این نوشته را سرور عزیز و گرانمایه و جوانم فرنام شکیبافر در کانال تلگرامش نوشته و بهتر از این نمیشود. بازنشرش با افتخار خود و اجازۀ خودش است و بهتر از نوشته های من:
ایالات متحده با ٢٤ درصد تولید ناخالص دنیا بزرگترین اقتصاد دنیاست و یک سوم ثروت جهان را در اختیار دارد. بودجه نظامی همه کشورهای دنیا را اگر روی هم بگذاریم فقط دو برابر بودجه نظامی ایالات متحده است (پنجاه برابر بودجه نظامی ایران). این کشور طی پنجاه سال اخیر در نیمی از کشورهای دنیا یا مداخله نظامی داشته یا با آنها همکاری های نظامی صورت داده است. دلار ایالات متحده، ارز ذخیره ای اصلی جهان است. همچنین این کشور مقصد اول سرمايه و نخبگان، خانه اصلي كسب و كار خلاق، مرکز اكتشافات علمي و مالك طیفی از بهترين و معتبرترین دانشگاه ها است. ایالات متحده با اتکا به این منابع نرم و سخت قدرت جایگاه بسیار ویژه ای را برای خود در شبکه قدرت بین المللی فراهم آورده است. این کشور پس از جنگ جهانی دوم بیشترین نقش را در شکل دادن به ساختار نظام بین الملل و رژیم های حقوقی و سازمان های آن داشته و حتی پس از جنگ سرد نیز جایگاه رهبری جهان آزاد را برای خود حفظ کرده است.
دشمنی ورزیدن ما با چنین کشوری صدمه ناچیزی به اقتصاد و جایگاه بین المللی آنها می زند اما ما را در سناریوی حداقلی گرفتار عقب ماندگی و تضییع جدی منافع ملی، در سناریو و فاز بعدی تبدیل شدن به یک دولت درمانده (Failed State) و در بدترین سناریو حتی در معرض انهدام و تهدید بقای دولت-ملت مان قرار می دهد. سناریوی حداقلی (عقب ماندگی) چهل سال است که در جریان است اما اکنون وارد دومین فاز (بدل شدن به دولتی درمانده) شده ایم. مع الوصف پیش از آنکه به فاز سوم برسیم بسیار ضروری است که دولت انقلابی جمهوری اسلامی را حتی الامکان بدون فروپاشی کامل نهادی آن سرنگون کنیم و به سرعت به عادی سازی مناسبات با ایالات متحده بپردازیم.
این سرنوشت شوم در اثر خصومت ورزی با ایالات متحده و ظاهر شدن در قامت یک دولت انقلابی و سرکش صرفا محدود به ما نبوده و میراث سایر امثال دولت جمهوری اسلامی در حوزه آمریکاستیزی نیز مثل کوبا، زیمیابوه، ونزوئلا و ... جز به جا گذاشتن اقتصادی ورشکسته و یک جایگاه بین المللی ناخوشایند برای این کشورها نبوده. در حالی که بالعکس اکثر دوستان ایالات متحده پس از جنگ جهانی دوم مثل ایران در دوره باشکوه پهلوی یا کشورهایی مثل شیلی، کره جنوبی، مالزی، ترکیه دهه 2000، ویتنام سال های اخیر و ... ظرف چند دهه یا حتی بعضا چند سال توسعه همه جانبه و ترقی بین المللی درخوری را تجربه کرده اند. البته پر واضح است که دوستی با ایالات متحده صرفا شرط لازم برای توسعه است اما شرط کافی نیست.
دشمنی با ایالات متحده ما را در شبکه قدرت بین المللی در موقعیتی قرار داده که حتی حق مان را از دولت های ضعیف و درمانده ای نظیر افغانستان و عراق در مسائلی مانند حق آبه هیرمند یا احیای قرارداد 1975 الجزایر نمی توانیم بگیریم. نظر به آنچه ذکر آن رفت برای حل چالش های اقتصادی، امنیتی و بین المللی مورد اشاره در این سطور گریز و گزیری جز براندازی جمهوری اسلامی نیست. نرمش های تاکتیکی و مقطعی رژیم در برابر ایالات متحده مثل مورد گروگان گیری، مورد قطعنامه 598، مورد مذاکره در خصوص تهاجم بوش به افغانستان و عراق و نهایتا مورد برجام که دولت انقلابی جمهوری اسلامی صرفا برای بقای خود (نه مصالح ملی) صورت داده بود کارگشا نیست و نرمش استراتژیک در برابر ایالات متحده نیز از رژیم کنونی به دلیل پیوند رویکرد ضدآمریکایی آن با کنترل بر سیاست داخلی ایران ساخته نیست. فارغ از اینکه آلترناتیو جکومت نظامیان، یک جمهوری سکولار یا در بهترین سناریو احیای پادشاهی مشروطه باشد باید از شر حکومت ملایان خلاصی یابیم.
اینهم نظر خودم در زیر این مطلب در توئیتر:
فوق العاده. حرف تمام. بدون ننه من غریب بازیهای "امریکا ال و بل و جیمبل و مقدس و بهترین و انسان ترین و از این خزعبلات" و با نثری شیوا و مینیمال در حد معجزه نوشته شده و دستمریزاد. با افتخار در وبلاگم بازنشرش کردم. تراخدا دیگر برنگرد به فحش و دشنام و توهین به اشخاص حقیقی!
اینهم نظر خودم در زیر این مطلب در توئیتر:
فوق العاده. حرف تمام. بدون ننه من غریب بازیهای "امریکا ال و بل و جیمبل و مقدس و بهترین و انسان ترین و از این خزعبلات" و با نثری شیوا و مینیمال در حد معجزه نوشته شده و دستمریزاد. با افتخار در وبلاگم بازنشرش کردم. تراخدا دیگر برنگرد به فحش و دشنام و توهین به اشخاص حقیقی!
۱ نظر:
یک روز فرنام شکیبافر را معرفی میکنی، یک روز اعلام برائت میکنی، روز بعد مطلبش را منتشر میکنی. این طور که نمیشود.
ارسال یک نظر