۱۳۹۳ تیر ۴, چهارشنبه

سکس راحت و حلال عامل مهم محبوبیت و جذب جوانان به داعش!


1- مدتی است که من هم مثل دیوید کامرون نخست وزیر انگلیس به این می اندیشم که چرا تعداد قابل توجهی از جوانان مسلمان جوامع غربی جذب تندروترین گروه های اسلامگرای منطقۀ خاورمیانه می شوند و بنفع آنان به جنگ با دولت های مستقر و گروه های اسلامی دیگر می پردازند. منتها آقای کامرون از منظر امنیت بریتانیا و غرب نگران است در هنگام بازگشت این جوانان به اروپا؛ و من از جنبۀ روانشناختی این جوانان دغدغه مندم که چرا جوان درس خوانده و بزرگ شده در جامعۀ باز چنین مشتاق و جانفشان است برای جامعۀ بسته. زیرا اغلب می بینم که خانواده های این جوانان در انگلیس اگر چه مسلمان و مؤمن هم باشند اما کمترین گرایشات رادیکال - مثل آنچه که در فرزندان شان بروز و ظهور می یابد - را ندارند و همه بدون استثناء خواهان بازگشت فرزندان شان به زندگی سالم در جامعۀ غربی هستند. بنابراین ما باید یک علت و انگیزۀ مادی یا معنوی فراتر از باورها و آموزش های خانوادگی این جوانان را مورد تعقیب و پژوهش قرار بدهیم.

2- همۀ گزینه های گفته شده برای جذب این جوانان از سوی گروه های رادیکال اسلامی مثل تشجیع آنان از سوی مفتی ها و امام جماعت های محلی در مساجد و یا دیدن نابرابری های زیستی و اجتماعی کشورهای غربی با کشورهای موطن اجدادی خود و ... را مورد داوری میدانی قرار دادم. اما هیچکدام از دلایل برشمرده شده از سوی اندیشمندان و سیاستمداران را که دو نمونۀ مهمش را ذکر کردم قانع کننده و علت اصلی نیافتم. زیرا اگر اینان مشکل با کشورهای غربی بضرر کشورهای اسلامی داشته باشند طبیعتاً مشکل شان با سهم مدرنیته و پیشرفت مادی باید باشد و نه بازگرداندن مردمان هموطنان سابقشان به قرون وسطای مذهبی؛ و اگر ملاهای مساجد چنین دم مسیحایی داشته باشند که فراتر از اسلام خانواده آنان را تهییج و تشویق به جهاد کرده باشند باید خانواده ها حساس شده و تغییر باورهای فرزندان شان را دیده باشند و مراقبت بیشتری را متوجه این تغییرات کرده باشند. در حالیکه چنین نبوده و اغلب این نوجوانان در یک غافلگیری "رفتار طبیعی در خانه" تصمیم به رفتن بسوی گروه های جهادی گرفته و بلافاصله عملیاتی کرده اند. تأکید بکنم که منظورم این نیست که این عوامل مؤثر نبوده اند و یا حتی یک مورد هم پیدا نمی شود که از چنین راهی به سلفی ها پیوسته باشد بلکه منظورم پیدا کردن علت غالب است و اینکه "فریب ملا" یا "چپاول غرب" توضیح دهنده ای موجه برای رفتار این جوانان نیست.

3- حالا با یک مقدمه که ممکن است برای ایرانیان زندگی نکرده در جوامع غربی تازگی داشته باشد ادامه می دهم: برعکس آنچه که در افواه شایع است و بویژه سنتگرایان اسلامی ضد غرب آن را جار می زنند؛ دستیابی سهل و آسان به سکس در جوامع غربی نه تنها ممکن نیست بلکه بسیار بسیار سخت تر از جوامعی - حتی - مثل ایران است برای جوانان. بویژه اینکه این جوانان علاوه بر محدودیت های قانونی بشدت سختگیرانه در حمایت از فردیت زنان غربی در جامعه؛ از محدودیت های شدید خانواده های مسلمان خویش نیز برخوردارند برای ارضای تمایلات غریزی و جنسی خود. که اتفاقاً در جامعۀ باز غربی بسیار هم تحریک پذیر و تحریک شده است، بعلت پوشش و رفتار یلۀ دختران و زنان جوان در مجامع عمومی و کوچه و خیابان. بعبارت دیگر در غرب اگر چه مانعی برای "سکس موافقت شده از سوی طرفین" وجود ندارد اما در برابر "چگونگی ارتباط و رسیدن به توافق با شریک جنسی" موانع بسیار سفت و سخت قانونی با مجازات های سنگین وجود دارد. بازهم ساده تر اگر بگویم مرد جوان در غرب اگر حتی کمترین محدودیت خانوادگی و مذهبی و سنتی و عرفی نداشته باشد برای برقراری ارتباط عاطفی و جنسی با دختران و زنان بازهم با ده ها مشکل "حمایت قانون از زنان" مواجه است و قادر به یافتن زوج و جفت نیست عین واقعیت را گفته ام.

4- می دانیم یا حداقل مطالعات ناقص من اینرا می گوید که در صدر اسلام و غزوه های حضرت محمد و همینطور جنگ های سایر خلفای اسلامی موضع زن و سکس یکی از عناصر بسیار مهم و تعیین کننده بوده است. چه در ترغیب و تشویق مردان برای رفتن به جنگ و جنگیدن در قبل از شروع؛ و چه پاداش های سکس حلال و مجانی گرفتن در پایان نبرد پیروز. گروه های سلفی مثل داعش که عرب زبان هم هستند و اسلام ناب را از سرچشمه نوشیده اند بدون اینکه تاریخ را تحریف کنند و مثل آخوندهای شیعه مدعی شوند که محمد که پیدا شد همه دست از دین و ایمان و باور و زن و فرزند و مال و منال و بت و الله و کعبه و معبد برداشتند و عاشق صددل جمال محمد شدند و گفتند اشهد ان محمداً رسول الله؛ اعراب خوب می دانند که محمد امین حجاز را با شمشیر مردانی بتصرف درآورد که پول یهودیان مدینه را هزینه می کردند و سکس و زن حلال به اسارت گرفته از دشمن را پاداش پیروزی های خویش بدست می آوردند؛ لذا داعشی های مسلمان ناب بطور دقیق همان روش اصیل گسترش اسلام بعنوان یک دین را سرلوحۀ جنگ های جدید خود قرار داده اند و با پول نفت شیوخ عرب جوانان را به سکس حلال و مجانی می فریبند.

5- این برداشت من را که یکی از اصلی ترین علل محبوبیت داعش در بین جوانان را موضوع سکس حلال تشکیل می دهد؛ گزاره های دانش های جدید بشر هم تأیید می کنند که با صرف تکیه بر عنصر معنوی بدون امکان نقد شدن مادی آن در کوتاه مدت نمی توان انگیزۀ کافی برای ایثار و فداکاری ساخت و از آن بهره برد. البته ممکن است که یک خطیب یا یک روضه خوان دینی جوانی را در مجلسی حماسی بخلسۀ معنوی ببرد و تحت تأثیر شدید قرار بدهد. اما اینکه این حس تداوم بیابد و از احساس جوان در مسجد به مغز او در خانه و خیابان و دانشگاه هم منتقل شود و به تصمیم گیری او سرایت کند و مستقر هم بشود؛ بسیار بعید است. مگر زمانی که مابه ازایی مادی بعنوان پاداش این شورش و خیزش معنوی در ذهن جوان، به او هدیه شود. و چه هدیه ای مهمتر و زیباتر و فریبنده تر از سکس حلال. آن هم برای جوانانی که در جوامع خودشان - چه از جهت فقر مادی و چه بلحاظ ممنوعیت های مذهبی و عرفی و خانوادگی و چه بدلیل قوانین سختگیرانه در زمینه های دستیابی به سکس از سوی جامعۀ میزبان - از سکس هم راحت و هم حلال بشدت محرومند. و شما گمان نکنید که این جهاد نکاح و تبلیغات این چنینی فقط دافعه دارد و جاذبه ندارد. زیرا دافعه اش بما پیرمردان از کار افتاده برمی گردد و کمی هم اخلاقی مدرن؛ و جاذبه اش برای جوانانی است که حتی اگر آن را هنجار خوبی هم ندانند بدلیل قدرت و لذت غریزۀ جنسی عملاً به آن تمایل دارند. یا...هو

۵۰ نظر:

ناشناس گفت...

ابتدا فکر کردم شوخی کرده اید ولی بعد دیدم که جدی نوشته اید.در این باره نیاز به تحقیقات بسیار زیادتری است.
اولا تحت تاثیر تبلیغات خامنه ای و بشار نباید قرار گرفت که هزار دروغ را به هم می بافند. این واقعا مضحک است که فکرکنیم گروهی مانند داعش با ان زنان نتراشیده و نخراشیده بهشت جنسی جوانانی غربی باشد! مگر جا قحط است؟
دوما با شما در مورد نازی نازی بار اوردن زنان در غرب تا حدی موافقم.این افتادن از آنطرف پشت بام است. نه مانند کشورهای سنتی که زن را برده می سازند و نه مانند غرب که مرد برده زن می شود.در اینمورد اختلال های اساسی در روابط زن و مرد بطور طبیعی وجود دارد.این از فهم ناجور طبیعت غریزی مرد و زن ناشی می شود.ولی این به معنای محرومیت جنسی بویژه برای نسل جوان غربی نیست.آنها راه های خاص خودشان را دارند .برای مثال پارتی ها و دوستی های اینترنتی می توانند یک بهشت جنسی را برای آنان بیافرینند.
ثالثا این آمار جوانان غربی گمراه کننده است . برای مثال به عکس چند تا از آنان نگاه کردم دیدم همه قیافه های عربی و شرقی داشتند که حالا به هر تمهیدی تبعه مثلا انگلیس شمرده می شوند. اینان را جوان غربی نمی توان نام نهاد که غرب در رویکرد شناختی انسان به جهان معنا دارد و به داشتن کارت و پاسپورت نیست.

رابعا
این موضوع طبیعی است. در هر جامعه ای عده ای برای تست کردن راه های خلاف انتظار وجود دارند. ببینید برای یک سفر دیوانه وار به مریخ که نه ببار است و نه ببار است چند نفر ثبت نام کرده اند!

ناشناس گفت...

جزو بدترین و بی سند ترین تحلیل های دلقک ایرانی بود. انتظار این همه حرف های بی اساس را از شما نداشتم.
تکرار یه تعداد حرف بی سند پشت سر هم اصلا حرفه ای نبود

Dalghak.Irani گفت...

من که عکس این دختران را هم گذاشته ام. ضمن ایکه هر کس که در انگلیس زاده شده و شناسنامۀ انگلیسی یا اروپایی دارد تبعه و شهروند آن کشور حساب می شود و برنگ مو وچشم و قیافه نیست. در مورد راه های تفریحات و سرگرمی های مختلط و دیسکو و کاباره تسکین دهندۀ محرومیت از سکس بمعنای همبستری هم که عرض کردم: این بچه ها در خانواده هایی هستند که اغلب بدلایل مسلمان عرفی و البته فقر نسبت به جامعۀ مقیم دسترسی به اینجور تفریحات را ندارند و مشروع نمی دانند و اجازه نمی دهند. و اتفاقاً جوانانی که به این قبیل تفریحات هم دارند در پیدا کردن زوج و جفت هم مشکلی ندارند و .... یا...هو

ناشناس گفت...

سپاس از این تحلیل بسیار ساده ، واقعی ، محسوس و البته تابو شکنانه . که این تابو بودن پوششی بوده است بر این واقعیت انکارناپذیر آشکار اما مخفی که با بررسی اجمالی نسبت به جستجوی سکس در گوگل آیتی است بر این مدعا

Dalghak.Irani گفت...

خواننده ای که این مطلب را نپسندیده و فله ای صفت بدترین را هم چاشنی نظرش کرده نگفته است که خودش چه تحلیلی دارد از جذب جوانان - بویژه - غربی به گروه داعش. داعش و نه النصره و نه جندالله و نه القاعده و نه جیش العدل و نه ده ها و صدها گروه تندرو و تروریست اسلامی در همه جای جهان. لابد داعش یک ویژگی استثنایی باید داشته باشد که جاذبه ای فراتر از همه گروه ها دارد. البته من منتی ندارم که معما را حل می کنم و شما هم کیفش را می برید اما شما هم منصف باشید و نظرتان را همراه با نقد و تحلیل خودتان بنویسید که دیگران هم حظی از نظر شما ببرند. یا...هو

خُسن آقا گفت...

دوست عزیز تحلیل شما به کل غلط است.
جوانهای مسلمان مقیم اروپا اکثرا در تنگناهای اجتماعی گرفتارند و از همین رو تحقیر می شوند. خانواده های آنها هم که از نظر دیگر آنها را تحقیر و مورد فشار قرار می دهند. همین باعث شده که آنها را به این راه بکشاند!
من حدودا بیش از بیست سال در مدارس متوسطه نروژ کار کرده‌ام و از نزدیک شاهد رشد و تحقیر این جوانها بوده‌ام.
بعضی از اینها از طرف خانواده هایشان هم که بسیار مذهبی هستند مورد فشار قرار می‌گیرند تا گرایش مذهبی خود را حفظ کنند.
در نروژ درصد بیکاری بین همین گونه جوانها بسیار بیشتر از جوانان بومی است(از هر چهار بیکار یکی خارجی است)!
این درصد نسبت به جمعیت کل خارجی ها بسیار زیاد است. این وضع در دیگر کشورهای اروپایی از نروژ بسیار بدتر است.
از نروژ حدود 40-50 مسلمان به جنگجوهای مسلمان پیوسته‌اند این آمار متعلق به زمستان گذشته است.
این تعداد نسبت به آمار مسلمانها چندان هم زیاد نیست.

Dalghak.Irani گفت...

حُسن آقای عزیز. اما تحلیل شما نه تنها بکل غلط نیست بلکه بسیار هم درست است در مورد تحقیر شدگی اجتماعی جوانان مهاجر با خانواده های جامعه ناپذیر - خانواده های جامعه ناپذیر را مخصوصاً گفتم که کشورهای میزبان را مقصر اصلی نمی دانم - و حداقل این تخفیف را می دادید به انصاف که تحقیر شدگی جنسی و غریزی هم یکی از بدترین تحقیرهای اجتماعی مورد استناد شما باشد. من هم جامعۀ انگلیس را دیده ام در این چندسال و بویژه در شورش های سه سال پیش بهتر متوجه شده ام که مهاجران فقیر و رنگین پوست چطور احساس نفرتی دارند به جوامع فعلی شان. اما در آنجا هم بسیار بحث کرده ام که اگر تقصیر دولت انگلیس رها سازی بدون آموزش های لازم برای جذب شدن جوانان مهاجر یک باشد تنبلی و بی مسئولیتی و بنفیت خوری مفت خانواده های مهاجران 90 بقیه اش است. ولی هنوز هم یک سؤال باقی مانده و آن این است که چرا این جوانان غربی - بغیر از جوانانی که در اوایل بسوریه رفتند برای جنگیدن برای دموکراسی - بقیه اسلامی ها با داعش همکاری می کنند و نه با سایر گروه های تندرو در منطقه! یا...هو

مراد گفت...

دلقك گرامي
تصور ميكنم كه اين بار كاملا به بيراهه زده ايد و تحليلي ارائه داده ايد كه با واقعيتهاي موجود در جوامع غربي مهاجر پذير منطبق نيست.
به دليل كارم مجبور شدم كه تحقيقي را در مورد ناهنجاري هاي رفتاري مهاجرين كرد در كشورهاي اسكانديناوي انجام دهم.نتيجه اين بود كه علت عمده ناهنجاري جوانان كه در خانواده هاي مهاجر كرد زاده شده و رشد كرده اند در عدم درك درست از ارزشهاي حاكم بر جامعه غربي است كه خود ناشي از تفاوت ارزشي خانواده و جامعه ناشي ميشود.
در گروه مورد مطالعه بيشترين ناهنجاري و ناسازگاري به ترتيب در كردهاي تركيه . سوريه . عراق و ايران مشاهده ميگرديد.
در جامعه كردهاي ايران و عراق اين ناسازگاري بسيار كمتر از دو جامعه ديگر است و دليل آنرا بايد در ارزشهاي مسامحه گر مستولي بر دو گروه كردهاي ايراني و عراقي دانست كه به سبب تاريخ اجتماعي خود بسياري از ارزشهاي اسلامي در آنها جنبه اي سطحي دارد.
ارزشهاي متفاوت در خانواده و جامعه سبب سردرگمي و دور شدن از اجتماع و در نهايت عصيان و سازگاري خواهد داشت.
تبعيضات و تحقيرات موجود در اين جوامع كه نه از سوي حكومتها بلكه از سوي شهروندان اصلي اين كشورها بر جوامع مهاجر اعمال ميگردد اين معضل را بسيار پيچيده تر ميكند و در نهايت از فرزندان مهاجرين موجودي را پديد مياورد كه در دشمني با اجتماعي قرار ميگيرد كه وي را در درجه اي به مراتب پايين تر از خود مي دانند.
البته اين مسئله در آن دسته از جوانان كه در اين كشورها متولد شده اند به مراتب كمتر است و عمدتا در جواناني مشاهده ميگردد كه پس از سن هفت و هشت سالگي به اين كشورها وارد شده اند.
برعكس شما من فكر ميكنم كه اهميت مسائل جنسي در بروز چنين رفتارهايي بسيار كم است و دليلي تاثير گذلر نيست.

Dalghak.Irani گفت...

خوشحالم که بحث می کنید و من هم یاد می گیرم. اما گذشته از منظور پنهان نوشته ام در مورد اهمیت سکس در اسلام از شکل نوشته ام هم کاملاً دفاع می کنم. به این دلیل که من هیچکدام از یافته ها و پژوهش های شما دوستان فرهیخته ام را رد نمی کنم و خودم هم بهمۀ آن ها واقفم. اما این جوان ناراضی تحقیر شده و میراث بر دگم های مذهبی خانوادۀ خود هنگامی دست به اقدام عملی در "یامرگ یا زندگی" می زند که انگیزه ای شخصی و مادی داشته باشد و مهمترین آن سکس حلال است. زیرا این جوانان علیه منافع و مظاهر غربی نمی جنگند این آدم ها برای برگرداندن جوامع شان به قهقرا می جنگند. البته حرف من یک برداشت در میان ده ها برداشت شماست و باید مستقلاً مورد پژوهش قرار بگیرد. مطمئناً در هنگام پژوهش مورد اشارۀ شما چنین پدیده ای جزو دستور کار شما نبوده است. ممنون و پوزش از روده درازیم. دیگر سکوت خواهم کرد تا بحث های شما را ببینم. یا...هو

ناشناس گفت...

واقعا مزخرف بافتی دلقک جان...
تحلیلت خیلی آبکی بود حالا چرا نمی خوای قبول کنی نمیفهمم..
راستی چند مدت میشه که سکس حلال یا غیر حلال نداشتی دلقک جان؟

ناشناس گفت...

من هم چند سالی پاریس بودم و با چند جوان عرب گهگاه درباره مسایل کشورهایمان بحث می کردیم. خلاصه چیزی که دستگیر من شد این بود: اگر نفرت توصیف خوبی از احساس من به دم و دستگاه بی لیاقت جمهوری اسلامی باشد که در حال نابود کردن تدریجی ایران هستند، حس تحقیر و سرخوردگی ناشی از اعتقاد به دست نشانده قدرت های بزرگ بودن بود که این ها رو نسبت به حاکمان شون بسیج کرده بود. اسلام هم کلمه وحدت شان برای مانیفست باز پس گیری غرور ملی لگد مال شده توسط حاکمان سرسپرده. این قدر که غرور حاکمان برایشان مطرح بود، لیاقتشان برایشان مطرح نبود (درست بر عکس من). اما من هم در این جا با شما موافقم که این که غرور تا این حد برایشان مهم شده مربوط به تحقیری است که خودشان در این جا می شوند و آنرا به حاکمان کشور های شان فرافکنی می کنند. در مورد سکس، لااقل این ها که من می شناختم مشکلی نداشتند و با دختران هم وطن شان وبعضا غیر هم وطن شان به راحتی رابطه خوب برقرار می کردند.

Dalghak.Irani گفت...

مجبورم این را هم اضافه کنم که تقریباً بسیاری از نوشته های جلوتر از زمانۀ تحلیل گران حرفه ای من با همین تعجب و شگفتی و انکار روبرو شده است تا روزی که در آینده سکۀ روز شده و همه اقرار کرده اند که حرف پیشین من درست بوده است. اما یک گزاره هم اضافه کنم که نکند مخالفان نظر من گمان می کنند که بوکوحرامی های نیجریه همینطور االله بختکی رفته اند سراغ دختر دزدی و دختران دزدیده شده را چونان مریم مقدس لای پنبه و باکره محافظت می کنند تا روزی تحویل خانواده هایشان بدهند! بوکوحرامی ها هم از تبادل اطلاعات با رهبران و مفتیان داعش و برای وفادار نگاه داشتن جنگجویانشان اولاً و جلب و جذب جوانان بیشتری ثانیاً بردۀ جنسی به گروگان می گیرند. من گفتم تا روزی که مستند ببینید که چه معامله ای کرده اند با دختران ربوده شده شان. یا...هو

ف.ايراني گفت...

من هم فكر مي‌كنم اين تحليل اشتباه باشه يا نهايتاً شايد عاملي كه ذكر كردين يك عامل تشديدكننده باشه.

علت گرايش برخي جوانان مسلمان ساكن كشورهاي غربي به گروه‌هاي افراط‌گراي مذهبي در خاورميانه احتمالاً فشارها و مضايق اجتماعي وارد شده از سمت جامعه مهاجرپذير از يك طرف و روحيه هويت‌طلبي خود مهاجرين (خصوصاً جوانان‌شون) باشه.

ضمناً جناب تيمسار به اين نكته هم توجه بكنين كه حضور فيزيكي در غرب لزوماً همراه با هضم در نظام ارزشي غربي نمي‌شه. براي مثال بسياي از اقليت‌هاي مهاجر در اين كشورها گرد هم در مناطقي اجتماع مي‌كنن و به نوعي اون منطقه گرچه در يك كشور غربي قرار داره اما جز از لحاظ سطح خدمات عمومي بعضاً تمايز چنداني با خواستگاه اوليه مهاجرين نداره.

ناشناس گفت...

تحلیل جالبی‌ بود که به حقیقت نزدیک بودنش را احتمال ۹۹ درصد میدهم. به ویژه انجاکه رجوع میدهی‌ به صدر اسلام. این هویتی که دختران مهاجران مسلمان با بستن مقنعه و روسری به دنبال آن هستند اما ریشه از باور‌هایشان نیست، فقط نوعی دهان کجی به شهروندان بومی غرب است. یک مثال : در گردشی علمی‌ تفریحی چند بچه مسلمان غذای مرغی را که پخته شده و سرو شد را نخوردند و دست اندر کاران هم بسیار ناراحت شدند که این بچه‌ها بی‌ غذا ماندند، چون مخصوصاً با توجه به مسلمانی اینان غذای مرغ آورده بودند و نه گوشت حرام خوک. بهانه‌شان این بود که مرغ اما باید ذبح اسلامی باشد و اگر ذبح شرعی نباشد مثل خوک حرام است. باری روز به پایان رسید و اوایل شب ساز و موسیقی و آتشی و جمع خودمانی تر شد. فردا صبح قوطی‌های آبجو که از محل خواب گاه این مسلمانان دختر و پسر گوشت مرغ ذبح اسلامی نشده نمیخورم 3 برابر کافران بومی غربی بود.

Dalghak.Irani گفت...

برای همه و پاسخ کسی نیست:

1- با ذهن ایرانی و قبح ذاتی سکس در فرهنگ ایران شیعه به موضوع سکس در اسلام وارد نشوید زیرا در دین اسلام سکس دلپذیر و مورد تبلیغ و سفارش اکید است. لذا شاخک های ناموسی تان تحریک نشود با دیدن کلمۀ سکس.

2- توضیحاتی را که چه در متن و چه در کامنت ها مطرح کرده ایم مطالعه کنید و برداشت مطرح شده را دوباره طرح نکنید مگر از زاویه ای جدید و بار آگاهی بیشتر. یا...هو

ناشناس گفت...

سکس قبل از شهادت و حتی بعد از شهادت با حوری قوی ترین عامل جهاد بوده و هست

ناشناس گفت...

بچه عرب های سنی (حتی در غرب) از هر لحاظ (از جمله جنسی) خصوصن در دوران نوجوانی بیش از فرزندان خانواده های غیر مذهبی تحت فشارند. اما - این اما مهم است - فکر نمی کنم به خاطر سکس حلال به گروه های جهادی می پیوندند. سکس در شرایط جنگی آنهم آب و هوای عراق؟! آخر با که؟ زنان جنگ زده؟..... من خبری موثق از تجاوز فراگیر به زنان طرفدار اسد یا زنان شیعه عراق توسط داعش نشنیده ام.......البته در صدر اسلام، انگیزه های مادی قوی ترین محرک برای اشاعه ی اسلام بوده است. دزدی اموال (غنیمت) یا تجاوز به نوامیس مغلوب شده ها (کنیزها) از آن جمله اند........لعنت بر این دین که از صدرش جز عقب ماندگی، ویرانی و کشتار چیزی به بار نیاورده است.

شهریار

ناشناس گفت...

دلقک عزیز
جان تمام مطلب شما اینگونه برداشت می شود که جوانان غربی (با ژنتیک شرقی) بخاطر سکس, به گروه داعش پیوسته اند. و بعنوان مدرک عکسی را نیز گذاشته اید.

بعنوان یک خانوم باز می گویم این یک تحلیل اشتباه از یک آدم درست است! گل بی خار گذاشت؟
اولا اینها که گذاشتی از نظر من مالی نیستند ! که بخاطر ان یک جوان از غرب راه بیفتاد و به زیر توپ و تفنگ برود تا یک سکس مجانی داشته باشد! احتمال یک در هزار هم ندارد.
دوما اگر اینکاره باشی می روی سلیمانیه و یا بغداد و یا شنیده ام کربلا و نجف (از نوع شیعی اش) با پول مختصری انواع و اقسام عرب و چینی و فارس و ترک و روس را می بینی که بسیار بهتر است از دیدن ریش و پشم داعشیان خنجر بدست!و چرا راه دور بروی از این مکان ها بسیار نزدیک تر برای این مسلمانان غربی تحقیر شده وجود دارد که متقبل زحمت راه دور نشوند!
سوما
با همه این حرف ها دوستت داریم همیشه شعبون یک بار هم رمضون!

خانوم باز

ناشناس گفت...

مبحث خوبی‌ را دلقک عزیز باز کرده و به نظرم با توجه به تجربه شخصی‌ محدود من تا حد زیادی استدلال ایشان را درک می‌کنم و قبول دارم. در این مورد تحقیقات زیادی در جریان خواهد بود در آینده و بر رسی‌ این مسائل در بین محقّقین ایرانی هم خوشبختانه با وجود نویسندگان با تجربه ای‌‌ چون دلقک و دیگران مطمئنا بسیار برای درک دنیای اطراف ایران و حتا خود ایران هم مفید خواهد بود. یادم هست تحقیقات محدودی هم چند سال پیش در مورد تاریخ معاصر ایران شکل گرفته بود در مورد برسی‌ این معما که چطور بعضی‌ از دانشجویانی که قبل از انقلاب از خانواده ای‌‌ مذهبی‌ به غرب رفتند به جای تلاش برای آموختن از کشور مقصد و باز کردن جامعه مبدأ، بنیاد گرائی را برای ایران به ارمغان آوردند. آن‌ تحقیقات هم تقریبا نتایج مشابهی با نوشته اخیر دلقک ایرانی داشت البته با کمی‌ تفاوت که نقش سرخوردگی اجتماعی به دلیل ناهماهنگ بودن رفتاری و حتا تعارض لباس پوشیدن و موارد جزئی مثل دست دادن با زنها را هم در بر می‌‌گرفت. یکی‌ از سند‌های کلاسیکی که در این مورد بر رسی‌ میشد نامه بنی‌ صدر به آیت‌الله زنجانی بود که نشانه‌های جالبی‌ را برای تحلیل روانشناسی‌ و جامعه شناسی‌ آن‌ دوره به دست میداد. در این نامه حتا بنی‌ صدر تا آنجا پیش می‌‌رود که مدعی می‌‌شود یک طلبه ساده سگش به هزار تا دکتر و مهندس می‌ارزد. چند مورد جالب دیگر هم بود که دقیق خاطرم نیست و شاید اینجا هم جایش نباشد. به هر حال باید شادمان بود که هنوز قلم هایی مثل قلم (یا کیبورد) صاحب این وبلاگ وجود دارد که تبلیغاتچی دولت‌ها و جناح‌ها نشدند و چنین بحث‌های روز را می‌آفرینند و گفتگو شکل میدهند چه موافق باشیم و چه مخالف.

ناشناس گفت...

ایران گفته است سردار سلیمانی در عراق نیست!
این ترس آنها را می رساند. اگر او در عراق باشد پس می خواهند احتمال دستگیری و یا ترور او را کم کنند و اگر هم خبر درست باشد نشان می دهد که فلنگ را بسته است و در رفته است.
بهر صورت این خبر نشان از ترس است.

Dalghak.Irani گفت...

من خودم هم تجربه زیاد دارم در اینگونه موارد. دوست نزدیک و خوبی داشتم که دو سال از من پائینتر بود و در یک واحد خدمت می کردیم. اما بسیار منزوی و دور از جمع ما افسران همسن و سال می پرید. در عوض مثلاً در برخی از فعالیت ها مثل اسنوکر بازی کردن و فوتبال دستی و این قبیل تفریحات ما هیچکدام بگردش هم نمی رسیدیم. منتها چون در جمع های افسران زیاد از دوست دختر و سکس و زرنگ بازی ها صحبت می شد او شرکت نمی کرد اما اگر پای دیدن فیلم پورنو پیش می آمد که بدلیل دکتر های وظیفه ای که خدمت وظیفه می کردند چندبار در مهمانی ها پیش آمد خیلی حریص بود. خلاصه ما از علت خجالتی و شرمندگی او خبر نداشتیم که انقلاب شد و دیدیم او یک بچه حزب اللهی دو نبش بوده و ما درکش نمی کردیم و خودش هم مطلقاً لو نمی داد. البته بمقامات فوق العاده بالای هم رسید در جمهوری اسلامی که خودش هم باورش نمی شد. می خواهم بگویم که در جوامعی که فرهنگ سنتی پذیرفته نمی شود این سنتی ها هستند که دنبال جمع های کوچک خودشان می گردند و می روند. حتی در جمهوری اسلامی فعلی هم جوانان سنتی مهجور و در حاشیه زندگی می کنند و فقط نمایش در متن بودن را می دهند اما خودشان هم می دانند که مقولیت فرهنگی ندارند. یا...هو

ناشناس گفت...

مسیر زندگی من بصورتی شد که در موقعیت های بسیار متفاوتی قرار گرفتم و می توانم ادعا کنم که تئوری شما بسیار می تواند به واقعیت نزدیک باشد این تجربه شخصی من هست. البته در جزئیات می توان بحث ها کرد و شاید به نتایج دیگری رسید ولی در اصل موضوع من خیلی شک نخواهم کرد. اما نکته ای که می تواند به این تئوری کمک بیشتری کند آدرس دادن است که واقعا داعش اینگونه ادعا می کند که سکس حلال و ارزان در اختیار می گذارد؟ من ندیده ام چنین ادعایی و اگر چنین است آیا دیگر گروه ها چنین ادعایی ندارند؟ و یا این سکس ارزان اصولا با زنان و دختران داوطلب می باشد و یا اگر منطقه ای را تصرف نمودند زنان و دختران منطقه جزو مایملکت فاتح منظور خواهد شد؟ فعلا که گزارش هایی که از موصل می رسد، چنین ادعایی در مورد داعش نکرده است.

ناشناس گفت...

تحلیل بی پایه ای هست. من که توی استرالیا هستم خیلی از این جوان های افراطی مسلمان رو می بینم. خیلی افراطی هستند و حتی حس می کنی تفکر طالبانی دارند ولی سکس و خانوم بازی شان را هم دور از چشم خانواده دارند و همه یک کلاه شرعی برای این کار پیدا می کنند. من باورم میشه که اینها برای اعتقادات ابلهانه خودشان را به کشتن بدن ولی اونقدری که شما فکر میکنی عریضه جنسی شان را نمی تونند سرکوب کنند.

ناشناس گفت...

با درود
از نظر من تحلیل شما به لحاظ روانشناختی صحیح و معنادار میباشد ریشه بسیاری ناملایمات و خشونتهای روحی و روانی را میتوان در واپسزدگیهای جنسی جستجو کرد. ماهیت زن در غرب با ماهیت زن در روان های نژند این افراد در تضاد آشکار میباشد،عربی که قرنها با فرهنگ غالب سامی و سیره عشیره ای عمر گذرانیده نمیتواند صرفا" با تغییر جغرافیای خود از تاثیراتی که قرنها در ناخودآگاه جمعی شان نقش بسته شده بگریزد و این ناخود آگاه جمعی که بسان ژنتیک روانی الگوهای کهن آنها را بازتولید میکند در تضادی آشکار با ناخودآگاه فردی-اکتسابی آنها که برگرفته از فرهنگ غرب میباشد قرار میگیرد،واپسزدگی میل جنسی زمانی حادث میشود که زنی که به صورت مایملک و کشتزار در ناخودآگاه جمعی آنها کد گذاری شده به ناگهان و تنها بر اثر یک مهاجرت تبدیل به موجودی دست نیافتنی و قابل احترام میشود،مقاربت تنها یکی از نمودهای جنسی میباشد،سلطه بر زن به واسطه جنگجو بودن و تسلیم جنسی زن که در آن رضایت خداوند (این بت نشکسته ذهنی) باشد لذت دیگریست که اینان را به یکباره از تمامی تحقیرهای اجتماعی و سرخوردگیهای جنسی میرهاند و مانند نوشداروی بسیار قوی بر جراحاتیست که سالها بر روان اینان دلمه بسته است...

ناشناس گفت...

پاكدل،
البته اين طرز تفكر و دستيابى به سكس، در داخل حكومت خودمان هم بوده است، قتلهاى سال ٦٠ و تجاوز به دختران باكره مثلا براى جلوگيرى از رفتن آنها به بهشت، به ستون كردن زنان منكراتى به صف نماز، توسط رئيس پليس تهران و يا اخبارى كه چند هفته پيش در نشريه سپاه انتشار يافت، اجازه تجاوز به دختران بد حجاب.
در جنگ داخلى سوريه نيز، طبق اخبار شنيده شده، دخترانى براى كمك به روحيه گروههاى تندرو به آن مناطق اعزام ميشدند.
در هر صورت يكى از عوامل فريب جوانان به الحاق به اين گروههاى اسلامى ميتواند، حلال بودن زنان اسير( شيعه) در دوران جنگ بوده باشد.

همایون گفت...

درود بر شما
به نظر تحلیل درستی میاد غیر از این جذبه ای قابل تصور نیست چرا که غرق در جهالت و فرومایگی هستند .

مانی گفت...

تحلیل جالبی است و به حقیقت بسیار نزدیک. اسلام در واقع خلاصه خلق و خوی عربی و فرهنگ عربی است. زن در اسلام همان است که محمد گفته کشتزار مردان نه جیز دیگر. به آخوندهای شیعه نگاه نکنید که خشن ترین وخونخوارترینشان که خمینی باشد تنها یک زن داشت و خیلی راحت حرف سالها پیش خود را درباره حق رای زنان پس گرفت و آنها را دارای حق رای و در صف اول مبارزه پذیرفت در حالیکه هنوز در عربستان زنان حق رای و حق رانندگی ندارند.من آشنایی نزدیکی به جامعه عربی ندارم اما حتی آن دو سه زن عربی که در محل کار میبینم با میل و جدیت حجاب اسلامی شان را حفظ میکنند اما هیج زن ایرانی هرگز یکبار هم روسری به سر ندیده ام مگر آنهایی که شوهرانشان یا خودشان در جمهوری اسلامی کاره ای هستند ومجبور به روسری سر کردن. دوستانی که به دلقک ایراد میگیرند به قول خود دلقک از دیدگاه ایرانی به موضوع نگاه میکنند.فرهنگ عربی را ما واقعا نمیشناسیم و آن چیزی که در ایران به نام اسلام جاری و ساری بوده وبه حکومت رسیده تلطیف شده فرهنگ ایرانی و خلق وخوی ایرانی است که البته تحمل همین هم برای ما آسان نیست.

تبریزی گفت...

دلقک جان سلام
اولا از بازی زیبای فوتبال ووالیبال لذت بردم واگر بازی بوسنی را هم فینال ایران بدانیم ان هم بدنبود
اما در موردسکس در صدر اسلام من هم چیزهای را شنیدم مثلا لغت جوندی را که مادر فارسی جنده میگویم همان سربازان زنی بودن که به امور سربازان مرد می رسیدن وهمان گفته شما صحیح است یادمان باشد که حتی مجاهدین خلق هم از همین حربه در خانه های تیمی استفاده میکردند پس دعش هم چنین میکند .درست گفتی که دیدگاه اسلام ایرانی در خصوص زن وسکس با دیدگاه عربی ان خیلی فرق میکند .اصولا اخوند ایرانی میداند که با ارزش گذاشتن برای زن میتواند راحتتر راه خود را در بستر خانواده ایرانی باز کند ولی جوامع عرب چنین نیستند وخصوصا اعرابی که در غرب زندگی میکنند یادتان که نرفته در ایران قبل از انقلاب هم سکس ازاد غیر اخلاقی بود ومسلمین عزیز برای این منظور به شهرهای صیغه پرور مشهد وقم واطراف حرمهای متبرک میرفتن .زمستانها هم که هوا سرد بود به اهواز وکنار اتشهای چاه های نفت جای که همان دیدگاه عربی از سکس حاکم بود میرفتن پس دلیل های شما درست ومنطقتان کار امد است

ناشناس گفت...

این تحلیلو فقط از یک دلقک میشه شنید!
واقعا که مزخرف بود!

ناشناس گفت...

دوستان در اظهار نظرشون برخی عوامل رو در نظر نمی گیرن و به صورت مطلق و صفر ویکی به قضیه نگاه می کنن

فرض کنید جوان فرانسوی از تبار شمال آفریقا به اسم مثلا ظهیر که بیست و چند سال با خانواده اش حومه پاریس زندگی کرده آشی که تابحال به خوردش داده شده کمی مزه فقر کمی بیکاری کمی دوگانگی فرهنگی و کمی مزه سرخوردگی و تمنای غرور می داده
این جناب ظهیردر حال حاضر بیکار هم هست در این بحران اقتصادی دامنگیر اروپا چندان نوبت به ایشان که خیلی هم هنر و تخصصی نداره نمی رسه ایشون تو جمع یکی از دوستاش می شنوه یاسین رفته سوریه جهاد ماهی هم 700 تا 1500 یورو می گیره جنگ هم که برخلاف القاعده با کشورهای اروپایی نیست که ذره ای عذاب وجدان داشته باشه حتی جنگ کشور زادگاهش هم نیست، منطق ظهیر هرچی حساب می کنه می بینه به ریسکش می صرفه، دنبال کارو می گیره می بینه یه گروه نیست چندین گروهه داعش النصره ارتش آزاد ... آمارشو در میاره می بینه داعشه هم بیشتر می ده هم از غارت سهم الغنیمه بیشتری میده و هم یه آپشن تغه اکسلانت (به فرانسه بخوانید) داره که بقیه ندارن ساپورت جنسی دیگه این آخری عین تیر خلاص سد تردیدهای احساسی که برای ثبت نام رو شکسته و هیجان زیرپوستی جاشو گرفته ظهیر به یاسین می پیوندد.

عامل جنسی تنها عامل نیست عامل اصلی هم نیست بلکه مثل پر کاهی که روی کفه ترازویی که دو وزنه مساوی روی کفه ها داره تبدیل به عامل و آپشن تعیین کننده شده چون با پول صرفا منطق افراد رو تحت تاثیر می دن اما عامل جنسی به عنوان آپشن اضافه احساسات رو متاثر می کنه مضافا اینکه از جذب جوانها در گروههای رقیب مثل ارتش آزاد و النصره هم جلوگیری می کنه
گروههای خلافکار و یا تروریستی همیشه تاریخ انضباط و روانشناسی قوی داشتن

ناشناس گفت...

سلام
به نظر و تجربه من حرف شما کمی تا قسمتی درست است.
قبل از بحث یک نکته رو بگم که یه نفر هم پای لینک شما در بالاترین کامنت گذاشته بود. اصلا سنی هایی که با صیغه و ازدواج موقت سر سازگاری ندارن چطوری این جهاد نکاح رو مطرح کردن؟ برای من به شخصه از اول این موضوع جای سئوال بود. اولین بحثی که من با دوستان سنی در فرانسه و کانادا داشته ام راجع به شیعه همین گیر رو می دن که این چی و شما از کجای اسلام و قرآن در آوردین...؟
بماند و اما بحث؛ به نظر من جمع نظر شما دلقک عزیز با خُسن آقا و آقا مراد هرسه درسته. علت این عدم جذب و سازگاری اجتماعی جوانهای مهاجر در محیط های غربی دو عامل اقتصادی و اجتماعی داره که مسائل جنسی هم می تونن زیر مجموعه مسائل اجتماعی باشن که خیلی هم مهم و واقعی هست. که عرض میکنم. البته من هم بیشتر بر اساس تجربه و مشاهدات خودم 7 سال در فرانسه و 7 سال در کانادا در محیطهای حرفه ای و دانشگاهی صحبت می کنم.
خیلی از این جوانهای مهاجر مشکل اقتصادی و کار دارن که اون هم بعضا ناشی از تبعض ها و نژاد پرستی ها میشه. وقتی هم که کار نباشه این جونها دچار کمبود و کینه و نفرت نسبت به سیستم میشن. مثل همون اتفاقاتی که در حومه شهرهای لندن و پاریس اتفاق افتاد. حتی اگه خوش شانس باشن و کار پیدا کنن هم شرایط پیشرفت برابر ندارن. اینجا ما یه اصطلاحی داریم به نام سقف شیشه ای... مهاجرین (حتی با تابعیت کشور محل اقامت) چه با رنگ پوست و مو و یا با اسم و فامیل همیشه از دوستان نژاد اروپایی کم شانس تر هستن و تا یه جایی در مدیریت و کار پیشرفت می کنن.
البته این بستگی زیاد و موردی به شخص و کشور هم داره مثلا آمریکا خوب تا حدود زیادی به نخبگان خارجی زیاد میدون میده ولی جاهای دیگه کمتر. یه مستندی بود در فرانسه راجع به بیکاری فرزندان مهاجر، طرف رزومه اش با اسم محمد هیج جا برای مصاحبه دعوت نشد ولی به محض اینکه همون رزومه رو با اسم کوچیک اروپایی فرستاد برای مصاحبه خواستنش...
خوب وقتی این مشکلات اقتصادی جدی شد، و بیکاری مسائل دیگه هم همراهش میاد. باندهای مافیایی مواد مخدر و ... و علاوه بر اون نفرت نسبت به کشور محل اقامت و سیستم، ....
در مورد مسائل اجتماعی هم همینطور... جوونهای مهاجر به دلایلی که شما گفتین خیلی سخت با هم سن سالان غربی تداخل پیدا می کنن. البته می دونم باز ممکنه مورد و کشور و خانواده هم فرق کنه.
من شخصا در دوستان اطراف خودم دیدم که فرزندانشون از دبستان تا دانشگاه بیشتر با فرزندان مهاجرای دیگه رفیق هستن و برنامه دارن... خیلی این مسئله برام عجیب بود تا در مورد فرزند خودم که 10 سالش هست دیدم اون هم باز با بچه های مهاجرهای آفریقایی عربی و گاها اروپای شرقی می پلکید وقتی هم ازش می پرسم می گه نمی دونم اونها نمی خوان یا نمیان (این رو هم اضافه کنم که پسر من خارج به دنیا اومده و اصلا مشکل زبان و برقراری ارتباط نداره).

ناشناس گفت...

در مورد مسائل جنسی هم کم و بیش اون دو عامل اثر میزارن و بچه های مهاجر خصوصا مسلمان زاده ها خوب به دلیل محدودیت از طرف خانواده و عدم توانایی برقراری ارتباط درست با غربی ها کم کم دچار مشکل میشن. باز مثال. پسر من تو کلاسش و تو گروهش 1-2 دختر هست که روابط دوستانه (در حد بچه 10 ساله بدون درک مسائل جنسی بزرگ سالی) دارن. دوست عربش که پدر تحصیل کرده ولی مذهبی داره بهش به جد گفته که با دخترها رابطه نباید داشته باشه.
خوب اینها بعد بزرگ و نوجوان میشن که من اونها رو هم دیدم در گروه های 4-5 تایی اگه خلاف باشن که فقط به کلاب و آبجوی قانع میشن ولی مشکل جنسی یه جونی که خوب همه مدل و پوششی جلوی چشمش هست حل نمیشه. حتی من دیدم که از طرف مقابل یعنی دخترهای غربی هم خیلی تحویل گرفته نمیشن.
من باز تجربه خودم در کلاس دانشگاه رو بگم وقتی برای کارهای عملی از دانشجوها میخوام که گروه 2-3 نفری تشکل بدن، معمولا و خیلی سریع بر اساس بک گراند نژادی فرهنگی گروه میشن. کانادایی ها با هم، فرنچ ها با هم، سیاه ها و ...
به نظرم این محدودیت ها در نوجوانی و در جوانی کم کم باز عقده میشه و به قول معروف اون چیزی که در خارج مورد آخر در رابطه دختر پسری هست، ماها همون اول کار انتظارش رو داریم...که خوب با فرهنگ غربی و احترام متقابل (حالا ظاهری) مرد برای زن جور در نمیآد!
البته باز همونطوری که دوستان گفتن این مسائل اجتماعی انسانی خیلی پیچیده هست و نباید ساده انگارانه بشه.
گروه های زیادی به عنوان محقق وپژوهشگر بعد از 11 سپتامبر و این حملات انتهاری روی علل و عموامل این گرایش فرزندان مهاجر به خصوص مسلمان در کارهای افراطی و عضویت در این گروها کار کردن ولی خوب متاسفانه به خاطر ضعف برنامه ریزی و عملکرد دولتهای غربی و عدم درک و شناخت از این تفاوتهای فرهنگی نمی خوان یا نمی تونن یه راهکار اساسی بدن.
البته یه نظری هم هست که شاید به توهم توطئه نزدیک باشه که اصلا این کشورهای غربی به این گروه های اسلامگرا برای اسلام هراسی در کشورهاشون احتیاج دارن و خود سیستم های اطلاعاتی شون همه عوامل یا حتی افراد رو با انگیزه هاشون شناسایی کردن و اطلاع دارن ولی خوب برای بهره برداری در زمان خاص گذاشتن.
یکمی طولانی شد. می بخشین
ولی بحث جالب و مفیدی بود و کمی هم برای اون دوستانی که بی ادبی کرده بودن متاسفم که ...

پ. پارسا کانادا

پسر حاجی گفت...

دلقک گرامی؛

آن یکی را کف به خرطوم اوفتاد
گفت همچون ناودانست این نهاد
آن یکی را دست بر گوشش رسید
آن برو چون بادبیزن شد پدید
...

به نظر من سکس حلال که شما اشاره کردید یکی از موارد مهم گرایش این جوانان به سوی حکومت شام و عراق است . اما همه آن نیست. با اجازه من اسم این پدیده را از سکس حلال تغییر میدهم به شهوت مقدس که سکس هم یکی از آنهاست. به باور من تور داعش از آنجایی جاذبه دارد که یک پکیج کامل لست مینوت است. اصولا از همان زمان که قابیل سنگی بر فرق هابیل کوبید کمتر حرکت تهاجمی از بشر دیده شده که پارامتر سکس در آن دخیل نباشد.
اما در قضیه داعش جمع تمامی شهوتها در زیر سایه تقدس باعث جذب مسافران زیاد و با سلایق گوناگون میشود. برای مثال شما که خودتان نظامی هستید میدانید شهوت حس سلاح در کف دست، کم فاکتوری نیست. همین جاذبه در ابتدای انقلاب باعث جذب بسیاری از جوانان به سوی گروههای انقلابی شد و البته بعدها در قالب نیروهای بسیجی شرکت کننده در جنگ هم دیده شد. شهوت حمل سلاح گرم؛ شلیک آزادانه و بدون استرس از شمارش پوکه ها و ریختن خون، کم از لذت جنسی برای جوان سرخورده مهاجر نیست. حتی جوانان عادی هم از پراندن سر گنجشکها با تفنگ بادی مشعوف میشوند چه برسد به هدف گرفتن کافرانی که ریختن خونشان هم شهوت کشتن و خون ریختن آدمی را ارضا میکند، هم هزار ثواب و عاقبت به خیری بر جای میگذارد و عبادتی است که برعکس نماز و روزه بسیار دلنشین و لذت بخش است.
خلاصه مطلب اینکه به نظر من کامل بودن این پکیج شهوت مقدس است که جوانان را به سوی آن جذب میکند. نه تنها سکس.

Dalghak.Irani گفت...

مرسی به همه و مطالبی که فرمودید و تشکر از تجربیاتتان و ممنون از پسر حاجی که از عناصر متعدد شهوت مقدس گفتند و درست هم است. و یک نکته:
منظور من از وعدۀ سکس حلال منحصر به زنان و دختران فتح شده و تصاحب شده بعنوان غنیمت جنگی نبود بلکه من به دختران و زنانی هم که جوانان رزمندۀ مسلمان را در پشت جبهۀ سرویس جنسی می دهند هم مد نظر داشتم و این یکی که نمونه های صدر اسلامش را هم دوستان آدرس دادند حتی پررنگ تر از سکس بعد از پیروزی با اسرا است. خب کم نیستند دختران و زنان خانواده هایی که این پسران را بزرگ کرده اند و خودشان هم یک طالب یا یک داعش مؤنث هستند و بجای سلاح گرم از سلاح نرم استفاده می دهند و می برند. و این مهم که بعد از ظهور داعش بود که موضوعاتی مثل جهاد نکاح و حضور زنان در سنگر رزمندگان و این قبیل تبلیغات شروع شد و مسلم است که داعش از اینطریق به جذب نیرو می پردازد و قبل از داعش در بین سایر گروه ها ما چنین اخباری را نداشتیم. یا...هو

ناشناس گفت...

من هم تجربه ی زیادی دارم از مصاحبت با جوانان مسلمان در جوامع غربی...
اکثرشان هم دارای پتانسیل داعشی و القاعده ای شدن دیده ام.
اگر میبیند پدر و مادرهایشان تقریبا این گونه رفتار و دیدی نسبت به اسلام ندارند--که اکثریتشان باز هم دارند--علت در تجربه ی دست اولی است که از ممالت اسلامی و زیستن در آن داشته اند.
ولی فرزندان به دنیا آمده در غرب، بسیار خطرناکند.
شما همسن من نیستید و باز به اندازه ی من مراوده با جماعت 20 تا 30 ساله ی شرقی/مسلمان غربزاده نداشته اید...
این جماعت به یمن تولد در یک چنین خانوادههایی که متاثر از نوستالژی اسلامند، بسیار خطرناکند!

دوست پسر سابق کاندلیزا رایس!

خُسن آقا گفت...

می‌پرسید چرا این جوانها به داعش پیوسته‌اند. این مدعا درست نیست حداقل در چند مورد دیگر من می دانم که عده ای هم پیش تر به گروهای دیگر پیوسته اند. مثلا در جنگ لیبی عده ای به لیبی رفتند و با رژیم جنگیدند. تنها این آواخر و شروع درگیری در سوریه بود که داعش سر برآورد.
یکی از گمانه زنی های من این است که غربی‌ها خودشان بسیار خواهان آن هستند که جوانهای مذهبی بروند در این جنگها تا شاید با این وسیله از دست شان خلاص شوند. مشکل فقط از آنجا بزرگتر شد که بعضی از این جوانها رفتند و جنگیدند و بعد زنده بازگشتند و باعث دردسر بیشتر در کشور های اروپایی شدند. در نروژ چند مورد آن پیدا شده که باعث شده نیروهای امنیتی نروژ شدیدا این گروهها را زیر نظر بگیرند.
توجه داشته باشید که داعش بیشتر یک گروه مزدور پرور است و در نتیجه بیشتر هم مزدور اجیر می کند نه مبارزین آرمان خواه. البته این شامل جوانهای بسیار مذهبی و عقب افتاده نمی‌شود آنها مفت و مجانی بازیچه دست این گروه شده‌اند.

ناشناس گفت...

به همسایه ظهیر

اگر ظهیر اینقدر محقق و حسابگر و اهل تحقیق است چرا بجای اینکار درسش را نمی خواند و یک کاری پیدا نمی کند؟!من فکر می کنم عامل "دوست" عامل اصلی است. بویژه آنکه اعراب هنوز بصورت قبیله ای عمل می کنند.
از یک تریاکی پرسیدند چطور شد که معتاد شدی؟
گفت ذغال خوب و رفیق بد!
حال در اظهار نظر های دوستان را که نگاه می کنم که هیچکدام خال از حقیقت نیست, می بینم که فرض های دور داشته اند.
اولا ما هیچ شناختی از داعش و جنگ در عراق نداریم و تنها یکی دو ویدیو از کشتارهای آنان را دیده ایم و معلوم نیست چگونه هنوز این گروه تولدش ثبت نشده بحث نکاح جنسی مطرح شده است . شکار در کوه می گردد و ما در پی قسمت کردن کله و پاچه آن هستیم.
دوما آن چیزی که در عراق در جریان است داعش نیست! این نکته مهمی است. داعش فقط یک اسم برای این جریان است. کسانی که امروز تحت لوای داعش می جنگند بیشتر افراد زبده و کارکشته بعثی های سابق هستند و عشایر عراق و بخش کوچکی نیز افراد داعش.
بنظرم این یک بحث بیهوده است.انگیزه یک جنگ نمی تواند یک سکس باشد بویژه در زمان کنونی.نبرد عراق بسیار فراتر از این حرف هاست.سکس فقط چند دانه فلفل است که جنگ با مالکی را خوشمزه می کند ولی منوی اصلی نیست.

ادوارد البی دوم گفت...

به نظرم منطقی است. جوان مسلمان غربی این تصمیم را حتی شاید ناخودآگاه بگیرد. به گواه پژوهشها و گفته روانشناسان، قویترین غریزه آدمی، که عمیق‌ترین تاثیر را در ناخودآگاه آدمی، و در نهایت، در تصمیمگیری داراست، غریزه جنسی است. این غریزه هنوز بیشترین کاربرد را در تبلیغات بازار دارد. تبلیغات تلویزیونی سکسی مشتری بیشتری جذب می‌کند. چه رسد به تصمیمات فراتر از بازار، و با رنگ و بوی خدا و معنویت و معاد.

ناشناس گفت...

سکس مثل آب روان است همیشه به اولین شیب خالی روان می شود. چرا باید یکجوان از اروپا با این همه مخاطرات مختلف بلند شود و برای یک سکس خشک و خالی لباس یک جهادی بپوشد؟ وتازه برخی فکرمیکنند مناطق جنگی عراق یک سکس کلاب است! بنظرم تا حالا منطقه جنگی ندیده اند.

ناشناس گفت...

دلقك جان،
تركيب مورد تبعيض بودن جوانان مسلمان غربى، برخورد با زندگى دوگانه در خانه و در جامعه، انگيزه خود نمايى جوانان و انگيزه قدرت طلبى خصوصا در برترى جنسى و مردانگى غالب بر تعليمات اسلامى ، همه و همه مى توانند عامل بسيار موثرى در تصميمگيرى اين قشر جوان باشند، هر چند كه با ذهن آدم عاقل همخوانى ندارد ولى مگر افراطى گرى مذهبى اسلام كه بيش از ٩٠ درصد تمركزش بر پايين تنه است و پاداش شهادت و حواريون بهشتى و زمينى با عقل سالم همخوانى دارد. پس نكته اى كه شما مطرح كرده ايد همچين پر بى راه هم نيست.
ارادتمند، افشين قديم

ناشناس گفت...

اینها همگی عرب و پاکستانی و افغانی هستند و تمدن غرب هیچ بر لایه ی درونی زندگی اینان اثر نگذاشته.ربطی هم به سکس حلال ندارد،چون در غرب به انواع دختران مسلمان عرب و پاکستانی و افغان دسترسی دارند!این را خودم به عینه مشاهده کرده ام،
نه یکبار که بارها

ناشناس گفت...

این هم ویدئویی که یکی از این شیوخ در حال وصف بهشت است.

جوانی که اینقدر اینجا مشکل داره خوب معلوم است که راهی می شود

https://www.youtube.com/watch?v=HRdFKSCPOw0

Dalghak.Irani گفت...

این کامنت را در بالاترین گذاشتم اینجا هم می گذارم که حرف نهایی من باشد و ضمن اینکه شما را به آن ناخودآگاهی هم که ادوارد آلبی دوم اشاره کرده ارجاع می دهم که مهم بودن موضوع هم از این جهت است که بخش مهم تصمیمات انسان ها تحت تأثیر ناخودآگاهی است که چه بسا خودآگاهش حاضر به تأیید و اعتراف نباشد:

اشتباه نشود من فقط گفته ام که رغبت به سکس ملات سربازگیری در اسلام از صدر تا ذیل بوده و مطلقاً نگفته ام که همۀ شرایط ایمان به اسلام و گسترش اسلام جز به ارزان کردن سکس به عوامل مهم دیگری متکی نبوده است. همانطور که بازهم نگفته ام سکس جلوتر از دلارهای نفتی شیوخ عرب کار می کند. من فقط به یک گزینۀ مهم (سکس) که داعش رسماً وارد مناسبات سرباز گیری خودش کرده پرداخته ام و لا غیر. یا...هو

ناشناس گفت...

حالا جناب دلقک حدس شما برای چگونگی تأمین این دخترکان حلال برای جمعیت کثیر مشتاق و پر انرژی شورشیان چیه ؟ احتمالا فکر نمیکنید که این پاداش جنسی اونقد انگیزه داره که خودش با پای خودش بیاد و تقدیم کنه و همچنان هم راضی باشه که فی سبیل الله داره میده بره ؟ مثال نقض این ایده همین که امثال هم (بوکو حرام)، مجبور به آدن ربایی، دشمن تراشی، احتمالا تجاوز "حلال"و کلی خطر کردن شدن که منابع انسانی-جنسیشونو برای مبارزین تأمین کنن . اینارو نه در نفی تئوری شما میپرسم ، فقط برام سئواله که آیا عراقه که با آفریقا فرق داره یا نه داعش یه حیلتی هم برای جذب دختر داره، مثلا بخره ؟ یا ممکنه برده دارن و مث یه مسلمون واقعی هر روز بهشون تجاوز حلال میکنن ؟ عکسی که گذاشتین آیا نشان دهنده روحیه غالب این ارتش خوبرویانه ؟ اگه سئوالم تکراری بود ببخشید ، فرصت و حوصله برای همه نظرات نبود ...

غریب آشنا گفت...

سلام، اگه طرف آنقدر دلیر و شجاع باشه که جونشو بگیره کفّ دستش و ۴ -۵ هزار کیلومتر بره برای خاطر یک سکس زود گذر، خوب همین کارو میتونه بصورت خیلی‌ کم خطرتر و ارزون تر توی همون غرب انجام بده ! ضمنا دلقک عزیز کی‌ گفته که سکس در ایران راحت تر از ممالک اجنبیه ؟؟ از گیر همون در و همسایه‌ها تا بخوای در بری که نبینند تو رو، خودش از پلیس سلطنتی بریتانیا و قوانین اونجا هم سخت تره. اینها فقط مزدور هستند که به عشق پول هنگفت ( مثلا ماهی‌ ۱۵ تا ۲۰ هزار یورو ) سر از عراق در آورده اند والّا خانوم بازی در غرب سازو کارش آسان تر از این حرفهاست، حالا عشق و عاشقی نشد با ۵۰ تا ۳۰۰ دلار ( بسته به کشورش) میشه از این کارا کرد.عامل فقدان شعور نزد این گونه از جوانان هم البته هست که بحث آن طولانیست چون آدم عقل از فاصله نیم متری به مغز هم نوع خودش شلیک نمیکنه حالا با هر انگیزه‌ای که سکس حتما نیست.

ادوارد البی دوم گفت...

همه منتقدین متن به واژه «راحت» دلقک چسبیده‌اند، و کسی «حلال» را نمی‌بیند انگار.

غریب آشنا گفت...

"حلال" که از راحت هم راحت تر است، کسی‌ که به مغز هم نوع شلیک می‌کند که حلال حالیش نیست، اگه از نظر جنسی‌ به پسرهای مسلمان توی غرب فشار میاد، خوب به دخترای مسلمان هم فشار میاد لابد، می‌تونن توی همون غرب کار هم رو به صورت حلال راه بیندازند و عراق نروند این همه راه رو.

ادوارد البی دوم گفت...

گمان نمی‌کنم سکس حلال برای «دختر» مسلمان اهل سنت ساکن غرب کار راحتی باشد. هست دلقک؟

Dalghak.Irani گفت...

ادوارد البی دوم. من مشاهدات میدانی شخص راجع به مناسبات جنسی دختران خانواده های عرب متشرع ندارم و باید دوستانی که با گروه های هدف - جامعۀ عربی که در عین حال سخت مؤمن و متشرع هم باشند - ارتباط دارند اظهار نظر بکنند اما شخص من بر مبنای شناخت و تجربه ام احتمال آزادی های جنسی برای دختران خانواده های مذهبی را نمی دهم. یک خبر هم امروز دیدم که در موصل داعش بخشنامه کرده که یا دختران خانواده ها باآنان ازدواج کنند یا هرکس دخترش را نمی دهد باید 30000 دلار جریمه بپردازد. یا...هو

SQR گفت...

واقعیت امر اینه که یه عده جهود حرامزاده در رأس سیستم‌های پیدا و پنهان ِ کلان‌سرمایه‌داری، یک مزخرفی به اسم مولتی‌کالچرالیسم رو علم کردن انداختن به جون جوامع غربی و در نتیجه گه زدن به دنیا... که این تازه شروعشه.