به حکومت برمبنای شریعت از سوی همۀ فرقه های اسلامی - جمهوری اسلامی شروع کنندۀ این پروسۀ مخرب در 35 سال پیش و بنام مذهب شیعه بوده است - راه حل دومی نداشته و ندارد و نخواهد داشت. لذا اوج گرفتن جنگ های مذهبی تنها راه پایان حکومت مذهبی هم است و خواهد بود. اگر پرسش بدیهی شما این باشد که چرا تشکیل دولتی برهبری داعش یا هر فرقۀ مذهبی دیگر در عراق یا هرجا راه حل نیست و من با اطمینان می گویم که دعش دارد غیرمستقیم برای سکولاریسم می جنگد. استدلالش ساده و بدیهی است چون غرب و جهان آزاد و پیشرفته امکان ندارد که بار دیگر به خطای استراتژیک شان در سال 57 ایران برگردند و اجازه بدهند که حکومت ایدئولوژیک دیگری در بین مسلمانان تشکیل شده و حکومت کند. لذا داعش در نهایت اجازۀ تشکیل حکومت نخواهد یافت از سوی غرب. اما برای سقوط بنیاد حکومت دینی در تفکر و ایدئولوژی اسلام سیاسی تا مرز خطرناک نشدن حمایت خواهد شد.
4- این نکته هم گفتنی است که جولان داعش در عراق نقش سردار سلیمانی و سپاه قدس را هم کمرنگ تر از همیشه بنمایش می گذارد که می تواند معلول دو علت باشد و است. اول اینکه سپاه قدس بیشتر متمرکز بوده بر سوریه و هم توان روحی و هم توان فیزیکی خردکننده ای صرف نگهداری اسد کرده و خسته و زخمی است. و مهمتر اینکه تحولات ایجاد شدۀ اخیر بعد از انتخاب روحانی و مذاکرات هسته ای نوعی فشل نرم افزاری تحمیل کرده به بنیان های فکری و عملی و منفعتی سپاه پاسداران عموماً و سپاه قدس خصوصاً. زیرا هم فرماندهان همه پیر و فرسودۀ یادگار جنگ سپاه دیگر شور آرمانخواهی ندارند. هم آرمان ها هیچکدام بثمر ننشست و همیشه هم در هنگام شکست فراموش شد - هم در جنگ و هم در انرژی هسته ای - و نیروهای جوانتر و هرهری مذهبی هم که بعد از جنگ و با فرصت طلبی سپاهی شده اند؛ در حال از دست دادن رانت های کلانی هستند که در دولت احمدی نژاد - نه فقط بخاطر مدیریت بد او بلکه بیشتر بخاطر دلارهای یامفت نفت گران در ایام ریاست او - نصیب برده اند و دولت روحانی چنین پولهایی را ندارد. یا...هو
۶۰ نظر:
داعش ساخته و پرداخته موساد و سیا است برای تحلیل و بعد تضعیف توان نظامی سپاه قدس
سلام
اگر عراق سقوط کند، عربستان سوار بر منطقه خواهد شد. تحلیل شما هم هرگز محقق نخواهد شد. جنگ مذهبی در منطقه دو حالت دارد ... یا سنی مذهبان بطور کامل ایران را حذف میکنند و یا ایران و شیعیان چربش پیدا می کنند و توازن برقرار خواهد شد(پیروزی شیعه مساوی با حذف سنی ها نیست بلکه موجب توازن است). عربستان و دیگر کشورهای سنی حاضرند تا پای کشتن یکان به یکان معترضین در کشورشان گام بر دارند. دلایل واضح دیگری نیز وجود دارد که جبهه سنی هرگز مزمحل نخواهد شد و حکومت سلفی ها تا سالها پابرجا خواهد بود. آلترناتیو شرایط فعلی، فقط و فقط نابودی قدرت شیعه ی ایران در منطقه است.از دست رفتن عراق مساویست با از میان رفتن ارتباط ایران با سوریه و لبنان. ایران هم که نباشد، این دو سقوط خواهند کرد. روسیه با 2-3 ناو نمیتواند جلوی سقوط اسد را بگیرد. لذا ایران میشود تک و تنها. و آنموقع عربستان و حکومت فاسدش سوار بر منطقه میشود. شما همین را می خواهید؟ جوانها نمیدانند ... شما که امیر و نظامی هستید دیگر چرا؟ یادتان رفته همین عربستان در جنگ هشت ساله با ما چه کرد؟ یادتان رفته بارها بدون دلیل مستقیما پرنده هایشان را در خلیج فارس سراغ بچه های خلبان ما می فرستاند؟ یادتان رفته به اردنی ها پول میدادند که در جبهه خوزستان برای عراق بجنگند؟ اینها فاسدانی هستند که در دنیا لنگه ندارند. خدا نیاورد روزی را که عراق و مالکی سقوط کن. دیری نمی پاید که اول سوریه را ساقط کنند و بعد سراغ مملکت ما بیایند. الان در منطقه توازن حاکم است. اگر آدم ذره ای عقل داشته باشد باید بداند که این به نفع همه هست.
پیروزی داعش یعنی آغاز فلاکت در منطقه. این جانوران به هیچ کس رحم نخواهند کرد.
داعش دست نشانده ایران است.
دلیل آنرا می توانید در روند شکست نیروهای مخالف اسد جستجو کند. از روزی که داعش مثل علف هرز در سوریه از زیر بته های خشک کویر سر بر آورد، تمام نیروهای مخالف اسد تضعیف شدند.
در مقطعی نیروهای داعش چنان خونریزی راه انداختند که آمریکا که آماده شده بود تا به سوریه حمله کند دست نگهداشت تا بلکه کار از آنکه هست خراب تر نشود.
استراتژی داعش در سوریه اینگونه بود که با توحش و خونریزی شدید منطقه ای را می گرفتند سپس از آن منطقه خارج میشدند درست پشت سر آنها نیروهای اسد وارد میشدند و منطقه را در کنترل خود می گرفتند. اگر این نشانه دست نشانده بودن داعش زیر عبای ملاهای ایران نیست شما توضیح بدهید نشانه چیست! حالا شما توضیح بدهید چرا داعش کم و بیش از سوریه خارج شده و خود را در عراق مستقر کرده!؟
حالا هم یا هدفشان تضعیف مالکی برای جانشین کردن او است یا اینکه هدف بزرگتری را دنبال می کنند و آن هم متزلزل کردن دولت خود مختار کردها است.
حسن آقای لاتین. البته که من تخیل قوی داشتم و مقداریش را حفظ هم کرده ام هنوز. اما یادم نمی آید که مثل شما نابغۀ تخیل بوده باشم در حد بزرگترین نویسنده های رئالیسم جادویی جهان هیچگاه. نگفتم عمو گابو چون ایشان هم چنین تخیلی که شما دارید را نداشتند شادروان. یا...هو
احسان
تیمسار جان ادعاهای زیادی هست که داعش با ایران در ارتباط است و بعضی ها آنرا اصولا ساخته ایران می نامند ولی این ادعاها با قضایای تصرف موصل زیر سوال می رود لطفا دوستان این لینک را بخوانند
http://farsi.alarabiya.net/fa/middle-east/2014/05/12/%D8%AF%D8%A7%D8%B9%D8%B4-%D8%A8%D9%87-%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D9%88%D8%B1-%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%A7%D8%B9%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%AD%D9%85%D9%84%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D8%B1-%D8%A8%D8%A7%D8%B2-%D8%B2%D8%AF%DB%8C%D9%85.html
اولا ادعاهایی که در رابطه ایران و داعش هست در آن تکرار می شود و جواب هم داده می شود. دوما مشخص تر می شود که خطر تا چه حدی به ایران نزدیک است.
اگر اینها بخواهند روی ایران دست بگذارند (که با شیرین کاری های سپاه کاملا ممکن است) ببینید چه حمام خونی در وطنمان راه خواهد افتاد.
دلقك گرامي
اين بار به مسئله بسيار مهمي پرداخته ايد و آن وجود نيرويي به نام داعش است كه ماهيتش بر كسي روشن نيست. وليكن آنچه كه مشخص است به تمامي شاهد شكست استراتزيك جمهوري اسلامي چه در حوزه فرهنگي و چه در سياست داخلي و خارجي هستيم.
اين شكست استراتزيك نه تنها گريبان خامنه اي و جمهوري اسلامي را گرفته است بلكه به نوعي شكست دكترين اوباما نيز محسوب ميشود.
هرچند كه توافقي ابتدايي در مورد داستان اتمي ايران پس از جلسات محرمانه عمان حاصل آمد وليكن بلافاصله با شرط و شروطهايي از جانب نمايندگان سنا و كنگره آمريكا و همينطور لابي هاي پرقدرت اسرائيل و سعودي مواجه گرديد كه عملا قدرت مانور اوباما بسيار محدود نمود و وي مجبور به اخذ موضعي دفاعي گرديد كه متعاقب شكستهاي پي در پي وي در سياستهاي داخلي و خارجي آمريكا بر وي تحميل گرديده بود. وقايع مصر و اخيرا ليبي و جديدا عراق به خوبي نشانگر اين امر است كه بازيگري سعودي و اسرائيل در منطقه بسيار تعيين كننده تر از سياستهاي اوباماست و بالطبع براي سياستمداران آمريكا نيز حفظ اين دو متحد استراتزيك بسيار ارزشمندتر از ايران. سفر اوباما به سعودي و متعاقبا سفر نمايندگان بلندپايه آمريكا به اسرائيل و سعودي ذره اي از سرسختي آنها در قبال تقابل با ايران كم نكرده و اكنون به خوبي اوباما دريافته است كه در مذاكرات با ايران اين دو كشور و كنگره و سنا به چيزي كمتر از برچيده شدن سايتهاي غني سازي. محدود نمودن توان موشكي و خروج نيروهاي ايران از سوريه و لبنان و عراق رضايت نخواهند داد و هرگونه اهمال اوباما در برخورد با ايران وي را مواجه با عربستاني مجهز به موشكهاي اتمي و يا اسرائيلي خواهد نمود كه از ماجراجويي و كشاندن آمريكا به مناقشه ابايي ندارد. لذا در اينجاست كه داستان مذاكرات به بن بست خورده و به قولي سر گاو در خمره گير كرده است.
در سويي ديگر نه چين و نه روسيه چندان تمايلي به حل پرونده اتمي ايران ندارند. روسيه مايل نيست كه ايران مجددا بتواند وارد بازار نفت و گاز گردد و چين نيز مايل به آب كردن بنجل هاي خود در قبال نفت وارداتي ايران است و تا وضع بدينگونه باشد ايران به مانند لقمه اي چرب براي آنهاست.
از جانب ديگر خامنه اي نيز قدرت و جرئت سركشيدن جام زهر را به تمامي ندارد و در اطراف خود سر داراني را مي بيند كه بخش عمده اي از توان اقتصادي و اطلاعاتي و نظامي ايران را در يد قدرت خود دارند و سي و پنج سال است كه مغزشان با شعار مرگ بر آمريكا و وازه شيطان بزرگ آكنده شده و در قبال اين دو جمله به زر و زور و قدرت رسيده اند و مايل به از دست دادن آن به اين آساني ها نيستند و حتي اگر لازم باشد حاضر و قادر به بركناري روحانيون در صدر قدرت هستند كه ميتوان به نوعي آنرا كودتاي نظامي عريان ناميد.
روحاني و دارودسته اطراف وي نيز كه تا حدي به رفسنجاني و طيف عقلاني تر جمهوري اسلامي مرتبط هستند به خوبي به مشكلات و صعوبات و آينده تاريك پيش رو واقف هستند و تلاش مي كنند كه حتي به ازاي واگذاري همه چيز از تبعات اين شكست استراتژيك بگريزند و يا آنرا تقليل دهند.
سوريه به پاشنه آشيل جمهوري اسلامي بدل شده و به باتلاقي تبديل شده كه نيروي انساني و اقتصادي ايران را مي بلعد و پيشنهاد جديد ايران نيز در مورد شراكت در حكومت براي تمامي طيفها در سوريه حكايت از تلاش جهت يافتن راه حلي براي خروج از اين باتلاق بايد تلقي شود.
السيسي در مصر هملا با بستن گذرگاه رفح به محاصره حماس و جهاد اسلامي برخاسته. در ليبي آخرين سناريوهاي براندازي اسلام سياسي در جريان است. در عراق ويراني حكمفرماست و ارتش عراق عملا بي كفايت و در حال نابودي و در بهترين حالت به سه بخش تقسيم خواهد شد اگر السيسي ديگري در عراق ظهور نكند.
سودان كه سالها از خان ايران بهره مند بود رو به عربستان نموده و حوثيهاي يمن نيز تحت فشار ارتش اين كشور. اوضاع در مرزهاي پاكستان نيز خوشايند نيست و تبادل آتش هر چند روز يكبار خبر از وجود آتشي زير خاكستر مي دهد.
تمامي اينها نشانه هايي از شكست استراتژيك جمهوري اسلامي در همه زمينه هاست كه ميرود شالوده كشور را از هم بپاشد.
فرداي ايران در گرو بسياري از اما و اگرهاست وليكن آنچه كه مسلم است دوران دين دولتي و دولت ديني را بايد تمام شده دانست.
من هنوز زنده ام و اجازه نمی دهم یک احمق داعشی به مرزهای ایران تعرض بکند. منظور من مشروعیت زدایی مزاحمت های داعش و امثالهم - از جمله حزب الله شیعۀ تحت فرمان مصباح و خامنه ای متحجر - از حکومت های مذهبی از هر نوعش است و خین و خین ریزی در ایران را هم شما اضافه کردید که مطلقاً اعتقادی ندارم و بوقوع نمی پیوندد. یا...هو
با حسن آقای لاتین کاملا موافقم ... اونهاییکه نمیتونن تجسم کنن بنظرم قدرت تحلیل سیاسی و تاریخی ندارن و هرچی میبینن باور میکنن ... دیگه در این چندسال اگر نفهمیده باشید ایران مهره کیست و اسد و حزب الله و داعش و خود مالکی و خود اقلیم کردستان مهره کی هستند که بهتره از این مقوله نویسندگی خودتون رو کنار بکشید ... این جنگهای زرگری ایران و اسراییل و داعش و اسد همه برای گمراه کردن امثال شماست آقای دلقک ... در ضمن جوابت به حسن آقا دوراز ادب مهمان نوازی بود ... حرمت خوانندگان بلاگت رو نگه دار .. اگر از نظراتشون خوشت نمیاد و ظرفیت لازم رو نداری چرا در نظرات رو تخته نمیکنی؟!
مانیفست داعش
http://sowt.ir/index.php?option=com_k2&view=item&id=802%3A%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%81%D8%B3%D8%AA-%D8%AF%D8%A7%D8%B9%D8%B4&Itemid=113
اشک
خدا شفات بده با این تحلیل های مسخره ات
شما فقط قلبی پر از کینه و نفرت داری که تفاله های قلب تو تخلیه میکنی
بجای فحش و توهم مستقیم فحش بده نه تحلیل سیاسی!
ابرو خودتو بردی با این تحلیلهای ابلهانه ات
درضمن تیتر مطلب مرا باید اینطور خواند. غیر از این اشتباه است.
"تحرکات داعش در عراق لاجرم موجب هم ترس و هم نفرت از افراطیگری مذهبی و استفاده از آن در حکومت خواهد شد و به تسریع عرفی شدن حکومت در ایران منجر خواهد شد."
تحلیل شما صحیح بود تیمسار عزیز
بعید می دانم که داعش و شورش بزرگ ان وابسته به ایران باشد. دلیلی ندارد در حالی که عراق راه تدارکاتی بشار اسد شده است و بیشترین تعداد مزدور برای جنگ با مردم سوریه از این کشور اعزام می شوند جمهوری اسلامی این عقبه تدارکاتی خود را متشنج کند.
عراق این چند وقته خیلی جولانگاه سیاست های شیعه مدارانه مالکی بوده است و مشخص بود که دیر یا زود مسائل قومیتی خود را نشان خواهند داد. دیروز خبری خواندم که نوشته بود استان های شمالی عراق خودسرانه نفت صادر می کنند و داد حکومت مرکزی عراق در آمده است! و امروز که خبر رسید که داعش یکی از شهرهای عراق را تصرف کرده است! فکر نمی کنم با توجه به بی عرضگی اوباما اینقدر ضریب هوشی داشته باشد که بخواهد با این اقدام طبیعی استراتژیک, وضعیت جنگی منطقه را دگرگون سازد. پس احتمالا کارگردان اصلی این ماجرا عربستان سعودی است که با اقتدار و زیرکی جبهه سوریه را بر هم زده است.
و همچنین دیدم که مرد شماره دو عراق در زمان صدام با این گروه همراه است و حتی دیروز اطلاعیه داده است که روز نبرد بزرگ فرا رسیده است! این هم سند محکمی از این است که عربستان دوران سیادت بعثی ها را ترجیح می دهد و از یک بابت ما هم باید ترجیح دهیم. چون حزب بعث یک جریان ناسیونالیستی است که ذاتا با اسلام گرایی در تقابل است همانگونه که ارتش مصر با اخوان.
این حادثه نشان می دهد که این نبرد های هرج و مرج دار عراق را هم در نوردیده است و بزودی عراق هم مبدل به سوریه خواهد شد و عنقریب است که همسایه یک کشور بحران زده شویم.
این کزیر ناپذیر است چون نتیجه سیاست های نابخردانه خامنه ای در سوریه و منطقه است. کسی که باد می کارد طوفان درو می کند.میز باز ی سوریه با این حادثه مهم بر هم خورده است . نوع قدرت گرفتن این گروه و تشکیلاتی که راه انداخته است و حتی نام پر طمطراقی که بر خود گذاشته است حکایت از یک برنامه ریزی سنگین تدارکاتی و تشکیلاتی دارد و می رود که نماینده بخش سنی های عراق شود. یعنی همان ها که بشترین ضرر را بعد از سقوط صدام متحمل شدند. با این حساب جنگ داخلی در عراق بسیار محتمل است و حتی شاید کار به تجزیه این کشور باستانی هم بکشد.
حقیقت را بخواهیم باید منتظر چنین روزی خیلی پیشتر می بودیم. زیاده خواهی های نوری المالکی و تبدیل او به عامل زیر دست قاسم سلیمانی علت اصلی این رخداد بشمار می رود.حال حزب الله لبنان نیز باید به عراق هم برود و بجنگد !
بعضی ها چقد حروم زاده هستن که با نزدیک شدن داعش به مرزهای ایران خوشحالی می کنن.
شاشیدم دهن تو و هفت جد آبادت.حروم زاده بیاد که فک و فامیلا و خانواده تو هم بگا میره. کثافتید
یه نکته می مونه این گکه ایران چقدر دخالت خواهد کرد؟ حکومت ایران در حال طنازی برای شرکتهای غربی هست و اینقدر که خودش در سوریه درگیر کرده در عراق درگیر خواهد کرد؟ آّیا اومدن داعش به مرزهای ایران ربطی به مذاکرات هسته ای داره؟ و ..روزهای آینده خیلی روزهای مهمی است......
... و به احتمال قوی موجب تجدید قوای به اصطلاح ولائیون ایران برای جنگی با داعشیون خواهد شد. مقاومت ایرانی های اغلب شیعه در مقابل عراقی های اکثرا شیعه در سالهای جنگ هشت ساله را یادآور می شوند و پیران ناپاک، جوانان پاک را به جنگ می کشانند. آنوقت یا سقوط می کنند و به روی کار آمدن حکومتی جز جمهوری اسلامی می دهند یا در فرسایشی طولانی، جنگ تا رفع فتنه را سرلوحه می سازند. بلی کار که بالا گرفت، یک شبه قهرمانی درست می شود و جمهوری اسلامی بطور موقت و محدود قدم در راه عرفی شدن می گذارد که در مجموع نمی توان این رویکرد را خیلی جدی گرفت و تحول ساز تلقی اش نمود. البته نگارنده از عرفی شدن تاریخی ولائیون نا امید نیست و حسب دلایل بسیار معتقد است این راهی است که آقای خمینی خواسته و ناخواسته گشوده یا قدم در چنین راهی گذاشته است و چه بسا انجامش بدست آخرین بازماندگان انقلاب اسلامی صورت گیرد و نسل های بعد با اسلامی مبسوط النظر مواجه گردند (تأکید می کنم این امید تاریخی می تواند بود نه امروزی)؛
به مثال لینک زیر توجه فرمایید(گفته های احمد خمینی و طرح غیر مستقیم این نکته که ولایت مطلقه ضمنا یعنی طلاق عادتها و نظرات پیشین و زواج با حرفهای و اعمال نو)، بنابراین نمی شود گفت پدیده داعش لزوما موجب تسریع دور موتور عرفی شدن می شود.
http://topic.imam-khomeini.ir/fa/n3430/%D8%B3%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%B3_%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%A7%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%B9_%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C/%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9%D9%87/%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8_%D9%81%D9%82%D9%87%DB%8C_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C%28%D8%B3%29
... جهان هر آن تصمیم جدیدی را میطلبد و باید برای حل معضلات نظام و مردم راههای درست را انتخاب کرد. از باب مثال اگر مردم چین مسلمان شدند اسلام آنان را از نظر گوشت چگونه میخواهد اداره کند. آیا با گوسفند و گاو و شتر و چند حلال گوشت دیگر هوایی و دریایی و زمینی میتوان یک میلیارد انسان را اداره کرد! مسافرینی که از آنطرفها آمدهاند میگویند همه چیز قابل خوردن در زمین دریا و هوا صید میگردد همه چیز از کرم تا نهنگ از موش تا شتر، باز تکافوی نیاز پروتئین جامعه را نمیکند، از طرفی دیگر، دکترها و کارشناسان میگویند اگر پروتئین به مردم نرسد چند کسالت خطرناک متوجّه آنها میشود. آیا اگر ولی مسلمین دستور دهد تا اطلاع ثانوی همه چیز حلال باشد باز هم میتوانیم بگوئیم اسلام جوابگوی جامعه است؟ این را که دیگر خود مسئولین چین میگویند و اگر نگویند هم مردم خود عمل میکنند.
...
ناشناس محترم که فحش خواهر و مادر دادی. معمولاً خواننده های اننجا چنین کاری نمی کنند ویک در میلیون هم چنین اتفاقی بیفتد من ناچار تأیید نمی کنم و کامنت ساختارشکن پخش نمی شود. اما نظر شما را منتشر کردم زیرا:
1- محتمل است خوانندگان دیگری هم باشند که فقط از جهت ایران دوستی و خباثت عقیدتی داعش با شما در مورد خطرناک بودن داعش در مرزهای ایران برای امنیت و زندگی ایرانیان همنظر باشند و دلشان می خواهد بعنوان میهن پرست و ایرانی دوست مرا سرزنش کنند و بمن دشنام بدهند اما نکرده اند. می خواهم اینان اولاً تخلیۀ هیجان منفی بشوند و ثانیاً من اگر این خبیثی که شما نوشته ای باشم در مورد وطنم ایران مستحق بدتر از دشنام های شما هم هستم.
2- و دیگر به این خاطر که اگر سایبری و هوادار جمهوری خامنه ای و مأمور و از این قبیل باشی و ادبیاتت نشانه از مأموریتت باشد - خودم چنین فکر نمی کنم و بیشتر از سر دلسوزی می دانم - در چنین صورتی هم چه بهتر که عمق سوزش شما نمایان می شود تا دیگر خوانندگان پی ببرند که به چه نقطۀ حساس و درستی دست گذاشته ام. یا...هو
الان فیلمی از عملیات های داعش را نگاه می کردم دیدم چقدر قیافه هایشان اشناست!! خیلی شبیه حزب الله لبنان و برادران ارزشی خودمان بودند و با همان حدت و شدت الله اکبر می گفتند و آدم می کشتند. گفتم خدا نجار نیست ولی در و تخته را خوب جور می کند . عنقریب است که دو گونه برادران ارزشی مجبور باشند با هم بجنگند! این میگوید الله اکبر و حمله می کند و آن می گوید الله اکبر و حمله می کند! هر دو هیولا! من از دوستان تقاضا دارم به این قضیه اولا با عجله نگاه نکنند مسئله خیلی پیچیده تر از آن است که فکر می کنیم دوما سعی کنیم مانند تیمسار , موضع سوم شخص داشته باشیم یعنی بخاطر تنفر از داعش در دام قاسم سلیمانی و حزب الله لبنان نیافتیم! مقصر این وضع ما نیستیم . نوری مالکی برود ببیند چه کرده است که اکنون عراق در آستانه تجزیه است؟ خامنه ای برود ببیند چه کرده است که الان باید یک جنگ شیعه سنی بکند؟ به ما چه؟
به ما چه!
به ناشناس حرومزاده شناس
شما بجای اینکه به علت بپردازید به معلول پرداخته اید . برای خود یک تنه قاضی شده اید و برای دل خود حکم صادر و بعد هم اجرا می کنید. فکر نمی کنید اینجا زن و بچه نشسته و فحاشی صحیح نیست؟! شما مملکت را تا لبه پرتگاه برده اید و داعش فرزند ناخلف اقدامات شماست و حالا می گویی بخاطر حفاظت از وطن به جرگه خامنه ای باید بپیوندید والا ایرانی نیستید! باشد این همه ضرر این یکی هم رویش ولی به یک شرط! این بار شما و آقا زاده ها و آخوندها باید جلو باشید و با داعش بجنگید. بعد که شما به فیض شهادتی که برای بقیه خوب است و خودتان فرار می کنید رسیدید آنگاه فرزندان ایران زمین با چنگ و دندان از سرزمین خود دفاع خواهند کرد. شما از داعش بدترید!
به نوری المالکی
به سید علی خامنه ای
به قاسم سلیمانی
به بقیه برادران حزب الله
اون موقع که جیک جیک مستونت بود
فکر زمستونت نبود؟
تخیل کجا بود تیمسار؟! حضرات می خواهند با ابجاد دشمن مشترک همه را با مالکی متّحد و همراه کنند که بتواند دوباره/سه باره!/ دولت تشکیل دهد؛ به همین سادگی!
تخیل کجا بود تیمسار؟! حضرات می خواهند با ابجاد دشمن مشترک همه را با مالکی متّحد و همراه کنند که بتواند دوباره/سه باره!/ دولت تشکیل دهد؛ به همین سادگی!
تصحیح: تخیل= تخیّل؛ ابجاد: ایجاد.
این کامنت را هم هاشمی رفسنجانی فرستاده است. بازهم بگویید من از خودم حرف در می آورم!:
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی، در گزیده مصاحبه ایشان با جمهوری اسلامی در سال 92 آمده است:
اگر دست افراطيون را از تريبونهايمان كوتاه كنيم و حكومت خودش را از اين مسايل جدا كند مابا كسي دعوا نداريم. مگر شيعههراسي از كجا شروع شد؟ مگر شيعههراسي از كجا شروع شد و شدت گرفت؟ چرا در این هفت،هشت سال اخیر اینقدر شدت گرفت؟ چرا تابه حال شيعيان چنين مشكلاتي را نداشتند.
آيتالله سيستاني به من گفتند شما در آنجا كارهايي ميكنيد كه تاوان آن را مقلدين ما در كشورهاي عربي ميدهند و شيعيان ما تحت فشارند. بله ما هم افراطي شيعه داريم و هم افراطي سني. كشورهاي اهل سنت افراطيهاي خود را مهار كنند و ما هم افراطيها را مهار ميكنيم.
با عجله اومدو تیتر زیر رو بذارم دیدم شما پیش دستی کردی .
http://www.tabnak.ir/fa/news/407451/گلایه-آیتالله-سیستانی-در-دیدار-هاشمی
ببین این حکومت نادان چگونه دست و بال مردم ایران را بند می کند؟
"به نقل از سایت ایران وایر:
فرمانده پلیس ایران گفته است در صورت تصمیم گیری شورای امنیت ایران، نیروهای نظامی این کشور اقدامات لازم را برای حفاظت از شهرهای مذهبی شیعه عراق و تامین امنیت در این شهرها انجام خواهند داد. نیروهای مرزبانی ایران که زیر مجموعه پلیس محسوب می شوند، با حمایت سپاه پاسداران ایران مسئولیت حفاظت از مرزهای ایران با سایر کشورها را بر عهده دارند."
آخر بتو چه؟ حفاظت از شهر های مذهبی عراق هم از وظایف توست؟ خود شیرین!
دلقك گرامي
هنوز بيش از سه ساعت از سخنان مالكي و وعده قلع و قمع نيروهاي داعش توسط ارتش عراق نگذشته بود كه خبر رسيد كه شهر تكريت مركز استان صلاح الدين و مسقط الراس صدام به تصرف نيروهاي داعش درآمده و بزرگترين پادگان نظامي شهر با تمام تجهيزات به دست آنها افتاده و مطابق معمول نيروهاي ارتش عراق پس از مقاومتي مختصر تمامي سلاحهاي خود را تسليم نموده و پا به فرار گذاشته اند.
با پيگيري اخبار عراق از طريق فرستنده هاي ماهواره اي كردستان عراق كه به بيطرف ترين منبع خبري در شرايط امروز عراق تبديل شده اند به آساني ميتوان دريافت كه استراتژي نظامي و تاكتيك هايي كه در اين نبردها به كار گرفته ميشود از جانب مشتي جهادگر سلفي يا تفكيري بعيد است و بيشتر به نظر مي آيد كه فرماندهان و نيروها را مشتي جنگاور بسيار كارآمد و آموزش ديده تشكيل داده اند و سهم عناصر تندرو در اين جريان بسيار ناچيز است.
به نظر ميرسد كه آن چه كه ما در حال حاضر با نام داعش در نبردهاي عراق با آنها روبرو هستيم عمدتا مركب از نيروهاي متشكل از عشاير عرب و نيروهاي نظامي ارتش صدام باشند كه با سياستهاي غلط و فرقه گرايانه مالكي با استفاده از نام وحشت آفرين داعش در حال اجراي برنامه اي هستند كه سالها پيش توسط بايدن مطرح گرديد و آن تقسيم عراق به سه بخش سني و شيعه و كرد بود.
عملكرد نيروهايي كه امروز به نام داعش شهرهاي بزرگ سني نشين عراق را يك به يك تصرف ميكنند با عملكرد آنها در سوريه كاملا متفاوت است.
نيروهاي عراق را خلع سلاح مي نمايند و آنها را از شهر بيرون ميرانند. مراكز نظامي و امنيتي راتخريب ميكنند. زندانيان را آزاد ميكنند و شهر را به عشاير مسلح شده سني مي سپارند و به سوي هدف بعدي حركت مي كنند.
با اين تفاصيل و شواهد بايد گفت كه آنچه امروز به نام داعش در عراق خوانده ميشود نه داعش بلكه "صحوه جديد" است كه هدفش آزاد كردن مناطق سني نشين و بيرون راندن ارتش مالكي از اين مناطق است كه اين به معناي ايجاد اقليمي جديد در عراق متشكل از مناطق سني نشين است.
عمليات اخير در عراق به خوبي مويد شكست كامل سياستهاي اوباما در عراق است. بيرون بردن نيروهاي آمريكايي با عجله و بدون اينكه مراكز سياسي در عراق قدرت بگيرند و يك توافق ضمني در زمينه اداره اين كشور چند عنصري در آن پا بگيرد سبب گرديد كه فرصت مناسبي جهت مداخله ايران در امور عراق فراهم آيد. سياستهاي فرقه گرايانه مالكي و مجلس اعلي در عراق و استراتژي نابخردانه سردار سليماني در مواجهه با اهل تسنن و عشاير سني و همچنين تبعيض و اذيت و آزار اهل تسنن در عراق و دور كردن بسياري از نظاميان و تكنوكراتهاي سني از حكومت و كارهاي دولتي سبب اين وضع گرديده كه امروز شاهد هستيم.
داعش به پنجاه كيلومتري سامره و صدوبيست كيلومتري بغداد رسيده است و ميرود تا در پشت نيروهاي ارتش عراق در انبار ظاهر شود. ارتش عراق عملا از هم پاشيده و سلاحهاي پيشرفته آمريكايي و ادوات نظامي پيشرفته كه به ارتش عراق تحويل داده شده بود هم اكنون در دستان داعش است.
شيعيان كه اميدشان را به ارتش عراق از دست داده اند در حال ايجاد نيرو به منظور حفاظت از اماكن متبركه هستند و مردم عراق دعا ميكنند كه داعش و صحوه جديد فقط به فتح مناطق سني نشين راضي گردد و جنگ را به بغداد نكشاند و زيرا كشيده شدن جنگ به بغداد به معناي حمام خون در عراق خواهد بود.
به نظر ميرسد كه تنها راه حل اين مشكل بركناري مالكي و انتخاب شخصي مقبول بر حكومت عراق باشد تا بتواند با مذاكره با تمامي جناحهاي درگير و با ايجاد حكومتي فراگير و نه فرقه گرايانه بتواند شر اين بلا را نه از عراق بلكه از خاورميانه دور كند.
در اينجا ديگر فرستادن نيروهاي حزب الله و سپاه قدس و ميليشياي شيعه نيز فايده اي نخواهد داشت و داعش با دستيابي به سلاحها و موشك اندازهاي مدرن آمريكايي قادر به بر هم زدن معادلات سوريه به ضرر بشار اسد نيز خواهد بود.
شايد در اين وانفسا. كردها عاقلانه ترين سياست را به كار بسته اند كه اظهار داشته اند " مسبب اين وقايع غير از مالكي و سياستهاي فرقه گرايانه وي نيست و ما نيز حاضر نيستيم با دخالت در اين نبرد جنگ شيعه و سني را به جنگ كرد و عرب بدل كنيم"
مراد عزیز
با تحلیلت مطلقاً موافقم و این شورش یک حرکت بسیار حساب شده و برای بازپس گیری عراق از حکومت فرقه گرای مالکی و شیعیان است. البته قدرت گیری سنیان در عراق در مجموع بنفع ایران نیست. زیرا عراق همیشه اولاترین دشمن ایران در سال های قرن بیستم بوده اند و آرایش نظامی ایران را در خط تماس با عراق متمرکز دیده است. اما در حال حاضر تضاد مذهبی بنفع سکولاریزم در ایران است و مطمئنم که بنفع نجات ایران تمام خواهد شد. یا...هو
تيمسار عزيز
من نيز با شما موافقم كه اين حركت اخير سني ها در عراق باعث تضعيف شديد نيروهاي تندرو بخصوص در ميان سپاه خواهد شد و ممكنست اين امر سبب برتري عقلانيتي صحيح در حاكميت ايران گردد بلكه ايران را از اين باتلاقها و گردابهايي كه دچارش شده بيرون كشد. شايد زمان براي خاتمه ماجراجوئيهاي ايران در منطقه فرا رسيده باشد كه در اينصورت امكان تغييرات مسالمت آميز در ايران فراهم خواهد آمد.
این چند نظر را در بالاترین بحث کرده ام و ممکن است مستقلاً هم قابل استفاده باشد برای علاقه مندان:
این یک تحلیل فلسفی - مذهبی است و ارتباطی به دعوت از داعش برای نجات ایران ندارد. یا مطلب را نخوانده ای. یا گیرنده هایت مشکل ارتباط با مفاهیم دارد. و یا الکن بودن من در نوشتن باعث عدم دقت و برداشت حرف اصلی مقاله شده است. اگر دو مورد اول بود بیشتر دقت کن. و اگر مورد سوم بود عذرخواهی می کنم و توضیحم را قبول کن. یا...هو
بنظرم مطلقاً به اسد و سوریه ارتباط ندارد. زیرا خود اسد هم تاوان دوستی با ایران را می پردازد. مسئله بسیار ساده است تا شیعه از ادعای حکومت اسلامی در ایران دست برندارد سنی ها برهبری عربستان و برای پس گرفتن میراث عربی پیامبر از دست مجوس و فارس از پای نخواهند نشست. تنها راه آرامش مجدد دنیا برچیده شدن بساط حکومت مذهبی در ایران است تا بلکه در یک پروسۀ 10 ساله اسلام سیاسی از تولید خشونت و خونریزی دست بردارد. این پروسه 35 سال پیش با انقلاب ایران آغاز شده و تا علت محدثه (انقلاب شیعه) باقی است هویت طلبی اعراب سنی هم تشدید خواهد شد. بقول معروف در اینجا علت محدثه همان علت مبقیه هم است و راهی جز سقوط قم و تحجر در ایران ندارد. یا...هو
binam عزیز! من مطلب رو کامل خوندم و نظرم رو هم دادم. به نظر میاد شما و خیلی های دیگه مثل شما دوست دارید به هر روشی و هر شکلی که شده جمهوری اسلامی رو تغییر بدید. اما باید توجه کنید که هدف وسیله رو توجیه نمیکنه. بماند که وسیله ای که شما برای تغییر این نظام تعریف کردید به هدف نمیرسه که هیچ؛ مملکت رو میبره به جایی که تند رو ها در دوطرف ماجرا کشور رو به جنگ و نابودی میکشونن.
برداشت شما از نوشتۀ من کاملاً اشتباه است. نه من می خواهم با هر سیله ای جمهوری اسلامی را عوض کنم و نه هیچ وسیله ای بغیر از همین کیبورد دراختیارم است. محور نوشتۀ من ناظر به فروپاشی ایدئولوژی اسلام سیاسی در اثر رقابت وتشدید درگیری های مذهبی و فرقه ایست. این موضوع را از چهار سال پیش مرتب نوشته ام و حداقل سه بار در وبلاگم با تیتر* "اگر ایران آزاد نشود جهان نابود می شود"* منتشر کرده ام. و چنین پروسه ای را پیش بینی کرده ام. الان هم منظورم این است که تا ایران شیعه با مذهب قلیل خودش را تنها حکومت اسلامی و ام القرا و رهبرمسلمانان جهان می داند و در مقابل مذهب کثیر سنی و بویژه عربستان زادگاه و بعثت محمد نبی را هم نادیده می گیرد درگیری هویت مذهبی هر روز تشدید خواهد شد و تا برچیده شدن ادعای تهران آرام نخواهد گرفت. لذا هرچقدر درگیری های مذهبی زیاد شود ناچار شیعیان در اقلیت ایران باید از ادعاهایشان عقب نشینی کنند و حکومت را عرفی تر کنند تا پایان این کابوی نیم قرنی. این چه ارتباطی به جنگ مستقیم و فیزیکی با داعش و امثالهم دارد! ضمن اینکه داعش و القاعده فقط ابزارند و هیچگاه بحکومت نخواهند رسید که برای دولتی شاخ و شانه بکشند بغیر از سزمین های استقرارشان. چون غرب نمی گذارد یک ایران سنی هم بوجود بیاید و به پرورش رسمی...
در مورد دوستانی که معتقدند داعش مولود و عامل جمهوری اسلامی است عرض می کنم - بغیر از بسیار دور از ذهن بودن سیاسی این موضوع - که گویا شناخت درستی از مذهب ندارند. اگر امکان همکاری بین دو دین مختلف و پیروان شان بعید نباشد اما همکاری اعتقادی و ایمانی بین دو مذهب مختلف از یک دین با همدیگر محال قطعی است. چون اختلافات مذهبی بسیار کینه توزانه تر از اختلافات دینی است. تاریخ شهادت می دهد و از نظر منظقی هم درست است. زیرا مشکل ادیان با هم بر پایۀ دو ادعای کاملا مجزا از هم پی ریزی می شود و کسی دیگری را به تحریف و بدعت و تغییر متهم نمی کند. فقط این می گوید دین من برحق است و دومی دین خودش را محق می داند. اما در مذهب موضوع فرق می کند. زیرا اینجا دعوا برسر یک منفعت و امر و دین و ایمان و پیامبر و هرچه مشترک است. یعنی هر دو ادعای دین واحدی را می کنند که هرکدام بخشی از آن را قبول ندارند. یا...هو
مراد جان تحلیل خیلی خوبی نوشتی.عالی بود.هر افراطی یک تفریطی در بر دارد.دقیقا قابل پیش بینی بود که یک کشور قومی و مذهبی مختلف مانند عراق با سیاست نابخردانه و دخالت نوکر موابانه مالکی در سوریه باعث تحریک عناصر ناراضی برای دفاع از منافع از دست رفته خود شود. حزب بعث طرفداران پر وپا قرصی دارد که از کادر مدیریتی عراق کنار گذاشته شدند. این عناصر از نظر توان های اجرایی و مدیریتی هم کاملا آموزش دیده و پر توان هستند.آنها با شم مدیریتی خود دریافتند که باید یکبار دیگر تشکیل شبکه بدهند و از نقاط ضعف دولت عراق بهره برداری کنند و از دغدغه های عربستان استفاده مالی کنند . آنها به فراست دریافتند که گرد آوری مردم تحت لوای اختلاف بین شیعه و سنی و( نه ناسیونالیسم عرب و اسلام) می تواند عامل خوبی برای اتحاد بین مخافان باشد پس بجای احیای حزب بعث به احیای حکومت سنی ها مبادرت کردند. با اینکار آنها بسیار زودتر به نتیجه رسیدند. اینکار حتی باعث جلب بسیاری از کرد ها که خود سنی نیز هستند نیز خواهد شد و دایره بزرگتری را در بر خواهد گرفت.این اشتباه آمریکا هم بود که تصور کرد با یک انتخابات آزاد می تواند دموکراسی در عراق پا بگیرد در حالی که مردم عراق تجربه و توان دموکراسی را نداشتند. بهترین راه این بود که می گذاشتند یک حزب بعث اخته شده در عراق بر سر کار بماند با اینکار از نفوذ ایران نیز جلوگیری می شد. مردم عراق علقه های ناسیونالیستی شدیدی دارند که می تواند بر علقه های مذهبی آنان غلبه کند.بنظرم بهترین کار برای آمریکا نه حمایت از دولت مالکی که شرط بستن بر اسب بازنده خواهد بود بلکه بر مذاکره و گفتگو با عناصر بعثی و احیای ناسیونالیسم عراقی خواهد بود که باعث انفکاک این نیروی زبده و کارا از عناصر بی سواد القاعده خواهد شد. القاعده عراق اگر چه ظاهرا کاری به القاعده پاکستان ندارد ولی دارای توان عملی اجرایی و انگیزه بالاست که فاقد سر برای تصمیم گیری و مدیریت است. عناصر بعثی حال حکم سر برای این بدن را پیدا کرده اند! مدیریت از آنان و اجرا توسط القاعده! آمریکا می تواند با ارتباط با بعثی ها این سر را از بدن نامیمون خود جدا کند!
595 کیلو متر تا مشهد گفت!
در اواخر جنگ ایران و عراق ستون گروه رجوی از اسلام آباد عبور کرده و در طول جاده به نزدیکی کرمانشاه رسیدند که در آنجا هوانیروز وارد عمل شد. تشابهاتی بین آن حرکت و موقعیت کنونی وجود دارد . منافقین با استعداد نیروی کمی وارد شدند و انتظار داشتند مردم به آنها بپیوندند که این گونه نشد . داعش هم پایگاه مردمی وسیعی ندارد و هرجا وارد میشوند نه مقاومتی بر سر راهشان دیده می شود و نه حمایتی.به نظر من در اولین مقاومت جدی ضربه خواهند خورد.
گروه رجوی پس از قبول غیرمنتظره آتش بس در جنگ از سوی ایران و برهم خوردن برنامه هایشان آن حرکت قمارگونه را انجام دادند این احتمال وجود دارد که داعش هم وجه المصالحه ایران و عربستان شده باشد.
احسان
من نمی خواهم حرفی در یک چهارچوب مشخصی بزنم و باصطلاح تحلیلی بدهم ولی از حواشی اتفاقات عراق آن چیزی که به فکرم می رسد:
اول - از دوستان کسی می داند لیبرتی در کجای عراق قرار دارد؟ هر چقدر هم مخالف مجاهدین باشیم اینها هموطنان ما هستند و برادران و خواهرانمان. می ترسم مزدوران حکومت ایران از شلوغی ها استفاده کنند و قتل عامی راه بیاندازند.
دوم - تعیین نرخ وسط دعوا هست اما باید بگویم اینها همه از شیرین کاری های پخمه ای بنام باراک اوباما هست سربازان آمریکایی را از عراق بیرون می کشد چون ضد جنگ است و آدم های ساده خوشحالند الان که کار به اینجا کشیده لابد من باید جوابگو باشم.
سوم - بدترین کار آمریکا و جهان غرب آن خواهد بود که دوباره سرباز و امکانات بفرستند و خودشان را به کشتن بدهند و عراق را دوباره تحویل امام خامنه ای بدهند. اصولا چیزی بنام عقل خیلی چیز بدی نیست. کار که به اینجا رسیده می باید کاری کرد کارستان. سرباز آمریکایی نباید خونش ریخته شود تا کشور ثروتمندی مثل عراق تحویل امام امت بشود.
چهارم - سری به خبرگزاری ها و حتی بالاترین بزنید که مزدوران امام خامنه ای براندازی کیبوردی (به قول تیمسار) راه انداخته اند علیه داعش مثلا می خواهند جنگ روانی راه بیاندازند بعضی از کامنت ها در همین اطراف هم نشان می دهد که قافیه را باخته اند. این قسمت زرد کردن سربازان امام زمان قسمت پر لیوان است. ها؟ چطوره برادر؟ بعد از جنبش سبز تا آمدن به آمریکا هر موقع دری زنگ خورد گفتم که آمدند تلفنی بی موقع زنگ زده شد ترس تمام وجودم را گرفت. بچشید نوش جان. روزهای سختتری در پیش دارید.
پنجم - نباید بدنه جنبش سبز وارد این ماجرا شود تا اطلاع ثانوی. ما فتنه گریم عزیزانی که کامنت می دهند و البته حسن نصرالله بهتر می دانم غیرت انقلابیشان اجازه نشستن پشت کامپیوتر و یا زیر زمین را ندهد و خودشان را برسانند به جبهه های حق علیه کفار داعش.
هفتم - جای تاسف هست که هنوز که هنوز است در صفحات برادران سر زدم که همه آمریکا و انگلیس و...... را متهم کرده اند. اگر کار آمریکا هم باشد که از بیعرضگی سپاه قدس است. پس این همه سال چه می کردید کجا بودید؟
هشتم - جای تاسف است جنبش سبز که در خیابان بودیم اول تا آخر جنبش آمریکا نتوانست تصمیمی بگیرد که حمایت بکند یا نه که نهایتا آن نامه برای امام خامنه ای ارسال شد. ظاهرا برای حمایت از مالکی چندین هزار سرباز آمریکایی وارد عراق شده اند. نباید و نباید و نباید سرباز آمریکایی خود را برای علی خامنه ای به کشتن بدهد.
احسان جان.
اگر می خواستی حرفی بزنی چه می کردی! - فردوسی پوری خوانده شود - خدارا شکر که جام جهانی از فردا شروع می شود و یکماه جشن و صلح است و رنگ و بی خیال می کشم می کشد می کشیم می کشند خواهیم بود. و الا بازهم تأکید می کردم که ادبیات شما سیرکی نیست و کژدمی است و خشن است و من نمی توانم با آن کنار بیایم حتی کیلومر منهای 600 کیلومتر مانده به مشهد و شیرمحمد و برنوی زیرخاک حتی اگر دستورالعمل مسلحانه صادر می کنند به اندازۀ شما خشن بنظرم نمی رسند. یا...هو
یکی مرد جنگی به از صد هزار!
اکنون داشتم اخبار را می دیدم دیدم که در سایتی نوشته بود
"نیروهای نظامی ارتش عراق در موصل، و استان های «نینوا» و «صلاح الدین» شکست های فاحشی را تحمل کرده اند؛ صدها نفر از نیروهای ارتش عراق کشته و زخمی شده اند. هزیمت و فرار نظامیان عراقی، باعث شگفتی بسیاری شده است."
واقعا هم جای شگفتی دارد و از یک نظر خبر نگران کننده ای برای مالکی است.مالکی ارتش دارد و تجهیزات مدرن هم دارد ولی این ارتش فرار می کند! یعنی هنوز داعش پایش را در شهر نگذاشته است اینها از هول جان خود فرار می کنند! می گویند رم آدمیزاد از رم کردن هر حیوانی بدتر است! این مناطقی که داعش گرفته را بی خیال ولی این می تواند نشانگر بیماری خطرناکی باشد که ارتش عراق بدان مبتلا شده است و آن "بی انگیزه گی " است.همچنین نوشته بود که آنها توانسته اند هیلیکوفتر های پیشرفته ای که در موصل به غنیمت گرفته اند را به پرواز درآورند! آیا هلیکوفتر! موتور گازی است که هر کس خواست سوارش بشود؟! یقینا خلبانان اخراجی ارتش سابق عراق در این میان حضور دارند و عنقریب است که شاهد پرواز هواپیماهای جنگنده آنها نیز باشیم!
واقعا که سربازان سایبری در بخش نظرات بسیار فعال هستند.
این مقاله هم در تائید حرفهای گذشته و حال شماست.
با سپاس تیمسار
http://iranesabz.se/?p=20694
این مقاله نیز جالب است. در بخشی ازان امده است:
" طارق الهاشمی معاون رئیس جمهوری عراق که به ترکیه پناهنده شده است دیروز در یک مصاحبه رادیویی با BBC انگلیسی گفت؛ داعش و تروریسم چیست؟ نیرویی که موصل را گرفته است از سنی های هستند که از دست تبعیض حکومت مرکزی جانشان بلب رسیده است و نه تنها تروریست نیستند بلکه قریب ۵۰٫۰۰۰ نیروی منظبط نظامی با تجهیزات کامل و آرایش نظامی هستند.
رسانه های دنیا نیز، از همکاری دیگر گروههای جهادی و ضد رژیم مالکی با داعش ISIS سخن میرانند. انسان خیلی باید ساده لوح باشد تا اینکه باور کند فقط گروههای جهادی داعش که برای حفظ بخش کوچکی از استان رمادی و شهر فلوجه درمانده بوده اند یکباره چنان قدرتی داشته باشند که ظرف ۲۴ ساعات دومین شهر بزرگ عراق، تمام استان نینوا و حتی بخشی از استان مجاور آن، استان صلاح الدین و بخشی از کرکوک (عمدتاً کردنشین) را بگیرند."
قسمت اول
http://iranesabz.se/?p=20672
قسمت دوم
http://iranesabz.se/?p=20694
احسان خان اصلا چرا وزیر جنگ نمیشوی خودت که دستوراتت داهیانه ات مو به مو اجرا شود؟ و سیرک ما را ول کنی بروی میدان جنگ و بگذاری ما با شیرینکاریهای دلقکمان خوش باشیم.
هر بیشه گمان مبر که خالی است
شاید که شیرممد خفته باشد!
هر کامنت که بینی گمان نبر که "بی نام"
شاید که شیری هم چو تیمسار خفته باشد!
شیرممد توی راه مشهد گفت!
انشا الله به یاری خدا بچه های سپاه تمام این دشمنان مرزو بوم شکست میدند. میخواد داعش باشه یا هر گروه تروریستی یا کشوری. امیدوارم وطن فروشانی مثل شما هم به سزای اعمال کثیفتون برسید
من سرباز سايبري نيستم ولي از برخي بخاطر خوشحاليشان تعجب مي كنم بابا القاعده ضد مجوس و ايراني و شيعه به مرزهايمان رسيده شما سوت و كف مي زنيد ؟؟؟؟؟؟واقعا اخوندها با ما چه كرده اند كه اينقدر بي وطن شده ايم !!!
آقای شیر ممد ، آقای 596 کیلومتر مانده به مشهد ، آقای پلنگ خفته در بیشه ای ساکت ، وسط معامله چرا نرخ تعیین میکنی ! از نزدیک ترین و سر راست ترین راه که به طرف مشهد راه بیفتی کمتر از 800 کیلومتر نیست . از شمال و قوز گربه ی بینوا که ، 950 کیلومتر شیرین میزند بعد جنابعالی 4 کیلومتر نرفته ، چپ و راست میگویید 596 کیلومتر بیشتر نمانده .
دوست عزیز شما هنوز به میدان خراسان نرسیده شیرین 796 کیلومتر دیگر باید بسلفی .
حالا کی گفته از تهران راه افتاده
مشخص نیست چرا برخی نقد و تحلیل بی طرفانه وقایع را سوت و کف برای داعش تلقی می کنند؟ آیا باید مدام زنده باد مالکی گفت تا مخالفت خود را با القاعده و داعش نشان داد؟ هر که با ما بود خودی و هر که نبود را طرفدار القاعده فرض می کنیم. بوی یک نوع غرض در ایراد این گونه اتهامات شنیده می شود . بالخره یک پدیده ای در عراق اتفاق افتاده است که اشک مالکی و قاسم را در آورده است . به خوب و بد آن کاری نداریم نفس واقعه را بررسی می کنیم. قطعا نیروی بزرگی در پشت این رخداد خوابیده بوده است حال یکسری بیان واقعیت را بزرگنمایی فرض کرده اند . برای مثال بیاییم بگوییم انشالله که گربه است ! و اصلا این ها صد نفر نیستند و بعد پس فردا بشنویم که دومین شهر بزرگ عراق با دو میلیون نفر جمعیت را با صد نفر گرفته اند ؟! خوب این که باعث مسخرگی بیشتر خواهد شد. خود چنین حساسیتی حتی در تحلیل وقایع نشان از ضعف آشکار دارد. کسی که نیرومند است و اله بله است با چهار تا کامنت و مقاله سقوط نمی کند. مسلما هیچ کس نه از القاعده و نه از داعش و نه از حزب بعث مالکی و نه از سلیمانی خوشش نمی اید همانگونه که هیچ کس از جنگ خوشش نمی اید ولی اینها رویداد هایی هستند که توسط زندگی به ما تحمیل می شوند. عمرا اگر بتوان تصور کرد که فرضا بجای رفتن سراغ نقاشی و موسیقی و تفریح و ورزش آمد و تحرکات مهوع داعش را تجزیه و تحلیل کرد ولی این یک اجبار است برای تلاش برای جلوگیری از گسترش تباهی!
595 کیلومتر تا مشهد با احتساب 200 کیلومتر راه طی شده در طی 100 سال اخیر گفت!
جناب شما كه داري ميري مشهد براي بت شكستن است يا ساختن بت جديد يا بت پرستي؟
رفتن به مشهد از زمانی آغاز شد که در کامنتهای یکی از پستها گامهای طی شده برای آزادی را در قیاس با فاصله تهران -مشهد مطرح کردند، که اگر بر فرض 600 کیلومتر باشد، ما تازه 1 کیلومتر رفتهایم. مشهد نماد است. بتی در آنجا نیست.
حالا چرا مشهد؟چرا 598 کیلومتر مانده به شیراز نه؟ شهر حافظ , پایتخت کریم خان تنها پادشاه دموکرات پس از اسلام ,مردم آزاده و خوش اخلاق. مشهد خودش قشنگ است اما نماد مذهبی شده که همین خرابش کرده هم مردمش را هم حال و هوای آن زیبایش را.
47 تا نظر اومده یکی بر نگشته بگه اخه موصل کجا هم مرز ایرانه که شما نوشتی؟
ضمنا تحلیلهای اخیر شما افت کیفی داشته است
راستی عبور از مرز دو میلیون بازدید کننده را تبریک میگویم
حوادث اخیر عراق می تونه کاتالیزوری باشه برای بهتر شدن روابط ایران و آمریکا
این اوباما در مسائل بین المللی واقعا گولو و پخمه است! در خبر ها آمده است گویا آمریکا از ایران می خواهد تا با داعش مقابله کند و در این ارتباط معامله انجام دهند. وقتی خود ایران منافعش در خطر افتاده و چه امریکا بخواهد و یا نخواهد باید به مقابله با داعش بپردازد حال چرا آمریکا باید با ایران در این مورد معامله کند؟! این مانند این است که گرگی به شما و دوستتان حمله کرده است و جان شما و او در خطر است و بعد دوست شما بگوید که بیا و 100 میلیون بده به من تا این گرگ را بکشم! در واقع می خواهد ضمن اینکه جان خود را نجات می دهد یک پولی هم به جیب بزند
جناب تیمسار، تا به امروز در تاریخ پشت هیج شورش ( نه حرکت با هدف ) دموکراسی به وجود نیامده تا پشت حرکت داعش افراطی دموکراسی بیاید. داعش بزرگ ترین هدیه به حکومت عراق و ایران و سوریه بود به طوری که انسان شک می کند نکند این گروه ساخته ایران است . اما دلیل این مدعا
1- حمله داعش به عراق یعنی موجه بودن ادامه حکومت بشار اسد در سوریه و فراموش شدن شعار تغییر حکو مت در سوریه
2-موجه شدن سرکوب ناراضیان سنی در عراق زیر لوای مبارزه با داعش
3-نابود کردن ارتش عراق و تشکیل ارتشی مانند سپاه با اختیارات ویژه. همان چیزی که در ایران زیر لوای مبارزه با مجاهدین اتفاق افتاد. امروز عکس های تشکیل این سپاه در همه جا بود
4- باز شدن مسیر مستقیم برای کمک ایران به سوریه و دخالت بیشتر در عراق در حالی که هنوز اوباما در تحلیل ساده جریان تعلل می کند
5-پذیرفته شدن ایران به عنوان کشوری که می تواند در منطقه ثبات ایجاد کند ( بر خلاف عربستان و سیاست های بی شعورانه شان)
5- متحد کردن خونی هلال شیعی بر علیه سنی ها با جنگی که عملا در منطقه و بر علیه آن ها در جریان است و کمک های این 4 کشور به هم آن ها را مدیون خونی هم می کند.
7- ایجاد ترس در مردم ایران به نحوی که رفتن آخوند ها را معادل آمدن داعش و امثالهم ببینند.
همه این ها در کنار ضعف تصمیم گیری اوباما و ناتو و ظهور مجدد ولی ناقص اتحاد جماهیر شوروی به نفع آخوند ها و به ضرر دموکراسی خواهی در ایران است . دموکراسی در بستر آرامش پیشرفت می کند نه در هنگام جنگ و نا آرامی
حاجی سیستانی نباید بدون هماهنگی با جمهوری اسلامی فتوای جهاد میداد چون این فتوا جنگ را به جنگ سنگین شیعه و سنی تبدیل می کند و ایران ناچار به مداخله در عراق خواهد شد و این همان چیزی است که داعشی ها و اربابان امریکایی و اسرائیلی آنها می خواهند یعنی بازکردن پای ایران به معرکه
با حرفهای یک نفر آدم خیلی موافقم. خیلی خوب و منطقی استدلال کرده.
سوراخ ننتون میخارهسر ب سر ایران میزارین بد بختا 2ومین اطلاعات جهان داره عراق جنگ زده که گرفتید کار مهمی نکردین بیاین ایران سپاح قدس با ماماناتون جهاد نکاح میکنه
درود
به طور ناگهانی جرقه ای در مغزم اتفاق افتاد:
1- داعش کشتاری رو راه میندازه.
2- برای کنترل داعش آمریکا دست کمک به سمت ایران دراز میکنه.
3- توافق مذاکرات هسته ای مطابق خواسته ایران هم، به اتمام میرسه بدون اینکه نیاز به تمدید داشته باشه.
چطور بود؟
واقعا با این مزخرفاتت ثابت کردی که دلقکی یا دلقکت کردن
دلقک جون تو این آشفته بازار تو هم کوس گفتیا
واقعا خاک بر سر وطن فروشتون . که داعش چسبیده به مهاباد و سقز و کردستان ایران آره . یعنی چی .حالا گیرم تو ایران باشن یعنی ما خیس کردیم . نه عزیز اونی که عرب پرسته و طرفدار عرباست شما منافقین عزیز هستین ..... عکس دست بوسی رجوی رو با صدام ببینین متوجه می شی . حالا شاید جای دیگه ی صدامم بوسیده یا لیسیده باشه . ولی ما نمی دونیم خدا میدونه ... از داعش این جماعت کون نشسته حمایت نکن عزیز دل . ارزششو نداره
ارسال یک نظر