Vase with Red Poppies |
1- در حالی که پروندۀ ستار بهشتی در حال نفوذ به گسل های غیرقابل ترمیم حاکمیت است. و برعکس آنچه که سعی می شود موضوعی کم اهمیت تلقی و جمع شود؛ موردی بسیار هزینه ساز و مهم خواهد شد بزودی؛ فرصتی پیدا کرده ام که راجع به احمد توکلی مختصری بنویسم. زیرا که دیدم بسیاری از وسایط ارتباط جمعی بظاهر همسو با منافع مردم؛ حرکت احمد توکلی در بیان چند جمله در نطق خود در مجلس و نام بردن از ستار بهشتی را مهم و بزرگ جلوه داده اند؛ و چنین وانمود کرده اند که گویا او نیز یکی مثل علی مطهری با پرنسیپ مشخص سیاسی است و می توان در جریان استحالۀ رژیم روی او حساب باز کرد. البته که صرف زد و خورد درون حاکمیت از سوی هرکس ارزشمند و در راستای ناخواستۀ منافع میان مدت مردم است تردیدی نیست و نباید تخطئه شود.
2- آنچه که مسلم است جمهوری اسلامی بدلیل ذاتی "حکومت نبودن" یک مجموعۀ بشدت فاسد و رانتیر است. و همۀ ریز و درشت وابسته به حکومت در سطوح میانی به بالای مدیریت - مگر استثناهای بسیار بسیار معدودی - آدم های کم و بیش فاسدی در زمینه های بویژه مالی و مادی هستند. اما - این اما مهم است - وقتی داوری به مصداق ها و نام ها و شخصیت ها می رسد دست ما برای استناد به قرینه های رانت و دزدی و کلاه برداری و عدم صداقت خیلی باز نیست. زیرا که همۀ اسرار حاکمان بالفعل از پرده بیرون نیست و نمی توان بضرس قاطع و مستند گفت که فلان سیاستمدار فاسد یا کلاش و دروغگو است. لذا هنگامی که ما با مواردی مستند مثل احمد توکلی برخورد می کنیم که پرونده اش بهر دلیل رو شده و ضعف های مهمش به اثبات رسیده است نمی توانیم با استناد به انشاءالله گربه است او را وارد صفوف "بازگشتگان بطرف منافع مردم" بکنیم.
3- احمد توکلی یکی از آن اشخاصی است که پرونده هایی از او رو شده است. اینک مستند است که توکلی هنگام تحصیل رانتی و بورسیه ای متقلبانه - از نظر سوابق تحصیلی - مقادر زیادی ارز متأهلی گرفته است که خانواده ای همراه نداشته است. حتی اگر پروندۀ زمین سعادت آباد و پروندۀ ارز کلان برای واردات چاپخانه برای روزنامۀ فردای او را هم در نظر نگیریم توکلی برای توبه کردن از فساد ارز تحصیلی اش حداقل باید عذرخواهی می کرد. این به این دلیل هم مهم است که او اولین نفر در ایران بود که شعار "دولت پاک" را اختراع کرد و حتی با این شعار بیشتر از 4 میلیون هم رأی جمع کرد در مقابل دور دوم ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی. و در همین نطق مورد تحسین قرار گرفته اش در دیروز هم گفته است بجای سختگیری به وبلاگ نویسان بروید سراغ مال اندوزان و فساد صاحب منصبان. در حالیکه اولین صاحب منصب فاسد خودش بوده و است و با اینکه جرمش اثبات شده حاضر به پوزش هم نشده است.
4- اما موضع گیری احمد توکلی در رابطه با پروندۀ ستار بهشتی برای جدایی دیرهنگام از جبهۀ شکست خوردۀ "خامنه ای - حداد عادل" بوده است. در زیر نگاه مختصری کرده ام به پروندۀ سیاسی این عنصر مذبذب و خطرناک:
الف- او مطمئن بود که اگر از فرصت نطقش برای فاش گویی در مورد مرگ ستار بهشتی استفاده نکند نفر بعدی اینکار را خواهد کرد و امتیازش را بدست خواهد آورد. زیرا آش مرحوم ستار شورتر از این بود که بی حرف و حدیثی در داخل پستوها و دخمه های رژیم جمع و بفراموشی سپرده شود.
ب- احمد توکلی بدلیل ضریب هوشی پایین در انتخابات 88 توی دام تندروان افتاد و نه تنها نسبت به مهندس موسوی مواضع بشدت مشمئزکننده ای اتخاذ کرد بلکه تا آنجا پیش رفت که ولی نعمت خودش را که او را با دیپلم متوسطه و سنی بسیار پایین نسبت به مجموعۀ وزرای دولت وارد کابینه اش کرده و رخت وزارت کار پوشاند را نیز به نظر خودش لجن مال کرد.
پ- احمد توکلی البته قبلاً در انتخابات 84 هم نشان داده بود که یک فرصت طلب است و با حمایت از قالی باف مدرن بجای احمدی نژاد متحجر که سنخیت بیشتری با شعار "دولت پاک" و یتیم نوازی توکلی داشت این خصلت منفعت طلبی اش را بروز و ظهور داده بود. البته بمحض پیروزی احمدی نژاد بلافاصله چرخید و حتی توانست دو سهمیۀ وزارت در صنایع و آموزش و پرورش هم برای رفقایش بگیرد در دولت نهم.
ت- در انتخابات 88 که تمام قد از احمدی نژاد حمایت کرد و پس از انتخابات نیز با گمان اینکه آیت الله خامنه ای توانسته قدرت بلامنازع خود را تثبیت کند؛ خزید زیر عبای حداد عادل و با او بست. او با رفتن توی جبهۀ قدرت مطلق خامنه ای و رساندن حداد عادل به ریاست مجلس هفتم هم سهم خودش را که رییس مرکز پژوهش های مجلس بود گرفت و هم در پایه گذاری ویران کردن کشور سنگ تمام گذاشت: سیاست تثبیت قیمت ها در آغاز مجلس هقتم و دستکاری مخرب در برنامۀ چهارم توسعه که زیربنای تخریب کشور بود به تبلیغ و امضای توکلی سرانجام گرفت. حتی اگر انفعال مطلق مجلس هفتم تحت ریاست اربابش حداد را علت تامۀ شورش های امروز احمدی نژاد بحساب نیاوریم.
ث- احمد توکلی به این دلیل که ضریب هوشی پایینی دارد و نمی تواند سریع شاخک هایش را بکار بیندازد در مجلس هشتم نیز توی باند حداد عادل ماند و همراه با ریاست به مرکز پژوهش ها ریاست رییس خودش لاریجانی را هم بچالش کشید. البته حداد عادل هم در مرکزیت تصمیم گیر جبهۀ متحد از کاندیداتوری او برای مجلس نهم حمایت کرد و با بیرون راندن مطهری از لیست؛ جای توکلی را فراخ تر کرد.
ج- احمد توکلی هنوز هم به تشخیص اشتباهش در انتخاب حداد عادل بجای علی لاریجانی در مجلس نهم ادامه می داد و تلاش می کرد که حداد عادل رییس شود و مجدداً باخت. و اینبار البته لاریجانی هم تلافی کرد و ریاست مرکز پژوهش ها را از او گرفت. چسبیدگی توکلی به حداد عادل تا همین سؤال دوم از رییس جمهور هم ادامه داشت اما راه بجایی نبرد و طرح سؤال عملیاتی شد. اینجا بود که احمد توکلی بسیار دیر متوجه ضعف عمده در طرف حداد و خامنه ای شد و اینک تصمیم گرفته است که اگر بتواند کم کم از جبهۀ تندروان حداد و خامنه ای فاصله بگیرد و در این پس زمینه است که دیروز تصمیم گرفت مثل یک کرکس از جنازۀ ستار نخستین پلۀ این نردبان جدایی را بسازد.
خ- این مطلب را به این دلیل مهم دانستم برای نوشتن که بگویم بین آدم ها فرق است بسیار و کثیف ترین آدم های سیاسی نان بنرخ روز خورها و بدون پرنسیپ ها هستند مثل توکلی و باهنر. و یکوقت اشتباه نشوند با مطهری و در سطحی پایین تر علی لاریجانی. زیرا آدم دارای ثبات و عقیده و مرام چه موافق ما باشد و چه مخالف ما قابل احترام و سرمایه گذاری است و از لمپن ها و فرصت طلبان فقط باید استفادۀ مقطعی و ابزاری کرد و نه بیشتر. یا...هو
۱۰ نظر:
بدون اينكه بخواهم از توكلي حمايت كنم چند اشتباه تحليل شما را مي گويم:
1- توكلي كم هوش نيست. قبل از انقلاب در برق دانشگاه پهلوي شيراز قبول شده كه آن موقع دانشگاهي درجه يك بود هم رده با آريامهر و تهران. البته به دليل دستگيري نتوانست تمام كند.
2-بي پرنسيپ نيست. در خوابگاه دانشگاه كه بود براي خود اصول سختگيرانه اي داشت. مثلا در اتاق ديگران چاي نمي خورد. اگر دقت كنيد هنوز هم اين روحيه خشكه مقدسي با اوست و تعيين كننده بسياري از رفتارها.
3-پسرخاله لاريجاني است اما روحيه اي كاملا مخالف او دارد. هر چقدر آن پسرخاله حاضر است دين رافداي دنيايش كند اين يكي برعكس است.
4-در قضيه تحصيل خارج خود را محق مي دانست و هنوز هم مي داند كه به دليل فداكاري كه براي حكومت اسلامي تنجام داده از اين امتياز برخوردار شود. كاري با درستي استدلالش ندارم مي گويم خود را محق مي دانست.
به نظر من اشكالش اين است كه معيارهايش كج است. يعني فكر مي كند با خوردن چاي شبهه ناك مسلماني اش به باد مي رود. همين معيارگذاري غلط سبب اشتباهات فاحش سياسي او مي شود. به نظر من او مرد سطح بالاي اقتصاد و سياست نيست.
ديدي كار آگاهي نبود
آیا عمدی در کار بوده که از ج به خ رفته اید ؟
میشه دست کم دو دلیل بر تحجر احمدی نژاد ارائه دهید؟ من هم تا چند سال پیش به خاطر القائات روشنفکرنمایان و متحجران واقعی فکر می کردم احمدی نژاد متحجر است اما هر چقدر بیشتر او را شناختم و با افکار و عقایدش آشنا شدم البته نه از دریچه سایتهای متحجران واقعی فهمیدم که حقیقتا فکر بازی دارد و با تمام وجود به آزادی انسان ها باور دارد.
زمان اتفاقات مقالۀ من هم بهمان چند سال پیش شما مربوط است. ضضمن اینکه چه چیزی بالاتر از این تحجر که احمدی نژاد بوجود امام زمان اعتقاد مادی دارد و از ابرانسانی صحبت می کند که فقط یک ذهنیت مثل خود خدا برای بشر است بخاطر امیدواری و نترسیدن و نترکیدن. انسان تکامل پیدا می کند نه بسوی امام زمان و انسان کامل بلکه از احمدی نژاد به قالی باف و از قالی باف به باراک اوباما و ... او حرف هایش بلوازم عملی تحقق شعارهایش پایبند نیست و تحجر بسیار سخت و فریب دهنده تری دارد. ایمان به ازادی انسان از راه خدا ممکن نیست. بلکه فقط راه اومانیسم لیبرالیسم است. یا...هو
نامه ای دیگر:
دلقک جان چند مدتی هست که درگیر مشغولیات ذهنی از جنس شخصی و شخصیتی هستی و کمتر رصد اوضاع روز رو میکنی. رونق سیرک به هیجانِ بازی های روزانه هست نه تریبون نظرات بودن، اگر مشکل دیگه ای هم هست با ما صادق باش و بگو
نیازی به گفتن موضوعات روز نیست اما جهت اشاره:
مانور نظامی ایران،
مسائل جدید هسته ای،
جبهه های جدید جنگ درون حکومت مثل جزای توهین به مشایی!و عملکردهای اخیر صدا و سیما،
سخنان جدید احمدی نزاد و مواضع روزنامه ها و طرفدارانش
اظهار کمبود بودجه خرید تجهیزات سرکوب،
مسایل اقتصادی
و...
حیف سیرک به این پر رونقی هست که درگیر این مسائل شود.
برسد به دست صاحب سیرک!
شما هم آدرس را غلط رفته اید، احمد توکلی دزد بزرگ این حاکمیت نیست بلکه جلاد چماق به دست بزرگ این حاکمیت است، کمی در مورد جنایاتش در بهشهر سالهای اولیه پس از انقلاب تحقیق کنید. وقتی که دادستان بهشهر و رئیس کمیته بود و زن ناقص عقل احتمالا حامله ای را در کمیته اعدام کردند، دست قطع میکردند و جالب اینکه به آن هم در کتابش وقیحانه میبالد. اعدام سیاسیون، بخصوص اکثریتی ها به جرم اقلیتی بودن و محاربه. بخوانید در مورد قتل امثال یعقوب یزدانی های آزاده و شریف در بهشهر به دستور این آدمکش و زیر دستان ایشان همچون قاضی خوشخو و چماقدارانی مثل جمشید صدیق که الان تاجر شده است.
سلام
این هم از اثرات خون ناحق است ، الان فرقی نمیکنه کی بگه ! هر کی بگه در واقع دارد خبر جنایت را افشا و منتشر میکند . مردم هم بعد از اطلاع قضاوت خود را خواهند داشت .
شم سیاسی ندارد .اقای ناشناس. چای شبهه ناک؟؟؟ ازپیامبر(ص) تا امام خمینی اینجوری چای خوردند؟؟؟ کامنت اول را خواندی؟قتل بهشهر واز این حرفها.از شاه تااقای خامنه ای 4 تا دور بری اینجوری داشته باشد احتیاج به دشمن ندارند .همینها بیچاره شان میکنند a
سلام دلقک جان
برخلاف حرفهای دیگران من نظرم اینست که وجودتان در بالاترین لازم است. از شما خواهش میکنم که به ایمیلهایتان مرجعه کنید. ایمیلی برایتان فرستاده ام. لطفن به آن جواب بدهید. اگر افرادی شما از بالاترین بروند مطمئن باشید که این سایت از بین نمیرود بلکه مسیر این سایت عوض خواهد شد که تاسف بار است.
با احترام دوستارتان د.ص.
ارسال یک نظر