۱۳۹۱ آبان ۱۴, یکشنبه

بخدا حماقت هم سقفی دارد! نگاهی به خبر توقف غنی سازی 20 درصد.

The Last Judgment


1- مدعای ما مخالفان خامنه ای این است که مشکل بین جمهوری اسلامی و کشورهای غربی "صرف غنی سازی اورانیوم" است و نه در صد غلظت غنی سازی. اما روایت خود جمهوری اسلامی این است که مشکل غرب با ایران غنی سازی 20 درصد است و چانه زنی این جاست که غرب می گوید شما بدون پیش شرط غنی سازی 20% اورانیوم را کنار بگذارید تا ما در ثانی مشوق های مورد درخواست شما در مورد رفع تدریجی تحریم ها را شروع کنیم. گذشته از تفاوت از زمین تا آسمان گفتۀ مخالفان و ادعای موافقان و خود رژیم؛ بهرحال اما موضوع غنی سازی 20 در صد واجد اهمیت است: در خوانش ما بعنوان دروازه ای برای ورود به تفاهم های بعدی و در خوانش خودشان اجرای کامل پیش شرط غرب برای رفع تحریم ها.

2- اینک بر سر موضوعی به این حیاتی و مهم خبری نقل شده از یک آدم دست دوم بنام آصفری نمایندۀ مجلس که ایران غنی سازی اورانیوم 20% را متوقف کرده است. این خبر قطعاً نمی تواند دروغ باشد زیرا نماینده عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس است و در حاشیه هم شده از وقایع پشت پردۀ هسته ای اطلاعات نزدیکی دارد. این جاست که تیتر مطلب من: "بخدا حماقت هم سقفی دارد! نگاهی به خبر توقف غنی سازی 20 درصد." تنها حرفی است که عمق فاجعه را می تواند نشان بدهد در دیپلماسی کشور. و چرا؟

3- خبر توقف غنی سازی 20% از نظر رژیم خامنه ای باید مهمترین خبر و اقدام چند سال اخیر تلقی شود در چالش با غرب بر سر موضوع  برنامۀ هسته ای ایران. و از دید ما مخالفان هم قطعاً خبر مهم و اقدامی درست است. حالا ببینید رفتار رژیم با مهمترین خبر و اقدام مبتنی بر حسن نیت خود چگونه است. عقل و منطق و سیاست و شعور حکم می کند که چنین خبر مهمی طی یک اطلاعیۀ رسمی از سوی وزارت امور خارجه یا دبیر کمیسیون امنیت ملی تنظیم و با حداکثر برد تبلیغاتی در داخل و خارج به رویارویی حریفان در غرب گذاشته شود. تا افکار عمومی داخل را با حجم تبلیغات یکسویه قانع کرد - تو بگو فریب داد - که ببینید ما حتی حاضر شدیم مهمترین شرط غرب را بدون پیش شرط قبول کنیم و غنی سازی 20% درصد را متوقف کردیم. تا از آنجا بتوان هم در افکار عمومی جهان یارگیری کرد و هم توپ را بزمین کشورهای غربی انداخت. - داریم فقط راجع به نقش دیپلماسی صحبت می کنیم فارغ از نتایج نهایی آن -

4- اینک عملاً ببینیم چه اتفاقی افتاده است: خبر به این مهمی و حیاتی را از زبان آدمی درجه دوم و نامسئول مستقیم بصورت شایعه درز داده اند تا همۀ منافع ممکن این اقدام بنفع رژیم را لوث و همۀ مضار آن را بجان بخرند. زیرا وقتی خبر به این مهمی در کانال های غیر رسمی شروع به دستمالی شدن می شود بدیهی است که نه افکار عمومی داخلی به آن اهمیت می دهد و نه مهمتر کشورهای غربی ناچار از موضع گیری می شوند. و با گذشت زمان اقدامی چنین مهم و استراتژیک تبدیل می شود به شایعه و جک و یادآور داستان چوپان دروغگو. زیرا اگرهم در اقدامی منفعل و با تأخیر این خبر به اطلاعیۀ رسمی حکومت هم تبدیل شود دیگر نه برد "شوک" اولیه را دارد و نه غرب را وادار به واکنش مثبت می کند.

5- جالب آنجاست که دستگاه دیپلماسی رسمی کشور و همزمان با این خبر بسیار مهم و سرنوشت ساز، برسر موضوعی که فقط به جک و طنز و شوخی شباهت دارد متمرکز شده است. و می گوید که: "ایران بکشورهای 1+5 پیشنهاد کرده است که مذاکرات مربوط به پروندۀ هسته ای ایران با غرب بطور مستقیم از تلویزیون پخش شود." آخر تا کنون مگر در تاریخ سابقه داشته است که مذاکرات حتی محرمانه - و نه مثل مذاکرات ایران و غرب با طبقه بندی سرّی - وسط استادیوم های ورزشی برگزار شود و پخش مستقیم زنده بشود احمق! بازهم معتقدید که تیتر مطلبم زیادی تحقیر آمیز است. شما چه پیشنهادی دارید غیر از "بخدا حماقت هم سقفی دارد!"  فاعتبرو یا اولی الالباب! یا...هو

پی نوشت: ظاهراً خبر با تأخیر زیاد و در واکنش به پراکنش زیاد و سریع تکذیب شد. اما خبر درست است و اگر هم نادرست بوده دیگر دستمالی شده و حساسیت خود را از دست داده است. ضمن اینکه فقط در یک حالت واکنش به تکذیب ارزش دارد که دهان "آصفری" را با سرب پر کنند بعلت حرف مزخرف و بی مسئولیت زدن! الفبای سیاست ورزی را می گویم.

۳ نظر:

ناشناس گفت...

نوش...

https://balatarin.com/permlink/2012/11/4/3188352

https://balatarin.com/topic/2012/11/4/1012151/popular/2

Dalghak.Irani گفت...

مرسی دوست نازنین و خوب و یاور. 5 روز از حصرم باقی است. انشاء الله تلافی کنم در دنیای غیر مجازی. یا...هو

ناشناس گفت...

حاجی موضوع خیلی مسخره و بی منطق است
یکی یک حرف مفتی زده بعد هم به غلط کردن افتاده
مهمترین دلیل همان بوقی به نام هارتص است
http://www.mehrnews.ir/NewsPrint.aspx?NewsID=1735314
خیر سرمان کلی دلار انبار کرده ایم!
اینقدر تن و بدن حاجی را نلرزان!!!
والاع بخدا.