 |
| Portrait of Louis Pasteur |
1- خب پاسخ این سؤال که چرا آیت الله خامنه ای چنین انتحاری وارد میدان شد و بصورت علنی برویارویی مجلس فرمایشی رفت را امروز مصباح یزدی و رییس دفترش آخوند جلالی داده اند. مصباح خودش گفته است که:
بعد آخوند جلالی رییس دفتر مصباح وارد شده و بر روی واژۀ "دشمنان" در سخن مرادش صدا و تصویر گذاشته است. او گفته است:دشمنان اعلام کرده‌اند که حتی اگر یک روز به پایان زمان ریاست جمهوری کنونی باقی مانده باشد باید رأی به عدم کفایت او داده شده و فرضیه اشتباه رهبری در تایید او را اثبات کند.(اینجا)
هاشمی رفسنجانی گفته است که اگر یک روز هم از دولت احمدی نژاد باقی مانده باید عدم کفایت دولت را بگیریم و این دولت را بیندازیم.(اینجا)معنای سرراست و صریح این سخنان یعنی برای اولین بار و بدون هیچ مجامله و پرده پوشی هاشمی رفسنجانی را به صفت دشمن "نظام = خامنه ای" متصف کردن. البته که هاشمی هم بخاطر اصل نظام و هم بخاطر شخص خامنه ای ملاحظات بسیاری را ملحوظ می کند در شخصیت ذاتاً محافظه کار و برنامه ریزش و خون بجگر ایرانیان می کند که می خواهند و می گویند: "یالله هاشمی اگر واقعاً مردی یک کم بجنب تا ایران برسرمان خراب نشده" اما مطمئنم که این گستاخی تازۀ مصباح و نوچه اش جلالی را نخواهد تاب آورد و با واکنش شدید و بزودی به آنان پاسخ درخور و تعیین کننده تری خواهد داد.
2- یک وجه دیگر قضیۀ انتحار اخیر خامنه ای برمی گردد به روحیۀ او ویارانش که هم بلحاظ شخصیتی و هم بجهت فکری ناچار از انتخاب موضع تهاجمی هستند:
الف- از جنبۀ شخصیت فردی خامنه ای روحیه ای بشدت نظامی و مهاجم دارد ضمن اینکه معتقد است بهترین دفاع حمله است و اگر حمله کند با توجه به موقعیت سازمانی و قدرت های نرم و سختی که در اختیار دارد اولاً و بی شخصیت بودن و دریوزه بودن و دنباله رو بودن و ... آخوندهای همپالکی اش در جناح اصولگرایان سنتی ثانیاً می تواند با تاکتیک تهاجم بهتر خودش را بالا بکشد و از حضیضی که گرفتارش شده نجات پیدا کند.
ب- موضوع مهمتر اما این است که خامنه ای در جبهۀ مداحان و هتاکان و متحجران دور و بر امروزش مطلقاً قدرت جنگ نرم و فکری با مخالفان جدیدش را ندارد. زیرا حرف جدید فقط در چهاچوب مدرنیته (عقل نقاد خود بنیاد) قابل تولید و ارائۀ استدلالی است و خامنه ای و گروه شعبان بی مخ ها از چنین ادبیات و گفتمانی بری هستند بلحاظ دانش و حتی اگر هم بلد باشند مجاز به استفاده اش نیستند. بنابراین خامنه ای مجبور است جنگ نرم (معقول) را با جنگ سخت (سرکوب) جواب بدهد و الا بازنده می شود.
3- شروع بلافاصلۀ منازعه توسط مصباح و جبهۀ پایداری هوادار دیکتاتوری مطلق خامنه ای این خوبی را هم دارد که جناح میانه روتر اصولگرایان تازه به عقل رسیده را قادر می سازد که بدون ریسک زیاد دور تازۀ اختلافات را پی بگیرند. در نظر داشته باشیم که خامنه ای یک دیگ بخار بسیار فشار قوی را هم در مجلس بارگذاشته است با حکم حکومتی؛ که هر لحظه مترصد ترکیدن است و با این گزک خودی های خامنه ای آنان راحت تر خواهند توانست بترکند و جنگ را از نو مغلوبه کنند. زیرا بسیار بعید است که نمایندگان اصلی بانی سؤال از رییس جمهور بتوانند براحتی این خفت علنی را تاب بیاورند و کماکان سربلند و نماینده به میان همشهریان و موکلان خود که سهل است حتی پیش زن و فرزندشان ظاهر بشوند. و اگر این را هم اضافه کنیم که مجلس نهم در شروع کارش است و نمایندگان نسبتاً مستقل نمی توانند با این تحقیر در ملاء عام سال های نمایندگی شان را با انگ "برده های رهبر" سپری کنند. حداقل این است که از 80 امضاء کنندۀ طرح سؤال 20 در صدشان که علی مطهری در رأس آنان است چنین خفتی را بدون پاسخ در خور تحمل نخواهند کرد.
4- همین امروز هم از پاسخ مجلس به حرف های جلالی رییس دفتر مصباح کاملاً مشخص است که نیشی هم بخامنه ای زده اند و گفته اند که اگر منظور وحدت رهبر را نزدیک ترین همفکرانش رعایت نکنند برای آنان هم حرجی نیست از نقض آن. یا بنظرم حتی اعلان رسمی مرگ ستار بهشتی در بازداشتگاه پلیس و درخواست استعفای فرماندهان پلیس از سوی دواتگری نمایندۀ مسئول پی گیری پرونده در همین بستر قابل خواندن است زیرا که تا کنون هیچ حرف درشتی از کمیتۀ پی گیری مجلس در پروندۀ ستار بیرون نیامده بود. من هم اتفاقاً پیش بینی می کنم که لینک اول مجلس برای بازگشت بخط نبرد همین پروندۀ بهشتی مظلوم باشد در روزهای آینده.
5- در سوی دیگر اما خامنه ای از سوی احمدی نژاد هم تحویل گرفته نشده است. و در حالیکه همه بطور طبیعی گمان می کردند بخاطر پشتیبانی مطلق خامنه ای از او در جریان اختلافش با مجلس دمی تکان خواهد داد و کرنشی خواهد کرد؛ احمدی نژاد اما همان یکبار پارسال را هم نرفته به عزاداری بیت رهبری و کلاً خرجش را از همه سوا کرده امسال و رفته به شابدالعظیم و قم حضرت معصومه؛ و جالب است که در آنجا هم امام جمعه قم آخوند سعیدی نوچۀ خامنه ای تنها روحانی بوده که با چاپلوسی بپابوس پسر محبوب آیت الله خامنه ای رفته است.
6- خوبی این نبردهای متقاطع و برانداز در این است که مثل ذات روحانیت بی نظم و بدون جبهۀ تعریف شده و هرکی هرکی است و هرکسی شمشیرش را در عین حال که آماده می کند برای حریف روبرو ممکن است غفلتاً فرو کند توشکم بغل دستی جبهۀ خودی. لذا بسیار متنوع و تماشایی این درگیری ها و خود زنی ها و بزودی متنوع تر و تماشایی تر هم خواهد شد در سربالایی های تیز جدید. و تازه این در زمانی است که ما معادلات تحریم ها و اقتصاد و نارضایتی های گرانی و تصمیمات جدید جامعۀ جهانی را منظور نکرده ایم! یا...هو
۱۰ نظر:
دلقک جان دو احتمال دیگر هم هست اول آنکه وضعیت سلامت خامنه ای ممکن است خوب نباشد و تلاش مصباح برای محکمتر کردن جانشینی. در تمامی سالهای اخیر مصباح دندان تیز کرده برای جایگاه رهبری و خداتوصیف کردن او و قطعا استفاده از بذر کاشته در آینده. که در این میان تنها مانع رفسنجانی است. قبلا با خبرگان و الان با حضور شخصی مانع اصلی این رویاست.
بنابر این تا خاک شدن رفسنجانی دست برنخواهد داشت.
احتمال بعد هم ریاست جمهوری بعد است که با توجه به سخنانشان واضح تر به چشم میخورد. مثلا کلیه کاندید های میانه رو را بابرچسب هاشمی و مابقی مثل لاریجانی را با نخواندن حرف رهبر از میدان به در کنند. فقط در مورد احمدی نزاد احتیاط میکنند و استفاده ابزاری.
در کل جالبتر و دیدنی تر خواهد شد در آینده!
شما اگر رصد نکنی اراجیف حال به هم زن ضرغامی را، اتفاقی که در دل توده می افتد را نمی توانی درست ارزیابی کنی. دیشب مثلا دوباره بر طبل دروغ و دغل های خودساخته ی نظام از عاشورای 88 می کوبیدند که سبزها خیمه ی امام حسین را آتش زدند و میرحسین و کروبی حمایت کردند! .... سخن به واقع این نیست که این ها دروغ است و ... واقعیت این است که نزد بسیاری از عوام کالانعام، این دروغ ها راست است. هنوز 80 درصد جامعه ی ما ارتباطی با اینترنت و سایر رسانه ها ندارند. هنوز باورهای مذهبی بسیار قوی است. هنوز .... و اتفاقا به اتکای به همان هاست که این نظام زنده است. ورنه مصباح و چهارتا چلغوز دیگه که کف روی آب اند. اگر آبی نباشد، این ها هم مرخص اند. نمی خواهم بگویم این ها سوار خریت مردم اند، می گویم سوار "باور مردم" اند. باوری که سطحی و عوامانه و روزمره است. بگذریم. می خواستم بگویم این که شما مدت هاست این قدر سقوط را نزدیک می بینی و این نزدیکت به این زودی ها نمی رسد، علتش این باشد شاید که دور افتاده ای و نبض توده را فقط از جراید می سنجی و اینترنت. در حالی که دارالاباطیل عموعزت ضرغامی و ... درست است که حال نخبه را به هم می زند ولی هم مخاطب وسیع در توده دارد و هم در مخاطبش موثر است و هم ..... (من آن ام که روزی ضمن تقدیر از قلم و هوش پشت آن، گفتم گاهی مهمل می گویی و به تیریج قبای حضرتت سخت برخورد و ...)
این مطلب نیز مطلب خوبی بود. مطلب قبلی شاهکار بود و به نظرم جز توسط اهلش، فهم نشود و قدر دانسته نشود. خواننده ی عادی شاید خمیازه هم وسطش بکشد. اصولا حضرتت تا وقتی وارد پیش بینی نمی شوی، تیغ بران و قلم دوانی داری. و سر آخر این که ممنون که می نویسی. یا ... هو!
تو رو به روح پدرتون همین جوری این اعداد و درصد ها رو پرت نکنید :
" هنوز 80 درصد جامعه ی ما ارتباطی با اینترنت و سایر رسانه ها ندارند " !!
80 درصد مردم اینترنت ندارن ؟ ضریب نفوذ اینترنت هر چی باشه 20 درصد بیشتره . من مثل شما اطلاع ندارم دقیقا چند درصد .
سایر رسانه ها که شامل روزنامه هست که الحمدلله توی کشور روزنامه ای دیگه چاپ نمی شه که فقط 20 درصد روزنامه خون باشه .
سلام آرسین.
من مطلقاً این احتمال را ممکن نمی دانم بدلایل بسیار و از جمله اینکه مصباح خودش بسیار مردنی تر از خامنه ایست.
و اما پسر شجاع کاشی و آن ناشناس عزیز ملتمس دعا. در متنی که من نوشته ام و در همۀ پست های وبلاگ هم جریان دارد مطلقاً حرفی از قیام و شورش و براندازی وانقلاب و سقوط نیست. حرف من تعویض خامنه ای در یک فروپاشی در بین هیئت حاکمه است و ثقل کار را اینجا جستجوی امیدوار می کنم و گاهی از جرقه های ناگهانی احتمالی و غافلگیرانۀ مردم بویژه در حوزه های اقتصادی هم پشتیبان محتمل آرزو دارم. در این متن هم من مطلقاً امار و ارقامی از نارضایی مردم و شورش آنان نداده ام و آمار 20 در صد هم مربوط به نمایندگانی است که طرح سؤال از احمدی نژادشان خورده به حکم حکومتی و گفته ام 20 در صد از 80 نفر منتظر فرصتند که این خفت را جبران کنند. همین. یا...هو
رک بگم مردم ما نادان تر از آن هستند که در این میدان جنگ بین حاکمان نظام اسلامی منفعتی ولو با چند ده کشته ناقابل از آن خود سازند.
ببینید همین قتل ستار مظلوم چگونه اوضاعشان را بهم ریخته است. اما دریغ از یک فشار اندک عمومی بر حاکمان اسلامی.
مردم ما خیلی خیلی عقب هستند. سالها و در حالت خوشبینانه یک نسل یعنی حدود بیست و پنج سال دیگر طول میکشد تا مردم ما اندکی خرد را به رسمیت بشناسند. بیهوده نیست وزارت اطلاعات هنوز مجدانه اعترافات ساختگی تولید میکند چون در ناخوداگاه توده مردم ایران این اعترافات دروغین خریدار دارد.
رک بگم مردم ما نادان تر از آن هستند که در این میدان جنگ بین حاکمان نظام اسلامی منفعتی ولو با چند ده کشته ناقابل از آن خود سازند.
ببینید همین قتل ستار مظلوم چگونه اوضاعشان را بهم ریخته است. اما دریغ از یک فشار اندک عمومی بر حاکمان اسلامی.
مردم ما خیلی خیلی عقب هستند. سالها و در حالت خوشبینانه یک نسل یعنی حدود بیست و پنج سال دیگر طول میکشد تا مردم ما اندکی خرد را به رسمیت بشناسند. بیهوده نیست وزارت اطلاعات هنوز مجدانه اعترافات ساختگی تولید میکند چون در ناخوداگاه توده مردم ایران این اعترافات دروغین خریدار دارد.
مردم ایران نه نادان هستند نه عقب ! شما این مردم رو نشناختید...همچنین شما دلقک جان ( با اینکه ایرانی هستی ) چون هنوز در تفکرات فسیل شده امثال هاشمی مونده ای. اگر همین الان از مردم ایران یک نظرسنجی بشه شرط می بندم محبوبیتش به ده درصد هم نمیرسه (خیلی خیلی کمتر از اون چیزی که سال هشتاد و چهار بود) حتی همینایی که مخالف احمدی نژاد هستند هم حاضر نیستن به کسی مثل هاشمی دل خوش کنند. وقتی یک کسی مثل کروبی که رئیس ستاد خودش هم حاضر نشد بهش رأی بده قراره قهرمان آزادی ایران باشه یا کسی مثل هاشمی که خودش همه بلاها رو بر سر این ملت نازل کرده فکر می کنید کسی حاضره بره پشت اینا خودشو به خطر بندازه که بعد این آقایون تو ویلاهای خودشون خوش بگذرونن و فرزندانشون تو خارج حال کنن و مردم توی زندان زیر شکنجه بمیرن؟ اونم چی همه ش با دروغ. مردم خوب فهمیدن که این آقایون اگه سنگ مردم رو به سینه می زنن در واقع سنگ به قدرت رسیدن خودشونو به سینه می زنن وگرنه از این سی و سه سال که بیست و پنج شش سالش قدرت به طور مطلق و کامل دست خودشون بود مثلا چه گلی به سر مردم زدن؟ رفتارهای افراطی و اختناق و کارای عجیب غریب که همه ش میراث دوران خودشونه. خامنه ای و هاشمی هیچ فرقی با هم ندارن. یه چیزایی هست که مردم خوب می فهمن اما متاسفانه بعضی ها اصلا نمی فهمن و وقتی هم عکس العمل مردم رو می بینن باز هم خودشونو به نفهمی می زنن و میگن مردم ناآگاه هستن! لازم نیست مردم چیزی بگن فقط به رفتارهای مردم در جامعه نگاه کنید مردم مدت هاست که خواسته هاشونو با رفتار و عکس العمل هاشون نسبت به اتفاقات نشون میدن.
سلام . من ناشناسی هستم که به آمار 80 و 20 اعتراض کرده بود . اعتراض من فقط متوجه جمله پسر شجاع بود که توش گفته 80 درصد مردم به اینترنت و رسانه دسترسی ندارن و متوجه متن شما نبود .
ممنون از شما و متشکر به خاطر تحلیلهاتون .
سلام بر جناب ناشناس. من اطلاع تقریبا دقیق دارم. آمارگیری رسمی توسط یک تیم دانشگاهی (دانشگاه شریف بود برای شرکت "زیرساخت" مخابرات؛ اگر اشتباه نکنم) انجام شده بود. نتیجه، خود مسئولین مخابرات را هم متحیر کرده بود و تصورشان از ضریب نفوذ اینترنت به مراتب بیش از این ها بود. من دوره ای برای هیئت مدیره ی آن شرکت، تدریس داشتم و این آمار را اعضای هیئت مدیره اش به من گفتند و ابراز تعجب می کردند. و آن چیزی بود اندکی بیش از 11 درصد! مربوط به سال 88 هم هست. تعریف نفود هم خنده دار است (اگر چه استاندار جهانی است). چیزی در مایه های تعریف شاغل د رآمارها که کسی که هفته ای یک ساعت کار بکند را بهش می گویند شاغل. این هم یک مقدار کمی اینترنت در سال را شامل می شد (دقیق خاطرم نیست. ولی در همین حدود بود)!
اگر به زعم شما در این 3 سال چنین رشد سهمگینی داشته ایم که از 11 به بالای بیست درصد رسیده ایم، خوش به حال این ملت!
البته همان روزها هم تخمین سرانگشتی مخابراتی ها و تخمین های جهانی، بیش از این ها و بالای بیست درصد بود؛ ولی آمار دقیق با یک گروه حرفه ای آماری و جامعه ی آماری گسترده، چیزی دیگر می گفت!
با سلام به دلقک، از ناشناس عزیز میخواهم که بفرماید اگر ما ملت فهیم و آگاهی هستیم ، در یک سال گذشته چه حرکتی انجام داده ایم که ماتحت حاکمیت از از آن فقط گرم شده باشد ( نمی‌گویم سوخته باشد ) ؟؟ مخلص شما غریب آشنا
ارسال یک نظر