ماراتن دیپلماسی ژنو که چه از نظر کیفی (سطح مقامات شرکت کننده) و چه از نظر کمی (ساعات مصروف شده در یک بازۀ زمانی فشرده و کوتاه) کمتر نمونه ای داشت در تاریخ دیپلماسی جهان پس از پایان جنگ دوم جهانی؛ با شکست در آخرین دقایق ِ انتظار خوشبین و طولانی؛ باعث تأسف شدید من و بخشی از ایرانیان امیدوار شد و چه بد. زیرا بنظر من راه رسیدن به تفاهم و توافق بزرگ در دور جدید مذاکرات سخت و سخت تر از قبل خواهد بود. به این دلیل بدیهی که "ان قلت" فرانسه در کافی نبودن تضمین های ایران؛ در متن لابی های ضد ایرانی بیشتر و سخت گیری های بازهم بیشتر مذاکره کنندگان غربی در روزهای پیش رو فزونی خواهد گرفت و ممکن است اصل مذاکرات موفق - تا اینجا - را مورد تهدید و خنثی کند. اینکه چرا یکباره ورق برگشت و توافق حاصل نشد قطعاً دلایل سخت افزار سیاسی دارد و تحلیلگران و کارشناسان به آن ها خواهند پرداخت. من اما تمایل دارم که از زمینه های "فلسفی - روانی" نرم این شکست بگویم و یادآوری کنم که هرنوع سخت افزار سیاسی نیز می تواند و باید بر جوی از نرم افزار روانی موجود در ذهن و بین بازیگران صحنه سوار شده و موفق بشود. بعبارت دیگر می خواهم نشان بدهم که کدام عوامل کمتر سیاسی و بیشتر "عاطفی - روانی - ذهنی" باعث حرکت فرانسه در دقیقۀ 90 شد و آن را موفق هم کرد.
1- سهل انگاری محمد جواد ظریف و دولت روحانی:
الف- دولت روحانی عموماً و وزیر خارجه اش جواد ظریف خصوصاً از همان بدو روی کار آمدن نشان دادند که تمایل زیاد دارند که استراتژی "نگاه به شرق" آیت الله خامنه ای را با استراتژی "نگاه به غرب" با محوریت امریکا جایگزین کنند. این تغییر محسوس در تمایل دولت جدید ایران بطور بدیهی از چشم های ناظر روسیه و چین دور نماند و این دو دولت احساس کردند که بزودی جایگاه خودشان در سیاست ایران را از دست خواهند داد. لذا بطور هم عقلانی و هم غریزی خودشان را خارج از دایرۀ منافع جدید ایران احساس کردند. این موضوع هنگامی به اوج خود هم صعود کرد که روز جمعه وزیر خارجۀ ایران و کاترین اشتون، جان کری و وزرای خارجۀ دولت های غربی را به ژنو فراخواندند بدون اینکه به روسیه و چین خبر بدهند. در حالیکه روس ها و چینی ها بعنوان شرکای بالفعل و مدافع ایران در سال های گذشته انتظار چنین خبطی را نداشتند و بار این خطای عظیم را به پای جواد ظریف و ایران نوشتند.
ب- دومین سهل انگاری ظریف و روحانی در آنجایی شکل گرفت که نه تنها دوستان بالفعل خود روسیه و چین را ایگنور کردند بلکه در بین کشورهای غربی هم همۀ همت خود را معطوف به امریکا و تا اندازه ای بریتانیا نمودند. به این معنا که گمان کردند که اگر امریکا و انگلیس را متقاعد کنند بطور بدیهی فرانسه و آلمان را نیز همراه خود خواهند دید. لذا نه تنها اهمیتی به رایزنی و جلب نظر فرانسه و آلمان ندادند بلکه طوری رفتار کردند که نوعی القای عنصر درجه دوم بودن به دو کشور مهم اروپای غربی دست داد. اشاره می کنم به فرصتی که ظریف قبل از رفتن به ژنو در فرانسه داشت و با لوران فابیوس ملاقات - تصادفی - کرد. معلوم است که در این ملاقات ظریف نخواسته و نتوانسته وزیر خارجۀ فرانسه را بعنوان بازیگری مهم وارد چرخۀ "جلب موافقت" بکند. و آلمان که حتی از همین ملاقات تصادفی نیز بی بهره بود.
پ- مورد سوم و آخر سهل انگاری دولت روحانی در مورد سیاست های منطقه ای بویژه با همسایه های عرب و علی الخصوص عربستان بود. درست است که در شعارها و تبلیغات حرف های زیادی می زدند در مورد مهم بودن گرایش منطقه ای دولت جدید و ملاطفت و همزیستی با همسایگان. اما در عمل تقریباً کمترین تحرکی نشان ندادند و حتی چراغ سبزهای معدود عربستان در مورد علاقه مندیش به رهبران جدید ایران - از جمله دعوت های حج از هاشمی و روحانی - را با پاسخ مناسب استقبال نکردند. بطور خلاصه روحانی بدلیل تحلیل سیاسی و ظریف بدلیل گرایش تخصصی و عاطفی هم همۀ مشکل را در غرب و در غرب هم به امریکا و بریتانیا خلاصه کردند و بازیگران دیگر را فاقد قدرت تأثیر گذاری فرض و کم حرمت کردند.
2- ضعف امریکا:
اگر روحانی و ظریف چنین تمرکز سیاستی را بر روی زوج حاکمی مثل "ریگان - تاچر" انجام می دادند ممکن بود که کار می کرد و جواب می گرفتند. اما نه بر روی اوباما و وزیر خارجه اش جان کری. زیرا علاوه بر اینکه سیاستمداران لیبرال و چپ عموماً دارای ضعف های "خلط روشنفکری با سیاست" را دارند باراک اوباما علاوه برآن؛ صعف های خصلتی و سیاسی مهمی هم دارد که نتواند مثل کدخدای یگانۀ جهان - بویژه در برابر رفقا و رقبای اروپایی اش - عمل بکند. علی الخصوص با وزیر خارجه اش جان کری که دیگر اوضاع خیلی شیر تو شیر می شود. زیرا اگر هیلاری کلینتون وزیر خارجه بود توانایی جمع کردن اختلافات اردوگاه غرب را داشت و می توانست ارادۀ امریکا را تا اندازه ای دیکته کند.
3- زیرکی و تیزهوشی لوران فابیوس:
در چنین وضعیتی بود که لوران فابیوس با استفاده از بهترین فرصتی که در اختیار فرانسه قرار گرفت توانست بزند زیر بازی میزی که ظاهراً او را فقط برای امضاء کردن متن نهایی شده فراخوانده بودند. من مطمئنم که همان موضع آشکاری را که فابیوس مخالف گرفت وزیر خارجۀ آلمان آقای گیدو وستروله هم داشته است و در پشت درهای بسته از موضع گیری فرانسه حمایت کرده است. البته فابیوس برای تبلیغاتی کردن موضع مخالف خود انگیزه ها و اهداف بیشتری داشته و از جمله جلب نظر اعراب و بویژه عربستان که هم پول دارد و نفت و هم مهمتر از آن مرکز صدور یا کنترل تروریسم تکفیری در جهان است و فرانسه در میان کشورهای اروپایی بیشترین مسلمان را دارد و آسیب پذیرتر از همه است در برابر نارضایی تحریک شدۀ مسلمانان تابعه اش توسط مراکز وهابی.
4- در چنین صحنه ای بوده است که ایران در آخرین ساعات نشست های ژنو تنهای تنها مانده است برای پیش بردن طرحی که گمان می کرد به پیروزی رسانده است. به این ترتیب که فرانسه و آلمان موضع مخالف قطعی داشته اند و روسیه و چین - حتی قهر کرد و وزیر خارجه اش را نفرستاد - دلیلی برای دفاع از ایران نداشته اند و تنها مدافعان ایران مانده اند امریکا و انگلیس که مهمترین دشمنانش هم بوده اند و هستند؛ و بطور بدیهی نه تمایل و نه جرأت کمترین حرف و حدیثی را داشته اند در مقابل مخالفت اروپا و سکوت چین و روسیه. برای دور بعدی مذاکرات اما کار ایران بشدت مشکل شده است. زیرا بیشتر از امتیازاتی که تاکنون می داده خامنه ای زیر بار نخواهد رفت و به همان امتیازات فعلی هم اروپا و حالا دیگر امریکای پشیمان هم راضی نخواهند شد. لذا بنظرم می رسد که در ده روز باقیمانده روحانی و ظریف باید دیپلماسی فعال و بشدت محترمی را با اروپا و اعراب شروع کنند و آن سهل انگاری های برشمرده ام را حداقل تا حدودی ترمیم کنند. یا...هو
۲۴ نظر:
سلامی به دلقک خوش خیال و سه چرخه ی امیدوار،
با عنوان متن که اشاره به سخت تر شدن پروژه ی فریب خامنه ای (که با صدور مجوز رییس جمهور شدن حسن روحانی آغاز شد)، موافقم. اما از شما و دیگر دوستان دعوت میکنم که این دو مقاله را بخوانید:
نتانياهو: اسرائيل به مخالفت با «توافق خطرناک» با ايران ادامه میدهد
http://www.radiofarda.com/content/f4_netanyahu_slams_bad_deal_iran_nuclear/25163779.html
شکست پروژه فریب جمهوری اسلامی
http://noteak.blogspot.ca/2013/11/blog-post_10.html
شهریار
بابا اوباما خیلی گولو ست! حتی روحانی و خامنه ای هم فکر نمی کردند که اینقدرگولو باشد! آنها فکر می کردند که غرب حتما یک انتظارات حقوق بشری نیز از انها دارد و برای همین هم زمزمه آزادی میرحسین و کروبی را آغاز کردند و یک چند تا هم زندانی سیاسی که مدت محکومیتشان تمام شده بود را هم آزاد ساختند! ولی دیدند که طرف آنها اصلا توی باغ نیست! تا برای کاهش غنی سازی دم تکان دادند اوباما فوری مانند یک دخترترشیده 40 ساله که یک خواستگار برایش امده باشد فوری دست پاچه شد و سر میز مذاکرات نشست! و قرار شد هنوز یک سانتریفوژ خاموش نشده است ,به نشانه حسن نیت غرب در انجام مذاکرات, 50 میلیارد دلار ایران را آزاد کند که این شب جمعه ای خامنه ای بتواند قیمه امام حسینش را به بشار اسد و شیخ حسن نصرالله بدهد!
مثلی هست که می گوید برای همیشه و به همه نمی توان دروغ گفت!!
من مهمترین عامل شکست مذاکرات شکست را دغل بازی آخوندی می دانم.ببینید در داخل کشور روحانی 100 تا وعده داده است که یکی اش اجرا نشده و تازه وضع بدتر هم شده است. این سیمای اخوند است. او فقط می خواهد بدون رعایت کردن اصول مدیریت و زیرساختهای سیاست جهانی هر چه سریعتر خود را به چاه های نفت برساند چون اصولا عزت و اقتدار و مصلحتش از چاه نفت می اید والا عرضه و توان مدیریت جامعه را ندارد. اگر چاه نفت باشد, او بعنوان یک مقسم دزد, می تواند پول نفت را حیف و میل کند. به همین لحاظ است که می بینیم که در این مذاکرات چشم بصیرتش کور است و تنها تکیه اش را بر زبان بازی و فریب های سیاسی گذاشته است و چون اصولا دیکتاتور ماب هم هست و در ذهن خود آمریکا را دیکتاتور بزرگ جهان می داند فکر می کند آمریکا مقام معظم رهبری جهان است! و اگر بتواند دم این مقام عظمی را ببیند می تواند بقیه را هم حذف استصوابی کند. این است علت شکست مذاکرات ژنو!
شب گذشته بمدت 5 ساعت جان كري، كاترين اشتون و جواد ظريف با هيئت هاي همراه در ژنو مذاكره كردند. مذاكرات بر سر طرح آمريكا در مورد توقف 6 ماهه فعاليت ها هسته اي رژيم است، تا 5+1 و رژيم بتوانند در اين مدت روي توافق نهائي هسته اي مذاكره كنند. رژيم ملايان كه انتظار نداشت كه براي بررسي و مذاكره روي طرحش توقف 6 ماهه با اين ابعاد را روي ميزش بگذارند و فكر ميكرد ماگزيمم خواسته غرب در اين مرحله پيشنهاد آلماتي است، با بن بست مواجه شده است. از يكطرف نميخواهد مذاكرات به شكست بيانجامد، چون روحاني با اين شكست دولتش را شكست خورده ميبيند و خامنه اي وحشت از قيام مردم دارد. از طرف ديگر توقف غني سازي و توقف آب سنگين اراك و اجراي پروتكل الحاقي (بازرسي هاي سرزده آژانس) در اين 6 ماه زير پا گذاشتن مرز سرخ هاي خامنه اي است. بعداز 5 ساعت مذاكره شب گذشته از امروز صبح ساعت 0830 مذاكرات سه جانبه در ژنو آغاز شده است. دو طرف هم تلاش دارند كه مذاكرات به شكست نيانجامد. بعداز مذاكرات 5 ساعت ديشب در تماس ظريف با روحاني در تهران، حسن روحاني ظريف را تشويق كرد كه امتيازات را قطره قطره بدهد، از تهديد به شكست و تعطيل مذاكره نترسد ولي هوشيار باشد كه مذاكرات شكست نخورد و در آخرين لحظات امتيازات لازم را بدهد و براي ظريف يادآوري كرد كه در سال 1384 كه وزراي خارجه سه كشور فرانسه، انگليس و آلمان به تهران آمدند، تا لحظه آخر كه آنها حتي دستور دادند كه چمدانهايشان را بردارند و به فرودگاه بروند از تعطيلي مذاكرات جا نزده و همين باعث شده كه مي نيمم امتياز را بدهد. حسن روحاني به ظريف گفته تعليق كامل غني سازي و تعطيل آب سنگين اراك يك شكست است زيرا بعداز تعليق ديگر بسادگي نميتوان راه انداخت. در نهايت بايد جملاتي را در متن بكار ببريد كه تعطيل كامل تداعي نشود. مثلا در مورد آب سنگين اراك نوشته شود راه اندازي آن در اين 6 ماه انجام نميشود تا بتوان در اين مدت تكميل پروژه را پيش برد.
https://www.balatarin.com/permlink/2013/11/10/3437946
می گویند وقتی چنگیز خان مغول به یک قلعه حمله کرد فرمانده قلعه بشدت مقاومت می کرد. چنگیز پیکی را برای فرمانده قلعه فرستاد و گفت اگر تسلیم می شوید که هیچ ولی اگر نمی شوید بر سر بارو های قلعه مشعلی بگذارید. فرمانده قلعه به هیچ کدام عمل نکرد! وقتی از او علت را پرسیدند گفت این یک فریب جنگی بود! چنگیز می خواست با این حیله تعداد سربازان مدافع داخل قلعه را پفهمد! جنگ کردن احتیاج به روشن کردن مشعل بر سر بارو ها ندارد! نشستن بر سر میز مذاکره نیز مانند این بود که برای ایران مشعلی روی باروهای غرب روشن کنند.
دوش فنگ
در شطرنج دو نوع بازی وجود دارد یک استراتژیکی و یکی تاکتیکی. استراتژیکی بازی معقول است و حتما در ابتدای بازی باید بازی شود تا موقعیت مناسب برای بازی تاکتیکی فراهم اید. بازی تاکتیکی یعنی یک وزیر ظریف! را برداری و یک تنه به سمت حریف بروی و با صد تا دروغ و وعده و مانور دست به حمله بزنی و بدون اینکه پشتیبانی لازم از طرف بقیه مهره ها را ایجاد کرده باشی. پس از مقداری گرد و خاک کردن , سرنوشت این بازی شکست خواهد بود.ایران نیز بدون اینکه زمینه سازی لازم را چه در عرصه داخلی و چه در عرصه خارجی کرده باشد ظریف را با یک لبخند به مصاف مذاکرات فرستاد!وزیری یکه و تنها در قلب ژنو, پیچیده بخود از کمر درد!
دوش فنگ!
در حقیقت زمانی که اوباما حاضر شد سر میز مذاکره بنشیند امتیاز بزرگی به خامنه ای داد. روال عادی این کار این بود که اوباما طبق خط قرمز خودش و مصوبات سازمان ملل, ایران ابتدا تاسیسات اتمی اش را تعطیل می کرد و به بازرسان اجازه بازررسی می داد و پس از تایید بازرسان تازه آنوقت سر میز مذاکره می آمد تا ببیند که حرف حساب طرف ایرانی چیست؟ در این میان او می توانست براحتی شروطی را برای گشایش حقوق بشر نیز در نظر بگیرد.
دوش فنگ
1. دولت مردان فعالیت فرهنگی را منوط به اشتغال و ازدواج کرده اند و اقتصاد هم منوط به رفع تحریم ها . به خوبی مشخص است که دولت روحانی همه ی حوزه ها را به حال خود رها کرده و تنها بر روی مذاکرات متمرکز شده است . شکست مذاکرات شکست کامل دولت است .
2. از طرفی با برداشته شدن تحریم ها دولت شروع به پر کردن چاله های بی مدیریتی کرده و علت مشکلات را فراموش می کند . هرچه هم که اضافه باشد به لشکریان اسد می رسد . پس همان بهتر که تحریم برداشته نشود تا بساط این دولت بی تدبیر برداشته شود .
دلقك عزيز و خوش خيال ما
بازي را با جمهوري اسلامي آغاز كرده اند كه اصول بازي را از آخوندها فراگرفته اند. اين بار بازجو خوبه آمريكا بود و بازجو بده فرانسه. مطمئن باشيد كه بار ديگر نقش بازجو بده را آلمان بر عهده خواهد گرفت.
اين بازي بازيگران بسيار قدرتمندي در پس پرده دارد كه اسرائيل و عربستان باشند و چه سياست شاهكاري جمهوري اسلامي به خرج داد تا اين دو دشمن را با يكديگر و بر عليه خودش متحد كند.
بازي نيز بسيار پيچيده تر از اين حرفهاست كه به صورت پراكنده و ناقص به خورد ملت مي دهند.
اهداف غرب در اين بازي از زبان نتانياهو و شاهزاده بندر بن سلطان بارها بيان شده وليكن ما ايرانيها عادت داريم كه آنها را به هيچ بشماريم و ارباب را آمريكا و انگليس بپنداريم.
نهايت اين بازي نيز كاملا مشخص است كه توقف غني سازي. انهدام سايت فردو و آب سنگين عراق و تسليم موشكهاي با برد بيش از دويست كيلومتر خواهد بود و هيچ توافقي جدا از اينها براي اسرائيل و سعوديها قابل قبول نيست.
بازي را كه جمهوري اسلامي جهت بقاي خود و تبديل شدن به ام القراي اسلام آغاز كرد در حال خراب شدن بر سرش است و در اين ميان نيز نه كاري از روحاني و ظريف بر مي آيد و نه از اوباما و كري. راضي كردن بازيگران ديگر مشكل است. باور نمي كنيد مهم نيست زمان همه چيز را روشن خواهد كرد.
راهش این است که عده ای از برادران خودسر را بفرستیم از دیوار سفارت فرانسه بالا بروند و شورت سفیر را از پایش در بیاورند تا فرانسه اصول رفتار دیپلماتیک را یاد بگیرد! اصلاتقصیر امام است که همون موقع که نوفل لوشاتو بود فرانسه را لوس کرد!
دلقک جان برای من خوانندگان سایت تو خیلی جالب است از شطرنج بازی تا دختر ترشیده کردن اوباماوهیچکدام شرایط مردم بدبخت کشورشان را در نظر نمیگیرند شما چند سالی است که در اینگلیس زندگی می کنید ومن هم چند باری خارج بودم مگر ما دولتی داریم که دروغ نگوید احتمالا دلیل بزرگی بریتانیای کبیر همین دروغگوی وحق مردم خواری ان دولت بوده پس چه انتظار داریم که ظریف وروحانی دروغ نگویند.چرا ما اول از خودمان بدمان می اید در شهر من اگر یک مربی خارجی به همه فخر فروشی کند وادا وشکلک در بیارد میشود مرد اول واگر یک مربی با سواد بخواهد درست عمل کند برای راه رفتن در شهر نیاز به پلیس وبادیگارد دارد و...حالا که نتانیاهو وخوانندگان شما وکیهان شریعتمدار در یک جهت پارو میزنند وای بر امانو که امده به ایران تا پیشرفت تعطیلی مراکز هسته ای را بررسی کند وبه مانند نوشته جمعه شما میگویم که توافق نهای شده واین ترمز بدلیل سرد کردن واکنشهای اسرائیل وچین وروسیه وسران عرب منطقه است وگرنه به کوری چشم مخالفان تعداد زیادی از بانکهای بین المللی دنبال خرید شعبه ودفتر در تهران هستند.
دلقک عزیز ، همانطور که قبلا عرض کردم در چند پست قبلی، جمع کردن اضداد در قالب یک هارمونی میّسر نیست.
تماشاچی: با احترام به نظر همه دوستان این فقط یک بده بستان هست و بس .ایران (طرح) کالای خود را روی میز گذاشت.آنها هم اغوا شدند حالا دارند دو دوتا 4 تا میکنند میشه بیشتر گرفت و کمتر داد .واقعیت مهم این هست که بخش بزرگ این نمایش فی البدایه نه در ژنو بلکه توی خیابانهای سوریه داره بازی میشه .فراموش نکنیم رقیبان سخت در تلاشند که این دور آخر بازی و نه معامله قرن که فینال بازیهاست اگر جنبه های احساسی کار را کنار بگذاریم .واقعیت چه دلمون بخواد چه دلمون نخواد همون حرف آقای خامنه ای هست که ایران سر یک پیچ تاریخی و سرنوشت ساز هست یا رد میکنه یا میره تو دره باید جون بکنه تا بیاد بالا .اگر موفق بشه راه چین را رفته یعنی از توان شوروی استفاده کرده و وقتی از لحاظ دفاعی به توان بازدارنده دست یافت رفت به سمت غرب برای باز سازی اقتصادی . بازیهای اعراب حاشیه خلیج فارس و اسراییل هم باید در همین چهار چوب دید اگر ایران این مرحله را رد کنه تا مدت نامعلومی کشورهای حوزه خلیج فارس به عنوان کشورهای پیرامون ایران تعریف خواهند شد موازنه قدرت در منطقه به هم خواهد خورد و اسراییل رقیب جدی در منطقه خواهد دید که از حیٍث نیروی انسانی و منابع طبیعی و جغرافیای سیاسی به مراتب خوش بنیه تر از اسراییل هست .هدف اسراییل نه حمله که تداوم وضع فعلی و تحریمهاست تا جلوی راه ایران سنگ بیندازه
به تبریزی
ای عزیز برادر . ما نمی گوییم چرا ظریف و روحانی دروغ می گویند بلکه می گوییم چرا به مردم خودشان دروغ می گویند!! مسئله اینجاست از زمان حمله مغول ایران اینقدر دچار خسارت و زیان از ناحیه این حکمران نادان نشده است. حالا این حکمران نادان می خواهد بنام مردم نیازهای خودش را غالب کند. با نام ایران کثافت کاری های خودش را بپوشاند. آیا واقعا فکر می کنی با رفع تحریم ها مردم ایران از آن منتفع خواهند شد؟ تا این آخوند ها هستند آش همان آش و کاسه هم همان کاسه خواهد بود.مدتی را به ظاهر سازی خواهند گذراند و دوباره کارهای گذشته خود را دنبال خواهند کرد.اوباما اگر بر سر میز مذاکره ننشسته بود , تمام فشارها روی خامنه ای یعنی مقصر اصلی این ماجرا منتقل می شد ولی حالا بر عکس شد. حالا تمام فشار های افکار عمومی متوجه آمریکا و غرب شده است و مردم ایران آنها را مسئول سختی های زندگی روزانه خود می دانند!ضرر از این برای آمریکا بالاتر؟. این مردم بیچاره وطن فکر می کنند شکسته شدن تحریم تاثیر زیادی بر وضع اسفناک آنها دارد. شیخ حسن نصرالله و بشار اسد اول صف ایستاده اند تا با فروش اولین کشتی نفت, طلب هایشان را بگیرند! انصار حزب الله منتظرند تا پولی برسد و چماق هایشان را تیز کنند. قوه قضاییه منتظر است پولی بیاید تا بتواند به حصر زندانیان سیاسی ادامه دهد و تعداد بیشتری را هم به زندان بیافکند بالاخره زندانبان ها و بازجو ها و شکنجه گران هم خرج زن وبچه دارند و باید اموراتشان بگونه ای بگذرد!. بیچاره مردم عزیز ایران. اوباما به خامنه ای این پیام را رساند که جبهه غرب یکپارچه نیست و خامنه ای در غرب کشته مرده زیاد دارد و می تواند روی آنها حساب کند! بی عرضه گی اوباما کار را بجایی رساند که حال روحانی برای او خط قرمز می کشد و از غنی سازی کوتاه نمی اید! گویی این غرب است که مورد تحریم قرار گرفته و محتاج دلار است.
می گویند در زمان چنگیز یکی از حکمرانان محلی شورش کرده بود و خراج نمی داد. چنگیز , کاتب خود را صدا زد و از او خواست تا نامه ای به او بنویسد تا خراج سالیانه اش را بپردازد. کاتب هم نامه ای نوشت با این مضمون که: " چنگیز پادشاه بزرگ مغول, به تو سلام می رساند و از تو می خواهد تا خراج سالیانه خود را بپردازی". وقتی نامه را قبل از فرستادن برای چنگیز خواندند چنگیز عصبانی شد و جلاد را صدا کرد و گفت تا سر کاتب را قطع کند! کاتب وحشت زده به دست و پای چنگیز افتاد و علت تقصیر خود را جویا شد. چنگیز گفت فلان فلان شده من اگر می خواستم اینجوری نامه بنویسم ودنیا را اداره کنم , الان پادشاه هفت اقلیم نبودم و اکنون توی کوهها داشتم چوپانی می کردم! همین الان برایش بنویس اگر تا یک ماه دیگر خراجش اینجا نباشد, سرش را همراه با خراج برایم خواهند آورد! اوباما هم رییس جمهور یک کشور ابرقدرت است ولی با ادبیات رفتاری و سیاسی یک ابرقدرت آشنایی ندارد و آن را می خواهد مانند سوییس اداره کند! ولی چه خوب چه بد, آمریکا تاثیر گذار ترین قدرت جهانی معاصر است و هرگونه ضعف و خطای آن می تواند به بهای تقویت قدرت های دیگر تمام شود و این یعنی آغاز یکدوره جنگ ها و نبرد های خانمان سوز جهانی.همانگونه که این اتفاق بعد از فروپاشی شوروی اتفاق افتاد و دهها قدرت منطقه ای به قصد کشور گشایی و قدرت طلبی به جان هم افتادند.
دوش فنگ
من با این نظر که رفع تحریم ها اثرچندانی ندارد تا حدودی موافقم.فرض کنید 20 میلیارد دلار ایران را ازاد کردند. یک میلیارد ان را بابت مخارج جاری کشور و بقیه را خرج هزینه های دفاعی خود که از نان شب هم برایشان واجب تر است خواهند کرد.اگر تحریم ها اندکی بیشتر ادامه پیدا کند خواهیم دید که خامنه ای چطور کف پای غرب را خواهد لیسید.
بنظر من بهترین کار این است که پول و دلار دست اقایان ندهند!بلکه جیره خشکه بدهند! یک تحریم هوشمند. بکذارند ایران نفت خود را صادر کند ولی در عوض بتواند مواد غذایی و ...تهیه کند . یعنی دقیقا به اندازه نیاز به ایران بدهند تا مردم عزیز ما هم دچار سختی نشوندو از طرف دیگر خامنه ای نتوانداعوان و انصارش را تغذیه کند . فقط به اندازه نیاز. مردم هم کمی تحمل کنند تا با کمک تحریمها گشایشی شود .اگر از راه تحریم به جایی نرسیم جنگ شانس زیادی برای سخن گفتن دارد.
تا دیروز می گفتی توافق شده فقط مونده از کدام جمله برای توافق نامه استفاده کنند و با رندی جوری بیان می کردی که ظریف هرچیزی رو که طرف غربی می خواست داده وچیز دندان گیری به دست نیاورده و امروز هم از بی تدبیری طرف ایرانی صحبت می کنی . مردم رو خیلی احمق فرض کردی احتملا حلال مشکلالت ایران قالیباف با موتور و چماق معروفش هست رنگ نوشته هات مدتهاست رنگ نوشته های تازه به دوران رسیده های وطنی رو می ده ادم بهتر شجاعت داشته باشه و اعتقداتش رو بیان کنه نه با سفسطه گری حقیقت منظورش رو در غالب پنهان نوشته هاش بیاره حداقل به شعور ما توهین نکن برادر!
سخن قدیمی و مهم دلقک از زبان ظریف.
http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2013/11/131110_u14_zarif_iv_shia_suni.shtml
باب منندز» رئیس کمیته روابط خارجی سنای آمریکا گفته است این کمیته این هفته با هدف استمرار فشار بر ایران، تصویب دور تازهای از این تحریمها را بررسی میکند.
وی میگوید: نگرانی ما این است که ما حتی بیش از ایرانیها به رسیدن به توافق مشتاق باشیم!!.
قابل توجه آقای اوباما!!
منندز همچنین حق غنیسازی داخلی را نیز رد کرده و میگوید هیچ حق بینالمللی برای غنیسازی داخلی وجود ندارد و آمریکا نیز نباید چنین حقی را برای ایران به رسمیت بشناسد.
این تحریمها قرار بود در یک ماه گذشته در سنا مورد بررسی قرار گیرد، اما به درخواست کاخ سفید بررسی آن به تعویق افتاد. دولت آمریکا معتقد است تصویب دور جدیدی از تحریمها آن هم در حالی که مذاکرات در جریان است، میتواند روند مثبت مذاکرات را از بین ببرد.
با این حال، سناتور جمهوریخواه «لیندزی گراهام» که از جمله حامیان این تحریمهاست، میگوید: به زودی طرحی جدید از سوی هر دو حزب به کنگره معرفی میشود که چهار بخش دارد. نتیجه معقول (در مذاکرات) یعنی اینکه ایران غنیسازی را متوقف کند، سانتریفیوژها را اسقاط کند و فعالیت رآکتور تولید پلوتونیوم اراک را نیز متوقف کند.
وی افزود: اگر ایرانیها میخواهند برنامه هستهای صلحآمیز داشته باشند، که من شخصا با آن مشکلی ندارم، باید بگذارند جامعه بینالملل چرخه سوخت آنها را کنترل کند، یعنی برنامه هستهای آنها مانند مکزیک یا کانادا باشد، نه کره شمالی. آنها همچنین باید تمام اورانیوم با غنای بالای خود را به جامعه بینالملل تحویل دهند. فکر میکنم این چهار بند، مجموعا نتیجهای خوب برای جهان و البته برای ایران است.
He took your advice
http://www.radiofarda.mobi/a/f8-zarif-on-geneva-talks/25165161.html
سلام به تیمسار گرامی، دوستان همگی خصوصا شهریار
در شبی که مذاکرات به هم خورد به یکی از دوستانم کاملا حسی گفتم که چه بهتر. (تعبیر به خوب کردم و توجیه کردم در پس اش). یک اینکه آمانو قرار بود به ایران بیاید و حالا امروز آمد و به یک تفاهم نامه مشترک هم رسیدند و آمانو ابراز امیدواری کرد که -با این روند-"تمام" دغدغه های بین المللی از بابت مسئله هسته ای ایران برطرف بشود. دوم اینکه از آنجا که احساس می کنم این نتانیاهو با تمام هوشی که دارد و اتفاقا شاید باهوش است بسیاری از تصمیمات را غریزی می گیرد و اینکه این بشر چنان گارد محکمی در برابر این نشست گرفت کمی به نظر احساسی می آمد و از فردا تمام توافق کنندگان بودند که باید جواب منتقدان را میدادند برای که این توافق خوبی است اما اگر در ده روز آینده به توافقی حتی بیشتر به سمت ایران هم حتی برسند دیگر نتانیاهو جرات باز به این شکل برهم زدن توافقاتی که در راستای طلح جهانی-لااقل تبلیغ میشود- است را ندارد. امروز هم دیدیم که کمی لحنش بهتر شد و یک جمله گفت که ما از "توافق" استقبال می کنیم. و کمی صرفا دلش خنک شد و حتما هم فرانسویان علاوه بر امریکاییان به آنها اطمینان دادند که توافق نامه پییش رو تضمین کننده امنیت اسرائیل است. و اسرائیل با همین یک جمله خیالش آرام گرفت و البته فکر نمی کنم اسرائیل هیچ وقت نگران بمب اتمی ایران باشد، بیشتر نگران اتمی شدن اعراب و منطقه است با آن مساحت کمش. پس اینکه ایران هیچ وقت نمی تواند با این ساز و کار در طی چند هفته "مخفیانه" به بمب برسد برایش کافی است، یعنی حتی ایران یک قدم پشت سلاح اتمی را قبول می کند چون ایران هیچ وقت نمی تواند علنا نه برای مردم خودش وجود بمب اصولا و بعد حمله به اسرائیل را و برای دنیا خود داشتن بمب را توجیه کند. اما اینکه مخفیانه برسد و دیگران نیز در پی اش این کار را بکنند برای اسرائیل سنگین تمام خواهد شد. چون اعراب در پس اش هم می توانند داشتن بمب را توجیه کنند هم اگر مشکلی پیش بیاید با حمله به اسرائیل زیاد جو افکار عمومیشان ملتهب نمی شود که شاید خوشحال هم بشوند. و اسرائیل اگر باهوش باشد باید بداند که اگر ایران چند قدم دیگر به تکنولوژی اتمی نزدیک شود دیگر مهار کردن سیل کشورهای عرب و غیر عرب منطقه برای داشتن سلاح کار هر کسی نخواهد بود. و این گزارش های معنی دار بی بی سی در مورد پاکستان و عربستان یک نوع هشدار به مخالفان توافق با ایران هم بود-در راستای سیاست فعلی انگلیس البته-.
اما مشکل استراتژیک اعراب سر جایش باقی می ماند که اگر بنابر خوش رقصی بوده باشد فرانسه رقصش را کرد به اندازه کافی برای آنان و دیگر برای خودش هم توجیه ندارد فقط به خاطر افکار عمومی و گرنه گویا فرانسه تخم مرغ های اقتصادی اش را از سبد ایران کلا جمع کرده و قیدش را زده است و در سبد اعراب گذاشته.
جان کری هم یک حرفی زد و ظریف هم یک جواب نامربوط تری داد و به نظرم تیم ظریف-روحانی که همیشه در حال وزن کردن موافق مخالف هستند تا با کمترین اصطکاکی بیشترین مسیرها را طی کنند با دیدن آن همه مخالف(خارجی) تصمیم گرفتند امضای این چنین توافق نامه ای را به ده روز آینده و شاید بعد از سفر آمانوی سخت گیری که امروز حرف از برطرف شدن "تمام" مسائل زد موکول کنند. و چه کسی از آمانو مهم تر و اصولا همه بدبختی ما از همین آژانس و حماقت افرادی مانند محسن رضایی شروع شد که شورای امنیت را شوخی تر از آزانس میدانستند. و اینکه شروع کرده اند این طرف و آنطرف که هیچ حق تضمین شده ای برای غنی سازی وجود ندارد یک مزخرف بیش نیست که یک جور زیر میز بازی زدن است در اینجای کار و اصلا مهم نیست.
این کلا "توجیهات" من بود در پی اون حس بهتری که داشتم از اینکه اگر آن دو روز به توافق میرسیدند زیاد اجماع جهانی به همراه نداشت و صرفا یک برگه امضا شده می بود. عذر می خواهم از مثنوی بلندم باز هم :-)
امروز خبر ها را می خواندم دیدم مه بسیار ضد و نقیض است.مجلس آمریکا می خواهد تحریم های جدید برقرار کند . جان کری عقب نشینی کرده و ظاهر سخت گیرانه تری بخود گرفته که احتمالا بخاطر فشار های سنگینی است که از جانب مجلس و جمهوری خواهان و کشور های عربی و اسرائیل به او امده است و فرانسه عقب نشینی کرده و گفته منظور بدی نداشتم از طرفی هیگ جلو نشینی کرده و گفته امکان تفاهم بالاست! در اردوگاه غرب دو دستگی مشهود است.ولی به نظر می رسد این عجله در توافق کار دست ایران داد چون الان حساسیت روی مذاکرات بسیار بیشتر شده است . خنده دار اینجاست کشور های غربی چنان از طرف ایرانی یاد می کنند که گویی قرار است با یک روباه مکار گفتگو کنند! این خیلی بی سابقه است. همه از وحشت کلاه گذاشتن ایران میترسند!حالا ماما چند تا شده و بچه یا کور می شه یا کچل! این قضیه حالا حالا سر دراز دارد و به این زودی ها خامنه ای کشتی دلار را در آغوش نخواهد کشید . روحانی باید برود دنبال یک وامی یا قرض الحسنه چیزی برای اداره کشور باشد.
روحانی اولین حرکات خود را خوب انجام نداد. او از داخل کشور غافل شد.
سرباز صفر 25 ماه خدمت!
این از نقص ذاتی اصلاح طلبان ناشی می شود. آنان تخم رو در رویی با رهبر را ندارند و به همین خاطر هم چوب بی تدبیری یک نفر دیگر را انان می خورند! اگر روحانی قبل از رفتن به نیویورک مستقیما پیش رهبر رفته بود و گفته یا آزادی زندانیان سیاسی یا اصلا به مذاکرات نمی روم رهبری چاره ای بجز اینکار نداشت.
سرباز صفر 25 ماه خدمت!
ارسال یک نظر