1- بعد از اتفاقات و شورشهای دیماه گذشته نوشته بودم که خامنه ای چاره ای جز تعویض دولت روحانی با یک دولت "نظامی - تکنوکرات" چالاک ندارد که بتواند اولاً انضباط نسبی به حاکمیت یکپارچه تر را محقق کند تا در جوار آن با مبارزه ای سرکوبگر نسبت بفساد اقتصادی عمل کند و در عین حال از فروپاشی و ناامیدی بدنۀ حامی نظام جلو بگیرد.
2- چنین میفهمم که خامنه ای از زمستان گذشته تا اوایل تابستان امسال دنبال این پروژه بود اما بدلایل زیاد که اهم آنرا ذکر میکنم موفق نشد:
الف- عدم ریسک پذیری خامنه ای در شرایط حاضر که از سویی تجربۀ چنین تغییری را ندارد و از طرف دیگر سازوکار"توجیه قانونی" چنین تغییری در دسترسش نیست. او نمیدانست که چطور روحانی را ساقط کند و مهمتر آنکه با چه سازوکاری دولت مورد نظرش را بروی کار بیاورد.
ب- عدم یافتن فرد مناسب جایگزین روحانی: بنطرم میرسد که خامنه ای تنها و تنها یکنفر را میتوانست و میتواند به ریاست دولت نظامی تکنوکرات بگمارد که او هم کسی نیست جز محمد باقر قالیباف. دادن دولت به افرادی مثل قاسم سلیمانی و سایر سرداران سپاه در حد شوخی بود و است و هیچ سپاهی امتحان پس داده ای در حوزۀ مدیریت کلان کشور- بغیر از قالیباف - در جمهوری اسلامی وجود نداشته و ندارد. بعنوان مثال خود سلیمانی در حوزۀ مدیریت سیویل یکی از مریدان قالیباف است و نه یکی از همطرازان او.
پ- محتمل میدانم که خامنه ای در راضی کردن قالیباف برای قبول پست ریاست جمهوری بعد از برکناری روحانی موفق نبوده یا نمیشود. به این دلیل بدیهی که قالیباف حاضر به قبول بی قید و شرط پیشنهاد خامنه ای نشده و نمیشود. زیرا اولاً قالیباف بسیار رنجیده و زخم دیده است از سوی اصولگرایان سنتی در جریان انتخابات 84 تا 96 و ثانیاً وضعیت اقتصادی و اجتماعی چنان خراب شده که ریسک پذیرش مسئولیت در شرایط فعلی را بسیار بسیار زیاد پرخطر کرده است و قالیباف شخصاً هم اشتیاقی به قبول مسئولیت در حال حاضر را ندارد و یا نخواهد داشت. و پیرو همین ثانیاً است که محتمل قطعی میدانم که قالیباف برای قبول مسئولیت در شرایط حاضر اختیارات گسترده و ویژه ای - در حوزۀ استراتژیک که در مونوپول خامنه ای و سپاه است - را درخواست کرده یا میکند که بمذاق هستۀ سخت قدرت خوش نیامده یا نمی آید.
3- لذا شاهد این بوده ایم که خامنه ای مأیوس از جایگزین کردن کسی دیگر بجای روحانی از ابتدای تابستان جاری و در یک چرخش 180 درجه ای تصمیم گرفت که با خود روحانی وارد مذاکره شده و ضمن قول حمایت صد درصد از او و دولتش از او قول بگیرد که از مواضع لیبرالتر فاصله بگیرد و استراتژی مقاومت مورد نظر خامنه ای را سرلوحه قرار داده و دولت را از انقعال خارج کند. لذا برای اولین بار- درطول رهبریش در جمهوری اسلامی - بطور مشخص و دستوری بهمۀ اصولگرایان آتش بس میدهد و از آنان میخواهد که از روحانی و دولتش حمایت کنند. و الا غیر قابل باور است که جز دستور مشخص و تند خامنه ای کسی میتواند یا میتوانست جبهۀ پایداری یا شخصی مثل حسین شریعتمداری را به پشت حسن روحانی بیاورد!
4- اما بدیهیست که این نقشه از ابتدا محکوم به شکست بود. زیرا ناکارآمدی دولت روحانی در شرایط بحران فعلی نه یک پدیدۀ عارضیست. بلکه موضوعی خصلتی و ذاتی است. و دولتی که از نظر توانمندی لخت و بیحس و فاسد و رانتی و از نظر جهان بینی برونگراست نمیتواند با یک تصمیم یا دستور به دولتی درونگرا و چالاک و بدون ریخت و پاش تبدیل شود. هرچند که حداکثر پشتیبانی را هم از هستۀ سخت قدرت دریافت کند.
5- در چنین شرایط عقل جن هم نمی رسد که بتواند تحلیل پیش بین نسبتاً دقیق داشته باشد از آینده. اما آنچه که با احتیاط کامل من گمانه میزنم این است که اگر معجزه ای در دوطرف مناقشه - در ایران مثلاً فوت ناگهانی خامنه ای یا در امریکا عزل ناگهانی دونالد ترامپ - اتفاق نیفتد. دولت حسن روحانی حداکثر تا اواسط پائیز سقوط خواهد کرد و دولت منضبط و انقباضی ضد فساد و انقلابی جایگزینش خواهد شد تا کشور را رسماً در حالت جنگی تعریف و با کارآمدی بیشتر و سختگیری منضبط تری عادلانه تر و با تبعیض کمتری اداره کند.
6- این نکته را هم یادآوری کنم که هنوز هم سیاست های اعلامی ترامپ در مورد ایران را در راستای تضعیف ایدئولوژی و خامنه ای مطمئن نیستم و آنرا تا کنون بیشتر بنفع بستن جامعه بسوی طبقات مدرن و بستن اقتصاد بضرر عامۀ مردم دیده و تشخیص داده ام. مگر اینکه در ماه های سرنوشت ساز باقیمانده از سال 97 این سیاست بزک نمیر ترامپ معجزه کند و یکباره در عمل هم باعث عقب نشینی های ایدئولوژیک خامنه ای شود. که تنها نشانۀ آنهم باید به رواداری و سهلگیری حکومت با 70 درصد دارای سبک زندگی مدرن جامعه - در رأس همه زنان - بیانجامد و شاخص های دیگر هرچه باشد آدرس های غلط خواهد بود! یا...هو
۷ نظر:
سلام جناب تیمسار
ممنون از نوشتن دوباره.
ارادتمند - یزد
سلام تیمسار . واقعا به عقل جن هم نمی رسد پیشگویی آینده
شاید پیش بینی شما به شکل رقیق تری محقق شود. از آنجاییکه روی کار آوردن یک دولت نظامی توسط خامنه ای هیچ راه قانونی ندارد یا خامنه ای باید پرونده رعایت نصفه و نیمه قانون را در حکومتش برای همیشه ببندد و در اینصورت حتما با واکنش کل دنیا روبرو خواهد شد یا اینکه به نحوی همین دولت را تحت اختیار نظامیان قرار دهد. به این صورت که روحانی به عنوان رئیس جمهور بی اختیار باقی بماند تا صورت قانون رعایت شود اما معاون اول او و کل کابینه اش نظامیان باشند. یک راه دیگر هم هست و آن استعفای روحانی و برگزاری دوباره انتخابات و دستکاری انتخابات برای روی کار آمدن یک نظامی است که آنهم هزینه بر و با ریسک بالا هست.
تحلیلهای شما درخشان هستند، چون شما دو ابزار هوش و اطلاعات را دارید. ولی شما یک نقطه ضعف دارید و آن عدم درک عمیق ازماهیت اقتصاد ایران است. اقتصاد ایران ذاتا رانتی است، اگر کسی بخواهد در این شرایط جراحی کند مریض خواهد مرد. بدون جراحی هم به فنا خواهد رفت!
حتی اگر منظور شما از شرایط جنگی نوعی جیره بندی نظامی باشد باز هم این در عمل به یک بلبشو میانجامد، چون در جامعه فعلی ما نیروهای مخرب به نحو بنیادین چیرگی دارند.
در نهایت دو نتیجه ممکن هستند: تسلیم نظام یا فروپاشی اجتماعی (یا هر دو، اگر طولش بدهند). اگر باور ندارید آزمایش کنید!
راه حل مشکلات اقتصادی ایران بیشتر سیاسیه تا اقتصادی. و این هم حل نمیشه مگر با تغییر ساختار حکومت. که این هم بدلیل آلوده بودن تمامی ارکان قدرت محاله.
بابا قالیباف ماله این حرفا نیست یه شهرداری رو مثل گوشت قربونی با همپیالهاش دزدی کردن ، ضمنا قالیباف حاضر همه چیزشو بده حتی یک ماهم شده بشه ریس جمهور، پاچه خواره آماده کف خیابونه چماق بدست،
روحانی تلافی نابود کردن برجام و منهدم کردن برجام 2 و 3 را سر خامنه ای در می آورد. می داند که نمی توانند راحت برکنارش کنند چون مردم می گویند اگر بتوان روحانی را برداشت چرا بقیه را نشود؟ انشاءالله روحانی بدون جنگ ایران را به سمت نرمالیزلسیون می برد و پاتیل زهر و مادر همه ی برجام ها را به حلقوم خامنه ای می ریزد! دست مریزاد باید گفت اگر بتواند!
ارسال یک نظر